بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا اباعبدالله یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله» سلام و عرض ادب. عذرخواهم یک سوالی داشتم. اینکه انسان خودش رو روسیاه و بی آبرو میدونه، و بعد شخصیت رو سفید و آبروداری رو به درگاه الهی شفیع قرار میده و پشت او قایم میشه تا دل خدا رو به دست بیاره، آیا این کار نوعی حیله و مکر با خدای متعال محسوب نمیشه؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا حیله‌گری؟!! با نظر به منظر آن شخص و شخصیت به حضرت حق، به حضرت حق رجوع کرده‌ایم و این امری است بسیار ظریف. در شماره ۳ بحث «باز کربلا باز غزه ....» عرایضی شد که می‌تواند ان شاءالله مفید باشد. موفق باشید
۳. باید متوجه بود؛ انسانِ آخرالزمانی، انسانی است که از سیطره اندیشه‌های معمولی که امکان تردید در آن‌ها هست، رهایی یافته تا با اصل‌ترین اصل‌ها روبه‌رو شود که آن انسانیت کامل است، انسانیتی که بالاتر از آن ممکن نیست و این یعنی نظر به اولیای الهی در نمادهایی همچون علی «علیه‌السلام» و سیدالشهداء «علیه‌السلام»، و لازمه چنان حضوری عبور از هر آن چیزی است که در آن توهّمات ساخته ذهن پنهان است، حضوری که مانع می‌شود تا انسان در گرداب نومیدی و انکار فرو غلتد. حضوری که این روزها می‌توان در حرکت اربعینی آن را تجربه کرد و از آن به بعد با آن حضور در همه زندگی به‌سر برد، در عین همراهی با مردم غزه.
 

37815

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی، سلام علیکم: در حرم امام رضا سلام الله به یادتان هستیم. ۱. باتوجه به هدف حیات زمینی آدم، که اینگونه مطرح شد که در مذهب عقل، نیاز حقیقی بود که انسان با جنبه ضعف خود روبرو شود و به زمین هبوط کند تا بتواند ضعف ها را بر طرف کند و شایسته ملاقات با حضرت حق گردد. این پرسش ایجاد می‌گردد که اگر هدف خلقت انسان همچون کودکی است که تا بیاید راه رفتن را یاد بگیرد، چندین بار بر زمین می‌خورد. و همین زمین خوردن ها، گناهان اوست. خب حال که در مسیر صعودی پیشرفت قرار گرفت و با گذر زمان ضعف ها را برطرف‌کرد؛ یعنی دیگر به هر قدر که از ماده و جسمانیت عبور کرد و حقیقت گناهان برایش آشکار گشت و دیگر دچار گناه نشد و میلی به کثرت نداشت، آیا در روز حساب، بازخواست گناهانی که در مسیر رشد مرتکب شده بود، می‌گردد؟ اساسا با این نگاه گناه چه معنایی خواهد داشت؟ مگر قرار نیست با هست خودمان مواجه شویم؟ خب اگر این هست از گناهان گذر کرده باشد و میلی نداشته باشد، عمل اینجا چه معنایی پیدا می‌کند؟ یعنی اعمال سوء گذشته او بالافعل چه معنایی دارد و دیگر باز خواستی معنا دارد؟ ۲. جایگاه عمل با توجه به روایت: «اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ كَمَن لاذَنْبَ لَهُ» چگونه است؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که روایت مذکور متذکر است حقیقتاً انسانها با توبه ای که نسبت به آن عملِ گناه انجام می‌دهند، دیگر شخصیت دیگری شده اند و در جایگاه وجودی دیگری قرار دارند و نباید از این لطف بزرگ حضرت معبود که همان تواب بودن است، غفلت کرد. موفق باشید

