سلام استاد: امام زمان علیه السلام ازتون راضی باشه ان شاء الله. در حقیقت پیامبر و اهل بیت تفاوتی نیست و از نظر حقیقت یکی هستند آیا حقیقت ما هم با اهلبیت یکی هست؟ اگه جواب بله هست پس میشه گفت فقط یک حقیقت هست و اون هم همان حق یا غیب الغیوب است؟ و افراد با ایمان سهم بیشتری نسبت به حق دارند و افراد بیایمان سهم کمتری را از حق توانستند داشته باشند و خلع حق بیایمانی میشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت پیامبر و اهل البیت «علیهمالسلام» از جهت عبودیت یکی است و بقیه در نسبت به عبودیتی که دارند با آنها میتوانند نسبت حقیقی داشته باشند. موفق باشید
سلام درباره ی سوال 37262 وقتی من الان نمیتونم از حق و مظلومیت دفاع کنم پس مردم کوچه های مدینه هم آیا همین طور بودند؟ آیا آنها چقدر مقصر در خانه نشینی امیرالمومنین علیه السلام بودند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه که میدان حضور در دفاع از حق برای انسان پیش آید و ممکن باشد، چرا کوتاهی کند و از زیبایی دفاع از حق که در واقع درخشش جان انسان است، غفلت نماید؟ بحمدالله آنطور که آقای حسین پاک در مصاحبه با آقای علیزاده فرمودهاند نقش مجاهدان ایرانی و سپاه قدس تا آنجا که ممکن بوده، چشمگیر است. موفق باشیدhttps://eitaa.com/jedaaltv/2058
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: سال نو مبارک و طاعاتتون قبول. در پرسش شماره ۳۷۲۸۴ که درباره شیعه بودن عرفا صحبت شده، فرمودید که مرحوم استاد فاطمینیا در تحقیقات خود به خوبی این نکات را نشان دادهاند. تحقیقات ایشان محدود به ابن عربی بوده یا در باب عرفای دیگر نیز تحقیقاتی داشته اند؟ در صورت امکان کتاب ایشان یا منابعی که به این امر اشاره داشته باشد (عرفا و تشیع) را هم معرفی نمائید. البته کتاب «محیالدین، شیعه واقعی» را هم خوانده ام و نکاتی درباره شیعهالاصول و سنیالفروع بودن هم در آن آورده شده است ولی نیازمند منابع بیشتر هستم. با سپاس و التماس دعای فرج
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهن خود دارم که آیت الله جوادی در جلسه ۲۰۰ شرح «فصوص» در رابطه با تشیع ابن عربی نکات خوبی را مطرح کردند. یا علامه تهرانی در کتاب «روح مجرد» از قول مرحوم قاضی طباطبایی در مورد تشیع ابن عربی و مولوی نکاتی آوردهاند. آقای استاد حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» نکات ارزندهای را به میان آوردهاند. موفق باشید
چی جوری میشه برگشت و دوباره زنده شد؟ شاید الان غبطه روزهایی رو بخورم که دوست داشتم توی همون روزا با این حال الان بودم ولی نمیشه. بدم میاد از وقت هایی که حالم خوش میشه و راحتی را احساس میکنم. وقتی که ناراحت بودم و مریض بودم راهی پیدا کردم اما وقتی که چیزی رو باور کردم بعد از یه مدت از یخ زدگی منفجر شدم. این خیلی مسئله منه، در حدی که میخوام همین حالا این تن بره زیر گل، نمیدون کرخ شدن رو حس کردین یا نه من هم نکردم و امید وارم حس نکنید. اما مثال ساده اش اینه که یک پَشه آسیبی بزه؛ این قدر خارش داره که تا زخمش نکنیم دست بر نمیداریم. یه ولوله عجیبی افتاده به جونم. آیا با مطالعه و خوندن کتاب حل میشه؟ و این که اصلا این ماجرا حل شدن و درست شدن داره؟ بارها شده بهم میگن کتاب بخون. ولی تاب آدم رو تا یک مدتی با یک دنیای بی خطر مواجه میکنه و من میتونم با این کلمات که توی ذهنم مرور می شه راحت زندگی کنم. شما هم میتونین بگین که اینا چه ربطی داره به من، ولی واقعا نمیدونم چرا شما هستید که من بهش بگم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن، ان شاءالله جهانی که نیاز روح انسان است مقابلتان گشوده میشود. https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87 . موفق باشید
