متن پرسش
با سلام و آرزوي طاعاتتون:
سلام استاد! در بحث استعانت در مسير سير و سلوک يا توسل به ائمه اطهار (عليهم السلام) فهم آنچه در حقيقت اتفاق مي افتد برايم دشوار است.
«شخص رو فرض مي کنيم که ته چاهي تقلا براي خروج از چاه دارد. او نيرومند است و مي تواند تا نيمه هاي چاه بيايد، اما براي خروج کامل و رسيدن به ابتداي چاه ناگزير از کمک نيست.»
حال سوال اين است که در حقيقت یا واقعيت ائمه ي ما چگونه ما را از اين چاه رهايي مي دهند؟1. آنها طنابي به ما مي دهند که با استفاده از اين طناب نيروي دروني خود را شکوفا مي کنيم و از چاه خارج مي شويم؟
2. ائمه در بالاي چاه ايستاده و انتهاي طناب را در دست گرفته اند؟
3. يا اينکه استعانت در مورد اول آنقدر شدت دارد که گويي مورد دوم است؟
(درکش برايم دشوار است استاد، اين سوال در پي فکر در مورد شفايافتن ايجاد شده. چه اينکه در اديان ديگر هم اين اتفاق مي افتد. آيا همه آنها القائات است؟ اگر همه القا نيست، آيا ارتباط برقرار کردن با همان دنياي وجودي ست که مولا (ع) مي فرمايند؟ اگر اينطور هست؟ کمک ائمه در آن سپردن طناب (يا مورد سوم) تعريف مي شود؟ داستان شاه حسين ولي و علامه ناقض مورد اول است؟) تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ربّالعالمین منشأ رحمت به بندگان هستند و مظاهر آن رحمت، اولیای الهی میباشند. صورت کامل اولیای الهی، ائمهاند و ذیل آنها امثال شاهحسین ولیها قرار میگیرند. رحمت الهی از یک طرف، خود انسان را متوجهی بهکاربردن همت در امور میکند و از طرف دیگر، شرایط را جهت صعود انسان و محققشدنِ همت فراهم مینماید. موفق باشید