بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10462
متن پرسش
سلام خدمت آقای طاهرزاده: عالم ذر چه عالمی است؟ آیا جز عوالمی است که ما قبلا بوده ایم؟ چرا چیزی به یاد نداریم؟ در روایات ما راجع به این عالم بحثی داریم؟ چرا این همه در مورد عوالم برزخ و قیامت روایت داریم یا در قرآن در مورد عالم ذر چیزی برخورد نکرده ایم؟ آیا این دلیل کم معرفتی بنده است؟ و این واژه عالم ذر اگر در روایات نیست پس از کجا بین مردم رواج پیدا کرده؟ و آیا جاهایی را یا افرادی را که می بینم و احساس می کنیم قبلا دیده ایم می توان به این عالم نسبت داد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در مورد عالَم ذر در ذیل آیه‌ی 174 سوره‌ی اعراف روایات متعدد هست. بهترین تعبیر همان عهد اَلَسْت است که از قرآن گرفته شده و چون به حالت حضوری بوده و نه حصولی در حافظه نباید آن را جستجو کرد بلکه باید با تزکیه‌ی لازم آن عالم را حسّ کنیم. آیت‌اللّه جوادی در تفسیر آیه‌ی 174 سوره‌ی اعراف می‌فرمودند کسانی را می‌شناسم که آن صدا را می‌شنوند. موفق باشید
10102
متن پرسش
سلام استاد: وقتی برای اباعبدالله علیه السلام گریه می کنیم دقیقا برای چی باید اشک بریزیم؟ من همش این میاد تو ذهنم که امام حسین علیه السلام و یارانشون که در اون روزا شاد بودن و حتی خودتون توضیح دادین از شادی شون در قتلگاه. مصیبت هایی هم که به خودشون و بقیه وارد شده هم که مربوط به دنیا و جسمشون بوده و ارزش این همه گریه و توصیه هایی که برای اشک بر اباعبدلله شده رو نداره بنظرم. واقعا برای چی باید اشک ریخت؟؟؟ سوال دومم اینه که چرا من هر چی میخونم یا می شنوم از یادم میره؟ مثلا همین سوالو یادمه یک بار دیگه هم ازتون پرسیدم ولی الان اصلا جوابتون یادم نیس و بازم برام سواله!! یا با اینکه اینهمه آثارتونو خوندم کلاساتون اومدم و مدتها مصرانه رو مباحثتون مباحثه کردم ولی الان زیاد ندارمشون و باهاشون زندگی نمی کنم؟؟چرا این همه دور افتادم؟ چرا شیطان بهم نزدیکتره؟ چرا افکار و رفتار لغو و بیهوده اینقدر عذابم میدن. چرا باید بعد کلی التماس به درگاهش و چشیدن لذت برگشت و رفتن تو آغوش بازش بازم دوباره بیفتم تو گودال و ضربه های بد بخورم... استاد خسته شدم از این همه سقوط. دلم صعود بی سقوط میخواد... از خودم خسته ام و از همه بالایی ها هم شرمنده! چه کنم؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اشکى که در شیعه هست با ناراحتیهاى عاطفى و احساساتى فرق اساسى دارد، اشک براى حسین (ع) عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسى و لذا نه تنها شادى و نشاط را از شیعیان نمی گیرد، بلکه شادى و نشاط در زندگى شیعیان موج می زند. ولى نباید آن را با لذت‏گرایى همسان دانست، زیرا تفاوت زیادى است بین آن شادى که با پرهیزکارى همراه است و روح معنوى دارد با آنچه امروز در غرب هست که در آن، لذت‏گرایى مقصد و معبود شده است. در شیعه، شور زندگى با یادآورى غم غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگ مرگ آگاهى راه خود را از قهقهه‏هاى اهل غفلت جدا کرده و سعى دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ کند و اشک بر حسین (ع) نوعى طلب آن فرح است و آن‏هایى که غم غربت در این دنیا را می شناسند می فهمند حزن مقدس چه حلاوتى دارد و مواظب‏اند گرفتار لذت‏گرایى و خوش‏گذرانى اهل دنیا نشوند تا از ارتباط با حقایقِ وجودى عالم محروم نگردند. 2- موضوعات حضوری موجب عزم و تصمیم انسان می‌شود بدون آن‌که لازم باشد به حافظه سپرده شود 3- بنا بر این است که ما همچنان با حفظ خود از طریق تقوای الهی روح عبودیت در ما نهادینه شود پس جای خستگی نیست. موفق باشید
9875
متن پرسش
سلام علیکم: با احترام محضر مبارک استاد طاهرزاده: یکی از موضوعاتی که در خصوص شهدا مورد پرسش اقشار مختلف مردم خصوصا علاقمندان به فرهنگ ایثار و شهادت است، عبارتست از اصل و کیفیت حیات شهید بعد از شهادت و به تعبیر دیگر اینکه آیا شهید بعد از شهادت - آنگونه که قرآن اشاره فرموده است - حیّ است؟ این حیات آیا بقای روح او در عالم برزخ است؟ که در اینصورت همه اموات هم چنین اند و معنا ندارد که خداوند بفرماید: ولاتحسبنّ ... امواتا! و یا حیات مادی و استمرار حضور و تاثیرگذاری و تاثر از امور دنیاست؟ نوع و کیفیت این حیات از نظر جنابعالی چگونه است؟ خداوند بر توفیقات شما و همه مرزداران اندیشه و حکمت اسلامی بیافزاید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که خود حضرتعالی مستحضرید حیات بعد از مرگ تنها منحصر به شهداء نیست و قرآن هم از این جهت در مورد شهداء سخن نمی‌گوید، بلکه در دو آیه‌ای که بحث حیات شهداء را مطرح می‌کند نظر به حیات خاصی دارد. در آیه‌ی 154 سوره‌ی بقره می‌فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» نگویید آن‌کسی که در راه خدا کشته شده به آن صورت که همه می‌میرند، مرده است بلکه نوعی از حیات دارند که شماها متوجه‌ی آن حیات نیستید. در حالی‌که عموماً متوجه حیات بعد از مرگ هستند. و در آیه‌ی 169 سوره‌ی آل‌عمران نوع حیاتی را که شهداء دارند تبیین می‌کند و می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏» آن حیات طوری است که در نزد پرودگارشان مرزوق هستند و روزی داده می‌شوند، مثل آن‌که یک انسان زنده روزی داده می‌شود، با این تفاوت که شهداء جسمی ندارند که برای ادامه‌ی حیات رزق جسمانی به آن‌ها داده شود، بلکه برای ادامه‌ی برنامه‌هایی که در دنیا داشته‌اند مثل یک انسان زنده روزی داده می‌شوند تا بتوانند آن برنامه‌ها را به ثمر برسانند و تا آن‌جایی دست آن‌ها در حیات دنیایی باز است که در آیات بعدی یعنی آیات 170 و 171 سوره‌ی آل‌عمران نوع حضور آن ها را در ادامه‌ی کارشان روشن می‌کند که چگونه همچون سرداری خط‌شکن به سایر رفقایشان که هنوز شهید نشده‌اند خبر می‌دهند، بدون خستگی راه را ادامه دهید که این راه، راه بدون شکست است و راهی است که نه‌تنها انواع نعمت‌های الهی در آن هست بلکه نتیجه‌ی این مبارزه‌ی توحیدی بیش از آن‌که شما تصور می‌کردید خواهد بود «آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏». و شما امروز با حضور انقلاب اسلامی در معادلات جهانی صدق بشارت آن‌ها را ملاحظه می‌کنید. خدا کند یک لحظه از اُنس دائم با این سرداران جهاد و شهادت که در حیات برزخی خود نیز در حال گشودن راهی هستند که ما باید در آن وارد شویم فاصله نگیریم. موفق باشید
9338
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند و آرزوی قبولی طاعات إن شاءالله. استاد گرامی من چندین بار از شما در مورد مشکل اخلاقی شوهرم مبنی بر دیدن فیلم ها و عکس های مبتذل در اینترنت راه حل خواستم و شما هر بار من رو به زیاد حساس نشدن و صبر کردن توصیه کردید. اما استاد این وضعیت بدتر شده ما الان دو سال که ازدواج کردیم و من هیچ جوره کم نذاشتم، مخصوصا با فهمیدن این مشکل تلاشم رو برای انجام وظایفم به عنوان یک زن بیشتر هم کردم. اما استاد دیگه خسته شدم. چند ماهی هم است که در مورد بچه دار شدن صحبت کردیم. و به توافق رسیدیم اما استاد واقعا من هیچ آرامشی و اطمینانی و پشتیبانی ای از طرف شوهرم برای خودم نمیبینم، از اینکه با این وضعش بخوام ازش بچه دار هم بشم میترسم از اینکه آنقدر نسبت به واجبات و محرمات که حداقل چیز برای یه فرزند خوب داشتنه کاهلی میکنه. ناامید شدم. استاد خواهش میکنم راهنماییم کنید جوونیم خراب شده و از خیلی کارهای خودم هم بازموندم. ملتمسانه میخوام که یک چیزی بگید که راه رو نشونم بده و آروم بشم. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن کلی بنده آن است که در این موارد باید مدارا کنید تا إن‌شاءاللّه همسرتان متذکر اشکالات خود بشوند، ولی عنایت داشته باشید که بنده در این موارد تخصصی ندارم. موفق باشید
7463
متن پرسش
باسلام من دانش آموزدوم تجربی هستم اندکی باطرزتفکرآقای صفایی آشناشدم 1.آیابرای من مطالعه آنهارا قبل از مطالعه کتب دیگر سفارش میکنید. 2.اگرنه من دراین مقطع برای رسیدن به کمال چه انجام دهم خواهشا حتما راهی پیشنهاد دهید.التماس دعا...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم آثار ایشان برای سن شما به‌خصوص کتاب «نامه‌های بلوغ» بسیار مفید است. موفق باشید
6973
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم آقای طاهر زاده ،شدیداً گرفتار تفکرات بیخود و"وهم" هستم به طوری که نتایج منفی انرا در زندگیم دارم میبینم.چی کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌کارهای خوبی را جلو شما خواهد گذاشت. آن کتاب به اضافه‌ی کتاب «آشتی با خدا» برای جواب همین سؤالات که عزیزان داشتند نوشته شده. موفق باشید
2161

تحریف قرآنبازدید:

متن پرسش
با سلام ایا علامه طباطبایی معتقدند که قران تحریف شده است. لطفا مبسوط توضیح دهید. چون الان یکی از درگیری های حوزه ها این مسئله است. به طوری که میگویند که ایت الله جوادی املی این سخن علامه را قبول ندارد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» در هیچ جا اظهاری مبنی بر تحریف قرآن ندارند و سراسر سخنان ایشان در تفسیر قرآن بر این مبنا است که معتقدند قرآنی که توسط حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» بر رسول‌خدا«صلواه‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده همین قرآنی است که فعلاً در اختیار ما است و حضرت علامه حسن‌زاده بر مبنای همین عقیده، دلایل عدم تحریف قرآن را در کتاب «قرآن هرگز تحریف نشده» آورده‌اند. بعضی‌ها منظور علامه را نمی‌فهمند آن‌جایی که می‌فرمایند این آیه به فرمان جبرائیل در بین آن دو آیه قرار گرفت، فکر می‌کنند این تحریف قرآن است در حالی‌که قرآن همین است که جبرائیل آورده و به همان نظمی که جبرائیل مأمور تنظیم قرآن بود، قرآن، قرآن است. کتاب آیت‌الله حسن‌زاده خوب است که مورد مطالعه قرار دهید. موفق باشید
1699
متن پرسش
