بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت خدمت استاد بزرگوار: می‌خواستم اگه امکانش هست برای مطالعه‌ی مباحث تفکر تاریخی سیر مطالعاتی معرفی بفرمایید. (چیستی معنای آن.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته مباحث اخیر از کتاب «سلوک ذیل شخصیت....» گرفته تا کتاب «گوش سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» و مباحث «انقلاب اسلامی، جهان بین دو جهان» و پس از آن مباحث «انقلاب اسلامی، انتظار و وارستگی» همه از تفکر تاریخی سخن می‌گوید. می‌توانید از کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شروع بفرمایید. موفق باشید

36087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: قوه خیال معانی را صورت می‌دهد. خدا جز معانی است. اگر خیال بخواهد خدا را صورت بدهد، چه صورتی می‌دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قوه خیال می‌تواند معانی را در نزد خود صورت دهد. ولی در مورد خداوند که در نهایت بیکرانگی در ذات خود هست؛ امری نیست که به صورت درآید و خیال، بتواند تصور کند. موفق باشید

36062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب استاد طاهرزاده: من تازگی بخاطر این خبرهای جنگ در قدس و بیرون کردن صهیونیست ها از شهر مقدس قدس، کمی فکرم رو مشغوله خودش کرده، چرا که احساس می‌کنم از یه اتفاق خیلی خیلی بزرگی عقب موندم و الان دل و روح و مغز و جونم اونجا بین اون مردم جهادگر قدس هست ولی تَن و جسم من متاسفانه الان جلوی یه میز که کتاب های درسی جلوم بازه است. درسته که با درس خوندن میتونم خیلی جاها تاثیر بگذارم و برای آینده این انقلاب برنامه های بزرگ بچینم اما خب چیکار کنم که الان تمام من اونجاست ولی این تن اینجا. ترسم اینه که دو روز دیگه بگن قدس آزاد شد و من نوجوون که دلم پر می‌کشید واسه آزادی قدس جا مونده باشم از همچین اتفاق تاریخی. لطف می‌کنید یه امیدواری به بنده‌ی حقیر بدید که یکم دلگرم بشم و فکر نکنم که بعدا اسمم توی لیست جاماندگان نوشته بشه. خیلی ممنونم استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، حضور در این تاریخی است که در حال شروع و گشایش است. حال هرجایی که ما نسبت به این حضور در این تاریخ برایمان پیش آمد؛ حاضر خواهیم شد و معنای انتظار، همین است و از این جهت فرموده‌اند در آنچه امروز برایتان تکلیف است کوتاهی نکنید، تا نسبت به آنچه فردا برایتان پیش می‌آید موفق باشید.

موفق باشید

36023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما می فرمایید که: در قیامت حرکت جوهری نیست، پس چگونه است که در جهنم پوست جهنمیان می‌سوزد و دوباره پوست جدید می آید. این رخداد خودش تغییر است. نتیجه آن که آنجا هم حرکت جوهری است. لطفاً جواب این شبهه را بدهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مرحوم آیت الله محمد شجاعی در کتاب خوب «معاد یا بازگشت به خدا» این موارد، صورتِ حالات و ملکاتی است که برای نفس انسان در آن عالم پیش می‌آید و ربطی به ذات جهانی که در آن قرار می‌گیریم، ندارد که ذاتی باشد عین حرکت. موفق باشید

35857
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: با صد شرمساری، مشکلی که برای بنده بعضاً در سفرهای زیارتی پیش می آید وسوسه هایی است که از طرف شیطان به جانم می افتد. قبل از سفر، نیت می کنیم و به این امید می رویم به زیارت امامان معصوم علیهم‌السلام تا در افق تاریخی عظیمی که گشوده شده است وارد شدیم و قدم بزنیم و جان مان در معرض انواری که از شخصیت و قبور مطهّر این عزیزان متجلی و جاری است قرار بگیرد و به تعبیر حضرتعالی در کتاب مبانی معرفتی مهدویت، مبادی میل مان اصلاح شود. ولی متأسفانه نمی دانم این چه دردی است که گاهی شیطان بدجوری به جان مان می افتد و وسوسه ها ما را می گزند. کار به جایی رسیده است که گاهی فکر می کنم بی‌خیال بشوم و از خیر این زیارت بگذرم. ولی باز دلم قبول نمی کند و با روی گرد آلود و انواع دردها و گرفتاری ها به در خانه اولیای خدا حرکت می کنم. چه کنم استاد؟ اگر توصیه ای دارید کمک مان کنید. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همین حالات هم از الطاف امام است که متذکر عیب‌های ما می‌شوند تا با اصلاح نفسِ بیشتر در محضر حضرت حاضر شویم زیرا متوجه آمادگی‌های ما هستند. به گفته جناب مولوی:
 مرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم           دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم
گفت كه ديوانه، نه‌اي، لايق اين خانـه نه‌اي          رفتم و ديوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت‌كه‌سرمست نه‌اي، روكه ازاين دست نه‌اي       رفتم وسرمست شدم وزطرب آكنده شدم
گفت كه تو زيرككي، مست خيالي و شكي           گول‌شدم، هول شدم وزهمه بركنده‌شدم
گفت كه تو شمع شدي، قبله اين‌جمع‌شدي             جمع نِيَم، شمع نِيَم، دود پراكنده شدم
تابش جان يافت دلم، واشد و بشكافت دلم            اطلس نو يافت دلم، دشمن اين ژنده شدم
زهره بدم، ماه شدم، چرخ دو صد تاه شدم             يوسف بودم، زكنون يوسف‌زاينده شدم
از توام اي‌شهره‌ قمر، در من و در خود بنگر             كز اثــر خنــدة تو، گلشـن خندنده شدم
موفق باشید

