بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: سوال بنده در مورد ضابطه گرايش های افراد به شخصیت های مختلف و نحوه مدیریت این گرايش ها می باشد. به طور خاص می‌خواهم بدانم برای این که علاقه و ارتباط با شخصیت با ویژگی های خاص داشته باشیم باید چه کنیم؟ ویژگی های ما باید مکمل باشند یا مشابه؟ و در مورد نفس و تقویت آن (درمان جبن) اگر ممکن است راهکار بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به انسان‌های بزرگی مانند حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فکر کنید و این‌که می‌فرمایند: «والله، من تا حال نترسیده‌ام» زیرا توحید الهی را با تمام وجود باور کرده‌‌اند که خداوند در همه امور حاضر است. حال این نوع رجوع چه به صورت مکمل باشد و چه به صورت مشابه، در هر حال جواب می‌دهد در صورتی که در مسیر هرچه بیشتر فهم توحید، معرفت خود را رشد دهیم.  موفق باشید

36653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باعرض سلام و وقت بخیر: استاد در کتاب جایگاه رزق انسان، دو نوع رزقی که گفته شده در اوایل کتاب اینطور برداشت میشه که اون رزقی که ما به دنبالش هستیم رو حتی اگر تلاش کنیم هم بهش نمی‌رسیم چون مال ما نیست و نوع دوم رزق یعنی اون رزقی که اون به دنبال ماست رو حتما بهش می‌رسیم حالا چه حریص باشیم چه نباشیم فرقی نداره به رزقی که ما دنبالشیم نمی‌رسیم و به رزقی که اون دنبالمونه حتما می‌رسیم. ولی در آخر کتاب با توجه به حدیثی که از امام رضا اومده فرموندند که آن رزقی که تو به دنبالش هستی رو از راه حلال دنبال کن که حلال هست. انگار یک تاییدی بهش دارند درحالی که در اوایل کتاب انگار کار بیهوده ای است دنبال آن رزق رفتن چون رزقی که مال ما باشه می‌رسه بقیش فقط زحمت اضافیه این دو مورد رو میشه تبیین بفرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رزقی که بنا است به ما برسد به هر صورت می‌رسد. ولی اگر در مسیر توحید نباشیم آن رزق به صورت حرام به ما خواهد رسید. موفق باشید

36510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: یه پیشنهاد دارم. شما زحمت‌ها ی زیادی کشیدید برای مردم و تبلیغات دینی. اگر زحمت بکشید و معرفت نفس رو به زبان کودک یا نوجوان و جوان بنویسید جوری که یه نوجوان که ذاتأ کنجکاوی دارد به دنبال این بیوفته که از کجا اومده کجا اومده و کجا می‌ره توی جامعه که با افراد متعدد هم صحبت میشم اصلا از روح خبر ندارن انگار یک ورد به گوششون خوندند و فراموشی پیدا کردند به محض اینکه یه کم درباره ی اینکه ما جاهای دیگر هم بودیم صحبت می کنیم به شدت به وجد می‌آیند و دوست دارند که بیشتر بدونن. کتاب ها رو به اسم آیا میدونید روح شما چند سال دارد؟ یا روح چه غذایی می‌خورد؟ آیا روح اطلاعات ماوراء رو می دونند؟ این کتاب چه ها رو در جامعه در مترو یا مدارس داد. اگه هزینه بالا می‌ره به صورت مختصر در برگه هایی که برای تبلیغات به کار می‌ره چاپ کرد جوان ها منتظر یک جرقه هستند بعد خودشان به دنبال بقیه داستان می‌دوند من با افراد که از نظر حجاب از آدمهای که یه چشم بیرون می گذارن حرف زدم اونها هم از نفس خبر ندارن اگه بشه معرفت نفس رو در مدارس آموزش داد که چه بهتر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» در این رابطه که می‌فرمایید بتواند کمک کند. موفق باشید

36387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب: اگر بخواهیم از استاد بزرگوار برای سخنرانی در دانشگاه فرهنگیان دعوت کنیم از چه طریقی باید اقدام کنیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که برای آن مراکز و آن جایگاه، ارزش فراوانی قائل هستم ولی متأسفانه به جهت کارهایی که در دست دارم و از نظر ناتوانی جسمی، امکان آن نیست که در خدمت آن بزرگواران باشم. موفق باشید

