بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34760
متن پرسش

سلام علیکم: برهان صدیقین که در کتاب از برهان تا عرفان آورده اید از جناب ملاصدرا است؟ اگر آری ممنون میشم منبع آن را بفرمایید که ملاصدرا در کدام کتابش این برهان را آورده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مربوط به جناب صدرالمتألهین است ولی نه بدان معنا که ایشان بدون اصطلاحات و به طور مشخص به این صورت مطرح کرده‌اند. تا آن‌جا که به یاد دارم می‌توانید در جلد هفتم اسفار مطلب را دنبال بفرمایید. موفق باشید

34758
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد با توجه به پرسش شماره 34730 و 34728 می توان به صورت خلاصه گفت که هویت غیبیه به مرتبه احدیت ذاتی به عنوان بالاترین مرتبه از مراتب وجودی تجلی و ظهور دارد ولی این تجلی و ظهور با توجه به ظرفیت مرتبه احدیت ذاتی که نامحدود از نظر فلسفی می باشد است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال «وجود» به عنوان غنای ذاتی در هر مرتبه‌ای که باشد، بدون تجلی به مرتبه مادون خود نمی‌باشد و هنر ما آن است تا مرتبه پایین را در مرتبه بالاتر مدّ نظر داشته باشیم تا از آن هویت غیبیه بهره‌مند گردیم. در این مورد عرایضی در https://eitaa.com/matalebevijeh/13245 شد. موفق باشید

34757
متن پرسش

سلام علیکم: در جواب سوال 34750 استاد معرفت نفس رو برای دانش آموزان دبیرستانی چه جور باید گفت؟ نیاز به یک طرح درس خوب داره به زبان خودشان و در فهم آنها غیر از آثار جنابعالی و دیگر بزرگان در این زمینه؛ برای ارائه و تفهیم مطلب نیاز به راهنمایی بیشتری دارم. لطفا راهنمایی بفرمائید. با تشکر. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». همین‌که بر اساس درک خودتان از موضوعات معرفت نفسی، مطالب را با دانش‌آموزان‌تان در میان بگذارید، خود به خود کار جلو می‌رود. زیرا قصه، قصه خود آن‌ها است. موفق باشید

34756
متن پرسش

سلام علیکم: خسته نباشید استاد عزیز. در این ماه عزیز و ایام مبارک آتیه خاضعانه از شما التماس دعا داریم. استاد حضرت امام (ره) در مورد آیه شریفه «إنا عرضنا الأمانة على السماوات والأرض والجبال فأبين أن يحملنها وأشفقن منها وحملها الإنسان إنه كان ظلوما جهولا» می فرمایند: این بالاترین وصفی است که برای انسان گفته شده است ظلوم یعنی همه بت ها را شکسته همه چیز را شکسته جهول یعنی به هیچ چیز توجه ندارد هیچ چیز را متوجه به آن نیست. سخن ایشان را توضیح می دهید یعنی فضل انسان در فهمیدن ظلوم و جهول بودن انسان است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمينى «رحمةالله ‏عليه» در همين رابطه مى‏ فرمايند:

آن كه بشكست همه قيد، ظلوم است و جهول‏

وآن‏كه از خويش‏ وهمه كون‏ ومكان غافل بود

آن علمى كه مانع تجلى انوار الهى است، حجاب سالك است، و درست است كه در عرف جامعه هر دانايى را علم مى‌‏گويند ولى نظر به اين‏كه اين دانايى ‏ها مانع ارتباط ما با خدا باشد، حجاب به حساب مى ‏آيد و در راستاى جاهل‏ شدن به اين دانايى ‏ها است، كه گفت:

در بر دل‏شدگان علم، حجاب است حجاب‏

از حجاب آن‏كه برون رفت به ‏حق جاهل بود

اين نوع جهلِ به ماسِوَى الله، و تمام نظر را به حق انداختن، موجب مى ‏شود تا انسان شايسته پذيرش امانت الهى شود كه گفت:«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ‏ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا»[1] ما امانات را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ ها عرضه كرديم و همه از پذيرفتن سر باز زدند و از تحمل آن در زحمت افتادند، ولى انسان آن را حمل نمود، كه او ظلوم و جهول بود. از يك جهت اگر كسى از علم خارج شود جاهل است و از طرفى علم حجاب است، در نتيجه درست است كه اگر كسى از علم خارج شد، جاهل محسوب مى‏‌شود، ولى اگر هم در حجاب علم بود، از رؤيت حقيقت محروم است. خداوند در قرآن مى‏ فرمايد: ما امانت خودمان را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ ها عرضه كرديم، ولى هيچ كدام نتوانستند آن را تحمل كنند و بپذيرند. ولى انسان پذيرفت، چون ظالم و جاهل بود.

