خدایا از تو ممنونم. خدایا از تو ممنونم که اضعف ضعف ها را در مسیر من قراردادی. و مرا متوجه این کردی که راز هستی این است که خدا سخت ترین جنگ ها را برای قوی ترین سرباز هایش مقدر میدارد. و این امید عظیمی در من می تاباند. خدایا از تو ممنونم که شهوت آتشین جنسی را جزء جنگ بی ابتدا و انتهایِ راهِ بی نهایت من قرار دادی. آخر برای من از این زیباتر چه میتواند باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست». شیطانی با آنهمه حیله مقابل انسان است تا انسان با پیروزی بر وسوسههای او از طریق شریعت بتواند انسانی بزرگ شود همچون اولیای الهی. موفق باشید
ترسیدن از خدا یعنی چی؟ و از خدایی که رحمت غلبه داره چگونه باید ترسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از خدا به معنای آن است که انسان باید نگران باشد کاری نکند که از رحمت او محروم گردد. زیرا به گفته جناب حافظ: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟» . موفق باشید
با سلام و احترام: این عبارت که شب عاشورا، از زبان یارام امام حسین (ع) گفته شده اگر هزاران بار بمیرم و زنده شوم باز هم در کنار شما میجنگم. فردی که هیچوقت مردن و زنده شدن را تجربه نکرده، با چه درکی و چه منطقی این کلام را عنوان میکند؟ این مردن یا زنده شدن چه معنایی دارد؟ یک مساله دیگر، آیا میتوان گفت، با توجه به روانشناسی و جایگاهی که برای زن و مرد بیان میشود، بگوییم مرد مظهر ولایت ظاهری است و زن مظهر ولایت باطنی در خانواده یا جامعه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال در آن جمله، مقصد و سخن در آن بوده که آنان به راحتی آماده شهادت ذیل حضور نسبت به دفاع از حضرت امام حسین «علیهالسلام» بودهاند. ۲. به نظر بنده نکته خوبی است. موفق باشید
سلام وقت بخیر: یه پیشنهاد دارم. شما زحمتها ی زیادی کشیدید برای مردم و تبلیغات دینی. اگر زحمت بکشید و معرفت نفس رو به زبان کودک یا نوجوان و جوان بنویسید جوری که یه نوجوان که ذاتأ کنجکاوی دارد به دنبال این بیوفته که از کجا اومده کجا اومده و کجا میره توی جامعه که با افراد متعدد هم صحبت میشم اصلا از روح خبر ندارن انگار یک ورد به گوششون خوندند و فراموشی پیدا کردند به محض اینکه یه کم درباره ی اینکه ما جاهای دیگر هم بودیم صحبت می کنیم به شدت به وجد میآیند و دوست دارند که بیشتر بدونن. کتاب ها رو به اسم آیا میدونید روح شما چند سال دارد؟ یا روح چه غذایی میخورد؟ آیا روح اطلاعات ماوراء رو می دونند؟ این کتاب چه ها رو در جامعه در مترو یا مدارس داد. اگه هزینه بالا میره به صورت مختصر در برگه هایی که برای تبلیغات به کار میره چاپ کرد جوان ها منتظر یک جرقه هستند بعد خودشان به دنبال بقیه داستان میدوند من با افراد که از نظر حجاب از آدمهای که یه چشم بیرون می گذارن حرف زدم اونها هم از نفس خبر ندارن اگه بشه معرفت نفس رو در مدارس آموزش داد که چه بهتر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» در این رابطه که میفرمایید بتواند کمک کند. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام: بنده از حضرت استاد درخواست دارم کلیپ مربوط به سوال ۳۵۸۲۸ را گوش بدهند و مجدد بررسی فرمایند به نظر میرسد لااقل بعضی سخنان مطرح شده در این کلیپ صحیح نیست و تایید کلی آن از طرف استاد جای تعجب داشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بنده نخواستم آن سخنان را تأیید کنم؛ بلکه در جواب در حاشیه آن سخنان، موضوعی مطرح شد که میتواند ان شاءالله به مخاطب کمک کند. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید هر چه فکر میکنم در مورد بدن برزخی کمتر به نتیجه میرسم. چطور ممکنه کسی که مثلا تا دیروز بدن برزخیش شکل خوک بوده یهو با انجام اعمالی شکل بدنش عوض شه؟ آیا بدن برزخی مدام در حال تغییره همانطور که ما مثلا اخلاقای یک سال پیشمون رو دیگه نداریم اون بدنم نسبت به سال قبل بهتر شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن برزخی، صورت ملکات دنیایی است و چون ما در دنیا هنوز اراده و انتخاب داریم به آن معنا صفات ما حالت ملکه پیدا نکرده است تا بدن برزخی ثابتی داشته باشیم. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. یه سوالی ذهن من رو خیلی درگیر کرده. این عالمی که میگن پس از مرگ، در آن عالم هر کسی میٰتواند بدن خود را خلق کند و هر وقت و هر زمان که خواست به شکلی باشد چه عالمیست؟ و چطور و با چه اعمالی میتوان به آن مقامات و عالم دست پیدا کرد؟ واقعا این یکی از آرزوهای من است. میخام بهش برسم. خواهش میکنم کتابی ذکری معرفی کنید. لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. مثلا گفتن ذکر یا خالق...
