بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36037
متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: استاد آیا با نگاه و تمرکز و صبر مداوم بر بودن خود و حس این بودن این امکان وجود دارد که این خود لامکان به عرصه مکان آید و ظهور کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه حرکات و گفتار اولیای الهی، همه و همه ظهور حقیقت هستی انسان‌ها می باشد که به ظهور آمده. لذا ما در حرکات انسان‌های بزرگی همچون علی«علیه‌السلام» می‌توانیم هستیِ اصیل خود را تجربه کنیم. و از این جهت است که می یابیم چه اندازه آن حضرت و سایر اولیای الهی به ما نزدیکند هرچند ما از آن‌ها دور باشیم، به همان معنایی که جناب سعدی فرمود: «دوست نزدیکتر از من به من است / وین عجب‌تر که من از وی دورم». موفق باشید

36034

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام: استاد شما فرمودید نهی کنیم از دست بوسی، مگر حدیث نداریم دست پدر و مادر و سید و سیده از اولاد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را ببوسیم؟ ممنونم از راهنمایی تون، التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظور چه بوده است. بالاخره به گفته خودتان مواردی که می‌فرمایید، موارد پسندیده‌ای است. آری! معلوم است که نباید از سر چاپلوسی دست افرادی که شأنیت چنین احترامی را ندارند، بوسیده شود. موفق باشید

35993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: ببخشید چند سالی است عطش آموختن و طلب علم در من زیاد شده شده و همین امر باعث شده کتاب های مختلف در موضوعات مختلف معارف مطالعه کنم اما بیشتر باعث گیج شدنم شده. استاد باید این حیرت در این زمینه، چگونه پاسخ بدم که هم برای خودم اثرگذار باشه هم برای اجتماع؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با «معرفت نفس» شروع کنید و از این جهت پیشنهاد می‌شود با سیر مطالعاتی که سایت مطرح کرده است، همراه شوید. https://lobolmizan.ir/page/seyr موفق باشید

35874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: آیا علم ذوقی همان علم حضوری است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توان به همین صورت که می‌فرمایید، موضوع را دنبال کنیم به شرطی که تازه، علم حضوری را به صورت علم حصولی در نیاوریم بلکه به عنوان حضوری که در نزد خود برایمان پیش می‌آید، قلمداد کنیم. موفق باشید

35662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرانقدر: با توجه به جریانات اخیر و هجمه های وارده به هیئت ها و آمرین به معروف، و بیان این مسئله که «جلوی بی‌حجاب ها را نگیرید و بگذارید در هیئت ها بیایند» و اینکه «نمی‌شود به زور مردم را دین دار کرد»، توسط افراد و واعظین بزرگ. سوال بنده این است که در این زمان حساس، طریقه ی صحیح برخورد چیست؟ اینگونه افراد با این بیان و طرز تفکر که بالا ذکر شد، چه جایگاهی دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً عرض شد شأن جلسات عزاداریِ حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» باید حفظ شود و طوری خانم‌ها نباید در این جلسات شرکت کنند که ظاهر آن‌ها هیچ شأنیتی با آن جلسه نداشته باشد. وظیفه دیگر خواهران است که خودشان ورود کنند و به نحوی متذکر این امر به آن افراد باشند و بالاخره یا باید خانم‌های کشف حجاب کرده، حجاب مناسب جلسه را بپذیرند و یا توسط خود خانم‌ها به نحوی عذرشان خوانده شود. زیرا رعایت شئونات جلسه عزاداری، لازم است و نباید کاری کنیم که موجب وهنِ آن جلسات شود. جذب حداکثری هرگز نباید به کوتاه آمدن از مبانی و مناسک بیانجامد و هرگز نباید احکام خدا را کمرنگ کند.  موفق باشید

35653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: من چند وقتی بود که خیلی توی فاز خدا و امام و شهدا بودم ولی الان خیلی ازشون دور شدم الان خیلی راحت به چشم نامحرم نگاه می‌کنم، خیلی راحت فکرای بدی میاد توی ذهنم. ولی نمیتونم کنترلشون کنم و خیلی سر این موضوع اذیت میشم. احساس خیلی بدی نسبت به خودم دارم و اینکه وقتایی که میرم هیئت احساس بشدت بدی دارم بدم از خودم میاد که برای خود امام حسین نمیرم عزاداری. لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه باورهای معنوی ما با پشتوانه‌های معرفتی همراه شود، نه‌تنها احوالات معنوی ضعیف نمی‌شوند بلکه بیش از پیش رشد و وسعت می‌یابند. پیشنهاد ما آن است که با توجه به تأکید روایاتِ مکرر، از موضوع «معرفت نفس» غفلت نشود. موفق باشید