زنده باد اين ظلم و جهل كه موجب شد انسان امانت‏دار الهى شود! آن هم امانتى كه هيچ يك از اعضاى هستى نتوانستند آن را بپذيرند. پس معلوم است كه ظلوم و جهول بودن انسان كه موجب پذيرش امانت الهى شود، يك نوع كمال است و آيه در صدد مدح انسان به جهت آن كمال است. در ابتدا ممكن است اين طور به ذهن آيد كه ظلوم و جهول نبايد صفت خوبى باشد، ولى از سياق آيه معلوم است كه در اين‏جا به عنوان دو صفت خوب مطرح است، به طورى كه مى‏ فرمايد؛ همين صفات موجب شده تا انسان امانت الهى را بپذيرد. لذا در تفسير آن مى ‏گويند: انسان نسبت به نفس امّاره خود ظلوم است، و نسبت به همه چيز غير از خدا جهول، پس چون خود را نديد توانست حق را ببيند و پذيراى انوار الهى باشد و به آن نوع علم كه موجب خودبينى مى‏ شود جاهل بود و گرنه همان علم حجاب بين او و انوار امانات الهى مى‏ شد. اگر خودش را حمل كرده بود كه نمى‏ توانست امانت الهى را حمل كند، پس معلوم است اگر بخواهد امانت الهى را حمل كند خودش را بايد زير پا بگذارد. حال اگر بخواهد خودش را زير پا بگذارد، نسبت به خود ظلوم مى‏‌شود، حال چه‏ چيزى را بايد ببيند كه خود را نبيند؟ خدا را فقط بايد ببيند، پس نسبت به ديدن غير خدا جهول است، از طرفى جهل مقابل علم است پس معلوم است يك علمى است كه مانع رؤيت حق است و لذا در مورد آن مى‏ فرمايند: «العلمُ هُو الحجابُ الْاكبر»[2] علم همان حجاب اكبر و حجاب بزرگى است كه مانع ارتباط انسان با حقيقت مى‏ شود، كدام علم است كه مطلوب نيست؟ علمى كه نگذارد من خدا را ببينم، آن علمى كه مرا به خودش مشغول كند، آن علمى كه مفاهيم حقيقت باشد و نه خود حقيقت، حال آن علم، چه علم به مفاهيم معنوى باشد و چه علم به مفاهيم غير معنوى، وقتى كه با آن علم، محبوب من در حجاب مى ‏رود، ديگر به چه كار من مى‏ آيد؟ لذا است كه حضرت امام خمينى «رحمةالله‏ عليه» مى‏ فرمايند:

آن‏كه بشكست همه قيد، ظلوم است و جهول‏

وآن‏كه ازخويش‏ وهمه كون و مكان غافل ‏بود

چرا ظلوم و جهول آن كسى است كه از همه كون و مكان بايد غافل باشد؟ چون؛

در بر دل شدگان علم حجاب است حجاب‏

از حجاب آن كه برون رفت به‏ حق جاهل بود

چون از حجابِ علم در آمده پس جهول است و از طرفى چون از حجاب در آمده به حقيقت رسيده. پس:

عاشق از شوق به درياى فنا غوطه ‏ور است‏

بى‏ خبر آن كه به ظلمتكده ساحل بود

وقتى از حجاب عقل و علم خارج شد، آن چنان به درياى فنا غوطه‏ ور مى‏ شود كه اصلًا اهل عقل و هوشيارى كه در ظلمتكده ساحل ايستاده‏ اند، نمى‏ توانند آن حالت را دريابند، چون به قول مولوى؛

عقل گويد شش جهت حدّ است و ديگر راه نيست‏

عشق گويد راه هست و رفته‏ ايم ما بارها

حال با تمام اين حرف‏ها اولين مشكلى كه براى شما پيش مى‏ آيد همين «جهول» بودن است كه بايد نسبت به رسم زمانه و عادت‏هاى فكرى جاهل باشيم و اين خلاف عادت زمانه است و با قدم گذاشتن در خلاف عادت زمانه است كه بصيرت حقيقى شروع مى‌‏شود، به گفته حافظ:

از خلاف آمد عادت بطلب كام، كه من‏

كسب جمعيت از آن زلف پريشان كردم‏

بشر امروز به علمى عادت كرده كه نمى‌‏تواند بفهمد اين علم حجاب حقيقت است و علمى بالاتر از اين علم ‏ها هست كه اساساً رويكردش با اين علوم متفاوت است، ولى به راحتى حاضر نيست وارد آن رويكرد بشود. براى اين كه آن علم و آن رويكرد خلاف عادت او است، براى اين كه آن چه را علم مى ‏داند، آن چه را قرآن مى ‏داند، آن چه را دين مى‏ داند، آن چه را كه فكر مى‏ داند، همه و همه مفاهيمى بيش نيستند، مفاهيم كجا و حقايق كجا! وقتى عادت نداشتيم قرآن را دريچه ارتباط با حقايقِ نورى بگيريم چگونه مى توانيم به مقام يگانگى با حقايق برسيم و به گفته حافظ «كسب جمعيت» كنيم و به يگانگى با حقايق نايل شويم. شرط ارتباط با هر مرتبه از قرآن، طهارت است، از مقام كريم و مكنون قرآن كه با قلب مطهرون مرتبط است گرفته، تا مرتبه لفظ قرآن كه بايد با دست با وضو با آن تماس گرفت، وگرنه آداب و ادب ارتباط با قرآن رعايت نشده است. و عزيزان عنايت داشته باشند، اگر نظر به مرتبه عاليه قرآن مى‏ شود و ادب و آدابِ ارتباط با آن مرتبه مورد بررسى قرار مى ‏گيرد، بدين معنى نيست كه آداب و ادب ارتباط با مرتبه نازله قرآن مورد غفلت قرار گيرد، و البته در مورد هر حقيقتى مسئله از همين قرار است، و لذا نبايد تصور شود قراردادن فقه و اصول در رديف اعتباريات، موجب كاهش ارزش آن مى ‏شود، چون اين نوع اعتباريات كه ريشه در حكم الهى دارد خود تعيين‏ كننده بسيارى از خط مشى ‏هاى حقيقى است و همين بايد و نبايدهاى فقهى، خود مشخص كننده حقايق است. حرف ما اين است كه مواظب باشيم نظرمان نسبت به حقايق منحرف نشود و اين ممكن نيست مگر اين‏كه از طريق فقه و اصول عمليه سير خود را مديريت كنيم. موفق باشید

 

[1] ( 1)- سوره احزاب، آيه 72.