با سلام: اگر ذات انسان عین علم است چرا هنگام بیهوشی از خودش آگاهی ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز در آن هنگام نیز انسان در نزد خودش می باشد ولی در آن حال، آگاهی به آگاهیاش ندارد. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد یه سوال داشتم چه موقع هایی گوش دادن موسیقی حرام میشه؟ الان مثلا موسیقی که هم خوانندش ایرانی بی حاشیه باشه منظورم اینکه توهین به مقدسات و نظام و اینا نکرده باشه اشکال داره گوش دادنش؟ ولی خب ریتم تندی داشته باشه در کل من نمیفهمم منظور مجالس لهو و لعب و فاسد دقیقا چی میتونه باشه واقعا گیج شدم میشه بهم توضیح بدین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به فتوای مقام معظم رهبری توجه کنید که میفرمایند موسیقی اگر موجب لهو و لعب شود حرام است. یعنی آن نوع موسیقی که موجب گرایش به فساد در ما گردد و یا زندگی ما را گرفتار بیمعنایی خود کند. حال چه تند باشد و چه تند نباشد. موفق باشید
لطفا در رابطه با کثرات که در سوره مبارک زلزال با آن روبرو شدیم بفرمایید اصلا کثرات نتیجه چیست و اندیشه چگونه جای خود را با زلزله ای پیدا تر می کند در واقع اندیشه چکار ازش بر خواهد آمد؟ بالاخره کثرات بیشترین آسیب ها را به ما رساند بله این نتیجه سپردن زندگی خود به مدرنیته و استکبار بود. خدایا این که بهشت و جهنمی در نظام دینی بنا فرمودی خود از لطف و محبتت به ما بود حال ای کسی که ما را این همه دوست داری ما را به بهشتت زود تر برسان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کثرات مربوط به ممکنالوجودها میباشد مثل انسان و درخت و دریا که هر کدام استحقاق وجودداشتن دارا میباشند و خداوند جواب آن استحقاق را می دهد. مهم آن است که ما در دل آن کثرات، متوجه وحدتی شویم که همان حقیقت وجود است و این، سیرِ کثرت به وحدت است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد در برهان حرکت جوهری فرمودند که حرکت در جوهر عالم ماده است. سوال بنده این است که اگر حرکت در جوهر عالم ماده است نمیتوان تصور کرد که عالم ماده حرکت نکند. اما من میتوانم تصور کنم. این یعنی در فهم حرکت جوهری دچار مشکل شده ام؟ کجاش رو اشتباه فهمیدم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم ماده در ذات خود از طریق تجلیات الهی از مابالقوههایش به سوی فعلیتیافتنِ آن قوهها در حرکت است و این معنی «حرکت جوهری» و ذاتی است. موفق باشید
عرض سلام و ادب استاد عزیز: استاد آیا این برداشت و توضیح برای قضا و قدر الهی درست است که مثلا بگوییم که قدر الهی آن است که هر چیزی در این عالم اندازه ای دارد از زمانی که یک برگ روی درخت می ماند تا بر زمین افتد و تا میزان و مقدار و اندازه ای که می تواند ظلم و بدی کند تا ظرفیتش تکمیل شود و قضای الهی آن است که وقتی هر چیزی طبق تقدیر الهی به سرانجام ظرفیت خود رسید قضا و اراده الهی طبق سنن الهی حکم می کند. ممنون میشم اگر این توضیح ناقص است توضیح بفرمایید ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. عرایضی در جزوه «معارف ۱» در این رابطه شده است. موفق باشید
سلام علیکم: سوال بنده در مورد ضابطه گرايش های افراد به شخصیت های مختلف و نحوه مدیریت این گرايش ها می باشد. به طور خاص میخواهم بدانم برای این که علاقه و ارتباط با شخصیت با ویژگی های خاص داشته باشیم باید چه کنیم؟ ویژگی های ما باید مکمل باشند یا مشابه؟ و در مورد نفس و تقویت آن (درمان جبن) اگر ممکن است راهکار بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به انسانهای بزرگی مانند حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» فکر کنید و اینکه میفرمایند: «والله، من تا حال نترسیدهام» زیرا توحید الهی را با تمام وجود باور کردهاند که خداوند در همه امور حاضر است. حال این نوع رجوع چه به صورت مکمل باشد و چه به صورت مشابه، در هر حال جواب میدهد در صورتی که در مسیر هرچه بیشتر فهم توحید، معرفت خود را رشد دهیم. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: استاد فکر می کنم در بخشی از سوره حضرت یوسف (ع) بود که فرمودید اینکه گفتند «تو همان یوسفی» با «یوسف تویی» فرق دارد لطف می کنید فرق این دو را کوتاه بفرمایید. پیدا کردن صوت برام سخت بود. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جمله «تو یوسفی» ابتدا نظر به وجود جناب حضرت یوسف «علیهالسلام» در میان است و پیرو آن به ماهیت آن حضرت. و در جمله «یوسف تویی» قضیه بر عکس است. و در این رابطه در بحث «اصالت وجود»، انسان، ابتدا وجود را از هر ماهیتی مدّ نظر دارد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: خداوند در قرآن کریم میفرمایند که انسان از گل خلق شده اما به بدن مادی خودمون که نگاه میکنیم از سلول و خون و استخوان تشکیل شده منظور از از گل در قرآن چیست؟ در آیه ۲۰ سوره روم مى گويد: (از نشانه هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد)؛ «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ»، آیه ۷ سوره سجده مى فرمايد: (و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد)؛ «وَبَدَأَ خَلْقَ الاْنْسانِ مِنْ طِيْنٍ»، آیه ۱۲ سوره مومنون مى گويد: (و ما انسان را از عصاره اى از گِل آفريديم)؛ «وَلَقَدْ خَلَقْنَا اْلأنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِيْنٍ»، صافات آيه ۱۱ مى فرمايد: (ما آنان را از گل چسبنده اى آفريديم)؛ «إِنّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِين لازِب»، سوره حجر آيه ۲۶ مى گويد: (خدا او را از لجن بدبوئى آفريد)؛ «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ مِنْ صَلْصال مِنْ حَمَإ مَسْنُون» آيه ۱۴ سوره الرحمن می فرماید: (ما انسان را از گل خشكيده اى [همچون سفال] كه از گل بدبوى [تيره رنگى] گرفته شده بود آفريديم)؛ «خَلَقَ اْلأِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخّارِ»
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در آیات مذکور، همین عالم ماده که منشأ اولیه بدن هست، مدّ نظر باشد. نظری هم در زمینشناسی مطرح شده است در مورد سلول اولیه که در دل زاپروپلها یا لجنهای دوره پره کامپرین به ظهور آمده و منشأ موجودات زنده شده است. آقای دکتر یدالله سحابی در کتاب «خلقت انسان» نکاتی را در این رابطه فرمودهاند. موفق باشید
سلام علیکم وقتتون بخیر: ما شنیده بودیم با توجه به آیه ۱۲۴ بقره همه پیامبران از نسل ابراهیم امامند، اما یکی از اساتید به نظرم نکته دقیقی فرمودند، فرمودند ابراهیم قبل از اینکه به مقام امامت برسد، معصوم بود ولی به مقام امامت نرسیده بود، معلوم میشود هر نبی ای نمیتواند جانشین رسول الله باشد، ابراهیم وقتی به مقام امامت رسید که حاضر شد فرزندش را ذبح کند پس امام چنین جایگاهی دارد. نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صرفِ ذبح فرزند، نمیتوان بحث مقام امامت را به میان آورد زیرا قرآن میفرماید: « وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ» آری! آن حضرت در عین پیامبربودن، در میدان امتحاناتی قرار گرفتند که پس از آن فرمود: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» مهم، امتحاناتی است که در دل آنها معلوم شد آن حضرت شایسته امامت میباشند در راستای حضوری خاص برای بشریت. و از نسل ابراهیم، امامانی در جهان حاضر شدند به مصداق آیه: «وَجَعَلنَا مِنهُم أَئِمَّة يَهدُونَ بِأَمرِنَا» که بحث هدایت به امر در میان میآید و آن نکات ظریفی که علامه طباطبایی در این رابطه مطرح فرمودند. موفق باشید