35583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: بنده احساس می‌کنم که نمازهایم قبول نیست، زیرا اگر قبول بود من رو از زشتیها باز می‌داشت، در حالی که یه مدت هست شدم فردی بسیار عصبانی، پرخاشگر، بد اخلاق،بد عنق و... دارای رذیلت های زشت اخلاقی بسیار شدم، تمامی افرادی که منتظر دیدار من بودند، الان ازم متنفر شدند حتی زن و فرزندان خودم. و من این حس دورکشی رو کامل احساس می‌کنم. الان به هیچ عنوان ناامید نیستم از زندگی ولی هرکاری می‌کنم درست نمیشم. با این اوصافی که در من ایجاد شده از آخرتم بیشتر می‌ترسم چون اگر عمل صالحی هم داشته باشم پوچ شده. لطفاً راهکاری به من نشان دهید که از همه نظر درست بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس بالاخره باید به فکر این باشید که نماز بخوانید و برای خواندن نماز، مقدمات توحیدی و روحی آن را با رجوع به شرح حدیث «جنود عقل و جهل » که حضرت امام خمینی تدوین کرده‌اند فراهم نمایید. موفق باشید

35449

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من قریب ۱۰ سال با ی گناه درگیرم و هنوز نتونستم توبه کنم. تصمیم گرفتم برای غلبه بر قوه ی شهویه تمام سال بغیر ازروزهای حرام روزه بگیرم می‌خواستم ببینم این ریاضت کمکم میکنه ترک گناه کنم و مقرب درگاه حضرت حق بشم؟یا با مخاطراتی همراهه؟ بقولی از چاله در نیام بیوفتم تو چاه. ممنونتم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توانید از روزه‌داری در روزهای خاص مثل پنجشنبه اول ماه و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه، بهره‌مند شوید و از آن مهم‌تر سعی در تعمق در معارفی مثل «معرفت نفس» و قرآن را مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید

35434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: بنده برای خودم این رسالت رو تعریف کردم که زیر سایه انقلاب اسلامی و طبق فرمایشات رهبری در رابطه با رسالت هنر در این زمینه سربازی انقلاب رو بکنم با آثارشما هم مرتبطم آیا این فعالیت سربازی انقلاب رو نصیبم می‌کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله. مسلّماً این یکی از راههای مهم برای احیای  ابعاد متعالی شما می‌باشد. موفق باشید

35349

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا انسان با سلام کردن به دیگران مظهر اسم سلام خدا می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و البته بستگی به نیت و حضور ما دارد. موفق باشید

35287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آینده هوش مصنوعی را چگونه ارزیابی می کنید؟ اینکه بگوییم این انسان است که به آن برنامه می دهد و بنابرین آسوده خاطر باشیم که بر ما سیطره نخواهد یافت به نظر دقیق نیست. یکی اینکه برنامه دهندگان معلوم نیست که ملاحظات اخلاقی را رعایت کنند ممکن است برنامه ای بدهند که هوش مصنوعی را بر بشر غالب کند و دیگر اینکه تحت برنامه بودن لزوما امنیت نمی آورد. ممکن است برنامه ای داده شود که قدرت برنامه نویسی برای خود را به هوش مصنوعی بدهد و با توجه به این خودمختاری شاهد تکامل تدریجی هوش مصنوعی توسط خودش و سرانجام مسلط شدن او بر بشر باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مستحضرید موضوع هوش مصنوعی موضوع ساده‌ای نیست. می‌ماند که بالاخره در نظام الهی و با نظر به سنت‌های لایتغیّرِ این نظام، پدیده هوش مصنوعی را باید مدّ نظر قرار داد و متوجه باشیم داده‌هایی که در اختیار آن می‌گذاریم تک‌ساحتی نباشد. موفق باشید

35205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: لطفا فرق بین رکوع و سجده و تفاوت ذکر شریف رب اعلی و رب عظیم را از منظر انفسی بفرمایید. با آرزوی سلامتی حضرت عالی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به قسمت «نماز» که روی سایت هست در بخش «ربوبیت الهی» رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2موفق باشید

35160

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام عبارت«بسیط ااحقیقه کل الشیاء و لیس به شیئ منها ، خدا همه آسیاست اما در عین حال هیچ کدام از آنها نیست »،خدا در مقام ظهور همه اشیاست یا در مقام ذات همه اشیاست ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام ذات، به جامعیتِ همه اشیاء. مانند نور بیرنگ که جامع همه اشیاء است. موفق باشید