[2] ( 1)- محمد بن حمزه فنارى« مصباح الانس»، ص 180.

34755
متن پرسش

34746 استاد گرامی سلام در مورد پاسخی که به سوال 34746 فرمودید صحبتم اینست که چرا سوء تدبیر و تصمیمات غلط و غیر کارشناسی مسئولین را به حساب امتحان الهی می گذارید. این اشتباه است که تصور می کنیم که در بین ۸ میلیارد جمعیت زمین فقط ۸۰ میلیون آن ها برگزیده شده اند و مادام العمر باید امتحان بدهند. تصمیمات غلطی که در مجلس و دولت گرفته می شود و اجناس را بعضا تا چند برابر گران می کنند و حقوق ها را فقط ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش می دهند باعث این وضعیت شده یا امتحان الهی؟ آیا خدا می خواهد که در این کشور یه عده هر روز پولدارتر و عده ای هر روز فقیر تر شوند؟ حضرت ابراهیم (ع) برای مهمانانش گوساله بریان کرد ولی در این کشور عده ای دیگر نمی توانند رنگ گوشت را ببینند. آیا این خواست خداست یا به علت وضعیت دولت که نمی تواند به دامدار کمک کند و جلوی قاچاق را بگیرد؟ خدا به داد کارمندان و کارگران برسد. خدا به داد مستاجرها برسد. خدا به داد خانواده های دارای جوان برسد. مخصوصا سال آینده که تورم رسما ۴۰ تا ۶۰ درصد اعلام شده. متاسفانه تمام این اتفاقات پیش چشم رهبر انقلاب رخ می دهد و دست با کفایت ایشان این گره ها را باز نمی کند. اگر به مسئولین حداقل حقوق داده می شد اولا افراد کمی حاضر می شدند پست قبول کنند و ثانیا وضعیت مردم را درک می کردند و تصمیمات درستی می گرفتند. به نظر می رسد راحت ترین کار انتخاب شده که از خود رفع مسئولیت کنیم و همه چیز را به تقدیر و امتحان الهی نسبت بدهیم. متاسفانه در هیچ یک از مسئولین خصوصیاتی که در اسلام و سیره معصومین (ع) برای حاکمان برشمرده شده دیده نمی شود. یاکل الطعام و یمشی فی الاسواق (در متن جامعه بودن) با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده به جهت چند دوره حضور در مسئولیت‌های اجرایی در جریان کوتاهی‌هایی هستم که حقیقتاً کوتاهی است و با این وصف، عرض کردم اولاً: در این شرایط امتحان الهی را باید مدّ نظر قرار داد به همان معنایی که قرآن در رابطه با نقش پيامبران در به ظهور رساندن ذات جوامع مى‏‌فرمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ‏ يَضَّرَّعُونَ‏، ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ * وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ» [1] ما هيچ پيامبرى را در قوم و قريه‏ اى نفرستاديم مگر اين‏كه آن قوم را به سختى انداختيم، شايد كه اهل تضرع شوند. چون به جهت نبودن پيامبر در آن قوم، آن‏ها حسّى مسلك شده بودند، خداوند پيامبر را مى‏ فرستد تا در عين سير به سوى اجل و سرآمدشان، يا نجات پيدا كنند و به كمالى كه مى‏‌طلبيدند دست يابند و يا به هلاكتى كه مى‏‌طلبيدند برسند. و عموماً اكثر اقوام در رويارويى با پيامبران راه تكذيب را پيشه كردند و هلاك شدند، به‏ جز قوم يونس.[2] زيرا در روياروئى با دعوت انبياء به توحيد، نتوانسته ‏اند از كثرت‏ها به سوى حضرت احد روى بگردانند و بدين جهت نابود شدند، حال آن نابودى يا با باد يا آب يا صاعقه يا هرچيز ديگر صورت مى‏ گرفت.

علامه ‏طباطبائى «رحمةالله‏ عليه» علت اين كه همراه ارسال رُسل سختى‏ هايى را خداوند براى آن امت مى‏ فرستد، اين مى‏ دانند كه آن ملت اسير دنيا شده بودند و لذا بايد سختى بكشند تا از عادتِ فكر و فرهنگ قبلى رها شوند و با تمدن جديدى كه پيامبر آورده هماهنگ گردند و لذا در مقابل سختى‏ هاى پيش ‏آمده شايسته بود به درگاه خداوند بنالند تا آسمانى شوند. به همين جهت فرمود: «لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» شايد بنالند و شايد روح تضرع و توجه به عالم غيب در آن‏ها احياء شود. ثانیاً: در مورد جایگاه رهبری، باید متوجه بود که ایشان راه‌کارهای کلی را مشخص می‌کنند، ولی تنگناهای تاریخی که ما گرفتار آن هستیم، اموری نیست که اجازه دهد تا کارها به راحتی جلو برود. البته بنده حضور آقای رئیسی را برای رفع آن تنگناها، یکی از الطاف الهی می‌دانم و معتقدم خداوند عنایت خود را با همه کوتاهی‌هایی که داریم از ما بر نگرفته است. موفق باشید

[1] ( 1)- سوره‏ اعراف، آيات 94 و 95.

[2] ( 1)- به آيه‏98 سوره‏ يونس رجوع شود.