37772
متن پرسش

سلام علیکم: استاد نظرتون در مورد این تحلیل چیست؟ هم حاوی نهیب هست و هم یاس (کفران نعمت و عقوبت، تاخیر در ظهور، اقوام خاسر رویگردان از ولی، کورسوی امید) بسم الله الرحمن الرحیم تلاش برای انتخاب رئیس جمهور جدید را، منحصرا در کند و کاش، بحث و جدل و زد و بندهای معمول تعریف کردن فاصله گرفتن از روح حقیقت انقلاب اسلامی است. از آنجا که احساس می شود وقایعی که پشت سر گذاشتیم نتیجه ی کفران نعمت هایی بود که تر و خشک با هم در آن سوختند، توجه داشته باشیم حفظ جریان حق احتیاج به توسل جمعی و استغفار بسیار و ایجاد زمینه ی حقیقت اخلاص در ما دارد. نا امید نیستیم اما بیش از آن که از قرآن های بر نیزه نگران باشیم، خائف از قلب های زنگ زده ی خودمان و تادیب الهی که منجر به تاخیر در اصل ظهور و فرسایشی شدن اصلاح امور را در پی دارد، هستیم. سپهر باطنی ایران مدت هاست در تلاطمی از کشش های نوارانی وامیال شهوانی دو سمت جبهه ی عقل و جهل به سر می برده است، لکن آنجا که عقل ها تحت برق مطامع از هویت الهی خویش رو به زیاده خواهی ناسوتی کردند باید منتظر چوب جلال و عقوبت کفران نعمت بود. آنجا که مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: أكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع! ما در صورتی قوم برگزیده ی خدا خواهیم بود که بنده بودن محمل خویش را در تمام کیان وجودمان پیدا کرده باشد وگرنه اقوامی در تاریخ که گرد وجود ولیّ جمع آمدند و قدر نداستند و خاسر گشتند کم نبوده اند. به قول آن ولی خدا می‌فرمود قوم برگزیده بودن را به ما پیش فروش نکرده اند. شکستگی و استغفار جمعی و تبیین مواضع کفران نعمت و عزم جزم بر عدم رجوع به آن کورسوی امیدی برای آینده ی پیش روست‌. خداوند همیشه پشتیبان اهل حق خواهد بود. مهم این است که از دایره ی مفاهیم ذهنی و تصور اینکه ما اهل حق هستیم خارج شده و در عمل اهل حق باشیم تا شاهد نتیجه ی آن که نصرت الهی است باشیم. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم درک فرصتی است که در دل انقلاب اسلامی به عنوان حرکت توحیدی این تاریخ پیش آمده و فرهیختگیِ خاص دکتر جلیلی می‌تواند آن فرصت را به فعلیت‌اش نزدیک کند وگرنه همان‌طور که ملاحظه فرموده‌اید مائیم و صدها ضعف، ولی با رویکردی که ملت ما بحمدالله به سوی کمال دارند و نباید از این مهم غفلت کرد که چگونه در این زمانه، راهِ حساس تاریخی خود را طی کنیم که نه متهم به تحجّر باشیم و نه گرفتار روشنفکرانِ غرب‌زده. آری! با شهادت آیت الله رئیسی، آغازی در دلِ آغاز تاریخی ما مدّ نظرها آمد که نباید از آن غفلت کرد هرچند که «اگر دیر آمدم، مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». و ما دقیقاً در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید                

37768

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ان شاءالله اشتباه باشد اما احساس می‌کنم در بحث اجماع آقای قالیباف دارد جبهه انقلاب را به سمت نوشیدن جام‌زهر می‌کشاند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست به اندازه‌ای که ما متوجه شویم در تاریخ دیگری حاضر شده‌ایم، مطمئن خواهیم بود در دل این انقلاب، ادامه انقلاب با روحی است که شهید رئیسی عزیز با شخصیت خود بدان اشاره نمود هرچند بالاخره اگر در اسفند، بهار شروع شود هنوز در فروردین آثاری از زمستان در میان است. موفق باشید

37148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: شوهر من از ارادتمندان سرسخت شما ست...................... با توجه به این‌که این نوع موارد حالت خصوصی دارد، حداقل ایمیل خود را بگذارید تا جواب به صورت خصوصی ارسال شود و البته بهتر است که این موارد با کسانی که طرفین را می‌شناسند، در میان بگذارید. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید شیطان در مسیری که به سوی خداوند است، حاضر است و بد اخلاقی‌های افراد مؤمن از این قرار می‌باشد. مهم آن است که متوجه شوند این افراد که إن شاءالله در صراطی که هستند باید برای ادامه راه از این بداخلاقی‌ها با جدیت تمام عبور کنند بخصوص که عموماً در ۴۰ سالگی که مرز قدم در مراتب عالیه معنوی است، شیطان به سراغ این افراد می‌آید. باید خودشان مواظب خودشان باشند. موفق باشید

