بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36798
متن پرسش

سلام: بازم افتادم به دام خیش دام عقل. ای عشق از کجا رحمت خیش را از سر من بریدی که من درد آن را حس نکردم. نور یکی و خورشید یکی، پس چرا هر دم که به من نوری یا وزشی از صباح عاشقان رسید خواستم با آن کاری کنم. و نور در این عالم هرچه هست از آن نورالانوار تابیده است که ظاهرتر و پنهان تر از او نیست. و مگر جز پروانگان که پروای جز سوختن ندارند دیگران را نیز این شایستگی هست؟ که معرفت نور را به جان بیازمایند؟ و مگر برای آنان که لذت این سوختن را چشیده اند در این ماندن و بودن جز ملالت و افسردگی چیزی هست؟ و مگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم هایی فربه و تن پرور برمی آید؟ من نمی‌دانم، قلبم چرکین شده. من شده خواه و ناخواه، دلمنشی و هوا و هوس. من گم شده ام. کجا؟ شاید در همان سیرک و نمایشگاهی که چه شب های بسیار کابوس آن را نمی دیدم. آه، بیا ره توشه برداریم / قدم در راه بگذاریم. به راستی که جز یاران امام حسین را راهی به سوی حقیقت نیست. ذره بینی در دست دارم که هردم با اشک و گریه حجم تیرگی اش کنار می‌رود. امیدوارم روزی در آن طرف عدسی خورشیدی از پشت ابرهای غبار آلوده به بیرون آید و چشمان دلم را بسوزاند. اکنون می پندارم که چقدرم، چیستم، کجا هستم، چرا هستم ولی واقعی نیست. آزار دلم در این حجاب اکبر، آخر / سرگرم شوم و خیشتن را بازم. باید پاسداری کنم حرم دل را، مدافع حرم قلب باشم. « جفا‏ ‏‏فولاد دلی که آه نرمش نکُند‏ / ‏‏یا نالۀ دلْ سوخته گرمش نکُند‏ / ‏‏طوقی ز جفا فکنده بر گردن خویش‏ / ‏‏آزارِ دلم دُچار شرمش نکُند‏» «راه دیوانگی‏ ‏‏فرزانه شو و ز فرّ خود غافِل شو‏ /‏‏ از علم و هُنر گریز کُن، جاهِل شو‏ / ‏‏طی کن رَه دیوانگی و بی خردی‏ / ‏‏یا دوست بخواه، یا بُرو عاقِل شو‏» « لٰافِ اَنَاالْحَق‏ ‏‏تا منصوری لاف انا الحق بزنی‏ / ‏‏نادیده جمال دوست غوغا فکنی‏ / ‏‏دک کن جبل خودی خود چون موسیٰ‏ / ‏‏تا جلوه کند جمال او بی ازلی‏» به راستی که حکایت من هم شده همین و بس. چی جوری دست از خودم بردارم وقتی دستم به اون نمیرسه. مثل یه خر خرفت باد کرده ام، حمل دین می کنم. اَلصّلا!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه باشد افقی در مقابلش گشوده شده است، تازه این اولِ ماجرا خواهد بود زیرا باید «رفتن» را تمرین کند. و در این‌جا است که می‌یابد پاهایش چه اندازه سنگین است و این است آن‌جایی که لامحاله باید تصمیم بگیرد با عزمی بزرگ.
مثل آن‌که هرکدام از ما برای خودمان باید مسئله باشیم که چه نوع بودنی را باید برای خودمان بودنِ حقیقی بدانیم و چه معنایی باید از خودمان داشته باشیم؟ در آن حالت یعنی وقتی به بودنِ خود نظر کردید آری! فقط به «بودنِ» خود نظر کردید. خدا می داند از بسیاری از دغدغه‌ها و احساس محرومیت‌ها آزاد می‌شوید و تعجب خواهید کرد چرا محرومیت‌های دنیایی را محرومیت می‌دانستید. در دنیایی که با حضور در آن نحوه‌ی «بودن»، با سعۀ رحمت الهی روبه‌رو می‌شوید.
شهداء در افسون گل سرخ شناور شدند، به جای آن‌که کارشان شناختن گل سرخ شود. سمینار آفتاب‌شناسی نگذاشتند، به سوی آفتاب رفتند. فرق است بین آفتاب‌شناسی و به سوی آفتاب‌رفتن. این نوع «بودن»، شناورشدن در افسونِ گل سرخ است تا به زیبایی‌هایی که حضرت روح اللّه «رضوان الله تعالی علیه» در این عالم گشوده نظر کنیم و تماشاگرانه محو آن شویم.
سرم به دُنیی و عقبی فرود نمی‌آید                  تبارک اللّه از این فتنه‌ها که در سرِ ما است
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود              رُخ تو در نظر من چنین ‌خوشش‌ آراست
موفق باشید                 

36686

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استادعزیز: استاد بنده به دنبال بیشترین کسب ثوابم. حالا آیا خواندن انواع نمازهای مستحبی (ذکر شده در احادیث. نماز جعفرطیار. نماز توبه. و آمزش گناهان. نمازغفیله. نماز کامله و... ) در طول روز بهتر است؟ با توجه به حدیث نماز معراج مومن است. یا مدام ختم قران را از سر بگیرم؟ با توجه به اینکه میگن حضرت معصومه مثلا ماهی یک ختم قران داشته اند. یا ذکر گویی؟ (چون وقتی دارم قران میخونم مدام خودخوری دارم کاش نماز میخوندم. نماز که میخونم میگم نکنه قران خواندنها بهتر نتیجه می‌داد) من تمام مدت شبانه روز اوقات فراغت دارم و تنها هستم. و برای انجام هر کدام گزینه که شما بفرمایید، راحتم. میخام برنامه ای داشده باشم که تا اخر عمرم عمل کنم ان شالله. البته در کنارش مطالعه کتابها و صوت شما و استاد پناهیان و شجاعی و مطهری هم دارم. با تشکر فراوان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً خودتان می‌دانید که اعمال دینی ما به اندازه معرفتِ توحیدی ما قبول می‌شود و موجب قرب انسان می‌گردد و از این جهت در مورد نماز خوب است به مباحث «شرح آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی که شروع خوبی است برای به ظهورآمدن افق اصیلی که ما در نماز نیاز به آن داریم، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 و در مورد قرآن، یا به تفسیر «المیزان» رجوع شود و یا به شرحی که از سوره‌ها در سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