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بدن انسان در قیامت به صورت اخلاق و افکار او ظهور میکند. به همین جهت در روایات داریم صورت بعضی از افراد در قیامت از خوک و میمون زشتتر است، به جهت افکار فاسد و اخلاق رذیلهای که در دنیا داشتند. کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که روی سایت هست در این مورد نکاتی را به میان آورده. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم: استاد با اینکه چندین ساله ارادت زیادی به حضرت آقا دارم اما درک مدل رفتار ایشان با افراد غرب گرا برایم مشکل بود. البته ایشان هیچوقت زیر بار نظرات و مواضع آنها نرفت ولی طردشان هم نکرد اما انقلابیها منتظر رفتار تند از ایشان بودند. اما در بین این غرب گراها قضیهی فتنه گرها فرق میکرد و مدل رفتار حضرت آقا هم با فتنهگرها متفاوت بود. الان سر مسئلهی فلسطین وقتی موضع افرادی مثل جواد ظریف، سید حسن خمینی، عراقچی و بقیه را میبینم به حکیمانه بودن رفتار حضرت آقا در طول دوران رهبریشون پی میبرم. ان شاالله تا ظهور حضرت ولیعصر وجود ایشان برای ما حفظ بشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بصیرت رهبر معظم انقلاب خبر از آن میدهد که ایشان به نور حجّت اعلای الهی یعنی حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» منوّر می باشند و بیحساب نیست که آیت الله ناصری میفرمایند: « تبلیغ از امام زمان بیشتر شود، تبلیغ از مقام رهبری بیشتر شود. بنده معتقدم ایشان تنهاست، مخصوصاً وظیفهی روحانیت این است؛ همان طور که تبلیغ از اسلام و قرآن و نظام میکند، از مقام رهبری تبلیغ بکند. خدا میداند ایشان مؤیَّد از سوی خداست. همهی گرفتاریها و ناراحتیها بر قلب ایشان وارد است. قلب رهبری را امام زمان نگهداری کرده است، بنابراین تبلیغ از مقام رهبری و حمایت از مقام رهبری شود.» موفق باشید
با سلام: برای این که هم عرفان محیی الدین عربی را داشته باشم واز سوی دیگر گرفتار همه خدایی نشوم، باید به چه نکاتی توجه کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود جناب ابن عربی طوری سخن میگوید که هرگز چنین مشکلی پیش نمیآید مگر کسانی که متوجه سخنان او نمیشوند. موفق باشید
به اسم خدای فلسطین آری! دیگر نمی شود! دیگر امکان جولان واژه ها برای عرض اندامی در مقابل تصاویر نیست!چگونه و چطور هایی که احاطه ام کرده و منی که جز اشک هیچ دفاعی ندارم! گرچه جنگیست خود خواسته و تسلیمم چندی پیش یک اسراییلی آزاد شده توضیح میداد که رزمندگان القسام چطور با او رفتار می کردند! سبحان الله! چطور و چگونه می شود یک انسان تا این حد اوج بگیرد که اینگونه رفتار کند و مصداق این بیت شود به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا. آیا شیعه و سنی بودن یا حتی دین آنها مهم است! این همان مرام علیست که حالا از کوچه های مدینه پر کشیده و پشت دیواره های غزه در قلب رزمندگان نشسته است. پروردگارا اگر قرار است بشری بر روی زمین باشد اینگونه بشری باشد و اگر قرار است بشری پا به این کره ی خاکی بگذارد اینگونه بگذارد و اگر قرار است دنیا و عقبایی ما را بپذیرد اینگونه بپذیرد لبیک یا قسام
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً تاریخی در مقابلمان گشوده شده است که همه، همدیگر را در نوعی یگانگی احساس میکنند بخصوص در مقابل وحشیترین جبههای که جهان مدرن در آینه اسرائیل به ظهور آورده. آری! آنچنان در کنار همدیگر قرار گرفتهایم که تنها خوبیهای وجه انسانیمان به میان آمده است به همان معنای «فراسویِ نیک و بد». و اینجا است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «دنیای آینده دنیای فلسطین است» و این نکته بسیار مهمی است از آن جهت که ما امروز در آینه فلسطین بخصوص در باریکه غزه، چیزی را تجربه میکنیم که شدیداً فردا به آن نیاز داریم، یعنی روحیه آخرالزمانی. روحیهای که ایثار و فداکاری و شجاعت به اوج خود خواهد رسید. از این جهت، آری! «دنیای آینده دنیای فلسطین است». موفق باشید
