سلام علیکم: خدا قوت. حاج آقا بنده طلبه پایه سوم در مدرسه حقانی ام. انتظارم از فضای حوزه سطح یک اینه که فضا فضای تربیتی باشه. تربیت توش مطرح باشه. هدایت تفکر درش اصل موضوع باشه و ورزش جز اصلش باشه و تهذیب نیز با جدیت پیگیری بشه و تربیت سیاسی نیز حاصل بشه و تفکر شکل بده. در یک کلام حداقل به خواست رهبری نزدیک باشد (نمیدونم تا چقدر بتونم آنچه که در ذهنم هست را براتون روشن کنم) در حالی که مدرسه حقانی اینطور نیست و کمابیش تاکیداتش بر روی درس هست که اونهم قابل توجه نیست به صورت کلی. من احساس خسران میکنم. به نظر خودم دو کار جلوم هست: یا فضا را عوض کنم؛ که بسیار متناسب با من این گزینه میتونه مناسب باشه و درست تربیت بکنم خودم را، جامع شکل بگیرم. یا اینکه شیوه تربیت را یاد بگیرم که بسیار کار سختی است (اما اگر یقین کنم که وظیفه این است قطعا این کار را خواهم کرد کما اینکه به شکل کج دار و مریز تا حالا جلو اومدم) ته خوب بودن از حیث علمی در سطح یک در قم پرورش علم نقلی هست و علم عقلی هیچ. خب ملاک ها چی میتونه باشه که بتونم تصمیم بگیرم؟ حاج آقا نظرتون چیه بیام اصفهان بیشتر در کنار شما باشم؟ (به خصوص که قوه واهمه بسیار قوی دارم و نیاز به تربیت دارم تا برش احاطه پیدا کنم.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که انسان خودش با عزمی بلند و همتی جانانه در همان جایی که هست، خود را بسازد. حتماً میدانید که مدرسه حقانی جایگاه مردان اولوالعزمی چون شهید بهشتی بوده است و درکی که آن مرد از جهان داشت و آن جامعیتی که در علوم عقلی و نقلی در او بود. به نظر میآید «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». موفق باشید
سلام علیکم: در یک مجموعه ی رسانه ای تصمیم به تولید یک بازی تلفن همراه برای کودکان (قبل از سن تکلیف) داریم؛ به عنوان موضوع، علاقه مند بودیم که موضوع بازی در مورد توحید و قیامت باشد. در مورد مباحث نظری و عملی توحیدی اساتید و کتاب های ارزشمند علما در دسترس است اما سوالی که پیش آمده این است که برای تربیت توحیدی کودکان (در هفت سال دوم زندگی) چگونه عمل کنیم؟ در این زمینه اگر راهنمایی ای بفرمایید دعا گو هستیم. اگر موضوع دیگری را اولویت میدانید عنوان بفرمایید تا در تولیدات رسانه ای موضوع تولیدات قرار داده شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مباحث مربوط به کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» بتواند کمک کند. موفق باشید
سلام خدا قوت: استاد بنده ۲۴ سالمه حدود سه ساله خوابهای سنگینی میبینم که بسیار روحم و توجهم را عمیق میکند و خود خوابیدنم هم بسیار عمیق است و متوجه اطراف نمیشوم و با صدا بیدار نمیشوم. اما نکته اینکه این خوابهایی که میبینم عموما در یک خواب هم شیطانی است هم ظاهر الهی دارد یعنی هم نور هم ظلمت هم روشن هم تاریک یعنی یک خواب هردو را در خود دارد در حالی که بنده از نوجوانی تا سه چهار سال پیش یعنی حدود هفت هشت سال مطلقا هیچ خوابی نمیدیدم جز به تعداد انگشتان دست در کل هفت هشت سال. به نظرتان مطلبی هست راهنمایی کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ان شاءالله با تعادل در معارف حقهای که در نزد خود دارید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد من از این همه تغییر احوالاتم میترسم. گاه خوبم گاه بد. گاه پر از امید گاه در اوج ناامیدی و نیستی. میترسم از علایم افسردگی باشد. از کجا بفهمم این تغییر احوالات خوب است یا بد؟ و البته همیشه تغییر حال بدم به خوبم از طریق خلوت صحبت با خدا و نوشتن هایم بوده و روشن شدن نوری از درونم که مرا از سرگردانی ها نجات میدهد و وجودم را گرم میکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این همان «نیستانگاری» است که تقدیر این تاریخ می باشد و درک این حالت و نظر به راههای عبور از آن بسیار برای امثال شما مهم است. عرایضی در این رابطه در ۴ جلسه شده است. خوب است که به آن مطالب رجوع شود. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C&tab=sounds موفق باشید