35834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و سپاس: دو سوال دارم: خطبه های توحیدی نهج البلاغه را از چه طریق می‌توان دنبال کرد؟ در کدام کتاب شما آمده؟ و سوال دوم، مدتی است افرادی در محل کار من را آزار روحی می دهند و هر کاری کردم از شرشان خلاص شوم باز ول‌کن نیستند. در حدی که ممکن است در جوانی، سکته کنم. برای آرامش روحی چه کتابی بخوانم؟ چه دعایی بکنم‌ تا نجات پیدا کنم؟ از خیر درآمد و... هم گذشتم و فقط می خواهم از شر اونها نجات پیدا کنم. لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری؛خطبه شماره 1    https://lobolmizan.ir/sound/717?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 و خطبه 182 https://lobolmizan.ir/sound/729?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 نکات خوبی در رابطه با توحید به میان آورده‌اند. ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و شرح کتاب «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که صوت آن روی سایت هست إن شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

35784

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرانقدرم: وقتتون بخیر. استاد تفاوتی که در رویکرد شما در شرح فصوص با شرح فصوص علامه جوادی و علامه حسن زاده به چه جهت است؟ چه خلا و نیازی را احساس کردید که شرحی بر فصوص نوشتید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی شده موضوعات، مختصرتر و با استفاده کمتر از اصطلاحات، مباحث ارائه شود. موفق باشید

35612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«ما در خود چیزهایی سراغ داریم که به تمام معنای کلمه، و حقیقتا ملک ما هستند، و وجودشان قائم به وجود ما است، مانند اجزاء بدن ما، و قوای بدنی ما، بینایی ما، و چشم ما، شنوایی ما، و گوش ما، چشایی ما، و دهان ما، لامسه ما، و پوست بدن ما، بویایی ما، و بینی ما، و نیز دست و پا و سایر اعضای بدن ما، که حقیقتا مال ما هستند، و می‌شود گفت مال ما هستند، چون وجودشان قائم به وجود ما است، اگر ما نباشیم چشم و گوش ما جدای از وجود ما هستی علیحده ای ندارند، و معنای این ملک همین است که گفتیم: اولا هستیشان قائم به هستی ما است، و ثانیا جدا و مستقل از ما وجود ندارند، ثالثا این که ما می‌توانیم طبق دلخواه خود از آنها استفاده کنیم، و این معنای ملک حقیقی است.» سلام استاد: ببخشید از این قسمت از نوشته ی المیزان سوال دارم که توضیح می‌دهد در مورد مالکیت حقیقی و برای مثال دست و پای انسان، خب اشکالی که هست اگر من مرگ مغزی شدم دست مرا می‌توانند به دیگری پیوند بزنند پس هستی دستم قائم به هستی من نیست و می‌تواند مستقل از من وجود داشته باشد و بعد از مرگ، خانواده می‌توانند به دلخواه خود استفاده کنند پس اجزای بدن من در مالکیت حقیقی من نیستند و در مورد روح خیلی از موارد وقتی شخص مبتلا به آسیب های روحی می شود مالکیت کامل روح را ندارد مثل کسی که جنون دارد یا یکسری از اختلالات روانی یا اگر روح او تسخیر شود پس یه جورایی ما کلا روی هیچ چیزی مالکیت حقیقی نداریم و مالکیت جسم و روح من، مالکیت اعتباری می‌شود که از سمت خدا داده شده نه از سمت قوانین اجتماعی. سوال دیگر اینکه من چون یکم سخت هست برایم المیزان همه ی متن را تقریبا می‌نویسم خیلی روی ان فکر می‌کنم و هی اشکال می‌کنم و بعد به جواب می‌رسم و از کشف آن لذت می‌برم و سعی می‌کنم مشکلات را با آن بسنجم و جواب ها را از دل آن پیدا کنم هم سخت و هم خیلی شیرین است اما چون خیلی دیر جلو می‌رود، می‌ترسم متوقف شود نطر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن انسان ابزار نفس ناطقه اوست تا نفس با تدبیر بدن به کمالات خود نایل شود و به همین جهت وقتی روح، بدن را رها کرد آن بدن از بین می‌رود. بنابراین نمی‌توان گفت ما مالکِ بدن‌مان هستیم، بلکه ابزاری است در اختیار ما ۲. مهم، درکِ مطلب است در آن صورت همان مطلب زمینه درک بهتر دیگر مطالب خواهد شد و کار سرعت می‌گیرد. موفق باشید

