سلام بر استاد گرامی ببخشید در ماه مبارک رجب بنده دارم مسائل ده نکته از معرفت النفس را باز خوانی میکنم و امیدوارم که با این روش دفتر خودم را ورق زده باشم... ان شاءالله ایندفعه سؤالاتی در ذهنم ایجاد میشود که تا ۱۵ دقیقه از صوتتان را گوش میدهم سریعا سؤالات را یادداشت میکنم و صوت را متوقف. مثلا: در شرح نکته اول معرفت نفس فرمودید که در روش تجربیِ شناخت نفس، بایستی موانع را کنار بزنیم تا با خودِ پدیده - به صورت عینی و حضوری - مواجه شویم. بعد از آن فرمودید که در خواب و مرگ، انسان با نفس خویش حاضرانه تر مواجه است. یعنی در این بین به صورت پنهانی عنصر جسم را حذف کردید و ادعا نمودید که جسم همان مانعی است که باید مرتفع شود! ولی نفرمودید چگونه به این نتیجه رسیدید که: «باید جسم را حذف کنیم تا کارمان راه بیفتد!». در برهان دوم از اینکه «من ما هست بدون نیاز به تن» فرمودید که کم شدن اعضای بدن مثل قطع شدن دست، باعث نمی شود که من انسان کم شود. حال اگر کل بدن را از دست بدهیم باز هم من ما هست. پس انسان بدون جسمش هست. ولی در این بین نفرمودید که اگر انسان سرش قطع شود یا قلبش از کار بیفتد درجا میمیرد! در اینجا میتوانیم نتیجه بگیریم که «من ما همان مغز ماست.» با توجه به کنکوری بودنِ ما دعا بفرمایید که همه جانبه (هم معرفتی هم علمی) قوی شویم تا بتوانیم در عالم انقلاب اسلامی جور دیگری نقش آفرینی کنیم.ان شاء الله با تشکر🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای عبور از جسم، همان توجه به خود، بهخصوص توجه به خود در خواب، کار خوبی است. ۲. در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شد که بعضی از اعضای بدن طوری است که اگر از بین برود امکان تدبیر نفس از بدن بهکلّی منحرف میشود و از آن به بعد نفس، خود را در نزد خود تجربه میکند. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار:۱. در بسیاری از آثار علما و متون متقن دینی از جمله کتب حضرتعالی تدبیر امور تن را به من یا همان نفس ناطقه برمی گردانند حال آنکه دوستانی که در حیطه علوم تجربی کار میکنند و بسیاری از مردم این امور را به مغز مادی بر میگرداند و در واقع قائل به تفکیک عقل و مغز نیستند. ۱. در خصوص دلایل تجرد عقل و حیطه و وظایف در حوزه تن راهنمایی فرمایید ۲. دوستان روانپزشک شادی و غم و حالات نفسانی را تابع هورمون های ترشح شده از مغز می دانند ولی در متون فلسفی کاملا برعکس این قضیه است در این خصوص دلایل متقن منطقی را بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» در این رابطه شده است. خوب است به آن دو کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: طاعات مقبول درگاه حق. بنده پیگیر مباحث شما هستم میخواستم درک تاریخی انقلاب اسلامی رو پیگیری کنم چه سیری از آثار خودتون پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتاب «معنای درک حضور تاريخی اصحاب امام حسين علیه السلام» https://lobolmizan.ir/book/1622?mark=%D8%AF%D8%B1%DA%A9 بتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید
با سلام استاد طاهرزاده: خواستم نظر حضرتعالی رو هم بدونم با تشکر. آیندۀ حکومت دینی در جدال پیشبینیها - در حاشیۀ پیشبینی آقای دکتر رنانی دربارۀ سقوط حکومت دینی در فاصله پنج تا ده سال آینده 1️⃣ پیشبینی دکتر رنانی دربارۀ حکومت دینی. آقای دکتر محسن رنانی هرازگاهی پیشبینیهایی را به عمل میآورد که قرین تحقق واقع شده است. پیشبینی اخیر ایشان این است که حکومت دینی بین پنج سال تا ده سال دیگر یا سقوط می کند یا سر عقل میآید. 🔻بیان ایشان از این قرار است: «فقط اندکی عقل سلیم لازم است که حضرات بفهمند نباید به جنگ ریاضیات بروند: ▫️نسل اولشان که اگر حالا بودند ۱۰۰ تا ۱۲۵ ساله بودند که همه رفتهاند؛ ▫️نسل دومشان که حالا ۷۵ تا ۱۰۰ سالهاند چقدر دیگر فرصت دارند؟ ۵ تا ده سال دیگر بیشترشان نیستند؛ نسل سومشان که ۵۰ تا ۷۵ سالهاند، اکثریتشان یا توّاباند یا اخراجی. تعداد کمیشان به زور رانت هنوز حامی ماندهاند. اینها هم دیگر از رده خارجند. نسل چهارم یعنی ۲۵تا ۵۰ سالهها «اکثریتشان» یکی از اینهاست: یا منتقد یا معترض یا مخالف یا معارض. نسل زیر ۲۵سال را هم که خدا برکتشان بدهد؛ تنها نامی که برازنده آنهاست «نسل عصیان» است. اما جذابیت مساله این جاست: ▫️نسلهای یک تا ۵۰ سال، سالی یک میلیون و صدهزار نفر به جمعیتشان افزوده میشود؛ و نسلهای ۵۰ تا ۱۰۰ سال، سالی ۶۰۰ هزار نفرشان کم میشود. به زودی ترازوی نسلها از ناترازی سرنگون میشود. ترازوی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و فناوری هم از سالها پیش دارد به نفع نسل نو کفّه عوض میکند. همه این تحولات در بدبینانهترین حالت در زیر ده سال رخ خواهد داد؛ اما شهود من میگوید برای پنج سال هم انرژی ندارند که با همین روش ادامه بدهند، یا سَرِعقل میآیند یا فرومیریزند». 2️⃣ مبنای پیشبینی آقای دکتر رنانی پیشبینی آقای دکتر رنانی مبنی بر این که حکومت دینی ظرف پنج تا ده سال دیگر سقوط می کند یا سر عقل میآید، مبتنی بر این استدلال است که حکومت دینی یک حکومتی ایدئولوژیک است؛ یعنی به جای تکیه بر آخرین دانش ها و تجربیات آکادمیک به میراث دینی کهنه و فرسودۀ قرون گذشته تکیه زده است و شناختها و ارزشهایش را به جای این که از دنیای مدرن بگیرد، از دنیای کهن گرفته است. بیان ایشان چنین است: «نمیدانم چرا متوجه نمیشوند! چهل سال است دارند دانشگاه ایدئولوژیک درست میکنند آخرش چه شد؟ آیا موفق شدند؟ فقط باختند. حالا میخواهند نسخۀ کاریکاتوری همان چهل سال پیش را تکرار کنند؛ اما با کدام دانش با کدام منابع با کدام مشروعیت با کدام فرصت؟ شک نیست که خطا میکنند، شک نیست که این جا هم میبازند. در سال ۱۳۹۴ در مناظرهای در شبکه چهار سیما، به فرد مقابلم که میگفت «تا حالا نتوانستهایم؛ چون الگو نداشتهایم»، گفتم که اگر در چهار دهه گذشته نتوانستهاید، دیگر نمیتوانید؛ چون دیگر منابع ندارید. حالا میگویم منابع هم که داشته باشند، دیگر نمیتوانند چون به قول انیشتین «همان اندیشهای که بحرانهای امروز را ایجاد کرده است، نمیتواند آنها را حل کند.» اینان به خاطر نداشتن اندیشهای منسجم و سازگار با دنیای نو، بیشتر پروژههای حیثیتیشان یکبهیک شکست خورده است؛ و حالا دوباره رفتهاند سرخط تا از نو شروع کنند؛ اما یادشان نیست که هم پیر شدهاند، هم نخبۀ اندیشمند ندارند که برایشان فکر کند، هم چاههای نفت خالی است، هم فساد تا سراپردهشان پیش رفته است، هم منابع آبی کشور نابود شده است، هم بحران پشت بحران در راه است، و هم نسل نو در پشت سر آنها نیست تا در این ناداری و نادانی حمایتشان کند». 3️⃣ نگاه حاکمیت نسبت به آیندۀ حکومت دینی حاکمیت بر این عقیدۀ جازم است که در زمانۀ حاضر وعدۀ آخرالزمانی ظهور امام زمان و حکومت جهانی او محقق خواهد شد؛ به این نشانه که کشور کمونیستی شوروی از هم پاشید و شماری ازحکومتهای عربی سرنگون شدند و آمریکا ازکشورهای افغانستان و عراق بیرون رفت. به نظر حاکمیت، این دگرگونیها همگی حاکی از شکست مکاتب بشری کمونیسم و لیبرالیسم و قدرت گرفتن اسلام است. پیش بینی حاکمیت این بوده است که اسرائیل و آمریکا به زودی شکست خواهند خورد و کشور ایران در قطب کشورهای جهان واقع خواهد شد. به همین رو، علیرغم این که کشور گرفتار مصیبتهای تورم بیسابقه و تحریم جهانی و فقر و بیکاری و کاهش نفت و آب کشور واقع است، حاکمیت از قریب الوقوع بودن پیروزی خبر میدهد. منتها مستند حاکمیت بیش از آن که بر دستاوردهای علمی استوار باشد، بر میراث دینی آخر الزمانی استوار است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که به خوبی نبض فکری جریانی را که امثال آقای رنانی نیز منسوب به آن هستند را تشخیص دادهاید؛ مییابیم اینان خود را در تاریخی احساس میکنند که ابداً تاریخی نیست که با انقلاب اسلامی شروع شده و با روح حماسی شهدای بزرگ ادامه یافته. تاریخ روشنفکری غربزده هر روز خود را با بحرانی روبهرو میبیند که حاصل دیروز و امروز و فردای افکار خودشان است و اتفاقاً آقای رنانی نمونه خوبی از جریان بیهویتیِ جبهه روشنفکری است. ملاحظه کنید بیتاریخی، انسان را تا کجا از متن واقعیت اصیل جدا میکند و دچار توهّمات مینماید. اینان مصداقِ همانهایی میباشند که حضرت امام فرمودند یک شبه کشور را تقدیم آمریکا میکردند و از عظمت انقلاب اسلامی همین بس که با سعه معنوی خود، امکان سخنانی اینچنین را به این افراد میدهد. موفق باشید
سلام علیکم استاد ارجمند: برای تربیت فرزندان چه صوت هایی را باید گوش کنیم و عملی کنیم؟ استاد درس خواندن و در نیمه شب مثل ادبیات عرب بالاتر است در سحرگاه، یا قرآن همراه با معنی خواندن؟ نحوه خواندن دروس حوزه بی برنامه هستم. چکارکنم استاد احساس میکنم دچار تنبلی شده ام، منتظر تلنگری هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتابهایی مانند کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» از نظر محتوا بتواند کمک کند و از نظر روش، سخنان استاد علی صفائی مثل کتاب «نامههای بلوغ» مفید خواهد بود. ۲. بحث بر سر انگیزهای است که باید در خود زنده نگه دارید و آن، وسعتدادنِ شخصیت علمی و دینیتان میباشد. در این حالت است که همه چیز عبادت به حساب میآید و عبادات نیز، زمینهای میشود برای رشد علمی و عزم سلوکی به حکم «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ». موفق باشید
سلام استاد: گفته شده جسمیت شی به صورت آن هست و نه به ماده آن، با این حال چرا وقتی صحبت از معاد جسمانی می شود، عده ای اصرار بر بدن عنصری مادی این دنیایی دارند که با توجه به تجرد قیامت عقلا محال می باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شیئیتِ شیئ به صورت آن است از آن جهت که با صورت و ظهوری که دارد آن شیئ، آن شیئ است و معاد جسمانی به معنای ظهور ملکات و خُلقیات است به صورت جسم آن شخص. به همین جهت در روایت داریم ظاهر بعضی از اهل گناه از میمون و خوک زشتتر است. در این مورد جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» نکاتی را با شما در میان میگذارد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد گرامی با توجه به اینکه در روایات گفته اند «البلاء للولاء» و یا در مورد فضیلت اهل صبر و مصیبت بسیار فروان در متون دینی آمده است «سلام علیکم بما صبرتم» و یا «آنکه در این بزم مقرب تر است جام بلاء بیشترش می دهند» و... گیرم بنده صالح محب در این مصیبته ها صبور و شاکر است خدایی که از مادر مهربانتر است چگونه سختی های بندگان محبوبش را می بیند و صبر می کند؟ خداوند متعال چگونه مصیبت های امام حسین (ع) را می بیند و راضی می شود امام حسین (ع) بخاطر خداوند همچین ایثاری انجام دهد؟ اگر فرزند بخواهد برای پدر و مادر خودش ایثاری انجام دهد هیچ وقت آنها راضی به انجام آن ایثار نخواهند بود. خداوند الرحم الراحمین چگونه راضی می شود؟ سنخ محبت خداوند چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو یعنی خداوند و بندهای که اهل صبر بر بلاست، به شیرینیِ اصیل و حقیقی و پایدارِ صبر توجه دارند و از این جهت نهتنها برایشان سخت نیست، بلکه تا آنجا احساس شیرینی میکنند که خواهند گفت: «در بلا هم میچشم الطاف او / مات اویم، مات اویم، مات او». عرایضی ذیل کتاب «پاییز آمد» شد. خوب است که نظری بدان بیندازیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13099. در این مورد نیز میتوانید سری به شرح غزل شماره ۱۲۲ بزنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/13155 موفق باشید