هر جهانی افرادی داره که آدمارو به خودشون گوشزد میکنه تا به آرمان های جهانشون بازگردند و فرو نپاشند جهان مدرن روانشاس داره. طبق معمول خودم رو در حرفام میگم نه به این خاطر که وقت کسی رو بگیرم یا داستان سرایی کنم و حرفام به درد کسی نخوره، به این دلیل که هنوز دیگران رو آنطور که لازمه مثل خودشون گشودگی ندارم تا حرفایی بزنم به وسعت توانایی درک اجتماعی بزرگ، پس با احترام خودم رو میگم که در نوجوانی با اولین سئوال جدی از خود که (کیستم) به این نتیجه رسیدم خودم رو گول نزنم با حرفای بزرگترا چون دیگران رو در حالی یافتم که مسائلشون رو بی جواب گذاشتند و از بی جوابی به خواب رفتند پس خودشون رو با گول زدن قانع کردند و من رو به روانشاناسان ارجاع میدادند!. من عمر خودم رو با تکذیب جهان مدرن و مخالفت خود از سمت و سوی مردم دنیا بسوی پوچی مصرف کردم تا آنجا که اجازه اشتغال رو ازم گرفتن، نذاشتن جایی بین مردم داشته باشم و حتی نذاشتند ازدواج کنم و امروز موجودی ام ۶۰ هزار تومان است با سنی نزدیک به ۳۰ سال در حالی که تنها انتظاری که داشتم این بود بگذارند در خلقت آزاد خداوند وجود خود را آزادانه و بی آزار فقط بیابم. امروز حس میکنم چرا باید افرادی که واقعا پوچند این اندازه مغرورانه در باطل خود در چشمان من بنگرند و بگویند یا جای توست یا جای ما پس به نفی و تکذیب بپردازند. بخدا باطل چنان میرود که گویی هرگز نبوده و حق چنان غالب خواهد شد که تمام بهشت های عالم در اوج مستیشان به ظهور خواهند آمد. من آن روز نزدیک را تنها به خود مشغولم و اما میپرسند از کجا این حرف ها را میگی و چرا عمر خود را چنان کردی؟ من از پشت کردن جهان به خویش و سرکشی روزگار با خود و رو آوردن آخرت به من چیزی دریافته ام که مرا از یاد کرد هرکس جز خود و توجه به ماورای خویش بازمیدارد اما چون دغدغه کار خود مرا از اهتمام به کار مردم باز میداشت این دغدغه اندیشه مرا از خواهش نفس خویش بازداشت و حقیقت کارم را به من نشان داد و مرا به کاری جدی که در آن بازیچه ای نبود و به صداقتی که در آن دروغی وجود نداشت واداشت. با غدر خواهی از شما جناب ظاهرزاده که سخنان بنده ساختار سایت محترم شما را ممکن است بهم بریزد ولی گاهی حرف های دلی بر من غلبه می کنند و سالها صبرم فشاری به قلبم میاره که جز این راهی بلد نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در آن است که نباید به هر دلیلی زندگی را ترک کرد به همان معنایی که پیامبران چنین نکردند حتی اگر آنچه از زندگی در مقابل ما قرار میگیرد، در محدوده شاگردیِ یک مغازه در یک کوچه باشد؛ باز هم زندگی است و معنادارشدن در آن نهفته است. به یاد دارم مردمانی که با داشتن زندگیهای ساده، چه اندازه احساس بودن و زندگیکردن داشتند. آری! باید خودمان زندگی را شروع کنیم. موفق باشید
عرض سلام و ادب: اگر بخواهیم از استاد بزرگوار برای سخنرانی در دانشگاه فرهنگیان دعوت کنیم از چه طریقی باید اقدام کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه برای آن مراکز و آن جایگاه، ارزش فراوانی قائل هستم ولی متأسفانه به جهت کارهایی که در دست دارم و از نظر ناتوانی جسمی، امکان آن نیست که در خدمت آن بزرگواران باشم. موفق باشید
بسم رب القدس. عرض سلام خدمت استاد عزیز: بنده سوالی داشتم و میخواستم بپرسم این وضعیتی که تشریح میکنم آیا میتونه گامی به همون حضور تاریخی و تلالو وجدان بشری انسان در سایه ی تعالیم بس حقیقی اسلام و ظهور حضرت ولی عصر (ع) باشه؟! بنده در مسیر سیر و سلوک ثابت قدم بودم تا اینکه اتفاقی پیش اومد و از حقیقت وجود خودم بسیار فاصله گرفتم به طرزی که جز پوچی چیزی نداشتم اما با به وجود آمدن مسئله ی فلسطین من به یک باره تمام آنچه از دست داده بودم بلکه حتی هزاران برابر بهتر و بیشتر از اون رو در مقاومت مردم مظلوم اما مقتدر فلسطین و رزمندگان القسام دیدم. این روز ها به عینه میبینم که هر آنچه به عنوان یک انسان به دنبال اون بودم رو در فلسطین پیدا کردم از نماز گرفته تا فلسفه ظهور، از خدا گرفته تا حضور اون در زندگی، همه و همه برای