34754
متن پرسش

سلام و رحمت خدا بر شما: با عرض معذرت از اینکه وقتتون رو می گیرم. می خواستم بدونم آیا کتاب معرفت النفس همراه با شرح صوتی مناسب پسر یازده ساله و نه ساله هست؟ البته از سیر مطالعاتی اطلاع دارم اما چون این صوتها رو بنده خودم گوش کردم به نظرم رسید شاید مناسب باشند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و مطالعه کتاب «چه نیازی به نبی؟» آرام‌آرام اگر کمک‌شان بشود نکات خوبی را از کتاب «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند به دست آورد. موفق باشید

34753
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده ارجمند: چرا مباحث شرح کتاب مصباح الهدایة امام خمینی (ره) به صورت کتاب منتشر نشده؟ مشتاقانه منتظریم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست و نیاز به فرصت کافی دارد. به نظر می‌آید اگر به کمک صوت شرح کتاب در متن تمرکز لازم انجام گیرد، إن‌شاءالله نتایج خوبی حاصل می‌شود. موفق باشید

34751
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: در گروهی مجازی از سوی منتقدان دین، این پرسش مطرح شد. خواستم از نقطه نظرات حضرتعالی مستفیض شویم. پرسش: «یک خروجی مثبت پس از چندین هزار سال وجود ادیان ذکر کنید»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور انسان‌هایی بزرگ که معنای زندگی را به بشر نشان دادند خروجی اسلام و در راستای خروجی بی‌دینی، همین سردمداران سرمایه‌پرست جهان استکباری کافی است. اگر از اسلام یک مرد مانند حضرت علی «علیه‌السلام» به عالم عرضه شد، برای حقّانیت آن دین کافی نبود؟ و حضور افردی مانند حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و حاج قاسم سلیمانی حکایت از آن ندارد که اسلام و انقلاب چه ظرفیت‌های بزرگی در نزد خود دارد؟ موفق باشید

34750
متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: ۱. -سوال یکی از دانش آموزان دبیرستان دخترانه؛ در کتاب طهارت علامه حسن زاده رحمه الله علیه قسمت تطهیر قوه خیال به نقش استاد در تطهیر قوه خیال خیلی تاکید کردن خب برای تطهیر قوه‌ی خیال من فکر می‌کنم وجود استاد کمک کننده ست شاید از این جهت که کمک میکنه زودتر به اهداف معنوی برسیم. من کاملا قانع شدم که تطهیر قوه‌ی خیال چیه و چرا می‌خوایمش ولی متوجه نشدم که دقیقا وجود استاد چه لزومی داره و اینکه اون استاد چه کسی میتونه باشه؟ حتما باید درس دین خونده باشه؟ حتما باید یجوری باشه که مثلا بتونم برم ببینمش یا صرفا اینکه یک شخصی که در جای دیگه ست و من کتاباشو بخونم و صوت های مربوط به اونو گوش بدم کافیه؟ ۲. به نظر شما استاد بزرگوار بهترین کار تبلیغی و تربیتی در دبیرستان دخترانه که فعالیت دارم چه می‌باشد. باید چکار کنم؟ لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. استاد را باید بیشتر به عنوان نماد اندیشه و سلوک دنبال کرد، و  مدّ نظر قرار داد. در همین راستا می‌توان در این زمانه سخن آیت الله بهجت را مدّ نظر قرار داد که می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست» زیرا نماد شخصیتیِ حضرت امام جایگاهی که در مسیر سلوک نیاز به استاد باشد را تأمین کرده‌اند. در این مورد عرایضی در جزوه « شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت «رحمت‌الله‌علیه»  

https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet

۲. به نظر می‌آید مباحث معرفت نفس به عنوان مقدمه درک حقیقت مجرد نفس، شروع خوبی باشد. موفق باشید

34749
متن پرسش

سلام علیکم: خدای مهربان همه دعاهای ما را مستجاب می کند. خانم ۳۸ ساله ای هستم که از خدا فقط شهادت می خواهم. اجابت این خواسته که نمی تواند به بعد از مرگم بیفتد. چه کنم که خدا من را قبول کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته اساتید محترم معارف قدسی، ما باید تقاضاهای خود را از حضرت معبود داشته باشیم ولی بنا نیست که برای حضرت حق تکلیف معلوم کنیم. موفق باشید.

34748
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: ببخشید حقیقتا در حال حاضر انسان با توجه به نیاتی که دارد برای بهتر و بیشتر حاضر شدن در جهان، نیازمند این است که با نیات سنتی خویش، کارهایی در جهان مدرن انجام دهد. (به عنوان مثال در فضای مجازی فعالیت کند و نیتش این باشد که کارش موجب ارتقای نظام اسلامی و در نتیجه رضای الهی می شود.) و ظاهرا بشر امروز دارد بر روی یک تیغه بس نازک حرکت می‌کند و این کاری است دشوار! تیغه ای که هر روز نوآوری می‌شود و روی جدیدی از خود را به ما به نمایش می گذارد. چه کنیم تا حالا که در ابتدای سالهای جوانی هستیم از لبه این تیغ منحرف نشویم و میزان و ملاک برای معرفت برای این حرکت را چگونه و در کجا کشف کنیم تا حکایت عطار (ره) نشویم که فرمود: «چون توانستم ندانستم، چه سود چون بدانستم، توانستم نبود» با تشکر🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید شرایط، شرایطِ بسیار حساسی است و شناخت این زمانه و ظرفیت‌ها و لغزش‌های آن نیاز به زمان‌شناسی دقیقی دارد. عرایضی در خدمت حوزه «جامعة المهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» شد که ممکن است در این رابطه مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13194 موفق باشید