36344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: آیا می توان وارستگی را منطبق بر تقوی دانست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است ولی به شرطی که تقوا را نوعی حضور در بستر توحید احساس کنیم و نگهبانی خود در آن حضور نسبت به هرگونه گناهی که بخواهد ما را جذب خود کند و از آن حضور توحیدی محروممان نماید. موفق باشید

36280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: ببخشید من یسری کارای مستحبی انجام میدم اما ته دلم راضی نیستم احساس می‌کنم در درگاه خدا قبول نیست. هم دوست دارم انجامشون بدم هم امید ندارم قبول باشه، مخصوصا اینکه یک خواسته دنیایی هم دارم البته یک سری اعمالم برای حاجت دنیاییم هست اصلا کلافم. ممنون میشم کمکم کنید از سردرگمی دربیام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عمیق‌کردن معارف توحیدی خود فکر کنید. زیرا همان‌طور که در روایات ما متذکر می‌شوند، اعمال ما به اندازه عمق معرفت توحیدی ما مورد قبول است و جان ما را روشن می‌کند. در این مورد پیشنهاد می شود به مباحث «معرفت نفس» رجوع شود. موفق باشید

36272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید بنده خودم به ذکر لا اله الا الله گویا انس و میل زیادی دارم که خواندن سوره توحید ولی وقتی میرم سجده طولانی بعد که بلند میشم از خستگی خوابم میبره چند ساعت می‌خوابم، مشکلم کجاست، دلم میخواد سکوت طولانی داشته باشم به محض حرف زدن احساس دور شدن می‌کنم، به ویژه وقتی از منزل بیرون میرم دلم یه دنیا میگیره استاد، دنیا و آدمهاش خیلی خفه کننده اند حتی خیلی از خودم می‌ترسم استاد، از نفسم سرکشی هاش، طغیان کردنهاش، دلم میخواد صبح تا شب فقط ذکر بگم و با کسی حرف نزنم. استاد چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعمق نسبت به معارف الهی مثل «معرفت نفس» و «تدبّر در قرآن» فکر کنید. موفق باشید

36242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

فرق حق در احدیت و الله در واحدیت چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به عنوان وجود مطلق در مقام احدیت، مافوق هر اسمی، در ذات خود و در یگانگی خود مستغرق است و در مقام «اللّه»، مستجمع به جمیع اسماء می‌باشد. موفق باشید

36148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: پیامبر (ص) در معراج با خدا به صدای علی (ع) روبرو شد چگونه خدای نامتناهی می‌آید و در قالب متناهی با پیامبر (ص) حرف می‌زند؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تجلی اسم متکلم الهی است در جان رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه وآله» بدون نیاز به صوتی که مربوط به حنجره و گوش باشد. آری! آن صوت در قالب صدایی که مأنوس رسول خدا بود و آن حضرت علاقه‌مند به آن صدا بودند یعنی صوت علی «علیه‌السلام»، به میان آمد. موفق باشید

36143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در قضیه خلقت آدم، خداوند با فرشتگان و ابلیس حرف زد. قرآن طوری از این ماجرا سخن می‌گوید که انگار با یک آدم حرف می‌زند. استاد اگر ممکن است در این باره توضیحی بدهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» در این مورد شده است. آری! تکلّم در این‌جا به معنی گزارش از نحوه تکوینیِ فرشتگان است و نه آن‌که مکالمه‌ای از جنس مکالمه انسان‌ها در میان باشد. به یک معنا همان‌طور که ابن عربی متذکر می‌شود شبیه گفتگوی انسان است با خودش. موفق باشید