35527
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علیه السلام و اولادهم المعصومین علیهم السلام یا علی مددی
 استاد گرانقدر اظهار حب علی علیه السلام در شب عید غدیر را هدیه می کنم به شما و لطفی که خداوند رحمان بواسطه کلام شما به ما رسانید عیدتان مبارک. نمی‌دانم واقعا چگونه می‌توانیم با این زبان الکن و قاصر فقط شکر همین یک نعمت یا علی گفتن و از علی گفتن و دل به علی دادن و ... را به جا بیاوریم لذا همون طور که به ما یاد داده اند با همه نفهمی وجودمان با زبان جانمان اقرار می کنیم «الحمدلله الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علیه السلام و اولادهم المعصومین علیهم السلام» خداوندا یا رب العالمین ای مهربانترین مهربانان تو شاهد باش ما به اندازه فهم ناقصمان به اندازه قلب کوچکمان دیدیم و فهمیدیم حب علی علیه السلام و اولادش در جانمان مستولی است. «همه عمر برندارم سر از این خمار مستی / که من از ازل نبودم که تو در دلم نشستی».
 نفهمیدیم کی عاشق شدیم اما مزه عشق اصیل را با نام *علی* چشیدیم با ایوان نجف از خود بیخود شدیم و عاشقانه منتظر دیدار مولایمان در آخرین لحظه حیات این دنیا و لحظه عروج به سوی تو هستیم به جانمان نشاندی که همه زندگی در غدیر تعریف شده و همه زندگی مان یعنی حرکت زیر سایه ولایت مولا تنظیم عقربه زندگی و تصمیم هایمان بر اراده و حب مولا ولایت ولی یعنی او افق حقیقی انسانیت ابدی ماست و نگاه و توجه ما به او یعنی بیعت آن به آن با غدیر، حال که ما ندانسته و نفهمیده و سراپا سیاه و شرمسار خود را در بیکرانه الطاف بی پایان حب علی علیه السلام در عالم دیدیم به همان حب علی که بند بند وجودمان را با آن بستی ما را عاشق صادق ولایت امام زمان عج قرار بده، عاشقانه برای کسب لبخند رضایت مولای غریب بکوشیم و بالاترین عیدی ما را ندای خطاب جانانه خودت به جانمان قرار بده، «یا ایتها النفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» به برکت حب علی علیه السلام عید عشقبازی اصیل بشریت با واسطه عاشق صادق حضرت حق به سوی معبود بی کران بر عاشقان مبارک❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً رازِ بزرگداشت «غدیر» را به خوبی بیان فرمودید تا هرکس از محبّین مولایمان به خود آید که راستی را! چه در درون ما گذشته است که در نسبت با امام المتقین این‌همه یگانگی احساس می‌کنیم و اگر باز به «غدیر» و باز به نظر به مولایمان به خود می‌آییم، قصه آن است که متوجه بدِ حادثه شده‌ایم که چگونه روزمرّگی‌ها ما را به بازی گرفته است. این‌جا است که در همراهی با جناب حافظ خواهیم گفت:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم
ره روِ منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم
سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مِهرگیاه آمده‌ایم
با چنین گنج که شد خازن او روح امین
به گدایی به در خانه شاه آمده‌ایم
و این یعنی ما با «غدیر» حقیقتِ انسانی ابدی خودمان را می‌چشیم و این همان زندگی است که با حبّ علی «علیه‌السلام» تجربه می‌کنیم. و این ابتدای راه است، راهی که تنها در تاریخ انقلاب اسلامی، امروز معانی خاص خود را به میان آورده. موفق باشید      

 

35485
متن پرسش

سلام علیکم استاد: آیا بی حجابی این روزها امری موقت است یا طولانی مدت؟ پاسخ پرسش های گذشته را مطالعه کردم اما اگر ممک است تحلیل خودتان را از وضعیت بگویید تشکر. مشهد دعاگوی شما هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً موضوع، موضوع ساده‌ای نیست و بحث در نوعی گذار از تاریخی به تاریخی است. تصور بنده آن است باید معنای آزادی را به دختران‌مان که به عنوان بشر جدید، آزادی برایشان مهم است روشن کرد و در این راستا عرایضی در مقاله «تقابل حجاب و آزادی چرا؟» و چهار جلسه شرح آن به میان آمد و از این جهت مسلّماً بی‌حجابی از معنای خود که تصور آزادی است، فرو می‌افتد و البته این غیر از بحث در قانونی است که به عنوان رعایت عفاف و حجاب مدّ نظر است و باید قانون‌گزاران به آن بپردازند. موفق باشید

35443

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: چند روزی است بحث دکتر چاوشی درباره جناب صدرا ذهنم را مشغول کرده بخشی از سخنان ایشون دربارع تفکر صدرا: انسان در حرکت جوهری حکمت متعالیه جمع بین ذات و فعل می شود و در نهایت ذات و فعل یکی می شود و بحث شفاعت به غایت دشوار می شود. وقتی می‌گویید عینیت بین ذات و صفات است این بزرگترین شناخت است و دیگر تعالی نمی ماند. اگر تعالی از معرفت وجود نداشته باشد، سوبژکتیویته ظهور می کند. سوبژکتیویته به معنای خودبنیادی انسان است و خودبنیادی یعنی اینکه همه امور عالم دائر مدار آگاهی انسان می چرخد. ابن عربی بر خلاف صدرا، ذات و فعل را جدا می داند‌. ذات انسان در نگاه ابن عربی حق است و فعل او می تواند خبیث باشد. بین ذات و صفات از منظر صدرا عینیت و از منظر عرفان تباین است. در تفکر صدرا تعالی و غیب وجود ندارد بلکه همه آن شهادت و حضور است و سوبژکتیویته در آن وجود دارد و به همین میزان نیهیلسم و اومانیسم در آن موجود است. اما این سوبژکتیویته هنوز تحقق خود را بصورت کامل در نظام صدرا پیدا نکرده. در صورت نقد یا تایید سخنان ایشان درباره صدرا خواهشمندم ما را آگاه بفرمایید و نظرتان را بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید که فهم ایشان از موضوعات با تصورات خودشان همراه است و آن طور که لازم است از اساتید فن استفاده نکرده‌اند. مگر می‌شود در نظر به «وجود»، ذات و صفات جدا باشند. به گفته اهل فن بخصوص با تأکید آیت الله جوادی در درس «اسفار»، آری! مفهوم ذات غیر از صفات است همان طور که مفهوم علم، غیر حیات است ولی در واقعیت، ذات، مصداق همه این مفاهیم می‌باشد. موفق باشید