سلام علیکم: طبق مراحل ۴ گانهای که ملاصدرا برای تهذیب اخلاق میفرماید میخواستم بپرسم مصداق عملی و کاربردی «تخلیه» که اولین مرحله در تهذیب اخلاق است چیست؟ چگونه باید آن را عملی کرد؟ مشتکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولین مرحله تخلیه، آزادشدن از عقاید باطله است و پس از آن نسبت به اعمال مبتنی بر آن عقاید باید تلاش کرد و به اخلاقی نایل شد که مطابق با عقاید حقه حقیقیه باشد. موفق باشید
سؤال دوم:
سلام ببخشید ما یک مجموعه تربیتی در کرج هستیم و بدنبال استادی بودیم که طبق مبانی معرفت نفس چندجلسه کارگاه با موضوع چیستی تربیت، برای مربیان ما برگزار کنن حضرتعالی بزرگواری از اهل علم سراغ دارید که اینجا حضور داشته باشن؟(سجادی)
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای استاد وحدتیفر که در تهران هستند احتمالاً فرصت اینکار را داشته باشند. خوب است با خود ایشان به شماره 09190172061 تماس بگیرید. موفق باشید
سلام استاد: من چند سالی است با شما آشنا شدم و حرف های دلم را از زبان شما شنیدم و با هر سخنتان روحی در من دمیده شد. الان جوری هستم که از خانواده خود خیلی جهانم جدا شده و افراد خیلی کمی هم هستن که بتونم باشون هم صحبت بشم و درباره افکارمون صحبت کنیم. احساس تنهایی میکنم و این مرا اذیت میکند چون انسان موجودی اجتماعی است و باید در جمع ها باشد اما من در جمع ها صحبت خاص و حضوری خاصی ندارم. تنهایی ام را از یک طرف که انس با حضرت عشق است را دوست دارم و از یه طرف اذیتم چون خیلی جاها احساس تنهایی میکنم. به انقلاب اسلامی و رهبر عزیزمان و جهان توحیدی که باید در آن باشیم تا خودمان را پیدا کنیم ایمان دارم و سعی میکنم در این مسیر باشم. لطفا هر راهنمایی صلاح میدونید بفرمایید. سلامت و عاقبت بخیر باشید استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه صفات مؤمن را اینطور فرمودهاند که: «المؤمنُ بِشْرُهُ في وجهِهِ ، و حُزنُهُ في قلبِهِ ، أوسَعُ شَيءٍ صَدْرا» چرا نباید با مدارا با این افراد که عموماً مغرض نیستند، ولی جاهل میباشند؛ رفتار نکنیم؟ موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد مهربان و راهنمای آخرت ساز ما: استاد من متاسفانه به خاطر اضافه وزنی که دارم چند روزی هست که باشگاه بدنسازی میروم و در باشگاه هم آهنگهای ناجوری با صدای بلند پخش میکنند. و من خیلی اذیت می شوم و احساس میکنم روحم افت میکند از یک طرف اضافه وزنم و از طرف دیگه جو باشگاه که با روحیات من جور نیست و مهمتر است و اطراف ما هم دیگر باشگاه نیست. لطفا راهنمایی فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع آهنگها حکم موسیقی مطرب را ندارد. بنابراین شما کار خودتان را بکنید و به خود، سختگیری در این مورد ننمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی آیا گناهی وجود دارد که انجام آن از طرف خدا بخشیده نشود و با وجود توبه باز هم اثرات دنیایی آن حذف نشود و باعث بدبختی دنیای او شود و آن گناهان چه هستند؟ ۲. آیا رد کردن خواستگار توسط دختر میتواند گناهی باشد که پس از سالها هیچگاه اثر دنیایی آن رفع نشده و در زندگی آینده او تأثیر گذار باشد؟ و رد کردن چه شخصی موجب این گناه خواهد شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هیچ گناهی نیست که اگر انسان به خداوندیِ خدا ایمان داشته باشد، با توبه رفع نگردد. میماند که بعضاً تقدیراتی هست که ربطی به مثلاً ردّ کردن خواستگار ندارد، بلکه گویا خداوند نحوه دیگری از زندگی را برای انسان رقم زده. اصل را باید بر تواضع و صداقت گذاشت تا إنشاءالله موانع برطرف شود. موفق باشید
سلام علیکم: چرا تفسیر برخی سوره ها مثل سوره نحل در سایت نیست در حالی که در سایت قبلی بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا در تلاش هستند که به مرور آن بارگذاریها انجام شود، إنشاءالله. موفق باشید
سلام استاد: تسلیت عرض میکنم شهادت امام صادق (ع) را، حرفی داشتم و اونم اینه که چرا با شما باید حرف بزنم ولی از اون چراهایی نه که اگه دوست ندارم خُب نزنم، اصلا چرا به محض فکر کردن به رهبر در بین این نظام و سیاست بازی ها و این بازی ها بیام و با شما حرف زدن رو نقطه قابل قبولی بدونم برای این که بخودم بگم خوب شد همه چیز رو گردن آقا ننداختم، و دلم نمیخواد حکایت همونی بشه که بعضا یا دلشون میخواد بگن حاج قاسم موی دماق آمریکاست . حرفی که میزنم این است که تا کی میخواهیم بنشینیم و تماشا کنیم که مسئول فرهنگی نهادی یا سازمانی طبق شرح وظایف اش پوسترهای دم کوچه را تعویض میکند و در کانال های ایتا هم مدام تاکید میکنند بر خلوص و اخلاص و دین و مذهب و اصول دین و... اگر هم اغتشاشی پیش آمد و کلی خسارت وارد شد و حتی کلی کشته شدند، پول دادن برای باز سازی بانک ها و اماکن و... راحت است، و اگر بگوییم بیایید همین پول را قبل از این که این اتفاق نیفتد روی بخش فرهنگی کار کنید شروع میکنند بگویند که خُب چه کنیم، جوانان جذب نمی شوند و حلقه صالحین نداریم و این حرف ها. بنده به شما عرض میکنم که خودم یک مذهبی هستم و نماز اول وقتم ترک نمیشود و انشاءالله هم که نشود ولی در نماز یا حتی شب که برای آرامش است مغزم منفجر میشود و حتی به مرزهای دیوانگی هم سرک میزنم از فریاد های بینوایانه و بدبختانه ای که در ذهنم رخ میدهد، احساس میکنم خداوند در نماز بهم میگه