37825
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم «شهید رئیسی و عبور از لویاتان» امیرالمومنین (علیه السلام): «آفة الاعمال عجز العمّال» آفت كارها، ناتواني كارگران است. یا می‌فرماید: «بخفض الجناح تنتظم الامور» با افتادگي كارها نظم و ترتيب پيدا مي‌كند. اگر زبان، سخن از ساحت وجود می زند پس تجلی حقیقت است و حقیقت روشنی گاه تاریخی امروز ماست که انتظار ما در امتداد این حقیقت به ظهور منجر خواهد شد و اجر انتظار در سختی و گذران همین تاریخی است که باید در آن حاضر شود و جایگاه خود را در آن بیابد تا در نقش آفرینی جبهه ی حق حاضر باشد و در میان منتظران معنا پیدا کند و گرنه در مقدس ترین مناصب هم که باشد از تاریخ خود بیرون است. سخنی با شهید سید ابراهیم بار دیگر به میان آمد تا بار دیگر زبان به سخن آید و گویی این جان ها هستند که آنگاه که مستعد شنیدن سخنانی از جنس حقیقت می شوند خداوند به سخن می آید و تاریخ را از صدایی پس از صدایی پر می کند. حوادثی است که ما آنرا ایام الله می نامیم و روزهای و ایامی که خداوند به میان بشر آمد و بیعتی دوباره بود میان انسان با خدا در زمین و پاسداشت عهد قدسی بشر امروز و ملاقاتی با ساحت معنوی انسان که نوید و بشارت خبرهایی را برای او به ارمغان آورده است تا انسان را از جمود و تحجر دیروز اش آزاد کند و در فردای گشوده ی انسانی اش حاضر کند و اینبار با سید ابراهیم شاهد ایام الله دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی بودیم و این همواه ای است پس از همواره و این همان بارقه های فتوح قدسی محمدی است که خدا در تاریخ با رسول اش محمد (صلی الله علیه و آله) در میان کذاشت و حال مائیم و این فتوحات و این گشودگی ساحت معنایی انقلاب اسلامی که به سوی ما آمده است تا ما را در برگیرد و بایست ما از آن استقبال کنیم و خود را در آن معنا ببخشیم و گرنه همراه با تاریخ جامعه مدنی و مناسبات بورژوایی اش به انزوای تاریک سرد آبسوردیسم و مناسبات تنگ سکولار و گسیختگی آرمان لیبرالی تاریخ غرب خاموش و بی صدا افسرده و بی رمق زمین خواهیم خورد. شهید سید ابراهیم درست در نقطه ی بریدگی آدم از جامعه ی مدنی به سراغ مان آمد تا وجه دیگر از انس و ارتباط را به سیاست برگرداند که سیاست تاریخ پس فردایی ماست و انسان دگر باره خود را در عین انسانیت و دیانت دچار سیاست می یابد اما سیاستی برای فتح و گشودگی روشنی گاه های فرداهای پیش رو و پشت کردن به گذشته ی بی اخلاقی مناسبات سیاسی فرهنگ زده ی غرب که آدمی را صورت خیالی معادله های قدرت و ثروت خود می بیند و اگر انسان را در صحنه می آورد برای تمتع بهره ی سیاسی و قدرت خودش می باشد. شهید سید ابراهیم ما را از لویاتان با تمام لوازمش عبور داد و انسان را بار دیگر در تاریخ فردایش شریک کرد و برای او افقی از حضور در سیاست را معنا بخشید یک ارتباط دو سویه که خود را خادمی برای حضور تاریخی انسان در نسبت با زندگی فردایی اش می دانست و انسان را فرصتی برای تحول بخشی و میدان داری دولت ها و این یعنی عبور از لویاتان با همه ی لوازمش. شهید سید ابراهیم الگوی رابطه ی قدرت با طبقه را بهم زد و طبقه را برداشت و دولت را برساخت قدسی انسان هایی کرد که می خواهند برای تاریخ فردای پر شکوه شان نقش آفرین باشند و این یعنی بهم زدن الگوی لویاتان که از لوازم تفکر لیبرال و سکولار غرب بود و انسان برای قدرت بایست در میدان سیاست بجنگد و اگر می خواهد باقی باشد باید همچون سیاسیون مشهور دنیا طلب و دنیا زده شود و گرنه جایگاه اجتماعی اش تضعیف خواهد شد. اما ما با انقلاب اسلامی و طرح جمهوری اسلامی یک نگاه و منظر دیگر را با خود به نمایش گذاشتیم که اکر با زبان وجودی به تبیین آن نپردازیم قطعا جفا کردیم. شهید سید ابراهیم تحقق عینی مردم در بستر سیاست در افق گشوده ی معنویت تاریخ است. شهید سید ابراهیم ظهور و تجلی اراده ی بشری است که از سیاست زمانه ی جهانی خسته شده و به دنبال حقیقت خودش در میدانی می گردد که بازیگر واقعیت باشد نه بازیگر فریب وعده ها و قول های سیاسیون و این آن هویت بخشیی بود که ما با شیهد سید ابراهیم به تاریخ بازگردانیم و حفظ آن به میان آورن زبان حقیقت است تا گوش ها و جان های آماده را به این سخن بنوازیم و آماده ی فرداهای پیش رو کنیم. ابتدا باید بدانیم با شهادت سید ابراهیم چه بر ما گذشته و چه چیز به ما رو آورده تا بتوانیم باب سخن را باز کنیم. (نمی‌دانم شاید به عقیده ی بنده در این چهل روز از شهادت سید عزیز نتوانستیم از آنچه که با این شهادت به ما رو آورد سخن بکوییم و با دوستان صحبت کنیم و گرنه شاهد این همه بد اخلاقی ها و سردرگمی ها و تحیرات در میدان سیاست امروز در میان حامیان کاندیدها نبودیم! احساس می کنم این دعواها به خاطر آنی است که نمی دانیم چه شده و چه بر ما آمده و ما در چه زیست جدیدی از عالم سیاست قرار گرفتیم و چه زبان و زمانی به ما رو آورده است تا بجای آنکه گرفتار دعواهای لفظی باشیم و خود را در درگیری های سیاست زده معطل کنیم به استقبال حقیقتی می رفتیم که تحفه ی الهی بود که خدا با سید ابراهیم به ما داد. آری گویی هنوز ما خودمان را با آن نفحات ایامی که وعده هایش را پیر انقلاب و مرشد به حق اش داده اند نا آشناییم و در انتظار به سر نمی بریم! آری، ما در انتظار به سر نمی بریم و گرنه منتظر را با حقیقت در هر ساحتی از صحنه های تاریخ اش مواجهه ای است از جنس حقیقت و از جنس حضوری بعد از حضور) بگذریم، به هر حال آنچه امروز بیش از گذشته ما را امیدوار می کند طلوع و شروق انوار انسانی است که از دل جمهوری اسلامی ایران برخواسته و پشت به تاریخ اتانومی و خود بیگنگی بشر خودش را در ذیل حکومت الهی نقش آفرین و بازیگر میدان حقیقت می یابد و این صدای خدا در تاریخ پیچیده شده و گوش آدمی آن را شنیده است و یقظه ی آدم رخ داده و ما باید متناسب با این آدم و این تاریخ و این زمانه با او سخن بگوییم و اگر کمتراز این با بشر جرف بزنیم ظلمی است که هم به خود داشتیم و هم به او زیرا استعدادی به میان آمده است که آدمی فهم سخنان متعالی را با این رخدادها کسب کرده است و تصدیق می کند که امروزمان دیروز نیست و فردای مان باید بس روشن تر از امروز باشد. این سخن را اگر جبهه ی انقلاب همراه با رهبری در همان روز شهادت آقا سید ابراهیم اگر دریافته بود ما امروز بسی راحت تر در نسبت با کاندیدایی که باید برای فرداهای تاریخی جهموری اسلامی همراهی کنیم همراهی می کردیم به نظر می رسد باید گفت و باز باید گفت تا خودمان را در حضور آن ساحتی که رهبری از آن می گوید و با این شهادت این شهیدان برای مان منکشف می شود و رخ می نمایاند پیدا کنیم و باز هم باید منتظر بود و به گفت نشست و از این حقیقت امروزنمان دم زد و گفت تا تمام ساحت هایمان را در بر بگیرد و ما را از این تحیر به در آورد تا سلوک همگانی مان شود و این می شود اگر گوش هایمان را به سمت سخنان حقیقی بگشایمم و با خود عهد کنیم تا زبانمان زبان گفت حقیقت شود و چشم هایمان نظرگاه افق های حقیقی باشد به خدا می شود آنچنان که در دفاع مقدس رخ داد و جوانان بسیجی مان را از حجاب غلیظ و عمیق و گناه آلود پهلوی نجات بخشید امروز هم جوانی که خسته و نا امید از گناهان امروز خویش است بداند جایی که می تواند خود را از چنگال گناهان عالم و عصر غفلت مدرن نجات بدهد و برهاند دامن قدسی انقلاب اسلامی است و آن اراده ای که در او بایست پدید آید تا چان و قلب اش منظرگاه عالم عهد قدسی شود تا خطورات گناه نتواند اهوای نفسانی اش را و امیال حیوانی اش برانگیزاند این خیمه ی انقلاب اسلامی است که توان آن را دارد تا این جوان را به یک سالک عاشق و عارفی شب زنده دار در میدان فتوحات معنوی و لیله اقدری اش برساند اما عمده حاضر شدن و گشودن سینه ای است که قلب اش را نور این حقیقت در بر گیرد و صدای حق در این تاریخ به گوشش برسد ولو گناهان گذشته اش معادل گناه جن و انس باشد! در این زمینه بحث بیش از این است که بر قلم آمد اما احساس می‌کنم در مسیر راه حقیقت بقیه را خود راه بگویدمان که چون باید بود. التماس دعا و عذر خواهم بابت تصدیع وقت شریف استاد و مخاطبین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله نویسنده متن فوق نکات بسی ارزشمندی را با ما در میان گذاشته‌اند در راستای حضور تاریخیِ رخداد شهادت آیت الله رئیسی. و اینکه ما می توانیم معنای حضور در میدان سیاست را با روحی جدید درک کنیم. و از آن طرف ایشان به خوبی متذکر می‌شوند که چگونه اگر حتی افراد متدین به انقلاب متوجه تاریخ خود نباشند و آینده‌ای که انقلاب اسلامی پیش آورده، چگونه نمی‌توانند مفتخر به عالی‌ترین انتخاب شوند که آن، مواجهه با حقیقت است در دل یک تاریخ. بیش از این‌که بنده بخواهم سخن بگویم متن آن عزیز با ما حرف‌ها دارد. تنها تقاضای بنده از نویسنده این نکات ارزشمند آن است که پس از نوشتن، سعی بفرمایند با ویرایش خود، متن را برای فهمِ خواننده آماده‌تر نمایند به جهت آن‌که نقص‌هایی در نوشتن پیش آمده است. موفق باشید          