سلام استاد: بنده شروع کردم به نوشتن شرح آداب الصلاه کتاب مرحوم امام توسط شما، خواستم ببینم با نظارت شما امکان خروجی صوت ها در قالب کتاب توسط انتشارات لب المیزان وجود دارد یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این کار منجر به چندین و چند جلد کتاب میشود؛ امکان آن برای ما فراهم نیست. ولی همینکه مطالب مهم آن را یادداشت میفرمایید، تمرکز خوبی برایتان پیش میآورد و ممکن است بقیه از یادداشتهای شما چنانچه تایپ شود بتوانند استفاده کنند. موفق باشید
با سلام: میشه لطف کنین بفرمایید عرش خدا که میگن با آه مظلوم میلرزه کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکان خاصی مدّ نظر نیست، بلکه نحوه حضور بس متعالی حضرت حق را عرش الهی مینامند. مانند حضور عقل برای انسان که وقتی با امری غیر قابل قبول روبرو میشود نگران میگردد. موفق باشید
سلام علیکم و رحمته الله: استاد اول میخواستم تشکر فراوان کنم از شما بابت اینکه با گوش دادن صوت های شما به خیلی از سوالات ذهنی ام پاسخ قانع کننده و نورانی دادم و بعد اینکه استاد کتابی که ملاقات های حضرت شمس و حضرت مولانا را توضیح داده باشد با چه عنوانی هست که ما آن را تهیه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آنچه در رُمان «ملت عشق» آمده است پر از ابهام و خطا میباشد ولی از آن طرف هم به یاد ندارم کتاب شسته و رفتهای در این رابطه تدوین شده باشد. آری! در «فیه ما فیه» و در کتاب «مناقب العارفین» نکات خوبی را میتوانید به دست آورید. موفق باشید
سلام علیکم استاد: یک طلبه و دانشجوی فقه به نظرتان چه چیزی فارغ از مطالب درسی مثل دروس لمعه و... باید بداند و در این زمینه عمیق شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید در این زمانه حکمت صدرایی را دنبال کنید و سپس از طریق تفسیر المیزان، با جهانی که قرآن مقابلتان میگشاید آشنا گردید تا آنجایی که بتوانید إن شاءالله در جهانی قدم بگذارید که حضرت امام خمینی با تفسیر سوره «حمد» در مقابل این نسل گشودند. در این صورت به لطف الهی آن احساسِ بیمحتوایی که بعضاً در عزیزانِ طلبه پیش میآید، پیش نیاید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: فرق مخلِص با مخلَص در چیست. و چه کنیم تا مخلَص شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن در این مورد بسیار است. آری! انسانِ مخلِص که به قصد رضایت حضرت حق، کار را شروع میکند و ادامه میهد به جایی میرسد که دیگر خداوند او را در بر میگیرد که در این حالت، مقام او مقامِ مخلَصین است که نمونه کامل آن اولیای معصوم میباشند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد بنده با توجه به پرسش شماره 35185 دو سوال از شما دارم که اگر لطف کنید با بله یا خیر جواب بنده رو بدید ممنون میشم، سوال اول: با توجه به عرایض شما ضمیر هو ضمیر خطاب نیست و اگر بخواهیم از یا هو استفاده کنیم باید حتماً بعد از هو، او را توصیف کنیم مثل: «یا هو یا من لا هو الا هو؟» سوال دوم : استاد با توجه به سوال اول پس با توجه به آیه «قل هو الله احد» گفتن یا هو احد به معنای : ای اویی که یکتایی درست است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید همینطور باشد. ۲. وقتی گفته میشود یا احد و یا صمد، نظر به اویی میکنیم که احد و صمد است. ولی اگر گفته شود «یا هو احد» در واقع غایبانه به او نظر کرده ایم که البته آن نیز در جای خود قابل قبول است. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: در کتاب ادب خیال عقل فرمودید باید کتب عالمان بزرگ را مطالعه کنیم و برنامه ریزی داشته باشیم. من مادر دو فرزند و خانه دار هستم و چند سالی ست مباحث شما را دنبال میکنم و همیشه سعی کردم با برنامه جلو برم اما تو این برنامه های که میریزم اخیرا یه کمبودی حس میکنم. انگار این کتاب خواندن ها و ویس گوش کردن ها و خلوت داشتن ها دیگه منو راضی نمیکنه. انگار باید حرکتی دیگر انجام بدم. در درون خود جستجو کردم و فهمیدم چقدر تشنه افرادی هستم هم دل و هم فکر و هم کلام... من حس میکنم خیلی نیاز به حضور در جمع هایی دارم که منو بفهمن و بتونم باشون صحبت کنم و راه پیدا کنم. نمیدونم باید کجا برم و چه جوری شروع کنم فقط میدونم روحم نیاز به اینگونه ارتباط ها پیدا کرده. چند جلسه ای به جلسات سها آمدم و لذت بردم اما هنوز راهمو پیدا نکردم. نمیدونم باید چیکار کنم. اون نشاطی که قبلاً داشتم هم ندارم. تنها تغذیه روحم و حال خوبم در حال حاضر کتب شما استاد عزیز و قرآن و نهج البلاغه است وگاهی نوشتنهایی که از دل بیرون میآید. استاد لطفا کمکم کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مکرر عرض شد باید به حضوری دیگر اندیشید. چگونه ممکن است که انسان تا آن جا راه را رها کند و به بیراهه قدم زند که ستایش گر قاتل عمر خود شود، وقتی هر آنچه معنای زندگی را از او می رُباید را دوست می دارد؟ مشتاق اموری میشود که بر سرگردانی او میافزاید و خواهان چیزهایی است که نیست، آری! چیزهایی که نیستند و جاودانگی را از او می رُبایند و چون احساس جاودانگی را از دست داد چه اندازه در بودن خود احساس پوچی میکند. اینجا است که همه راهها برای او بنبست است، زیرا اصیلترین راه که تماشای خود میباشد به عنوان بنده، حضرت ربّ العالمین را گم کرده است، راهی که هم اکنون او را تا بیکرانه ترین حضور حاضر می کند و معنا میبخشد و با حضور در آن ساحت به جای آن که از رفتن فرار کند به راحتی رنج رفتن را که همه زندگی است به جان میخرد. رنجی که در هر قدمی که برمی دارد زندگی را به او نشان میدهد. دوریِ این رفتن ها چه اندازه دردناک است هرچند با راحتی و رفاه همراه باشد. راحتیهای پوچ و بیثمر. این است راز نیستانگاری، راز بودنهای سرد و بیثمر به جهت فرار از رفتن که شأن حضور در حقیقت است. اینجا است که با حضور در تاریخ توحیدی که با انقلاب اسلامی شروع شد و احساس و شور معنوی که به سراغ انسان میآید، از نیستانگاریِ این دوران عبور کرد. موفق باشید
با سلام: انسان در خواب هر دو کفشش را گم کند، معنایش چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده علم به تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
سلام علیکم: آیا این ادعا قابل تامل است که در تاریخ جدیدی که با انقلاب اسلامی آمده است علم و تکنولوژی حذف نمیشود اما جایگاه محوری را نخواهد داشت و محور و مبنا و منبع و متکا و مرجع اصلی رفع و رجوع و طرح و حل مسایل مقوله «مردم» است؟ با این مقدمه که تاریخ مدرن برخلاف مشهور تاریخ اومانیستی و محوریت انسان خود بنیاد هم حتی نیست، بلکه با نظری عمیق تر تاریخ حذف انسان حتی انسان خود بنیاد است، و تاریخ انقلاب اسلامی تاریخ بازگرداندن انسان بیرون رانده، به صحنه تاریخ و تمام مناسبات حیات اجتماعی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً چنین است از آن جهت که بشر در این آخرین دوران، آرام آرام متوجه می شود بنا نیست زندگی خود را همچنان در اختیار آخرین تکنولوژی ها قرار دهد همچنان که متوجه است و بیش از این متوجه می شود که نباید زندگی خود را با محوریت توهّماتش ادامه دهد و از این جهت مسلماً هرچه بیشتر با پیش آمدن خودآگاهی لازم، جایگاه تاریخی پدیده انقلاب اسلامی را جهت تعیین سرنوشتش می شناسد و می یابد هویت خود را باید در جای دیگری غیر از آنچه امروز جهان مدرن مقابل انسان قرار داده است، دنبال کند. موفق باشید
سلام علیکم: در همین زمین و حال چه بسیار و پر کیفیتاند کسانی که لذت ظهور امام زمان، به عنوان جانان و مرکز عشق وجود را دارند و عملا در دوران ظهور مهدی موعود خودشان را رساندند و سرمست ظهور ایشانند و چه بسیار از نظر تعدد کسانی که بد بختی تمام را در نرساندن خود به آن قله و بی اعتمادی به خدا و نا امیدی کشنده در خفت ترس های موهوم و جنگ های بیهوده انواع شیطانها به باختن، خود را بیمار کردند. صحنه جهان دو قوم لبریز از نتایج زندگی را به رخ هم کشیده و این صحنه دلنواز و تذکر دهنده جای شکی نگذاشته. آیا این صحنه اصلی روزگار را چشمانی بینا میبینند؟ در حالی که نه چشمی در برابر عظمتش به خواب میرود و نه از عبرت آن میتوان جدا بود مگر آنکه آدم نباشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای وجود امامی که حیّ و حاضرند، به آن است که ما در اکنون خود متوجۀ حضور آن حضرت در شخصیت نایب آن حضرت باشیم و زندگی را در بصیرتِ نایب او احساس نماییم.
آری! ایمان به حضور آن حضرت و نقش فعال ایشان در عالم، نقشی است ماورای حزب و گروه و فرقه، مگر مقابله با ظلم، و خود را در این رابطه به خطرانداختن. لازمۀ وجدانِ بیدار در این زمان آن است که متوجۀ آیندهای باشد که انقلاب اسلامی ذیل حضور حضرت صاحب الامر «عجلاللهتعالیفرجه» بدان اشاره دارد و از این جهت میتوانیم بیابیم که آری! ما از خود بیگانه نیستیم و موقعیت خود را میتوانیم درک کنیم و به حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» بیندیشیم که معتقد بودند: زیستن در جهان کنونی به نحو دینی، تمکیننکردن در برابر سیاست جهانی است. و حضرت امام خمینی به قوم آموختند با رجوع به دین، همۀ عالمِ موجود پس خواهد نشست و انقلابی در جهت رجوع به باطن در کنار حفظ ظاهر محقق خواهد شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار: دو سؤال از شما دارم یکی اینکه اگر حضرتعالی این امکان بهتون داده میشد که دوباره از کودکی زندگی رو شروع کنید آیا همین مسیری که در کودکی و نوجوانی و جوانی رو طی کردید انتخاب میکردید یا خیر؟ در چه چیزهایی تغییرات میدادید تا سریعتر به بینش زندگی توحیدی و پیامبر گونه این سنی که درش هستید برسید؟ سؤال دومم اینه که علامه حسن زاده آملی یا علامه طباطبایی (ره) چطور درس خواندند که بهشون میگفتند علامه. در حوزه یا مدرسه ای ویژه یا با اساتید ویژه درس خوندند؟ این عنوان علامه که این دو بزرگوار دارند رو بخاطر مسیر معرفتی و ترک گناه و طی پله های سیر و سلوک و سنخیت وجودی با حضرت حجت ارواحنا فداه کسب کردند یا علت دیگه ای داره؟ یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این خداوند است که در مقابل انسان راهی را قرار میدهد تا هرکس مطابق روحیه و موقعیتش در آن راه قرار گیرد. مهم آن است که متوجه شویم آنچه در مقابل ما قرار گرفته، عنایت الهی است و به جای بلندپروازی، راضی به همان موقعیت باشیم به اعتبار آنکه «هر عنایت که داری ای درویش / هدیۀ حق بُوَد نه کردۀ خویش». ۲. آن عزیزان با روحیۀ سپاس از پروردگارشان و احساس حضور ذیل رحمت واسعۀ الهی، آنچه را که برایشان پیش میآمده به بهترین شکل پذیرفتهاند و جلو رفتهاند و هرگز معطل این عنوانها مانند علامهبودن نبودند. موفق باشید