نماز بخوره تو کمرت. خیلی جایگاه عظیمی است سرباز بودن، آیا کسی که در میانه آتش است دلش نمیخواهد که او هم مثل بقیه از شرّ ظلم راحت شود و شاید کسی بگوید که بیا سنگی برداریم و پرتاب کنیم تا بلاخره آزاد شویم و اما کسی مثل آوینی میان تیر و خمپاره ارزش حفظ شدن این لحضات برایش از خونش هم بیشتر است، چون خیلی زیاد تر از آنی که فکرش را بکنیم به آن فکر کرده بود و دریافته بود دشمنش را و میدانست دشمن او بعث عراق نیست بلکه شیطان نفسی است که آن وسط سعی میکند ما را از عهد با خدا باز گرداند و ما امروز هم در جنگ اقتصادی همچنین چیزی را مشاهده میکنیم، شاید از دست من بر نیاید حل کردن مشکلی مانند نداشتن تجهزات لازم برای تامین انرژی آن هم توسط دانش بنیان، باید بتوانم اما چگونه، این چگونه دیگه از اون چگونه ها نیست و این جاست که فکر کردن به دفاع مقدس کمی ارضایم میکند که بگم خدا حتما هست و بر منکرش لعنت، دیگر تردیدی نیست، دانش بنیانی باید رفت جلو چون فقط آقا گفته و تموم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همۀ نکته همین نکتۀ آخر است. آری! خدا هست و حال مائیم و جهانی که همان خدا روبهروی ما قرار داده تا یک جا همچون مولایمان حضرت اسدالله الغالب باشیم و مانند شهید خرازی اگر یک دست از دست میدهیم، دست از مقابلۀ با دشمن برنداریم. و یک جا « فی العَینِ قَذًی وَ فِی الحَلقِ شَجا» در چشم خار و در گلو استخوان داریم و ناظر به تکهتکهشدنِ فرزندان اسلام در غزّه میشویم در حالیکه هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم، ولی هر روز هزار بار در خود ذوب میشویم و در عین حال میدانیم پیروزی امری است بالاتر از آنکه نتانیاهو به دنیال آن است همانطور که عدالتگرایی امری است غیر از محرومگرایی. و این یعنی در مقابل آیندۀ حضور تاریخی ما هیچ بنبستی نیست و ما از این جهت پای خودایستادهایم به همان معنایی که خدا هست. ایمان، مأواگزیدن در آغوش خدایی است که حضرت ربّ العالمین است و خدا میداند آن مادری که فرزندخردسالش را در بمباران رژیم صهیونیستی از دست میدهد، هنوز فرزندش آخرین نفسهای حیاتش را تمام نکرده که در افق جان آن مادر، نوری از امید برای حضوری متعالی ظهور میکند. و این است راز حضورِ هرچه بیشتر در جبهۀ مقابله با استکبار که پیشاپیش آن را حضرت زینب «سلاماللهعلیها» تجربه کردهاند با آن همه امید و نباید از این همه حضور غفلت کنیم هرکجا که باشیم. جناب آقای دکتر فؤاد ایزدی در رابطه با افول آمریکا و فردایی دیگر، نکاتی فرمودند که خوب است به آن فکر شود. https://eitaa.com/jedaaltv/3903 موفق باشید
سلام علیکم خدمت شما استاد عزیز: شکی نیست که مولوی عارفی بزرگ و شاعری توانا و خطیب با امثال و حکم فوق العاده است اما سنی بودن و پیروی متصوفه گاها شاید اشتباهاتی برایش پیش آمده یا شاید بنده اشتباه می کنم که ان شاءلله شما مشکل را حل کنید اولا اشاره می کنم به مکاشفات آیت الله بروجردی و شیخ رجبعلی خیاط که اشاره به منحرف بودن و ضاله بودن مثنوی است که در کتاب کیمیای محبت و در محضر لاهوتیان آنها را پیدا کنید و در خود مثنوی آمده که گنج مخفی بد ز پری جوش کرد خاک را سلطان اطلس پوش کرد که اشاره به حدیث جعلی کنت کنزا مخفیا است یا گفته: مصطفی را هجر چون بنداختی خویش را از کوه می انداختی تا بگفتی جبرئیلش هین مکن که ترا بس دولتست از امر کن که این هم برگرفته یک حدیث جعلی درباره قصد خودکشی پیغمبر (العیاذ بالله) دارد بماند که او همچین نظری درباره پیغمبر داشته و درباره شمس گفته اولیا و انبیا حیران شده در حضرتش یا در دیوان شمس صریح می گوید شمس منو و خدای من یا هر لحظه به شکلی بت عیار برآمد این خدای مولوی یا گفته با بردن نام شمس باید سجده کرد یا جای دیگر در مثنوی گفته : مصطفی آمد که سازد همدمی / کلمینی یا حمیرا کلمی / آنک عالم مست گفتش / آمدی کلمینی یا حمیرا می زدی این هم حدیثی جعلی و دروغی و سخنان حول این ابیات که مولوی کرده در ادامه قطعا با مقام پیغمبر هم شان نیست جای دیگر درباره شمس در همان مثنوی و دیوان شمس گفته درباره حضرت موسی گفته او با مشاهده نور شمس بیهوش شد و شمس همان نور بوده که می گفتم خدایم من خدایم من خدایم یا مولوی در مجالس سبعه با حدیث جعلی دیگر گفته که پیغمبر به عمر گفت اگر من پیغمبر نمی شدم تو می شدی که سعدی هم با اشاره به این حدیث جعلی می گوید دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی گر خواجه رسل نبدی ختم انبیا یا جای دیگر با تحرف فضائل اهل بیت در مثنوی گفته: بهر این فرمود پیغمبر که من همچو کشتی ام به طوفان ز من ما و اصحابی چون کشتی نوح هر که دست اندر زند یابد فتوح تحریف فضائل اهل بیت و عوض کردن اهل بیت با اصحاب از این واضح تر و بارها حدیث اصحابی کاالنجوم در مولوی که آنهم جعلی است و در تقابل با فضائل اهل بیت آمده تمسخر عزاداری عاشورائیان در حلب هم که دیگر اشاره نمی کنم و نسبت شرک در مثنوی به جناب ابوطالب هم که هیچی و ادب بالای مولوی هم در مثنوی و دیگر اشعار حتما از فیوضات عرشی و فتوحاتی قدسی بوده اینها که یه مقدار از خروار بوده درباره مولوی دیگر باقی موارد بماند شمس هم که خودش با بی احترامی هایش به اهلبیت و حضرت فاطمه در مقالات دیگر جاها خودش کتاب می خواد آیا این کلکسیون احادیث جعلی اصول اصول اصول الدین است؟ با تشکر از پاسخگویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته حتماً در جریان هستید که در این موضوع بسیار صحبت شده است و شخصیت هایی مانند رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری نسبت به این نکات بیگانه نبودند. مهم آن است که متوجه اشارات و منظور جناب مولوی باشیم و البته می دانید که بنا به روایات ما هرگز خواب، حجّت نیست. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد در حال بهره بردن جانانه از درسهای ماه رجب جنابعالی هستم و هر شب دعاگوی شما هستم. استاد اگر خداوند برای ارتباط با بنده اش، واسطه گرانقدری چون فرستاده اش را کنار می گذارد تا بگوید ای بنده من اگر مرا بخوانی، من خودم جوابت را می دهم. چرا نظر شیعه و عمل شیعه در تاریخ اساسا بر تقویت نقش ائمه بزرگوار تا جائی است که اصولا دست یافتن و ارتباط با خدا را بدون اتصال به ولایت ناممکن می شمارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایشان شوم آن عزیزان مگر میشود واسطه به معنای حجاب بین ما و حضرت حق باشند؟!!! خدا میداند که آنان آینهاند تا در جمال آن عزیزان از یک طرف خود را در وجهی متعالی تجربه کنیم و از طرف دیگر انوار اسماء الهی را به تماشا بنشینیم. چه اندازه مولایمان علی «علیهالسلام» به ما نزدیکند و چه اندازه بدون او ما از خود دوریم. به گفته جناب عمّان سامانی:
به پرده بود جمال جمیل عزوجل
علی (ع) شد آینه خیرالکلام قل و دل
موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی اصغر طاهرزاده: استاد ذیل مباحث ارزنده جناب عالی راجع به تکنولوژی و آینده بشر خواستم این سوال مبنایی را مطرح کنم که آیا راهی که تمدن غرب با انقطاع از وحی از رنسانس تا به الان برای آینده بشر پیش گرفت به محدود کردن هر چه بیشتر اختیار بشر و به سلب آزادی او برای تعیین سرنوشت خود نیانجامید؟ اگر آزادی بشر را به معنای عمیق تر آن یعنی آزادی در تعیین سرنوشت خود و مختار بودن انسان بگیریم آیا این تمدن غرب نیست که با شعار آزادی روز به روز حق تعیین سرنوشت و اختیار را از بشر سلب میکند و بشر را با مناسبات سرمایه داری عملا به بردگی تکنیک در می آورد؟ این امر برای کسی مثل بنده که تجربه زندگی چندین ساله در غرب را دارم حتی امروز که هنوز هوش مصنوعی چندان به عرصه ظهور نیامده کاملا محسوس میباشد. چنانکه در غرب گویی راههای زندگی همانند ریل های از پیش ساخته شده مبدأ، مسیر و مقصد مشخصی دارند که به عنوان فرد آدمی اگرچه حق انتخاب ریل را دارد ولی حق تأیین راه و مقصد آن را نه!
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً سخن درستی است و اتفاقاً همه متفکران متذکر این امر هستند که هرچه غرب جلو برود این تکنولوژی است که بر انسان و بر علم و بر اراده او سیطره پیدا می کند. عرایضی اخیر تحت عنوان «نسبت هوش مصنوعی با انسان!؟» : https://eitaa.com/matalebevijeh/14168 شده است . خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید
هرچه حوادث بیشتر برای آخرالزمانی شدن آغوش باز می کنند دارم از خودم بیشتر نگران و در آشوب می شوم. سلامی به رسم ادب، به رسم دعاگویی، به حکم تسلیم! سلامی به آرزوی پناه جویی؛ سلامی به همه ی مجاهدان از اولین تا آخرین می دهم بلکه کسی این میان به فریادم برسد. گاهی از خواب بیدار می شوم و در تاریکی صبح گویی این هیبت سوره ی عنکبوت است که قلبم را در دام نفسم به بند می کشد، آنقدر از خودم می ترسم که نمیدانم چه کنم؛ و این از معقولانه ترین ترسهایی است که تا کنون داشته ام... انگار می بینم که خدای عزیزم؛ خدای مهربان، خدای ارحم الراحمین به وقت سوره ی عنکبوت ... و نوبت امتحان که میرسد هیچ رحمی به دلش نیست، هیچ رحمی! سر این حرف با کسی شوخی ندارد؛ با هیچ بشری! اصلا شاید همین رخش بوده که در اصرار ارنی های موسی تجلی داده که موسی در دم جان داده! وگرنه موسی که دم به دم با خدا می گفته و همراز و همدم بوده! ... و حالا من به میدان آمده ام تا شما را قسم بدهم که هر مستجاب الدعوه ای می شناسید بگویید به او که برای من دعا بکند؛ آخر ترسوها شهید نمی شوند! و تاریخ تخته گاز دارد به سوی غربال آخرالزمانی می تازد... به خانواده ام نگاه می کنم که چطور می شود بتوانم ازشان بگذرم برای راه خدا؛ یعنی آیا می توانم؟ اینجا بود که گفتم به امام حسین که عجب کاری کرد!... و این سوره ی عنکبوت است که این روزها انگار هر روز دارد بر زندگی ام وحی می شود .. دعا کنید قلبم این میان نمیرد، ایمانم ذبح نشود که این ذبحی عظیم و الیم خواهد بود! ... کاش خدا کرمش بیشتر از همیشه گل کند و دلش مشتی تر از همیشه شود و در هم بخرد؛ وگرنه من زمین می مانم که می مانم ... دلم برای روزهای ساده زیستی تنگ شده؛ خیلی تنگ شده، برای دلم هم خیلی دعا کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زندگی در طوفان زیباست. آری! آنگاه که حضرت محبوب که ربّ العالمین ما نیز هست؛ در جایگاهی فرمود: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» (عنکبوت/۲) که به گفته جنابعالی در اینجا و در این امتحان به هیچ وجه کوتاه نمیآید تا بزرگیهای نهفته در جان انسانها به ظهور آید و سره از ناسره جدا گردد. در همین طوفانها است که باید نظر به مظاهر حضرت حق در هر میدانی که باشد، بیندازیم همانطور که در میدان فتنه مهرماه ۱۴۰۲ دیدید که با قهرش چه ها که نکرد و این به یک معنا یعنی خطاب به حضرت کلیم الله که در جواب تقاضای آن حضرت که خواست ذات را بنگرد، فرمود: «... لَنْ تَراني وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَي الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَراني فَلَمَّا تَجَلَّي رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسي صَعِقاً..» (اعراف/۱۴۳). بنگرید که چگونه خداوند از در و دیوار عالم به ظهور آمده تا هر کوهی که باشد از جایگاه و جای خود بر کنده شود و او بماند و او، تا جهانی دیگر در منظر ما به میان آید و با نظر به آن جهان، شهادت هم حضور برتر ما در همین زندگی خواهد شد. در این مورد آقای علیزاده و خانم پریسا نصرآبادی در رابطه با حضور ما در نظم جهانیِ جدید و نسبتی که در خلیج فارس پیش آمده، صحبتهایی شده است که میتوانید آن را دنبال کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/13944 موفق باشید