35387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من شروع کردم به مطالعه تفسیرالمیزان تا سوره بقره هم پیش رفتم حالا رسیدم به آل عمران من رشته تحصیلیم مهندسی مکانیک است. خیلی بحث های علامه مربوط به علم کلام هستش واسه همین خیلی جاها رو متوجه نمیشم منظورشون چی بوده لطف بفرمایید راهنمایی کنید چیکار کنم که بهتر درک وهمش کنم با سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در شرح سوره مبارکه آل‌عمران شده است

https://lobolmizan.ir/sound/644?mark=%D8%A2%D9%84%20%D8%B9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86 امید است که بتواند راهگشا باشد. به هر حال اصلِ سخن علامه باید برای شما محور تفکر باشد. موفق باشید

35135

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اخیرا جناب غنی نژاد ابتدا مناظره ای با جناب درخشان و بعد مناظره ای با جناب علیزاده داشتند و در هر دو مناظره به نظر می رسد جناب غنی نژاد موفق تر ظاهر شدند. اگر لیبرالیسم جریانی خلاف انقلاب اسلامی است چرا اولا انقلاب در مصاف آن موفقیت لازم را به دست نیاورده است و ثانیا لااقل در بحث و گفتگو این طور که دیده شد انقلاب نمی تواند افرادی را بپروراند که بر غنی نژادها فائق آیند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مناظره آقای غنی نژاد با آقای درخشان حقیقتاً آقای درخشان با همه بار علمی که داشتند بسیار ضعیف وارد شدند. ولی در مورد مناظره آقای علیزاده با آقای غنی نزاد هرچند که آقای علیزاده میتوانست حکیمانه تر ورود کند و عمق فاجعه لیبرالیسم و یا نئولیبرالیسم را به آن صورتی که در عمق افکار آقای غنی نژاد بود نشان دهد؛ ولی به نظر می آید وسیله ای شد تا اتفاقاً جوانان ما به فکر فرو روند که چه خطری نه تنها اقتصاد ما بلکه اقتصاد جهان را تهدید می‌کند. آخرین کلمات آقای علیزاده نکته خوبی را به میان آورد. آری! جریان لیبرالیسم با روشهایی که عقل غربزده این دوران را مخاطب قرار می‌دهد، قدرت عوامفریبی بیشتری دارد و ما باید در همین رابطه نیز توانایی خود را در نشان دادن آن حیله به میان آوریم. موفق باشید

35054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: توفیقاتتان‌ روزافزون ان‌شاءالله. برای آشنایی و مطالعه ابتدایی و اولیه فلسفه اسلامی برای جوانان چه کتاب و چه سیر مطالعاتی پیشنهاد می‌نمایید؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مباحثی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» می تواند نسبت به امر مذکور شروع خوبی باشد. موفق باشید

35049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: مناظره ی مهدی طغیانی نماینده ی فولاد مبارکه در مجلس با سید یاسر جبرائیل را در برنامه ی جهان آرا بخش زیادیش را دیدم. اما متاسفم که ما در دل جامعه ی اصولگرا و مذهبی این گونه تفکر نئولیبرال رو داریم که رو در روی مردم می گوید سفره شما باید کوچک بشود ولی دلار شرکت های بزرگ باید به قیمتی که به قول حضرت آقا با دلار تلگرامی تایین بشود و سود بیشتر ببرند. به نظر شما راه مبارزه با این نگرش که متأسفانه بنده خود در دور قبل با توجه به حمایت آیت الله مهدوی از لیست ایشون به ایشان رای دادم چیست! از طرف دیگه ای هم که تعدادی از نمایندگان هم مشخص شده که خودرو بدون نوبت گرفته اند. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به راحتی نمی توان نتیجه ای را که می فرمایید بگیرید. به هر حال مناظره بدی بود و انتظار ما از دو طرف آن بود که همدیگر را رعایت می کردند. این نکته که می فرمایید و آقای جبرائیلی نیز مطرح کردند، ایشان ادله کافی برای سخن خود نداشتند و آقای طغیانی هم اتفاقاً نکاتی را در جواب ایشان گفتند که قابل توجه باید باشد. موفق باشید

34903

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چرا اجنهٔ کافر با آن خباثتی که دارند به طور معمول با انسان کاری ندارند و آسیبی نمی رسانند؟ آیا اجنه شیعه دست به آسیب زدن و مزاحمت برای انسان می زنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجنه کافر به اعتبار آن‌که ذرّیه شیطان هستند و شیطان، دشمن مؤمنین است با انسان‌ها دشمنی می‌کنند و معلوم است با رجوع به حضرت ربّ العالمین، وسوسه‌ها و تأثیرات شیطان و شیاطین به حکم «ان کید الشیطان کان ضعیفا» بی‌ثمر خواهد شد. موفق باشید

