متن پرسش
                با سلام و ادب خدمت استاد طاهر زاده،
استاد خواهشمندم راهنمایی بفرمایید که کدامیک از نگرش های زیر درست است:
1- انسان وقتی با در نظر داشتن شرایط و اوضاع موجود و با توکل به خدا،  یک تصمیم در مورد امورات معمول دنیوی می گیرد اما در نتیجه ( به ظاهر و به برداشت خودش) ضرری از جنس مادی و دنیوی حاصلش شود می تواند :
الف:   با تجزیه و تحلیل  فرآیند تصمیم گیری خودش به این نتیجه برسد که این تصمیمش به این علت و آن علت اشتباه بوده و خودش را سرزنش کند و شاید برای دل خوش کردن خودش بگوید  که از این اشتباه این درس رو گرفتم و ...
ب:   یا اینکه این اشتباه و ضرر را با بدون آنالیز و با نگاه توحیدی و به نظر حکمت خدا نگاه کند و بگوید هر چه  خدا بخواهد همان می شود و ما از خودمان هیچ ملکیتی نداریم (بنده با این نگرش خیلی آرامش درونی می کنم اما از وقتی وارد درس و مدرسه شدم خانواده، رسانه، دوستان و کتابها و ... در ذهنمان فرو کردند که از هر اشتباهی باید درس بگیرم.  می ترسم که یا توحید را خوب نفهمیده باشم و یا همه اینها توجیهی از فرار کردن اشتباه خودم باشد)
2- آیا می توان گفت که از نظر نگرش توحیدی هیچ تصمیم گیری( به خدا  توکل شدۀ) اشتباهی وجود نداردو همه آنها ریشه در حکمت خدا دارند؟ 
3-جایگاه اینکه خداوند می فرماید هر چی خیره از منه، و هر چی شر و بدیه از خود شماست   را چطور می توان با مسایل بالا ریط داد؟
ما را هم دعا کنید استاد
دوستدار  شما
            متن پاسخ
                باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار آن است که در هر کار خیری به اعتماد مدد الهی وارد میشویم ، در عین حال از عقل خود استفاده میکنیم و اگر لازم باشد از عقل بقیه با مشورت با آنها کمک میگیریم و سپس هرچه پیش آمد را میپذیریم و با همهی این کارها احتمال خطا را نباید صفر دانست زیرا توحید ما در حدّ خودمان است و معلوم نیست به جهت توکل ضعیف خود کارمان با نفسانیت همراه نباشد و در این رابطه خداوند میفرماید به هر اندازه که مربوط به خدا است خیر است و هر اندازه که مربوط به نفسانیت ما انسان ها است شرّ است. موفق باشید
                            
 
            

 متن پرسش و پاسخ
متن پرسش و پاسخ
 آپارات
آپارات اینستاگرام
اینستاگرام توییتر
توییتر تلگرام
تلگرام ایتا
ایتا