35663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ضمن عرض سلام و تسلیت به مناسبت فرارسیدن عاشورای حسینی (ع) می‌خواستم بعد از کسب اجازه _ در فص داوودی _  بپرسم استاد عزیزم تصمیم دارم یک قرآن درشت خط تهیه کنم و تا آخر عمر ازش استفاده کنم. با توجه به تعدد معانی موجود که از قرآن شده مثل ترجمه الهی قمشه ای، مکارم شیرازی و... کدام یک از معانی قرآن رو برای سیر و سلوک مناسب تر _ نزدیکتر به وحدت وجود _ می‌دانید ؟ خطش هم مهمه؟ اگر مهمه چه خطی بهتره؟ استاد برای استفاده از تفاسیر انفسی قرآن باید چکار کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که قرآن‌های خطی بسیار نفیسی داریم ولی به هر حال با توجه به رجوع همگانی به قرآنی که با خط جناب عثمان طه به میان آمده است ما را بر آن می‌دارد که همان قرآن را مدّ نظر قرار دهیم و سعی کنیم با تفسیری مثل تفسیر المیزان با قرآن مرتبط باشیم. و برای شروع کار، خوب است صوت سوره‌های روم و عنکبوت و آل عمران را که روی سایت هست، استماع فرمایید با نظر به آیاتی که از آن‌ها گفتگو می‌شود. موفق باشید

35407

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام. خسته نباشید: نمی دونم چرا سالهاست برای هیچ زیارتی طلبیده نمیشم. هر بار اقدام می کنم، در آخر نمیشه. اینبار مشهد جا گرفتیم، بلیط قطار تهیه کردیم، در کمال ناباوری قطار خراب شد و همه چی کنسل شد و نتونستیم بریم و جامون رو هم از دست دادیم دنبال راهکاری که طلبیده بشم نیستم. دنبال اینم که بدونم کجا رو خطا رفتم که ائمه ی بزرگوار از حضور من کراهت دارن. با دلشکستگی می‌نویسم. منم سرشار از گناهم. خودم می‌دونم. ولی آیا همه‌ی کسانی که میرن کربلا و مشهد بی گناهن؟ انصاف نیست بدون این که مشکلم رو بدونم مجازات شم. الان دیگه به وضعی افتادم که دیگه از خودم متنفرم و قلبم هم نسبت به زیارت سرد شده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم ولی خوب است انسان همواره راضی به رضای خداوند باشد و هرگز در چنین پیشامدهایی مأیوس نباشد به همان معنایی که حضرت سجاد «علیه‌السلام» در آخر دعای شریف ابوحمزه اظهار می‌دارند: «اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ إِيماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَيَقِيناً حَتّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِى إِلّا مَا كَتَبْتَ لِى، وَرَضِّنِى مِنَ الْعَيْشِ بِما قَسَمْتَ لِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،». موفق باشید

35146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: ممنون بابت جواب هایی که میدین. ببخشید من یک سوالی داشتم ازتون. می خواستم بپرسم که من فکرای خیلی بدی میاد توی ذهنم که حتی نمیتونم به زبان بیارم و خیلی ناراحت میشم وقتی که این فکرا میان توی ذهنم به نظرتون باید چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برگشت به وجه توحیدی حضرت رب العالمین موجب تغییر جهت ذهن از خطورات به القائات ربانی می‌شود . در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

35050

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: به نظر می آید که اکثر کسانی که از طریق اینترنت بصورت مجازی و یا آنهایی که حضوری هستند، از بیانات جنابعالی تقلید کورکورانه دارند. به قول مولوی ای دو صد لعنت بر این تقلید باد! به عنوان مثال، شما در ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین می آیید از طریق، تشبیه خدا به انسان، احکام انسان را در باره خدا پیاده می کنید! که این اعتقاد شما بر اساس قاعده باطل سنخیت علت و معلول است. حال از بینندگان این سطور می‌پرسم، چقدر این قاعده را یاد دارند و اینکه آیا یقین دارند که این قاعده درست است؟ اگر به حقیقت باطل بودن قاعده فوق برسند، متوجه می‌شوند که کتابهای ده نکته و کتاب برهان صدیقین شما چقدر باطل است. امیدوارم که این سوال را در سایت بگذارید؟ نویسنده: کسی که توسط امثال شما گمراه شد اما به نور احادیث امامان بر حق شیعه هدایت یافت!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه کسی گفته سنخیت بین علت و معلول باطل است؟!! این که گفته شود سنخیت بین علت و معلول باطل است، بدین معناست که از هر علتی، هر معلولی بدون سنخیتی که با علتش داشته باشد می تواند به وجود آید. مثلاً از آب، سنگ تولید شود!!!!! موفق باشید

