بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: وقت بخیر. ببخشید به چه دلیل توی خیلی از نمازهایی که میخونم توجهی به این ندارم که دارم با خدا حرف می‌زنم و همینطور خدایی توی اون نماز من حضور نداره؟ یجورایی واسه اینکه فقط رفع تکلیف کنم نماز میخونم. لطفا راهنمایی کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود رهنمودهای کتاب «آداب الصلواه» از حضرت امام خمینی را دنبال بفرمایید. شرح صوتی آن کتاب روی سایت هست. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8  موفق باشید

35359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: خانمی ۲۵ ساله هستم، سابقا علاقه و پیگیر مباحث فلسفی و... بودم ولی از جایی به بعد اشتیاقی نداشتم و در حال حاضر حتی فهمش هم واسم دشواره... مسئله اینه که تقریبا در تمام دروس به همچین حالتی رسیدم. هیچ بحثی جذابیتی نداره و به نوعی تکرار برخوردم. بیشتر تمایل دارم جای دانستن، بیابم! از توصیفات دیگران خسته و دنبال پیمودن راه خودم هستم. از شما تقاضا دارم راهنمایی بفرمایید اولا این حالت بد یا نقص است و باید فکر رفعش باشم؟ و دوما چطور باید محقق بشه؟ انگار سدی بین خودم و مناجات می‌بینم که نمیدونم چیه. اشتیاقی به چیزی ندارم، در راهی هم که ادعای طلبس رو دارم سستم. پ.ن: غرب شناسی، خویشتن پنهان، برخی کتب ائمه شناسی، هدف حیات، ادب خیال، مقداری از از برهان تا عرفان و.... رو از شما مطالعه و مباحثه کردم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در دو جلسه اخیر در رابطه با «راز نیست‌انگاری»  شده استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13805.
آری! به حضوری دیگر باید فکر کرد. بررسی کنید به نظر می‌آید خوب است به ۱۲ جلسه اخیر مباحث  «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» نظری بیندازید زیرا با نظر به همین روحیه‌ای که برای رفقا پیش آمده، عرایضی مطرح شده. https://eitaa.com/soha_sima/1871. در ضمن مباحثی که اخیراً در رابطه با سوره‌های «اللیل و الضحی و انشراح» شده است رویهمرفته مخاطب جلسات، امثال حضرتعالی می‌باشند. موفق باشید

 

35325

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر خدمت شما: من بار ها و بارها برام اتفاق افتاده که توی خواب تشهد یا سلام و یا بقیه قسمت های نماز رو خوندم و با صدای خودم بیدار شدم از خواب به نظرتون نشانه چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله خیر است ولی بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

38226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: طبق تفسیر سوره ی يوسف تان چرا قرآن گفته «و شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أهلِها» و نگفته «و قالَ شاهِدٌ مِنْ أهلِها»؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنی شهادت، نوعی گفتن است. موفق باشید

38054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در مورد کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی، اگر بخواهیم ترازی را در این رویه یعنی متوجه شدن به «وجود» که حاصل اسماء الله باشد و مبرا و منزه از جعلیات، الگوهای تبلیغاتی و تفسیر به رای، اهل کتاب و اساطیر الاولین باشد کتاب کلمات مکنونه از فیض کاشانی بسیار مناسب است، کتاب کلمات مکنونه فیض کاشانی علاوه بر آنکه یک متن کامل از هر جهت محسوب می شود یک منبع دائمی برای متوجه شدن به "«وجود» از طریق صدا و مشهودات است. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. در کتاب «کلمات مکنونه» جناب فیض کاشانی ما با اشارات ارزشمندی روبه‌رو هستیم. موفق باشید

38035

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوارم: ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب نقل می‌کند که روزی عباس عموی پیامبر(ص) نزد علی بن ابی طالب آمد و به ایشان گفت من عموی پیامبرم لذا میراث او- که چیزی جز دلدل و شمیشرش ذوالفقار و زره و عمامه‌اش نیست – به من می‌رسد. حضرت علی(ع) فرمود: میراث انبیاء به اوصیاء آنان می‌رسد نه به دیگران، حتی فرزندانشان. استاد جان، این فرموده امیرالمؤمنین شبیه به صحبت ابوبکر نیست که گفت: انبیاء ارث باقی نمی گذارند برای فرزندان خود و در آنجا حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام، این حدیث رو رد کردند و ادله قرآنی حضرت زهرا آوردند؟ متشکر از لطفتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میراثی که در راستای ادامه راه «موصی علیه» هست غیر از میراث عادی است. آری! شمشیر و زره مربوط به کسی است که بناست راه آن حضرت را ادامه ‌دهد. ولی ماترکِ عادی مربوط به ورثه است همان‌طور که کتاب‌های فرد متوفی به فرزند عالِم او می‌رسد و یا شمشیر او به فرزند ذکور او می‌رسد. البته در این مورد بحث‌های خاصش مطرح بوده است. موفق باشید

