متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام در روایتی هست خدا به حضرت داود فرمود فلان شخص ریاکار است وقتی مرد حضرت به تشیع نرفتند خداوند خطاب فرمود چرا نرفتی عرض کرد خودت فرمودی ریا کار است خداوند فرمود اری ولی موقع دفن چهل نفر گفتند ما هیچ بدی از او ندیده ایم من هم او را آمرزیدم ( روایت نقل به مضمون شد) حال با توجه این که علم و عمل جو هرند و انسان ساز و تطلع علی الافئده که اعمال ادمی از درون جان او نشات می گیرد و این که قیامت صورت اعتقاد و اخلاق و اعمال انسان است و این که مثلا پیا مبر می فرماید اگر کسی ذره ای کبر در قلبش با شد به بهشت نمی رود چه می شود اساسا با گفتن چند نفر انهم با این که همه می دانند حرفشان حقیقت نیست همه این مسائل حل می شود و ایا این روایات تجری بر گناه نمی اورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی : سلام علیکم: این نوع روایت ظرائف خاص خود را دارد اولاً: عنایت داشته باشید که میفرماید چهل مؤمن اظهار کنند که او آدم خوبی بوده. چهل مؤمنی که خدا آنها را مؤمن بداند نه هرکسی. ثانیاً: روایت میرساند که قلب این چهل مؤمن وجهی از شخصیت آن فرد را درک میکردهاند که نسبت به آن وجهی که حضرت حق به حضرت داود خبر دارد متفاوت بوده و ظریفبودن کار در همین است که خدا مؤمن است – یکی از اسماء الهی مؤمن میباشد – حال خدا در مقام قلب این چهل مؤمن وجه دیگر آن فرد را مدّ نظر قرار داده و عملاً میخواهد به حضرت داوود«علیهالسلام» بفرماید میتواند وجهی از نور خدا و هدایت الهی را نسبت به عالم و آدم در قلب مؤمنین دنبال کند. و جریان «وشاورهم فیالأمر» که خداوند به رسول خودش دستور میدهد در همین رابطه است و این غیر از دموکراسی است که فکر کنیم در ذهن و زبان هرکس میتوان حق را پیدا کرد. هرچه انسانها مؤمنتر باشند نظرشان به حق نزدیکتر است و دموکراسی واقعی وقتی است که جامعه با نور ایمان خود در امری متقن شوند. از این روایت میفهمیم که میتوان از اسمی از اسماء الهی به اسمی دیگر از اسماء او رجوع کرد و او نیز با آن اسمی که ما به او رجوع کردهایم بر ما تجلی میکند. خوشا به حال آنانی که با رجوع به مؤمنین و رعایت حقوق آنها دل آنها را نسبت به خود نرم میکنند تا دل حق را که او نیز مؤمن است به خود جلب کنند. موفق باشید