نامه ای به خواهرم: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» خواهرم! زمانه به تکرار تاریخ نشست و این یعنی امید، امید به آیندهای روشن. میدانم چه دیدهای و چه کشیدهای دوری ز من و غمت به من نزدیک. از خدایمان میخواهم، میخواهم که محکم و استوار بمانی، همچون زینب «سلاماللهعلیها». در طوفان الاقصی ایمانت رو محکم گرفتهای که طوفان حوادث آن را بر باد نبرد و چه زیباست این پایداری. خواهرجان! غمهایت را با غم حسین «علیهالسلام» گره بزن تا سوار بر کشتی نجاتش شوی و در ساحل امن آرامش مأوا گزینی. مصیبتدیده، زندگی کردهای همچون زینب «سلاماللهعلیها»، اکنون زمان آن رسیده که زینبگونه نیز بنگری، بنگر که عاشورا تکرار شد! چه علی اصغرها و علی اکبرها رفته و میروند. زمین غرق به خون و دل مسلمین هم خون. این خون بر زمین ریختهی مظلوم است که همیشه نقطهی عطف تاریخ بوده و زمینه ساز ظهور حضوری از جنس نور، همان نوری که قسم کوچکش در دلت طنین انداز شد و قدرت ایمانت رو دو چندان کرد. تو شدی لیلا. تو شدی رباب. تو شدی زینب «سلاماللهعلیها» زینب زمانه آن میشوی و اینگونه است که نمیبینی به غیر از زیبایی چیزی...... خواهر ایمانی شما فاطمه
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. حقیقتاً اگر زنان در این زمانه که زمانه حضور انسان است در ساحتی قدسی و جهانی که حضوری است حق الیقینی، به وسعت اقیانوس، حاضر نشوند، گرفتار نوعی نیستانگاری خواهند شد. زیرا تنها با قهرمانشدن مانند حضرت زینب «سلاماللهعلیها» در این تاریخ میتوان در پیش خود حاضر شد و وسعت خود را احساس کرد. عرایضی در جزوه «انقلاب اسلامی و حضور نرم زبان مادریِ زنان» در این مورد شد خوب است سری به آن زده شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/15217 موفق باشید