37895

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید خواهشا این سوال را برای راهنمایی جواب بدهید. در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی فرمودید باید با کتاب و اندیشه های ایشون آشنا بشیم. در کتاب های شما کدام کتاب ها را مطالعه کنیم تا این ارتباط سریع تر برقرار شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و سپس با برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دو با مبانی صدرائی حضرت امام که آشنا شدید، ان‌شاءالله کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» که شرح کتاب «شرح دعای سحر» حضرت امام خمینی است برایتان آشنا می‌شود تا رسیدن به کتاب «مصباح الهدایه» و شرح آن که روی سایت هست. موفق باشید

37827

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: این روزها ذهن این بنده ی حقیر بین دو موضوع درگیر شده، یکی توحید افعالی خداوند متعال و ربوبیت الهی و اینکه خداوند هر کسی را که بخواهد حکومت و حاکمیت می‌بخشد و... و دیگری انتخابات و رای مردم و انتخاب رئیس جمهور و رقم زدن آینده ی مدیریت کشور در حالی که اگر جبهه ی انقلاب نتوانند اقدام انقلابی انجام دهند، احتمال شکست خوردن برای این جبهه و روی کار آمدن جبهه‌ی اصلاح طلب بسیار زیاد است. در هر صورت آیا باید بتوانیم بعد از شکست، خود را راضی به قضای الهی بدانیم و یا خود را بابت کم کاری های خودمان سرزنش کنیم همچنان که در جنگ احد گروهی از سپاه اسلام بابت ترک فعل سرزنش گردید. اتحادی که در جبهه‌ی مقابل نظام مشاهده می‌شود باعث تاسف است در حالی که چشم تمام دنیا و خصوصا نیروهای مقاومت در کل منطقه به ایران دوخته شده و از ایران و ایرانی انتظار اقدام انقلابی و استکبار ستیزی دارند. لطفا در این خصوص (جمع بین ربوبیت الهی، توحید افعالی، سرنوشت ملت در دست انتخابات مردم) راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر آنچه در عالَم واقع می‌شود تکویناً از اراده الهی خارج نیست. ولی این بدین معنا نمی‌باشد که خداوند اختیار را از انسان‌ها سلب کند. در حالی‌که خود او بنا دارد تا انسان‌ها با اختیار خود جایگاه و شخصیت خود را معلوم کنند ولی همه‌چیز در راستای حضور هرچه بیشتر اراده الهی جلو می‌رود و این‌جا است که حتی سقیفه، مانع حضور نهایی‌ترین انسان یعنی حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» نشد. در مورد مسائل اخیر  عرایضی تحت عنوان «کدام رئیس جمهور، کدام آینده» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

37269
متن پرسش

با سلام و عرض پوزش خدمت استاد طاهرزاده. زمانی در مواجهه با برخی از اندیشه ها، این مطالب و جمع بندی ها مطرح می شد. نظر مبارک استاد را مسألت دارم. عنوان: «تفکر تاریخی چیست و متفکر تاریخ ما کیست؟» هر تاریخ و زمانه ای را «عقل» خاصی در بر می گیرد و به پیش می راند. این عقل اگر چه در باطن و در وجود همگان یکسان «حضور» دارد، لکن در همگان یکسان «ظهور و تجلی» ندارد. متفکران تاریخ کسانی هستند که عقل زمانه در وجود آن ها و در تفکر آنان بیش از دیگران متجلی است. و در حقیقت آینده ی هر جامعه ای را در آینه تفکر و شخصیت متفکران آن جامعه باید جست و جو کرد. آینده، یعنی آنی که دارد می آید! از کجا می آید؟ از همان جایی که متفکر رفته است و آن آینده را دیده است و در آینه افکارش آن آینده تابیده و او آن را گزارش و انعکاس داده است. آینده، باطنِ متجلی و پنهان تاریخ و هر زمانه ای ست. هیچ کس نمی تواند جلوی آمدن و تابیدن آن آینده را بگیرد. آینده ی ما چیست و آنچه دارد می آید و می تابد کدام است؟ آینده، به صورت رخداد ظهور می‌کند، و با تابش خود، راهی به سوی خود به روی ما می گشاید. آنجا که تفکر نیست، یعنی نوری از آینده نمی تابد و بین ما و آینده حجاب هایی واقع شده است. ما در آینه شخصیت هایی مثل حضرت امام خمینی «رحمة الله علیه» آینده خود را به نظاره می نشینیم. امام ما همان پرتو تابان و درخشانی است که از افق آینده ما به سوی ما آمده و می خواهد ما را با خود به سوی آن آینده و تمدن درخشان بکشاند. امامْ آینه ی آینده ی قدسی و پس فردایی و زمان باقی و انفسی ماست. جهان توسعه نیافته، جهان مظلومی است که از تفکر تاریخی محروم شده و از راه آینده اصلی خودش بیرون افتاده و راه توسعه هم در مقابلش گشوده نشده و بدین شکل دچار بی تاریخی و بی آیندگی و سرگردانی گشته. انقلاب اسلامی همان ریسمان و حبل الله متینی است که از افق آینده به سوی ما آویخته شده و می تواند ما را از باتلاق توسعه نیافتگی بیرون کشیده و در راه آینده و تاریخ اصلی خودمان قرار داده و پروازمان دهد. اگر به آن تمسک کنیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را /  که کس آهوی وحشی را از این خوش‌تر نمی‌گیرد». دقیقاً در خال زده‌اید از آن جهت که توانسته‌اید امر تاریخی را با تفکر و حضور در آینده به خوبی جمع کنید و معنای «حبل المتین» بودنِ انقلاب اسلامی را بنمایید. چه اندازه محروم‌اند خفاشانی که دشمن آفتابِ فاش و آشکار انقلاب اسلامی هستند و در دل چنین طلوع بزرگی که در این تاریخ پیش آمده، آینده‌ای که آینده دیگری است، نمی‌یابند آینده‌ای که در کلام حکیمانه رهبر معظم انقلاب تحت عنوان «ایمان و امید» بدان اشاره شد. موفق باشید              