با عرض سلام 1-لطفا چند راهکار عملی جهت کنترل قوه خیال بیان بفرمایید؟ 2- چه کنیم که تا حد امکان در اکثر اوقات به یاد مرگ باشیم و آن را فراموش نکنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» پیشنهادهایی شده است. 2- ابتدا باید نسبت به «مرگ» معرفت حضوری پیدا کنید. کتاب «معاد یا بازگشت به جدی‌ترین زندگی» إن‌شاءالله مفید خواهد بود . موفق باشید
709

تاثیر نفرینبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. استاد گرامی؛ آیا نفرین در نظام علی - معلولی جایگاهی دارد؟آیا نفرین ناحق میگیرد؟این با عدالت خدا منافات ندارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: نفرین و لعنت جزیی از نظام علّی و معلولی است به شرطی که طرف مقابل با ظلمی که انجام داده شرایط تأثیر آن را فراهم کرده باشد. موفق باشید
525

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استادی که مطالعه ی آثارش مرا از و فرو رفتن در کثرات رهایی داد.با آنکه او را ندیدم لیک دست مبارکش از دوردست ها می بوسم. غرض این حقیر از مزاحمت سوالی است که نزدیک به سه سال است که مرا رنج می دهد امیدوارم استاد محترم مرا مورد لطف خویش قرار دهند: سوالی که داشتم در باب استاد سیروسلوک است.حقیر پس از توسلات پی در پی به حضرت معصومه صلوات الله و سلامه علیه با استادی از شاگردان عارف بزرگوار آیت الله سعادت پرور آشنا شدم و طریقه معرفت النفس را در حدود 4 سال است که در خدمت ایشان می پیمایم.الحمدلله در رابطه با ایشان افق بسیاری از معانی این عالم برایم منکشف گشته است که اگر بی احترامی به حضرتتان نباشد کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین را که جدیدا مطالعه نمودم برایم نکته ی های بسیار جدید نداشت البته اذعان می کنم که چینش بحث و مطالب آن حیرت آور و بی نظیر بود. غرض از این سوال اینست که می خواهم بگویم که استادم در حال حاضر مرا پس از توجه به مقام نفس و گذرندان مبانی فکری دستورات علامه طباطبایی در چهله های مختلف وارد دستورات فکری عوالم توحیدی به ترتیب توحید افعال سپس صفات و بعد از آن اسماء و در حال حاضر توحید ذاتی نموده است و در هر مرحله مرا ذکر مناسب آن مقام تعلیم نموده است در حال حاضر نیز در ابتدای چهله ی دوم ذکر یاهو یا من لاهو الاهو هستم . الحمدلله گاه به گاهی مکاشفاتی نصیبم میگردد لیکن همانطور که باید نتیجه ی توحیدی از دستورات گرفت من احساس می کنم در نتایجم موفق نیستم.می خواستم از حضرت عالی سوال کنم از کجا می توانم بفهمم که شیوه ی استادم صحیح است و او زود این دستورات را به من نمی دهد من 22 سال سن دارم و طلبه هستم و نزدیک به 2 سال است که دستور سجده ی یونسیه را اجرا می کنم.ضمنا باید بگویم که استادم از کسانی است که اجازه نامه ی کتبی از آیت الله سعادت پرور دارند و طبق قرائن از دیگر شاگردان استاد سعادت پرور شنیده شده است که ایشان در زمان حیات خود استاد سعادت پرور شهود توحیدی داشته اند. اگر شما صلاح به تعویض استاد می دانید ذکری در غالب چهله ای به من بیاموزید تا از طریق مقام ولایت به من استاد کاملم ارائه شود خدا میداند که من چقدر در این موضوع توسل کرده ام. دست شما را می بوسم و در انتظار جوابتان هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در مورد تقاضایی که کرده‌اید راهی نمی‌دانم، ولی اگر با حوصله همین روشی را که متذکر شده‌اید در حال انجام آن هستید به قصد رعایت اصول بندگی و رضایت پروردگار انجام دهید إن‌شاءالله شوق بندگیِ پروردگار و طلب رضایت حضرت صاحب‌الأمر برایتان حاصل می‌شود، عجله نداشته باشید. موفق باشید
32494
متن پرسش

شنیده بودم قسمت هر کسی راهیان نمی شود، شنیده بودم وقتی پا به آن سرزمین بگذاری و سرت را روی شانه های خاک بگذاری، چشمانت که تر شد سرِ دعوت شهدا را می فهمی. تشنه دانستن دعوت شهدا بودم. می گفتند شهدا به استقبالت می آیند. خیلی لحظه شماری می کردم و بیقرار بودم و منتظر درک این لحظه ها... واقعا حضور شهدا را از اعماق وجودم می خواستم لمس کنم. آرزویم این بود که دستشان را به طرفم بگیرند و به من بگویند خوش آمدی و من هم دستم را به آنان بسپارم و همراهم شوند و از تمام هیاهوها و بی راهه ها در امان بمانم. ولی حیف و هزاران افسوس رویاهایم چون آرزویی دست نیافتنی امسال هم در دلم ماند. دیگر دلم طاقت این درد بزرگ را ندارد کارت دعوتم صادر نشد با دلی پر از اندوه و حسرت جا مانده ام بیقرارم نمی دانم چرا!! دلم گرفته بیشتر از آنچه که فکرش را بکنی دلم گرفته دلتنگم. هوای دلم اصلا خوب نیست. خسته ام، خسته از جا ماندگی. در دلم غمی سنگینتر از جاماندگی ام احساس می کنم. دلم کنجی می خواهد مثل شلمچه، فکه، طلائیه.... در آن حوالی ها زار زار گریه کنم. در حسرت دیدار فکه جامانده ام. هر که از فکه می آمد از عطش و لب های خشکیده از فرط عطش می گفت. سه روز حصر نه آب مانده بود و نه غذا، قتلگاه، آوینی، چه بگویم از شنیده هایم. تشنه دیدار اروند بودم که دلم را به آن بسپارم و با خود ببرد و به شهدای غواص بسپارد. خواستم به اروند بگویم که سلامم را به قاسم تازیکه برساند و او سلامم را به امام زمان برساند. او  که  شب عملیات سر طناب را به  امام زمان عج می سپارد. بیش از پیش شرمنده امام زمان شدم که دعوت نشدم. بیش از پیش دلتنگ هویزه ام. می دانم که متعلق به شهید علم الهدی و یارانش می باشد. او هم مثل من دانشجو بود اما او کجا و من کجا ؟ شاید دلیل بیقرای ام جاماندن از دو کوهه باشد. شنیدم که صدای پای حاج همت را آنجا می توانی بشنوی! نمی‌دانم بیقراری هایم زیاد است و همه شنیده ها چون گنجشکی در سرم پرواز می کنند. فقط بدانید که خوب می دانم که می دانید دلم نمی تواند درد دوری شما را تحمل کند. مرا به آرزویم برسانید و نام مرا هم بنویسید. من جا مانده ام. آیا جای خالی ندارید برای من؟ نام مرا هم بنویسید. بنویسید که من هم آماده اعزامم. پس چشم به راه، دعوت شما می‌مانم. بخوانید نامم را به سرزمین عشق، به سرزمین نور که تشنه دیدارتان هستم. دلتنگتان هستم. به حق مادرتان قسمتان می دهم که بزودی زود مرا هم بخوانید منتظر دعوتتان هستم. استاد از ته قلبم خواهش می‌کنم شما وهمراهانتون در راهیان نور ما جامانده ها رو هم یاد کنید . به خدا دیگه طاقت دوری ودلتنگی رو نداریم. استاد عزیز اگر تا صبح بنویسم قلم جوهرم خشک نخواهد شد که چقدر دلم پیش کاروان راهیان نور و شهداست . التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رازِ این عطش باید توجه کرد و این‌که این هم نوعی میهمانی در حضور شهدا می‌باشد. آری! نوعی حضور است مثل حضور زیر سایه امام غایب، که کم حضوری نیست. آری! این در جای خود رازی دارد که چه اندازه حاضرنبودن در آن صحنه‌ها به هر دلیلی و عطش آن حضور را داشتن؛ خودْ حضور به حساب می‌آید. چرا این نوع حضور را نیز پاس نداریم تا آنچه در این عطش و حضور پیش می‌آید را منتظر بمانیم؟ رسیدنی در کار نیست، چه آن‌جا باشید و چه نباشید. دوکوهه و هویزه و فکّه، پنجره‌‌هایی هستند که آن دور دورها را نشان می‌دهند، دور دورهایی که در دسترس نیستند ولی چقدر دل‌ربایند. مگر وقتی به دوکوهه رفتیم و حسینیه حاج همت را ملاقات کردیم، چیزی جز یک آینه می‌بینیم به وسعت همه تاریخ که در طلب نظر به آن دور دورها می‌رود که قالب تهی کنیم؟!! بگذار از گفتن‌ها دست برداریم و به قول خودت اگر تا شب هم بنویسیم و بگوییم، نه دل آرام می‌گیرد و نه قلم خشک می‌شود. مگر آینه را می‌توان دید؟!! آینه می‌نمایاند به شرطی که دیده نشود. موفق باشید             

12372
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرامی: نقش هاشمی رفسنجانی در انتخاب رهبری در مجلس خبرگان چقدر بوده؟ عده ای می گویند آن سخن هاشمی که گفته امام به من فرمود ایشان لیاقت رهبری را دارد باعث انتخاب ایشان شده است، اگر چنین است این انتقاد که فعلا به هاشمی می شود و حتی رهبری نیز تلویحا در سخنرانی مرقد فرمودند که صحبتی که به امام منصوب می شود باید مکرر در مواضع ایشان دیده شود و یک سخن مقطعی و نقل قولی از شخصی خاص را نمی توان از اصول امام دانست نابجا می شود چون اصلی ترین مسئله نظام اینچنن انجام شده است با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه حائری شیرازی در مصاحبه‌ی خود فرمودند آقای هاشمی با ظرایفی تلاش داشت تا بعد از امام، رهبریِ انقلاب به صورت شورایی اداره شود ولی صحبت‌های امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و تأکید مرحوم احمدآقا، نگاه‌ها را به حضرت آیت اللّه امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» انداخت. موفق باشید

11122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کجا می تونم فرق و حیثیت استعمالی مفاهیم «سبب و مسبب و علت و معلول و لازم و ملزوم و دال و مدلول» را به دقت مطالعه کنم؟ لطفاً یا منبع ارائه بدید یا خودتون توضیح دقیق بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: منبع خاصی جهت توضیح این واژه‌ها غیر از کتب لغت سراغ ندارم. بیشتر باید از جمله‌هایی که به‌کار می‌برند متوجه معنای آن‌ها شوید. به طور اولیه معنای سبب و مسبب یا علت و معلول تفاوت نمی‌کند ولی لازم و ملزوم همیشه به معنای علت و معلول نیست زیرا گاهی به معنای تقارن است بدین معنا که یکی مقارن یا همراه دیگری است مثل رسیدن زمستان با سرما و باز دال و مدلول در بسیاری موارد به معنای علت و معلول به‌کار می‌رود ولی بعضاً یکی علامت و نشانه برای دیگری می‌تواند باشد بدون آن‌که رابطه‌ی علت و معلولی در میان باشد مثل رابطه‌ی خشم و سرخی گونه. موفق باشید
10302
متن پرسش
سلام علیکم: حدیث قدسی زیر از چه منبعی استناد می شود؟ بنده هر چه گشتم نیافتم. «من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقه و من عشقه قتله و من قتله فعلی دیته و من علی دیته فانا دیته» (خداوند فرمود): هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد و هر که مرا بیابد، مرا می شناسد و هر که مرا بشناسد، مرا دوست دارد و هر کسی مرا دوست بدارد، عاشقم می شود و هر که عاشقم بشود، عاشقش می شوم و هر کس را که عاشقش بشم، او را می کشم و هر کس را بکشم، دیه او به گردن من است و هر کس که به گردن من دیه دارد، من خودم دیه او هستم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در متون عرفانی مثل تفسیر «تُستَری» و یا کتاب «حالة اهل الحقیقة مع اللّه تعالی» از احمدبن علی الرفاعی آمده که خداوند به حضرت داود چنین گفته و یا ابودردا می‌گوید: سخنی به همین مضمون را از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شنیده. موفق باشید
