یا محبوب! در چند جلمه ای شرح حالی زار را به عرضتان می رسانم: معشوق دگر آنقدر دور است که فاصله اش حتی در وصال و فراق هم نمی گنجند باید چه کرد؟ وقتی آنقدر دور شده ای که روز های نزدیکی را به یاد نداری حتی باور نمیکنی روزی بوده است که نزدیک تر از حال بوده ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شماره 35901 عرض شد به حضور در هستی خود که تکرار آن حضور نیز هستی است؛ باید توجه کرد. تاریخ دیگری پیش آمده تا ما با خرد خسروانی خود و با تبیین آن از یک طرف، و از طرف دیگر خدّام با آن نهاییترین ایثارها خود را احساس کنیم از آن جهت که سیطره کمیّت و اصالتدادن به سود و سرمایه مادی دیگر در میان نیست. موفق باشید.
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: لطف بفرمایید اهمیت راهپیمایی امسال از جهت اهمیت تاریخی و همچنین از جنبه معرفتی و سلوکی بیان فرمایید با تشکر
تعالی: سالم علیکم: به نظر بنده اگر 22 بهمن سال 57آغازی بود برای
حضور در تاریخی که دیگر ادامه تاریخ سیطره استکبار بر روح و روان ما نبود؛ راهپیماییِ امسال، آغاز دیگری است برای حضور در تاریخی که عبور از سیطره شبکه جهانیِ رسانه های استکباری است و این، نوعی از تولد را برای انسان به همراه دارد، تولد درجهانی که ماورای حرّافیهای رسانههای دنیای استکبار، خود را در دل سنتهای جاری الهی احساس کنیم که چگونه خداوند راهی بسی گشوده و زندگیساز جلو بندگانش میگذارد، هرچند شیطان قویترین دامهای خود را به میان آورده باشد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: با خودم که فکر میکنم میبینم که چه آفرینش زیبایی داریم؛ هنگامی که با خواندن چند کلمه از یک متنِ یک کتاب، از عالم جسم ها به عالم خیال ها پرواز میکنیم. از کودکی در فن نوشتن استعدادی در خودم حس کردم و این موهبت الهی را در قالب داستان های کودکانه در دوران نونهالی بر خودم عرضه کردم. حال که دغدغه مندتر از گذشته شده ام حس می کنم که فراتر از اینها باید بود تا بتوان گوهری آفرید که راز درونی جوهر انسان را بر همگان برملا کند. خواهان خلق اثری هستم که شخص وقتی آنرا میخواند، با دیدن هر کلمه و گذشتن از هر فصل کتاب، از کالبدش رهایی یابد و به اصل خویش نزدیکتر شود. گویا می خواهم انسان را به نمایش انسان بیاورم. نمیدانم! کتاب هایی را درباره سردارِ شهید حاج قاسم سلیمانی خواندم که روحیه مناسبی داشتند. با خودم می گویم که چگونه باید ایشان را وصف کرد که ایشان وصف شود؟! اگر خواننده ای تصویر درونی ما از سردار دلها را ببیند، در هرجای دنیا بدون هیچ تعصبی می پذیرد که آری! این است «انسان» آنگونه که باید باشد. مانده ام چگونه متنی بیافرینم که هر انسان با هر نگرشی را به اصل خویش فرا بخواند؟ این متن و این اثر چه ویژگی و یا ویژگی هایی دارد؟ آن تصاویری که در عالم خیال نقش میبندند گاهی اوقات آمیخته با اباطیل است و همین، تشخیص صلاح نوشته را سخت میکند. اصلا چگونه آن خیال پاک را به عرصه بیاورم؟ اصلا آیا منشأ این تفکرات، خیالات ما هستند؟ قضیه برایم موهوم است و روشنایی میطلبم. خواهانِ پیشنهاد شما استاد بزرگوار هستم. با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور است که میفرمایید. بشر امروز با روحیه آخرالزمانیاش در جستجوی خودش میباشد. خودی به وسعت همه اسمائی که بر جان او دمیده شده است. به همین جهت باید او را با «خودش» آشنا کرد. عرایضی در این رابطه در جلسه اخیر صحبت از سوره «الشمس» شده است. خوب است به آن جلسه نظری بفرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/12566