سلام استاد گرامی: ممنون از مباجث خیلی خوبتون، ببخشید میخواستم نظرتون رو در مورد این حدیث بدونم: رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم ) فرمودند: براى نطفه هاى خود جایگاه مناسبی اختیار کنید که دائی در خصوصیات فرزند موثر است همان طوری که دو همخوابه در خصوصیات فرزندانشان موثرند. در خبرى دیگر آمده كه فرمود: تلاش كنید براى نطفه هاى خود كشتزار صالحى انتخاب كنید و نزدیكان او را هم در نظر بگیرید زیرا فرزندان شبیه به دائى ها هستند. واقعا دایی یک شخص انقدر در سرنوشت او موثره؟ و کسی که میخواد همسر انتخاب کنه علاوه بر تحقیق در مورد شخص مورد نظر در مورد خواهر و برادرهای او هم باید همین قدر حساس باشه؟ مثلا دختری که خیلی خوب و مذهبیه ولی برادرش خیلی مذهبی نیست، این دایی روی بچه های دختر اثر دارند و کسی نباید با اون دختر ازدواج کنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در شرایط عادی که جامعه در هویت اسلامی خود شکل گرفته، به ما فرمودهاند همسر خود را از «بیوت صالحه» انتخاب کنید؛ میتوان آن نوع روایات را در همین رابطه معنا کرد. میماند در شرایط غیر عادی که ممکن است یک خانم و یک آقا جدای شرایط غیر دینی خانواده، خود را با هویت دینی دریافته باشند، که البته این ارزش خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی. استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض میرسانم که در جلسه دوشنبه در مورد اشتباهات مردم و اقوام که مردم عادی هستند و دشمن اسلام نیستند فرمودید که باید ببخشیم و حق نداریم اگر اقوام ما را عصبانی کردند قطع رحم کنیم. حال سوال بنده اینست که حضرت امام صادق علیه السلام با شخصی بیست سال دوست بودند و وقتی دوست امام از روی جهالت به غلامش نسبت عدم حلال زاده گی داد امام ایشان را طرد فرمودند دوست امام هم که دشمن اسلام نبود. لطفا توضیح بفرمائید. قبلا از بذل عنایت شما کمال تشکر و قدردانی را بعمل میآورم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست باید آن حرکت امام صادق «علیهالسلام» را با فرازی که از سخن حضرت کاظم «علیهالسلام» به میان آمد مبنی بر آبروی مردم و عدم غضب به آنها، جمع کنیم. شاید کار آن فرد، آن اندازه منفی بوده که امید اصلاح در او نمیدیدند. ولی به هر حال از آیه ۸ سوره ممتحنه نباید غفلت کرد از آن جهت که به ما توصیه شده به افرادی که با ما دشمنی نکردهاند بدون اینکه لازم است مسلمان باشند؛ نیکی نمایید. موفق باشید
با سلام و ادب و عرض احترام و ارادت: خداوند به علم و حکمت شما برکت روز افزون عنایت فرماید و مرضی رضای حق باشید. ببخشید شرح حدیث شریف «عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم»چیست؟ منظور عقل و جمال در روایت چیست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. محتاج دعای خیر شما هستم، منصور و موید باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیتالله جوادی آملی میفرماید: معنی این حدیث، یا دستور است و یا وصف سازنده میباشد، نه وصف قدح و نکوهش. یعنی زن موظف است و یا میتواند عقل و اندیشه انسانی خویش را در ظرافت عاطفه، زیبایی گفتار و کمیت محاوره و مناظره، نحوه برخورد و حکایت و نظائر آن ارائه دهد. درصورتیکه هرگز این ظرافت هنری که تمثیل عینی ظرافت عقلی است، میسور مردان نیست... زن باید ظرائف حکمت را در ظرائف هنر ارائه دهد و این رهنمود، دستورالعملی برای اوست و در صورت امتثال آن دستور، درخور ستایش شده و در صورت تمرد، مستحق نکوهش میگردد.