9147
متن پرسش
سلام استاد: کتاب فلسفه در «دام ایدئولوژی» یکی از کتب آقای داوری است. استاد ببخشید چون این بحث به مباحث معرفتی هم مربوط است باز می پرسم لطفا فقط برای اینکه راهگشای فکر روی آن باشد اجمالا پاسخی بدهید. نسبت فطرت با آزادی چه نسبتی می باشد؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور کلی نگاه جناب آقای دکتر داوری را جهت عمق‌بخشیدن به تفکر نه‌تنها مفید که برای طلاب و دانشجویان لازم می‌دانم 2- انسان در ذات و فطرت خود طالب آزادی است و تنها در فضای آزادی است که می‌تواند انتخاب کند و قوه‌ها و استعدادهای وجود خود را به فعلیت برساند و در همین راستا با حاکمیت نفس امّاره چه در امور شخصی و چه در امور اجتماعی مقابله می‌کند، زیرا نفس امّاره مانع انتخاب آزاد انسان می‌شود و انسان را گرفتار ابعاد پست می‌نماید. به قول حافظ: « خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد.......که بسته‌گان کمند تو رستگارانند.». موفق باشید
6580
متن پرسش
سلام خسته نباشید می خواستم اگر ممکنه لطف کنید و مسئله فرزندآوری را از دیدگاه اسلام کمی توضیح دهید ابهام من در این است که آیا به همین روشنی که در مورد ازدواج در احادیث تأکید شده و همگان رو به ازدواج توصیه کردند،و محاسن و آثار مثبت فراوانی برای اون گفتند، در مورد داشتن فرزند هم این طور هست؟ و اگر هست چرا و چه آثاری دارد؟ آیا داشتن فرزند هم به همه توصیه می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس بتواند فرزندانی را به جامعه هدیه دهد تا اولاً: نسل بشر ادامه یابد ثانیاً: در فضای نظام توحید انسان‌های رشدیافته‌ای بر صحنه آیند، نباید کوتاهی کند. موفق باشید
6159
متن پرسش
سلام علیکم ابتدا عذر میخواهم که وقتتان را میگیرم.استادمن در سوال ها ی قبلی خودم به این موضوع اشاره داشتم اما الان به طور مبسوط در این زمینه راهنمایی شمارا می خواهم(ممنون از توجه تان).طی یکی دو سال اخیر گرفتار پرخوری شده ام، .(باوجود پرخوری لاغر هستم خانواده ومادر به خصوص نگران لاغری من هستندو بر پرخوری من افزوده اند) من در اولین قدم درجا میزنم آخر با معده ی سنگین می توان سلوک کرد؟!مثل آدم های معتاد شده ام اگر غدای زیاد به بدن ندهم آرام وقرار از من گرفته میشود .1)ایا من باید به روانپزشک و پزشک مراجعه کنم؟یا نه مشکل عادی است وبا مبارزه بانفس حل میشود؟آخر چگونه مبارزه کنم وقتی بلد نیستم و یارای آن را ندارم ..2) ذکر ویا راهنمایی عملی برای آسان ترحل شدن این مشکل چیست؟ روزه غذا هم دارم ولی روزه گرفتن برایم سخت است در خانه که باشم دایما بی حال و دراز کش میشوم وتازه بعد افطار دوباره اوضاعم همان آش وهمان کاسه ی پرخوری ست3) شما معرفت به مسایل نفس داریدلطفا بفرمایید مشکل کارم کجاست چرا توجه روح یانفسم اینقدر به شکم وحرص در این زمینه مشغول است ؟چطور صرف نظر کند روح یا نفسم.. 4) من باوجود زیاد خوردن با ز هم ضعیف و کم وزن هستم آیا می تواند دلیلش نفسانی باشدوبه خاطر ناراحتی و عذابی باشد که به خاطر پرخوری دارم؟خدابه شما خیر دهد استاد عزیز _التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است که به پزشک رجوع شود 2- با تمرکز بر روی مباحث معرفتی و حضور قلب در نماز اصلاح کار شروع می‌شود 3- پیشنهاد می‌کنم در این مورد به مؤسسه‌ی إنشاء با شماره‌ی 6260205 رجوع فرمایید 4- نباید این‌طور فکر کرد هرچند ممکن است مشکل روحی باشد. موفق باشید
4308
متن پرسش
سلام علیکم استادعزیز جسارتا چگونه برزخی شدید؟!آیا روزه گیری سه ماه رجب وشعبان و رمضان بود با افطارنکردنهای چندروزه؟!یا از آن نظرهای خاص اولیا خدا بهرمند شدید مثل نظرخاص آیت ال.. قاضی (ره) به آِیت ا.. طباطبایی (ره)؟! بالاخره من که از دست خودم خسته شدم با بیست سال شرکت در جلسات تفسیر شمااستاد عزیز و خواندن و تدبر کردن بر روی تقریبا تمام کتابها و جزوات حضرت عالی،روزه های ماهای عزیز هنوز در گل مانده ام!!اللهم غیر سوء حالنا به حسن حالک.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا شما پدری‌اش را ثابت کن تا بعداً بر سر ارث بحث کنیم. این حرف‌ها چیست که در مورد بنده می‌گویید؟ بنده به امید آن‌که در قیامت تحت رحمت حضرت پروردگارم باشم وظایفی را انجام می‌دهم و خسته هم نشده‌ام چون زندگی اصلی را قیامت می‌دانم و امیدوار به وعده‌ی الهی هستم. حضور در جلسات معارف دینی و انجام عبادات باید با این نیّت باشد که زمینه‌ی لطف الهی را فراهم کنیم تا طوری در این دنیا راه برویم که در قیامت از الطاف عالیه‌ی حضرت رب العالمین محروم نباشیم. با این امید دینداری کنید و خسته هم نشوید که خداوند وعده فرموده: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون‏» هیچ کس نمى‏داند چه پاداش‌هاى مهمّى که مایه روشنى چشم‌هاست براى آنها نهفته شده، این پاداش کارهایى است که انجام میدادند. موفق باشید