https://eitaa.com/matalebevijeh/12574
سلام استاد طاهرزاده: با آنکه بعضی از دوستان دغدغه مند به شما ایراد میگیرند که حمایت شما از انقلاب مبنای عقلی دارد یا خیر یا در بعضی از موارد متهم میکنند بدون دلیل از نظام حمایت میکنید، بنده یک (ادعا) جمله عرض میکنم و آن همان جمله معروف امام بزرگوارست که فرمودند: اگر من از از انقلاب برگردم مردم برنمی گردند. بنده قلبأ و عقلأ به این حقیقت رسیده ام که اگر (روزی به فرض هزاران محال) حضرت آقای خامنه ای از نظام برگردند بنده بر نمیگردم. چرا؟ چون با مطالعات و همچنین تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیده ام در طول تاریخ هیچ نظام حکومتی به مانند انقلاب اسلامی و این نظام، بر اساس حکمت و مردم دوستی، خیر خواهی و وجدان انسانیت نبوده است و این نظام حکومتی طلب تاریخی بشر بوده است ـ اری طلب تاریخی ـ . گرچه در آغاز راهیم ولی فقط این مسیر ما را به مقصد و آرمان نهاییِ تمام انسانها می رساند. امید وارم به حقیقت انقلاب اسلامی برسیم. به دوستان دغدغه مند عرض میکنم که: انقلاب شناسی دانستنی نیست انقلاب اسلامی فهمیدنی و دیدنیست، خودش بصیرت است خودش عالم غیب است، خودش امام زمان ـ عج الله است که کم کم دارد ظهور میکند و کمکم رخ نشان میدهد. باید فقط به تماشا بنشینیم البته به روش پدیدار شناسانه (نفی تعصبات خود تا حقیقت انقلاب اسلامی ظهور کند). خیلی از ما، افراد با سواد، متأسفانه گرفتار زنجیر و زندان اطلاعات خود هستیم باید بدانیم که چیزهایی را نمیدانیم و آن عالم حقیقی انقلاب اسلامیست. کلام آخر و خلاصه، انقلابی بمانیم تا در جاودانگی خود ـ الان ــ حاضر شویم نه بعدأ ـ انشاء الله و السلام علیکم جمیعأ و رحمة الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر حقّانیت انقلاب را به عنوان نور حضرت حق، جهت احیای بشر آخرالزمانی نمیبینند، لااقل هویت باطل و فاسد دشمنان انقلاب را بنگرند و متوجه باشند مسلّماً خداوند به حکم «والله لا یهدی القوم الفاسقین» کار آنها را به نتیجه نمیرساند و این ملاک بسیار خوبی است که نسبت به ادامه انقلاب و رفع مشکلات با حفظ انقلاب فکر بشود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: امیدوارم حالتون به عنایت حضرت ولی عصر (عج) خوب باشه. ببخشید بنده همیشه مزاحمتون میشم. به لطف خدا خیلی از مشکلاتم حل شده. ولی الان به جایی رسیدم که حس میکنم خیلی کند دارم به سمت حضرت حق حرکت میکنم و به مسیر حق نزدیک میشم. همچنین به امام زمان علیهمالسلام. بنابراین تو ذهنم اومد که با کارهای مثل روزه گرفتن و احترام ویژه به پدر مادر و امثالهم، به این چیزی که نمیشود بهش گفت حرکت، حرکت بدم و در مسیر حق گام بردارم بصورت جدی بشوم جوان مومن و متعهد حزب اللهی (مد نظر رهبری) ولی از طرفی جسم من الان نیاز به خوراک زیاد و البته کافی رو داره که رشدم کامل بشه. و روزه گرفتن شاید جلوی رشد بهتر بدنم رو بگیره. چه کنم؟ چجوری میتونم به نتیجه برسم. در کل اگر عرضی در این باره دارید ممنون میشم کمکم کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خودتان سختگیری کنید. با امید به رحمت الهی در مسیر انقلاب اسلامی و رعایت دستورات شرع الهی، صبور باید بود به امید آنکه به ما فرمودهاند: «و بشّر الصّابرین». موفق باشید
سلام استاد عزیز: در لشکر دوم جنود عقل و جهل، حضرت امام در بخشی میفرمایند: «با ذکر حقیقی، حجابهای بین عبد و حق خَرْق شود، و موانع حضور مرتفع گردد، و قسوت و غفلت قلب برداشته شود، و درهای ملکوت اعلی به روی سالک باز شود و ابواب لطف و رحمت حق به روی او گشوده گردد.» و در ادامه میفرمایند: «برای زنده نمودن دل، ذکر خدا و خصوص اسم مبارک «یا حَیُّ یا قَیُّوم» با حضور قلب مناسب است.» من که هر چه تلاش میکنم در طول روز یادآوری خدا را در دل داشته باشم، باز هم حواسم جای دیگر است و پی دلخوشی خودش میرود. مدتی که میخواهیم هی یاد خدا کنیم، حواسمان پرت اینور و آنور است. راهی سریعتر و شتابان تر برای حضور یاد خدا وجود دارد؟ برای دل مرده ی ما که قرار است با ذکر خدا زنده شود، چه راهکار عملی وجود دارد؟ آیا مقصود همین اذکار و اوراد است که با تسیبیح بگوییم؟ در وادی عمل راهکاری وجود دارد تا بهتر به این امر دست یافت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکار دینی در جای خود دل را متذکرِ مذکور میکند. مثل ذکر «یا حیّ و یا قیّوم» که حیّ حضرت حق دل را متوجه حیاتبخشی او در همه عالم مینماید تا دل انسان زنده بماند و قیّومبودنش، انسان را در عزم و اراده و در میدانماندن کمک میکند. با اینهمه همین عبرتگرفتنها که انسانهای اهل ایمان نسبت به حادثهها بهدست میآورند، در جای خود توجه به حضور خدا و نوعی ذکر است. امام صادق (ع) در توصيف اباذر «رضوان الله تعالى عليه» مىفرمايند: «كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِى ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّه خَصْلَتَيْنِ، التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار»[1]
بیشترين عبادت اباذر دو خصلت بود يكى تفكر و ديگر عبرت گرفتن از حادثه ها. چشم بصيرى مى خواهد كه آدم متوجه شود در همه ى واقعه هاى عالم جاى عبرت گرفتن است، به معنىِ عبور از ظاهر يك حادثه به سنتِ باطنى آن حادثه. ملاحظه مى فرمائيد كه حضرت مى فرمايند: اباذر اهل تفكر بود و اين بيشترين عبادت اباذر بود و اين را امام معصوم مى فرمايند و آن كار را تأييد مى كنند. از خود بايد پرسيد اباذردر اين كار به چه چيزى رسيده و اين تفكر چه تفكرى است كه بيشترين عبادات اباذر را تشكيل مى داده است؟ اين همان تفكرى است كه با ورع و از طريق ورع به دست مى آيد . موفق باشید
[1] ( 1)- الخصال، شيخ صدوق، ج 1، ص 42.
سلام علیم: در برهان صدیقین که توی کتاب شرح براهین صدیقین و جوهری، تقریر فرموده اید بدون استدلال، کمال را عین وجود می دانید. مفهوم وجود را می دانیم اما کمال به چه معناست؟ نقص و کمال مبهم هستن و باید تعریف درست و حسابی داده شود. مثلاً ارسطو مثال میزنه میگه نطفه ناقص هست و وقتی تبدیل به انسان شد کامل میشه. همینکه «ماهیت» گرفت میشه کامل.