به نظر میآید آیت الله جوادی به خوبی روح آن سخن را با ما در میان گذاشتهاند تا زنان ما متوجه رسالت ظرائف هنری و زیباییهایی که آنان میتوانند خلق کنند، باشند. آری! آنجاست که مییابیم عقل آنها در زیباییهایی که خلق میکنند، به نمایش میآید امری که امروز جامعه تکنیکزده ما سخت بدان نیاز دارد، که بحث آن مفصل است در احیای انسانیت از طریق هنر و به یک معنا، حضور مادرانه در مناسبات. موفق باشید
سلام علیکم: عرض ادب و خدا قوت خدمت استاد محترم. بنده حدود دو سالی هست سیر مطالعاتی دروس شما رو شروع کردم. و تا حدی به آرامش رسیدم. اما استاد سوالی ذهن من درگیر کرده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به او کمک کنید تا زندگی خود را تلخ نبیند و شما هم با جهانی که ذیل انقلاب اسلامی و شهدا و رهبری در مقابل خود میگشایید، نگذارید ضعفهای مادی زندگی دل شما را مشغول کند. موفق باشید. (این موارد که حالت خصوصی دارد باید آدرس ایمیل خود را بنویسید)
سلام وقتتون بخیر: ببخشید استاد یه مشکلی هست که میخواستم ازتون کمک بگیرم. من یه چند وقتی هست که مثلا توی ذهنم میگم (ببین من چقد سرما که میخورم خیلی حالم بد میشه ولی مثلا دوستم چقد سلامته سرما هم که میخوره زیاد حالش بد نمیشه) خیلی بدم میاد از این فکرا. بعد احساس میکنم چشمش میزنم با این فکرا و خیلی اذیت میشم. کاش بشه کمکم کنید. خیلی اعصابم خورد میشه که این فکرا میاد تو ذهنم لطفا کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال طبع ها و طبیعتها با هم متفاوت است و هر کس باید در همان موقعیتی که قرار دارد خود را از آنجا شروع کند و به سوی کمالاتش پیش برود اگر کسی امکانات بیشتری از نظر بدنی دارد به همان اندازه نیز مسئولیتهای بیشتری به عهده او هست. یعنی هرکه داراتر است مسئولتر است. بنابراین در این موارد جایی برای چشمزخم و یا نفی کمالات افرادی که در کنار ما میباشند، نمیماند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد گرامی: ببخشید امکان داره یک نفس و روحی اونقدر قوی بشه که وقتی مغز و جسم، مخصوصاً قوای فکری او مشکل پیدا کنه مسیر درست را پیدا کنه تا اینکه مغز ترمیم بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نفس، چنین تواناییهایی را در ذات خود دارد. همان طور که در بهشت بدن خود را خلق می کند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرانقدر: با توجه به جریانات اخیر و هجمه های وارده به هیئت ها و آمرین به معروف، و بیان این مسئله که «جلوی بیحجاب ها را نگیرید و بگذارید در هیئت ها بیایند» و اینکه «نمیشود به زور مردم را دین دار کرد»، توسط افراد و واعظین بزرگ. سوال بنده این است که در این زمان حساس، طریقه ی صحیح برخورد چیست؟ اینگونه افراد با این بیان و طرز تفکر که بالا ذکر شد، چه جایگاهی دارند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که قبلاً عرض شد شأن جلسات عزاداریِ حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» باید حفظ شود و طوری خانمها نباید در این جلسات شرکت کنند که ظاهر آنها هیچ شأنیتی با آن جلسه نداشته باشد. وظیفه دیگر خواهران است که خودشان ورود کنند و به نحوی متذکر این امر به آن افراد باشند و بالاخره یا باید خانمهای کشف حجاب کرده، حجاب مناسب جلسه را بپذیرند و یا توسط خود خانمها به نحوی عذرشان خوانده شود. زیرا رعایت شئونات جلسه عزاداری، لازم است و نباید کاری کنیم که موجب وهنِ آن جلسات شود. جذب حداکثری هرگز نباید به کوتاه آمدن از مبانی و مناسک بیانجامد و هرگز نباید احکام خدا را کمرنگ کند. موفق باشید
به نام خدا، آیا ممکنه بدون اینکه در استقرار بالحق و به سوی حق بود خیری به خود و دیگری رساند؟ جهان غرب چون جهان مُرده و بی حیاته هر نشاطی اعم از نشاط کودکان و جوانان رو میبلعه چون تشنه حیاته و از بس نیازمنده میلیون ها حیات خدادادی آدمایی که هنوز با بدیهای جهان مدرن آشنا نیستند را مثل چاله ای فضایی در خود میکشه و حروم می کنه پس هرکس بخواد تو این جهان 'زنده' باشه یا حتی خیری به دیگری برسونه از درون خشک میشه و بجای قدردانی صد زخم کاری به او میزنه و در لای زخم ها دانه های شرارت میکارن تا شیطان در هر بخش از نَفسِ آدم خودش رو بدست مای ضعیف و ناتوان و ناآگاه پرورش بده، این حالتی برای آدم ایجاد میکنه که خودخواه و سرافکنده بشه و به'تنهایی' سوق پیدا کنه یا حتی حس کنه چاره ای جز بردگی دیگران رو نداره یا اما جَری و دریده شه تا شاه گرگی توانمند برای انتقام جویی شه! چه انتقامی وقتی مثل همانهایی شدی که به تو زخم زدند یا چه چاره وقتی دست و پات رو بستند در قفس ضعیف و حقوق آزادیت رو ازت گرفتند به چه جرمی برده ای؟ چرا هرچه کنی بد میشه؟! آیا خدا که همواره از نظام کفر با نظام ایمانی برتری برای بندگانش با جهانی در مقابل اینی که دیدیم حاضره به ما معنای حضور بهتر در جهان توحیدی را نمیخوان بدن؟ که تمام کارهامون درست شه و اگر خیری برسونیم زنده تر میشیم و اگر از شری بگریزیم به سوی خدا پس احساس رسیدن به آغوش او کنیم و امیدوار باشیم؟ بله جهانی تازه تر و وسیع تر در ادامه توحید همیشه جاودان اما با تجلیات مناسب روز هنوز هم هست و دائم می آید. خدا شهدای ما را از انانیت و خطرهای عظیم و بی جایی و ضعف آزاد کرد و به خودش قائم و در بهشت ها حاضر کرد چون اگر کسی در بهشت نباشه و در سمت و سوی خدا نباشه و افعال و رفتارش معنای زندگی جاودان و مطمئن نده نمیتونه به خودش و دیگری خیری به حقیقتِ درست ترین خیرها برسونه، اونقدر جاودان و مطمئن و زنده که دیگران رو به زندگی جاری و تمام نشدنی بهره مند کنه. به همین خاطر بهشت های شهدا با بهشت های تنهای خودکامان که او هم پسندیده خدا و مقبول و معقول و درسته فرق داره چون شهید یعنی کسی که بیش از دیگران توانایی از خودگذشتگی داشت و دست پرورده خداست هستند. اگر میتونستم برگردم به گذشته برای استقرار بیشتر در این حیات میرفتم اما در راه بودن برای رسیدن از روی بیچارگی بود پس اگه خدا پسندیده و چاره دیگه ای نبود و من ناتوان بودم و هستم از اراده و تقدیری برای خود و دیگری، از خدا میخوام ما رو تسلیم هرآنچه برای ما تقدیر کرد و خواستن تقدیرات بهتر از خودشون قرار بدهند ان شاء الله. صد نوع فکر کردم اما نفهمیدم چرا مومنین بخوان جایگاهی در اجتماع داشته باشن از روی برتریِ تواَم با تحقیر مردم و اداره امورات مردم و تصمیم گیری برای دیگران مثل پادشاهان مغرور و ظالم؟! جامعه ایمانی یعنی استقرار در دینی که در او غرقی و با حضور در بهشتِ قیامت تنها میتونی خودت رو معنی کنی تا خودخواه و منجمد و گندیده و بدخُلق نشی و به دیگران ظلم نکنی! هرچه کم تر از این قطع به یقین ظالم خواهی بود پس چرا تا به قیامت که مبداء زندگیه و قبلش منفی هر آمادگیه بخوایم هَر اراده ای بکنیم؟! پس با یافتن جایگاه برتر قیامتی خود در اراده های اجتماعی خدا که توسط اولیای الهی مثل حاج قاسم و حضور در اوامر رهبر انقلاب حفظه الله هست فهمیدیم جای ما کجاست و باید به استقرار در همواره جدید تر خود در آن فکر کنیم. خدایا تا سرو ته ما را در قیامت ننشوندی تا از هزار جهل و مارهای درونی و گمراهی و حماقت آزاد نشدیم به ما اراده ای برای هرکار اساسی و مهم نده هرچند اختیار داریم پس ما را هدایت فرما. خدایا مدتهاست منتظرم به بندگی همواره به سوی تو برسم پس بفرما چه چیز تو را راضی خواهد کرد ای کسی که در این روزگار بیش از هر چیزی هستی در روزگاری که اتفاقا کم یاب ترینی بخاطر جهان گمشدگانِ احمقِ خودخواه و ظالم که مردمان جهان را به بند کشیدند و خون حیاتی آنها را میمکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مهمترین نکته همین است که متوجه شویم جایگاه ما کجاست و در این مسیر است که به جهت درک حقیقت، تواضع و خوشبینی و خوشخُلقی و واقعبینی برایمان پیش میآید و زندگی با سادگیِ تمام به ظهور میرسد. موفق باشید
سلام و عرض و ادب و احترام: چگونه دقیقا مطمئن شوم که صفت رذیله ای مثل ریا کلا از درونم ریشه کن شده و در هیچ کاری ریا ندارم؟ خیلی ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که به این راحتیها نیست. آری! اگر همچنان حساس باشیم در شکلدادن انگیزههای خود در مسیر جلب رضایت حضرت معبود، آرامآرام در مسیر عبور از ریا با جهانی روبرو میشوید که جهان تجلیات انوار الهی است. موفق باشید