34808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: تشنگی ام مرا از پای درآورده، نمی‌دانم دنبال کدام می ناب باشم، نمی‌دانم می حافظ مرا سیراب می‌گرداند یا سید علی یا آقا روح الله. نمی‌دانم حرف شهید بهشتی حرف من است یا شهید مطهری از عمق جانم بر می آید. نمی‌دانم شاگردی علامه طباطبایی را در پی گیرم یا پشت درِ خانه علامه حسن زاده بنشینم. عمر کوتاه است و فهم نیز. در پی این و آن می‌گردم شاید که سیراب گردم، اما آخر می‌بینم که باید دنبال خود بگردم. اما کو!؟ اما چه!؟ اما کجا!؟ اما تا کی!؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «رهروِ راهی که راه و رهرو و مقصد، خودی» همه آن بزرگانی که نام بردید در خودتان حاضرند، از آن جهت که همه آن‌ها از چشمه انسانیت کامل یعنی حضرت مولای متقیان علی «علیه‌السلام» نوشیده‌اند و آن شدند که شدند. به انسانیت کلّ که نوعی یگانگی با خودتان دارد، نظر کنید تا در خود، وسعت یابید و در آن صورت نسبت به سایر انسان‌ها نیز دغدغه‌مند خواهید بود تا آن جایی که آن حضرت می‌فرمایند چگونه آرام گیرند در حالی‌که در حوزه حاکمیت ایشان شکمی گرسنه و یا جگری تشنه باشد. موفق باشید

34766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزتون به خیر. من مشکلات زیادی دارم. چند سال هست که با همه وجودم سعی کردم با رعایت حلال و حرام خدا به خدا نزدیک بشم و مسیر شهادت رو طی کنم. در این راه به خصوص حفظ حجاب و چادر خیلی سختی کشیدم. ولی احساس می کنم در حال درجا زدن هستم و هیچ پیشرفتی ندارم. مدام ناامیدی وجودم رو میگیره. دو تا مشکل بزرگ دارم که برمی گرده به سختیهایی که کشیدم یکی این که اصلا کنترل خشم ندارم دوم این که کینه دو نفر رو که خیلی به من آسیب زدند رو دارم که داره من رو داغون می کنه. سوم این که در کنترل زبان ضعیف هستم که این هم برمیگرده به دو مشکل بالا. دوست دارم استاد اخلاق داشته باشم. قبلا داشتم که بعداً متوجه شدم ایشون ولایت مدار نیستند و مجبور به کنار گذاشتن ایشون شدم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سعی بفرمایید طی یک برنامه‌ای نسبت به نظر به فضائل اخلاقی، از این مشکلات عبور کنید. برنامه‌ای که پیشنهاد می‌شود عرایضی است که در شرح کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی

«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»شده است.

 https://lobolmizan.ir/sound/660?mark=%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%AF موفق باشید

34166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من آخر متوجه نشدم روابط ایران و چین چه سمت و سویی داره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو کشور مستقل با همدیگر رابطه‌های اقتصادی و دیپلماسی در مقابله با استکبار دارند. چه اشکالی دارد؟ گویا بعضی‌ها نمی‌توانند از عادت ارتباط با آمریکا و غرب آزاد شوند. موفق باشید

39833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا اساسا ممکن است بیکار ماندن یا منفعل ماندن در تکوین الهی نوعی امتحان یا وجه مثبت داشته باشد؟ فردی باصطلاح در راستای قدرت اسلام تلاش می‌کند، طراحی می‌کند ولی در مقام شروع و اجرا به دلایل مختلف نمی‌تواند اقدامی کند، چگونه باید از انفعال خارج شود؟ فکر کنید به مدت چندسال روی اقداماتی تمرکز می‌کنید، طراحی می‌کنید ولی کار به مقام اجرا نمی‌رسد در حالیکه سالها به عنوان یک فرد موفق (از منظر شاهدین بیرونی) تجربه فعالیت های بزرگ و نسبتا موثر داشتید؟ برای اینکه از این حیرت خارج شویم راهی وجود دارد با فرض اینکه فرد تلاش خود در استمداد های معنوی را انجام داده باشد؟ در پایان اگر مقدور بود تفعلی از قرآن عزیز برای حال این حیران بزنید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال باید پای در راهی که خداوند در مقابل ما مطابق امکاناتی که داریم؛ گذارده است، بگذاریم و امیدوارِ نتیجه باشیم و از جلو و جلوتررفتن غفلت نکنیم. ۲. انجام تفعّل در فضای سؤال و جواب برای بنده مقدور نیست. موفق باشید