من در فلسطین تلالو پیدا کرده و امروز دین من فلسطین و مذهب من غزه است و هر روز صبح به رزمندگان مقاومت قسّام اقتدا میکنم. من آینده ای جز کار برای فلسطین و آزادی قدس نمی بینم. من خدا و اسلام و حضور تاریخی و وجدان و خلاصه و هرآنچه یک انسان باید ببینه رو در فلسطین دیدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب متوجه حضور تاریخی اسلام در صحنههای مقابله حق با باطل شدهاید. آری! باید به اسلام نظر کرد که بنا بر آن است در این زمانه جهان دیگری در مقابل ما بگشاید و خداوند را در این صحنههای تاریخی که در آینه غزه به ظهور آمده؛ بیابیم. و به گفته جناب سید حسن نصرالله ما به اسلام عزیز ایمان بیشتری بیاوریم و به گفته رهبر معظم انقلاب: «قضایای روزهای اخیر فلسطین بهویژه بمبارانها و شهادت زنان و کودکان و مردان، دل انسان را مجروح میکند اما بخش دیگری از این قضایا نشان دهنده قدرت باور نکردنی اسلام در فلسطین است و با لطف و عنایت خداوند متعال این حرکتی که در فلسطین آغاز شده است، به پیش خواهد رفت و منجر به پیروزی کامل فلسطینیها خواهد شد.» آری! بحث در «قدرت باور نکردنی اسلام در فلسطین است». در این رابطه نیز جناب حجتالاسلام مهدی افزار نکاتی را فرمودهاند تا ما با خدایی که خدای امروز و فردای ما میباشد، بیشتر و بیشتر مأنوس باشیم. https://eitaa.com/matalebevijeh/15245 موفق باشید
با سلام: «عالم خیال، همان علم خدا پیدایی است، این همان علم به تجلیاتی است که مخصوصاً به عارفان اعطاء شده است. علم خیال از این قدرت خاص برخوردار است که به محالات، وجود میبخشد، زیرا واجب الوجود نه صورت دارد و نه صفت، ولی حضرت خیال او را دقیقاً در یک صورتی متجلی میسازد. لذا از یک طرف میفرماید: «لَنْ تَرانی» هرگز مرا نخواهی دید، و از طرفی حضرت رسولاللّه میفرمایند: «من پروردگارم را در زیباترین صورت مشاهده کردم» ببخشید استاد در سخنان بالا که پیامبر (ص) می فرماید: من پروردگارم ... آیا منظور آن است که خدا در صورتی در خیال پیامبر ظاهر شده است؟ لطفاً توضیح دهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به نور اسماء در مظاهر مختلف جلوه میکند بدون آنکه بحث ذات در میان باشد. پس بحث در جلوات حق است در اسماء. حضرت موسی «علیهالسلام» در پی رؤیت حق بودند از جهت ذات الهی که ندا آمد «لن ترانی». ولی حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» نظر به اسم جامع «الله» داشتند و به حکم «ادعوا الی الله» به حضرت «الله» دعوت میکردند و حضرت حق را در جامعترین اسم، مدّ نظر داشتند که این غیر از ذات است. موفق باشید
با سلام: نفس من در دنیا با این بدن وحدت انضمامی دارد. آیا من در برزخ و قیامت، با این دو عالم وحدت حقیقی دارم؟بعبارت دیگر الان من با این بدن دنیایی احساس یگانگی و من بودن را دارم، حال آیا پس از مرگ من با کل عالم برزخ یا کل عالم قیامت احساس من بودن و یگانگی خواهم داشت؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در آنجا در جهان خودش حاضر است و همه آن جهان، جهان خود او میباشد. موفق باشید
با سلام جناب استاد طاهرزاده: آیا امکان تطبیقی میان مـــــــــــباهله و «ابن» و «نساء» و «انفس» آیه شریفه و رابطه آنها با «مبانی رسیدن بخود » «تداوم مبانی و نهایتا تولد خود حقیقی از خود وهمی» «و ظهورخودِخودِحقیقی» برقرار باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز میدان مباهله در نسبت بین فرزندان راستین انقلاب مانند حاج قاسمها و ابراهیم رئیسیها و جبهه مقابل که مدعی راهکار برای رفع مشکلات بشر است؛ گشوده است و عملاً ما در حال مباهله هستیم «تا سیهرو شود آنکه در او غِش باشد». موفق باشید