34746
متن پرسش

با سلام و عرض ادب محضر استاد و نویسنده عزیز و دوست داشتنی جناب اقای طاهرزاده عزیز حفظه الله تعالی علیه. ما می‌دانیم و شما هم می‌دانید که یکی از وظایف حکمران تامین رفاه و آسایش رعیت خود هست و این در تمامی ادیان حاکم است اما استاد بزرگوار من یکنفر چون مرید شما بوده ام و آثار شما را خریده و مطالعه کرده ام روز قیامت جلو شما را خواهم گرفت که دلیل حمایت شما از آقای خامنه های چیست؟ مگر نه این که ایشون با تفکرات و اندیشه های خطرناک ملت و کشور و جوانان ما را به این فلاکت انداختند و مردم را از اعتقادات و ایمان خود بریدند. شما در جواب سوالی در همین سایت ایشان را از آقای جواد آملی و آیت عظمای الهی یعنی آقای سیستانی برتر دانستید چرا؟ من تا چند روز شوکه بودم !!! جواب اینا را استا باید بدهید شما. امروز مردم دارند به اهل البیت رسول خدا بدبین می شوند بخاطر رفتار رهبر، بعد حضرتعالی در این سایت صحبت از افق و آینده انقلاب اسلامی می‌کنید. مرگ بر پهلوی و رجوی و اعوان و انصارشان. اما این وضع کشور داری نشد. سول اصلی بنده از محضر حضرتعالی اینست که آیا نباید ایشون اگر اعتقاد واقعا به قیامت دارند جواب بدهند که عامل دین گریزی و عدم امکان ازدواج جوانان شیعه بوده و این بلا را سر دین اسلام و مملکت شیعه آمورده اگر واقعا اعتقاد دارند که من شک دارم. متشکرم استاد عزیز

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر به این فکر کنید که اگر رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» با این حکمت و درایت در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده، حضوری این‌چنین فعّال نداشتند؛ نه‌تنها سرنوشت ما که سرنوشت منطقه چه می‌شد! و جایگاه ما در نسبت با حضور اسرائیل به کجا می‌کشید؟!! چرا باید سنت امتحان‌شدنِ مردم را به پای رهبر انقلاب گذاشت؟ در حالی‌که خداوند می‌فرماید حتی بعد از به میان‌آمدنِ فداکاری‌های آن‌چنانیِ شهدا «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ» (بقره/۱۵۵) و البته شما را به پاره‌ای از سختی‌ها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم، و صابران را بشارت و مژده بده.

باید از خود پرسید در این زمانه، ایرانِ منهای حضور فعّال ولایت فقیه، کدام ایران است که ایرانِ معاصر در این جهان باشد؟ اگر از جهان مدرن نباید غفلت کرد، چرا از ایرانی که ولایت فقیه جزو ساختارِ امروزین آن شده است، غفلت کنیم؟ مشکلی که متأسفانه روشنفکران ما گرفتار آن شده‌اند، شبیه همان مشکلی است که متحجّرین گرفتار آن بودند و حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مورد آن‌‌ها می‌فرمایند: «خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست.» آیا راز ارادت فوق‌العاده شهدا به رهبر معظم انقلاب، ریشه در این بصیرت حکیمانه ندارد؟

موفق باشید

34745
متن پرسش

سلام: معذرت می‌خوام این سوال رو می‌پرسم. توی خوابگاه ما یک بنده خدایی به یکی دیگه نظر بدی داره و اگه شرایطش فراهم بشه کار غیراخلاقی‌ای با اون شخص انجام خواهد داد (تقریبا از این موضوع مطمئنم و احتمال اینکه بدگمان شده باشم نیست)، من سعی کردم با شخصی که احتمال میره کار بدی باهاش انجام بشه رفاقت داشته باشم و مثلا با هم به حمام برویم (چون حمام از خوابگاه فاصله دارد) تا اتفاق بدی نیفتد و اکثر کارهای دونفره مثل تکالیف دانشگاه و ... را با هم انجام بدهیم اما اینکه راه چاره نیست، به نظر شما چه باید کرد؟ شرایط برای گفتن مستقیم به شخص فراهم نیست و این رو هم می‌دونم که خود من هم از وسوسه‌های شیطان و نفسم نباید غافل باشم. باز هم ببخشید برای این مورد مزاحم شدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این حالات مربوط به قوه واهمه است و باید از طریق تمرکز بر معارف حقّه از آن عبور کرد. در این راستا نکاتی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»  هست که می‌تواند کمک‌کار باشد. با مطالعه آن کتاب و درک روش‌های قوه واهمه می‌توانید او را تشویق به مطالعه آن کتاب بنمایید تا خودش متوجه لغزش‌هایی که ممکن است پیش آید، بشود. موفق باشید

34743
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده: استاد از موقعی که صوت خانم ژاله صادقیان رو گوش کردم روزی چندبار هربار که گوش می‌کنم برایم تازه است اصلا خسته نمیشم بلکه مشتاق تر آرامتر میشم، حال بگویید راه عاشق شدن و رسیدن به خیمه ی آقایم مهدی ارواحنافداه از کجاست؟ از کجا باید شروع کنم؟ این همه سال درس های معرفتی و...، از اصل مطلب که وجود نازنین آقایمان مهدی علیه السلام است یک عمر به بیراهه رفتم انگار، آقای طاهرزاده میخوام مثل حضرت نرجس علیها السلام به امام زمانم عاشق شوم و تب کنم برایش قلبم از فراقش بسوزد و آب شود. بگویید از کجا شروع کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه از طریق رعایت دستورات شرع، خود را از گناه دور کنیم و در نتیجه به عصمت نزدیک شویم و در این راستا به انسانیت خود نظر کنیم، إن‌شاءالله نسبتی با انسان کامل برای‌مان پیش می‌آید. موفق باشید

