بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4358
متن پرسش
سلام با عرض تحیت خدمت شما استاد عزیز یکی نفر همین چند روز پیش ازتون پرسیده بود که شما براش یه وقت مصاحبه می دید که شما جواب رد بهش داده بودید سؤال برام پیش آمده و آن اینکه فلسفه اینکه بعضی بزرگان مانند شما در چنین مواقعی برای این چنین افرادی وقت ندارند چیه؟ با خودم میگم درسته شما و آن ها مثل من نیستند که وقتشان را الکی هدر بدند ولی آخه در طول دو ماه یک وقت 1 یا 2 ساعته پیدا نمیشه؟ حالا مثل این بنده خدا مصاحبه می خواست برا پایان نامه اش برا کار الکی که نبود اگر شما و افرادی مثل شما که انقلابی و دینی فکر می کنند به این بنده خدا جواب رد بدهند چه کسی بیاید در تولید علم و تدوین پایان نامه نظر بده که تحت تأثیر غرب نباشه و ... آیا سرخوردگی برا این افرادکه تو فکر خودشان می خواهند تولید علم اسلامی کنند یا حداقل گام بردارند با جواب رد شنیدن از شما و دیگر بزرگان براشون پیش نمی یاد. مثل همین یارو یه جوری حالش گرفته شد وقتی جواب شما را دیده بود من یه جوری گیجم اگر فلسفه این کار را یه مقداری روشن کنید ممنون می شوم باتشکر از لطف شما
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اولاً: بنده عرایض خود را در آن رابطه در چند کتاب عرض کرده‌ام. ثانیاً: روزهای یک‌شنبه از طریق تلفن می‌توانم خدمت عزیزان باشم. ثالثاً: اگر بنا است به صورت حضوری در خدمت عزیزان باشد مطمئن باشید این فرصت را که بتوانم این چند کلمه جواب را هم در سایت بنویسم دیگر نخواه داشت به جهت تقاضاهای ملاقات‌های حضوری که عزیزان دارند وگرنه بنده چه بخلی دارم مگر کاری جز این دارم که در خدمت عزیزان باشم ولی شرایط طوری است که متأسفانه امکان ملاقات حضوری با عزیزان را به بنده نمی‌دهد، چون از بقیه‌ی کارها باز می‌مانم. موفق باشید
4356
متن پرسش
سلام بر استاد مهربانم. استاد این برای سومین بار یا چهارمین بار است که من دارم یک سوال تکراری رو از شما میپرسم امیدوارم بالاخره جوابمو بگیرم. نظرتون راجع به کتاب عاشورا نوشته استاد علی صفائی حائری؟ (استاد باور کنید این کتاب ارزش لااقل یکبار خوندن رو داره) فایل pdfکتاب:http://einsad.ir/Main.php?pid=works_and_books_form
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم برای چندمین بار است که عرض کرده‌ام کتاب‌های مرحوم آقای صفائی حائری یکی از یکی بهتر است. یکی به داد من برسد از دست این نوع کاربران که چرا من را اینقدرحرص می‌دهند. موفق باشید
4355
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرانقدرم چرادر تسبیحات اربعه در نماز ترتیب ذکرها به صورت سبحان الله الحمد الله ودرآخرالله اکبر است ولی در تسبیحات حضرت زهرا ابتدا الله اکبر وبعد الحمد الله ودر آخر سبحان الله است آیا سری درآن وجود دارد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک در سیر الی‌الله گاهی اسم جلال حضرت حق بر او تجلی می‌کند و لذا با سبحان‌الله شروع می‌نماید و گاهی نظر به جنبه‌ی کبریایی حضرت حق دارد و با الله اکبر شروع می‌کند، در هر شرایطی باید ادب آن شرایط رعایت شود. موفق باشید
4353
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز میخواستم بدانم ایا هدف از خلقت هستی(حیوانات وکوه وجنگل واسمان و زمین و....) برای کمک کردن انسان برای رسیدن به مقصد(تعالی انسان) است ؟ چگونه میخواهم از زبان خودتان بشنوم باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق از آن جهت که عین خوبی و کمال است جز به خوبی نظر ندارد و لذا در مسیر نظر به خود خواست که خود را در آینه‌ی اسماء حسنایش بنگرد و آدم را خلق کرد تا آینه‌ی نمایش اسماء حسنایش را خلق کرده باشد تا خود را در اینه آدم ببیند. از طرفی این آینه اگر بخواهد در عالمِ عین ظهور کند و اسماء الهی را بنمایاند باید شرایط ظهور آن‌که همان عالم ماده و عالم شهود است فراهم گردد و از این جهت این عالم با تمام لوازمش خلق شد تا بستر ظهور کمالات انسان گردد که باید کمالات خلیفة اللهی پروردگارش را بنمایاند. از این جهت حضرت حق به پیامبرش فرمود: «لولاک لما خلقتُ الأفلاک» اگر بنا نبود که تو باشی هرگز افلاک و هرآنچه در عالم است را خلق نمی‌کردم. موفق باشید
4352