37240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

دنیا با این نسل جوان بد تا کرده، اراده های پوشالی و وهمی و شیطانی زیاد شده و فرش های قرمز پهن کرده. ما چه کردیم در این مدت؟ ما تونستیم سیاهیه اون راه ها رو به نمایش بذاریم و نشون بدیم که بد هستند، نشون بدیم دوست دختر چیزه بدیه و پدر مادرها هم ازدواج رو تنگ کردن! ما در یک «هیچ» و یک انتظار به سر می‌بریم. از طرفی دوست داریم دوساعت بیشتر بخوابیم که دو ساعت کم تر زندگی کنیم و دوست داریم یک پُک بیشتر به سیگار بزنیم تا عمرمون کم تر شه و از طرفی هیچ چیز برای زندگی نداریم! با خودم کلنجار می‌روم بعد این همه سختیه مشقت آور اراده، پول، موقعیت اجتماعی، دلی که بلد باشه کار و تلاش و ازدواج و... در همین جامعه و قرص باشه لازم دارم! چرا که من خودم در این ویرانی باید قصری باشم که انسان ها در آن زندگی کنند پس قصری که رهبر انقلاب آن را معرفی کردند را بنا بکنم. به من چه کمکی می‌توانید بکنید؟ می‌خوام بَنا شم هرکس هرکمکی بکنه به اسلام کمک کرده بسم الله، اراده مرا نابود نکنید پشتم باشید تا راه برم؛ من غیرتم اجازه نمی‌ده ماها هرز بریم، تو این بلبشوعه جهان که جِنسم اجازه قدیمی ماندن بهم نمی‌ده! با خودتون کنار بیاید ما جدیدیم ما قدیمی نیستیم راهی جز قدمی بلند ندارم! اونایی که از جنس من خودشون میان اونا آماده و تِشنن. من رو زمین گیر تر از این نکنید من از اول بزرگ بودم از همه شاکی ام چرا زمین گیرم کردن، از چی می‌ترسید؟ از اینکه بزرگ باشیم و شماها کوچیک بشید؟! به چه جرمی زندگی من رو با حسادت و تنبلیاتون سیاه کردید به چه جراعتی ما را بزرگ بار نیاوردید  به چه حقی نذاشتید خودم باشم؟ فشار روانی و فکری و انفسی، محدودیت، چهار چوبای پوشالیه اخلاقی که سد معبر کردن! اگه‌نمی‌تونید جلوی من رو نگیرید من خودم جهانی بزرگم که دنیا رو عوض می‌کنه. تابوت پوسیده افکار کشنده تون رو خاک کنید دیگه چرا من رو باهاش چال می‌کنید! عه حالا که شما هم رفتی سینه کشی قبرستون منم باید مُرده باشم؟! عجب رسم ننگی. اگه دین ندارید آزاده باشید، اگه زورتون نمی‌رسه آزاده باشید آزادگی رو دوست بدارید و جوانمرد باشید من از دل شما برآمدم با همه کثیفی دنیای آشغالی که ساختید من از لای کثافتها قَد عَلَم کردم، زخمایی که بهم زدید بعضیاش هیچ وقت خوب نمی‌شه، من تو تاریکی جهان شما بدنیا اومدم من خوده تاریکی ام! که از دلش خورشید می‌تابه بذارید مهتاب باشم. اگر نذارید بزرگ باشم و بِسازم باز کُشتیدَم مثل هزاران باری که اعدامم کردید!. عه! تا یه جایی زوری میخندی ولی همین خنده ها اَشکن به مو می‌رسه پاره هم می‌شه همه شنبه ها رفتن! آدما چقدر عزیز می‌شن وقتی که قاب عکس شَن عَجب رَسم تلخی منم می‌خوام یه قاب عکس شم! دیگه نمی‌ترسم قلبم جا بزنه جاش یه سَنگه دیگه نمی‌ترسم سیاه بره چشام یهو تار شه صحنه دیگه یادم نی کی اصلا دلمو کجا شکسته عجله داره دیرشه روحم، می‌خواد جدا شه از جسم... . با منی که توی زجرم مثل خودم حرف بزنید زبونه من و شماست که باید یاد بگیرید! من دیگه گمو گور نیستم مثل ماه روشنم نورو ببین و چشمات رو روش نبند عزیزم! قربونت برم! تنهایی خیلی سخته.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که متوجه راهی شده‌اید که باید در دل تنگناهای تاریخی، آن راه را بگشایید و جلو بروید؛ حرفی نیست. ولی در این مورد باید به تقدیری نظر کنید که در تاریخ فرهنگ مدرنیته یقه انسان‌ها را گرفته و این‌جا است که به جای آن‌که یقه فرهنگ مدرنیته را بگیرید (آن طور که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» انجام دادند) نباید یقه اطرافیان را گرفت. باید به تقدیری که با نیست‌انگاری پیش آمده است، اندیشید. https://lobolmizan.ir/leaflet/1361?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C . متن شماره سؤال 37238 برای ما حرفهای حکیمانه‌ای دارد. خوب است که با حوصله به آن متن رجوع شود. موفق باشید