39720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: کسی که با گوش دادن صوت نحوه حضور حق در هستی از شما، از نظر علمی (نه وجودی) به یقین برسد. و سپس احساس کند خدا همه جا حاضر است آن هم شدیدتر از هر چیز دیگری و معذب بشود از این حضور حق، چه «معیاری» داره برای اینکه بدونه این «احساسش» (نه علمش)، ناشی از توهم باشه (یعنی مغزش چون این رو میدونه این رو القا میکنه بهش)، یا احساسش حقیقی است؟ یعنی اگر چیز دیگری را می دانست مغز چیز دیگه ای بهش القا می کرد؟ یا واقعا با حقیقت مرتبط شده که آنچه یقین علمی داره رو ادراک میکنه. می خوام بدونم اولا معیار چیست و ثانیا انسان در مواجهه با این معیار، چه وظیفه ای داره؟ خواهش می کنم جواب بدید. ملتمس «معیار» هستم واقعا درگیرم با این موضوع. بسیار ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در ابتدای راه معیار را «عقل» و حکم عقلی نگیریم؟ و در دل میدانی که «عقل» در مقابل ما می‌گشاید تا حضوری که قلب در آن حاضر می‌شود، جلو و جلوتر نرویم؟ در حالی‌که بالاخره ما در حضور ابدی خود در آن جهان با خودمان به‌سر می‌بریم بدون توجه به نسبت‌هایی که در امور دنیا بدان مشغولیم که بعضاً اموری است سراسر پر از توهّم. موفق باشید

37025

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 با سلام خدمت استاد گرامی: برگه‌ای در تبلیغات خانم زینت السادات صفوی منتشر شده حاکی از آنکه جناب عالی ایشان را جهت نمایندگی مجلس تایید کرده‌اید خواستم چنانچه صلاح می‌دانید بنده و دیگر دوستان را که سوال می کنند در جریان قرار دهید. با تشکر

متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم:. همانطور که در جواب سوال 37020 که ذیلاً آورده شده عرض شد ما مسائل مهمی در پیش داریم که باید جوانان متعهد و معتقد به ارزش‌های انقلاب و توانا وارد نظام تقنین و قانونگزاری شوند که این توانایی در خانم صفوی نیز احساس می‌شود و از آن مهمتر برای آنکه  معلوم شود انقلاب اسلامی در بین خانم‌ها رویش‌هایی داشته‌ و آنکه بیشتر قصد بنده بوده آن است که این جوانان با توجه به توانایی‌هایی که دارند نیز دیده شوند. البته افراد تلاش کنند در بین همه نامزدها آن کسانی را که اصلح تشخیص داده اند انتخاب کنند. موفق باشید 

37020- با سلام خدمت شما استاد گرامی مثل اینکه یکسری مناظره در مسجد امام خمینی واقع در خیابان باغ زیار روز پنجشنبه برگزار شده بین آقای کامران و چندنفر از کاندیداهای محترم روز دوشنبه هم قراره بین خانم صفوی و خانم شیخی و چندنفر دیگه برگزار بشه میخواستم نظر شما استاد گرامی رو در مورد این مناظره ها بدونم، باتشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مناظره را ندیدم. ولی کار خوبی است. از این جهت که بالاخره ما مسائل بسیار مهمی در پیش رو داریم که نیاز است تا با تلاش و ابتکار توسط نیروهای جوان مرتفع گردد. و در این مناظره‌ها، توان افراد و آشنایی و آگاهی افراد مشخص می‌شود. موفق باشید
 

36944
متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرانقدر: استاد بنده کسی نبوده و نیستم که بخواهم به خاطر انجام تکلیف شرعی صرف در انتخاباتی شرکت کنم و در خصوص مبحث انتخابات و عرایض اخیر جنابعالی خواستم تجربه شخصی خود را به عنوان کسی که هم در انتخابات دموکراسی سبک غربی و هم در انتخابات جمهوری اسلامی شرکت داشته ام با شما و کاربران در میان بگذارم؛ شاید که مصداق کوچکی باشد برای نظر به بعد وجودی یا اگزیستانسیالیستی مسئله انتخابات و تفاوت رای مردم در یک نظام مردمی متکی به امر قدسی با رای مردم در یک نظام دموکراسی سکولار برخاسته از اومانیسم. وقتی بنده در انتخابات احزاب در آلمان شرکت می‌کردم با این نگاه رای میدادم که کدام حزب یا گروه سیاسی بیشتر منافع طبقه مرا و یا منافع مهاجرین را تأمین می‌کند و یا کدام حزب شعارهای عدالت طلبانه و صلح طلبانه ی دارد و با این تفکر رأی می‌دادم که رأی دادن من بهر حال بهتر از رأی ندادن است. بعد از شهادت حاج قاسم وقتی که باطل بودن جبهه استکبار غرب و سازشکاران داخلی برایم بیش از پیش مسلم شد مصمم شدم که در انتخابات ریاست جمهوری بعدی شرکت کنم و رای به کاندیدایی بدهم که بیشترین زاویه را با غرب و غربگرایان داخلی داشته باشد. شرکت در این انتخابات باعث شد حس حضوری را تجربه کنم که در هیچ یک از انتخابات قبلی یا انتخابات احزاب آلمان نداشتم. چراکه این انتخابات در منظر من به منزله تقابل دو جبهه حق و باطل ظهور کرد و شرکت در این انتخابات نه به هدف انتخاب حزب یا شخصی در راستای تأمین منافع طبقاتی یا شخصی من که به عنوان انتخاب نزدیکترین کاندیدا به جبهه حق برای بنده جلوه کرد. گویی که شهادت حاج قاسم برای من چراغ راهی شده بود که حق را از باطل تمیز دهم و خداوند حجتی را بر ما تمام کرده بود و اکنون این ما بودیم که باید در آزمون انتخابات رأی خودمان را در راستای اراده الهی قرار دهیم. نه با این امید رأی دادم که منتخب من بتواند قول های انتخاباتی خود را محقق کند و نه با این امید رأی دادم که با سر کار آمدن منتخب من فساد و بیکاری و فاصله طبقاتی ریشه کن شود. رأی دادم چون حسی در درون به من می‌گفت باید در این تقابل جبهه استکبار و جبهه ضد استکبار حضور داشته باشم و تنها نظاره گر نباشم. بدون اینکه برایم مهم باشد این تک رأی ناچیز من در برابر میلیون ها رأی چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد. انگار فقط برایم یک چیز بیشتر اهمیت نداشت و آن اینکه در این تاریخ تقابلی بین دو جبهه حق و باطل پدیدار شده و من با همین رأی ناچیز خود می‌خواهم در جبهه حق حضوری هرچند ناچیز داشته باشم. برای شرکت در این حضور بدگویی ها و ناسزاهای افراد ضد انقلاب متجمع در اطراف سفارت ایران در آلمان را به جان خریدم و رأی خود را به آقای رئیسی به صندوق انداختم و این حس حضور شور و شعفی را در من ایجاد کرد که در آینده به دنبال همین حس خواهم رفت و در انتخابات شرکت خواهم کرد حتی اگر رأی ممتنع به صندوق بیاندازم. حال سؤال این است که آیا در این تاریخ شهدای مظلوم و کودکان معصوم غزه و شهدای حادثه تروریستی کرمان برای ما چراغ راهی نشده اند که بوسیله آن جبهه ظلم و استکبار را از جبهه ظلم ستیز و استکبار ستیز تشخیص دهیم و به مدد این تشخیص شرکت در انتخابات آینده را به منزله انتخابی بر ضد خواسته استکبار جهانی و در راستای خواست و اراده الهی به عرصه ظهور بیاوریم؟ با تشکر و عذرخواهی از طولانی شدن مطلب