4003
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جناب استاد و آرزوی توفیقات فراوان الهی 1 - بنده وبلاگی در باب دلایل پیام ریاست جمهوری در مرگ آقای چاوز آماده کردم. با توجه به اینکه تفکرات شما برای بنده اهمیت فراوانی دارند و از نظرگاه های سیاسی شما در باب دولت دهم همیشه استفاده برده ام . تقاضا دارم در صورتی که صلاح می دانید نگاهی به وبلاگ حقیر بیندازید. http://fekrenazer.blogfa.com/ 2 - دوست دارم نظر شما را در باب این مطلبم بدونم . آیا می شود نظریه ولایت فقیه را برای اجرای در ممالک غیر اسلامی تئوریزه کرد؟ fekrenazer.blogfa.com/post/15 (بزرگواری در صحبت های خویش به این نکته اشاره کردند : مراقب باشید حرف های غلط نگویند، نیایند بگویند از حکومت صالحان حرف می‌زنیم و رئیس‌جمهور ونزوئلا را مطرح کنند. ما در یک کلام قائل به اسلام، احکام اسلامی و در عمل به نایب امام زمان(عج) که همان ولی‌فقیه است، هستیم. {فکر ناظر : این بزرگواران برای مملکت عراق با داشتن جمعیت چند میلیونی شیعه ، برای مردم انقلابی و مظلوم بحرین که اکثریت را باز شیعیان تشکیل می دهند ، برای جنوب لبنان و حزب الله و ... هیچ وقت از نظریه ی گرانقدر ولایت فقیه با این جزمیت یاد نمی کنند اما برای پیام تسلیت و برای مردم ونزویلا با این جزمیت از نظریه ی عظیم ولایت فقیه حرف می زنند . این اعاظم در عراق بحث مرجعیت را مطرح می کنند اما برای ونزوئلا نظریه ی ولایت فقیه را اراده می نمایند و ... کاری نکنیم که دنیای غیر شیعی نتواند راهی برای همراهی با نظریه ی الهی ولایت فقیه پیدا کند. بیایید این نظریه ی عظیم را جوری تئوریزه کنیم که بشود ذره ای از آن را در ممالک غیر اسلامی نظاره گر باشیم. مگر نه این است که وجود شدت و ضعف دارد و مگر نه این است که ولایت الهی یک وجود است پس بیاییم مراتب ضعیف ولایت الهیه را برای اجرای در ممالک غیر اسلامی تئوریزه کنیم تا بتوان غلظت کفر در صحنه ی سیاسی و اجرایی جهان را کاهش داد و شدت حق را در صحنه ی سیاسی و اجرایی جهان افزایش. آیا همین مقدار که مردم ونزویلا با این دید به حکومت خود نگاه کنند که زمینه ساز عدالت جهانی در زیر سایه ی حضرت مسیح و انسان کامل می باشد اجرای ذره ای از حکومت الهی معصومین در مملکتی غیر اسلامی نیست؟؟ فکرناظر از همه ی عزیزانی که در این زمینه صاحب نظرند یا دارای اطلاعات و حتی خلاقیت های شخصی هستند با تمام وجود و عاجزانه خواهش می نماید، وی را مطلع نمایند تا در صورت اشتباه عقیدتی ، آن را جبران نماید که مومن آینه ی مومن است و او را در اصلاح عیوب نفسانی و اعتقادیش یاری می دهد. } ****فکر ناظر به خاطر احترام فراوانی که به این بزرگواران دارد « در عین این که با گوشه ای از تفکراتشان مخالف است» از آوردن نام های این عزیزان معذور است و برای این کار عذر اخلاقی دارد. اگر بازدید کننده ای مایل به پیدا کردن نام این عزیزان می باشد ، راه مشکلی در پیش نخواهد داشت.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده وبلاگ حضرتعالی را دیدم بحمدالله موضوع را به بحث علمی گذاشته‌اید تا جامعه‌ی ما را از سیاست‌زدگی به تفکر بکشانند. موفق باشید
3534
متن پرسش
سلام. ایا روایاتی در مورد مذمت فکر کردن به نامحرم و صحبتهایی که با او رد و بدل شده، داریم؟گاهی مواقع، حرفها و صحبتهایی که با نامحرمان رد و بدل می کنم در موقع خواب به ذهنم هجوم می آورد. سعی می کنم همون موقع قطعش کنم، اما گاهی هم طولانی می شه. خودم حس خوبی ندارم. چه باید کرد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تمام احکام فقهی مبتنی بر روایات و آیات است. فقیه مرز این ارتباط و عدم ارتباط را مشخص می‌کند. در این مورد بهترین مستند، رساله‌ی عملیه است. موفق باشید
3135
متن پرسش
سلام استاد. انشاءالله ذیل عنایات حضرت حق و ولی الله الاعظم همچنان معلمی باشید زلال و عاشق مرام و مسلک اهل البیت علیهم السلام و مروج راه ایشان. استاد من شرمنده ام وقت شما را می گیرم. اما سوالی هست که ذهنم را بهخود مشغول کرده. استاد من واقعا این انقلاب را دوست دارم. واقعا آیت الله خامنه ای را رهبر و زعیم و اندیشمند و... می دانم و ولایت ایشان را پذیرفته ام، اما استاد گاهی اتفاقاتی رخ می دهد که دچار دوگانگی می شوم. ببنید استاد مثلا اگر خود شما امروز بروید و بگویید این انقلاب خوب است و ..