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای کمال و نقص را هرکس به صورت بدیهی درک میکند و به خودی خود تعریفبردار نیست مگر در مقایسه و نسبت. آری! میتوان گفت که نطفه یک موجود نسبت به فعلیتیافتنِ آن موجود، ناقص است. موفق باشید
با سلام و احترام: آیا گوش دادن به تک خوانی زن که مطربی و غنا نباشد و مفسده در آن نداشته باشد (مثل صدای یک زن که آواز سنتی بخواند) مباح است یا حرام؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب معتقدند هر موسیقی چه زن بخواند و چه مرد، چنانچه موجب فتنه و فحشاء نگردد مباح است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. کمی که فکر کردم در جهت تبیین حقایق انقلاب اسلامی دیدم خوب است بعض از جملاتی که شما در این سالهای اخیر به اشاره فرمودید و در قلب بنده نقش بسته است را (با زبان خودمان که جوانان امروز جامعه جهانی هستیم) بازگو کنم و در اول برای روشن شدن اینکه در چه شرایطی هستیم به دو حدیث که حضرت رسول فرمودند اشاره می کنم: از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: «به این دلیل آن دوران خاص، دوران جاهلیت نامیده شده است که اهل آن نادان بودند و اعمال نادرست انجام می دادند.»1 همچنین پیامبر(ص) فرموده است: «من میان دو جاهلیت برانگیخته و مبعوث شده ام و جاهلیت دوم، بسیار سخت تر و مصیبت بارتر از جاهلیت اوّل است.». و در همین شرایط نوع حضور تاریخی و فرا تاریخی (که انقلاب اسلامی و امروز ماست یعنی آخرالزمان) حضرت را در آیه ۱۲۸ سوره توبه می آورم: اعوذ بالله من الشطان الرجیم [لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ (یقینا فرستاده ای به اراده الهی بسوی شما آمد که از خود شماست و شما را بهتر از هر کس می شناسد و مسائل شما عینا مسائل اوست و ازین رو رنج های شما رنج اوست و بسیار بر او سخت است مشکلات شما و اشتیاق شدیدی به یگانه تر شدن با شما دارد تا با هر نفر که قلبا حقیقیت توحید (که حقیقی ترین خود شماست) را پذیرفته با محبت در جای خود حقیقی اش نگه دارد و همواره رشد کند تا زنده بودن را زندگی کند). در جملات بالا فهمیدیم زمانه ای را سپری می کنیم که گمگشتی از خود حقیقی مان که همان توحید است با ظلمات بوجود آمده ازین رو مردم نمی دانند کسیتند تا نشان دهند چگونه اهل توحیدند و در شرایطی که خدا بسوی مردم می آید و مردم به خود می آیند خود را نشان خواهند داد، برای روشن شدن این موضوع به یوم الله ها نگاه می کنیم مثل شهادت حاج قاسم رضوان الله علیه که حضرت الله به ظهور در خلق آمدند و مردم گمگشته خود را یافتند هرچند در گیر ظلمات و جهل آخرالزمان هستند مثال هایی که شما فرمودید را که ببینیم روشن کننده تر است که در جایی فرمودید: «این جوانها گناه می کنند اما می بینیم که باز هم شادند!» و جایی دیگر فرمودید: «که طبق حدیث گناهانی را بعضی مرتکب می شوند اما در قیامت از آن آنها نیست و به صاحبان اصلی اش خواهند داد!» و اضافه فرمودید: «ظاهر و رفتار نادرست مردم تصمیات عقلی آنهاست (عقلی که در گروِ اجتماع جاهل و ظلمات لیل و نهار و رفتار و کردار مردم عامه است) اما باطن آنها که حقیقت آنهاست پذیرنده توحید است تنها توحید حامل اراده های عظیم الهی تاریخ همان انقلاب اسلامی» حضرت آقا حفظه الله فرمودند جنگ امروز جنگ نرم افزاریست و فرمودند من شبانه روز در جنگم و شما در تفسیر این فرموده گفتید یعنی جنگ باطنی (که البتهگاهی در ظاهر هم به نمایش درآمد مثل تشیع پیکر شهیده عزیز شیرین ابوعاقله و بی حرمتی های اسراعیلی ها به پیکر مطهر شهیده که نشان دهنده ناکامی نظام کفر و استکبار جهانی در برابر حقایق و اراده های در حال تحقق توحیدی انقلاب اسلامی است) و اشاره فرمودید: دیگر نمیتوان زندگی کرد و خود بود مگر با تاریخ حق الیقینی که انقلاب اسلامی با آن همه وسعت جهانی اش که حزب الله لبنان و یمن و بحرین و قلبا هر آزاده ای که پی زندگی و بودن حقیقی است با هر دین