34741
متن پرسش

سلام و عرض ارادت: اول و آخرش التماس دعا دارم، التماس! گاهگاهی که مخصوصا با بچه ها بداخلاقی می کنم و کم صبرم و تندخو؛ به من می گویند این کار را نکن چون در خاطره شان می ماند؛ راست می گویند، مثل اخلاقها و فریادهای تلخی که گاهی از بعضی آدمها سر می زد و لحظات شیرین کودکی خودم را تلخ می کرد و هنوز یادم مانده و اثراتش را بر من گذاشته. بخدا من واقعا دلم نمی خواهد بداخلاق باشم ولی درواقع سالهاست که همینطور هستم. از خودم متنفرم؛ نه اینکه تنها از اخلاقهایم متنفر باشم بلکه دیگر طوری شده که از خودم متنفر شده ام. کسی که دل سفید بچه ای را تلخ کند و اشکش را در بیاورد یا خاطر مومنی را آیا مستوجب لعن نمی شود؟ شاید کمتر چیزی بیشتر از بداخلاقی در عالم اینقدر زشت باشد. یک وجود خشک و خشن برای خودم درست کرده ام. نمی دانم با چه شکلی محشور خواهم شد؛ چقدر زشت و دست و پاگیر برای خودم! بخدا اگر مجاز بودیم می دادم همینهایی که اینقدر دلشان را ناراحت کردم مرا می کشتند، خاکسترم را هم به باد می دادند تا هیچ اثری از من برایشان نماند. به نظرم بداخلاقی و توحید و ایمان اصلا و هرگز نمی شود که با هم یکجا باشند و من کافر نیستم بله، ولی در جبهه ی خدا هم مسلماً نیستم. شما را به خدا قسم می دهم و خدا را به حرمت شماها که یک راه اساسی و یکباره نشانم بدهید تا از این دیو آدمخوار راحتم کند. که با این وضعم نه عاقبت بخیری دنیایی دارم و نه قیامتی دارم و نه حال خوشی دارم و نه همنشینی که شوق مرا داشته باشد. خودتان ببینید چند بار است که از شرّ خودم می گویم و دوباره همانم که نباید باشم. یعنی حالا دو تا رنج و زجر با هم به جانم حمله کرده: هم اخلاقهای زشت و بدم و هم تکرارهای زجرآور. مَردم به خدا بداخلاقی خیلی قیامتتان را سیاه می کند. من دارم از درد تاریکی می میرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود مطالب کتاب شرح حدیث «جنود عقل و جهل» که حضرت امام تدوین فرموده‌اند و بنده نیز عرایضی در شرح آن داشته‌ام را دنبال فرمایید. موفق باشید

34740
متن پرسش

سلام علیکم: حقیر از طلاب حوزه علمیه هستم که برای تبلیغ رمضان میخوام برم یه روستایی که از لحاظ معارف دینی کم کار شده. می‌خواستم از شما مشورت بگیرم که از کجا شروع کنم و چه مباحثی و چه فعالیتهایی برای مدیریت و رشد دینداریشون انجام بدم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر از قرآن شروع کنید و در دل آیات الهی، متذکر مبحث معرفت نفسی و معاد بشوید، کمک خوبی به مخاطبان خواهید کرد. إن‌شاءالله. موفق باشید

34739
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد جان دعایمان کنید. استاد سوالی دارم از حضورتون، اینکه در صحبتهاتون گاهی می‌فرمائید رهبری، نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستن رو به استناد سندی می‌فرمائید یا این مطلب ذوقی است؟ حضرت صاحب ۴ نائب رسمی داشتن که در متون آمده، این که حضرت آقا، حفظه الله رو نائب ایشان معرفی می‌کنید و می کنند بر چه اساسی است؟ خدا حفظتون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت از حضرت امام حسن عسگرى«علیه‌السلام» داريم: «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعَهُم» [1] و امّا آن كسى از فقهاء امّت ما كه نگهبان نفس خود و حافظ دين خدا و مخالف هوا و هوس و مطيع أمر حضرت مولاى خود بود، بر عموم مردم لازم است از او تقليد كنند. و بعد حضرت در ادامه‏ روايت مى ‏فرمايند: و البته بعضى از فقهاى شيعه متّصف به اين صفتند و نه جميع آن‏ها.

با توجه به روایت فوق، عملاً فقهایی که خصوصیات فوق را دارا هستند، به یک معنا نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌باشند و معلوم است که ولیّ فقیه در این رابطه نیابت‌شان به جهت موقعیتی که دارند، کامل‌تر است و این مقام غیر از مقام نواب اربعه می باشد. موفق باشید

 

[1] ( 1) احمد بن على طبرسى، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج 2، ص 458.

34738
متن پرسش

یا محبوب! عرض سلام حضرت معشوق بر شما باد. نیمه ی شعبان این روز جلوه ی خاص معشوق و تلاوت آیه ی شریف وصال حضرت مهدی (عج) مبارک باد. استاد از درون اعماق این روزها یک سوال بر می خیزد، انسان مادّه گرا چگونه چشمش کور می شود؟ این جواب که خوب غرق می شود و دیگر نمی بیند منطقی است امّا برای مثال افرادی که در زمینه نجوم کار می‌کنند ابن القا را دارند که خیر اصلا ما معمولی فکر نمی‌کنیم و بلند پروازیم از جمله بنده که سال گذشته در این دام بودم. حال دقیقا در پی نجات دوستانم هستم در تعجبم از آنانی که به خواب می روند به وجود آمده اند و می میرند و وجود ورای مادّه را انکار می‌کنند. به نظر شما در این باب برای آگاه نمودن افراد باید ناقل چه سخنانی باشد؟ چنانچه: ما ز فلک برتریم وز ملک افزون تریم. التماس دعای فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌‌آید معرفت نفس، شروع خوبی باشد تا متوجه شویم وجه متعالی ما، ابعاد مجرد و ملکوتی ما می‌باشد که در اتصال با حضرت حق معنا پیدا می‌کند و غفلت از آن اتصال، موجب سرگردانی و افسردگی ما می‌شود. موفق باشید