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز -بنده میخواستم بدانم جایگاه انسانی که هنوز بعد مادی پیدا نکرده ووارد به دنیا نگذاشته کجاست؟ ایا در عالم علم خداست -اینکه کسی در رحم مادرش میمیرد دلیل بر این است که ان شخص در عالم علم خدا اراده کرده که در این دنیا نیایدو اراده خود راظهور ندهد؟ وجایگاه چنین فردی در قیامت کجاست؟ میخواهم جواب را از زبان مبارک خودتان بشنوم با تشکر ازشما استاد جلیل القدر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان قبل از خلقت در علم خدا به وجود علمی موجود بوده است به این معنا که خدا می‌داند چنین انسانی امکان خلق‌شدن دارد. آن کسی که در رحم مادرش می‌میرد بر اساس تقدیر الهی همین اندازه امکان حیات داشته و در قیامت با همان اندازه با خودش زندگی می‌کند که اراده کرده است باشد. پس مثل همه با خودش و اراده‌هایش زندگی می‌کند ولی اراده‌های او اراده‌های بسیط و ساده است و به همان اندازه زندگی قیامتی او بسیط و ساده می‌باشد. موفق باشید
4351
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز -بنده میخواستم بدانم در عالم علم خدا ما چگونه وکی مردن خود را انتخاب کرده ایم؟ واین چگونه با اینکه اجل قطعی در دست خداست قابل جمع است -اینکه بعضی ازبزرگان عالم علم خدا را قبول ندارند منظور چیست ؟ میخواهم از زبان خودتان شرح دهید باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در عین ثابته‌ی خود بر اساس جنبه‌ی امکانی خود زندگی خود را انتخاب کردیم و بر اساس همان جنبه‌ی امکانی همچنان می‌توانیم انتخاب‌های مجددی انجام دهیم ولی با توجه به این‌که وجوددادن و میراندن در دست خدا است و ربطی به جنبه‌ی امکانی ما ندارد پس اجل ما در دست خداوند و به تقدیر او است. هیچ موجودی نیست که منکر علم خدا باشد ممکن است منکر جنبه‌ی عین ثابته‌ی انسان باشند. موفق باشید
4350
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز مقام محمود چیست وچگونه میتوان به ان رسید میخواهم از زبان خودتان شرح دهید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل موضوع که در آیه‌ی 79 سوره‌ی اسراء مطرح است که به رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توصیه می‌فرماید: نیمه‌شب جهت عبادت برخیزند و به عبادت بپردازند به امید آن‌که پروردگارشان ایشان را به مقام محمود نایل گرداند. یعنی مقامی که دارای همه‌ی صفات پسندیده است و محل تجلی و ظهور اسماء حسنای الهی خواهد شد و لذا انسان در آن حال دارای منزلتی معنوی می گردد و به جایی می‌رسد که حقیقتاً می‌تواند خدا را حمد کند. برای رسیدن به آن مقام از نماز شب نباید غافل بود.بنده در شرح زیارت جامعه‌ی کبیره در فرازی که مقام محمود را برای اهل‌البیت«علیهم‌السلام» متذکر می‌شود، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
4349
متن پرسش
با سلام. برداشت اینجانب از فرمایشات جانبعالی این بوده است که تمدن فرعون و همچنین تمدن غربی امروز، هر دو برخواسته از هوای نفس هستند، که در راستای تامین نیازهای مادی و تسلط هر چه بیشتر بر طبیعت شکل گرفته اند. از طرفی اعتقاد بر این است که تمدن شیعه امکان ظهور کامل را در واقعه سقیفه از دست داد، اما گذر زمان شرایط را برای به فعلیت رسیدن واقعه غدیر و تحقق فرهنگ شیعه فراهم کرده و می نماید. اما سوال اینجا است که فرهنگ مادی گرا (چه در غالب فرهنگ فراعنه و یا فرهنگ غرب امروزی) افکار عمومی را به سمت خود جلب کرده و در طول تاریخ وجود داشته است. پس چه تضمینی وجود دارد که در آینده فرهنگ شیعه بتواند بر فرهنگ مادی گرا غلبه کند و فرهنگ مادی گرا با نمایش جدیدی وارد صحنه نشود، همان طور که در طول تاریخ تا امروز وجود داشته و فرهنگ خود را غالب نموده است؟ با نشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که ملاحظه می‌کنید روح توحیدی ملت‌ها آرام‌آرام از زیر چتر سیاه نظام‌های استکباری بیرون می‌آید و گفتمان ملت‌ها که یک روز تجلیل از استکبار و استعمار بود، گفتمان آزادگی و معنویت شده است، خبر از آن می‌دهد که تاریخ جدیدی در حال وقوع است، از آن‌ مهم‌تر اگر زندگی یک فرصت است که باید برای آبادانی قیامت از آن فرصت استفاده کنیم، با حضور در مسیر توحید می‌توان این فرصت را نورانی کرد. پیشنهاد می‌کنم کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» را مطالعه فرمایید. موفق باشید
4346
متن پرسش
با سلام و تشکر از آثار ارزنده و موثرتان چرا خداوند متعال بطور مستقیم اسمی از ائمه علیم السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها در قرآن کریم نبرده و اشارات به این بزرگواران بصورت غیر مستقیم و کنایه آمیز است. در صورت امکان در این رابطه کتاب هم معرفی نمایید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یکی از بحث‌های مهمی است که در علم کلام و بحث امامت مورد بحث و تدقیق قرار گرفته، بنده هم در کتابی که در دست چاپ است تحت عنوان «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی داشته‌ام که خلاصه‌ی آن را در جواب سؤال شماره‌ی 2049 می‌توانید بیابید. موفق باشید
4343
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی استاد ایا دی وی دی نقد اقایان دهقانی و موسوی را بر کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی علیه الرحمه دیدید؟ البته اقای دهقانی در وبلاگش نوشته بود چند مرتبه از گروه المیزان درخواست کردیم در همان خانه مشروط جلساتی با حضور استاد گذاشته شود تا نقدهای خود را بیان کنیم ولی از جانب شما گفتند که فرصت ندارید ظاهرا بعد تصمصم گرفتند به تهیه این دی وی دی . البته نقد تفکرات مشکلی ندارد ولی بنده که حدود یک ساعتی از انرا گوش دادم حس کردم اقایان عجله کردند مثلا اقای موسوی می گفت شهدا نشان میدهند برای طی راه امام نیازی به اشنایی با مبانی نظری ایشان نیست؟ خوب بحث این است که اولا شهدا طبق دستور امام در ان مقطع خاص رو به جبهه اوردند از طرفی در همان جبهه ها هر وقت فرصتی بود کارهای مطالعاتی در بین خیلی از بچه ها رایج بود یا مثلا رزمندگانی که اسیر میشدند و دستشان از جبهه کوتاه بود رو می اوردند به حفظ قران فراگیری زبانهای بیگانه و کارهای دیگر یعنی واقعا این خلط مبحث است یا خیلی از همین رزمندگان بعد از جنگ رو اوردند به حوزه ها و دانشگاه ها یعنی وضعیت شهدا در ان مقطع خاص را نباید الگو گرفت برای همیشه انچه که باعث الگو گیری است نحوه تبعیت انها از ولی فقیه زمانشان است که انها از حوزه ها و دانشگاه ها و خیلی جاهای دیگر رو به جبهه ها اوردند خب امروز دستور ولی فقیه نظام سازی بر اساس مبانی حکمی و عرفانی است .اگر امروز بزرگانی مانند شهید همت زنده بودند حتما با تجهیز علمی خود سعی در نظام سازی داشتند و ایا نظام سازی بدون کمک گرفتن از حکمت و عرفان ممکن است؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر آقایان چند سال دیگر که خشم‌شان فرو نشست و در شرایط روحی دیگر ،کتاب را خواندند خودشان سخنان امروزشان را نقد می‌کنند و از فضای مراء که در آن «دی وی دی» حاکم است آزاد می‌شوند و دیگر بین آزاداندیشی و آزادی بیان این‌همه خلط مبحث نمی‌شود و یا گمان شود خداوند برای تنبه ملت ما که زمینه‌ی ظهور حضرت صاحب الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» را فراهم نکرده‌ایم نباید فقیهی با هویتی آنچنان که برای حضرت امام تبیین شد بفرستد و در فضای مراء عدول امت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» منحصر در امامان می‌شود و در نتیجه در هر قرن به هر معنایی که قرن را بگیریم ،دربه‌در به دنبال یک امام بگردیم و حالا که نمی‌یابیم لازم می‌آید بگوییم پیامبر«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از تاریخ رو دست خورده است و آن‌هایی هم که از این روایت حضور حضرت امام در تاریخ معاصر را تبیین کرده‌اند همه را خطاکار بپنداریم و از آن عجیب‌تر ،‌ با این‌که حضرت رضا«علیه‌السلام» یک قاعده‌ی کلی می‌دهند که « إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ وَ أَطْلَقَ عَلَى لِسَانِهِ فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ فَهُوَ مُوَفَّقُ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّد» اگر خداوند بنده‌ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینه‌ی او را گشاده می‌کند و توانایی‌های خاص به او می‌دهد را منحصر به امام معصوم کنند و عملاً باب تفکر و اجتهاد را در امور دین مسدود نمایند. بنده این نوع نگاه را ناشی از روحیه‌ای دیدم که سخت خشمناک است و با عصبانیت به کتاب نگریسته و در این فضا هیچ حقی روشن نمی‌شود. راه‌کار همان است که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند که: «أَوْرَعُ النَّاسِ: مَنْ تَرَکَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کَانَ مُحِقّاً. » پارساترین مردم کسی است که مراء و جدال را ترک کند و اگرچه حق با او باشد. موفق باشید
4342
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی! سوال جدی من از شما این است که به چه حقی و با چه موازین شرعی سخنانی را که در سایت مقام معظم رهبری و یا صدا و سیما منتشر نشده است( هرچند قائل به سانسور شدید سخنان رهبری در این دو ارگان دارم) را به پرسش گران ارائه می دهید ؟ شرعا چطور می توانید این گفته ها را اثبات کنید؟ اگر شما این سخنان بی اساس و بدون سند را از رهبری نقل نمی کردید آیا کسی از درون دوستان شما و دوستان دولت، جرات می کرد به جریان احمدی ن‍ژاد و مشایی حمله داشته باشد؟ این چه وضعش است که شما بنا بر مسموعات خودتان و از روایت های افرادی که در بیت رهبری و غیر آن هستند و دروغ گویی شان اگر مبرهن نباشد محل سوال است، روز به روز حامیان دولت انقلابی که تاییدات بی شمار مستند ( نه بی اساس و مسموعات)از رهبری دارند را نا امید کنید؟ چرا کسانی که شما را به عنوان استاد قبول دارند را از مشایی متنفر می کنید؟ سند شما برای این نقل قول هایتان از رهبری چیست؟ 1- «شناختی از آقای مشائی ندارم ولی با گفته‌های او مخالفم» 2- «بنده با این تاکید این گروه بر ایرانی گری مخالفم ولی احساس نمی کنم می خواهند ایران را مقابل اسلام قرار دهند» و نقل قول های دیگری که باز هم بعضا بی اساس و بر اساس جلسات خصوصی و وهمی بزرگان با رهبری بوده است. رهبری نظام که در حوزه ایران و زبان فارسی از بنده حقیری که اینطور به شما ایراد می گیرم نیز تند رو تر هستند را با چه استنادی مخالف گفته های مشایی می دانید ؟ و اصلا بدتر از آن این که چرا این تحلیل خود را با نقل قول از رهبری به خورد مخاطب می دهید؟ من قائل به این نیستم که شما سند سازی می کنید و یا تهمت می زنید چون به تقوایتان ایمان دارم. ولی تقوا وجه دیگری هم دارد. وآن اینکه بر مبنای مسموعاتمان قضاوت نکنیم. اگر قرار باشد شما هم به روایت اشخاصی ( ولو اینکه از چشمتان هم بیشتر به آن ها اعتماد داشته باشید) اعتماد کنید فرق شما با آیت الله مصباح چیست که 3 سال است بد ترین حملات را علیه دولت ترتیب داده و ابلیس را رئیس جریان انجرافی دانسته و از تهمت سحر و جادو مضایقه نکرده، چیست؟ ایشان هم بر مبنای مسموعات خودشان اینچنین مفتون فتنه جریان آقای هاشمی شده اند ولی از شما به هیچ وجه انتظار نداریم... و من الله توفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا عنایت داشته باشید که یکی از کاربران محترم در مورد سخنان آقای مشایی در مورد دوره‌ی اسلام‌گرایی در سؤال شماره‌ی 4279 پرسیدند و بنده نظر خود را دادم مبنی بر این‌که آن سخنان دقیق و همه‌جانبه نیست. و از شما انتظار دارم که با وفاداری به آزاداندیشی از تضارب آراء استقبال کنید و گمان نفرمایید که نباید به آقای مشایی و یا غیر آقای مشایی انتقاد کرد و پس از آن بود که به سخن رهبر معظم انقلاب در مورد آقای مشایی اشاره کردم که به نظر شما غیر مستند است در حالی‌که این سخنان را جناب آقای حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای علیرضا اسلامیان از اعضای جامعه‌ی مدرسین گزارش دادند و در روزنامه‌های رسمی کشور چاپ شد و در نظر داشته باشید که آقای اسلامیان از طرفداران دولت بودند و در همان گزارش تأییداتی که رهبر معظم انقلاب در دفاع از دولت کردند را گزارش دادند، مضافاً این‌که عنایت داشته باشید اگر مبادی رسمی سخنی را از طرف رهبری اعلام کنند که مبتنی بر اظهارات رهبری نباشد سریعاً دفتر رهبری موضع‌گیری می‌کند همان‌طور که چندسال پیش چنین کاری را در رابطه با خبری که در مجلس از قول رهبری در مورد دولت گفته شد، انجام دادند. نمی دانم چگونه می فرمائید « چرا کسانی که شما را به عنوان استاد قبول دارند را از مشایی متنفر می کنید؟ » مگر بناست ما مرید پروری کنیم ؟ مگر غیر از این است که بنده و امثال بنده باید با عقل مردم با مردم سخن بگوئیم تا خود آن ها فکر کنند و مثل شما بتوانید انتقاد کنید؟ و بنده نیز بیش از آن‌که از تأیید سخنانم به وجد آیم، از انتقادات اندیشه‌افزای رفقا مسرور گردم. ؟ مضافاً این‌که بنده این سخن شما را در مورد آیت‌الهی مصباح نمی‌توانم تأیید کنم. موفق باشید
4340
متن پرسش
باسم تعالی.سلام علیکم.استاد اگر بگوییم زن منشور ولایت مرد است و حضرت زهرا(س) منشور ولایت حضرت علی(ع)، و حضرت زینب(س) منشور امام حسین(ع)،یک زن معمولی چگونه می تواند منشور ولایت مردش باشد؟آیا یک مرد معمولی در عین داشتن صفات رزیله انسانی می تواند ولایتی از سنخ ائمه بروز دهد؟از شما ممنونم و عذر می خوام که وقت گران بهاتونو گرفتم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان چنین معادله‌ای را شکل داد، بهتر است زن با انجام وظیفه‌ی شرعی نسبت به همسر خود راه بهشت را بر روی خود بگشاید. موفق باشید
4339
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام علیکم.استاد بزرگوار،از کسی شنیدم که می گفت در میان عبادات، نماز مخصوص عبادت مستقیم ذات است،با توجه به پاسخ شما به سوال 4300،این گفته رد می شود؟متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال اگر نظر هم به نور ذات داریم در خود نماز اسم «الله» را بر زبان می‌آوریم و متوجه آن اسم مبارک هستیم که رحمان و رحیم است و لذا این «الله» غیر از آن «الله» است که در قل هوالله احد می‌گویید که نظر به مقام احدانیت دارد و تعیّن اول محسوب می‌شود. موفق باشید
4338
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام علیکم.استاد با توجه به سوال 4311،درباره ی عبودیت حضرت زهرا،چگونه می شود افق بالاتری از آنچه ایشان داشتند را تصور کرد در حالی که ایشان در اوج عبودیت بودند و ام ابیها؟آیا عبودیت محض به این معنی نیست که کوچکترین حرکت که خدا و پیغمبرش با آن مخالفند را انجام نمی دند؟/آیا می شود ماجرای نسب پرده را با ماجرای پیامبرانی که ترک اولی می کردند مقایسه کرد و آن را هم ترک اولی حساب کرد(البته با حجت الله علی الحجج بودن ایشان جور نمی شود)؟ ممنونم ازتون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفا در تفاوت ملائکه با انسان کامل بحث مقام جمعی انسان کامل را دارند که از یک طرف در مقام صادره‌ی اول هستند و واسطه‌ی فیض می‌باشند و از طرف دیگر دارای بدن عنصری اند و به دنبال مایحتاج بدن عنصری خود می باشند و در این راستا مشغول امورات این عالم اند و شتر گمشده‌ی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» را که حضرت فرمودند شترم گمشده‌ آن را پیدا کنید، بدین لحاظ تحلیل می‌کنند ولی آن وقت که حضرت مورد تمسخر منافقان قرار گرفتند که این آقا ادعای هدایت بشر را دارد ولی نمی‌داند شترش کجاست و رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نظر فرمودند و خبر دادند افسار شتر در فلان دره به بوته‌ی خاری گیر کرده بروید آن را آزاد کنید، این نگاه دوم را به وجه فوق بدن عنصری و مقام نوری حضرت منسوب می‌کنند. در مورد حضرت صادق«علیه‌السلام» نیز همین‌طور است که یک‌جا می‌فرمایند کنیزم در یکی از اطاق‌ها پنهان شده و نمی‌دانم در کدام اطاق است و یک‌جا هم می‌فرمایند: « عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ وَ اللَّهِ عِنْدَنَا » با توجه به چنین مقامی که به مقام جمعی کمالی انسان کامل مشهور است شاید بتوان گفت: موضوع پرده‌ی گل‌دار خانه‌ی زهرا«سلام‌الله‌علیها» نظر به وجه عنصری آن حضرت است که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» ـ همان رسول خدایی که با تذکر به روزه می‌خواهد وجه غیر عنصر بر وجه عنصری ما غلبه کند- می‌خواهند در این حالت هم وجه غیر عنصری حضرت حضور داشته باشد. چون حقیقتش برای بنده با توجه به مقامی که از بزرگان می‌شناسم، سخت است که ترک اولی را به آن‌ها نسبت دهم. موفق باشید
4337
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز-استاد بنده بعد از پایان دوره لیسانس در رشته ریاضی محض به لطف خدا وارد حوزه علمیه شدم و اکنون پایه دو هستم و متولد 1366 میباشم-تصمیم گرفته ام که در زمینه معرفت و شناخت اهل بیت مطالعاتی را شروع کنم ولی نمیدانم از کجا و با چه کتابهایی باید شروع کنم-خواستم از شما کمک بگیرم که لطفا یک سیر مطالعاتی در این زمینه (از سطح مبتدی تا پیشرفته) معرفی بفرمایید-خدا خیرتان دهد-التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حینی که باید با جدیّت کامل فعلاً دروس پایه‌ی حوزه را دنبال کنید، در سیر مطالعاتی موجود در سایت بعد از برهان صدیقین می‌توانید از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و بعد «مبانی معرفتی مهدویت» شروع کنید تا به مباحث حقیقت نوری اهل البیت‌علیهم‌السلام» و «امام و تعلیم ملائکه» و «امام در تکوین و تشریع» برسد در آن حال قوه‌ی تجزیه و تحلیل خوبی نسبت به موضوع امامت پیدا کرده‌اید. موفق باشید
4336
متن پرسش
باسلام استاد دانشجوی فقه وحقوق ترم 3 هستم می خواستم که علاوه بررشته مطالعات حوزوی راهم داشته باشم وهدف هم این که طبق آیه چرایه عدهای نمیروند هجرت برای تفقه دردین حالا باتوجه به این که نمی توانم همراه دانشگاه حوزه بروم اما غیرحضوری می خواستم بخونم 1.منظور از تفقه وراه های آن ومطالعات آن؟(به نظرم عده ی کمی رفته اند ومهمترازنون شبه) 2.علاوه بر دروس دانشگاه از فردی مشورت گرفتم فرمود فقه شهیدثانی-اصول الموجز-عقایدآی مصباح-منطق مظفر-آموزش فلسفه آی مصباح(که گفت فعلا این مقدمه است وحداکثر2سال طول می کشد) 3.سیرحضرت عالی را هم انسان شناسی راتا اول برهان صدقین رفتم باتشکراز پیشنهاد ومشورت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است اگر آمادگی دارید با توجه به رشته‌ی دانشگاهی خود، برکات فراوانی برای خودتان و سایرین خواهد داشت. موفق باشید
4334
متن پرسش
سلام علیکم لطفا توضیح دهید چگونه میتوان بهترین همسرداری و بچه داری را انجام داد؟لطفا منبع مطالعه هم ذکر کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت ازدواج؛ تولدی دیگر داشته‌ام شاید به کار آید. موفق باشید
4332
متن پرسش
سلام استاد عزیز عذرخواهم که مجددام مصدع اوقات شریفتان می شوم. بنده در وبلاگم دو پست دارم در مورد دو قطعه موسیقی غربی که برداشتم این است که دارای درون مایه های عرفانی هستند. در این زمینه دو سوال داشتم: یکی این که تقاضا داشتم که اگر وقتتان اجازه می دهد تفسیری که بر این دو قطعه نوشته ام را در وبلاگم مطالعه و مرقوم بفرمایید که آیا چنین تفسیری از این اشعار آن طور که بنده برداشت کرده ام صحیح است. یکی: توصیفاتی از خدا در موسیقی باغ اسرار http://imagesofgod.mihanblog.com/post/6 دومی: قایقی به سوی تو (قطعه ی تبعید) که گویی غم غربت انسان در هنگام دوری از خدا را توصیف می کند http://imagesofgod.mihanblog.com/post/8 سوال دوم هم این است که گوش دادن به این قطعات و انس گرفتن با آن ها با توجه به این که خواننده شان زن هست از لحاظ سلوکی چه حکمی دارد؟ از لحاظ فقهی در نظر بعضی از مراجع از جمله آیت الله خامنه ای در صورت عدم دخالت هوس و لذت جنسی اشکال ندارد. حکم فقهی "گوش دادن به نواری که خواننده اش زن باشد و از سروده های شعرایی مثل حافظ ومولوی و .... استفاده کند ، چه حکمی دارد ؟ امام ، بهجت ، صافی ، مکارم و وحید: گوش دادن به آن جایز نیست . تبریزی ، خامنه ای ، سیستانی و نوری : گوش دادن به آواز زن اگر غنا نباشد و باعث التذاذ جنسی و تهییج شهوت نشود و مفسده ای بر آن مترتب نگردد ، اشکال ندارد . تبصره : « غنا » عبارت است از ترجیع صدا ، به نحوی که طرب انگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد." (منبع: http://artesfahan.ir/Default.aspx?page=687
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بنده می‌دانم که همچنان‌که شعر حقیقی صورت ملکوت عالَم است که بر قلب شاعر الهام می‌شود و صورت آهنگین آن عالم را در کلمات می‌نمایان. بنده با اُنس مختصری که با شعر این‌چنین شاعران دارم می‌توانم این حالت را تصدیق کنم که شاعر در شعرش به کجا اشاره دارد و همین‌قدر می‌دانم که موسیقی حقیقی نیز از همین جنس است . و آن‌چه در وبلاگ http://imagesofgod.mihanblog.com/post/6 بنده گوش دادم متوجه‌ی چنین روحانیتی شدم. فکر می‌کنم آن‌چه علمایی مثل مقام معظم رهبری مدّ نظر دارند از این جنس است، هرچند بنده در این وادی استعداد خود را رشد نداده‌ام ولی وقتی توصیف شهید آوینی را نسبت به موسیقی می‌شنوم می‌فهمم که او چیزی از آن موسیقی ملکوتی می‌فهمد که بنده و امثال بنده متوجه آن نیستیم. موفق باشید
4331
متن پرسش
با سلام استاد اگه میشه چند تمرین برای از بین بردن منیت بدبد که نه عزت رو ازبین ببره و هم منیت رو نابود کنه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرکاری در راستای اجرای احکام الهی تواضع داشته باشید، پدر و مادرتان را احترام بگذارید. برای رعایت دستورات حضرت حق، حقوق افراد را شدیداً رعایت کنید تا حق را رعایت کرده باشید. کینه را از قلب خود بیرون کنید. پرحرفی را هم کنار بگذارید. این‌ها و امثال این‌ها دستورات دینی است که می‌خواهد بنده‌پروری کند تا او را از منیّت آزاد نماید. موفق باشید
4329
متن پرسش
با سلام. استاد کسی که مطمئن است برایش جادو صورت گرفته و بختش بسته شده چه باید بکند. راهکار عملی اش چیست؟(کتاب جن و...را خوانده ام).سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حاشیه‌ی مفاتیح حرز امام رضا«علیه‌السلام» هست از آن حرز استفاده کنید که شیخ عباس قمی«رحمت‌الله‌علیه» چنین نقل کرده (حرز امام رضا علیه السلام ششم رقعة الجیب حرز حضرت امام رضا علیه السلام روایت است از یاسر خادم ماءمون که گفت زمانى که وارد شد ابوالحسن علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام به قصر حمید بن قحطبه بیرون کرد از تن لباس را و داد به حمید و حمل کرد حمید و داد به جاریه خود که بشوید آن را پس نگذشت زمانى که آن جاریه آمد و با او رقعه اى بود و داد به حمید و گفت یافتم این رقعه را در گریبان لباس ‍ ابوالحسن علیه السلام پس حمید به آن حضرت گفت فداى تو گردم بدرستى که این جاریه یافته است رقعه اى در گریبان پیراهن تو چیست آن فرمود تعویذى است که آن را از خود دور نمى کنم حمید گفت ممکن است که ما را مشرّف کنى به آن پس فرمود که این تعویذى است که هرکه نگاه دارد در گریبان خود دفع مى شود بلا از او و مى باشد براى او حرزى از شیطان رجیم پس خواند تعویذ را بر حمید و آن این است : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ بِسْمِ اللَّهِ اِنّى اَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ اِنْ کُنْتَ تَقِیّاً اَوْ بنام خداى بخشاینده مهربان بنام خدا من پناه مى برم به خداى رحمان از تو اگر پرهیزکار باشى یا غَیْرَ تَقِىٍّ اَخَذْتُ بِاللَّهِ السَّمیعِ الْبَصیرِ عَلى سَمْعِکَ وَ بَصَرِکَ لا سُلْطانَ لَکَ غیر پرهیزکار بستم بوسیله خداى شنواى بینا، گوش و چشم تو را که تسلطى نباشد تو را عَلَىَّ وَ لا عَلى سَمْعى وَلا عَلى بَصَرى وَلاعَلى شَعْرى وَلاعَلى بَشَرى وَلا بر من و نه بر گوش و نه بر چشمم و نه بر مو و نه بر پوست تنم و نه عَلى لَحْمى وَلا عَلى دَمى وَلا عَلى مُخّى وَلا عَلى عَصَبى وَلا عَلى عِظامى بر گوشت و نه بر خونم و نه بر مغز و نه بر رگم و نه بر استخوانم وَلاعَلى مالى وَ لا عَلى ما رَزَقَنى رَبّى سَتَرْتُ بَیْنى وَ بَیْنَکَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ و نه بر مالم و نه بر آنچه پروردگار من روزیم کرده پوشاندم میان خودم و تو را به پوشش نبوت الَّذِى اسْتَتَرَ اَنْبِیآءُ اللَّهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبابِرَةِ وَالْفَراعِنَةِ جَبْرَئیلُ عَنْ یَمینى وَ که پوشاندند پیمبران خدا خود را بدان وسیله از حمله هاى گردنکشان و سرکشان ، جبرئیل از راستم و میکائیلُ عَنْ یَسارى وَ اِسْرافیلُ عَنْ وَرآئى وَ مَحَمَّدٌ صَلّىَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ میکاییل از چپم و اسرافیل از پشت سرم و محمّد صلى الله علیه و آله اَمامى وَاللَّهُ مُطَّلِعٌ عَلَىَّ یَمْنَعُکَ مِنّى وَ یَمْنَعُ الشَّیْطانَ مِنّى از پیش رویم و خدا نیز مطلع است بر کارم و تو را از من بازدارد و نیز شیطان را از من بازدارد اَللّهُمَّ لا یَغْلِبْ جَهْلُهُ اَناتَکَ اَنْ یَسْتَفِزَّنى وَ یَسْتَخِفَّنى اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاْتُ خدایا چیره نگردد نادانى او بر حوصله تو که در نتیجه مرا به ناراحتى کشاند و سبکم شمارد خدایا من به تو پناهنده شدم اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاْتُ اَللّهُمَّ اِلَیْکَ الْتَجَاْتُ خدایا به تو پناهنده شدم خدایا به تو پناهنده شدم و از براى این حرز حکایت عجیبى است که روایت کرده آن را ابوالصَّلت هروى که گفت مولاى من علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام روزى نشسته بود در منزل خود داخل شد بر او رسول ماءمون و گفت که تو را امیر مى طلبد پس امام برخاست و مرا گفت نمى طلبد مرا ماءمون در این وقت مگر بجهت کارى سخت و به خدا که نمى تواند با من کارى بد کردن جهت این کلمات که از جدّم رسول خدا صلى الله علیه و آله به من رسیده ابوالصّلت گفت همراه امام علیه السلام بیرون رفتم نزد ماءمون چون نظر حضرت بر ماءمون افتاد این حرز را تا آخر خواند پس زمانى که حضرت ایستاد مقابل ماءمون نظر کرد بسوى او ماءمون و گفت اى ابوالحسن امر کرده ام که صد هزار درهم بجهت تو بدهند و بنویس هر حاجتى که دارى پس چون امام پشت گردانید ماءمون نظر در قفاى امام کرد و گفت اراده کردم من و اراده کرده است خدا و آنچه اراده کرده است خدا بهتر بوده است . موفق باشید
4327
متن پرسش
سلام. دختری هستم 26ساله.حدود یک سال است عقد کرده ام. ولی به دلیل مشکلات اقتصادی همسرم هنوز نتوانسته ایم زندگی مستقلی را شروع کنیم.پدرم فرد ثروتمندی است .اما او وبرادرانم اعتقاد دارند که پدر فقط در مورد مسائل مادی پسران بعد از ازدواج موظف است و در مورد دختر و داماد وظیفه ای ندارد و اگر هم کاری انجام دهد لطف کرده.نظر اسلام در این مورد چیست؟آیا اسلام در مورد کمک به معاش پس از ازدواج همانند ارث بین پسر و دختر تفاوتی قائل است؟ باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌خیال ثروت پدرتان شوید. ثروت شما آن چیزی است که خداوند در دست شما قرار داده و تنها از این طریق راه صحیح را می‌توانید طی کنید. رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «وَ مَنْ أَتْبَعَ بَصَرَهُ مَا فِی أَیْدِی النَّاسِ طَالَ هَمُّهُ وَ لَمْ یُشْفَ غَیْظُه»‏ هرکس چشم‌اش به چیزهایی باشد که در دست مردم است، اندوهش طولانی می‌شود و غیظ‌اش هرگز شفا نیابد. موفق باشید
4324
متن پرسش
وجود خدا را چطور میتوان اثبات کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که کتاب «از برهان تا عرفان» را همراه با سی‌دی آن کار کنید. موفق باشید
4323
متن پرسش
باسلام استاد می خواستم ببینم شما فصوص را با کدام استادها خواندید و رابطه شما با آیت الله بهاءالدینی چقدر بوده ؟ 2.آیا شرح نهایه اقی صمدی که به رشته تحریر در آورده اند خوب است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آن‌که از طریقی قبلاً با فصوص آشنا شدم با اجازه‌ی آیت‌الله جوادی از نوارهای آیت‌الله جوادی نیز استفاده‌ی کامل بردم و حدود 300 جلسه از شرح آیت‌الله حسن‌زاده را نیز دنبال کردم. حدود دو سال هفته‌ای یک روز خدمت آیت‌الله بهاءالدینی می‌رسیدیم و ایشان نصایحی می‌فرمودند و روایت‌هایی را شرح می‌دادند. بنده شرح نهایه جناب آقای صمدی را ندیدم ولی می‌دانم که در شرح مطالب فلسفی موفق هستند. موفق باشید
