سلام استاد! در خصوص روزی فراوان که خداوند عنایت میفرماید و روزی که انسان بایست خودش بدست آورد دچار عدم تفکیک شده ام! مثلا هرموقع به توانایی های خود نگاه میکنم در میابم که توان کسب دارم اما موانع این زیادت، عموما مسائل فقهی و اعتقادی و حلال و حرام است، از طرفی تا قبل از آشنایی با اینچنین مسائل اعتقادی با خانواده ایی وصلت نموده ام که خانواده دور اطرافیان همگی زندگی های مادی خوبی دارند، و فرق زندگی که من برای خانمم و بچه هام ساخته ام با ايشان زیاد است، و علیرغم رضایت خودم گمان میکنم ایشون (خانمم) اذیت میشود هرچند که مناعت طبع دارد و به بیان نمیآورد ولی من متوجه این عدم رضایت او میشوم و من هم به طبع اذیت میشوم! حس میکنم در این یک نقطه از زندگی ام سخت نفوذ پذیر افکار مقایسه ایی و شاید شیطانی ام! استاد عزیز بنظر حضرتعالی چرا من دچار این عدم رضایت ام، گیر کارم را نمیتوانم پیدا کنم! والا در تنهایی خودم و در مورد خودم، مصداق بیت «خُنُک آن کس که چو ماشد / همه تسلیم و رضا شد» است، من در خصوص رابطه با خانمم عرض کردم مطالب فوق را!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ای کاش همه ما برایمان پیش میآمد تا این نکته مهم را در زندگی خود روشن کنیم که پرودگار ما نسبت به آنچه ما را حقیقت کفایت می کند؛ رها نخواهد کرد. و بقیه امور، اموری است که توهّمات برای ما آنها را جدّی میکند تا ما را در بستری که خداوند برایمان تقدیر کرده، خارج کند و زیباییِ حقیقیِ زندگی را از ما بگیرند. آیا این نکته و قصه را، شوربختانه در زندگیِ مردم ملاحظه نمیکنیم؟ در کتاب «جایگاه رزق در هستی» تلاش شده تا این امر تبیین شود. آری! ما باید بین طلب رزق که یک نوع هویتبخشی به خودمان است؛ و حرص که بیشترداشتن دنیا است و جوابگویی به توهّمات میباشد، تفکیک کنیم. موفق باشید