37119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام! پاسخ شبهه زیر چیست؟ تفسیر علم به حضور معلوم نزد عالم، غلطه. چون ما به معدومات هم عالم هستیم. همانطور که خداوند هم به معدومات مثل شریک باری عالم است، با اینکه حضور معلوم در مورد معدومات نادرسته، پس تفسیر علم به حضور معلوم نادرست شد. با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم معدومات و علمِ به مفهوم آن‌ها، غیر از علم به حضور معلوم است نزد عالِم. و این دو نباید خلط شود. موفق باشید

36954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عنوان: تکالیف اجتماعی. با سلام و احترام. در مورد هویت اجتماعی، تکلیف اجتماعی و اینکه امام خمینی فرمود: همه ی دین سیاست است. پس چرا حرکت موثری از مجتهدین و عرفای حاضر دیده نمی شه. در حد تنها رها کردن مردم و رهبری. بیشتر در حد یک توصیه به شرکت در انتخابات قبل از انتخابات و یک تشکر. آیا آنها بیکرانگی را در تهذیب نفس می یابند و شرکت در اجتماع و حفظ نظام جایی در بودنشان ندارد؟ به نظرم خواص هم به وظیفه شناخت ندارند باز صد رحمت به عوام‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما سال‌ها با بسته شدنِ درِ خانه اهل البیت«علیهم‌السلام» نسبت‌مان با دین خدا در محدوده وظایف فردی بود. آری! زمان می‌برد تا دیگر ابعاد دین برای تعالی ابعاد اجتماعی انسان مدّ نظر قرار گیرد. بحمدالله با حضور طلاب جوان آینده خوبی در حال رقم خوردن است. موفق باشید

36877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: پس از اتمام فصوص و منازل، کتاب سلوک و فعلیت یافتن باورهای دینی و سوره مرسلات و ابتدای سوره فتح پس از کسب اجازه سؤالی داشتم. استاد من خیلی خیلی خواب می‌بینم. هر روز ظهر یکی شب یک الی دو تا. این وجه تمایز از بقیه چه دلیلی میتونه داشته باشه؟ آیا میشه اینطور نتیجه گرفت که قوه ی خیال بنده خیلی قوی هست؟ در این خصوص توصیه ی خاصی برای ما ندارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مهم آن است که ما نباید خود را مشغول خواب‌های خود کنیم به همان معنایی که در روایات داریم نباید به آنچه در خواب پیش می‌آید اعتماد کرد. موفق باشید

36858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: این خبر رو امروز شنیدیم: صبح امروز؛ حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید «نوید صفری» از شهدای مدافع حرم. قسمتی از وصیت‌نامه شهید صفری: «زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد و بدانید هرکه ۴۰ روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت می‌کند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش. ان‌شاءالله شرمنده شما نباشم.» الان با این وصیت نامه فکر می‌کنم زبارت عاشورا نخوندم. شهید صفری چه عاشورایی رو خونده که این جور از ما طلب نیابت و هم راهی می کنه و تضمین عجیبی رو هم به عهده می گیره. فرمودید: تو پای در راه نه و هیچ مپرس خود راه بگویدت کجا باید رفت. انگار هنوز حتی در راه هم‌نیستیم. عزم و همت کجاست تا عاشورا به وقت شهادت بخوانیم. آه از حکایت فاصله ها و آه از نرسیدن ها. فرمودید: قدرت می بشکند ابریق را. وقت نوشیدن این می فرا می رسد؟ جز حیرت و انتظار جز نمی دانم چه باید کرد؟ «کلا سوف یعلمون ثم‌کلا سوف یعلمون» هنوز نه....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت مربوط به ذوق آن عزیز بوده که از طریق «زیارت مکرم عاشورا» نوعی حضور با حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» برایشان پیش می‌آمده و در این راستا به بقیه چنین توصیه‌ای داشته‌اند. ولی هرکس باید خودش متوجه شود در بستر اسلام به حکم «اَلطرقُ الی الله بعدد انفاس خلائق» بنگرد در کدام راه باید قدم بگذارد تا جواب طلب خود را بیابد. و از این جهت نمی‌توان به همگان چنین توصیه‌ای داشت. موفق باشید

