باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اُنس و آشنایی مرحوم شهید مطهری با حاج میرزاعلی آقای شیرازی، ایشان را در عرفان عملی به جاهایی رساند که نگو و نپرس! آنچنان از شبهای آیت اللّه حاج میرزاعلی آقای شیرازی یاد میکرد و اشک میریخت و خبر میداد که تا او را و شبهای او را ندیده بودم معنایِ شب مردان خدا برایم مجسم نبود – ای کاش بنده آن صوت را بهدست میآوردم و چند بار دیگر به صدای مبارک مرحوم شهید مطهری نسبت به شبهای مرحوم حاج میرزاعلی آقای شیرازی گوش میدادم – 2- این موارد، مواردی نیست که بتوان در جواب و سؤال گنجاند. اینها مربوط به خودشان است. ولی مسلّم بعدها حکایتهایی به گوش ما میرسد به همان شکلی که در مورد حضرت امام داريم كه يكى از استادان قم نقل مى كنند: شبى مهمان حاج آقا مصطفى بودم، ايشان خانه ى جداگانه اى نداشتند و در منزل امام بودند، نصف شب از خواب بيدار شدم و صداى آه و ناله اى شنيدم، نگران شدم كه در خانه چه اتفاقى افتاده است؛ حاج آقا مصطفى را بيدار كردم و گفتم: ببين در خانه تان چه خبر است؟ ايشان نشست و گوش فرا داد و گفت: صداى آقا [امام خمينى «رحمةالله عليه»] است كه مشغول تهجد و عبادت است. مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفى خمينى فرموده بودند: يك روز ديدم آقا [امام خمينى «رحمةالله عليه»] در اتاق خود هستند و صداى گريه ايشان بلند است. از مادرم پرسيدم: چه شده كه آقا گريه مى كنند؟ مادرم فرمودند: ايشان در شبى كه موفق به نماز شب و راز و نياز با خدا نشود آن روز چنين حالى را دارد.[1]
خانم زهرا مصطفوى مى فرمايند. رمضانِ سالِ قبل از رحلت امام را خوب به ياد دارم. بعضى وقت ها هر بار كه به دليلى نزد ايشان مى رفتم و سعادت پيدا مى كردم با ايشان نماز بخوانم، وارد اتاقشان كه مى شدم مى ديدم قيافه ايشان كاملا برافروخته است و چنان اشك مى ريختند كه ديگر دستمال كفاف اشكشان را نمى داد و كنار دستشان حوله مى گذاشتند. امام شب ها چنين حالتى داشتند و اين واقعاً معاشقه ى ايشان با خدا بود.[2] موفق باشید
[1] ( 1)-http ://www .mums .ac .ir /culturefa /emmmam .( از خاطرات سيدحميدروحانى، سرگذشتهاى ويژه، ج 1، ص 91- 92)
[2] ( 2)-http ://tooba .net /Persona ( عج)es /5