و تفکری را شامل است در تمام وسعت مردم دنیا. ازین رو حضرت آقا حفظه الله فرمودند قطعا ما (هم اکنون) پیروزیم (چون داریم میبینیم) و امید دهید و تبیین کنید تا مردم ازین تنگنا ها و ظاهر به باطن توجه کنند؛ تا ما بدانیم با جوانانی که عقلشان دست استکبار جهانیست و آنها را به گمگشتی های تاریک از خود توحیدیشان کشانده و گاهی اشتباه می کنند تند روی نکنید که حضرت آقا در دیدار با اعمه جمعه فرمودند: «مثل پدری دلسوز با جوانان و مردم برخورد کنید آنها از شمایند». تیر خلاص این جمع بندی را میتوان به گفته ای که در جلسه ای داشتید اضافه کنم تا همه بدانند یقینا امید وار و پیروز (اراده خدای حاضر تاریخ همراه با حضور خود پیامبر و اهل بیت پیامبرشان که همان انقلاب اسلامیست) است: فرمودید حتی مسیح علینژاد هم با حجاب خواهد شد و طبق حدیث همه چیز یک شبه عوض خواهد شد همچون شهادت حاج قاسم سلمانی رضوان الله علیه که روز شهادت مردم گریان بودند و یکشبه همه چیز عوض شد. هرچند گوش خشک مذهب های ظاهر بین بدهکار نیست اما جوانان و آزادگان که سلام بر آنها این جملات را آشنا و شنیده می داند تا نهراسند و غمگین و نا امید نباشند و بدانند کافر شدن از خدای عقلی و عینی برای مقصود حق الیقینیست تا «خود» توحید را احساس کنند. پس با این شعر تمام می کنم: ندید او از بت الا خلق ظاهر / بدین علت شد اندر شرع کافر / ز اسلام مجازی گشت بیزار / که را کفر حقیقی شد پدیدار / درون هر بتی جانی است پنهان / به زیر کفر ایمانی است پنهان / همیشه کفر در تسبیح حق است / و «ان من شیء» گفت اینجا چه دق است / چه میگویم که دور افتادم از راه / «فذرهم بعد ما جائت قل الله» بدان خوبی رخ بت را که آراست / که گشتی بتپرست ار حق نمیخواست / هم او کرد و هم او گفت و هم او بود / نکو کرد و نکو گفت و نکو بود / یکی بین و یکی گوی و یکی دان / بدین ختم آمد اصل و فرع ایمان / نه من میگویم این بشنو ز قرآن / تفاوت نیست اندر خلق رحمان. ۳. پی نوشت ها: ۱. (تاریخ المعرفه) ۲. الامالی، ج ۲. ص ۲۷۷. ۳.شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۹ - جواب
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید. به لطف الهی حضور در آینده با درک زمانه و روشنکردن راهی که در پیش است، فراهم میشود و غفلت از حضوری که در پیش است، همان بیخردی و جهل و نشناختن زمانه است که در روایات از قول حضرت صادق «علیهالسلام» داریم: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ بَصِيراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِه حَافِظاً لِلِسَانِه» لازم است بر عاقل كه نسبت به زمانه خود بصیر باشد و با پیشآمدها مطابق شأن و بصیرتی که دارد برخورد کند و حافظ زبان خود باشد تا مطابق زمانهاش سخن بگوید.
آیا جز این است که اهل نظر باید به امکانهای زمانه بیندیشند و در طلب چشمانداز آینده باشند؟ زیرا بدون آن چشمانداز، آینده معنا ندارد و گرفتار تکرار زمانه میشویم. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: چرا انسان بی توکل میشود؟ چرا در دل مشکلات ناامیدی از بیرون آمدن از مشکلات در بعضی انسانها بیداد میکند؟ عیب کار کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان از طریق ایمان و تقوا متوجه جهان گشوده و کیفی و معنوی که خداوند در مقابلش میگشاید، نباشد معلوم است که به خود واگذاشته میشود و محدود به تنگناهای امکانات خود میگردد. موفق باشید
به نام خدا با سلام خدمت استاد بزرگوار: یکی از دوستان از طرف شخصی دچارظلم زیادی قرارگرفته و با اینکه شخص مذهبی می باشد از لحاظ روحی به هم ریخته و دائما می گوید شما که می گویید خدا دانا و توانا وعادل است خدا که می داند و باید عدالت خود را حاکم کند و توانایی براین را هم دارد پس چرا این همسایه ظالم من سالم و صحیح می گردد و خدا با صفات فوق کاری نمی کند. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید تا از عذاب روحی این دوست مذهبی نجات پیدا کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: «صد هزاران امتحانست ای پسر». آری! در این دنیا هرکس باید امتحان بدهد یکی با صبری که باید پیشه کند و دیگری با فرصتی که برای جبران ظلمهایی که کرده است؛ به او میدهند. موفق باشید