37171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: حقیرِ فقیر به لطف الهی تا حدودی مزه انس با خدا و عالم قدس را از طریق روزه داری (مستحبی) و سجده های طولانی در ذیل افق تاریخی انقلاب اسلامی چشیدم. لکن همین که خواستم آرام آرام این دو را به شکل اساسی تری وارد زندگی ام کنم، مهلت نیافتم و مسائل جسمی و روحی خاصی برایم پیش آمد که در واقع مانع و ‌مزاحم ادامه آن کارهای بس بزرگ شدند و عزم و اراده ام را تضعیف کردند. با توجه به اینکه هدف از خلقت عبودیت است «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُون» و روزه داری و سجده طولانی نقش بسیار اساسی و‌ مهمی در جهت تحقق و تجلی هدف خلقت انسان دارند «لکل شی ء باب و باب العبادة الصوم_ وجدت النور فى البكاء و السجدة»، چرا باید این موانع ظهور کنند؟ مگر نگفتند راه رسیدن به خدا مهیع و گشوده و‌ بدون مزاحمت است؟ خدا می داند چقدر اذیت شدم. اگر نچشیده بودم دردی نبود. ولی اینکه بچشی و بعد محرومیت پیش بیاد تلخی خاصی دارد. ای خدا این وصل را هجران مکن / سرخوشان عشق را نالان مکن /  بر درختی کآشیان مرغ توست / شاخ مشکن مرغ را پرّان مکن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». نباید در این مسیر به خود سخت‌گیری کرد زیرا «ره چنان رو که رهروان رفتند». بالاخره این راه، یعنی راه توحید، با وسعت و گستردگی که دارد به سوی مؤمنین آغوش باز کرده. لذا با امید و طمأنینه باید این راه طی شود. موفق باشید

36853

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد سلام: این چند وقته عجیب دیدیم که خدا با مقاومت است. بی پروایی یمنی ها عجیب تر. من بر سر قضیه حکمت داشتن مومن در حوادث ماندم. اگر این همه خدا با ماست پس چرا علما در زمان پهلوی اول مثل امام جلوی پهلوی نایستادند. زمان امام خمینی چی بود که قبل از آن نبود؟ رضا شاه قلدر باشه یا نباشه که برای خدا فرقی نمی کنه. الان دیگه این صهیونیستی ها از رضا شاه که چیزی کمتر ندارند ولی خدا با فلسطینی ها و یمنی هاست. ما اگر اعتقاد صد درصد به این داشته باشیم که خدا با ماست و قلدری طرف مقابل هم تاثیری در این مطلب نداره، حال بر اساس حکمت باید ملاحظه چه چیزهایی را داشته باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌طور که در زمان حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و در حال حاضر مسائل برای مردم روشن بوده که دشمنان چه بر سر دارند و راه مقابله با آن چگونه باید باشد؛ در آن زمان پیش نیامد و به همین جهت متأسفانه ما در جریان مسجد گوهرشاد نتوانستیم نتیجه لازم را کسب کنیم آن‌طور که در این زمان در انقلاب اسلامی و در غزه حاصل شد. موفق باشید