34828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: استاد داوری اردکانی در جایی می فرمایند: «من هنوز از این فکر که تجدد عمر جاودان ندارد و آدمی نمی تواند به دین و معرفت پشت کند، منصرف نشده ام اما پی برده ام که به محض ظهور آثار پیری عهد تجدد، تمدن غربی از هم نمی پاشد و میدان را وانمی گذارد. همچنین «نفوذ» در این تمدن و برقراری عهد و نظم تازه موکول به ظهور «اندیشه بنیانگذار» است. تدبیر و سیاست و قانون جای خود را دارند اما اینها نگهبان و نگهدارنده اند نه پدید آورنده و بسط دهنده. انقلاب ما شأن سیاسیش غالب بود و هنوز هم چنین است. باید اندیشه ره آموزی کند تا معاملات و مناسبات و کار و کردار و رفتار و اداره و مدرسه و اقتصاد و...سامان یابد. من در احوال شیفتگی نسبت به انقلاب، به تدریجی بودن و آرام آرام آمدن و دیدار نمودن و پرهیز کردن تفکر و قهر و نازهایش که معمولاً خریداری ندارد، توجه نداشتم و فکر می کردم که همه چیز یکجا از راه می رسد. در این سی سال هم همواره چشم به راه تفکر بوده ام.» اولاً: خواهش می کنم تا اندازه ای که برایتان مقدور هست در مورد «نفوذ» در این تمدن و «اندیشه بنیانگذار» که ایشان اشاره کردند توضیحاتی مبذول فرمایید. و ثانیاً: از نظر جنابعالی آن قسمت و نقطه ای که قلب تجدد حساب می شود و با هدف گیری آن می توان تمام این تمدن شیطانی را متلاشی و منفجر کرد کجاست؟ آیا اسلام چنین تیری در چنته دارد؟ یا جنابعالی اساساً به این پرسش اخیر فکر نکرده اید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ این نوع مباحث بسیار مفصل است و ارزش آن را دارد که موضوعات مطرح شده در کتاب‌های «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» را که روی سایت هست، دنبال فرمایید

34657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه، حقیقتا انقلاب اسلامی یک جریان انسان ساز هستش ولی سوال این هستش که آیا توان تامین همه نیازها را دارد یا خیر؟ واقعا عدم شفافیت ها و تکیه به وعده ها بچه های انقلابی را در مواجه با عموم مردم دچار ضعف کرده. به عنوان مثال بحث امروز جامعه در زمینه اقتصادی آیا شرایط مبتنی بر جنگ دشمن است و مثل جنگ امنیتی بعد از روشن شدن حقایق و مبارزه با سر شبکه ها و لیدرها شرایط به روزهای عادی بر می‌گردد و یا نه نبود زیر ساخت‌های مناسب، نوع مصرف و نگرش حکومت باعث بروز شکاف اقتصادی شده و روز بروز عرصه را برای مردم تنگ تر می‌کند. آقای قديري ابیانه سخنرانی یک ساعته با عنوان جهاد تبیین دارند که طبق آمار و ارقام درآمدهای کشور را محاسبه کرده و میزان قدرت مالی دولت را بیان می‌کند که اگر باور کنیم شرایطی که بیان کردند نتیجه اقتصاد ضعیف تر در آینده و با توجه به مدل زندگی عموم مردم که درگیر کثرت ها شدند نا امیدی می‌شود حاصلش. حال سوال بنده این است که ما باید خودمان را برای این روزهای سخت اقتصادی آماده کنیم و دنبال حقیقتی فراتر از مادی‌گرایی باشیم و زاهدانه زندگی کنیم و یا اصلا حساب کتاب امثال آقای قديري واقعیت ندارد و یا همه واقعیت نیست به هر حال امروزه بچه های انقلابی که تمام قد با اطمینان از آقای رئیسی حمایت کردند و شرایط فعلی باعث سرکوبشان شده و دلیل و برهان قبول نمی‌کنند از این سرمایه های حقیقی انقلاب واقعا چاره چیست؟ باور کنید فقط وعده صبر می‌دهیم به مردم و آینده نزدیک که همه چیز خوب میشه و ما این حرفها را از خودمان نمی‌زنیم از صحبت‌های حضرت آقا و بعضا خود شما به مردم انتقال میدیم ولی هنوز مردم در سفره خود چیزی لمس نکردن. تشکر از صبر شما اگر مایل بودید تا صوت آقای قديري را بفرستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این امری است که همه نیروهای انقلاب با زوایای مختلف در تلاشند تا انقلاب از این بحران نیز بگذرد و با روحیه آقای رئیس جمهور امید چنین امری هست، وقتی انقلاب اسلامی در رشد همه ابعاد انسانی رشد کند که ذات انقلاب اسلامی نیز چنین است. در همین رابطه شب گذشته عرایضی شد، خوب است که به صوت آن جلسه توجهی بفرمایید. موفق باشید

https://eitaa.com/matalebevijeh/13080

34475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی: ببخشید بنده یه اعتقادی دارم، می خواستم عنوان کنم ببینم آیا صحیح است یا نه. اگر انسان نیت کند تمام اعمال مستحبش را هدیه کند به انبیاء و ۱۴ معصوم و شهداء باعث می‌شود که در آخرت اگر با گناهانش آتشی در پرونده اعمال صالح انداخته و همه اعمال نیکش حبط و از بین رفته و چیزی برایش در پرونده اش نمانده لا اقل بابت آن اعمال مستحبی که هدیه کرده، آنان هم از فضل و کرمی که دارند برای جبران کردن اعمال نیک خودشان حتی به مقدار خیلی کم هدیه اش کنند باعث می‌شود پرونده اش پر از اعمال صالح شود و از او دستگیری و شفاعت کنند و در چنین صورتی باعث نجاتش شوند. حتی اگر پرونده اعمالش خالیه خالی از حسنات باشد. آیا دلخوش کردن و امیدوار بودن به این امر دیدگاه درستی هست. اگر با دلیل ذکر فرماید سپاسگزارم. نزد خدا ماجور باشید بی حساب.🤲🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در این امر تناقضی پیش می‌آید زیرا هدیه اعمال به اولیای الهی به معنای نوعی هماهنگیِ روح آن اعمال با شخصیت اولیای الهی است و لازمه آن داشتن شخصیتی است که ذیل آنان قرار گیریم. بنابراین وظیفه انسان است تا در حدّ توان خود اعمال خود را انجام دهد و در دل انجام آن اعمال افق شخصیت خود را در آن بزرگان مدّ نظر آورد و بدین‌سان آن اعمال را به آن‌ها هدیه کرده است. عرایضی در این مورد در شرح کتاب «فعلیت‌یافتن ‌باورها» شده است. موفق باشید

