باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا نشان داد که اگر انسانها در ظاهر دین بمانند، آنچنان تنگنظر میشوند که جز خودشان را نمیبینند حتی اگر آن دیگری امامی معصوم باشد. این اوج خودخواهی است که با دین سطحی پیش میآید زیرا به گفتهی شهید آوینی: «دلخوش به نمازی غرابوار و دعایی که بر زبان میگذرد، اما ریشهاش در دل نیست». خداوند اینان را به بلای به قتلرساندن امام معصوم دچار میکند زیرا به گمان خود پشتوانهی آنها دینِ خدا است. در حالیکه به خود و به خدا دروغ میگویند. پشتوانهی آنها فهم سطحی از دینی است که باید راهی به سوی حقیقت از آن دین میگرفتند تا حقیقت را در جلوههای مختلف در هر جایی که به ظهور میآمد، میدیدند. آری! وقتی از دین خدا فقط به ظاهر آن چسبیده شده، خداوند انتقام خود را از آنها آنطور میگیرد که به دست آنها امامی را به شهادت میرسانند و حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» به خوبی متوجه شدند برای نجات جهان اسلام از «ریا» و «دروغ» و «تحجر» باید با شهادت خود یزید را شکست داد تا جهانی دیگر در مقابل بشر گشوده شود. امام حسین «علیهالسلام» جهان اسلام را به خودآگاهیِ از دسترفته متذکر شدند تا وضع خود را بازیابی کنند. و این است که بعد از آن شهادت، آنچنان جهان اسلام متحول شد که به فرزند آن حضرت یعنی حضرت صادق «علیهالسلام» رجوعی آنچنانی شد که ۴۰۰۰ از علمای اهل سنت به آن حضرت رجوع داشتند و پایهی تمدنی که با امام حسین«علیهالسلام» شروع شد ما را امروز با انقلاب اسلامی روبهرو کرده است. در انتظار فردایی که بشر امروز به خود آید که غفلت از حقیقت در هر صورتی که باشد، چه به گونهی متحجرانه و یا به گونهی لیبرالمنشانه، جامعهی اسلامی را به بحران میکشاند. موفق باشید