سلام: خداوند بی زمان است یا نسبت به زمان لابشرط است در ابعاد مادی وجودش زمان دارد و در ابعاد مجردش ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابعاد مادی که حاکی از نقص است برای حضرت حق معنا ندارد. در این رابطه عرایضی در شرح «برهان صدیقین» از طریق شرح صوتی آن برهان شده است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. در عالم وجود فقط ذات خداوند هست. فقط صفات خداست، فقط افعال خداست. این چه معنایی دارد. پس این موجودات چه هستند؟ اینها آیات خدایند، یعنی آنکه اینها خدا را نشان می دهند. مثلاً درختی را فرض کنید. این درخت همانند آینه ای است که خدا را نشان می دهد. آینه آنگاه آینه است که دیگری را نشان می دهد. این کثرت همه آیات و نشانه های هستند که خدا را نشان می دهند. آیه قرآن می فرماید: «اینما تولوا فثم وجه الله» به هر سو رو کنی وجه الله را میبینی؟ سوال آیا این آیه می فرماید که به هر سو نگاه کنی در آیات اوست که این آیات وجه الله را نشان می دهد؟ سوال۲: ما در روایات داریم که ائمه وجه الله هستند. یک اشکال هست. اگر می گفتند که ائمه آیات هستند، خوب ما در ائمه وجه الله را می دیدیم. اما وقتی که وجه الله هستند دیگر بحث آیت نیست و وقتی که ما ائمه را میبینیم خدا را داریم می بینم. ۳: چه فرقی بین این آیت بودن و وجه الله بودن است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است زیرا ۱. همه، مظاهر اسماء او هستند و ما به حکم: «ولله الاسماء الحسنی فدعوه بها» با او از طریق اسماءاش روبرو هستیم و از طریق اسماء او، او را میخوانیم که مظهر ارتباط با حضرت «الله» هستند ۲. اگر فرمود اولیای الهی نیز وجه الله هستند؛ خواست متذکر این امر باشد که جمال پر جلال اولیای الهی، عملاً ما را با جلوهای از جلوات انوار نورانی حضرت حق روبرو میکند وگرنه تفاوت چندانی بین آیت بودنِ آنها و وجه الله بودنشان نمیتواند باشد. موفق باشید
با سلام: انسان در خواب هر دو کفشش را گم کند، معنایش چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده علم به تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
سلام به شما استاد بزرگوار: از ته قلب تون دوست دارید چه سؤالی از شما پرسیده بشه که هر آنچه در دلتون هست و به زبان نمیآورید رو با خیال راحت بگید و در دلتون بگید خدا رو شکر که بالاخره یک نفر این سؤال رو ازم پرسید. انشاءالله که خداوند به شما سلامتی بده، جسارتا بلا تشبیه مثل وجود مبارک حضرت علی علیه السلام که میفرمودند سلونی قبل ان تفقدونی
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی که هستم هیچ چیز در اختیار بنده نیست. گویا اگر سؤالی در پیش باشد و شرایطی برای گفتن پیش آید؛ خداوند است که از قبل میدان گفتن را فراهم میکند به اعتبار آنکه زبان؛ خانۀ وجود است. موفق باشید https://eitaa.com/soha_sima/5295
سلام استاد: برای سخنرانی ایام فاطمیه که از همه جور اقشار حضور دارند پیشنهادتون کدوم مبحثه؟ سوره فتح رو صلاح میدونید به مباحث اضافه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و فطرت عموم مردم رابطهای درونی با قرآن و روایات دارد. لذا خوب است که اصل را بر طرح سورهای و یا روایاتی بگذارید. طرح سورۀ فتح از این جهت ممکن است مفید باشد. البته باید بررسی بفرمایید که آیا مخاطب آمادگی دارد یا نه؟ در هر حال باید سعی شود در مباحث قرآنی، آیات مقابل مخاطب باشد به حکم آنکه پيامبر «صلياللهعليهوآله» فرمودند: «لَيْسَ شَيْ ءٌ أَشَدَّ عَلَى اَلشَّيْطَانِ مِنْ قِرَاءَةِ اَلْمُصْحَفِ نَظَراً» هيچ چيزي بر شيطان دشوارتر از قرآن خواندن از روي آن نيست. موفق باشید
سلام علیکم: به نظر حضرتعالی علت یا علل اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) اکثر مواقع از نان و «نمک» به عنوان غذا استفاده می کردند، چه بوده است؟ چون همان طور که ما در کلمات عرشی و بلند ایشان تأمل می کنیم باید در افعال ایشان که ریشه در همان مقام متعالی ایشان دارد هم تدبر کنیم. آیا صرفاً به خاطر ریاضت نفس بوده؟ چون اگر فقط بحث ریاضت باشد می توانستند نان خالی بخورند. ولی چرا «نمک»؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. مهم آن است که با نظر به سیرۀ آن حضرت، سعی کنیم در استفاده از دنیا به همان اموری اکتفا نماییم که برای زندگی در دنیا کافی است. موفق باشید
