متن پرسش
سلام.حضرت استاد عرفایی که بنا به تاریخ وشواهد از لحاظ فقهی شیعه نبوده اند واز ائمه4 گانه اهل سنت تقلید می کرده اند( به عنوان مثال مولوی ومحی الدین وعطار و...) وبنا بر ادعای ما این عمل به شریعت وعبادت غلط است وطوری نیست که با نظام تکوین هم راستا شود پس چگونه این افراد که حتی (بنا به فرض)ابتداییات عباداتشان نظیر نماز وطهارت اشتباه می باشد توانسته اند به مراتب عالیه کشف وشهودبرسند.آیا فقه اهل سنت هم در دایره آنچیزی که درباب تقلید از فقیه وشدت وضعف نور شریعت فرمودید که دراحکام فقهی مشاهده می شود می دانید و آن احکام هم را داخل در حقیقتی که دارای شدت وضعف می باشد مانند نورخورشید می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که آیتاللّه طباطبایی«رحمةاللّهعلیه» فرموده بودند که آنها از این جهت مستضعف بودهاند. به این معنا که در شرایطی قرار داشتهاند که راهی برای تحقیق بهتر برایشان نبوده، مضافاً آنکه فقه ائمهی چهارگانهی اهل سنت بیگانه از فقه ائمه نیست زیرا آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد امام صادق«علیهالسلام» بودهاند و از این جهت شاید بتوان گفت با توجه به عقاید خوبی که عرفای اهل سنت در امور معرفتی دارند تا حدّی مشکل را حل کند. و این تازه در صورتی است که در مقام تقیه نبوده باشند. زیرا بعضی معتقدند آنها شیعه بودهاند ولی مجبور بودند تقیه کنند. به طوری که یک بار عطّار را به جرم شیعهبودن از شهر هرات بیرون کردند. حال حساب کنید اگر پدر مولوی میخواست در هرات بماند چه بر سرش میآمد و لذا به طرف قونیه حرکت میکنند. موفق باشید