با سلام و احترام: آیا با توجه به بی احترامی که بعضا به لفظ جلاله در پرچم کشور می شود (انتخابات، مراسم و...) آیا مناسب نیست جایگزینی برای آن داشته باشند؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید از آن جهت که به قصد بیاحترامی به لفظ جلاله نیست، میتوان از موضوع اغماضاً عبور کرد. موفق باشید
سلام استاد: گاهی دلم میخواهد دانشجویی در یکی از دانشگاه های آمریکا و یا اروپا بودم و شجاعتی همچون آن ها برای مقابله با ارباب ها و زورگویانِ دنیا داشتم. مبارکشان باد این بیداری
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با چنین انگیزهای که در خود دارید، در واقع همانجا و کنار همان دانشجویان هستید و زیباییهای ارادههای آنها در جان شما، راهی را میگشاید که نتیجه آن به لطف الهی عبور از جهانی است که غده سرطانی رژیم صهیونیستی در آن وجود دارد. چه اندازه خون کودکان شهید غزه کارساز بود. آری! «صد هزاران طفل سر ببریده شد / تا کلیم الله صاحب دیده شد». آیا بصیرت دانشجویان دانشگاههای جهان غرب، ریشه در صفای خون کودکان شهید ندارد؟ چه جاهلانه است که رژیم صهیونیستی گمان میکند آن کودکان را از میان برداشته است! موفق باشید
سلام علیکم: سوال و مسئلهای که برای جان من مطرح شده، این است که چرا انسانها در عزم و همت متفاوتند...؟ مگر نه اینکه تفاوت انبیا اولوالعزم با سایرین در عزمشان است و آنچه که از حرفهای شما و اساتیدی همچون آقای نجاتبخش شنیدهایم جوهره اصلی انسان عزم اوست و... حال چرا برخی افراد که خیلی هم شوق طی مسیر حضرت حق را دارند و واقعا و مخلصانه دلشان میخواهد کار کنند و زحمت بکشند و جانشان را در این راه بدهند اما نمیتوانند و عزم و همت کوتاهشان، هر لحظه خورهی جانشان است... وقتی میبینم برخی افراد چه پرشور و با پشت کار پای در راه گذاشته واقعا حسرت میخورم، وقتی این مطلب را از آقای فاطمی خواندم؛https://eitaa.com/sr_fatemy/508 پیش خودم گفتم عجب شیدایی خوبی و ریشهی این شیدایی و این عزم و اینگونه طی مسیر کردن در چیست؟ راستش را بخواهید گمان میکنم دست خود آدم نیست، آخر خیلیها از بچگی اینگونه عزم و همت داشتند، نه این که ناامید باشم، اما گمان میکنم من انسان کوچکی هستم، من مرد این راهها نیستم، نه اینکه پس از دو سه بار تلاش این حرف را بزنم، نزدیک ۱۰ سال است که دارم تلاش میکنم و همیشه شکت خوردهام... شاید او نمیخواهد: سَيِّدِي لَعَلَّكَ عَنْ بابِكَ طَرَدْتَنِي وَعَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيْتَنِي
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید توجه داشته باشید: «هرکسی را بهر کاری ساختند / میل آن اندر دلش انداختند». به دعای حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» نظر کنید که چگونه با خدای خود در همین رابطه سخن میگویند: « اللَّهُمَّ فَرِّغْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ وَ لَا تَشْغَلْنِی بِمَا تَکَفَّلْتَ لِی بِهِ...» خداوندا! مرا نسبت به آن چیزی که برای آن خلق کردهای، فراغت ببخش و مرا مشغول امری که خودت برایم به عهده گرفتهای، مگردان... اینجا است که باید متوجه باشیم بالاخره ما را برای امری و کاری خلق کردهاند و هنر ما آن است که تلاش کنیم ببینیم آن امری که ما برای آن خلق شدهایم، چه امری است؟ این است آن هوشیاریِ واقعی که هرکس متوجه آن شد، به زیباترین شکل زندگی کرده است. حال چه یک کارگر ساده باشد و چه رهبر جهان اسلام. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد گرامی: در مورد عالم تکوین و عالم تشریع میخواستم بیشتر بدونم. استاد میشه منبع مطالعاتی معرفی کنید و اینکه بفرمایید فرق عالم تکوین و تشریع چیست؟ راضی بودن به فعل خدا در عالم تکوین و تشریع چه فرقی دارد؟ خیلی ممنونم🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم تکوین مربوط به موجودیت عالم و آدم است و در آن اختیار، راه ندارد. برعکسِ عالم تشریع که مربوط به اختیار و انتخاب انسان است. کتاب «عدل الهی» مرحوم شهید مطهری در این مورد نکاتی را متذکر هستند. موفق باشید