در احوال جمعه نصر و ایمان ولیامر به امت: اولین گام ایمان، شهادت به وحدانیت الله است، گام اول رستگاری. خدای پاک منزه، مبدأ بینهایت قدرت، جامع همه خیرات و کمالات را پرستش کردن و به او ایمان داشتن، ارزشمند است اما ساده نیست؛ باید به قدرتی ایمان بیاوری که دیدنی نیست اما اگر او را باورکنی، قطعا ستودنی است. گام بعدی این است که بتوانی او را در وجود نبی، در قالب انسان کامل بیابی، باورکنی انسان، چنان عظمتی دارد که الله با او سخن بگوید، بتوانی به یک انسان به عنوان رسول الله و کلمه تامه او ایمان بیاوری، دشواری این ایمان آنجاست که او نیز چون دیگر انسانها غذا میخورد و در بازار قدم میزند، باید چشم غیب بین داشتهباشی تا باطن این انسان به ظاهر معمولی که کفشش را وصله میزند ببینی و چقدر این باطن دیدن، کار دشواری است اما چون او معصوم و پیراسته است و میتوانی سبوحی و قدوسی خدا را در او ببینی باورمیکنی. گام سوم بسی دشوارتر؛ ایمان به انسان اما نه دیگر انسان معصوم، نه پیراسته، نه بیعیب، آمیختهای از داشتهها و نداشتهها، در نوسان، گاه گرفتار لقمهای و گاه رنجیده کلامی، اما هنوز هم آینه الله، چقدر باید تیزبین و باطن یاب باشی تا بتوانی در پس همهی نقصها و نداشتهها، در پس روزمرگی ها او را آینه الله ببینی و به مؤمن، ایمان بیاوری این نقطهها که صفحه تصویر را پرکردهاند، این قطرهها که سیل ساختهاند انساناند، نه بینقص و معصوم، همین همکار و همکلاسی ما هستند که مثل ما چندان هم پاک و مبرا نیستند اما میشود به آنها ایمان داشت، همین مردم عادی کوچه و بازار، مجلای اراده الله اند و پیش از ما رسول الله و ولیامر به آنها ایمان دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی حضور در آخرین دوران که در آینه انسان آخرالزمان اگرچه نور عصمت را نمی یابیم ولی ظرفیتی به وسعت انسانیتِ انسان را در او مدّ نظر خواهیم داشت و امیدوار به حضوری از انسان می باشیم که جهانی می سازد در نهایت یگانگی، تا آن جایی که گرگ و میش که در اوج دوگانگی هستند، در کنار همدیگر غذا می خورند. و این ماییم و چنین حضوری در آینده ای که امروز به سوی آن، اکنونِ خود را احساس می کنیم و نه تنها از حضورِ تیره و به ظاهر گسترده ظلماتِ صاحب قدرت، هیچ سستی به خود راه نمی دهیم بلکه با تمام اطمینان هم اکنون آن ها را رفته به حساب می آوریم حتی اگر سید مقاومت را شهید کردند. این یعنی ما را گسترش دادند تا جبهه استکبار را همچون لانه عنکبوت، سست بنگریم و این یعنی امیدواریِ حضرت روح الله «رضوان الله تعالی علیه» به آینده، و این یعنی امیدواریِ رهبر معظم انقلاب به فردایی که در اکنونِ خود می توانیم آن را احساس کنیم. موفق باشید
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد. بحث روز سه شنبه تان چند گره اساسی در ذهنم ایجاد کرد که با بحث نتونستم همراهی کنم. اول اینکه به لحاظ فقهی اگر یک یهودی یا مسیحی واقعا بداند که شخص حضرت محمد واقعا رسول خداست و حجت به او تمام شده باشد، آیا پیش خدا معاقب نیست که همچنان به دین خود باقی باشد؟ با توجه به اینکه دین خودش هم توصیه به ایمان به پیامبری حضرت رسول دارد پس باید به این توصیه عمل کند، و هم اینکه دین قبلی به لحاظ اعتقادی و عملی هم تحریف شده هست و هم ناکامل است. ایمان به حضرت رسول هم تبعیت عملی و نظری نیاز دارد. دوم فرمودید خانم یهودی برنامه از سرگذشت، اگر مسلمان شود نه به حضرت رسول دیگر ایمان دارد نه حضرت موسی! خب اینکه کسی که یهودی یا مسیحی است اگر به حضرت رسول ایمان بیاورد، این به معنای اینست که دیگر به موسی یا عیسی ایمان ندارد یا موسی و عیسی را در حضرت رسول به صورت جامع می یابد؟ و اینکه تکلیف مسیحیان و یهودیانی که مسلمان میشوند چه میشود؟ فرق میآن آنها و آن خانم چیست؟
باسمه تعالی
سلام علیکم:
۱. عنایت داشتید که خود قرآن آن فرد را در همان دین توحیدی که هست، تأیید می کند و حتی می فرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ» (64 / آل عمران) که دعوت به توحید است که بین همه ادیان مشترک است. یعنی قرآن از اهل کتاب انتظار دارد بر توحیدی که بین شان مشترک است حاضر باشند.
۲. بحث در حضور توحیدی است و نه مسیحی بودن و یا یهودی بودن و یا مسلمان بودن؛ که حالت فرقه ای به خود بگیرد. اگر در توحید خود در دل کلیمی بودن حاضر باشد عملاً به اسلام عمل کرده.