سلام علیکم: از خداوند سلامتی و عمر طولانی با برکت برایتان مسئلت دارم. ۵۴ سال سن دارم. از نوجوانی دنبال معرفت الهی بوده ام و سعی در انجام وظایف داشته ام. برنامه های عبادی شخصی روزانه دارم اما بدلیل فقر فرهنگی منطقه، استاد راهنما جهت سیر و سلوک و طهارت نفس نداشته ام. استاد عزیز، فرصت عمرم بسیار اندک است. استدعا دارم از باب من احیا نفسا مرا برای هدایت و طهارت کامل نفسم ارشاد فرمائید. ضمنا بدلیل سکونت در استان دیگر اگر امکان دارد اجازه بدهید مکاتبات را ادامه بدهم و تحت نظر حضرتعالی به ادب قلبی و ان شاءالله رضوان الهی نائل شوم. اجرکم عندالله تعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله ذیل حضور در انقلاب اسلامی و با نظر به شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» این شمایید و قرآنِ کریمِ مجید. پیشنهاد میشود با شرح صوتی سوره «زمر» شروع بفرمایید و سپس با نظر به سوره «آلعمران» ادامه دهید و دیگر سورهها را نیز پس از آن دنبال فرمایید https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1. موفق باشید
سلام: مرجع تقلید حتما باید انسان باشد؟ یا اگر رایانه بتواند به اجتهاد بپردازد قابل تقلید است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مجتهد زنده، ساحات و ابعادی از تجرد دارد که رایانه ندارد. موفق باشید
با عرض سلام و احترام! من در صوت ایت الله شجاعی عبارات زیر را شنیدم، می خواستم ببینم که درست می فرمایند یا نه؟ ایشان فرمودند که: فقط ذات خداست. فقط صفات خداست. فقط افعال خداست. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه عالم مظاهر حضورِ حضرت حق است وگرنه نسبت به حضور مطلق او، محدودیت پیش میآید. عمده آن است که متوجه نگاه حضرت علی «علیهالسلام» به عالم باشیم که میفرمایند: «ما رایت شیئاً الا و رایت الله قبله و معه و بعده». یا به تعبیر جناب مولوی: «دیده آن باشد که باشد شهشناس/ تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید
درود استاد. خسته نباشید. میشه معنای درست و صحیح و ساده دقیق تقوا چیشت؟ وقتی خداوند میفرماید بهترین بندگان من با تقوا ترین تان هستش یعنی چی؟؟؟ و منظور تزکیه نفس چیست؟؟؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نظر به حقایق عالم وجود و نگهبانی خود نسبت به حفظ ارتباط با آن حقایق از طریق رعایت دستورات شرع، همان تقوا میباشد و موجب تزکیه نفس می شود. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: در دروس معرفت النفس آمده که اگر انسان بدنش را ادراک میکند نشان میدهد که خودش غیر از بدنش است چون ادراک کننده غیر از ادراک شده است حال آنکه انسان خودش را هم با علم حصولی و حضوری ادراک میکند آیا خودش غیر از خودش است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در درک حصولی آری! مفهومِ معلوم نزد عالم است و نه وجود معلوم. ولی در درک حضوری، وجودِ معلوم نزد عالم میباشد و در این حالت دوگانگی در میان نیست. موفق باشید
علامه حسن زاده آملی یه جمله ای دارند. می فرمایند: انسان بهشت یا جهنم می شود. حال فرض بفرمایید، فردی بهشتی میشود. او نماز خوانده است روزه گرفته است و.. پس بهشت مساوی فرد است. حال چگونه فرد هم بهشت باشد یعنی انسان هم خالق وهم چشنده باشد. آیا به عنوان هویت فردی فقط یه قیافه و صورت مثلا به نام حسن آقا وجود دارد که همه لذت ها را میچشد. یا اینکه ما مثلا ۵ تا حسن آقا داریم که در حقیقت همان نفس است که در ۵ صورت که همه حسن آقا هستند لذت های بهشت را میچشند؟ نمیدانم مطلب را رساندم یا نه؟ بیشتر مشکلم در آن بخش آن لست که یک حسن آقا هست که هم بهشت مخلوق اوست و هم چشیده. یا نفس حسن آقا هست و در عین حال ۵ صورت مثالی که همه حسن آقا هستند، یکی غذا می خورد، یکی آب می نو شد و...
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در وسعت شخصیتاش از یک طرف با ارادههای توحیدی خود خالق بهشت میشود و در همان حال همان بهشت، او را در بر میگیرد. موفق باشید