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که فرموده‌اید این شمایید که می‌یابید جایگاه دموکراسی در جهان غربی با انتخاباتی که در انقلاب اسلامی و نظام جمهوریت آن شکل می‌گیرد، چه تفاوت‌های ماهوی دارد. همان‌طور که عرض شده: انقلاب اسلامی، حضوری است تا انسان‌هایِ معنویت‌گرا به جای مشغول‌بودن در عادات دینی که نوعی سرپوش‌گذاردن است بر ظرف تهی زندگی امروزین، بتوانند با حضوری اصیل، بودن خود را عمیق و وسیع و گسترده نمایند و چنانچه با نظر به چنین حضوری در انتخابات شرکت کنند؛ در ساحتی وارد می‌شوند که هستی خود را عمیق‌تر و گسترده‌تر احساس می‌کنند.
به مسیری که انقلاب اسلامی مقابل ما گشوده است باید فکر کرد و این‌که انسان اگر به جای آن‌که مشغول امورات روزمرّه شود، در هستی خود نزد خود حاضر شود؛ در مسیری قرار می‌گیرد که به حکم تشکیک وجود و شدت‌یافتن وجود، دائماً در خویش از خویش فراتر می‌رود و بر اساس انتخابی که می‌کند به خود هویت می‌بخشد و نسبت به حقیقت هستی که با آن نسبت دارد، تقرب می‌جوید. این است مسیر نهایی و اصیلی که انقلاب اسلامی مقابل ما گشوده و این مسیر بدون مانع نیست ولی «رنجْ راحت شد چو شد مطلب بزرگ». « وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلأَعلَونَ إِن كُنتُم مُّؤمِنِينَ» (آل عمران/139) نه به خود ضعف و سستی راه دهید و نه نگران باشید زیرا اگر در مسیر ایمان حاضر شوید شما بر فراز و برتر خواهید بود. آن هم در جهانی این چنین بی‌رحم که در صحنه باریکه غزه ملاحظه می‌کنید.
احساس حضور تاريخي، کاري مي‌کند که شما نه در گذشته باشيد و نه در آينده‌اي که آرزوهاي دنيايي براي انسان‌ها مي‌سازد. انسان در اين حالت در «زمانِ باقي» مستقر مي‌شود. «زمان فاني» يعني آن‌چه همواره در حالِ گذر است و کسي که در زمان فاني زندگي مي‌کند در ناکجاآباد زندگي مي‌کند. برعکسِ زندگي در زمان باقي که گذشته و آينده ندارد، به خودي خود يک تاريخ است. اگر شما با امام حسين (علیه السلام) وارد جبهه‌ مقابله با کفر و استکبار شديد، همان امام حسيني که به ظاهر به لحاظ زمان فاني، در گذشته است، در پيش شما است. آينده‌تان هم ادامه‌ي امام حسين (علیه السلام)  است. ديگر مفهوم گذشته و مفهوم حال و مفهوم آينده در ميان نيست.
آينده‌ي اصيل معنايش اين است که حتي مي‌شود بني‌قريظه را هم که داخل مدينه با آن قلعه‌هاي محکم جا خوش کرده‌اند، شکست داد، از آن جهت که از پشت به ما ضربه زدند و خيانت نمودند. ولي چون مسلمانان اصيل‌ترين آينده را آينده‌ توحيدي ديدند به بهترين نحو خطر جنگ احزاب را از سر گذراندند و ما امروز نيز با «اکنوني اصيل» رو به سوي آينده‌ خود داريم و وقتي انسان در «اکنونِ اصيل» خود قرار بگيرد، آينده‌ او نيز اصيل خواهد بود و انقلاب اسلامي با چنين هويتي به اهدافي که پيش رو دارد دست مي‌يابد. انقلاب اسلامي نحوه‌اي از زندگي در اين دوران است که به مدد الهي بايد به عالَم نشان داده شود و از اين جهت انتخابات و حضور در آن، معنی خاصی دارد که مردم ما در بستر انقلاب اسلامی به خوبی متوجه آن هستند و دشمنان ما نیز می‌دانند مردم ما با چه انگیزه و حضوری در انتخابات شرکت می‌کنند و به همین جهت تلاش دارند آن‌ها را از آن نوع حضور منصرف کنند. و این جای اندیشیدن بسیار دارد. موفق باشید        
 