36765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

مردم حق دارند ما را بیگانه بخوانند چرا که اولین واقعیت را نپذیرفتیم که همه در خلقت با یگدیگر برابریم. چه کسی گفته من گنه کار نیستم؟! پس چه جای برتری جویی بر دیگری. کدام اخلاق من بدنبال عشق می گردم عشقی جاری بِینمان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مردم را نسبت به وجه انسانی‌شان باید محترم شمرد. می‌ماند جریانی که انکار حقیقت می‌کند که در آن صورت به آن جریان، اعلام می‌کنیم «لکم دینکم ولی الدین». و البته این جریان که بدون هیچ خصومتی که بخواهیم با آن داشته باشیم، جایگاه خود را نسبت به آن جریان تعیین می‌کنیم، غیر از جریانی است که به ما فرموده‌اند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ». موفق باشید 

36764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد در برهان حرکت جوهری فرمودند که حرکت در جوهر عالم ماده است. سوال بنده این است که اگر حرکت در جوهر عالم ماده است نمی‌توان تصور کرد که عالم ماده حرکت نکند. اما من می‌توانم تصور کنم. این یعنی در فهم حرکت جوهری دچار مشکل شده ام؟ کجاش رو اشتباه فهمیدم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم ماده در ذات خود از طریق تجلیات الهی از مابالقوه‌هایش به سوی فعلیت‌یافتنِ آن قوه‌ها در حرکت است و این معنی «حرکت جوهری» و ذاتی است. موفق باشید

36521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام: دیدم در جایی فرمودید که چون در خواب حالت وجودی بوده پس خواب در ذهن نمی ماند، سوال اینکه آن بخش از خواب که در ذهن می ماند به چه صورت بوده؟ دوم اینکه می گویند در خواب حقیقت و وهم با هم آمیخته شده و حجت نیست. حال اگر بخواهیم درست بودن بعضی قسمتش را که حقیقت دارد بفهمیم آیا فقط باید منتظر باشیم تا اتفاق بیفتد یا اینکه راهی و تذکری وجود دارد که بتوان عمیق تر رویش فکر کرد‌؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن نوع خواب‌ها که از جهتی در ذهن می‌ماند، وجه حصولی آن نیز در میان بوده و مربوط به امور روزمرّه است. ۲. آن‌هایی که علم تعبیر خواب داده شده‌اند می‌توانند، ولی نه هر مدعی. موفق باشید

36313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر: استاد با توجه به کتاب خویشتن پنهان و هدف حیات عالم ماده پایین‌ترین عالم از نظر درجه است و می‌توان به آن اسفل السافلین گفت یا نه کلا در درجه‌بندی عوالم عالم ماده هیچ محسوب شده و اصلا تجلی محسوب نمی‌شود چون مجرد نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی مصداق «اسفل السافلین» را همین عالَم ماده می‌دانند زیرا امکان پایین‌تر از این مرحله وجود ندارد و پایین تر از این مرحله، همان عدم است. موفق باشید

36203

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده قیام عالم را به خویش می‌بینم، البته نه خودی به اسم و فامیل و اینها، بلکه خودی که نور محمد (ص) است، نور امام زمان و رهبری و امام خمینی است، این خود حقیقی که در درون حسش می‌کنم را حجت می‌دانم که «لو لا الحجه لساخت الارض باهلها»، حتی امام زمانی که در خارج می خواهد ظهور کند را هم مظهر یک نور حقیقی امام زمانی می‌بینم که در درون من است، اصالت را به آن نور و حقیقت درونی وجودی حضوری خودم می‌دهم نه امام زمان خارجی! حتی طوفان الاقصی را حس می‌کنم بخاطر اتفاقی است که در وجود من افتاده فقط من، من اگر بلند شدم و مطالعه و کسب معرفت و عبودیتی داشتم مظهر خارجی اش می‌شود طوفان الاقصی. حس می‌کنم فقط منم که هستم حضورا، حتی این جسم من هم فقط یک مجاز است. نمی‌دانم بعضی وقتها از بقیه می‌خواهم بپرسم شما هم هستید و حس بودن دارید یا نه؟ من نمی‌توانم بود آنها را تایید کنم و آنها را فقط وسیله کمال خود می‌دانم به این طریق که مقابلشان خاکساری کنم و خودم را هیچ بدانم پیششان بگذار فحشم بدهند. خودم هستم که به خودم فحش می‌دهم یک مظهر من است آن فحش دهندا هم. حتی در جلسات شما هم شما را یک جنبه و خود عالی خودم می‌دانم که ظهور کرده است! استاد راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان در جهان خود حاضر شود؛ در جای خود قابل قبول است بخصوص که در قیامت این حالت به صورت کامل برای هرکس ظهور می‌کند. ولی در دنیا ما در عین حضور در جهان خود، نیاز داریم نسبت به جهان دیگرانسان‌ها نیز بسط داشته باشیم تا جهان ما گسترده‌تر شود. موفق باشید