36696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز وقت بخیر: با توجه به نزدیکی ایام اعتکاف تصمیم گرفتیم نوجوانانی رو که تو برنامه های فرهنگی مسجد شرکت میکنن تشویق کنیم برای حضور در اعتکاف و خدا را شکر استقبال خوبی شده و عده زیادی تا الان ثبت نام کردن و مشتاق هستن. از طرفی یکی از رفقا به بنده پیشنهاد سفر کربلا و نجف داده که اتفاقا تو همون ایام اعتکاف هست و در صورت رفتن بنده به این سفر زیارتی اعتکاف کنسل میشه چون کسی نیست که حواسش به دانش آموزان باشه و برنامه های فرهنگی و... رو پیاده کنه. دانش آموزان هم اگه بفهمن که اعتکاف کنسل شده ناراحت میشن حال این دو راهی سخت برای بنده پیش اومده: حضور در این سفر معنوی و زیارتی یا ماندن کنار دانش آموزان در ایام اعتکاف. لطفا بنده رو راهنمایی کنید. تشکر استاد عزیز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید حضور در آن اعتکاف همچنان‌که روایات ما بعضاً متذکر می‌شوند، از صد حج و زیارت بالاتر باشد. موفق باشید

36558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرانقدر: سوالی خدمتتان داشتم. چرا میگن باید هر ذکری به تعداد مشخص گفته بشه وگرنه اثر ندارد یا اثری معکوس و بد دارد؟ یا احیانا اصلا اثر ندارد. چرا موضوع به این مهمی در کتابی کامل مطرح نشده که هر ذکر چند بار گفته شود؟ یا اگر کتابی هست و بنده بی اطلاعم، در مورد تعداد اذکار لطفا به بنده هم معرفی کنید. واقعا احساس وجودی ام حیران و سرگردان بودن همیشگی است. با این حرفا. احساس می‌کنم در جهان تاریکی زندانی هستم و گفته اند با ذکر گفتن مقرب و رها می‌شوی ولی تعداد ذکرها را برایم مشخص نمی‌کنند!!! در حالیکه آن ذکرها تعداد مشخصی دارد!!!!! به اینترنت و سایتها که نمیشه اعتماد کرد میشه؟ حداقل یه کتابی در این مورد یا چاپ کنید، یا معرفی کنید. میگن باید استاد بگه برا هر شخصی تعدادش فرق میکنه، آخه من به کی اعتماد کنم که کی واقعا برحقه و استاد حسابه؟اصلا من شما رو استاد میدونم خب شما بفرمایید من چه ذکری و چند تا ذکر بگم؟ اگه لازمه حضوری هم برسم خدمتتون اهل اصفهانم. چون وسواس گونه به این موضوع فکر می‌کنم و بیخیال نمیتونم بشم. من تعداد اذکار و خواصش رو میخام بدونم. استاد عمرم تموم شد وقتم رفت. اصلا به همین تسبیحات که پیامبر و امامان گفتن اکتفا کنیم چطوره؟ مثل تسبیحات حضرت زهرا یا خواندن مداوم ختم قران با حال تفکر و تذکر به خواددر فهم آیات؟ وقتی میگن استادی باید ذکرهایی با تعداد مشخص به هر فرد بدهد می‌ترسم. می‌ترسم از این کوتاهی ها در مراجعه نکردن. پناه بر خدا.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:  این طور نیست که گفته اند. آری! بعضی از اذکار که از طریق ائمه وارد شده است و تعداد آنها را نیز مشخص کرده اند؛ بهتر است که به همان تعداد مقید باشیم تا بیشترین تأثیر را بگیریم، ولی کم و زیاد کردن تعداد آنها نیز به هر حال ما را از تأثیر آن اذکار که عموماً اذکار توحیدی است، محروم نمی کند. می ماند اذکاری که مثلاً استادی خاص مدّ نظر دارد و تأکیدی که بر تعداد آن می کند که به نظر می آید نباید خود را مشغول این امور کرد. مهم، همان اذکار عمومی مثل ذکر «لا اله الا الله» و ذکر صلوات و ذکر تسبیحات اربعه است. موفق باشید