36937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: ۱. حاج آقا ما وقتی می‌خواهیم کتابی مطالعه کنیم مطالب درست به خورد ذهنمان نمی‌رود مخصوصا کتاب های تفسیری که به تفکر و اندیشه زیادی نیاز دارند. ۲. درحال خواندن کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن بودیم ولی بعضی مطالب را درست متوجه نمی‌شویم . ۳. در کل روش های مطالعه چگونه است که هم خوب مطالب را درک کنیم و هم اشتیاقمان به مطالعه زیاد شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در قسمت «ضرورت مطالعه و نحوه آن» ان شاءالله می‌توانید جواب سؤالاتتان را بیابید. https://lobolmizan.ir/book/78?mark=%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C#section-997 . موفق باشید

36777

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: ۱. بنده طلبه هستم. استاد به نظرتان بجای تدریس صوتی یا کتابی استاد امینی نژاد که ذیل شرح بدایه تدوین کردن، بهتر نیست که شرح مبسوط و مختصر منظومه شهید مطهری را مطالعه کنیم و با ذهن اجتهادی وارد بدایه شویم؟( بنده مقداری از شرح مختصر را مطالعه کردم و احساس کردم با فهم عمیق تری می‌توانم بدایه را مطالعه کنم) ۲. درخواست دارم که زحمت بکشید و منت بگذارید کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی امام خامنه ای را تدریس کنید تا از طریق اصوات آن حظ کافی ببریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال نباید از نظمی که کتاب شریف «بدایۀ الحکمه» دارد و از دقت‌هایی که استاد امینی‌نژاد در شرح آن کتاب به میان می‌آورند، غفلت کرد. ۲. به نظر می‌آید این کار دیگر، کار استادان جوان است و نه پیرمردانی همچون بنده! موفق باشید

36617
متن پرسش

سلام: چگونه می‌توان در باب تفکر رو به همون معنا که خدمت ضریح حضرت امام حسین (ع) هستیم و انگار که تموم عالم برام تموم شده و در یک جایگاهی از معنویت هستم که اصلا نگرانش هم نیستم که کسی بخواد مزاحم اون بشه یا که تقویتش کنه، شیطان پیدا شده تازه اونم از جایی که هیچ کس یا هیچ وقت فکرش رو هم نمی کردم که اونجا باشه، اون همیشه تو درونم بوده تموم وقت هایی که میگفته چرا کارام پیش نمیره از وجود همین شیطان بوده. توی این دنیا یک کسایی بودن مثل حضرت آقا یا امام که اگه که حتی ۴۰ سال هم کربلا نرفته باشند وقتی که خودت رو می‌گذاری کنار اون ها انگار وارد حریم اهل بیت شدی. تو کربلا که من کلی برنامه ریختم با این که هنوزم دلم می خواد ولی هیچی پیش نمیره. مثل این که بازم دارم حرف می‌زنم. چه حرف های دیگه ای رو هم که نزده بودم. امید وارم تو سال گرد حاج قاسم یا روزهای دیگه اونقدر ازمون نگرفته باشند که همین رو هم نتونیم ببینیم. الان هم اینا هیچ جوابی نداره و می‌فهمم که شما هم کاری از دستتون بر نمیاد از بسکی توی این زمینه بی کس هستم دارم به شما میگم من دنبال یه همچین نسبتی می‌گردم با خودم. برخیز امید و چاره غم ها ز باده خواه / ور نیست پس چه چاره کنیم چاره پس نماند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهانی فکر کنید که جهان اولیای الهی و ذیل آن‌ها، جهان امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و ذیل آن جهان حاج قاسم سلیمانی است. در چنین جهانی است که حضوری مقابل انسان گشوده می‌شود که به دنبال آن است. آری! آسان نیست، ولی ممکن است. اخیراً  در این رابطه یادداشت‌هایی شده است که یک نمونه از آن تقدیم می‌شود. موفق باشید
اگر این ما هستیم و نحوه تلقی که باید از خود داشته باشیم، آیا این حاج قاسم سلیمانی نبود که در این تاریخ که با انقلاب اسلامی آغاز شد، ما را متوجه تأمّلِ هر چه بیشتر در خود کرد تا معلوم شود چگونه باید بود؟ تا در جهان مدرنی که انسان‌ سختْ از مرگ هراسان است، با حضوری که در نزد خود پیدا می‌کنیم، نه‌تنها مرگ و زندگی برایمان یکسان، بلکه به دنبال مرگی تاریخی هستیم که در این تاریخ از هزار زندگی، حیات‌بخش‌تر است به همان صورتی که حاج قاسم برای دخترش فاطمه نوشت.    
 