سلام: چرا آیت الله بهجت در موضوعات گرانی و تورم تحمیل شده به مردم موضعی نداشتند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع امور مربوط به مسئولین اجرایی کشور بوده و هست و بهتر است که همانطور که علماء عمل میکنند، تذکر اصلی مربوط به مسئولان باشد و به آنها تذکر داده شود. موفق باشید
با سلام: آیا صوت های فصوص الحکم هست؟ برای تهیه آنها چکار کنم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از طی مقدمات لازم میتوانید با جناب حاج آقا نظری تماس بگیرید و از ایشان دریافت کنید. مقدمات لازم مثل دنبالکردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» همراه با شرح صوتی آنها، آن هم با جدیّت کامل، وگرنه در مواجهه با مباحث «فصوص» گرفتار نوعی سرگردانی خواهید شد. موفق باشید. شماره حاج آقا نظری 0913602342
سلام: با توجه به فص شیثی، آیا غیر از انبیا و اولیا میتوانند به مقامی برسند که استعداد عین ثابته افراد دیگر برایشان مشخص شود؟ مگر بالانرین مقام این نیست که انسان به مقام عین ثابته خود برسد و استعداد آن را بشناسد؟ رسول خدا چگونه علاوه بر خود انسانهای دیگر را هم شناخت و فرمود نام تمامی افراد پاک در دست راست من و ناپاک در دست چپ من نوشته شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله با دنبالکردن مباحث در فصّ «عُزیری» تا حدّی مسئله روشن میشود. موفق باشید
سلام استاد: تو کتاب کیمیای سعادت توی بخش علاج شهوت، یجایی اش داستانی از عمر هست که عمر میگه: «از رسول (ص) شنیدم : هرکه را آرزویی باشد و بخرد و آنگاه دست بدارد، از برای حق تعالی، خدای تعالی وی را بیامرزد.» و توی ادامه هم مثال های زیادی از افراد بزرگ دیگر میاره که جلوی میل خود را گرفتند (البته تمام مثال ها درباره خوراکی ها بود) خداوند نیازها و میل هایی درما قرار داده برای زنده موندن و راه کارهای صحیح آنها هم گفته، حال پس این گفته پیامبر رو من متوجه نمیشم. میشه لطفا نظرتون رو راجب این گفته پیامبر بگید🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: جوابگویی به میلها در حدّ برآوردهشدنِ نیازهای منطقی، غیر از جوابگویی به هوسها میباشد که در واقع جوابگویی به نفس امّاره است که انسان را گرفتار توهّم میکند. موفق باشید
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام برای کسب ازدیاد محبت امام زمان (عج) و اینکه مورد عنایت و نظر حضرتش واقع شویم، چه توصیه ای دارید؟ و در امورات زندگی و تصمیم گیری ها چه معیار و شاخصی پیدا کنیم که بدانیم این کار و رفتار ما مورد تایید حضرت است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رعایت دستورات الهی، انسان را هرچه بیشتر به ملکه عصمت نزدیک میکند و همین امر موجب نزدیکی به امامی است که سراسر در مقام عصمت هستند. ۲. حضور ذیل نایب الإمام یعنی رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» و دقت در رهنمودهای ایشان. موفق باشید
سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در مورد کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل البیت و حقیقت نوری اهل البیت سوالی داشتم خدمتتون، که برای رویت قلبی حقیقت نوری اهل بیت از طریق دیدن حرکات و سکنات آنها در شرایط مختلف رو خودتون خواندن سیره اهل البیت و عرفا رو پیشنهاد کرده بودین میخواستم چند مورد کتاب در مورد سیره اهل البیت که نتیجه ارتباط بهتر با آن حقیقت نوری میشوند رو معرفی کنید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بهترین راه، توجه به روایات آن عزیزان است و البته در کنار آن روایات، مطالعه سیره آن اولیای معصوم کارساز است. در قسمت جزوات سایت، نظر به جزوه «هویت گمشده شیعه در تاریخ اسلام» إنشاءالله مفید خواهد بود. https://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87 موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: عذر میخوام یه سوالی داشتم البته یه بار دیگه پرسیدم ولی متاسفانه کد را گم گردم و نتونستم ببینم جواب چیه به همین خاطر دوباره جسارتا میپرسم. میخواستم ببینم چرا با وجود اینکه خدا نعمتهای خودشا برای ما آفریده عده ای مثل عارفان خودشونا از داشتن اونها منع میکنن و یا حتی یه سری افراد مدهبی مثلا ماشین خوب و راحت سوار نمیشن و یا لباس خیلی خوب نمیپوشن و یا اهل تجملات نیستن؟ مگر خداوند در وجود یه سری انسانها استعداد هنر را نگداشته پس چرا اونها خودشونا از داشتن فرش های زیبا یا تابلو های زیبا منع میکنن پس هنرمندا اگه قرار باشه و خدا پرستی این باشه که کارشونا باید به کی بفروشن؟ اگه جواب اینه که ما باید به افراد مستحق کمک کنیم و پولمونا خرج چیز های اصافی نکنیم یعنی اگر روزی در جهان مستحقی نباشه ما میتونیم این طور زندگی کنیم و از زندگی دنیوی لذت ببریم یا مثلا آیا زمان حضرت سلیمان هم فقیری وجود نداشت که پیامبر خدا چنین کاخ و عطمتی داشتن ما که بالاتر از پیامبر نیستیم. من شوهرم میخواد ساده زیست باشه مثلا وقتی مهمون میاد یک مدل غذا جلوش بذاره ساده لباس بپوشه ماشین کمترین مدل سوار بشه تو یه خونه کوچیک زندگی کنه و افکار حول این چیزا میچرخه و من برام ابهام به وجود اومده پس خدا نعمتا شا فرستاده برا افراد دنیا پرست؟ لطفا جواب منا بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جواب سؤال شماره 33027 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. به کسانی که خلبان و ملوان شدن یک خانوم رو نشانه تمدن اسلامی میدونند و وقتی اعتراض میکنیم بحث حلیت و حرمت نداشتن این کار رو مطرح میکنند چه باید گفت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تبرّجی است که موجب خودنمایی زنان نسبت به ظرایفی میباشد که سرمایه روحی و معنوی آنها است و از این جهت فرمودهاند خانمها در موقعیتهایی که موجب آن نوع خودنمایی میشود، خود را محفوظ نگه دارند و معلوم است که بستگی به زمان و زمانه دارد به طوریکه در زمانهای رانندگی زنان ممکن بود مصداق تبرّج حساب شود زیرا ضرورتی در آن کار نبود. در حالیکه امروزه هرگز رانندگی زنان حکم تبرّج و خودنمایی ندارد و جزو زندگی آنها به حساب میآید. موفق باشید
سلام خدمت شما استاد بزرگوار: من دختری دارم که امسال میره کلاس هفتم. نظر من اینه که در یه مدرسه با جو مذهبی ثبت نام بشه، ولی همسرم می گن که باید در مدارس عادی درس بخونه و یاد بگیره که همه جا دوست خوب و بد هست و خودش دوستان خوب رو انتخاب کنه. ایشون می گه این مدارس مذهبی شکل متوسط جامعه نیستن و همه ی بچه ها و خانواده هاشون گزینش شدن و در نهایت دخترمون باید وارد دانشگاه بشه و باید آمادگی اون محیط رو داشته باشه. خواستم نظر شما رو بدونم چون واقعا سردرگم شدم که چه کار کنم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نظر در جای خود درست میباشد. بستگی به آن دختر دارد که اگر سریعاً تحت تأثیر محیط قرار میگیرد، آری! باید در مدارسی حاضر شود که فضای آن مذهبی است. ولی اگر نسبت به مسائل اهل تجزیه و تحلیل است، حضورش در مدارس عادی بهتر است. البته این موارد مواردی نیست که این سایت خود را در آن صاحب نظر بداند. موفق باشید
عرض سلام و تشکر فراوان: استاد محترم برای مراقبه مخصوصا در مورد خطورات قلبی چه راهی توصیه می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در معارف توحیدی عمیقتر شویم، به همان اندازه خطورات، ضعیفتر میشوند. مباحث «معرفت نفس» جهت این امر میتواند مفید باشد. موفق باشید
