متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم:
امشب قصد دارم در موردی با شما مشورت کنم که پاسخ شما نقش مهمی در تصمیم گیری آینده من خواهد داشت.
حدود 5 سال پیش در حالی که بهترین موقعیت پیشرفت شغلی و مادی پیش رویم بود همه چیز را رها کردم و بنا به اینکه احساس می کردم مسئله ای مهمتر از طلبگی، خودسازی، دین شناسی و تبلیغ دین آن هم در چارچوب و در تراز انقلاب اسلامی وجود ندارد با خوش بینی و دید مثبتی که نسبت به روحانیت داشتم وارد حوزه علمیه شدم ولی تنها ظرف چند ماه متوجه شدم که دید بسیار غلطی به حوزه و روحانیت داشتم و اشکال ها و ایرادها و ضعف ها در حد فاجعه است. سه سال اول را به سختی سپری نمودم و چون گمان می کردم ممکن است مدرسه فعلی مشکل داشته باشد به مدرسه دیگری رفتم و پس از گذشت دو سال متوجه شدم که اینجا هم حلوا خیرات نمی کنند و وضعیت همه جا همین طور است. برای بار دوم تصمیم گرفتم به مدرسه دیگری بروم. رفتارها در همان بدو ورود به گونه ای بود که از یافتن یک نقطه آباد در حوزه ناامید شدم. رفتارها در حوزه به گونه ای است که مرا بیشتر به یاد نظام برده داری می اندازد و به گونه ای برخورد می کنند گویا همه این جا میراث پدرشان را از من طلب دارند. تا این لحظه من در حوزه نه به هیچ بزرگواری بی مهری و کم لطفی و بی احترامی نموده ام و نه در تحصیل خود کوتاهی کرده ام و همیشه جزو شاگردان نمونه بوده ام ولی نمی توانم تحمل کنم که تمام آزادی و استقلال و اختیار و شعورم نادیده انگاشته شود و استعدادها و ظرفیت هایم به این دلیل که این سیستم آموزشی تناسبی با آنها ندارد تلف شود. نه بتوانم طلبه موفقی آنگونه که اغنایم می کند باشم و نه بتوانم موقعیت مالی و اجتماعی مناسبی داشته باشم. من با مساله رزق خیلی خوب کنار آمده ام و می دانم که روزی معین شده است و بیش از آن نمی توانم طلب کنم اما درک نمی کنم درحالی که می توانم با نصف روز کار آزاد چندین برابر شهریه فعلی درآمد داشته باشم و بقیه روز را به طور آزادانه و فارغ از توهین ها و تحقیر ها و بی نظمی ها و بدرفتاری های مسئولین حوزه به مطالعه آزاد دروس حوزه مشغول شوم و ظرفیت ها و استعدادهای خود را در حد مطلوبی رشد دهم چرا باید همچنان این سیستم آموزشی ناشایست را تحمل کنم و به طرز آزار دهنده ای در آن بمانم؟ لطفا مرا راهنمایی فرمایید.
با سپاس فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع کسب معارف اسلامی یک بحث است که همانطور که متوجه هستید بدون حضور رسمی در حوزه میتوانید به آن دست یابید. ولی موضوع رسالت تاریخی و حضور فعّال در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، بحث دیگری است. در این رابطه است که روحانیت به جهت زمینهی تاریخی که در این کشور فراهم است، میتوانند نقش اساسی داشته باشند و جامعه را از تنگنای تاریخی فرهنگ مدرنیته عبور دهند. نباید نگران وضع امروزینِ حوزهها بود باید توجه به آیندهای داشت که حوزهها نیز در آن قرار خواهند گرفت. در فضای حضور در تاریخ انقلاب اسلامی حتی اگر یک روحانیِ با سواد و آگاه به زمانه، امام جماعت یک مسجد شود، تأثیر تاریخیاش از صد مهندس و دکتر در این فضای ظلمانی بیشتر است. زیرا روحانیتِ آگاه به زمانه به جایی اشاره میکند که آن تاریخِ عبور ما از فرهنگ استکباری است و این کار هرکس نیست، همانطور که کار هر روحانی نمیباشد. در ضمن میتوانید در قسمت سوالات ویژه به عنوان «انتظار یک طلبه از حوزه» شماره 1 و 2 رجوع فرمایید. موفق باشید