سلام بر استاد طاهرزاده عزیز و خدا قوت: استاد امروز تفسیر و توضیحات شما رو درباره آیه «تجری من تحت الانهار» رو در یکی از جلسات شرح کتاب معاد خودتون گوش میکردم که یک نتیجه گیری کردم میخاستم ببینم درسته یا نه. آب یعنی تجلی توحید و وحدت و درخت تجلی کثرت و تعینات. جاری شدن آب زیر درخت به معنای زیر مکانی نیست بلکه منظور زیربنای آن است مثل یک ستونی که زیر بنا و ماده اصلی آن بتون است و میگوییم این ستون با بتون ساخته شده. مخلص کلام اینکه انسان های مومن چون موحد بوده اند عقیده توحیدی آنها به نهر جاری تعبیر شده که ماده اصلی مخلوقات کثیر بهشتی است. یعنی مؤمنین در بهشت تمام کثرات آن عالم را چیزی غیر از جلوه خدا نمیبینند هم خودشان را هم دیگر مؤمنین و هم فرشتگان و درختان و تمام نعمتهای بهشتی را جلوه خدا و بصورت یگانگی و وحدت توحیدی میبینند. هرچه میبینند و میشنوند و حس میکنند اسما خداست. همان وحدت در کثرت و کثرت در وحدت. استاد ممنون میشم راهنمایی کنید. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله متوجۀ نکتۀ خوبی شدهاید بخصوص به این نکته که جان انسان در بهشت در اوج یگانگی با خود میباشد و اینکه هرچه میبیند میشنود. سعی بفرمایید بحث معاد را تا آخر جلو ببرید تا ان شاءالله خودتان در نزد خود متوجه جواب این پرسشها باشید. موفق باشید
سلام و احترام: خدا قوت به شما و عزیزان سایت. با وجودی که شیعیان یمنی زیدی هستن این روایت می تونه صحیح باشه حَمْدَوَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ، قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ، عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) عَنِ اَلصَّدَقَةِ عَلَى اَلنَّاصِبِ وَ عَلَى اَلزَّيْدِيَّةِ فَقَالَ: لاَ تَصَدَّقْ عَلَيْهِمْ بِشَيْءٍ وَ لاَ تُسْقِهِمْ مِنَ اَلْمَاءِ إِنِ اِسْتَطَعْتَ، وَ قَالَ لِي: اَلزَّيْدِيَّةُ هُمُ اَلنُّصَّابُ. از امام صادق علیه السلام در مورد خوبی کردن به ناصبی ها و فرقه زیدیه سوال کردم. حضرت جواب دادند به آنها هیچ خوبی نکن و اگر توانستی حتی آب هم به آنها نده. سپس حضرت فرمودند، زیدیه، همان نواصب هستند. الرجال، للکشي، ص۲۲۸
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصل است. حضرت صادق «علیهالسلام» در مورد زید بن علی دارند: «رحمه اللّه أما أنّه كان مؤمنا و كان عارفا و كان عالما صدوقا، أما انّه لو ظفرلوفى...» و از این جهت باید فراموش نکنیم که «زیدیه» نظر به جناب زیدبن علی دارند که البته از نظر فقهی، سنّی مذهباند. ولی در ابتدای انقلاب رهبر آنها با ارادت زیادی که به حضرت امام پیدا کرد؛ گرایش آنها به شیعه بسیار تغییر کرد بخصوص که در این سالها رهبر معظم انقلاب را به شدت مدّ نظر دارند. موفق باشید
در ابتدای صحیفه سجادیه مناظرهای بین یحیی بن زید و متوکل بن هارون هست در مورد قیام زید و خبر شهادت زید و فرزندش یحیی از طرف امام صادق «علیهالسلام» و اینکه بنیامیه هزارسال حکومت میکند و هرکس در مقابل آنها بایستد سرکوب میشود و تا قیام آل محمد هر کس قیام کند سرکوب میشود. که نظر به شکست قیامهایی دارد که مدعی مهدویت نمایند و نه آن نوع قیامهایی که به تعبیر امام صادق «علیهالسلام» اگر پیروز شوند وفا میکنند و نتیجه را به امام معصوم برمیگردانند، مثل انقلاب اسلامی که نظر به صاحب انقلاب یعنی حضرت مهدی «عجل اللهتعالیفرجه» دارد.