36484

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد من از این همه تغییر احوالاتم می‌ترسم. گاه خوبم گاه بد. گاه پر از امید گاه در اوج ناامیدی و نیستی. می‌ترسم از علایم افسردگی باشد. از کجا بفهمم این تغییر احوالات خوب است یا بد؟ و البته همیشه تغییر حال بدم به خوبم از طریق خلوت صحبت با خدا و نوشتن هایم بوده و روشن شدن نوری از درونم که مرا از سرگردانی ها نجات می‌دهد و وجودم را گرم می‌کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این همان «نیست‌انگاری» است که تقدیر این تاریخ می باشد و درک این حالت و نظر به راه‌های عبور از آن بسیار برای امثال شما مهم است. عرایضی در این رابطه در ۴ جلسه شده است. خوب است که به آن مطالب رجوع شود. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C&tab=sounds   موفق باشید

36453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: بنده چند بار سوال کردم ولی جوابی دریافت نکردم خداوند کریم و عزیز به بنده حافظه بسیار قوی و هوش و استعداد بسیار عجیب عطا کردند اولین خاطره که از کودکی دارم اینکه در حیاط خانه بودم ناگهان تونل نوری جلوی من باز شد وارد شدم وقتی به انتها رسیدم تمام دنیای من دگرگون شد فهمیدم که این من هستم اینجا خانه است یه اسباب بازی داخل باغچه بود فهمیدم این وسیله بازی است سوال آیا این اتفاق برای همه رخ می دهد یا برای من فقط اتفاق افتاده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

36428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: حقیر تا جایی که در ذهنم هست از دوران دبیرستان که خوابگاهی بودم تا دانشگاه اهل نماز جماعت بودم. حتی بعضاً نماز جماعت صبح. ناگهان مشکلی پیش آمد و تقریباً از حضور در نمازهای جمعه و جماعت محروم شدم. حال مسأله ام این هست که اولاً: از کجا بفهمم علت سلب این توفیق چه بوده تا روی رفع علت تفکر کنم؟ خدا می داند دلم برای نمازهای جماعت پر می کشد. و ثانیاً: برای کسانی که به هر دلیلی از حضور در نمازهای جمعه و جماعت محروم هستند چه توصیه ای می فرمایید که جبران فیض نمازهای جماعت باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره باید باورهای اولیه را وسعت داد و عمیق کرد، وگرنه بعد از مدتی از حرارت می‌افتند. به همین جهت در جواب سؤال شماره 36424  عرض شد که انسان در راه است و همچنان باید با ادامه راه از قله‌ها بگذرد. ۲. باید متوجه باشیم با حضور در جمع مؤمنین جهت عباداتی مانند نماز، خود به خود روحانیتی که بر دیگر نمازگزاران جاری می‌شود، بر انسان نیز تجلی می‌کند هرچند برایش در این دنیا محسوس نباشد. موفق باشید

36422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده گرانقدر: من مباحث مربوط اعیان ثابته را مطالعه کردم اما هنوز متوجه یک موضوع نشدم. اینکه گفته شده خداوند طبق قدر مخلوق که اعیان ثابته موجود هست فضای خود را اعطا می کند و اگر به فرض ذات یک شخص که همان اعیان ثابته آن شخص مثلا عمر سعد باشد از ازل این شخص شقی و جهنمی می باشد و در روز عاشورا جنایت می کند و خدا ظلم نمی کند چون ذات ایشان در علم خداوند این چنین است. خب چرا باید ذات یک شخص در علم خدا پاک و ذات یک شخص پلید باشد؟ اگر ذات یک شخص در علم خدا پلید باشد و‌ شقی پس در زندگی اختیار به چه معنا هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  همان‌طور که در جواب سؤال 36412 عرض شد؛ اختیار، ذاتی انسان است و هرکس در هر مرحله از زندگی می‌تواند به جهت فطرت توحیدی خود آنچه را برای خود انتخاب کرده است، تغییر دهد و در نسبت با انسان کامل، خود را به عالی‌ترین شکل بیابد حتی اگر آن شخص یزید باشد. آری! بحث «اعیان ثابته» حکایت انتخاب اولیه‌ای است که افراد شقی انجام دادند و بر آن باقی ماندند. موفق باشید

36372

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در یکی از پاسخها فرموده آید که خدا عین لذت و ابتهاج است. آیا منظور شما این است که منشا هر لذتی خداست و آیا قاعده کل ما بالعرض لا بد ... در اینجا جاریست و می‌شود گفت که هر لذت بالعرض به خدا که عین لذت است منتهی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن بود که خداوند عین کمال است و خداوند این کمال را به نحو حضوری در ذات خود احساس می‌کند و از این جهت، عین لذت است به همان معنایی که احساس کمال، لذت است. ولی این بدان معنا نیست که منشأ هر لذتی، خداوند باشد زیرا ممکن است آن لذت، ریشه در توهّمات فرد داشته باشد. موفق باشید