37760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سوال۱: با سلام خدمت شما بنده پانزده سالمه و سال پیش به کلاس زبان می‌رفتم و با یک استاد آقای سی و خرده ای ساله آشنا شدم و بهش علاقمند شدم و تا الان یک سال میگذره اون رو حضوری ندیدم اما پیج و پروفایلش رو دنبال کردم و حسی که بهش داشتم رو هنوز دارم و فکر می‌کنم به دلیل شنیدن موسیقی های رمانتیک و خیال پردازی با اون باشه می‌خوام یک راه حل بدین که من احساسم بهش از بین بره در کنار دیدن اون بعد از یک سال که آرزوی منه، با هم بریم کلاس و چیزای عادی چون در کنارش کلا خوش می گذره سوال۲: من به موسیقی خیلی علاقه دارم و از زیان هاش هم آگاهم اما نه می‌خوام و نه میشه که اون رو کنار بزارم. شما چه پیشنهادی برای ترک موسیقی دارین؟ سوال ۳: آیا با کلاس موسیقی (گیتار) موافقین؟ چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که روی سایت هست، مطالعه فرمایید. ۲. هر اندازه در معارف توحیدی بخصوص معرفت نفس، بیشتر ورود نمایید آن نحوه سیطره علاقه به موسیقی که همراه با نحوه‌ای از توهم می‌گردد؛ تضعیف می‌شود. ۳. مخالف موسیقی نیستم، ولی درک چندانی از آن ندارم و شاید این، به ذوق شخصی بنده مربوط باشد. موفق باشید 