زید در ۴۲ سالگی در دوره اقتدار هشام بن عبدالملک شهید میشود. انگیزهی قیام به جهت فشارهایی است که هشام به بهانههای مختلف به زید میآورد تا آنکه زید بن علی به این نتیجه میرسد که باید با هشام درگیر شود از آن جهت که معتقد میشود دیگر آن نوع زندگی ذلت است.
قیام زید قیامی پخته و همهجانبه است. برای شکلدادنِ قیام به کوفه میآید - شهر علی «علیهالسلام» - و ۴۰ هزار نفر از شیعیان و اهل سنت با او بیعت میکنند ولی حاکم کوفه مردم را به مسجد میخواند و همهی آنها را با محاصرهی مسجد در مسجد نگه میدارد و زید با یاران کمی که دارد بالأخره شکست میخورد و در نهایت در منطقهای به نام کناسه جنازهی او را به صورت عریان چند سال برسر دار نگه میدارند و بعد آن را آتش میزنند و خاکستر آن را بر باد میدهند، زیرا مردم در حدّ پرستش به جنازهی زید نظر داشتند و از این جهت خواستند اثری از آن جسد نماند. در روایت داریم بعد از شهادت زید خداوند اذنِ به انقراض بنیامیه داد و شیعیان به جهت شهادت زید در خراسان سیاه پوشیدند و پیرو شهادت زید، آوارگیِ فرزند زید یعنی یحیی پیش میآید و در نهایت او هم شهید میشود و شهادت او در مردم فوقالعاده اثرگذار بود در حدّی که بعد از او دعوت بر علیه بنیامیه جاذبه پیدا کرد و تشیع گستردگی خود را یافت هر چند بنیالعباس از این زمینه استفاده کردند و حکومت خود را پایهگذاری نمودند در حالیکه بعداً بسیاری از شیعیان بهدست ابومسلم پس از گرفتن و حبسکردن آنها کشته شدند.
هوشیاری زید آن بود که همهچیز را به هم گره نزد که با شکست خود پای امام صادق «علیهالسلام» هم در میان باشد با اینکه یحیی میگوید از پدرم پرسیدم تو جزء ائمه نیستی؟ گفت نه. زیرا زید اسم ائمه «علیهمالسلام» را میدانست به همان معنایی که تنها افراد خاص اسم ائمه «علیهمالسلام» را میدانستند. زید در فضای تقیه نقدی به ابابکر و عمر ندارد و به همین جهت بعضی از شیعیان از او جدا میشوند که او از ما نیست ولی در آخرِ عمر که تیری بر پیشانیاش میخورد قبل از شهادتش میگوید چه کسی بود که از آن دو پرسید «هما اقام هذا الیوم» آن دو من را به این روز نشاندند. با اینهمه از وِجههی امام صادق «علیهالسلام» اصلاً استفاده نمیکند و نمیخواهد دستش رو شود؛ لذا با شیعه و سنی یک طور و به صورت یکسان برخورد میکند در حالیکه فرزند امام سجاد «علیهالسلام» است.
زید در حالیکه روایات متعددی حتی از پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» میدانسته و مورد احترام دانشمندان جهان اسلام بوده، به دست هشام بن عبدالملک شهید میشود .