34242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرانقدر: سوالم در مورد کتاب معاد است، فرمودید که بعد از مرگ انسان با ملکات خود روبه رو می‌شود، خوب چطور می‌شود این ملکات رو تربیت کرد و صفات رذیله ای که دارد ریشه کن کرد؟ سوال بعدیم اینه آیا کسی که گناهی انجام می‌دهد و بعد توبه می‌کند که خدا از او خوشنود شود ولی هنوز دوست دارد آن گناه را انجام دهد ولی انجام نمی‌دهد، آیا این گناه پاک شده یا اینکه هنوزدر آخرت اثرش را در ملکات خود می‌بیند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. صبر بر طاعت و صبر بر ترک معصیت و صبر بر مصیبت، در بستر شریعت الهی موجب ظهور ملکات معنوی و غلبه آن ملکات بر رذائل فکری و اخلاقی می‌شود. ۲. آری! همین‌که به حکم شریعت الهی انسان از ارتکاب گناهان منصرف شود، دیگر آن گناهان جزء شخصیت او به حساب نمی‌آید. موفق باشید

33358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز: بنده جلسات شرح حدیت عنوان بصری رو گوش کردم قبلا هم درباره ضرورت کنترل بطن و جوع مطالبی رو خونده بودم. سوالم از محضر شما اینه، بنده وقتی روزه مستحبی می‌گیریم و مدتی معده ام رو خالی نگه می‌دارم بعد از چند روز تکرار حالت لطافت و رقّتی بهم دست میده اشکم به راحتی سرایز میشه درحالی که در اوقات معمول سال درگیری و تشتتم به قدری زیاده که در روضه هم کمتر اشک می‌ریزم. خواستم بدونم این لطافت و حال گریه کاذب و موقت هست؟ نشانه خوبیست؟ باید تا آخر عمر ادامه بدم یا نه؟ اصلا حال محل اعنتا هست؟ و دیگه اینکه تا کی باید ادامه بدم ته منتج به نتایج خوب برام بشه. ممنون از شما و عوامل سایت خوبتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، حالت خوب و برکتی از طرف حضرت حق است. البته باید اعتدال رعایت شود. موفق باشید

37666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خداقوت، برای تغییر ملکه گناه باید چه کنیم؟ از کجا شروع کنیم؟ می‌دونم که نباید ناامید شد، ولی کثرت تلاش‌های به نتیجه نرسیده داره خیلی اذیتم می‌کنه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر شما باد دنبال‌کردنِ معارفی که از طریق معرفت نفس پیش می‌آید که می‌توانید از طریق همین سایت دنبال بفرمایید. موفق باشید

37198
متن پرسش

سلام و عرض ادب: اینطور احساس می‌کنم که در حال حاضر مسائل ماورایی از طریق دشمنان جنی و انسی نسبت به شیعیان زیاد شده ابتدا خواستم نظر شما را در این مورد بدونم. بعد از آن هم چون این حملات متعدد گاهی اثرگذار بوده خواستم ببینم چطور در حد عالی می‌تونم علیه این مسائل اقدام کنم طوری که حتی برای نظام اسلامی مفید واقع شوم؟ چند کتاب مفید هم اگر در این زمینه و علوم غریبه معرفی بفرمایید. ممنون میشم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه همین‌طور بوده است که وقتی صراط مستقیم بیش از پیش به میان آید، تلاش شیطان نیز بیشتر به صحنه می‌آید به همان معنا که به خداوند گفت: «فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» و معلوم است که با حضور انقلاب اسلامی در تاریخ، بسیاری از حیله‌های چهارصدساله شیطان که می‌خواست جهان مدرن را مقصد انسان‌ها بگرداند، در حال خنثی‌شدن است. راه حل عبور از حیله شیطان، توحیدی است که اصالت را به انسان‌های موحدی همچون شهدای عزیز می‌دهد که نمونه آن را شما در «دعای سحر» که حضرت باقر «علیه‌السلام» به میان آورده‌اند، می‌یابید. توحیدی بسی بزرگ‌تر از آن نوع ایمانی که افراد معمولی دارند. ایمانی که در این طوفان یعنی طوفان جهان مدرن پیش آمده است، قوتِ کامل را ندارد و بدین لحاظ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»  که متوجه بودند برای حضوری بزرگ نیاز به توحیدی بزرگ دارند؛ کتاب شریف «شرح دعای سحر» را تدوین نمودند که خداوند تأمّل در آن کتاب را رزق همگان گرداند. در این راستا خوب است به کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C رجوع فرمایید. به امید نظر به توحیدی عمیق به وسعت مقابله با ظلمات آخرالزمان. موفق باشید

36624
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز و بزرگوار: آیا ممکن است کسی که ذات یا اعیان ثابته اش در علم خداوند شقی است سعید از دنیا رود و یا برعکس کسی که ذات یا اعیان ثابته اش در علم خداوند سعید است شقی از دنیا رود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا همواره انسان در مقام انتخاب است. لذا آن روایات متذکر همین امر است که اگر کسی شقی می‌باشد، خودش در همان ابتدا آن را انتخاب کرده، پس میدان انتخابی متفاوت برای او هست. موفق باشید    