۳. در مورد مسیحیان و کلیمیانی که مسلمان میشوند بحث زیاد است به خصوص که قرآن حضور آنها را در کسوت مسلمانی نفی نکرده است بلکه ماندن در توحید ایمانی خودشان را پذیرفته است. حال میماند که اسلام را به عنوان یک فرقه در مقابل فرقه یهودیت پذیرفتهاند و یا با همان حضور توحیدی و نظر به پیامبر خود حضور ذیل پیامبر اسلام را درک کردهاند از آن جهت که شاید آنطور که شایسته است نتوانستهاند حضور توحیدی خود را ذیل پیامبرشان که منجر به ایمان به وحی محمدی میشود درک کنند.
موفق باشید
چرا رهبری به دکتر جلیلی ماموریت خاصی نمیدهند؟ جمله «امتداد سیاست مدبرانه دولت شهید رئیسی برای شناسایی و بکارگیری نیروهای جوان و نخبه» در حکم رهبر معظم انقلاب برای دکتر محمد مخبر، کلیدی ترین بخش از این حکم به حساب می آید. روز گذشته مطلبی نوشتم که بیشتر گزارشی از برداشت و تحلیل کاربران فضای مجازی و رسانه ها درباره این حکم بود. اما سوال مهمی که ذهن هر ایرانی را به خود مشغول میکند این است که چرا حضرت آقا این ماموریت را به دکتر مخبر سپردند درحالی که دکتر جلیلی سالها است تلاش میکند خود را فعال در این حوزه معرفی کند؟ چرا سعید جلیلی علیرغم داشتن این ادعا که ادامه دهنده راه شهید رئیسی است، اما رهبری ماموریت ادامه راه شهید را به دیگری میدهند؟ اگر دولت سایه ظرفیتی دارد چرا مورد توجه رهبر انقلاب قرار نمیگیرد و در هیچ جا هم مورد اشاره، تایید، تقدیر یا تمجید عمومی ایشان قرار نگرفته است؟ چرا هر آنچه از حمایت رهبری از دکتر جلیلی و فعالیت هایش در رسانه ها مطرح شده عموما غیر شفاف و نقل قول است؟ در حوزه دیپلماتیک هم که هواداران دکتر جلیلی او را متخصص میدانند بحث هایی وجود دارد؛ مثلا اینکه چرا شمخانی اصلاح طلب برای برقراری مجدد روابط با عربستان فرستاده میشود اما جلیلی نه؟! چرا لاریجانی بعنوان فرستاده ویژه رهبر انقلاب عازم چین میشود اما جلیلی نه؟! چرا قالیباف حامل نامه رهبری به روسیه میشود اما جلیلی نه؟! اینها یک سری پرسش های ساده هستند که اگر بدون تعصب به آنها فکر کنیم و دنبال پاسخ باشیم میشود بحث را بهتر جلو برد و به نتیجه های بهتری هم رسید. واقعا دستاوردهای دکتر جلیلی در طول این همه سال چه بوده است؟ سابقه اجرایی اش چیست؟ مسئولیت هایی که به او محول شده چه بوده است؟ چرا حتی جبلی از رهبری حکم اجرایی میگیرد ولی جلیلی نمیگیرد؟ چرا فتاح ها و مخبرها مامور انجام کارهای های بزرگ میشوند اما جلیلی نه؟! اصلا بگذریم از اینکه چرا رهبری به ایشان پستی اجرایی نمیدهند؛ بیایید بگویید چرا خود جلیلی به جز ریاست جمهوری هیچ رغبتی به پست های اجرایی دیگر نشان نمیدهد؟ اگر میخواهد تحقیق و پژوهشی داشته باشد، جوانان نخبه را شناسایی کند و دردهای کشور را مورد ارزیابی قرار دهد، چرا این کارها را در یک روال قانونی، تحت نظارتی، سازمانی، چیزی انجام نمیدهد؟ چرا فعالیت هایش صرفا در حوزه هایی است که به هیچ عنوان قابل اندازه گیری نیست؟ اینکه اینجا و آنجا جلسه بگذارند و همایش برگزار کنند یا مسافرت هایی به این شهر و آن روستا داشته باشند اثراتش کجا مشخص میشود و در کجای کارنامه ایشان نمود دارد؟! من فکر میکنم در طول همه این سالها بزرگترین دستاورد دکتر جلیلی فقط صعود به مرحله دوم در انتخابات ۱۴۰۳ بوده است که آن را هم کسی نمیداند بابت کدام عملکرد و کارنامه بوده است! شما از حامیان جلیلی بپرسید رای ۹ میلیونی ایشان بابت چه بوده؟ یا هیچ جوابی نخواهند داشت و یا بی دلیل دهان به مذمت شما و سایر رقبا باز خواهند کرد! آیا دستاورد و کارنامه جلیلی این است که پزشکیان خوب نیست یا قالیباف بد است؟ دکتر جلیلی به نظر بسیاری از مردم یک سیاستمدار معمولی به پایین است که تا کنون هیچ مزیت ملموسی در کارنامه اش نبوده است، اما به لطف کادرسازی و داشتن تیم رسانه ای منسجم و استفاده از احساسات و هیجانات مذهبی توانسته بدون داشتن سوابق اجرایی ارزشمند، خود را به چهره ای برجسته در اذهان امت حزب الله مطرح نماید. میدانم عده ای از این مطلب ناراحت خواهند شد اما از آنها میخواهم قبل از آنکه خشم بر آنها غلبه کند اندکی آب سرد بنوشند و به آنچه اینجا ذکر شد و موارد زیادی که ذکر نشد بیاندیشند. به هر حال ما معتقدیم رهبری اگر فرد اجرایی کارآمد و شایسته ای به معروفیت دکتر جلیلی بشناسند، قطعا از توانمندی هایش در جایی استفاده میکنند و او را بدون پست و سمت نمیگذارند. حالا چرا این توجه شامل جلیلی نمیشود، سوالی است که بهتر است هوادارانش پاسخ دهند. ما به رهبر انقلاب، سیاست ها و رویکردهایشان باور و اعتماد داریم و معتقدیم حکم اخیر حضرت آقا برای دکتر مخبر هم میتواند پیام هایی برای دکتر جلیلی داشته باشد که ای کاش مورد توجه شان قرار بگیرد. عبدالرحیم_انصاری.» سلام استاد شما به عنوان کسی که در ایام انتخابات حمایت تمام قد از جناب آقای جلیلی کردید جواب این چرا ها را میدانید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید جایگاه آقای دکتر جلیلی بسیار بالاتر از این نوع مسئولیتها میباشد که موجب محدودیت ایشان میگردد. حضور آقای دکتر جلیلی عملاً حضوری است نامرئی در همه ساحات و ابعاد انقلاب. و حتماً در جریان هستید که نزدیکی آقای دکتر جلیلی به مقام معظم رهبری بیش از این حرفهاست. او سرمایه بزرگی است که نباید خرج چنین اموری بشود که افراد دیگر میتوانند در آن قرار گیرند. موفق باشید
با سلام: سوال اینجانب نیز در راستای موضوع پرسشگر گرامیِ پرسش 38372 میباشد. واقعیت این است که اگر در اشعار از منصور حلاج یاد میشود صرفا نه به جهت آرایه ادبی تلمیح که کنایهای است به فاش گویی و تهور و بیباکی در اعلام مکنونات قلبی. چنانچه می و ساغر و باده و ... نیز اگر به معنای ظاهر استفاده شود میبایست کل دیوان حضرت حافظ را به خم انداخت تا شراب گردد! گمان میشود حضرتعالی آنقدر در دفاع از حلاج یا بهتر است بگوییم وحدت شخصی وجود غیرت به خرج میدهید که برخلاف توصیه خودتان درباره نظر به باطن، در دام ظواهر حلاج گرفتار آمدهاید. با این همه بفرمایید آیا اعتباری برای احادیثی که در رد حلاج موجود است قائل هستید؟ یا همهٔ آنها را به تقیه توصیف میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید آنقدر بحث در این مورد گسترده و بعضاً مغشوش است؛ که واقعاً بهتر آن است که عمر خود را در جای دیگر و در امور دیگر صرف کنیم. موفق باشید
«إلهی، چون عوامل طاحونه، چشم بسته و تن خستهام؛ راه بسیاری میروم و مسافتی نمیپیمایم. وای من اگر دستم نگیری و رهاییام ندهی» سلام استاد. نمی دانم چرا هر چی غزل جدید رهبر معظم انقلاب را زیر و رو می کنم و با دقت نگاهش می کنم می بینم انگار قصه من است! یعنی در آینه این غزل فقط خودم را می بینم. خدا می داند سال هاست سرگشته روزگاری پرگاروار دارم. شبانه روز دارم دور خودم می چرخم. هم خیلی زخمی و خسته ام. هم چاره ای از رفتن نیست. هم راه به شدت سنگلاخ است. استاد بحث طلوع و غروب ایمان تا کی ادامه دارد؟ یک زمانی مثلاً ۱۵ سال پیش اصلا این حرف ها نبود. فقط طلوع بود طلوع!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرچه ایمان زندهتر باشد، نازش بیشتر است. در جلسه چهارم سوره تغابن در این مورد عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/17347 و در جلسه اخیر هم غزل حضرت آقا مواردی را در نسبت با ایمان پیش آوردند که راهگشا بود https://eitaa.com/matalebevijeh/17553. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: استاد عزیزم از طرفی میفرمایید ما انسانها بالقوه خلیفه ی اسم جامع «الله» هستیم و از طرفی هم هر انسانی امکان رشد بیشتر از عین ثابته ی خود بدون هیچ گونه جبری را ندارد. آیا این دو با هم قابل جمع هستند؟ استاد ان شاءالله زیر سایه حضرت زهرا (س) باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرراً عرض شده است که انسان در ذات خود مختار است و لذا در همان هویت عین ثابتهاش هر لحظه میدان انتخاب در مقابلش گشوده است. موفق باشید