37482
متن پرسش

در صبحدم بارانی بهار و اردیبهشت برای معلمی می‌نویسم که واسطه لطف الهی برای جانهای ما شد. سلام و ارادتم تقدیم به شما استاد عزیز بضاعت اندک من برای تقدیم به روح مهربان شما، همین قطره‌های زلال اشکی است که در بین الطلوعین تاریخ در غربتِ غیبت امامان از چشمهای منتظرم جاری است. رهبر انقلاب در جواب جوانی که از میانه جمعیت فریاد زد دوستت داریم فرمودند خوش‌ به حالتون که اگه منو دوست دارید، میشه منو ببینید من شما را دوست دارم و نمی‌تونم ببینم. من در گوشه تنهاییم بارها این جمله را شنیدم و خود را مخاطب آن دیدم و با عشق او که تنها از قاب رسانه ها صورتش را و در ملکوت عالم حقیقتش را دیده‌ام اشک ریختم و به عشق او زندگی‌ام را صرف اسلام ِ انقلابی و انقلاب اسلامی کردم چرخ جهان با ولایت می‌گردد و ما که به عشق روح الله نفس می‌کشیم همه، همیشه دلتنگ هم هستیم اگر از من بپرسند مهمترین ویژگی رهبر انقلاب چیست قطعا خواهم گفت «عشق به خمینی» و ارادت شما استاد عزیز به روح الله قلب ما را به هم گره زد بارها در جلسات فرمودید، حس می‌کنید چقدر باهمید؟ آری استاد عزیز وسعت عشق روح الله با قلب ما کاری کرد که باکری و خرازی و متوسلیان تا کودکان و زنان غزه تا دانشجویان آمریکایی دردمند از احوال غزه را در عالَم انقلاب اسلامی ببینیم و بیش از هرکس نسبت به بچه‌های دغدغه مند انقلاب با وجود تمام اختلاف سلوک و سلیقه‌ها احساس برادری و یگانگی کنیم و به لطف الهی شما استاد عزیزم در گشودن این منظر واسطه لطف الهی بودید این پرسش را با نام مستعار نوشتم تا بتوانم چند جمله از احوال واقعی قلبم را بیان کنم و این اشکهای از سر شوق و درد و شُکر را تقدیم روح مهربانتان کنم. الحمدلله علی جمیع نعمه و آلائه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیای الهی و از همه مهم‌تر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌واله» به ما از آینده و از حضوری خبر دادند که انسان‌ها یگانگی خاصی را نسبت به همدیگر احساس می‌کنند که نماد آن حضور، تا آن‌جایی خواهد بود که به تعبیر روایات، گرگ و میش در یک آخور با همدیگر غذا می‌خورند که مثالی باشد تا بفهمیم چگونه دوگانگی‌های همچنانی هم جای خود را به یگانگی می‌دهد چه رسد به یگانگی‌ها که ریشه در فطرت دارد.
سلام بر اشک‌هایی که از آن گزارش دادید تا معلوم شود مسافر کدام روزگارید. سلام بر اینهمه یگانگی و دل‌تنگی از همدیگر. آیا از خود پرسیده‌ایم چه نسبتی بین حضرت زهرای مرضیه «سلام‌‌الله‌علیها» و جناب سلمان بوده که حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» به جناب سلمان گِله می کنند چرا به ایشان کمتر سر زده؟ چه نسبتی بین این دو بزرگوار در میان است که از نظر جنسیتی نامحرمند، ولی از نظر انسانی این اندازه یگانه‌اند؟ آیا این همان حضور ذیل اسلام عزیز نبود؟ 
سلام بر یگانگی قلب‌ها بین ما و کودکان غزه و دانشجویان ضد رژیم صهیونیستی آمریکا. یعنی سلام بر زندگی، زیر سایه دوستی‌ها که حقیقتاً اگر جان گرگان و سگانِ انسان‌نما از هم جدا هست و در این جدایی به حکم «لا یموت و لا یحیی» بین مرگ و زندگی دست و پا می‌زنند «متحد جان‌های مردان خداست»، و در این یگانگی «در عین حفظ حریم‌ها» نسبت به هم چه ایثارها دارند. آیا جز این است که خداوند ما را برای این نوع حضور خلق کرده؟ چرا آن را با ایجاد هرچه بیشتر دوستی‌ها و تواضع‌ها و ایثارها، پاس نداریم؟ موفق باشید    
 