سلام بر شما: مباحث معاد را تا نیمه جلو رفتهام. اینکه اعمال ما شخصیت ما را میسازد خیلی مطلب فوقالعادهای است و برایم قابل فهم است اما تجسم اعمال را درک نمیکنم. به هر حال هر عملی که داشتهایم جزو وجود و شخصیت ما میشود و همین شخصیت در برزخ خود است. چطور عمل من که با آن شخصیت من ساخته میشود و جزو وجود من است به طور مستقل تجسم مییابد؟! چطور حتی عمل مرا به دیگری میدهند؟!! (من که از عملم جدا نیستم. این عمل همین شخصیتم است. تجسم اعمال و اینکه عمل افراد مورد معامله قرار بگیرد باز حس قراردادی بودن را تداعی میکند. همان اصلی که در معاد، جنابعالی به خوبی روشن نمودید که اینها قراردادی نیست.) التماس دعا استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جزوه «حیات بدن اخروی» عرض شده، تجسم اعمال، اموریاند که با شخصیت انسان همواره ربط دارند و همان ابعاد شخصیتیشان است که برای آنها و در اطراف آنها ظهور میکند. و در مورد دادن عمل کسی به کس دیگر، بحث در آن است شخصیتی که آن عمل خوب را مثلاً انجام داده، از سر عادت بوده و حقیقتاً خودش انجام نداده تا جزو شخصیتش شود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: همین الان برنامه شما را در شبکه یک سیما مشاهده می کردم که تمام شد. خدا را از اعماق جان سپاسگزارم که باب این مباحث در صدا و سیما گشوده شده و امیدوارم به نورانیت و مدد امیرالمؤمنین علیه السلام ادامه پیدا کند. حقیقتاً مجری برنامه جناب آقای یامین پور به خوبی و با عمق لازم، شرایط شکوفایی معارف را برای جنابعالی فراهم می کردند. حس می کردیم استاد طاهرزاده خودش با خودش در پشت میزی نشسته و دارد گفت و گو می کند. یعنی اینقدر مجری محترم در افق مطالب شما حاضر بود. خلاصه بسیار لذت بردیم و بهرهمند شدیم. برای ما زمین خورده ها و جامانده ها دعا بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است هرچه بیشتر، مردم ما متوجه عظمت انقلاب اسلامی جهت حضور در عالیترین سلوک باشند و نسبت به چنین سلوکی از جهان پوچیها که فرهنگ مدرنیته به بشریت تحمیل کرده است، عبور کنند. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: بنده سواد کلاسیک دینی ندارم. اما مدتهاست به یک باوری رسیده ام که خواستم نظر جنابعالی را در این زمینه جویا شوم. به ما گفته شده که پیامبر مکرم اسلام (ص) خاتم پیامبران است و بنده هم این را باور دارم اما بنده فکر میکنم که دینی که ما اکنون به صورت رسمی به آن پایبندیم آخرین دین نیست در واقع پیامبر اکرم غیر از این دین رسمی دین دیگری را هم برای بشریت آورده اند و اما دلایل این سخن ۱. گفته شده که سلمان عقایدی دارد که اگر به ابوذر عرضه کند ابوذر وی را تکفیر خواهد کرد ( پس این میطلبد که ما از دو دین صحبت کنیم) ۲. شنیدهام که یکی از اصحاب امام محمد باقر (ع) گفته است امام علیه السلام هزاران حدیث به من فرمودهاند که من اجازه نقل عمومی را ندادهاند (پس این میتواند دلیلی باشد که حداقل دین دیگری با پیروان دیگری وجود داشته باشد) ۳. ما شخصیتی داریم مثل ابن عربی که برخی وی را تکفیر و برخی وی را تقدیس میکنند که در هر دو گروه هم علمای بزرگی وجود دارند (و این میتواند نشانهای از وجود دو دین باشد) ۴. همینطور شخصیتی مثل مولوی _ مثل ملاصدرا_ مثل علامه طباطبایی _ مثل سید علی قاضی و... که چنان اختلافات در موردشان شدید است که گویی ما با بیش از یک دین طرفیم. البته بنده گمانم میکنم پیامبر اکرم دو دین آوردهاند که لازم و ملزوم یکدیگرند ولی مخالف هم نیستند آیا واقعاً اینگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید حقیقتاً شریعت محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» ظاهری دارد و باطنی، و اتفاقاً در این زمانه آنچه نیاز بشر جدید است حاضرشدن در ظاهر و باطن شریعت است تا انسان ابعاد متعالی و درونی خود را باز یابد. باید توجه کرد که مشغولشدن به امور محسوس، حجاب درک بیشتر حقیقتِ خود میشود، حقیقتی که همواره در معرض الهام فجور و تقوای خود میباشد تا در مراقبهای حضوری و زنده، حق را از باطل تشخیص دهد و بیش از پیش به خودش و بنیادش نزدیک گردد. اینجا است که جایگاه تذکرات دینی برای دوری از حُبّ دنیا معلوم میشود، زیرا با حبّ دنیا انسان از حقیقت خود فاصله میگیرد. موفق باشید
با سلام و درود محضر شما استاد طاهرزاده عزیز و بزرگوار: قبول دارم که شما نیز از آنهایی هستید که من میشناسم در این چهل و چند ساله انقلاب ضد اسلامی دنبال پست و مقام و حب دنیا نبوده اید و همواره برای گسترش معارف دینی تلاش کرده اید و سوز داشته اید. اما استاد عزیز آنچه شما فکر میکنین خیلی ها دست شستند الان نهج البلاغه را برداری بخونی فرمایشات مولا صدرصد با کارهای اینا در تضاد هست. این انقلاب که شما میفرمایید در بستر آن رشد کنیم بستر آن بر ظلم و ستم و نابرابری و بی مدیریتی استوار است دیگر پوسته ای از آن نمانده. نماینده و نایب وافعی امام زمان عج آقای سیستانی هستند که به اسلام عزت بخشیدن و باعث آبروی اسلام هستند. شهید سلیمانی را من خیلی دوست دارم و هر روز برایشان فاتحه میخانم اما همرزم ایشان در همین صدا و سیما گفتند ایشون برای دفاع از بشار اسد فرسناده شدن آن روز هنوز داعش نبود. بعد بوجودآمد. بفرمایید مکتب شهید سلیمانی برای ما چه دارد؟ استاد عزیزم مردم خسته شدن از دین و اعتقاد و خدا و ائمه بریدن به همه ناسزا میگند، اینانقلاب اسلامی نیست، بلکه کاملا ضد اسلامیست روز به روز وضع مردم بد و بد تر می شود و هیچامیدی به آینده نیست. یک روز گفتند احمدی نژاد منجی هست و همین آقای مصباح ازش حمایت کرد که الهی عوضش را خدا بهش بده که ملت را بدبخت کرد، الانم میگن رییسی و مجلس انقلابی چه گلی بر سر مردم شهید داده و خون داده و زجر کشیده زدن اینا؟ شما فقط به یک سوال بنده جواب مرحمت بفرمایید. جوان امروزی چه پسر و دختر آیا می تواند با شرایط وحشتناک اقتصادی ازدواج کند و نسل آوری کند؟ مگر وظیفه حکمران ایجاد شرایط رفاه و آسایش برای ملت نیست؟ کو؟ کجاست؟ خواهشا توجیه نفرمایید. در ضمن می گویم هزاران مرگ و نفرین بر شاهزاده پهلوی و مریم رجوی و اعیان و انصارشان. اما میبینم مردم کوچه و بازار به این آدم کش ها راضی هستند تا به قول خودشون از شر اینا خلاص بشند ببینید کار به کجا رسیده استاد عزبز😭😭 اوضاع خیلی بده و امیدی نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همه نکاتی که میفرمایید که البته بنده با بعضی از آن موارد، همراه جنابعالی نیستم. عرض بنده آن است که به تاریخی باید فکر کرد که با انقلاب اسلامی شروع شده و با همه این ضعفها، تنها راه برای تغییر سرنوشت این ملت همین انقلاب است و با رسالتی که خداوند به نور شهداء برایش پیش آورده تا نسبت به تغییر نظم جهانی، نقشآفرینی کند و جهان استکباری به خوبی متوجه این مسئله هست. و اینکه ملاحظه میکنید اینهمه دردسر برای انقلاب و نظام اسلامی پیش میآورند، به جهت آن است که متوجه افول هر روزین خود شدهاند. تلاش میکنند باشد که آن افول و این حضور را به عقب بیندازند با این که به خوبی میدانند با این نوع تلاشها، نظام اسلامی محکمتر از دیروز و پریروزش پایدار و پا برجا میماند. وظیفه ما است به مردم این نکته را به خوبی متذکر شویم که در چه شرایط تاریخی حساسی قرار دارند. موفق باشید
با سلام: آیا تخیلات جنسی مشروع در ذهن اگر مقدمه گناهی را فراهم نکند مشکلی برای انسان ایجاد میکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ولی همچنانکه آیت الله بهجت میفرمایند ورود این تخیلات در اختیار ما نیست، ولی دنبالکردن آنها در اختیار ما است که ما باید آنها را دنبال نکنیم و با اذکاری مثل «لا إله إلا الله» و استغفار، ذهن خود را از آن خیالات منصرف نماییم. موفق باشید
با سلام: ۱. در مورد حادثه تروریستی اخیر در شیراز مگر شهید سلیمانی رسما پایان داعش را اعلام نکرده بود پس چگونه این اتفاق آن هم در کشوری مثل ایران با توجه به قدرت نظامی و امنیتی اتفاق افتاد؟ ۲. اگر در سایت ها برخورد ماموران نظامی و امنیتی با پزشکانی که مقابل سازمان نظام پزشکی تجمع کردن برای اعتراض بدون شعار و آشوب و... را دیده اید لطفا نظرتان را بفرمائید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب شهید حاج قاسم، بحث پایان حاکمیت داعش به عنوان یک حکومت و کشور را اعلام فرمودند، ولی تحریک جریان تروریسم که امری است دشمنساز همواره بوده و خواهد بود. به امید آنکه امنیت کشور را به اختلال بکشانند. که البته آب در هاون میکوبند. ۲. خودم ندیدهام. موفق باشید
سلام استاد جان: طاعات و عبادات قبول درگاه احدیت. سال نو مبارک. ببخشید از قشر مذهبی و فرهیخته گاهی سوال میکنند ما قبول داریم اسرائیل غاصب و ظالم است ولی چرا ما میگوییم اسرائیل را نابود میکنیم چه ربطی به ما دارد؟ به نظرتون چه جوابی مستدل و ناظر به عقل بشر امروزی باید به اینها داد؟ ممنون میشم راهنمایی کنید. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این مائیم و وظیفهای انسانی و اسلامی و مواجهه با هر آنچه در تاریخی که در آن قرار داریم. و در این راستا با واقعهای روبرو شدهایم که آن تجاوز جبهۀ استکبار است به مردم فلسطین. و معلوم است که اگر بنا داریم خود را در انسانیت و اسلامیت ادامه دهیم، در این رابطه وظایفی به عهده خواهیم داشت وگرنه در گردونۀ بیتفاوتی نسبت به ظالمان در کنار ظالمان قرار میگیریم. آیا معنای زندگی که انسانهای کاملی همچون امامان ما به ما متذکر میشوند، همین موضعگیریها نیست که بحمدالله نظام اسلامی در مقابل اسرائیل گرفته است تا ما در دل چنین نظامی زندگی را به معنای حقیقی آن تجربه کنیم و از ایمانی که در وصف آن فرمودهاند: «هل الدّین الّا الحبّ و البغض» و این یعنی نمیتوان نسبت به ظلم بیتفاوت بود وگرنه از ایمانی که معنابخشی به همۀ ابعاد انسانی ما میباشد، خود را محروم کردهایم. از امیرالمومنان علیه السلام هست که «کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً» و فرمودند: «احْسَنُ الْعَدْلِ اعانَةُ (نُصْرَةُ) الْمَظْلُومِ». بهترین عدالت و نیک ترین تصویر عدالت، یاری رساندن ...
پیامبرخدا «صلواتاللهعلیهوآله» در حدیثی میفرمایند: «کسی که حقّ مظلوم را از ظالم بگیرد در بهشت با من است»
و فرمودند: « مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِی يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم»، كسی كه صبح كند و اهمیتی به كارهای مسلمانان ندهد او از آنان نیست و كسی كه صدای مردی بشنود كه فریاد كمك خواهی از مسلمانان را سر دهد و پاسخش را ندهد مسلمان نیست.
به نظر میآید مقاله سنگها از ژیل دلوز که سالهای پیش نوشته است را هنوز میتوان مد نظر داشت . می گوید
اروپا بدهی بی حدّ و حصری در قبالِ یهودیان داشت، با این همه، بهجای اینکه بدهیاش را پرداخت کند، مردم بیگناهی را مجبور کرد تا این بدهی را بپردازند: ملّتِ فلسطین.