34736
متن پرسش

استاد گرامی سلام و عرض ادب: حضرت علی (ع) در دعای شریف کمیل می فرمایند «اللهم اغفر ذنوب التی تحبس الدعا» سوال: ۱- چه گناهانی باعث عدم اجابت دعا می شوند؟ ۲ - در این دعا تناقض وجود ندارد؟ اگر دعای شخص حبس شده پس چگونه دعا می کند که خدا گناهانی که دعا را حبس نموده ببخشد؟ با تشکر. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حجابِ خودبینی و خود را منشأ امور دانستن. ۲. بحث در غفران دعایی است که توفیق همین دعا را هم از انسان بگیرد و برعکس، با نظر به همین فراز از دعا، تقاضا می‌کنیم تا حجاب‌هایی را برطرف کند که در صورت رفع آن حجاب‌ها، نسبت انسان با پروردگارش با شکوفایی هرچه بیشتر به ظهور می‌آید. موفق باشید

34735
متن پرسش

چگونه باید خود را یافت و از خود دوری نجست و در سایه امن بی تفاوتی ها و دوری از مسائل به سر برد؟ و چگونه باید از جهل به علم و از غیبت به ظهور و حضور آمد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «اول قدم آن است که او را یابی / آخر قدم آن است که با او باشی». پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت است، بزنید. موفق باشید

34734
متن پرسش

با عرض سلام و تبریک اعیاد شعبانیه: سؤالی که بنده برایم پیش آمده این است که با توجه به این که امام مهدی (عج) روح این عالم هستند و به فرموده آیت الله بهجت سخنان ما قبل از این که از دهانمان به گوشمان برسد، امام آن را می‌شنوند؛ پس معنی عرضه اعمال در روزها و یا ایام خاص به ایشان چیست؟ ایشان که از کوچکترین اعمال ما همان لحظه باخبر هستند. التماس دعا

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اجمال و تفصیل عمل می‌باشد. مثل آن‌که قرآن در شب قدر به صورت اجمال بر قلب پیامبر نازل می‌شود ولی به صورت تفصیل، طی ۲۳ سال ظهور می‌کند. در مورد عرضه اعمال نیز، منظور همان حالت اجمال و تفصیل است، وگرنه امام باطنِ هر اراده‌ای را می‌دانند و از آن آگاه می‌باشند. موفق باشید

34733
متن پرسش

«الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: با عرض پوزش و کسب اجازه چند کلمه ای خواستم در محضرتان درس پس بدهم. همان طور که جنابعالی بارها متذکر شده اید، ترجمه های قرآن بعضاً ناقص است و نمی تواند اشارات آیات قرآنی را به خوبی منتقل کند، مشغول تدبر در آیه شریفه ی «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» و ترجمه «صراط مستقیم» بودم که حقیقتاً ترجمه «راه راست» نمی تواند حقیقت جاری در این آیات و کلمات را منتقل کند. ناگهان ذهنم به سوی بیتی از اشعار مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه رفت که می فرمایند: من خس بی سر و پایم که به «سیل» افتادم / او که می رفت مرا هم به دل دریا برد. انصافاً این بیت ترجمه ی بسیار بهتری و روشن تری است برای این آیه شریفه. بدین معنا که صراط مستقیم مثل این صراط های دنیایی نیست، بلکه خودش «عین رفتن و عین حرکت» به سوی دریای توحید است. لذا ما از حضرت حق با عجز و انکسار تقاضا می کنیم که ما را به رود جاری و صراط ساریِ به سوی خودش ملحق کند تا همچون خس بی سر و پایی به دریای توحید متصل بشیم. لذا حالا تا حدودی معنای روایت «علیٌّ هو الصراط المستقيم» و «هُمُ السَّبیل إِلَیْکَ» برایمان رخ می گشاید. مرحوم علامه در قسمتی از المیزان ذیل آیه شریفه ی «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» به زیباترین شکل ممکن تفاوت بین «ارائه طریق» توسط انبیاء و رسولان الهی، و «ایصال الی المطلوب» توسط امام را متذکر می شوند. و معلوم می کنند چگونه امام با هدایت های باطنی و تصرفات تکوینی و کُن فَیکونی، می تواند انسان را به سوی دریای بیکران توحید با خودش همراه کند و از موقف و منزلی معنوی به سوی موقف و منزلی بالاتر حرکت دهد. رزقنی الله و ایاکم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به همین جهت بعد از آن‌که از حضرت حق تقاضای هدایت به سوی صراط مستقیم می‌کنیم، عملاً با حضور در آن صراط، الطاف الهی، انسان را فرا می‌گیرد تا در مسیر انس با حضرت حق قرار داشته باشد و لذا در ادامه اظهار می‌دارید: «صراط الذین انعمت علیهم» که به گفته علامه طباطبایی: «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» کسانی‌اند که خداوند علمی به آن‌ها داده که خودشان از مسیر عادی نمی‌توانستند کسب کنند زیرا فرمود: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»(مجادله/11) خداوند آن‌هایی از شما که ایمان آوردند را بلندمرتبه کرد و برای آن‌هایی که به آن‌ها علم داده شد، درجاتی است خاص.» به همان معنایی که شما به شعر علامه اشاره کردید که: «من خس بی سر و پایم که به «سیل» افتادم / او که می رفت مرا هم به دل دریا برد». موفق باشید               