4322
متن پرسش
با سلام استاد بنده می خواهم تفسیر المیزان را شروع کنم آیا لازم است در کنار آن شرح تفسیر المیزان(سوره اعراف) شما را هم گوش کنم؟ منافات دارند با هم یا کنار همدیگر خوب است؟در صورت جواب مثبت وقتی در تفسیر المیزان رسیدم به سوره اعراف دیگر نمی خواهد کار کنم؟ و آیا بگذارم وقتی رسیدم به سوره اعراف صوت شما را گوش دهم یا نه از ابتدای تفسیر(سوره حمد) گوش دهم؟ 2. منظور از سر در عبارت والسر المستودع فیها چیست؟ 3. کتاب انسان از دیدگاه اسلام کی چاپ میشود؟ 4. در کنار شروع المیزان ایرادی ندارد سیر کتابهای شما را هم داشته باشم آیا می شود تمرکز کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده به طور کلی پیشنهاد می‌کنم دوستانی که قصد دارند وارد مطالعه‌ی تفسیر شریف المیزان شوند صوت چندین سوره را که عرض کرده‌ام گوش بدهند تا حساسیت لازم را نسبت به ورود و خروج مطالب علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» پیدا کنند و در این راستا خوب است که تفسیر سوره‌ی اعراف را همین حالا دنبال کنید ولی در سیر مطالعه‌ی المیزان وقتی باز به سوره‌ی اعراف رسیدید با دقت کامل آن را مطالعه کنید که مزه‌ی دیگری نصیب شما می‌شود2- موضوع سرّی که وجود مقدس حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌الله علیها» حامل آن می‌باشند را در کتاب «مقام لیلة القدری فاطمه زهرا«سلام‌الله علیها» در ویرایش جدید در فصل «فاطمه(س) رازی پیدا و پنهان» دنبال بفرمایید. 3- کتاب در اداره‌ی ارشاد در حال بررسی است، إن‌شاءالله این روزها اجازه‌ی چاپش داده می‌شود 4- إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
4318
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی.... از زمان نوجوانی قرب به خداوند را دوست داشتم و همینطور نماز شب را و در همان زمان مدتی نماز شب هایی بسیار با حال و با گریه می خواندم به طوریکه جانمازم خیس میشد اما نمی دانم بر اثر چه چیزی بود که یکباره توفیق از من سلب شد.... وقتی بزرگتر شدم همچنان دغدغه نماز شب داشتم اما دیگر از آن حال خبری نبود و بسیار کمتر می خواندم و مخصوصا اینکه بهانه می آوردم که وقت ندارم وغیره و حالا که درس و اشتغالم کمتر شده و ازدواج کرده ام حتی دغدغه نماز شب را هم ندارم البته علت اصلی اش شاید این است که من در گذشته یکی از اهدافم تداوم نماز شب بود که مانند اول وقت خواندن نماز یومیه برایم ملکه شود و در هر زیارتگاهی که میرفتم دعا میکردم که توفیق حاصل شود اما اتفاق خاصی نمی افتاد برای همین دلزده و بیخیال شدم. و اکنون ثقل بسیاری بر خود حس می کنم و از خودم بدم می آید (به تعبیر قرآن ثاقلتم الی الارض.) البته چیزی که متوجه شدم این بود که نماز شب برای من خیلی حساس بوده و هست یعنی با کوچکترین گناه و غفلتی در روز توفیقش از من گرفته می شد و اصلا مدتی مشغولیت ذهنی برایم ایجاد میشد واذیت می شدم. اما خودم میدانم که در این حد از تقوا نیستم که با یک گناه بسیار کوچک توفیق بندگی در شب از من گرفته شود. چون کنترل در این حد برایم مثل این است که بخواهید امتحان سوم دبیرستان را از بچه دبستانی بگیرید. برای همین واقعا یکی از سوالات بزرگ زندگی ام این است که چرا اینقدر در این مورد خاص بی توفیقم. نمیدانم شاید فاز نماز شب بسیار بلند است و دست ما بسیار کوتاه. شنیده ام ممکن است یک نوع عبادت خاص برای بنده ای آفت باشد و موجب عجب او شود و خدا صلاح نمی داند و توفیق آن را نمی دهد. فعلا دلخوش به این شده ام که شاید مصلحت نیست درحالیکه به شدت به روحانیت نماز شب نیازمند. در ضمن در طول زندگی توفیق حفظ قرآن به من داده شد که بسیار بسیار تاثیر سازنده در زندگانی ام داشت. و گاهی که قرآن می خوانم اینطور به خودم میگویم که شاید راه پیش روی من قران است. اما استاد اینها صرفا چیزهایی است که من میگویم درحالیکه میدانم سالک واقعی باید از همه لحاظ پیش برود. لطفا مرا راهنمایی کنید.با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با معارف توحیدی افق خود را که باید به آن برسید پیدا کنید و در آن فضا نماز شب را مختصر و بدون آن‌که انتظار آن نوع گریه‌ها را از نماز شب داشته باشید بخوانید، آن نماز شبی که همراه با اشک و گریه‌ی مخصوص است مربوط به انتهای کار سیر توحیدی است. معارف الهی راه را با استحکام بهتر جلو می‌برد. موفق باشید
نمایش چاپی