36360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز در گروه مطالب ویژه صوت جلسه برنامه سدید را گوش می‌دادم که انصافا با مجری گری توانمند جناب نقی لو کیفیت بالاتری یافته است_بطور خلاصه حضرتعالی رجوع به خود را از مراتب لاینفک زندگی جدید دانسته اید و همین را منوط بر رجوع تاریخی _در ظاهر هیچ مشکلی با این شیوه بوجود نمی آید البته بنظرحقیر این بحث از سری بحث های تقدم و تأخر «نقل _عقل» گذشتگان مستثنی نیست! مثلا اگر تقدم الگوهای قرآنی بر عقل سخن گوییم بایست متوجه شویم که همین حکم، حکم عقل است از طرفی اگر تقدم عقل را بر نقل مطرح کنیم می‌شود همین آشفته بازار دوران به اصطلاح روشنگر عقل که همین غرب خونریز محصول نامیمون آن است! حال رجوع به تاریخ ما همیشه توسط نفس ماست آیا همین رجوع و شیوه تحلیل تاریخ از آلودگی نفسانی عقل روشنگر اکنون ما مصون است؟ بنظرم که نه! باز دچار تسلسل می‌شوم! به‌عبارتی دیگر نفس من اکنون، بدون تعالی در مراتب اش نمی‌تواند تحلیل درست از تاریخ خود کند! حال بعد از تعالی لزوم شناخت تاریخ برای تبین به دیگران شاید مفید افتد اما برای خود که معنی ندارد، چرا؟ چون اگر هدف تعالی است که اتفاق افتاده اگر تعالی اتفاق نیفتاده باشد رجوع همان آلودگی جهل را خواهد داشت! لطفا راهنمایی بفرمایید مثل همیشه _خدا وجودتان را مستدام بفرماید ان‌شاالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نظر به انسان است در دو نگاه. یک نگاه نظر به انسان دارد که با عقل خود متوجه وجود حقایق عالَم مانند خدا و فرشتگان و ابدیت می‌شود و در باور عقلی خود، خود را ادامه می‌دهد؛ که بسیاری از اهل ایمان چنین‌اند. و در نگاه دوم نظر به انسانی است که در باورهای عقلی نمی‌تواند خود را بپذیرد و به حضوری نزد خود نظر دارد که به اصطلاح گفته می‌شود انسان در این حالت، سوبژه خودش شده و تنها در جهان خود می‌تواند حاضر شود. بحث در آن بود که در حالت دوم باز قرآن متذکر این انسان است که در جهانش حضور اسمای الهی حاضر است و باب گفتگو را در این فضا می‌توان با او باز کنیم که در بنیان شماره ۳۸ تحت عنوان «وقتی جهان با ما جهان می‌شود» از کتاب « در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بین دو جهان» عرایضی در این مورد شد و یا در بحث «نظر به ظرفیت‌های بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن در افق تمدن اسلامی» https://eitaa.com/matalebevijeh/13876 نکاتی مطرح شده که می‌تواند ما را در این مورد نیز دعوت به اندیشیدن کند. موفق باشید

36333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: چرا هر ادراک حسی قوامش به ادراک خیالی است ونقش ادراک خیالی در ادراک حسی چیست و اینکه چرا در رویای صادقه گاهی قسمتی از آن با واقعیت مطابقت ندارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در هر ادراک حسی، خیالی در صحنه است حال یا آن صورت خیالی مطابق آن ادراک حسی است و یا توهّمات نیز در آن صورت خیالیه دخالت می‌‌کند. این‌جا است که رؤیای انسان از حالت صادقه بودن خارج می‌شود حتی در غیر خواب نیز بعضاً پیش‌فرض‌های ما موجب می‌شود تا واقعیت را آن‌طور که احساس کرده‌ایم، فهم نکنیم. موفق باشید

36304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خسته نباشید. ببخشید در کتاب ده نکته از معرفت نفس رسیدم به اینجا که بعضی ها با مرگ طبیعی می‌میرند. یعنی وقتی به ابعاد انسانی رسید با اختیار خودش روحش از بدنش جدا میشه؟ بدون اینکه اجل حتمی طرف برسه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! به هر حال هرکس اجل مسمّایی دارد که وقتی آن اجل برسد، رحلت می‌کند حتی اگر از اولیای الهی باشد. ولی عده‌ای به جهت کوتاهی‌هایی که دارند گرفتار اجل زودرس می‌شوند. موفق باشید

