متن پرسش
سلام و عرض ارادت به حضور حضرت استاد:
خیلی وقت بود از حال شریفتان مطلع نیستم. بگذارید به پای درگیری های کاری اخیرم. البته ماه پیش در سروش پیام دادم ولی ظاهرا حضرت استاد مشاهده نکردند. امیدوارم سایه تان بر سر امثال حقیر مستدام باشد و دعایمان کنید. از وقتی که از حوزه بیرون آمدم نه تغییری در اخلاقم پدید آمده و نه تغییری در مطالعاتم. حتی از زمان بیرون آمدن دو جلد لمعه را هم خواندم و وارد شرایع شدم. نه مطالعات سیر را متوقف کرده ام نه مطالعات حوزوی و تخصصی را. جلسه معرفت نفس برگزار کردیم. تمام شد، و معاد را به لطف خدا شروع کردیم در حوالی کرج. استقبالها عالی است ، آن هم در چنین زمانه ای! باشد که با دعای شما مسیر به سمت انس با مطالب الهی بیشتر از پیش شود. هرروز بیشتر به دعایتان نیاز دارم. کوچک شما وحدتی فر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در تاریخی که انقلاب اسلامی به ظهور آمده است، حضور در تاریخی است به وسعت بشریت. حال چه نهادهای رسمی شما را ببینند و چه نبینند. اینکه قصهی همهی بشریت دوران است که خود را در غربتی سختْ آزاردهنده مییابند. اگر به سؤال شمارهی ۲۵۴۴۴ سایت المیزان هم نگاه کنید میبینید آن رفیق در این مورد چه تقلاها دارد. گویا باید به جملهی حضرت مولا «علیهالسلام» به فرزندشان فکر کرد که میفرمایند: «خُذ الْغَمَرَاتِ لِلْحَقِّ حَيْثُ كَانَ،» خود را برای حق در گردابها بیفکن. از آن جهت که گرداب، جایی است که انسان دیگر در دست خود نیست، باید بگوید «بادا باد» هرچه میخواهد بشود. فضایی برای ورود در عالمی که نمیدانیم آن عالم چیست، فراهم شده است، آنقدر هست که بانک جرسی میآید. هر چه پیش آید خوش آید ما که خندان میرویم. خوش باشید و موفق.