37450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در متن زیر شهید مطهری مخالف نظریه وحدت وجود عرفاست. مگر شهید مطهری مخالف عرفان بود؟ با تشکر! «ما ، درباره نظريه عرفا كه در متن منظومه طرح نشده بحثي نمي‌‏كنيم. لازمه‏ نظريه عرفا اينست كه هيچگونه كثرتي در متن واقعيت نباشد، از نظر فلاسفه‏ اين نظر قابل قبول نيست، زيرا همانطور كه بالبداهه مي‏‌دانيم «واقعيتي هست‏» و جهان بر خلاف نظر سوفسطاييان پوچ اندر پوچ نيست، مي‌‏دانيم واقعيت‏ داراي نوعي كثرت است و ماهيات گوناگون به تبع وجود موجودند و اين‏ ماهيات عين يكديگر نمي‏‌باشند و ممكن نيست وجودي كه هيچ نوع كثرتي در او نيست منشأ انتزاع ماهيات گوناگون باشد.» شرح منظومه ۱ صفحه ۴۸

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نوع «وحدت وجود» که امثال شهید مطهری نپذیرفته‌اند، غیر از «وحدت وجودی» است که حضرت امام و جناب ملاصدرا تحت عنوان «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» مطرح می‌کنند. موفق باشید

37250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و ارادت به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. استاد وقتی در تمام دعاهای ماه مبارک رمضان سیر می‌کنیم عمده از خداوند می‌خواهیم که حج بیت الحرامی که المبرور حجهم و المشکور سعیهم و المغفور ذنوبهم نصیبمون فرماید. یا در جایی دیگه از خداوند می‌خواهیم أن تجعل لی فی علمی هذا الی بیتک الحرام سبیلا... قتلا فی سبیلک. تقریبا در تمام دعاهای ماه مبارک مسئله حج خیلی مطرح شده، مگه در ظاهر و باطن حج چه اسراری یا چه تحولاتی در شدن بندگان بوجود میاد که از خدا در تمام لحظات ماه مبارک و مخصوصا تقدیرات شب قدر مسئله حج مقبول رو می‌خواهیم؟ آیا این نشان دهنده قدر و اندازه حقیقی ماست و برای امام عصر علیه السلام هم همین تقدیر هست چون مخاطب اصلی و اولی ادعیه حضرات معصومین علیهم السلام هستند و ایشان شیوه دعا کردن رو به ما میگن؟ استاد آیا این نشون دهنده روشن کردن افق توحیدی همه انسان ها نیست؟ استاد یک سوال دیگه دارم اینکه از صبح تا شب ماه مبارک قلبم آشوبه و همش دلتنگ امام زمانم علیه السلام، دلم پیش مردم غزه است. همش دلم میخواد گریه کنم، بعضی مواقع با خودم میگم کاش می‌شد طی الارض کنم و برم کمکشون، (آخه من یک خانوم جوانم)، اصلا میل خوردن حتی افطاری هم ندارم. غذا از گلوم پایین نمیره، همش فکر می‌کنم خیلی بی فایده هستم برای انقلاب اسلامی و ظهور و فرج مولا (مخصوصا وقتی تلاش شما و استاد پناهیان و استاد شجاعی و رهبر عزیزمون و خیلی از شهدا و اساتید دیگه مثل حاج قاسم عزیز رو می‌بینم) از خودم بدم میاد. چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده نیز در همین نظر هستم که بحث طلبِ خانه توحید برای حضور بیشتر در فضای توحیدی است. ۲. آری! همان‌طور که ذیل سؤال شماره 37244 عرض شد حقیقتاً امروز نمی‌توانیم بدون توجه به آنچه در غزه می‌گذرد حضوری قابل پذیرش برای خود احساس کنیم. امید است خداوند بهترین تقدیرات برای مردم غزه و برای ما نسبت به مردم غزه مقدّر کند حتی به قیمت شهادت. موفق باشید

37180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: پیرو سوال ۳۷۱۵۵، لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. اگر همه ی اسما در همه انسانها بالفعل نمی شود، اگر در فردی یک اسم بالفعل شود هم رتبه با بعضی ازملائکه یا پایین تر از ملائکه ای که حامل اسامی بیشتری هستند می شود؟ ۲. قبلا شنیدم که اجنه به لحاظ عقلی پایین تر از انسان هستند (درسته؟) در اسما چگونه اند؟ یعنی آنها چند اسم را می توانند بالفعل کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! این ظرفیت بالقوه انسان است که می‌تواند تا مرز بالفعل‌شدن و انتخاب‌کردن نسبت به همه اسماء جلو رود و آن کس که به بعضی از اسماء منوّر شود، به همان اندازه به فرشته‌ای که منوّر به آن اسماء است نزدیک می‌گردد در حالی‌که ظرفیت انسانیِ انسان‌ها تا نزدیکی به انسان کامل که حامل همه اسماء است، وسعت دارد و در آن صورت است که احساس می‌کند در صراط مستقیم است. ۲. همین‌طور است و مسلّم اجنه نسبت به اسمای الهی بی‌نصیب نیستند، ولی چگونه؟ والله اعلم. در رابطه با اسماء، کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C می‌تواند راه‌گشا باشد بخصوص که در ماه رمضان برای انس با دعای عزیزالقدر سحرهای ماه رمضان ما با اسمای حسنای الهی با حضرت ربّ العالمین مرتبط می‌شویم و کتاب مذکور سعی کرده قدمی در شرح کتاب حضرت امام خمینی (ره) در رابطه با «شرح دعای سحر» بردارد. موفق باشید

37168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و درود و ادب و احترام: تفسیر و شرح دعای فرج و سلامتی امام زمان و ندبه رو در کدوم مباحث شما کامل توضیح دادید؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به مباحث «بصیرت و انتظار فرج»، این مائیم و میدان گشوده انسان کامل. در کتاب «دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی» می‌توان در این مورد اندیشید و اندیشه را جلو و جلوتر برد. موفق باشید 

37157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: راستش من چند وقتی هست سوالات متعددی ذهنم رو درگیر کرده؛ اینکه چطور میشه آخرت و دنیا رو با هم توازن برقرار کرد، من وقتی به کلاس های معرفتی و تذکرات مذهبی می‌پردازم واقعا نسبت به دنیا و زندگی ام بی رغبت میشم یه جورایی دچار نا امیدی و بیهودگی دنیا میشم و اصلا دلم نمیخواد دیگه زنده باشم - نمیدونم کجای کارم ایراد داره؟ اصلا دیگه شوقی برای زندگی زناشویی، رسیدن به خونه و زندگی ندارم برام سواله که حضرت علی (ع) که می‌فرمایند: جوری زندگی کنید که انگار تا لحظه ای دیگر می‌میرید و آماده مرگ باشید و طوری زندگی کنید که انگار ۱۰۰ ساله دیگه قراره روی دنیا باشید. چطور میشه این دو رو با هم جمع کرد که دچار نا امیدی، سرخوردگی و افسردگی نشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، حضور فعّال در زندگی است و معنابخشیدن به خود در این فضا که موجب می‌شود تا دنیا و آخرت جمع شوند. زیرا فرار از زندگی، فرار از وسعت ابدی است که ما در ذات خود دارا هستیم. موفق باشید

37010

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. خرید چادر از فروشگاهی که در ایتا و اینستا مطلب میذاره و برای تبلیغ چادر از مدلی استفاده میکنه که آرایش کرده یا چادرهاش تبلیغ نوعی تبرج، جلوه گری یا دنیا گرایی هست به نظرم از لحاظ شرعی اشکال داره چون همین صرف خرید من نوعی هم باعث رونق اونجا میشه و روز قیامت که روز جمع هست اثر عمل من نوعی در جامعه مشخص میشه. نظرتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر چنین است که می‌فرمایید، باید احتیاط کرد و یا به آن‌ها تذکر داد که منشأ تبرج نباشند. موفق باشید

