متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده:
با توجه به تاکيدي که بر تربيت سه بعد وجودي انسان در کتاب ادب خيال قلب و عقل داريد
1. جايگاه شاهنامه در اين بين چيست؟
2. در تربيت بعد خيال شاهنامه مرجح است يا مثنوي معنوي؟
3. و اساسا رسالت تاريخي فردوسي چه بود و چرا فرد حکيمي چون او به چنين کاري دست زد؟ آيا اين کار را وظيفه شرعي خود مي دانست؟
4. آيا عدم رواج شاهنامه پس از انقلاب صرفا به خاطراين بود که نام شاه را يدک دارد کما اينکه ميدان شاه اصفهان را به ميدان امام تغيير دادند در صورتيکه اين ميدان ربطي به پهلوي ندارد و مرتبط با شاهان صفوي که مورد تجليل رهبري نيز هستند مي باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید فهم جایگاه شاهنامه نسبت به مثنوی علاوه بر اینکه مشکلتر است با مثنوی مولوی بیشتر میتوان به مسائل اخلاقی و عرفانی دست یافت، هرچند جناب فردوسی در شاهنامه روحیهای از ایران و ایرانی که نظر به وجوه قدسی دارد را به میان آورده است تا دلاوریهای رستم ما را منتقل به شخصیتهایی چون امیرالمؤمنین«علیهالسلام» نماید و این کاری است که هنوز شروع نشده است. به نظر بنده شاهنامه در حجاب نقالان گرفتار شد و از این حجاب خارج نشده در حدّی که امثال بنده نیز بدان نپرداختهاند. موفق باشید