اما فلان رانت خواری دارد صورت می گیرد فلان جا به اسلام عمل نمی شود فلان ناحقی دارد صورت می پذیرد، بعد از فردا انگ مخالفت نظام و تلاش برای براندازی می خورید، و حداقلش اینکه دور شما یک خط قرمزی کشیده می شود استاد من متوجه ام باید مصالح انقلاب در نظر گرفته شود، دلسوزانه نصایح ارائه شود و ... اما حبس و زندان و تهدید هم روشی نیست که حکومت اسلامی باید در پیش بگیرد. به نظر می رسد هرکسی در برابر حکومت اسلامی ما امروز اعلام کند بله کلیت نظام صحیح است، تئوری درست است اما در عمل به اسلام عمل نمی شود و ... سرش می آورند. باور کنید من خودم وقتی این سوال را از شما می پرسم می ترسم نکند وزارت اطلاعات رد مرا بگیرد و بیخود و بی جهت به جرم تلاش برای براندازی نظام .... در صورتی که خدای محمد شاهد است چقدر دلبسته رهبر معظم انقلاب هستم چقدر دلم میخواهد اسلام و جمهوری اسلامی را به سراسر جهان صادر کنیم. چقدر در برابر معاندین و مخالفین از نظام دفاع کرده ام و انگهای جیره بگیر نظام و ... را بیهوده و بی اساس تحمل کرده ام. با این وجود من طرفدار نظام باید از نظام بترسم که زندگیم را تیره و تار نسازد. چرا؟ استاد اگر وقت داشتید اگر لازم دانستید پاسخم را بدهید و مرا راهنمایی کنید. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عنایت داشته باشید که در هر دستگاهی افراد غیر سالم هست و از آن مهم‌تر ما هنوز به روحی که انقلاب اسلامی باید به آن برسد نرسیده‌ایم. علت دفاع بنده از انقلاب به جهت آن است که تنها رسیدن به اهداف عالی انسانی و الهی در حال حاضر این انقلاب و این رهبری است و هر اندازه انسان‌ها به دیانت حقیقی بیشتر نزدیک شوند بیشتر رعایت حقوق دیگران را می‌کنند و نور آزاداندیشی بیشتر ظهور می‌کند. تلاش کنید روح دیانت حقیقی را که همان عرفان حضرت امام است در جامعه رشد دهید تا به آن نتایجی که می‌خواهید برسید. باور بفرمایید در دنیای غرب که به ظاهر ادعای حقوق بشر و آزاداندیشی می‌کند هزار هزار برابر بیشتر از این حرف‌ها مشکل دارند. موفق باشید
3035
متن پرسش
با سلام و خسته نباشد خدمت شما استاد گرانقدر......بنده تمام کتاب های شما رو از طریق سایت لب المیزان به صورت pdf گرفتم و از شما خواستم کمکی بگیرم که بتونم کتاب های شما رو به ترتیب بخونم..منظورم چون بحث های مختلفی در کتاب گفتین بگین که از کدام کتاب شروع کنم تاثیر بهتر تو مطالعاتم داشته باشه...اگه لطف کنین ترتیبه کتاب رو بگین خیلی ممنون میشم....با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم می‌توانید از همان سیر مطالعاتی که در سایت هست استفاده کنید. موفق باشید
1911
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرامی ضمن عرض تبریک اعیاد رجب و شعبان و توفیقات روز افزون در این ایام سوال و یا شاید درد دلی با جنابعالی داشتم که عاجزانه از حضورتان کسب راهنمایی می کنم. اگر کسی در زندگی بسیار احساس پوچی و ناامیدی کند چه باید کرد؟ ما دو سال است که زندگی مشترک خود را به یاری خداوند آغاز نمود ه ایم و الحمدلله همسر بنده فردی بسیار متدین و مذهبی و تحصیل کرده و از ارادتمندان جنابعالی هستندو خودم طلبه هستم ودر حد توان هر چند شاید کم باشد تلاش کرده ایم که نگاه توحیدی به زندگی داشته باشیم. مطالعه در زندگی برای همسرم بسیار نقش اساسی دارد و به قول خودشان تفریحشان کتاب و کتابخوانی است. منتهی صحبتهایی از ایشان شنیده می شود که روح وروان و نشاطی که یک زن باید در زندگی داشته باشد و کانون خانواده را گرم نماید از من ساقط کرده چرا که مرتب گفتار مأیوس کننده بر زبان می آورد بعنوان نمونه می گویند: (عمرمان رفت و کاری نکردیم؟کاش وقتی بخواب می رفتم دیگر بیدار نمی شدم؟کاش می توانستم خودکشی کنم؟وقتی این همه کتاب را در کتابخانه خود می بینم آتش می گیرم که کی آنها را بخوانم؟(با توجه به اینکه وقت هم برای مطالعه می گذارند و بقول خودشان بسیاری از آنها را خوانده اند. )در زندگی ام هیچ چیزی وجود ندارد؟و مواردی از این قبیل. لازم به ذکر است که ایشان علاقه وافری به تدریس داشته اند اما موفق به آن نشده اند.و در حال حاضر در ارگان دیگری مشغول کار می باشند اما همیشه احساس بی میلی و ناامیدی می کنند و می گویند عمرم دارد تلف می شود .خلاصه از شما خواهشمندم که مرا راهنمایی بفرمایید که در این شرایط چه کنم از طرفی بسیار زندگی و همسر عزیزم را دوست دارم و از طرفی نمی دانم چه کنم با این همه ناامیدی در ایشان.و پاسخی هم خطاب به ایشان داشته باشید چرا که فرمایشات شما برایشان بسیار محترم است. بسیار از جنابعالی متشکرم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به ایشان بفرمایید اولا: به آن‌چه خداوند در رابطه با شغل برای شما مقدر کرده همان مصلحت ایشان است و با راضی شدن به آن کار راه بهشت در مقابلشان گشوده می‌شود. ثانیا: بفرمایید: «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود .... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». انشاءالله با یک برنامه‌ی دراز مدت جهت کسب معارف الهی، خداوند آن‌چه را مصحلت بداند بر قلب ایشان اشراق می‌کند به شرطی که طوری سخن نگوید که همسر او احساس یأس کند. هر دوی شما خدا را شکر کنید که خداوند شما را به همدیگر رسانده و در کنار همدیگر با نشاط کامل تمرین کنید چگونه در حق همدیگر ایثار نمائید. موفق باشید.