36126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: «عالم خیال، همان علم خدا پیدایی است، این همان علم به تجلیاتی است که مخصوصاً به عارفان اعطاء شده است. علم خیال از این قدرت خاص برخوردار است که به محالات، وجود می‌بخشد، زیرا واجب الوجود نه صورت دارد و نه صفت، ولی حضرت خیال او را دقیقاً در یک صورتی متجلی می‌سازد. لذا از یک طرف می‌فرماید: «لَنْ تَرانی» هرگز مرا نخواهی دید، و از طرفی حضرت رسولاللّه می‌فرمایند: «من پروردگارم را در زیباترین صورت مشاهده کردم» ببخشید استاد در سخنان بالا که پیامبر (ص) می فرماید: من پروردگارم ... آیا منظور آن است که خدا در صورتی در خیال پیامبر ظاهر شده است؟ لطفاً توضیح دهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به نور اسماء در مظاهر مختلف جلوه می‌کند بدون آن‌که بحث ذات در میان باشد. پس بحث در جلوات حق است در اسماء. حضرت موسی «علیه‌السلام» در پی رؤیت حق بودند از جهت ذات الهی که ندا آمد «لن ترانی». ولی حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نظر به اسم جامع «الله» داشتند و به حکم «ادعوا الی الله» به حضرت «الله» دعوت می‌کردند و حضرت حق را در جامع‌ترین اسم، مدّ نظر داشتند که این غیر از ذات است. موفق باشید

36048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده شروع کردم به نوشتن شرح آداب الصلاه کتاب مرحوم امام توسط شما، خواستم ببینم با نظارت شما امکان خروجی صوت ها در قالب کتاب توسط انتشارات لب المیزان وجود دارد یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این کار منجر به چندین و چند جلد کتاب می‌شود؛ امکان آن برای ما فراهم نیست. ولی همین‌که مطالب مهم آن را یادداشت می‌فرمایید، تمرکز خوبی برایتان پیش می‌آورد و ممکن است بقیه از یادداشت‌های شما چنانچه تایپ شود بتوانند استفاده کنند. موفق باشید

36009

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

چگونه متوجه درستی این روایت وکلا هر روایتی شویم؟ روایت شده: هرگاه طفل بیمار شد، مادرش بالاى بام برود، و مقنعه از سر برگیرد، به گونه ‏اى که مویش آشکار گردد، آنگاه به سجده رود و بگوید: اَللّهُمَّ رَبِّ اَنْتَ اَعْطَیْتَنیهِ وَ اَنْتَ وَهَبْتَهُ لى اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ هِبَتَکَ الْیَوْمَ جَدیدَةً اِنَّکَ قادِرٌ مُقْتَدِرٌ خدایا، پروردگارا تو او را به من عطا کردى، و بخشیدى، خدایا بخششت را امروز تازه کن، به درستى که تو توانا و نیرومندى سر بر ندارد تا فرزند او خوب شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم در روایات، سند و محتواست که اهل درایت در حدیث، روی سند روایات کار می‌کنند و اهل معارف روی محتوا. در روایت فوق، از نظر محتوا مشکلی نیست باید تحقیق کرد که آیا از نظر سند مشکلی ندارد؟ موفق باشید

35610

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اینکه بگوییم الان آخر الزمان است نوعی توقیت برای امر ظهور نیست؟ چون به نظر می رسد در صورتی الان آخرالزمان است که مثلا حضرت تا صد سال دیگر ظهور کنند ولی فرض کنید حضرت یک میلیون سال بعد قرار باشد که ظهور کنند درین فرض ما در اول الزمان خواهیم بود نه آخر الزمان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توقیت به معنای آن است که مثلاً معلوم کنیم حضرت، ۱۰ سال یا ۵ سال و یا ۲۰ سال دیگر تشریف می‌آورند که این نهی شده. ولی این‌که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» پیامبر آخرالزمان هستند و آمده‌اند تا آخرالزمان را اعلام کنند امر دیگری است و روایات زیادی این امر را پشتیبانی می‌کند. موفق باشید

35514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر: یک سوالی داشتم در مورد حمایت از کالای ایرانی که حضرت آقا به آن تاکید دارند. در مورد استفاده از کالای ایرانی که حضرت آقا فرمودند باید در استفاده از کالای ایرانی تعصب داشته باشید، حالا اگر ما بخواهیم در مسائل پزشکی و برای درمان، از تجهیزات ایراتی استفاده کنیم ولی پزشکان مشورت دهند که فعلا کالای ایرانی در این زمینه پیشرفت نداشته و ممکنه درمانتون با مشکل مواجه بشود، و هم متحمل هزینه و درد دوباره بشوید. اینجا تکلیفمان چیست؟ روی کالای ایرانی تعصب داشته باشیم و با توکل به خدا و اعتماد به نخبگان کشور، از ادوات کشورمون استفاده کنیم یا به مشورت افراد عمل کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که‌ نباید تخصص پزشکان را نادیده گرفت ولی به هر حال افرادی هم که در کالاهای ایرانی کار می‌کنند بی‌تخصص نیستند و به نظر می‌آید برکات خاص خود را خواهد داشت. موفق باشید