36107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: احتراما در صورت صلاح دید، نظرتان را پیرامون سطور زیر که در موضوع حجاب است بیان بفرمایید: (قبلا متن مبسوط را خدمتتان ارسال کرده بودم و این تلخیص آن است. عمده حذفیات، از قسمت راهکارها بوده است) موضوع حجاب و بی حجابی نوعی جریان اجتماعی و نه فردی است، و لذا راهکار اساسی آن نیز صرفا با جریان اجتماعی صورت می گیرد و نیاز به موج های اجتماعی دارد؛ همچنین لازم است بدحجابی به جای آنکه به صورت «موضوعی» نگریسته شود، به عنوان یک «سنخ» مورد توجه قرار گیرد. وقتی بد حجابی به صورت سنخ مورد توجه بود، دیگر یک پدیده خاص، ناشناخته و تکرار نشدنی و بی ارتباط با سایر انحرافات دینی دیده نمی شود و این به حل مساله و سایر مسایلی که هم سنخ بد حجابی هستند ولی هنوز بروز زیادی پیدا نکرده اند مرتبط می شود. اگر قرار باشد از بین انواع اقدامات برای حل مشکل بدپوششی، اولویت بندی صورت پذیرد باید گفت بر خلاف تصور عموم، اولین اقدام، شروع کردن از متشرعین و اقدام اصلی، تغییر فکر، رفتار و هیجان این گروه است. یعنی بیش از آنکه نیاز باشد برای بدحجاب ها کاری کرد تا با حجاب شوند، باید برای متشرعین کاری کرد تا با تغییر در خود، به حل این چالش موفق شوند. زیرا در موارد زیادی (افراد مغرض استثنا شده اند) به خصوص در افراد بدحجاب با خانواده مذهبی مشاهده می شود که فرد از فلسفه حجاب و فواید آن آگاه است اما به دلیل فشار اجتماعی و اینکه اگر محجبه باشد متهم به بی منزلتی، عقب ماندگی و امثال آن می شود، خود را متمایز از حالت محجبه نشان می دهد. در نگاه دقیق و از نظر انگیزشی و هویتی، این افراد «بدحجاب» نیستند بلکه «متمایز از محجبه ها» هستند. راهکار شکستن چنین فضای فکری علیه متشرعین نیز قطعا دست خود آن هاست و نمی توان از هیچ کسی دیگر انتظار داشت. این راهکار، معطوف به تعامل صحیح بین محجبه و بدحجاب و برقراری ارتباط مستقیم (نه با واسطه رسانه و امثال آن) بین متشرعین و غیر محجبه هاست. بر این اساس، هدف آن است که متشرعین دریابند که باید مرز پررنگ بین بدحجاب و متشرعین کمرنگ شود تا همه خواهر برادرانی بشوند که به یکدیگر جهت برطرف شدن اشتباهات شان کمک می کنند. منظور از این سخن، توقف سوق دادن بدحجاب به سمت بی دینی و متشرع به سمت تقدس است تا هم بد حجاب بفهمد متشرعین افرادی بی روح، سختگیر و خشن نیستند و هم متشرعین بفهمند بدحجاب، مومنی مانند آن هاست که همانند خودشان اشتباهاتی دارد ولی اشتباه او علنی است. در نهایت، محجبه و غیر محجبه باید مانند الگوی دفاع مقدس که افراد با سطوح مختلف ایمانی و سلایق گوناگون در برابر دشمن واحد قرار گرفتند، در برابر تمدن غرب قرار بگیرند. در این دید، غیر محجبه یک فرد نیازمند کمک و نه یک گناهکار دیده می شود (هرچند عدم رعایت پوشش گناه است اما منظور نوع نگاه به موضوع است)؛ به جای افراد غیر محجبه، فرهنگ غربی آماج حملات قرار می‌گیرد؛ فرد غیر محجبه به جبهه مقابله با تمدن غرب وارد می شود؛ متشرعین به جای تخریب یکدیگر در اقدامات موثر برای حل این چالش و اصرار بر اینکه راهکار یک گروه بهتر از گروه دیگر است، تکثر در راه حل ها را بپذیرند و بدانند هر اقدام عاقلانه ای اثر خود را دارد (یعنی هم تذکر لسانی سودبخش است و هم فعالیت های تبلیغاتی و هم انواع اقدامات مشروع و عاقلانه دیگر)؛ و در نهایت بدانند یکی از مهمترین زمینه ها برای این اقدامات، شروع کردن متشرعین از خودشان و برقراری ارتباط مستقیم وجودی، ناصحانه و خالصانه با غیر محجبه هاست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که بحمدالله متوجه شده‌اید شرایط شرایطی است که می‌توانیم تعاملی صحیح بین افراد محجبه و بدحجاب برقرار کنیم از آن جهت که بسیاری از افراد بدحجاب بنا نیست در مقابل نظام سیاسی و دینی کشور ایران بایستند بلکه گمان می‌کنند با این نوع حضور، نوعی شخصیت و آزادگی برایشان پیش می‌آید. آری! راه حلّ این مشکل همان است که جناب عالی متوجه شده‌اید و اتفاقاً بعضی از خواهران خودشان در تجربه خودشان متذکر این امر هستند که این راهکار جواب می‌دهد. البته به این معناست که ما نیز با فرهیختگی و با ادبیات فاخر و با تفکر معنا بخشی با آنها روبرو شویم. موفق باشید