17023
متن پرسش
با سلام خدمت جناب استاد: در پاسخ به سئوالی خواندم که فرموده اید برخی دوستانتان توانسته‌اند ماوراء ظلمات فضای مجازی قدم‌هایی در راستای تصرف شبکه‌های مجازی در مسیر تمدن اسلامی و معارف الهی بردارند. دقیقا نفهمیدم منظور از قدم هایی که ماورای ظلمت فضای مجازی در راستای تصرف شبکه های مجازی برداشته شده، چیست؟ آیا این شبکه های خارجی مثلا تلگرام که در آن یک شبه تمام فیلمها و تصاویر حادثه ی منا حذف می شود که واکنش مردم از بین برود، یا مثلا در اینستاگرام که صفحه مربوط به سید حسن نصرالله وقتی کاربرانش زیاد شد را حذف می کند یا در فیس بوکی که تابحال سه بار وقتی فالورهای العالم از 500 هزار بیشتر شده، کلا حذف شده، آیا اینها را می خواهیم تصرف کنیم؟ از دو لب مبارک مدیر یک شبکه اجتماعی داخلی شنیدم که می گفت تمام رفتار کاربران مانند روز مقابل ماست و تنها در راستای اهداف ما می توانند فعالیت کنند. فکر می کنم این پاسختان بیشتر برای تشویق پرسشگر بود و گرنه به نظرم جنابعالی هم تایید می کنید که وقتی واقعا می توانیم از اینها بهره ببریم و یا تصرف کنیم که زیر اراده ما فعالیت کنند و دانشمندان مسلمان آنها را طراحی و مدیریت کنند و الا فقط دلمان را خوش کرده ایم که در شبکه اجتماعی هستیم. من تعجب می کنم وقتی واتساپ و وایبر آمدند شدند اسرائیلی، اما تلگرام که پر از کانالهای مستهجن و توهین به خدا و پیامبر و اهلبیت و تمسخر ارزشهای دین است، از آسمان نازل شده است. به نظر شما ما در مواجهه با سئوالاتی که از ما می شود چه کنیم؟ بگوییم در این شبکه ها با وجود کانالهای غیر اخلاقی و تصاویر مستهجن عضو شوند یا بگوییم خارج شوند؟ البته من در فتوایی از رهبری خواندم که اگر نرم افزارهای مشابه داخلی است، استفاده از خارجی جایز نیست. اما از طرفی همه ادارات و ... در این ها کانال دارند. چه کنیم؟ آیا این فتوا استثنا دارد یا این ادارات و گروههای دولتی و مذهبی و .. خلاف فتوا عمل می کنند؟ واقعا منتظر پاسخ شما هستم. تشکر از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فضای مجازی که با فرهنگ ما شکل نگرفته است، نمی‌تواند در راستای اهداف ما قدم بردارد. مسئله آن است که آیا تا آن‌جا که ممکن است می‌توانیم از جاده‌ای که دشمن برای ما ترسیم کرده است، با عدم توانایی همه‌جانبه‌ی دشمن خارج شویم و اهداف خود را در این فضاها دنبال نماییم؟ اهدافی که تا آن‌جا که دشمن بتواند مانع از تحقق آن می‌شود. ولی ان‌طور هم نیست که توانایی آن مطلق باشد. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی با دوربین در روایت فتح انجام داد و رسانه را در خدمت اهداف انقلاب جلو برد. موفق باشید

13623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می خواستم نظرتون رو راجع به حضرت آیت الله امجد بدونم؟ ایشون از شاگردان آیت الله بهاءالدینی و علامه و آیت الله بهجت هستند. نماینده امام هم بودند و با حضرت آقا رابطه خوبی داشتند ما سال ها از محضر ایشان استفاده کردیم ولی بعد از فتنه 88 و برخی از مواضع ایشون و همچنین برخی از صحبت های کنونی ایشون در حیرت هستیم که ما چگونه باید رفتار کنیم؟ بسیاری از حزب اللهی ها بعد از آن مواضع جلسات ایشان را ترک کردند و الان بیشتر کسانی شرکت می کنند که شاید بتوان گفت اصلاح طلب هستند حالا آیا ترک کردن مجالس ایشون صحیح است؟ با توجه به اینکه بزرگان تعاریفی از ایشون کرده اند و برخی از آنان از جمله آقا فاطمی نیا در جلسه ایشون شرکت می کنند. ما باید چه موضعی داشته باشیم؟ لطف کنید راهنمایی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد بهتر است فاصله نگیرید. موفق باشید

نمایش چاپی