36224

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: از جناب میثم تمار نقل شده: «شبی از شب‌ها مولای من امیرالمؤمنین علی (ع) با من به بیرون از کوفه آمد و در مسجدی که آن‌جا بود چهار رکعت نماز گزارد، بعد از سلام نماز و گفتن تسبیح عرضه داشت: خدایا! چگونه تو را بخوانم با آن‌که نافرمانی تو را کرده‌ام، و چگونه تو را نخوانم بعد از آن‌که تو را شناخته و محبت تو در دلم جای گرفته است. دستی را به طرف تو دراز کردم که از گناه پُر است و چشمی که امیدوار (به بخشش و کرم) تو است... (دعایی طولانی کرد) سپس صدا را آهسته نمود و سر بر خاک نهاده سجده کرد و یک‌صد مرتبه گفت: العفو، العفو، آن‌گاه برخاست و بیرون رفت، من به دنبال حضرت به صحرا رفتم، حضرت خطّی برایم کشید و فرمود: مبادا از این خط بگذری! آن‌گاه خودش تنها رفت، شب تاریکی بود با خودم گفتم: تو مولای خود را رها کردی با آن‌که او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر او چه عذری خواهی داشت، به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم. به همین جهت، دنبال حضرت حرکت کردم، مقداری که آمدم دیدم حضرت سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن می‌گوید و چاه نیز با حضرت سخن می‌گوید، که ناگاه حضرت متوجّه من شده فرمود: کیستی؟ گفتم: میثم. فرمود: آیا نگفتم از آن خط عبور نکنی؟ عرض کردم: ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم دلم آرام نگرفت فرمود: آیا از حرف‌های من چیزی شنیدی؟ عرض کردم: نه، فرمود: ای میثم! در سینه عقده‌هایی است که وقتی سینه‌ام از آن تنگ می‌شود با دست زمین را گود می‌کنم و اسرار خود را برای آن بازگو می‌کنم...» ۱. پرسش اول حقیر این است که از نظر حضرتعالی راز سر در چاه فرو بردن مولای متقیان سلام الله علیه چه بوده؟ ۲. پرسش دوم: با توجه به قسمت آخر همین روایت و روایت دیگری که از امام باقر سلام الله علیه نقل شده است که خطاب به یکی از پیروانشان نیز توصیه کردند که «هرگاه دلت به تنگ آمد، چاله‌ای کنده و راز خود را درون آن بازگو کن»؛ آیا برای امثال ما هم در شرایط دلتنگی اگر چنین عملی انجام دهیم مفید است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راز، همیشه راز است. آری! آن‌قدر هست که می‌فهمیم خبرهایی ناگفته در پیش است و اولیای الهی متوجه آن حضوری هستند که نهایت حضورها است. در این مورد عرایضی در جلسه ۲۶ «انقلاب اسلامی، وارستگی و انتظار» https://eitaa.com/matalebevijeh/15069  شد ۲. ظاهراً امروز آن چاهی که اولیای الهی در آن نجوا می‌کردند، گوش‌هایی شده که اتفاقاً ماورای سخنانی بس بلند و فاخر هستند. این‌جا است که رهبر معظم انقلاب به حلقه های میانی و جهاد تبیین امید بستند. موفق باشید

36144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: استاد چطور بفمیم صفتی، یا رذیله ای در وجودمون ملکه شده یا نه؟ و اگر (پناه برخدا) ملکه شده چطور باهاش مقابله کنیم، چطور از بین ببریم؟ اصلا امیدی به ازبین بردنش هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این دنیا که میدان انتخاب است، همواره امکان تغییر هست حتی تغییر ملکات. و از این جهت با نظر به سیره معصومین «علیهم السلام» که نماد کامل ابعاد متعالی انسان می‌باشند؛ می‌توان از هر رذیله‌ای عبور کرد. موفق باشید

36094
متن پرسش

سلام علیکم: در ابتدای کتاب سه دیدار؛ آقای نادر ابراهیمی عبارتی را از امام نقل می‌کنند: ایران موجودی است الهی که بر بال فرشتگان نشسته است بسیار حرف بلندی است اما توضیح می‌خواهد، نظر شریفتان چیست؟ در رابطه با ایران است یا جمهوری اسلامی ایران؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ایران است که در این تاریخ، راهی است برای آن کسی که به دنبال راه می‌باشد و نمونه راه‌بودنِ ایران برای هرکس و هر جریان، رخدادی است که این روزها در غزه ملاحظه می‌کنید که چگونه بر خلاف همه معادلات عادی، چنین صحنه‌هایی به‌وجود می‌آید تا معلوم شود نماد همه تمدنِ سکولار غربی چگونه ضربه‌پذیر است تا به فردایی بیندیشیم که آن فردا، ادامه جهان مدرن نیست که البته بحث در این مورد مفصل است، باشد که فرصت گفتگو در این مورد پیش آید. موفق باشید    

نمایش چاپی