36539

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

حرف‌های خانمان ساز (در ستایش راز طلوع بشر جدید) سلام: این اولین پیام من به شماست. دیروز پیش خودم فکر می‌کردم دیگرانی به شما نیاز دارند و آن‌ها به شما پیام می‌دهند اما امروز در میان یک مشت دربدری چند ساله خود را محتاج شما یافتم محتاج یک مشت حرفی که در گوشم گیر کند و پایین نرود نمی‌دانم رازش چیست. می‌توانم این بهم ریختگی را به اتفاقات قبلش ربط بدهم ولی نمی‌خواهم چند سال پیش وقتی یک جمله از کسی می‌شنیدم بهم می‌ریختم آنقدر که از جا می‌پریدم و سر در گم می‌شدم و حواسم از همه‌چیز پرت پرت می‌شد می‌دانید! هیچ‌یک از چیزهایی که دیروز حواسم را پرت می‌کردند زورش به این حرف‌ها نمی‌رسید دائما می‌گوئید که اگر کسی چیزی از این مباحث را فهمیده باشد باید حسرت فهمیدنش را بخورد من هیچ‌گاه از بحث‌هایتان سر در نمی‌آوردم ولی امروز فهمیدم که هیچ‌گاه متوجه منظورتان نشده بودم! امروز حواسم از همه‌چیز پرت پرت بود پیش خودم می‌گفتم من که صدرا نخوانده‌ام و نمی‌خوانم! نه‌تنها صدرا بلکه هیچ کتاب دیگری! گوش‌ دلم را نمی‌دانم بود یا بسته بودم یا بسته شده بود ولی بعد از جلسه امروز غم عالم و بیچارگی در برابر حرف‌هایتان به من می‌گوید که زنده‌ام! و حتی نیازی نمی‌بینم که صدرا بفهمم و بخوانم و لو اینکه بروم و بخوانم می‌دانید چه می‌گویم؟ صدایتان بلندتر و ممتدتر از صدای دیگران در وجودم می‌پیچید! آه کاش می‌توانستم به شما بگویم که از چه چیزهایی! ولی سخن به درازا می‌کشد. ولی ای‌کاش باز هم ولو هفتاد سال ولو بیشتر باز هم بپیچد! نمی‌دانم چرا میان روضه‌ها اشک نمی‌ریزم ولی بین حرف‌های شما ناخودآگاه بر زیر گریه می‌زنم. چند روز پیش متنی زیر شعر فرخزاد درباره یکی از زنان غره نوشتم؛ کسی می‌آید! کسی که مثل هیچ‌کس نیست! [فروغ] گمان کنم این تمنای دل‌ بیچارگان و منتظران و دربدر ماست شاید اگر آن کس بیاید حرفی هم دارد حرفی که مثل هیچ حرف دیگر نیست گمان کنم بشود با این زبان درباره‌ی همه‌چیز و همه‌کس سخن گفت! از بس که همه‌چیز را دست‌مالی می‌کنیم آنقدر که دیگر هیچ‌کس خواهان آن نباش ای‌کاش بیایند چیزها و کسانی که مثل هیچ‌یک از این‌ها که می‌بینیم و می‌شنویم نباشند و برای من حرف‌های شما آنقدر بود که بتوانم روزنه و نور و هوایی ببینم که دوباره استعدادهایم را که نه زندگی‌ام را به من پس بدهد و هرچه بادا باد. خوشحال شدم که امروز حرف‌هایتان را شنیدم خیلی چیزها را بیادم آوردید! باز بقول فروغ: ای آخرین صدای صداها ! در پناه بقول خودتان حضرت حق یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست بنده جناب صدرالمتألهین را صدای بلندِ جان‌هایی می‌دانم که طاقت زندگی‌های عادی را ندارند، ولی مأیوس هم نیستند؛ و این نکته مهمی است برای تأمّل در نیست‌انگاریِ دوران، و در این رابطه نکات مهمی را در سخن خود به میان آوردید که خوب است کاربران محترم به آن نکات توجه فرمایند که چه دغدغه‌هایی، دغدغه‌های پنهانِ امروزینِ ما می‌باشد. ای کاش آن‌هایی که باید می‌شنیدند به جای گفتن و باز گفتن، کمی هم می‌شنیدند. موفق باشید

36475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام مجدد: کتاب سلوک ذیل شخصیت حضرت امام را مطالعه می کنم. سوالی در مورد نگاه وجودی داشتم اینکه، بطور مثال در زمان جنگ، آن ایثار و ازخودگذشتگی، آن ساده زیستی و نداشتن حب دنیا، آن محبت ها و... خود امام زمان هستند که فقط تعین خارجی در بیرون و جسمی ظهور نداشتند اما امام زمان در آن فضا بسیار نزدیک ظهور بودند، اما مثلا در فضای جامعه ی سکولار و مادی زده نسبت به آن فضا، چون ما از امام زمان و انوار آن حضرت دوریم پس ایثار و محبت و... نداریم پس این نگاه که ما محبت و ایثار را با وجود آن حضرت از هم جدا بدانیم درست نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان اندازه که انسان به معارف عالیه و اخلاق فاضله منوّر شود و رعایت احکام شرع را بنماید، به امام زمان «علیه‌السلام» نزدیک است و در جامعه نیز همین قاعده می‌تواند جاری باشد. پس در واقع ما غائب هستیم و نه آن حضرت. موفق باشید