35781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب دارم استاد گرامی: امیدوارم خوب و سلامت باشید. طبق معمول به جهت پرسشی مزاحم اوقات پر مشغله شما شدم. استاد عزیز در حال خواندن مطلبی در مورد درخواست کمک هلال احمر برای ارائه خدمات به مسافران میلیونی اربعین بودم که فارغ از درست یا غلط بودن برگزاری مراسم اربعین، سوالی در ذهنم شکل گرفت که ظاهرا با جستجو در اینترنت حل شدنی نیست. نکته ای که به ذهنم رسید این بود که در قرآن کریم کمک‌های مالیِ در راه خدا، چه زکات واجب و یا خمس و کفاره باشد و چه صدقات مستحب و قرض به خدا، معمولا برای امور واقعی مثل کمک به افراد فقیر یا امور جنگی یا آزاد کردن برده و امثالهم بوده است. سوالم از حضرتعالی اینست که آیا جایی در قرآن کریم هست که خداوند برای کمک مالی در امور ایدئولوژیک مشابه آنچه امروزه در برگزاری مراسم شبهای قدر یا عزاداری امام حسین علیه‌السلام انجام می‌دهیم یا موارد دیگر، دستوری داده یا به آن توصیه‌ای کرده باشد؟ کارمند اداره ای کارشون داشتم نبودن همکارش گفت رفته کربلا. استاد عزیز مزاحمت‌های گاه‌گاه بنده را عفو بفرمایید. آرزوی بنده دوام سلامتی جان و تن شماست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اسلام، خودش جهت حفظ خود بر اساس برنامه الهی، برنامه دارد که همان حق الله است تحت عنوان زکات مال و سهمینِ خمس و سهم امام. در مورد هلال احمر به عنوان یک نهاد مردمی و کمک‌های مردمی با این‌که دولت در این مورد از بیت المال خرج کند، متفاوت است. البته هر کارمندی حقّ مرخصی دارد ولی مسئولی که به او مرخصی می‌دهد موظف است جایگزین تعیین کند. موفق باشید

35539
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: از محضرتان دو تا پرسش دارم: ۱. برخی معتقدند که شورای نگهبان با قلع و قمعی که در جریان رد صلاحیت ها انجام می دهد، از یک طرف خطر نفوذ برخی از افراد و افکار را در بدنه حکومتی و مدیریتی کم می کند ولی از طرف دیگر با این کار خطر دیگری برای نظام ایجاد می کند. و آن خالی شدن صندوق های رأی از حضور اکثریت مردمی است. نظر حضرتعالی چیه؟ ۲ با مشکلاتی که وحوش غربی و استکباری ایجاد کردن، ما نگران حضور مردمی در انتخابات آینده هستیم و دشمن هم به شدت امیدوار است. در این رابطه هم نظرتان را بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید حقیقتاً شورای نگهبان تا آن‌جا که ممکن است مدارا می‌کند مگر جایی که حجّت برایشان تمام است و امکان مدارا برایشان نیست. حتی در مورد آقای علی لاریجانی بعداً که بنده در جریان پشت پرده کارهای ایشان نسبت به برجام قرار گرفتم و این‌که با تلاش ایشان کمتر از یکساعت، برجام در مجلس تصویب شد؛ متوجه شدم چه اندازه حساب‌شده ایشان را ردّ کردند، هرچند که معلوم بود در مقابل آقای رئیسی رأی نمی‌آورند ولی شورای نگهبان با آگاهی‌هایی که نسبت به شخصیت ایشان پیدا کرده بودند، شرعاً نمی‌توانستند ایشان را تأیید کنند. و نباید در مورد ایشان گفته شود اگر ایشان می‌آمدند تعداد رأی بیشتر می‌شد. بلکه بحث در مورد حجت شرعی است در عین مدارا. و مدرا تا آن‌جایی که ملاحظه کردید امثال آقای همتی و آقای مهرعلیزاده را نیز نتوانسته بودند ردّ کنند. ۲. ابداً جای نگرانی نیست. مردم ما بحمدلله در کلیتِ قضیه هم انقلاب را می‌شناسند و هم دشمنان‌شان را، حتی در فتنه‌های اخیر بیش از قبل متوجه شدند دشمنان آن‌ها چه کسانی هستند. موفق باشید  

35372

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. عرض ارادت، با توجه به سؤال شماره‌ی ۳۵۳۱۹ و جوابی که فرمودید، ابهام بوجود آمد. مگر ما قبل از مرحله‌ی انشاء، هیچ نیستیم؟ و بعد خدا به ما افاضه‌ی وجود می‌کند. ما در چه عالمی و کی انتخاب داشته‌ایم؟ اصلا مگر به جز دنیا که ذاتش انتخابگری و اراده‌ی ماست، در عالم دیگری ما انتخاب و گزینش داریم؟ اگر بگوییم خود افراد انتخاب کرده‌اند در چه رحمی باشند، چه مبنایی برای آن هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مطالب مربوط به مباحثی است که در عرفان تحت عنوان «اعیان ثابته» پیش می‌آید. همین اندازه به این آیه فکر کنید که قرآن می‌فرماید: «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» یعنی چون خداوند اراده کرد که چیزی را خلق کند، مثل آن است که به آن شیئ خطاب کند که «بشو» و آن شیئ «می‌شود». و این حکایت از آن دارد که قبل از خلقت آن شیئ توسط خداوند، آن شیئ مدّ نظر حضرت ربّ العالمین بوده است و خداوند جواب طلبِ بودنِ آن شیئ را با همان نحوه بودنی که آن شیئ یعنی آن مخلوق طلب می‌کرده، داده است. موفق باشید

نمایش چاپی