متن پرسش
بسمه تعالي. سلام عليكم: استاد بزرگوار چند سالي گمان مي كردم دارم تمام توانم را به كار مي گيرم كه به امام زمانم خدمت كنم و دغدغه اول من خدمت به ايشان هست، به تازگي متوجه شدم تمام اينها دروغ بوده و من با امام زمانم صادق نيستم، در خواب ميبينم كه هنوز درگير خودم هستم و ضجه و ناله خودم را در بيداري از درون خودم حس مي كنم كه دل تنگ است. خودم مانع رسيدن خودم هستم و دارم به خودم آسيب مي زنم. با خودم چه كنم و چطور از خودم عبور كنم؟ خواهشمندم راهنمايي بفرماييد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر شود که با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل ولایت نایب الإمام در حال تعالی است، باید خود را معنا کرد و با نظر به تقوایی که زمینهی چنین حضوری را فراهم میکند. موفق باشید