36989
متن پرسش

سلام استاد گرانقدر: نسیمی وزیدن گرفت و گفت روز جمعه را دست کم نگیر که روز ظهور است، اندیشیدم شاید اینکه ظهور امام زمان در روز است و نه در شب یعنی خلوت و عزلتت را داشته باش ولی در مردم و نه حتی با مردم: «کن فی الناس و لا تکن معهم» در درون قلبهای مردم باش و آنجا سیر و سلوک کن و حتی به بودن کنارشان بسنده نکن، امام ما امام روز است و ظهورش هم در روز و اجتماع است. و جمعه چونکه سید الایام است و مقام جمع تمام ایام هفته است و نه فرد است و نه زوج، هم فرد است و هم زوج! اجمالی است که کل هفته تفصیلش است. عید توحید بندگی. جمعه روز جمع است، تفکر مکتبی امام زمان هم در روز- سلوک اجتماعی- و در جمعه اتفاق می‌افتد و نه آن امام زمان ذهنی! ما به نور حقانی امام در روز جمعه باید مقام جمع الجمعی خود را ظهور بدهیم با حضور تاریخی‌مان در دعای ندبه در نماز جمعه و تمدن سازی کنیم با نور معنویت و عقلانیت، صدرایی و محی الدینی ذیل شخصیت نورانی امام خمینی (ره) که همان نور امام زمان است به نازله ولی نازله ای که دارد عالم را می‌گیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد میقات و وعده‌گاه ظهور انسان کامل، نکته همانی است که مطرح فرمودید که آن میقاتِ جمعه است که میقات مقام جمع‌الجمعیِ حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌باشد و آن‌هایی که جمعه دارند در نسبت با آن حضرت قرار می‌گیرند. یعنی آن‌هایی که از کثرت‌ها به سوی وحدت حاضرند و خود را در «وجود» احساس می‌کنند و نسبت وجود خود را با حقیقت درک کرده‌اند و در این حضور و وارستگی وارد وادی «انتظار» شده‌اند. موفق باشید.

36898

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«الهی اگر بخواهم شرمسارم، و اگر نخواهم گرفتار» سلام حاج آقا. تصور کنید پدر یا مادری بچه سه چهار ساله خودشان را به خاطر شیطنت هایش اینقدر کتک بزنند که استخوان هایش بشکند. نسبت من با خدا تقریباً اینگونه است. در این ده دوازده ساله اخیر اینقدر تحت فشارها و انواع بلاها به در و دیوار و زمین و آسمان کوبیده شده ام که استخوان هایم خرد شده اند و دیگر توان هیچ تصمیم و کار بزرگی ندارم. هر چه بگویند فلان کار را بکن نمی توانم. بر اثر خشم و غضبی که بر من رانده شد دیگر چندان امیدی به رحمت و رأفت الهی برایم باقی نمانده و آنچنان قلبم و استخوان های شخصیتم شکست برداشته که یارای هیچ کاری ندارم. تنها شده ام. نزد دوستان و دشمنان خدا آبرویم رفته. پرده ها کنار رفته. توفیقات زیادی ازم سلب شده و...در حیرتم که چرا خداوند از من راضی نمی شود؟ تا به کی «لک العتبی حتی ترضی»؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم / سرزنش‌ها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور». باید متوجه آن نوع حضور باشیم که: «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید

36892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: اسعد الله ایامکم. منظور جناب سعدی در غزل ۵۶ که سه بیت از آن را در ادامه آوردم، چیست؟ با عنایت به کلام ائمه در مورد جبر و اختیار و موثر بودن انتخاب انسان در سرنوشت او، ابیات زیر را چگونه با ادبیات دینی، عرفانی می توان توضیح داد؟ و این که آیا این نوع نگاه سعدی اساسا صحیح است؟ زهدت به چه کار آید، گر راندهٔ درگاهی؟ / کفرت چه زیان دارد، گر نیک سرانجامی / بیچارهٔ توفیقند، هم صالح و هم طالح / درماندهٔ تقدیرند، هم عارف و هم عامی / جهدت نکند آزاد، ای صید که در بندی / سودت نکند پرواز، ای مرغ که در دامی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر بیچاره توفیقند، هم صالح و هم طالح، پس باید در صداقت خود نسبت به توجه به او که عین حقیقت است، زمینه توفیق فراهم شود. در آن صورت کافر هم که باشی در کنار حاج قاسم، راه را یافته‌ای وگرنه با زُهد و متوقف‌شدن در ظاهر دین کاری حاصل نمی‌شود. باید به سوی حقیقت پر کشید و تازه در این مسیر است که عبادات، معنای خود را می‌یابند و می‌فهمیم خداوند چه تقدیری را برای ما مقدّر کرده است. مثل آن است که اگر امروز انسان‌ها متوجه تقدیر الهی که قرنِ نابودی ابرقدرت‌هااست نباشند، مقدسان احمقی هستند که حضرت روح الله از شرّ آن‌ها به خدا پناه می برد. موفق باشید

نمایش چاپی