باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در روایت داریم این است که میفرمایند: «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ» جهاد زن جهت قرب الی اللّه خوبشوهرداریکردن است و این امتیازی برای مرد نیست، بلکه راه گشودهای است تا زنان در مسیر سلوک الی اللّه راهِ مناسب روح خودشان را داشته باشند. معنایِ «مرد، خدایِ دوم زن است» از این نوع روایات بر نمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حلال دین محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» حلال، و حرامِ دین او حرام است ولی همیشه حکم دین در صورت اضطرار، به مقدار ضرورت با رخصتی که خداوند داده است، مرتفع میگردد مثل وجوب روزه که برای شخص مضطر به اندازهای که مضطر است رفع میگردد. بنابر این توجه شود که این فتوا هم با توجه به قیودی که مطرح کردهاند، استثنا نیست چرا که نفرمودهاند حجاب، کلا حکم خدا نبوده و واجب نمیباشد بلکه وجوب آن باقی است. و همانطور که در جواب سؤال شمارهی 16726 عرض شد شاید یک مورد هم در حال حاضر پیدا نشود که مصداق آن فتوا باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حتماً باید نسبت به تقوای فردی جدّی بود و در زیر سایهی چنین روحیهای به مسائل اجتماعی ورود کرد 2- وقتی اصل را بر رعایت حرام و حلال الهی از یکطرف و رعایت اخلاق از طرف دیگر گذاشتیم، در صحنههایی که در مسیر انقلاب برای ما پیش میآید، میتوانیم مطابق اهداف انقلاب اسلامی موضعگیری کنیم و متذکر افراد باشیم 3- هر دو حرف درست است. در نقد عقاید باطل از ابتدا باید نفی آن عقاید مدّ نظر باشد. ولی در رابطه با ارتباط با افرادی که راه را غلط طی میکنند باید لَیّن بود 4- بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خطبههای توحیدی نهجالبلاغه و سورهی زمر و ابتدای سورهی حدید بسیار مفید خواهند بود 5- بنده هم رویهمرفته همین نظر را دارم منتها آنجایی که دستمان از روحانیِ صاحب اندیشه خالی است، از برادران غیر روحانی باید استفاده کرد. بحمداللّه سؤالات جامعی را مطرح نمودید، نیازی نیست که بنده چیزی به آن بیفزایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه سؤالتان نشدهام. اگر در رابطه با مولوی سؤال دارید مرحوم آیت اللّه حسین طهرانی در کتاب «روح مجرد» نکات مفیدی نسبت به مولوی و محیالدین مطرح کردهاند خوب است که آن کتاب را کاملاً بخوانید، در ضمن در مورد این سؤالتان نیز از آن کتاب استفاده نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند پس از آنکه از طریق پیامبر خود با آن خُلق خوش محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» همهی خوبیهای اسلام را در معرض دید مشرکین قرار داد و بهخوبی حق را برای آنها روشن نمود آنها را مخیّر کرد که یا در عرض چهارماه شهر مکه را ترک کنند، و یا آمادهی مبارزه باشند و این در حالی است که اگر هنوز شبهه و مسئلهای دارند و خواستند در مورد اسلام تحقیق کنند آنها را پناه ده تا کلام الهی را بشنوند و سپس به محل خود برگردند تا خودشان انتخاب کنند (به آیهی 6 سورهی توبه رجوع شود). بنابراین خداوند نمیخواهد آنها را مجبور کند که اسلام آورند، بلکه میخواهد محیطی را که مسلمانان باید به عنوان پایگاه اسلام به صحنه آورند از چنین افرادی که دشمن حق و حقیقتاند پاک گرداند و لذا در نهایت پس از آنهمه اتمام حجت، چهار ماه به آنها فرصت میدهد تا اسلام را انتخاب کنند، یا سرزمین مکه را که حرم الهی است ترک نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت 1؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمتِ «امامت در قرآن» رجوع فرمایید تا إنشاءاللّه دقتهای قرآنی شما نسبت به جایگاه اهل البیت و مقام امامت بیشتر شود تا آنجا که متوجه خواهید شد چرا حضرت ابراهیم«علیهالسلام» در دعای خود تقاضا میکنند به صالحین ملحق شوند. راستی صالحین جز کسانیاند که به تعبیر قرآن از هرگونه آلودگی پاک شدهاند، آنهم به همان معنایی که در آیهی 33 سورهی احزاب متذکر است که به تعبیر علامه طباطبایی اگر دقت کنید آن ارادهای که در آیهی مذکور مطرح است، غیر از ارادهی عمومی است که برای پاککردن همهی انسانها از طریق شریعت اراده فرموده است؟ زیرا میفرماید: خداوند اراده کرده است فقط شما اهلالبیت را از هرگونه رجسی پاک کند. 2- خود قرآن در تبیین آیات الهی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» را مأمور کرده و میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (44/ نحل) ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه به سویشان آمد را تبیین کنی. و لذا مصداقهای زکات در زمان خود رسولاللّه «صلواتاللّهعلیه» مشخص گردیده، میماند که فکر کنیم آیا امروز که منابع تولید تغییر کرده نباید مصداقهای زکات تغییر کند؟ 3- در همان کتاب روشن میشود که ما در کنار اطاعت از خدا، مأمور به اطاعت از رسول خدا و اولیالامر هستیم و مسلّم اولیالامر باید انسانهای معصومی باشند که خداوند ما را به اطاعت از آنها دستور داده است، وگرنه ما را به اطاعت از کسانی دستور داده است که امکان گمراهی ما در آنها هست که مسلّم خدای هدایتگر چنین کاری را نمیکند و از طرفی در قرآن اهلالبیت را به عنوان انسانهای معصوم معرفی نموده است تا ما در فهم قرآن و فهم مصداقهای خمس به آنها رجوع کنیم تا در مدیریت جامعهی اسلامی سرگردان نباشیم. حال اهلالبیت در روایات متعدد، جایگاه خمس را مشخص کردهاند و این به معنای قراردادنِ سهمی برای مدیریت علمی و اجرایی جامعهی اسلامی است و در مباحث فقهی بررسیهای مفصلی در این مورد شده است. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه متوجهاید نسبت حضرت حق با مخلوقات تامّ و تمام است و بنا به ظرفیت امکانی هر مخلوق بر آن مخلوق تجلی فرموده است. ولی در رابطه با نسبت انسانها و مختاربودنِ آنها موضوع چیز دیگری است که هرکس باید بهجای نظر به محدودیت امکانی خود به حقیقت وجودی خود و عینالربط بودن خود نظر کند و تمام تلاش انسانها اعم از امامان معصوم و سایر انسانها بر آن است که نهایت انقطاع از ماسویاللّه و ارتباط با اللّه را در خود به فعلیت برسانند. نگاه ما به اهلالبیت نگاه به انسانهایی است که در این مسیر به بهترین شکل عمل کردهاند و در اینجا دیگر بحث ماهیات مطرح نیست بلکه بحث راههای رجوع به حضرت حق در میان است. موفق باشید