36149
متن پرسش

سلام استاد: وقت شما بخیر. درباره مسئله فلسطین پیامی را دیدم از یکی از هموطنان که آیه قرآن را ذکر کرده بود که هیچ کس نمی‌تواند سرنوشت قومی را تغییر دهد مگر آنکه خود اون قوم درون خود را تغییر دهند. با این تفاسیر نبرد طوفان الاقصی یک تغییر جمعی در مردم غزه می باشد، یعنی از حالت ظلم پذیری به حالت ظلم ناپذیری و یورش به ظالم تغییر کرد و حتما هم آگاه بودند که این تغییر هزینه داره و اون هم جان اونهاست. و مسلما این جریان جدید عاقبتش پیروزیست به بهای خون. همانطور که ابوعبیده گفت به جای اینکه هر روز بمیریم یکبار می‌میریم. آیا این همان حضور روح آخرالزمانی است که در تمام بشریت دمیده شده است و تکلیف هر انسانی را با این جریان روشن خواهد نمود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در نگاه تاریخیِ خود این‌طور رخداد طوفان الاقصی را متوجه می‌شوم. آری! اگر دیروز، «آن ها به عنوان قهرمانان آزادی‌بخش در مقابل رژیم صهیونیستی مبارزه می‌کردند، امروز با حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در فضای آن مبارزه مجاهدان فلسطینی، کربلایی مبارزه می‌کنند. گویا مردم غزه متوجه شده‌اند که رسالت گشوده تفصیلی تاریخی را به عهده دارند که با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دفاع از حرم شروع شد. به همین جهت ملاحظه کرده‌اید که در دیوارهای تونل‌های غزه نوشته‌اند: «نحن قاسم». و این یعنی کربلایی‌شدنِ غزه و شروع افول اسرائیل و آمریکا و اروپا و روشنفکرانی که سرنوشت خود را به اسرائیل گره زده‌اند. موفق باشید  

36007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: یک سوال از خدمتتون داشتم من چند بار برام اتفاق افتاده که مثلا میگم فلانی ماشاءلله چقدر سلامته یا فلانی چقد خانواده خوبی داره بعد می‌ترسم چشمشون کنم، بعد نگرانم که یوقت فکر کردن من باعث بشه خانوادش آسیب ببینن یا اینکه اون آدمی که میگم سلامته یوقت خدای نکرده بیمار بشه ولی نمیدونم چی‌کار کنم که این فکرها نیاد تو ذهنم باید چیکار کنم بنظرتون؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواجهه با خوبی‌ها و امکانات خوبِ مردم و سلامتی آن‌ها این سخنان را بفرمایید؛ بسیار خوب است و این غیر از چشم‌زخم است که روح طرف تمایل به خوبی‌های اطراف ندارد. موفق باشید

35993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: ببخشید چند سالی است عطش آموختن و طلب علم در من زیاد شده شده و همین امر باعث شده کتاب های مختلف در موضوعات مختلف معارف مطالعه کنم اما بیشتر باعث گیج شدنم شده. استاد باید این حیرت در این زمینه، چگونه پاسخ بدم که هم برای خودم اثرگذار باشه هم برای اجتماع؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با «معرفت نفس» شروع کنید و از این جهت پیشنهاد می‌شود با سیر مطالعاتی که سایت مطرح کرده است، همراه شوید. https://lobolmizan.ir/page/seyr موفق باشید

35874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: آیا علم ذوقی همان علم حضوری است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توان به همین صورت که می‌فرمایید، موضوع را دنبال کنیم به شرطی که تازه، علم حضوری را به صورت علم حصولی در نیاوریم بلکه به عنوان حضوری که در نزد خود برایمان پیش می‌آید، قلمداد کنیم. موفق باشید

35320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: اینکه برای زیبا شدن عمل زیبایی انجام بدیم ناشکری کردیم؟ و یا گناهی مرتکب شدیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! فقها در این مورد مانعی نمی‌بینند. می‌ماند که خود ما سعی کنیم جانب تعادل را حفظ کنیم. موفق باشید

35191

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ظاهرا موسیقی از زمان حضرت آدم علیه السلام با دو دسته شدن قوم ساخته شده، بیشتر از هر چیز یک قرن گذشته تا به امروز موسیقی اوج گرفته بطوری که خوانندگان را فرشته ای میابند که به جای آنها میخواند یا تسکین دهنده رنج ها و برگیرنده از کثرات و وحشی گری هاست یا بالعکس. حتی از بزرگترین تشیع جنازه های دنیا بعد از مذهب و سیاست به خوانندگان تعلق گرفته و شرق و غرب هم نشناخته. پیداست امر خاصی در پشت این ظواهر مخفی شده که بنده حرفی براش ندارم اما می‌شود در چهارچوب انسان شناسی مخصوصا بشر آخر سخنی را‌ با بنده در میان بگذارید؟ بسیار مشتاقم تا ببینم آیا امکاناتی هست که خدا وقتی با نواهای خوش بندگان را جانب خود می‌خوانند گوش های ما نیز آن نداها را بشنوند؟ آیا امکانش هست در شرایط های پاک درون و بیرون که دست شیطان بسته است و جهانی سرتاسر خوشخوان و در یک عمومیت بشر بتواند از شلوغی ها به سوی یگانگی خود را نجات یافته بیابد و تسکین گیرد؟ می‌دانیم تسکین و سلامت نفس با رجوع به ابعاد اصیل انسانی خود محقق می‌شود و می‌دانم اگر در شرایطی غیر از جهان توحیدی آخرالزمان بود چنین سئوالی معقول نبود اما اتفاقا امروز پرسش این سئوال باعث خوشحالیست زیرا شرایط ها در حال تغییر است و هر آنکه قدم ها را محکم و سریع تر بسوی آینده خویش یا همان انقلاب اسلامی بردارد مستقر تر و مستحق تر است برای یافتن استعداد ها و شگفتیهای انسانی خود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز حقیقتاً از این‌که نقش موسیقی در آن زمان‌ها چه بوده، اطلاعی ندارم. آری! بعید نیست ندای عالَم بالا بوده که به ظهور آمده و البته با غلبه خودخواهی‌های بشر بر روان انسان، آن راه بسته شده است. به نظر می‌آید آنچه امروز می‌تواند مدّ نظر باشد آن است که  اگر راهی بس گشوده و گسترده سزاوار این انسان‌ها است که شماها باشید، چرا همچون پرندگان بال‌های آماده پرواز خود را نمی‌گشایید تا بام‌های بلند آسمان جایگاه شما باشد؟ تا احساس پوچی به سراغ‌تان نیاید. آگر باغچه جان‌تان دارد می‌میرد و اگر حیاط خانه جان‌تان تنها است و در انتظار بارش یک ابرناشناس است، چرا به ابرناشناسی که با حضور در جهان دیگر انسان‌ها در حال بارش است پرواز نمی‌کنید؟ چرا به راهی که بس گشوده و گسترده مقابل‌تان گشوده شده است، فکر نمی‌کنید تا همه دشت‌ها در درون‌تان به ظهور آیند؟ دشت‌هایی که انسان‌ها در آن و در این روزگار معنای قناعت و تواضع و دوست‌داشتن و مهرورزی و تقوا را یک جا می‌فهمند و با حضور در خاطرات سبز و زنده دیروز فردای خود را معنا می‌بخشند تا جواب گشودگی و گستردگی خود را بدهند و گرفتار نیست‌انگاری این دوران که همان بی‌جواب‌گذاشتن بال‌های آماده پرواز است، نشوید. موفق باشید

34957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید بنده یک خانم ۱۹ ساله هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خوب است مرز خود را نسبت به حرکات غیر طبیعی و غیر شرعی او با او مشخص کنید تا بازیچه احساسات غیر طبیعی او نگردید و او سعی کند خود را در إزای ارتباط شما اصلاح کند. موفق باشید. در این موارد که موضوع تا حدی خصوصی است خوب است ایمیل خود را بنویسید تا برای خودتان ارسال شود

40134
متن پرسش

سلام استاد: می‌خواستم بگم که چقدر ندونستن قشنگه، مثلا همینا که میان میگن هر لحظه باید انقلاب کرد و ما میگیم آخه مگه انقلاب اسلامی، اشرافی هم میشه؟ حرف های پشت نگاه جمع شده و نگرانی های پشت گوش جمع شده را اگر در اختیار کسی قرار دادیم و به او گفتیم تو هم به میدان بیا تا کاری کنیم او گفت مشکلی را در انقلاب نمی‌بینم و مشکل از خودت است که به میدان نمی آیی و همش نقد می‌کنی، این همه هم که غُر می‌زنی. می‌نشینند و می‌گویند مشکل ما این است که دنبال پول در آوردن هستیم و اگر درد هر مشکلی را داشته باشیم اصلا خدا خودش ما رو تو اون جایی که این کار انجام میشه قرار میده. خُب این چرا باید از دهن یک مهندس در آید، اشتباه نشود که بنده مخالف این حرف نیستم و چرا باید نشست و گفت فتح الفتوحاتِ انقلاب اسلامی همین جوانی است که الان دارند گوش می‌دهند. جوان با غیرت ایرانی مگر جز گوش دادن هم راهی دارد، آینه وجودم شکوفایی در من می‌بیند و من راهی جز ادامه دادن ندارم، خدا شاهد است اگر همین الان روز قیامت بود و من حق داشتم فقط یک چیز بگویم می‌گویم زمین و زمان نخواستند برایم. این جور مواقع مدام صبر می‌کنیم و میگیم شاید مصلحت خداوند این است که فکر می‌کنند باید اوضاع رو قشنگ کرد و گفت شهید رئیسی غُر نمی زد، برای همین چرا باید بگوییم کیفیت ورقه و بدنه ماشین نسبت به یک پیکان ۵۷ بدتر است. این طوری می‌گویند که طاهرزاده جواب کوبنده به تو نمی‌دهد و همیشه انگشت اش را به سمت راهی گرفته اما تو نوک انگشت او را می‌بینی، من می‌گویم نمی‌دانم و ندانستن چه زیباست. کاش همین حال می‌مردم، اما مردن کافی نیست و کاش همین الان همه چیز تموم می‌شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند. و این یعنی ما در راهی که تاریخمان مقابلمان گشوده است قدم بگذاریم و به حکم «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» راه را ادامه دهیم و مطمئن باشیم او ما را به آنچه به مقصد می‌رساند راهنمایی می‌کند و این قصه مهمی است که خداوند در آیه مذکور در مقابل ما گشوده است. چه اندازه خوب و به جا آقای نادر ابراهیمی عزیز در کتاب نامه فاطمه این موضوع را با ما در میان گذارده است. موفق باشید

39857

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوال داشتم از استاد طاهرزاده، استاد نسبت به این بی‌حجاب ها و سگ بازها که از کنار هم می‌گذریم باید چه عکس العملی داشته باشیم؟ و حتی گاها اطرافیان بچه را تشویق میکنن میگن هاپو ببین چه نازه واقعا باید چیکار کنیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بدون درگیری متذکر حکم خداوند شد که فرموده است نباید سگ وارد زندگی ما باشد و تنها کار سگ، نگهبانی است. موفق باشید

39841
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی بخواهند کسی را شکنجه کنند، دست و پایش را می‌بندند و جلوی چشمانش به خانواده اش جسارت می‌کنند. شکنجه ای بدتر از مرگ. حالا این وضعیت ماست. به کمک رسانه ها، چشمانمان هر لحظه محکوم به تماشای این تصاویر است، اما دستانمان کوتاه. تو بگو چه کار کنم؟ غم و غصه ای که با تماشای این تصاویر، سینه ام را پر می‌کند، کجا تخلیه کنم؟ با چه کاری؟ چه کلمات و جملاتی می‌تواند این صحنه ها را توصیف کند بدون آنکه از سنگینی آن ها بکاهد؟! تا به حال، ظلم انقدر لخت و عور نبوده و ما هم آنقدر منفعلانه و هاج و واج به آن خیره نبودیم. از خودم بدم می‌آید. احساس می‌کنم، بیشتر در ظلم صهیونیست ها سهیم هستم تا در مظلومیت اهل غزه. اگر از ما کاری بر نمی آید، پس چرا محکومیم به تماشای آنها؟ چرا نمی‌گذارند زندگی عادی خودمان را کنیم؟ یک شب راحت بخوابیم؟ یک لقمه راحت قورت دهیم؟ چقدر تاریخ را ساده خوانده بودم! چه آدم هایی را در تاریخ شماتت کردم، غافل از اینکه خودم مثل آن ها هستم. نکند این تصاویر همان گریه های بلند فاطمه (س) است و من، آن همسایه های بی‌خاصیتی که از گریه ها سیر شده بودند؟ چقدر تاریخ را ساده خوانده بودم! عمری در میان اصحاب حسین به دنبال خودم می‌گشتم، اما در سپاه یزید خودم را پیدا کردم. شاید من آن سرباز حاشیه سپاه یزید باشم که در طول جنگ درگیر عذاب وجدانش بوده و سرانجام ظرف آبی برای حسین می‌برد، اما به او می‌گویند دیر آمدی، سیرابش کردیم. یا شاید اهالی تپه ندبه باشم، که هاج و واج کربلا را تماشا می‌کردند و ضجه می‌زدند. این آتش ها چیست که به جان ما می اندازند؟ چرا نمی‌گذارند یک زندگی راحت بی دردسر داشته باشیم؟ صبح تا عصر سر کار برویم، و شب ظرف خرما نذری را در هیئت پخش کنیم؟ هم خدا هم خرما. این پتک واقعیت چیست که هر لحظه بر سر ما می‌کوبند؟ که اشتباه می‌روی، اشتباه زندگی می‌کنی. خیال می‌کنی من دلم برای آن عزیزی که با انفجار بمب به آسمان پرتاب شد می‌سوزد؟ نه! من به او غبطه می‌خورم. به خدا وضع او از من بهتر است. کاش من هم گوشه ای از ماجرا حاضر بودم، نه غائب ناظر صدای هل من ناصر را می‌شنوم. اما دست و پایم سست شده، چرا نمی‌توانم کاری کنم؟ بگذار من او را صدا کنم، آیا کسی هست که مرا نجات دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه شود در این زمان گویا خداوند نقش اصلی رسواکردن جریان استکبار را به کودکان شهیدی داده که با انفجار بمب‌های آن‌ها به هوا پرتاب می‌شوند؛ معلوم می‌گردد باید به حضور دیگری فکر کرد که در آن حضور، دوران اراده‌های معطوف به قدرت گذشته است و زندگی در حال معناشدن به صورت دیگری است تا مظلومان عالم پرچم رسواییِ جنایتکاران را به دوش گیرند و ما نیز به خود آییم که در کجای چنین تاریخی ایستاده‌ایم. این‌جا است که باید نسبت خود را با مردم غزّه روشن کنیم و ندا سر دهیم: ای غزّه! تو تنها رژیم صهیونیستی را نکُشتی، ما را نیز کُشتی. و مطمئن باید بود خداوند در وجدان عمومی مردمی که نسبت به این مردم بی‌تفاوت نیستند، راهی خواهد گشود که به گفتۀ آقای دکتر خوش‌چشم، در آن فضای تاریخی ادامۀ اسرائیل دیگر ممکن نیست و از درون در حال ذوب‌شدن است به همان معنایی که به گفتۀ مولوی: «زان‌که بی‌شمشیرکشتن کار اوست». موفق باشید

39795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج آقا: به لحاظ سال قمری ۴۰ سال را رد کرده ام. گناه کارم. زیاد. ولی دوست دارم بنده صالح خدا شوم‌. اهل کشف و شهود شوم‌. تقریبا ۱۴سال است در این فکرم. ولی بارها زمین خورده ام. الان هم مثل گذشته اراده قوی ای ندارم. نمی‌دانم گیج شده ام. آیا امیدوار باشم؟ نصیحتی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چرا امیدوار نباشید؟!! مهم آن است که راه را در بستر شریعت همراه با معرفت، درست طی کنیم و آن تدبّر در قرآن است. حال چه اهل کشف و شهود بشویم و یا نشویم. موفق باشید

نمایش چاپی