40663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام: سرچ کردم فایل شرح شواهد الربوبیه از شما پیدا نکردم. ممنون میشم راهنمایی کنید عرفانی ترین و قلبی ترین کتاب و صوتی که میتونم دنبال کنم چیه؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده شرحی از کتاب شریف «شواهد الربوبیه» نداشته‌ام. خوب است بعد از دنبال‌کردنِ صوت شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و صوت شرح «برهان صدیقین»، به بحث «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» و شرح صوتی آن و یا به شرح کتاب «مقالات» از آیت الله شجاعی بپردازید. موفق باشید

38830

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی جناب استاد طاهرزاده: تعدادی از دوستان بعنوان خادم الشهدا مدتی هست که اهتمام به سرکشی از خانواده ای معزز شهیدان در منطقه سکونت خود نموده اند که برکات زیادی برای آنان دارد به تازگی مواجه شدیم با خانواده ۸ شهیده که اصالتا اهل سده لنجان اصفهان بوده اند لکن قبل از انقلاب برای شغل به شهر مسجد سلیمان مهاجرت می نمایند که در ۱۴ آبان ۱۳۶۲در موشک باران شهر مسجد سلیمان پدر خانواده به همراه ۷ فرزند دلبندشان که شامل ۶ دختر و یک پسر خردسال بوده‌اند به فیض عظمای شهادت می رسند و همسر شهید خداداد ادیبی و یک فرزند دختر از این حادثه جان سالم بدر می برند البته آنها هم آسیب هایی می بینند لکن بعد از مدتی به اصفهان باز می گردند و در حال حاضر در منطقه ۱۳ اصفهان ساکن می باشند درخواست ما از حضرتعالی این است که در صورت صلاحدید خادمان شهدا را دعا بفرمایید که در این راه ثابت قدم باشند و چنانچه پیامی برای خانواده این شهیدان و همچنین خادمان شهدا دارید مرحمت بفرمایید تا مستفیض گردند. لازم بذکر است طبق گفته مسئولین مربوط این بزگواران تنها خانواده هشت شهید کشور و استان اصفهان می باشند با تشکر از شما که وقت مغتنمتان را در اختیار ما گذاشتید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. چه اندازه کاری که شروع کرده‌اید زیبا و خداپسند است. مطمئن باشید روح همان شهداء کمک می‌کند تا افقی از حقیقت در دل این تاریخ برای شما گشوده شود. در واقع شما به زیارت شهدایی می‌روید که به جهت تعلق‌شان به خانواده خود در آن مجلس به طور خاص حاضرند. موفق باشید

38816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: عین هستی ، همه اش هستی است.مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت ندارد. اما تجلی های او (وجودهای ربطی)، مرز وجودی، جنبه عدمی، نقص و ماهیت دارند. لطفاً بفرمایید که درست فهمیدم! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان در این مورد فکر کرد ولی اگر مایل هستید در مورد چنین موضوعاتی فکر بفرمایید؛ باید به کتاب‌های اصلی که حول این موضوعات بحث می‌کنند رجوع فرمایید. مانند «بدایۀ الحکمه». موفق باشید

38735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وعرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخی که به کاربر شماره ۳۸۶۹۵ فرمودید یعنی درجهان آخرت و بعد از حساب و کتاب و رسیدگی به اعمال؛ کسانی هم که بهشتی هستند مثلا مادر، پدر، و فرزند و...‌ هم همدیگر رو نمی بینند و هر کس تا ابد خودش هست و خودش؟ دیدن پدر و مادر و اقوام ... فقط تو این دنیاست و بعد از مرگ دیگه تا ابد آنها رو نمی‌بینیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت پدر و فرزندی و امثال آن در جهان ابدی معنا ندارد ولی از آن جهت که اهل بهشت «ممّا یشتهون» هر آنچه را بخواهند می‌یابند؛ قضیه فرق می‌کند. مثل آن‌که انسان طالب انس با کسانی باشد که در دنیا در حکم مادر و یا همسر و یا فرزند او بوده‌اند. این مباحث به طور مفصل در کتاب «معاد بازگشت به جدی‌ترین زندگی» که روی سایت هست، بحث شده. موفق باشید

38702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: استاد نظر تان را درباره این موارد خواستارم. ممنون. ۱. استاد سعی کردم شاید طبق عادتم درباره مواردی که در دین مان مطرح است آن بحث کلی یا فصل مشترک و نهایتِ احکام و اخلاق و اعتقاد را بفهمم. بطور مثال در فضای بیرون چه خبر است؟ چرا باید محبت کرد؟ چرا باید تواضع داشت؟ چرا باید نماز خواند و... بدون پیش فرضی. بحثم را خلاصه کنم، در پایان رسیدم به «یک،واحد». یعنی سرمنشا و علت تمام کارهایی که در دین سفارش شده و هدف ما و وظایف ما، این است که چون کلا یک چیز در عالم بیشتر وجود ندارد وآن خداست. شجاعت و ایثار و مهربانی و... زمانی معنا دارد که همه چیز یک چیز باشد. یک در مواجهه با غیر می شود شجاعت می شود ایثار.... اداب شرعی باعث می شود ما مشوب به کثرات نشویم و با یک که سرمنشا همه زیبایی هاست زندگی کنیم. با خودم میگم درگیر کردن دیگران در کثرات وهمی مثل قتل آنهاست. ۲. استاد دومین چیز اینکه در مرتبه وجودی و در حد ما و ماده آنچه که شاید بیشتر باید رویش تمرکز کنیم نسبت گرفتن و مبارزه با غیر وجود است. تا وجود شجاعت و ایثار و مهربانی و‌‌... در وجودمان رخ بنمایاند. گویی قصه زندگی فقط قصه عشق بازی و ایثار است. برای اینکه وحدت زیبا رخ بنمایاند باید از خود دربیاییم. ۳. برایم سوال بود یعنی چی استاد می فرمایند که اگر آیت الله قاضی امروز بودند مثل شهدا بودند. تا اینکه یک مشکلی برایم ایجاد شد و باعث شد که بیشتر به علتها در درونم فکر کنم. اینطور فهمیدم که سرمنشا و مبحث کلی که سرفصل موضوعات مشکلات درونی است، بودن و نبودن است. به علت جهاد اکبر بودن جهاد درون رسیدم. یک سرفصل کلی اینکه هر آنچه عقل سالم گوید و آنچه در بیرون و درونم هست و حقیقت دارد و شرع و دین گفته را بها بدم و بقیه، در اصل، نیست و شاید یک روزی عرفا در جهاد اکبر بودند و امروز که نیستی، نمود خارجی یافته، باید در جهاد اصغر هم فعالیت داشت که حق می خواهد حاکم در مناسبات بشری شود. ۴. استاد گرامی آیا درست است که اینطور بگوییم که اگر آنچه که هست یکی است آن یک زیبایی وعلم و... است و سنت و اخلاقیات برگرفته از عدالتش که سنتش هم برگرفته از یک، بودنش هست پس آنچه پیامبر گرامی اسلام (ص) به ما ارائه دادند کشف قانون زندگی است در مقیاس کل زندگی. ۵. استاد آیا می توانیم بگوییم که در مقیاس کوچکتر، آنچه که امروزه برخی دانشمندان یا فقیهان کشف می کنند به ترتیب قوانین طبیعت و زندگی امروز، هم در اصل در بنیان کارشان در حال شناخت بیشتر یک وجود و قوانین و سنتهاش هستند. ۶. در پایان استاد بحثی که یک بار فکر می کنم شما در پاسخ پرسشی فرموده بودید که آن تربیتی که فرزند باید براساس آن پرورش یابد به مادرش الهام می شود، حال استاد سوال اینکه آیا راهی که فرزند باید برود اعم از شغل و.. هم اینطور است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است که حقیقتی یگانه به وسعت هستی در افق عالم و آدم حاضر است و باید از طریق شریعت الهی به سوی او بود. و این معنای زندگی است. و همان‌طور که متوجه هستید در دل چنین رجوعی همه چیز در جای خود معنا می‌شود و زیبایی علم نیز آشکار می‌گردد حتی در این رویکرد است که الهامات و نفحات به سوی ما می‌آید به همان معنایی که از پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم: «اِنَّ لِرَبِّکُم فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها» نسیم های رحمت‌ الهی گاه بگاه می‌وزد. رحمت الهی مثل نسیم است، خبر نمی‌کند که کی و چه‌ ساعتی می‌آیم. هوشیار باشید که از آن نسیم ها استفاده کنید. موفق باشید  

38360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از برخی از اطرافیان نزدیکتان مکرر شنیدم که در خارج از دنیا انتخاب وجود ندارد، چه قبل دنیا چه بعد، بر این مبنا آنچه از احادیث مستفادست که دنیای ما تفصیل همان انتخاب های عامل ذر است، اگر عالم ذر خارج از این دنیا رخ داده و در آن انتخاب نبوده (به تعبیر آنان بروز و ظهور ذات ما بوده)، پس دنیا نیز به شرح احادیث تفصیل همان عامل ذرست و در دنیا نیز انتخاب معنا ندارد و جبرست. این قاعده از کدام یک از آیات و روایات آمده: «انتخاب فقط در دنیا ست نه خارج از آن»؟ آیا با یک قاعده ی عقلی که صحت و سقم آن یقینی نیست می توان یقینیات را تفسیر کرد و به تاویل برد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» آری! ما در این دنیا قدرت انتخاب داریم و نه در دنیای بعد از مرگ. ولی این بدان معنا نیست که قبل از این دنیا، روحِ ما قدرت انتخاب نداشته باشد. که بحث آن مفصل است و باید به مباحث «پیشاخلقتیِ انسان» رجوع شود. موفق باشید

38315
متن پرسش

با سلام وقتتون بخیر من حدودا سه سالی میشه که کابوس های وحشتناکی میبینم و ناخودآگاه بدنم کسل میشه وقتی کنار جمع میخابم کابوسام قطع میشن . خواب های آشوب میبینم و با وحشت سر یک ساعت خاص قبل از اذان از خواب میپرم . اصلا آدم استرسی نبودم اما طی این سه سال فوق العاده استرسی شدم و اینکه یک مرتبه خواب دیدم موجودی شکل جنین بمن چسپیده و وقتی نزدیک دیگران میشم گریه میکنه و عصبی میشه و بار دیگه هم که درک کردم چیزهایی از ماورا حس میکنم حدود یک ماه پیش بود که از خواب پریدم و بدنم بی حس شده بود و گردنم درد میکرد و جیغ هایی میزدم که کنترلش انگار دست خودم نبود و فقط گریه میکردم انگار داخل بدن حبس شده بودم و فشار بم وارد میشد نمیتونم درست توصیفش کنم و پیش شخص مطمئنی سرکتاب باز کردم و حدود یک ماه بعد بهم گفتن شخصی از فامیل با دسترسی به موها یا نخ لباسم برام طلسمی گرفته که خیلی قدیمیه و از نوع یهودیه میخاسم ببینم برای باطل کردنش چه اقدامی باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی می‌تواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کرده‌اند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمی‌تواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید

38287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

پیرو پاسخ جنابتان به سوال 38245 همان اسماء الله علیهم السلام زبانی داشتند در ظاهر همسو با ادبیات قرآن و نه ظاهرا خلاف قرآن که عقلا و نقلا اثبات می‌شود که آن زبان (عربی مبین) کاملترین زبان یعنی نمود کاملترین عقل بشریست و اگر مدعی هستید بشرِ توحیدی به سمت اکمال عقل پیش می‌رود نمی‌توانید همزمان ادعا کنید زبان دیگری برای دین لازم‌ست. ثانیا همان اسماء الله علیهم السلام در بحث ابلیس فرمودند «اول من قاس ابلیس»، ابلیس بین چه چیز قیاس کرد؟ میان خود و آدم، اگر بگویید ابلیس جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید و عدم سجده، به خودی خود چیز بزرگی نبوده، نتیجتا باید بگویید جرمش به خلاف فرموده ی قرآن و احادیث تمرد تبعیت از فرمان الهی نبوده بلکه جرمش این بوده که نتوانسته نورانیتِ بیشتر گوهر انسانی را در مقابل گوهر خویش ببیند، چراکه: عن الصادق عليه السلام : أنّ إبليس قاس نفسه بآدم فقال خَلَقْتَنِي مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ فلو قاس الجوهر الذي خلق اللّٰه منه آدم بالنّار كان ذٰلك أكثر نوراً و ضياءً من النار. پس به آن منطقی که راه حل مشکل دانسته اید (محی الدین الهی قمشه ای)، گناه آدم این بود که توان قیاس نداشت و به بیان دیگر، توان رویت نورانیتِ جوهر آدم را نداشت، و الا ترک سجده و ترک اطاعت از امر خداوند گناهی نبود که مستحق این لعن و طرد باشد. با این فرض، ابلیس توان رویت آن نورانیت را داشته و بر اساس آن عمل نکرده؟ اگر نداشته که مختار نبوده و مجبور شده پس طرد و لعن و عذاب و... برای او خارج از عدالت الهی است. چنانکه برخی همچون ابن عربی عذاب را حتی به شیرینی و گوارایی تاویل برده اند. اگر داشته و عملی خلاف آن انجام داده \، وجهی نداشته که ائمه برای نهی از قیاس در احکام، از این موضوع (قیاس ابلیس) یاد کنند و در ادامه هم احکامی را با مدافعین قیاس مطرح‌کنند و جهل آن ها به مناط حکم را به رخشان بکشند. همانگونه که اسم الله الاعظم فرمودند: و لَو أرادَ اللّه ُ أنْ يَخلُقَ آدَم مِن نورٍ يَخطِفُ الأبْصارَ ضِياؤهُ لَفعَلَ ، و لَو فَعلَ لَظلَّتْ لَهُ الأعْناقُ خاضِعةً ، و لَخَفَّتِ البَلوى فيهِ على الملائكةِ ، و لكنَّ اللّه َ سبحانه يَبْتَلي خَلقَهُ بِبَعضِ ما يَجْهلونَ أصْلَهُ ، تَمييزا بالاخْتِبارِ لَهُم و نَفْيا للاسْتِكبارِ عنهُم « اگر خدا مى خواست آدم را از نورى خيره كننده بيافريند بى گمان مى توانست چنين كند و اگر چنين مى كرد، گردنها در برابر او فرود مى آمد و كار آزمايش بر فرشتگان آسان مى شد، ليك خداوند سبحان، آفريدگان خود را به چيزهايى كه اصل آن را نمى دانند مى آزمايد، تا با امتحان ايشان را جدا سازد و خصلتِ خودْ بزرگ بينى را از آنان بزدايد و تكبّر را از ايشان دور سازد.» پس نتیجتا امتحان ابلیس در همین عدم اطلاع کامل از جوهر ها بوده و الا قیاس در احکام ممنوع نبود. چرا که اصل قیاس با علمِ کامل اشکالی ندارد، اشکال اینجاست که ناقص العلم را چه به قیاس و یکه به دو کردن و بهانه تراشی و تکبر مقابل مولایی که به مولایی‌اش یقین دارد. حال سوال اینست که بر مبنای شما، ممنوعیتِ قیاس در احکام چگونه در زبان اسماء الله الحسنی مکررا آمده اما در منطق باطنی ها و صوفیان مکررا به قیاس در احکام و تاویل به رای عمل شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را مطرح می‌فرمایید. عنایت داشته باشید که قیاس در روایات که مقایسه دو امر جزئی است غیر از قیاس در منطق است. در مورد ابن عربی خوب است به نکته‌ای توجه شود که حضرت امام خمینی در نامه خود به گورباچف متذکر شدند و فرمودند: « .. و از کتب عرفا و بخصوص محیی‌الدین ابن‌ عربی نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویا دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.». موفق باشید