سلام وعرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخی که به کاربر شماره ۳۸۶۹۵ فرمودید یعنی درجهان آخرت و بعد از حساب و کتاب و رسیدگی به اعمال؛ کسانی هم که بهشتی هستند مثلا مادر، پدر، و فرزند و... هم همدیگر رو نمی بینند و هر کس تا ابد خودش هست و خودش؟ دیدن پدر و مادر و اقوام ... فقط تو این دنیاست و بعد از مرگ دیگه تا ابد آنها رو نمیبینیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت پدر و فرزندی و امثال آن در جهان ابدی معنا ندارد ولی از آن جهت که اهل بهشت «ممّا یشتهون» هر آنچه را بخواهند مییابند؛ قضیه فرق میکند. مثل آنکه انسان طالب انس با کسانی باشد که در دنیا در حکم مادر و یا همسر و یا فرزند او بودهاند. این مباحث به طور مفصل در کتاب «معاد بازگشت به جدیترین زندگی» که روی سایت هست، بحث شده. موفق باشید
در احوال جمعه نصر و ایمان ولیامر به امت: اولین گام ایمان، شهادت به وحدانیت الله است، گام اول رستگاری. خدای پاک منزه، مبدأ بینهایت قدرت، جامع همه خیرات و کمالات را پرستش کردن و به او ایمان داشتن، ارزشمند است اما ساده نیست؛ باید به قدرتی ایمان بیاوری که دیدنی نیست اما اگر او را باورکنی، قطعا ستودنی است. گام بعدی این است که بتوانی او را در وجود نبی، در قالب انسان کامل بیابی، باورکنی انسان، چنان عظمتی دارد که الله با او سخن بگوید، بتوانی به یک انسان به عنوان رسول الله و کلمه تامه او ایمان بیاوری، دشواری این ایمان آنجاست که او نیز چون دیگر انسانها غذا میخورد و در بازار قدم میزند، باید چشم غیب بین داشتهباشی تا باطن این انسان به ظاهر معمولی که کفشش را وصله میزند ببینی و چقدر این باطن دیدن، کار دشواری است اما چون او معصوم و پیراسته است و میتوانی سبوحی و قدوسی خدا را در او ببینی باورمیکنی. گام سوم بسی دشوارتر؛ ایمان به انسان اما نه دیگر انسان معصوم، نه پیراسته، نه بیعیب، آمیختهای از داشتهها و نداشتهها، در نوسان، گاه گرفتار لقمهای و گاه رنجیده کلامی، اما هنوز هم آینه الله، چقدر باید تیزبین و باطن یاب باشی تا بتوانی در پس همهی نقصها و نداشتهها، در پس روزمرگی ها او را آینه الله ببینی و به مؤمن، ایمان بیاوری این نقطهها که صفحه تصویر را پرکردهاند، این قطرهها که سیل ساختهاند انساناند، نه بینقص و معصوم، همین همکار و همکلاسی ما هستند که مثل ما چندان هم پاک و مبرا نیستند اما میشود به آنها ایمان داشت، همین مردم عادی کوچه و بازار، مجلای اراده الله اند و پیش از ما رسول الله و ولیامر به آنها ایمان دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی حضور در آخرین دوران که در آینه انسان آخرالزمان اگرچه نور عصمت را نمی یابیم ولی ظرفیتی به وسعت انسانیتِ انسان را در او مدّ نظر خواهیم داشت و امیدوار به حضوری از انسان می باشیم که جهانی می سازد در نهایت یگانگی، تا آن جایی که گرگ و میش که در اوج دوگانگی هستند، در کنار همدیگر غذا می خورند. و این ماییم و چنین حضوری در آینده ای که امروز به سوی آن، اکنونِ خود را احساس می کنیم و نه تنها از حضورِ تیره و به ظاهر گسترده ظلماتِ صاحب قدرت، هیچ سستی به خود راه نمی دهیم بلکه با تمام اطمینان هم اکنون آن ها را رفته به حساب می آوریم حتی اگر سید مقاومت را شهید کردند. این یعنی ما را گسترش دادند تا جبهه استکبار را همچون لانه عنکبوت، سست بنگریم و این یعنی امیدواریِ حضرت روح الله «رضوان الله تعالی علیه» به آینده، و این یعنی امیدواریِ رهبر معظم انقلاب به فردایی که در اکنونِ خود می توانیم آن را احساس کنیم. موفق باشید