34732
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار. حقیر در چند سال گذشته که وارد بازار شدم همیشه در گیر مسائل فقهی مبهم شدم. اما سوالی که حقیر دارم اینه که با توجه به اینکه حکومت، اسلامی هستش و حصرت آقا در راس هستند برای گرفتن فتوا کفایت می‌کند یا ما باید بیشتر تحقیق کنیم؟ مثلا من اخیرا از بزرگواران پرسیدم نظر حضرت آقا در مورد صندوق های بورسی خصوصا صندوق بورسی با درامد ثابت چیه؟ فرمودند اگر طبق نظر شورای نگهبان باشد حلال است. مگر ما در ایران اسلامی بدون تایید شورای نگهبان قانون تصویب می‌کنیم؟ مگر وام های بانکی طبق تصویب شورای نگهبان یا حداقل تایید شورای نگهبان نیست؟ پس هیچ قانونی نباید در ایران اسلامی و عزیز حرام باشد. واقعیت من ماندم که هیچ بزرگواری نیامد یک مبنا برای تحلیل به امسال حقیر که فقه نخوندیم بده و ما در بازار شاید بتونیم حلال پول بدست بیاریم و خرج دین کنیم ولی می ترسیم چون واقعا مبنای تحلیلی نداریم مثلا من یک عمر فکر می‌کردم فروش اقساطی این فروشگاهها حرام است ولی با توضیح یک بنده خدایی فهمیدم حلال است. حالا اینا رو میشه با فتوا بدست آورد ولی آیا همینکه فتوا رو شنیدیم حله یا واقعا باید بیشتر مسئله رو بشکافیم؟ لذا از حضرت عالی جهت فعالیت و کمک به اقتصاد انقلاب اسلامی و ان شاءالله حضور در این تاریخ که اقتصاد در هر صورت تاثیر گذار است (حداقل در ظاهر)‌ تقاضا دارم راهنمایی و یا کتابی معرفی بفرمایید. لطفا دعا برای حقیر هم فراموش نشود. یا حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که فقهای شورای نگهبان نظرِ فقهی مقام معظم رهبری را مدّ نظر دارند، آری! هر آنچه در کشور به عنوان قانون مورد تأیید شورای نگهبان قرار گیرد، وجاهت شرعی خواهد داشت و مشروع است. موفق باشید

34731
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم، اسعدالله لیالیکم، چندی پیش خانمی از حقیر سوال کرد که با توجه به دستوراتی که بزرگان برای سلوک می‌داده اند از قبیل چله نشینی و سکوت و عزلت و غیره، تکلیف خانم ها چگونه است که انجام چنین أوامری برایشان مقدور نیست به دلیل کثرت اشتغالات. حقیر پاسخی ندادم اما با فرضِ اینکه بعد از طی مقدماتی خانمی بخواهد سلوک داشته باشد چکار باید انجام دهد؟! آیا می‌توان گفت به خاطر لطافت و عطوفت روحی خانم ها که موجب بهتر برقرار شدن ارتباطشان می‌شود نیاز کمتری نسبت به آقایان به چنین دستوراتی دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. جناب ابن عربی هم در جایی به همین نکته اقرار می‌کند که روح خانم‌ها، آمادگی بیشتری برای سیر و سلوک دارد به همان اندازه که زمینه رشد توهّمات در آن‌ها شدیدتر است. از طرفی با توجه به روایتی که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «جِهَادُ اَلْمَرْأَةِ حُسْنُ اَلتَّبَعُّلِ». می‌توان به این نکته فکر کرد که انجام وظایف خانه، خود به خود روحانیتی را برای خانم‌ها حاصل می‌کند وقتی انجام آن وظایف با نیت شکل‌دادن به فضای خانه جهت حفظ معنویت افراد باشد. موفق باشید  

34730
متن پرسش

سلام وقت بخیر: ممنون از پاسخ شما به سوال قبلی بنده، بنده یک درخواست و دو سوال دیگر از شما دارم که اگر لطف کنید جواب بنده رو بدید از شما ممنون میشم، درخواست: با توجه به اینکه هویت غیبیه به مرتبه احدیت ذاتی به عنوان بالاترین مرتبه از مراتب وجودی هیچ تجلی و ظهوری ندارد اگر لطف کنید یک پاسخ کامل برای دلیل این موضوع به بنده بدهید از شما ممنون میشم. سوال اول: اگر هویت غیبیه به مرتبه احدیت ذاتی به عنوان بالاترین مرتبه از مراتب وجودی هیچ تجلی و ظهوری ندارد پس ارتباط هویت غیبیه با مرتبه احدیت ذاتی چگونه برقرار است؟ سوال دوم: با توجه به اینکه در روایات گفته شده است اسم اعظم خدا ۷۳ حرف دارد و وجود خداوند ۷۲ حرف آن را به ۱۴ معصوم (ع) داده است و یک حرف نزد خدای متعال است که آن را در علم غیبش به خود اختصاص داده است سوال اصلی بنده از شما این است که اگر وجود خداوند آن یک حرف را نیز به ۱۴ معصوم (ع) می داد برای ۱۴ معصوم (ع) چه اتفاقی می افتاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هویت غیبیه در ذات خود ظهور ندارد ولی به اعتبار تجلیات ذاتی‌اش نسبت به مادون، بر اساس ظرفیت مرتبه مادون، تجلیات خود را دارد همان‌طور که حضرت ذات به نور اسماء متجلی می‌شوند و نه به ذاته ۲. در آن صورت، وجود متعیّنی برای معصومین «علیهم‌السلام» نمی‌ماند. در این رابطه خوب است به کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام و شرح بنده رجوع فرمایید إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی