با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: ببخشید میخواستم بدونم که چطوری میشه خروج روح کرد به صورت اختیاری روش کار چگونه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به جواب سؤال شماره 36069 رجوع شود. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به اوضاع عالم غرب و جایگاه انقلاب اسلامی آیا صبر به معنای گذر زمان نمیتواند کمک دهنده به ما در مسیر حق باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بخصوص که مسلّم اجر شهدا چیزی جز سربلندی و عظمت این انقلاب و این ایران نخواهد بود. موفق باشید
سلام استاد. من ................................... میدونم که باید توحیدی نگاه کنم. در این مورد چگونه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید
سلام استاد: درسته که اگه شهید نشم و مثل حضرت زینب بعد شهادت امام حسین خودم رو حاظر کنم این هم همون شهادت هست ولی من دلم میخواد که این بدنم هیچی ازش نمونه و تیکه تیکه بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هم اکنون هم خودتان هستید و خودتان. بدن، ابزاری است که بالاخره از آنِ ما نیست. باید سعی کرد از طریق خودمان در عوالم معنوی، خود را حاضر و حاضرتر کرد در آن صورت، چه فرق میکند «زیر دریا خوش بُوَد یا روی او». موفق باشید
سلام: جهت آشنایی دانش آموزان متوسطه اول (هفتم هشتم نهم) با کتب شما، کدام کتاب ها مناسب ترهست؟ ۲. اگر برای این کار و بطورکلی هر کار فرهنگی، مسابقه بگذاریم و جایزه مقرر کنیم،. آیا اشکالی ندارد؟ یعنی باعث نمی شود دانش آموزان شرطی بشوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید کتابهایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبیّ» مفیدشان افتد. ۲. برای این سنین میفرمایند اشکال ندارد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: من خیلی وقته که سیر مطالعاتی شهید رو شروع کردم و بعدش میخواستم سراغ کتب امام و رهبری برم اما در همین بین با سیر مطالعاتی استاد صفایی حائری آشنا شدم. به نظر شما سیر مطالعاتی ایشون در این بین کجا جا دارن و کی بخونم؟ به نظر شما خوبه با سیر شهید همزمان سیر ایشون رو هم شروع کنم؟ یا نه؟ بسیار ممنون از پاسخگویی استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب است در کنار نظر به سیره شهدا با نکات خوبی که مرحوم استاد حائری مطرح میکنند آشنا و آشناتر باشید. موفق باشید
بسم الله النور. سلام: استادِ جان در مورد ولایت فقیه و دیدگاه اسلام و علما از صدر اسلام تا به حال در این مورد و ولایت فقیه را تا به چه حد قائل بودند کتاب یا مجموعه صوت دسترسی دارید معرفی کنید؟ آیا ولایت مطلقه فقیه را فقط حضرت امام قائل بودند؟ صوت یا کتاب واقعا لازم دارم تا اطلاعاتم رو تکمیل کنم و در بحثایی که پیش میاد به مردم و قشر فرهیخته و اهل مطالعه پاسخ متقن بدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از بهترین کتابها در رابطه با توجه به مبانی حِکمی و دینی مربوط به «ولایت فقیه» کتاب شریفِ « ولایت فقیه؛ ولایت عدالت و فقاهت» از حضرت آیت الله جوادی آملی است. در ضمن میتوانید به بحث «حکومت وِلایی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب مجدد خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی کاش میشد از شما جزوه ای یا کتابی می داشتیم که استاد از دریچه بینش توحیدی برای سرفصل های زندگی امروز به شکل کمی مصداقی پیشنهاد داده و نظراتشان را می دانستیم. تا گفتن شما بشود پایه ای و افقی برای ساخته شدن بیشتر راهها. مثلا در باب ازدواج، اقتصاد،... جزییات زندگی. ۲. استاد در باب مسائل زندگی مثلا اخلاق و... گویا آنچه که مهم است این است که ما نسبت به غضب زاویه بگیریم و تا محبت آید، همانطور که باید به طاغوت کافر شد تا ایمان آید. یعنی از زاویه دید وجودی زمینی ما مهم پس زدن کفر و طاغوت و لشگرشان است تا عشقمان به خدا ثابت شود و او به ما رو کند. احساس می کنم که ایمان و لشگرش خیلی بزرگتر از آن است که من بخواهم اراده به داشتنش کنم. ۳. در روانشناسی می گویند که اگر غضب سرکوب شود در ناخوداگاه رفته و به شکل دیگری خودش را نشان دهد. حال من خودم ارادت خاصی به این علم ندارم. حال در حدی که می توانم شاید مقداری از این حرف را قبول کنم آیا به نظر شما درست است که طبق دانسته های دینی خودمان اینطور تحلیل کنیم و بگوییم که اگر موضوعات مان را در زندگی طبق نگاه درست وجود بینانه نگاه نکنیم دچار آتش غضب (البته مذموم) می شویم و چون این عمل در مرتبه ای از مراتب وجودی ما می شود پس در باقی اعمالمان هم اثر گذار است و همینطور در مورد ترس مذموم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همۀ آنچه میفرمایید با تدبّر در قرآن حاصل میشود و کتابهای علمای اصیل همه مبتنی بر روایات و قرآن است. ۲. در مورد غضب، همینطور است که می فرمایید. پیشنهاد میشود از کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی غفلت نشود. موفق باشید
با سلام و احترام: جناب پزشکیان چندین بار گفته است که در انتخابات مجلس، احراز صلاحیت نشده بودم و با مراجعه به رهبری تایید صلاحیت شدم. سوال بنده این است که: ۱. آیا رهبری در فعالیتهای سازمانها و مسئولین به صورت مستقیم دخالت میکنند و در صورت تصمیم نظر کارشناسی شده آنها، نظرات را به اصطلاح وتو میکنند؟ ۲. آیا رهبری روی شخص جناب پزشکیان نظر مثبتی دارند و او را مناسب کرسی مجلس میدانستند؟ ۳. چنانچه رهبری نظر شورای نگهبان را برای احراز صلاحیت جناب پزشکیان در انتخابات مجلس تغییر نمیدادند به طریق اولی انتظار میرفت برای ریاست جمهوری احراز صلاحیت نشود. به نظر شما ریاستجمهوری جناب پزشکیان با توجه به گذشت بیش از ۱۰۰ روز از مسئولیتش خسارات جبران ناپذیری برای کشور و جبهه مقاومت نداشته و آیا بیاثر کردن نظرات شورای نگهبان از طرف رهبری کار درستی بود؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً توصیۀ مقام معظم رهبری به شورای نگهبان کلی بوده و نه آنکه به صرف آقای پزشکیان توصیۀ خاصی کرده باشند. و در مورد نوع مدیریت آقای پزشکیان و تیم همراه ایشان سخن بسیار است امری که نمیتوان در محدودۀ سؤال و جواب از مصلحت آن سخن گفت. امیدوارِ آیندهای هستیم که شهید رئیسیها به میان میآیند. موفق باشید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ. فاطمیه سال ۹۲ در روضه برای اولین بار یافتم حضرت فاطمه الزهرا انسان فوق العاده ای هست که حضورش مظهر توحیده زیرا بلطف خدا چنین رجوع و حضوری برایم پیش آمد، یعنی در سن ۱۷ سالگی بعد از عمری گذشته تازه در خانواده ای مومن و انقلابی و اهل قرآن و تقوا و اخلاق و علم، فهمیدم چنین بودن و زندگی برای بشر این دوران وجود داره آن هم در این بدترین همه دورانها! در همون زمان به طلاب عالی در هیئت با گریه هایی که داشتم و آنها دیدند و با لطافتی که برایم حاصل شده بود و با چهره ای نور گرفته از حضور خدا در بی اختیاری از اندیشه هایم، زبان این بودن شدم و گفتم ما چاره ای نداریم برای زندگی کردن، باید خدا شویم! و آنها شوکه شدند و پس از سکوتی کوتاه گفتند کفر نگو(من که عرفان و برهان بلد نبودم ولی منظورم این بود باید فنا شویم در حضور خدا). پس از آن خود را گم کردم! چه سخت بود این گمشدگی و اگر تنها شدم تقصیر خودم بوده و حقم بوده. حال با یافتن خودمان در حضور خدا به اهل دنیا و گمشدگان بدیها و ظلمت ها میگوییم دیگر فرق ندارد هرچه زخم بهمان بزنید، درد نداره زیرا خدا نسبتمان را تغییر داد و به بودن خودش هستیم. ای اسرائیل هرچه زخم بزنی درد نداره هرچه جای خالی بود را خدا پر کرده! حال که مرا گم میکنید چون خودتان را گم خواهید کرد و ما خودمان را در ورای بودن شما میابیم! زیرا نسبت ظالم در ازای ظلم به مظلوم است که معنای بودن اسرائیل را میگیرد و اگر ما دیگر مظلوم نیستیم پس ظالمی نمیماند. اسرائیل بی معنا و گمگشته ظلماتشدر تنهایی هایشان شده و مردم در پی نسبتشان با توحید خواهند گشت و همه ما عین ربط و به بندگی خدا حاضریم ان شاء الله. این پیروزی بر جمهوری اسلامیه در وسعت کل منطقه، مبارک باد جمهوری که اول در ایران بود با اخراج شاه و حال به وسعت منطقه است با اخراج اسرائیل. منتظریم تا خدا پیش آمدهایش را برای جمع شدن اسرائیل در خاک منطقه برایمان به تفصیل و با نور ایمان حاصل کنند ان شاءالله، فقط مانده ظاهر! زیرا «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» ما جون گرفتیم با شکستن و دقیقا همانجایی که فکر میکنند پیروز شدند، میبازند. ما آزاد شدیم و من بعد از حدود سی سال تازه میخوام زندگیم رو شروع کنم با خدا که زندگی کننده حقیقی است و زندگی در بندگی خلاصه میشود. «هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ.» ما پیروزی پیش از تصورمان داریم و این یعنی نه تنها عمرمان از دست نرفته بلکه بهتر از آنچه هر برترین میتوانست بدست آورد، خدا بهمان مرحمت میکنند. و اما آمریکا نیز آماده فتح شدن توسط انقلاب اسلامی باشد که ما بیشتر از پیش میخواهیم بالحق حاضر باشیم. مرگ بر آمریکا و اسرائیل که وعده دیدار نزدیک است و یاران مژده باد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین رابطه در جواب سؤال شیوایِ شماره 38637 عرض شد؛ ظلمات صاحبان قدرت در مقابل حضوری که برای ما پیش آمده، هیچ چیزی به حساب نمی آید. موفق باشید
سلام.
افکند خبر دشمن در شهر اراجیفی / کو عزم سفر دارد از بیم تقاضایی
در این بیت به معنی خواستار قضاوت شدن است. دشمن نور نورانیت که از دل تاریکیها آنچنان ارتزاق زقوم و بلعیده شدن در سموم کشنده بشریت کرده است که در شهر جهان کنونی داد قضاوت خواهی سر داده، بگمانش کشتن سیّدان عالم حکم قضای برحق و راستی است. او به سّید حسادت میورزد و ما نیز... او از سبقت سّید بیم دارد ما نیز... هرچه او دارد ما نیز... تنها تفاوت ما و او اینست که ما رشک شهادت فی سبیل الله او میبریم او رشک به زنده بودنش در میان ما را.... ما بیم زمینی شدن و زمینی ماندن میبریم او بیم زمینی ماندن.... عجب عالم با حساب سریع الوصولی
باسمه تعالی: سلام علیکم: آینهای جهاننما در مردی قامت برافراشت تا ما ابعاد انسان را با وسعتی که وسعت حقیقی انسانِ این دوران است به تماشا بنشینیم و خود را تا دوردستهای وجود که یک بُعدمان اُنس با خداوند است و بُعد دیگرمان مقابله با ظلمات دوران؛ مدّ نظر آوریم و این یعنی افقی که سید حسن نصرالله در مقابلمان گشودند. افقی که بسی دور و بسی نزدیک است تا اگر گامها را بلندتر برداریم و اهدافمان را از خودخواهیها آزاد کنیم، او را در خود بیابیم و معنای زیباترین «بودن» را از طریق او تجربه کنیم و اگر او عزم سفر داشت، که داشت؛ راه را تا عرش برین مقابل ما گشود تا در راه نمانیم. موفق باشید
سلام: وقت بخیر. من با شرایط مالی و ظاهری و خانوادگی خوب برای خدا با طلبه ای که از هر نظر شرایط نامناسبی داشت ازدواج کردم. متاسفانه ب.............................. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع موارد که مربوط به زندگی شخصی افراد است باید با کسانی که طرفین را میشناسند، در میان گذاشته شود به امید آنکه با تذکر آن فرد تغییر روش دهد. و اموری نیست که ما بتوانیم نظر دهیم. موفق باشید
سلام خدمت استاد: امروز خواستم از جنونی برایتان بنویسم که گریبان گیرم شده و افکار بسیار سنگین و غیر قابل انقطاع راجع به این موضوع، ضربات مهلکی بر جانم وارد کرده است. در سن ۲۰ به سر می برم. اطرافم را که تماشا میکنم، در می یابم که همه مثل من نیازهای عاطفی دارند و همسن و سال های من این نیاز را با ارتباطات گوناگون، نظیر دوستی با جنس مخالف حل کرده اند و علی الظاهر خیلی خوب هم دارند جلو می روند. حتی به تازگی خبردار شده ام که رفقای مذهبی ام، گوی سبقت را ربوده و بعضا وارد این روابط شده اند. درست است که جهان تغییر کرده است ولی به خدا قسم که من نمیتوانم، نمی توانم زیر بار اینگونه روابط بروم حتی اگر ختم به ازدواج شود. قبلاً میگفتم خب اگر اینجور روابط به ازدواج منجر شوند که مشکلی ندارند ولی حالا دریافته ام که سراسر مشکل اند. شرع به من این اجازه را نداده که خارج از چارچوب ازدواج با جنس مخالفم رابطه ای داشته باشم هر چند دوستی های ساده. نمی دانم شاید من زیادی متحجر باشم که اینگونه تشخیص میدهم. ولی واقعا همینطور است آخر چگونه و با چه دلیلی، فردی که ادعای مسلمانی میکند اینگونه خود را شبیه عوام کند؟ خب بیایید منطقی باشیم! منی که تازه به سن جوانی رسیده ام و فضای مجازی و جامعه پر از اینگونه روابط است چگونه دیوانه نشوم؟ وقتی حتی به صورت شرعی نیز نمیتوانم این قضیه را حل بکنم. آخر چه کسی به یک دانشجوی ۲۰ ساله زن میدهد؟ البته که بسیار هم اهل کار و خانواده هستم ولی کسی باید باشد که به تنگنای من دچار شده باشد تا بفهمد چه میگویم. واقعا حس میکنم کسی مرا نمی فهمد. فقط با شما در میان میگذارم چون بقیه به محض مطرح کردن این کلمات، شروع به مسخره گری میکنند. گاهی اوقات شبانه روز بیدارم و فکر میکنم که چرا اینگونه بر من میگذرد؟ مگر من چیزی جز رعایت شریعت در جامعه امروزی را خواستم؟ باور کنید متحجر نیستم. می دانم که همسر را ندیده و نسنجیده نباید انتخاب کرد. میدانم باید صحبت کرد و به توافق و تفاهم رسید. رک بگویم؛ نه دوست دختر به کتم میرود نه دختری که پدر و مادر برایم انتخاب میکنند. نه آن تحجر دیروزین، نه این تخلف از شرعِ امروزین. واقعا امر ازدواج در فردای این تاریخ چگونه است؟ من دقیقا باید چه کاری انجام دهم که از ضربات افکار و صدمات احساسات در امان باشم؟ لطف بفرمایید این بنده را راهنمایی کنید. و من الله توفیق 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً موضوع بسیار حساسی در میان است از آن جهت که انسانها در وسعت انسانی خود ذیل شریعت الهی در این تاریخ چگونه در مورد ازدواج بیندیشند. آیا میتوان به این آیه فکر کرد که میفرماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» که به هر دلیلی اگر امکان ازدواج نیست، خداوند نوعی روحانیت را از فضل خود در جان ما ایجاد میکند تا آن نوع احساس نیاز به جنس مخالف به تأخیر بیفتد. و به نظر بنده این راهی است بسیار ارزشمند و تجربه شده تا امروز و فردای تاریخ ما، امروز و فردای عبور از تبرّج جاهلیت مدرن باشد و چه اندازه انسان در این مسیر این وعده الهی را تجربه میکند که میفرماید: «يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» حقیقتاً انسان فضل خدایی که آن خدا وسیع و گشوده و گسترده و علیم است را احساس میکند. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: شما به بنده در سوال شماره ی ۳۸۲۲۵ به بنده گفتین به صوتی که در این رابطه عرایضی شده مراجعه کنید میشه لینک این صوت رو واسم بفرستین؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به مباحث سوره یوسف که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/746?mark=%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: طبق جواب سوال lobolmizan_7ic9jixeho عنفوان و برهان و مراوده یعنی چی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که برای بنده چنین فرصتهایی نیست که ما را به جای دیگری ارجاع دهید. بهتر است به طور مختصر سؤال خود را بفرمایید تا در حدّ امکان در خدمتتان باشم. موفق باشید
با سلام: با توجه به سوال ۳۸۱۷۴ ، پس چرا ما موجود اتی که در خواب میبینیم احساسم این است که این موجودات قائم به ذات خودشان و مستقل از وجود من هستند. چرا با آنها احساس یگانگی و اتحاد ندارم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دنیا هم صورتهایی که در ذهن هست، ابداع نفس میباشد و آنچه در خارج هست، علت معدّه است و نه علت حقیقی. بنابراین ما همیشه در نفس خود با صورتهایی که ذاتیِ آن نفس میباشند بهسر میبریم. موفق باشید
امروز نشستم جدی به خودم در زندگی زمینی و جسم طبیعی نگاه کردم و بررسی کردم. در این لحظه شرایط طوری شده که هیچ راه حلی و امیدی برای بنده وجود نداره. صفر یا صد! مرگ یا زندگی!؟ هرچی فکر میکنم آدم خودخواهی مثل من هرگز به خودش اینقدر بد نمیکرد، و خداییش من این کارهارو با خودم نکردم. دو کار تا نهایت سی چهل روز دیگه باید با خودم بکنم: یکی خودکشی یا دومی اتفاق معجزه! راه حل یا شروع تا تلاش غیر ممکنه. غیر از این دو گزینه ندارم برای انتخاب و مجبورم یکیشون بپذیرم. این رو گفتم چون نامردی بود از خودم خبر ندم و اینطوری حجت رو برای خودم و خدا و اولیاء و دوستان روشن کردم و حرفی نمیمونه. با شاید واقعاً من آدم خاص یا متفاوت و یا بدی برای شماها بودم نمیدونم اما چیزی که میدونم اینه شماها رو دوست داشتم و براتون راه اومدم و نتیجه گرفتیم. شاید همین برای من کافی باشه. مثل خودم دوستتون داشتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خود را در تاریخی احساس کنیم که حاج قاسم سلیمانی خود را در آن تاریخ احساس کرد؛ هزاران راه در مقابل ما گشوده است. مهم آن است که خود را در این تاریخ و در افقی که رهبر معظم انقلاب متذکر هستند، حاضر کنیم. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: سوالی رو محضر استاد گرامی داشتم. بنده چندی پیش کتابی رو مطالعه کردم به اسم در محضر علامه طباطبایی (ره) که نویسنده پرسش و پاسخ هایی که از جناب ایشون شده را در کتاب آورده اند. یکی از این پرسش و پاسخ ها برایم شبهه ناک شد. سوال بنده این هست: آیا شخص با وجود توبه واقعی کردن باز هم از بعضی از نعمات آخروی در بهشت محروم هست؟ در حدیث زیر آمده که حتی اگه توبه کند در بهشت آن نعمت را ندارد. این متن سوال و جواب است: سوال ۴۲۹: معنای روایت زیر چیست که می فرمایند: سامع الغنا محروم من سماع اصوات شجره طوبی، و شارب الخمر من الرحیق المختوم، و الملوط من الجلوس علی سرر الرحمه، و ان تابوا و دخلوا الجنه. کسی که به آوازخوانی گوش فرا دهد، از شنیدن صدای درخت طوبی، و شراب خوار از (نوشیدن) شراب سر به مهر، و کسی که لواط شده از نشستن به تخت های بهشت محروم خواهد بود، اگر چه توبه کنند و به بهشت وارد شوند. جواب: یعنی درک این اشخاص محدود می شود بحيث لا يشعرون با محروميه من الرحيق و الجلوس على سرر الجنه، بل يدركون و يشعرون غيرها من النعم. و لايكونون بحيت يدركون و يشعرون الم المحروميه من هذه النعم، لمنافاته قوله تعالى: لا لغو فيها. (طور: ۲۳) به گونه ای که به محرومیت خود از شراب و نشستن بر تختهای بهشتی توجه ندارند، و تنها دیگر نعمتهای بهشتی را درک می کند و فقط به آنها توجه دارند، البته ناراحتی و رنج محرومیت از این نعمتها را نیز درک نمیکنند و به آن توجه ندارند زیرا در این صورت روایت با فرمایش خداوند متعال که می فرماید (هیچ کار بیهوده ای در بهشت نیست) ناسازگار می گردد. ممنونم از اینکه پاسخ میفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه بستگی به درجه توبه دارد. وقتی شخص تماماً شخصیت خود را به کلی نسبت به آنچه مرتکب شده، تغییر دهد؛ شامل آن روایت میشود که از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم: «من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هر آنکس که از گناهی توبه کند در آن حدّ است که گویا آن گناه را انجام نداده است. پس از این جهت با توبه، گناهان مانع حضور انسان ذیل رحمت او نخواهند بود. حال بستگی دارد که انسانِ تائب در مسیر سیر إلی الله چه اندازه همت به خرج دهد تا مصداق «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» باشد که تنها سیئات او با توبه برطرف میشود و یا مصداق «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» باشد که حتی به جهت همت بلندش، گناهان او به حسنات تبدیل میشود و این مصداق همان جناب حرّ است. موفق باشید
شیطان در طبقه بندی سه گانه تجرید، ماده و تجرد نسبی، در کدام گروه قرار دارد؟ آنهم با رویکردی نسبتا مشابه عزرائیل (ع) که همه جا و همه وقت هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان به عنوان مخلوقی مختار، امکان تجرید تا مرتبه فرشتگان را دارا بود به همان اندازه که فرشتگان میتوانند در مقام تسبیح و تقدیس خداوند باشند. ولی مقام تعلیم کلی اسماء، مربوط به مقام جامعیت آدم است و تصور شیطان آن بود که با حضور در مقام تسبیح و تقدیس خداوند، به مقام کاملی رسیده است مانند تصور بعضی از مذهبیها که حتی اگر کشف و شهودی برایشان پیش آید، گمان میکنند به آخر خط رسیدهاند و رهبر انقلاب را که در مقام جامعیت اسمائی میباشند که جامعیت در سیاست و دیانت است؛ نمیتوانند درک کنند. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد: ایام شهادت آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام را خدمتتون تسلیت عرض می کنم. ببخشید از جنابعالی چند سوال داشتم. آیا بعد از تحقیق برای اطمینان قلبی اشکالی دارد استخاره کنیم؟ آیا استخاره را باید به فرد خاصی دهیم یا خودمان هم انجام دهیم اشکالی ندارد؟ و سوال آخر اینکه در ماه صفر خطبه ساده عقد جاری کردن آیا از نظر روایی کراهت دارد؟ امیدوارم خدا عمری پر برکت و عزت و سلامت و توفیقات روز افزون نصیبتان گرداند. حق یار و نگهدارتان .🤲🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس جایگاه آیات قرآن را در سورهها بداند میتواند استخاره کند. ولی بعد از اطمینان قلبی، دیگر چه جایی برای استخاره؟!! ۲. خیر، اشکالی ندارد. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: به خاطر کاهش میزان مشارکت در انتخابات ها و مخصوصاً انتخابات جمعه گذشته، خیلی مورد ملامت و سرزنش و تحقیر قرار گرفته ایم. به نظر حضرتعالی علت یا علت های این مسأله چه چیزهایی هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا در شرایطی اینچنین که مردم در زیر رگبارهای تبلیغات منفی و سختیِ معیشت قرار داده شده بودند، چنین حضوری، یک معجزه تاریخی نیست؟ آنهم با برنامههایی که تلاش داشتند دولت آیت الله رئیسی را تا آنجا زمینگیر کنند که به گفته خودشان، مشارکت کمتر از ۱۵ درصد باشد. کانال «کشکول» نکاتی را متذکر شده که میتواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1119 . موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با توجه به صحبت شما که فرمودید کارها باید از کف جامعه و از پایین درست شود و حتی مثال آقای احمدی نژاد (چهار سال اول) را زدید که از آن دوره بهتر نبود و کار حل نشد و فهمیدیم باید از پایین کار حل شود و باز در دیداری که رهبر عزیز با حاج مهدی رسولی داشتند که آنجا میخواستند مستقیم وارد شوند و حمایت کند از یک شخص خاص ولی رهبری ایشون را منع کردند و فرمودند بروید برای تمدن نوین اسلامی کار کنید و باز اشاره ای کوتاه دارم به سخنان رهبری در ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ فرمودند یکی از چیزهایی هم که الان به این مناسبت، در این برههی زمانیِ بخصوص لازم است عرض بکنم، [اینکه] سعی کنید از گسترش نفوذ و کلمه در سطح کشور در مسائل زودبازده - مثل انتخابات و مانند اینها استفاده نشود. یعنی واقعاً به نظر من حیف است کار وسیع فرهنگی که انسان بخواهد انجام بدهد، وسیلهای قرار بدهد برای اینکه مثلاً در انتخابات یکی جلو بیاید، یکی عقب برود. این تشکیلات را تا آنجایی که ممکن است صرف این جور کارهای زودبازده [نکنید] تعجب بنده این است چرا باید شخصا از یک کاندیدا ولو این کادیدا کاملا اصلح باشد حمایت کنید؟ پیشاپیش از این که مصدع وقت شریف شدم عذر خواهی می کنم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد بنده آقای جلیلی را یک نامزد در کنار دیگر نامزدها نمیدانم. خوب است در این مورد به عرایضی که تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شد رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: ببخشید اگر ممکنه یکم توضیح بدهید اشکال کار من و امثال من درچی بوده که دختری در کشور دیگر متوجه میشود کشور ایران حکم کشتی نوح را دارد و به ایران می آید و با نشاط کار میکند ولی ما در کشور جمهوری اسلامی دچار سرگردانی و افسردگی شدیم. اشکال از سبک زندگی و خصوصیات اخلاقی و گناه و غفلت بوده چون ایشون هم قاعدتا مطالعه خاصی در زمینه امام خمینی و سلوک که نداشته اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه حقیقت یک تاریخ بشود که در حالِ آغاز است، نسبت به آنچه در حال وقوع میباشد، بصیرت پیدا میکند به همان معنایی که حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «عَلَی العَاقِلِ أن یَکوُنَ بَصِیراً بِزَمَانِهِ» عاقل آن است که نسبت به زمانش بصیرت داشته باشد. «مُقبِلاً عَلَی شَأنِه». در این نگاه است که رهبر معظم انقلاب فرمودند اسرائیل در حال ذوبشدن است زیرا متوجه اراده الهی در زمانه خود میباشند و در واقع، زندگی با توجه با چنین حضوری معنا مییابد وگرنه انسان گرفتار آرزوهای سراسر توهمی جهان مدرن میشود چیزی که بعضاً در بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری مییابید که حتی متوجه تاریخ خود و این انقلاب نیستند و بیشتر با آرزوسازیهایی که نظر به زندگی سراسر توهمیِ جهان مدرن دارد، با مخاطبان خود صحبت میکنند که این نوع، بیتاریخی است امری که رهبر معظم انقلاب به خوبی متذکر آن هستند و به ما توصیه میکنند به نامزدهایی رجوع شود که به شعارهای انقلاب و آیندهای که در بستر همین انقلاب در پیش است؛ نظر دارند. موفق باشید
با سلام محضر استاد: امیدوارم خوب باشید. با دقت شخصیت های انقلابی و مذهبی را بررسی کردم ولی هیچ کجا ندیدم پرورش شخصیتی را که در مورد «برخورد شکل گرفته با جنس مخالف» ارائه ای داشته باشند. تعلیم های دینی ما هم در این مورد محدود و در دایره ازدواج میباشد و باز سبک زندگی نیستند (شما نتوانستید نوجوان ها را با محدودیت ها از برقراری ارتباط با جنس مخالف منصرف کنید). از طرفی خانواده های مذهبیان در این سالها خشک، بدون ارتباط و بی معنایی شدیدی دارند. اگر اسلام و انقلاب حرفی ندارد منتظر چیزی نمیتوان ماند. افراد توسعه یافته که به دین اعتنایی ندارند خیلی خوب از پس این ارتباط در بشر کنونی بر آمدند زیرا وقت خود را صرف آن کردند. آیا از انقلاب و دین در این مورد دفاعی دارید؟ اگر دارید نه صرفا با کلمات بلکه با پختگی و شخصیتی، آنرا ارائه دهید. پیشاپیش از پاسخ شما متشکرم و از انکار واقعیت راه به جایی نخواهد رفت. چالشی برای شما مطرح نکردم که از ورود به آن امتناع ورزید و دیالوگم رجوعی به انسانیت میباشد. چه بسا در ریزه کاری های زن زندگی آزادی یا فراتر از آن! زیستن در جهان کنونی؛ چنین پیش آمدی اتفاق افتاده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز به این موضوع فکرها کردهام و به هر دو طرف موضوع که میفرمایید در حد خود اندیشیدهام، به طرف راهکارهای جهان مدرن که نهایتاً به اضمحلال خانواده به عنوان معنایی بس اصیل منجر میشود و آقای دکتر صادق طباطبایی در کتاب «نقش رسانههای تصویری در زوال دوران کودکی» متذکر آن شدند و به راهکارهای جهان سنتی خودمان که مطابق زمانه عمل نمیکنند و نوعی مردسالاری را حاکم کردهاند و با توجه به این نکات کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» و جزوات «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده امروز» و «زنِ دیندار در نسبتی جدید با عالَم و آدم» و «زن و حضور تمدنی» و «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» نوشته شد و باز هم باید نوشت و باز هم باید فکر کرد. موفق باشید
استاد عزیز: از راز این اشکهایی که تمامی ندارد بگویید، از راز این بیقراریها، از اسرار این انقلاب، استاد این انقلاب چیست؟!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این انقلاب، صفحه گشوده توحید است با ظهور مردانی که اشارههایی هستند به سوی عرش که با بودنشان مأمور نمایش حقیقت توحیدیِ عرشاند در جهان سیاست، تا تاریخی به ظهور آید که حکایت حضور انسان کامل «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» میباشد و با شهادتشان که برگشت به مأوایِ عرشیشان میباشد ما را متوجه عرش میکنند و اینجا است که ناگهان به خود میآییم که چه اندازه نیازمند آن حضور هستیم. و اینجا است که آن اشکهای زیبا، حکایتهای خود را با ما در میان میگذارد. و حکایتِ باز رئیسی از آن اشک ها به گوش میرسد. موفق
باشید