36218

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: درخواست می‌کنم ۱۰ کتاب برتری که در زمینه عرفان نظری و عملی یا سرگذشت عرفا خوانده‌اید و به ماها هم پیشنهاد خواندش را دارید - بویژه کتب مرجع - معرفی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد عرفان نظری اگر رفقا به جای ده‌ها کتاب، از کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» استاد یزدان‌پناه استفاده کنند و سپس وارد کتاب «فصوص الحکم» که مبنای همه عرفان‌های اصیل است، بشوند؛ وارد مسیر درستی نسبت به عرفان شده‌اند و در همین رابطه باید «منازل السائرین» خواجه عبدالله را مدّ نظر آورند و البته این نوع متون طوری است که باید از طریق استاد قابل قبول آموخته شود که در هر دو مورد، شرح‌های استاد یزدان‌پناه مفید خواهد بود. موفق باشید

36127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد معظم و پدر مهربانم: ببخشید در مورد یکی از اساتید علوم قرآن و حدیث در دانشگاه، ما کلاس تفسیر داریم با ایشون در مورد یک موضوعی گفتند که به تفسیر آقای رفسنجانی مراجعه کنید و من به ایشان گفتم که با وجود تفسیر المیزان و تفسیر آیت الله جوادی آملی نیازی به تفسیر ایشان نیست و ایشان گفتند ما از هر کسی می‌توانیم علم یاد بگیریم، پیرو این حدیث پیامبر که فرمودند اطلبوا العلم ولو بالصین، خواستم لطف کنید برای ایشون چگونه توضیح بدهم که آن تفسیر، جایگاهی در بین علمای ما ندارد. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در این مورد مفصل است و هرجا علمِ حقیقی در میان باشد باید به آنجا رجوع کرد حتی اگر آنجا چین باشد و آموزه‌های متعالی امثال لائوتسه. ولی اندیشه‌های آقای هاشمی کاملاً پوزیتیویستی و سطحی است و ساحت قرآن را تا سطح معادلات جهان مدرن تقلیل می‌دهد. به همین جهت انسان‌های سطحی حضور خود را در آن نوشته‌ها احساس می‌کنند. در حالی‌‌که قرآن آمده است ما را بالا ببرد نه آن‌‌که وسیله‌ای باشد برای توجیه علم مدرن که نسبت به ابعاد متعالی انسان در غفلت است و در همین رابطه آیت الله جوادی مکرراً می‌فرمودند دست خود را به قرآن بدهید و بالا روید، نه آن‌که پای قرآن را بگیرید و پایین بکشید. موفق باشید

35970

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: با مطالعه فص شیثی این مطلب را به کاغذ آوردم لطف کنید ببینید درست است: کل ماجرای خلقت: خداوند وجود و حقیقت محض مطلق بود، وجود و حقیقتی که از شدت اطلاق هیچ‌گونه تشخص و تعین و قیدی نداشت، مخفی ترین مخفی ها بود (غیب الغیوب)؛ با اینکه در ذات حقه خود (حقیقت احدی) به جامعیت خود را می‌یافت (جلاء) اما وقتی به جامعیت و وجود مطلق خویش نظر کرد دید وجود مطلقی است که جامع کمالات است و مجموع کمالات وجودی اش در علم او (که عین ذات اوست) خودنمایی کردند و به اصطلاح خواستند خودی را نشان دهند، نور انسان کامل خودنمایی (تجلی) کرد (استجلاء) که مجموع همه کمالات اسماء را داشت به اجمال؛ وقتی همه اسماء خود را در مجموعه اسم الله دیدند خواستند به تفکیک عین ثابته و به تفصیل هم دیده شوند، خداوند به آنها رحم کرد و تک تک به اعیان(حقیقت امکانیه) آنها طلب آنها که وجود بود (خودش) را داد و اینچنین خلقت ظهور کرد و پدید آمد. ممنونم از زحمات بی دریغ شما که یقینا بالاترین جهاد تبیین است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که متذکر نکات خوبی شده‌اید ولی اجازه دهید مباحث مربوط به «فصوص الحکم» را که مباحثی است بیشتر اشراقی و ظرائف خاص خود را دارد؛ در میدان سؤال و جواب نیاوریم. زیرا همان‌طور که می‌دانید این مباحث، خودشان خودشان را برای انسان روشن می‌کند و در همین رابطه به ما فرموده‌اند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید کرد». یعنی به گفته جناب مولوی: «گر نپرسی زودتر کشفت شود». موفق باشید

35955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب وقتتون بخیر: استاد نظر شما درباره کتاب (حکمت تاریخ) آیت الله میرباقری چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان کتاب مذکور نیستم. موفق باشید

نمایش چاپی