صهیونیستها با تکیّه بر گذشتهی نزدیک و دردناکشان، و با وحشتی که از اروپا میآمد، دولت اسرائیل را تشکیل دادند. دولتِ اسرائیل تنها بر روی درد و رنج آنها شکل نگرفت، درد و رنجِ ملتِ دیگری هم در میان بود، سنگهای ملتِ دیگری هم در کار بود. سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل (هَاِرگون) تروریست خوانده شد، تنها دلیلاش این نبود که دفتر مرکزی انگلیسها را منفجر میکردند، به این خاطر بود که روستاها را ویران میکردند، مردم را میکشتند.
آمریکاییها با هزینههای هنگفت فیلم عظیمِ هالیوودی ساختند. در سرزمینی که از سالیانِ دراز خالی و در انتظار بود، دولتِ اسرائیل میبایست قومِ باستانیی یهود را ساکن کند، چند عرب هم قرار است نقش اشباح را بازی کنند، اشباحی که از جاهای دیگر به اینجا آمدهاند و از سنگهای به خواب رفته محافظت میکنند. فلسطینیها باید به فراموشی سپرده شوند. باید دولتِ اسرائیل را به رسمیت بشناسند، اما اسرائیلیها بیوقفه این واقعیتِ عینی را نفی میکنند: ملّتِ فلسطین.
ملّت فلسطین از همان ابتدا به تنهایی جنگید، جنگی که عاقبت نتوانست سرزمینهایش، سنگهایش، و زندگیاش را حفظ کند: از این جنگِ نخستین کسی حرفی نمیزند، میخواهند اینطور وانمود کنند که فلسطینیها اعرابی هستند که از سرزمینهای دیگر به اینجا آمدهاند و میتوانند به همان سرزمینها برگردند. چه کسی گره اردنیها را باز خواهد کرد؟ چه کسی به حرف میآید و خواهد گفت: بینِ یک فلسطینی و یک عرب، پیوندی هست و قویست، درست مثل دو کشور اروپایی. نه بیشتر و نه کمتر.کدام فلسطینی میتواند هرآنچه ازجانب کشورهای عرب – همپای اسرائیل – متحمل شده را فراموش کند؟ وقتی فلسطینیها از زمینهایشان بیرون شدند، در جاهایی ساکن شدند که بتوانند دستِ کم سرزمینشان را ببینند، در نگاهشان سرزمینشان را نگه دارند، و از این طریق تماس با هستیی به هذیان افتادهشان را حفظ کنند. هیچگاه اسرائیلیها نمیتوانند فلسطینیها را به دور برانند، نمیتوانند در شب، در فراموشی فرویشان کنند.
ویران سازیی روستاها، دینامیت گذاشتن در خانهها، بیرون کردن و به قتل رساندنِ آدمها. بر پشتِِ بیگناهان، تاریخ وحشت از نو آغاز میشود. گفته میشود که سرویس مخفی اسرائیل در دنیا تحسین میشود. اما این چه جور دموکراسیست که سیاستاش با سرویس مخفیاش اشتباه گرفته میشود؟ پس از قتل ابوجهاد، یک مقامِ اسرائیلی اعلام کرد: نامِ همهی اینها «ابو» ست. آیا او صدای منفور آنهایی را به یاد میآورد که میگفتند: نامِ همهی اینها لِوی ست…؟
اسرائیل چه خواهد کرد؟ با سرزمینهای الصاقی، و سرزمینهای اشغالی، و شهرکسازیها و شهرکهای یهودینشیناش، و خاخامهای دیوانهاش؟ اشغال، اشغالِ بیپایان: سنگهایی که پرتاب میشود از داخل، از درون میآید، از جانبِ ملّتِ فلسطین میآید، میآید یادآوری میکند که جایی در این جهان، مسالهی بدهی و بازپرداختاش باژگون شده است. آنچه فلسطینیها پرتاب میکنند، سنگهای خودشان است، سنگهای زندهی سرزمینشان. هیچکس نمیتواند با آدمکشی هیچ قرضی را پس بدهد، و یکی را بکشد، دو تا، سه تا، ده نفر را هر روز بکشد، و برای پس دادنِ این قرض نمیتواند با شخصِ ثالث به توافق برسد. شخصِ ثالث شانه خالی میکند، هر مرده، زندگان را فرا میخواند. فلسطینیها واردِ روحِ اسرائیل شدهاند، مثلِ چیزی که روح را هر روزه میکاود، به مثابه چیزی که هر روز روح را سوراخ میکند، فلسطینیها روی این روح کار میکنند. موفق باشید
سلام و رحمت: استاد بنده جوانی ۲۰ ساله هستم و وقتی به خودم نگاه میکنم و خلوتی دارم و فکر میکنم به این نتیجه میرسم که هیچ چیزی را نمیدانم، جایگاه هیچ چیزی برایم روشن نیست، یک سری کتاب هایی مثل جوان و انتخاب بزرگ و اشتی با خدا و طرح کلی اندیشه اسلامی و چند کتاب دیگر هم خوانده ام ولی شاید این مطالب در حد اطلاعات بیشتر برایم نماند، از شما راهنمایی میخواهم، برنامه ای میخواهم ۳،۴،۵ ساله تا جوابگوی جانم باشد، اینقد چه کنم چه کنم نکنم، راهم برایم روشن باشد، دلم میخواهد به حقیقت هر چیز برسم، نفس را بشناسم، وقتی به زیارت میروم نمیدانم در محضر چه کسی هستم، نمازم فقط از حفظ خواندن اذکار و روزه ام فقط گرسنگی و تشنگی است، با ۲۰ سال سن هنوز به هر جمعیتی نالان شدم هستم، و اینها مرا اذیت میکنند و من خسته ام از این حضور و این نوع وجود که برای خود ساخته ام، حرف زیاد است ولی شرایط نیست، ببخشید طولانی شد، در پناه حق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به لطف الهی همین دغدغهها هست که انسان را حساس می کند تا بیشتر خود را دریابد و به مرور با ابعاد متعالی خود در عالم حاضر شود. بالاخره مقصد، قرآن و روایت است البته با طیّ مقدمات. مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کمک میکند تا به لطف الهی با استماع صوت شرح سورههای عنکبوت و زمر و روم و آلعمران، آرامآرام از طریق تفسیر قیّم المیزان با قرآن آشنا شوید و در کنار آن در راستای رجوع به روایت شرح حدیث «ای اباذر» که روی سایت هست رجوع شود، خوب است. https://lobolmizan.ir/sound/661?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D8%B1. موفق باشید