38216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا اباعبدالله یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله» سلام و عرض ادب. عذرخواهم یک سوالی داشتم. اینکه انسان خودش رو روسیاه و بی آبرو میدونه، و بعد شخصیت رو سفید و آبروداری رو به درگاه الهی شفیع قرار میده و پشت او قایم میشه تا دل خدا رو به دست بیاره، آیا این کار نوعی حیله و مکر با خدای متعال محسوب نمیشه؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا حیله‌گری؟!! با نظر به منظر آن شخص و شخصیت به حضرت حق، به حضرت حق رجوع کرده‌ایم و این امری است بسیار ظریف. در شماره ۳ بحث «باز کربلا باز غزه ....» عرایضی شد که می‌تواند ان شاءالله مفید باشد. موفق باشید
۳. باید متوجه بود؛ انسانِ آخرالزمانی، انسانی است که از سیطره اندیشه‌های معمولی که امکان تردید در آن‌ها هست، رهایی یافته تا با اصل‌ترین اصل‌ها روبه‌رو شود که آن انسانیت کامل است، انسانیتی که بالاتر از آن ممکن نیست و این یعنی نظر به اولیای الهی در نمادهایی همچون علی «علیه‌السلام» و سیدالشهداء «علیه‌السلام»، و لازمه چنان حضوری عبور از هر آن چیزی است که در آن توهّمات ساخته ذهن پنهان است، حضوری که مانع می‌شود تا انسان در گرداب نومیدی و انکار فرو غلتد. حضوری که این روزها می‌توان در حرکت اربعینی آن را تجربه کرد و از آن به بعد با آن حضور در همه زندگی به‌سر برد، در عین همراهی با مردم غزه.
 

38143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حقیقتا این بشر درگیری شدیدی با خودش داره. گاهی خودم با یه آتئیست راحت تر رفت و آمد می‌کنم تا با یک فرد مذهبی. آتئیست در ایران معمای اروپاییشو نداره! در ایران شخصی که تمام توصیفات معنوی گذشته را در ذهنش خاموش کرده و به یک واقع گرایی رسیده به خودش میگه آتئیست. گاهی اوقات میبینم نوجوانان ما با روحانیون و بسیجیان در ارتباطند خیلی نگران میشم چون می‌دانم این افراد مذهبی هرگز به اندازه ادعایی که دارند رشد نکردند! این نوجوان برعکس نوجوانان عادی دیگر، دچار خطرات بسیار بدی خواهد شد مثل اعتیاد، خودارضایی های شدید، خودخوریهای روانی، پوچیهایی که در ذهنش همراه با بار گناه تشدید میشه در حالی که متوجه نیست مسئله چیز دیگریست که دشمنی های بیشتر با معنویت های مورد نیاز تاریخیش را بدنبال خواهد داشت. ما به طلبه های حاضر در تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی نیاز داریم اما تا کنون من به چشم حتی یک نفر ندیدم، امیدوار هستم و می‌دانم متولد خواهند شد، اما اکنون که هنوز ندیدم. در زمانی که پارادوکسیکال ها شدیدند خود را درگیر جنگ ها نکنید و آرام باشید زیرا احتمال موفقیت فرد آرام در این تنش ها بسیار بیشتر از افراد بی مهابای کم آگاه هست. خواهش می‌کنم بجای آغاز هر حرکتی به کسب و جستجوی معرفت و معنای انسانی باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هنر درک زمان و زمانه و قرارگرفتن در قسمت درست تاریخ، قضیه چنین است که در فضایی که یزیدیان فکر می‌کردند، حکمت و بصیرت تاریخی مرده است، امام و یاران حضرت صحنه کربلا را طور دیگری می‌دیدند. در گمان یزیدیان در آینده همه چیز در دست حاکمی است که امروز در صحنه سیاست ظاهر است و در نتیجه همه در نزدیکی به سوی یزید سبقت می‌گرفتند، چه عمر سعد باشد و چه شمر، آن‌ها از سنت جاری در متن زمانه غافل بودند در حالی‌که در چشم‌انداز تاریخی حضرت امام حسین «علیه‌السلام» و حسینیان درست قضیه برعکس است و آن‌ها از ظواهرِ موقت نظر به سنت ثابت و پایدار الهی داشتند. و تفاوت این دو جبهه تا قیام قیامت به همان معنایی است که جناب مولوی متذکر می‌شود: «رگ رگ است این آب شیرین و آب شور /  در خلایق می‌‌رود تا نفخ صور». و در همین رابطه باید متوجه باشیم افقی در پیش است تا به انسانیت انسان‌ها فکر شود. موفق باشید          

نمایش چاپی