با سلام و آرزوی قبولی طاعات: قصد بازخوانی و تبیین کتاب گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی را برای عده ای از دانشجویان و جوانان دارم. سابقا با پرسش هایی رو به رو بودم که دلیل این صحبت ها را میخواست. اینکه سند این ادعا که تکنولوژی امروز مقصد غیر توحیدی دارد و مبدا آن خداناباوری و اومانیسم است و.... . شاید لازم باشد از کتاب های خودشان و منابع دست اول به آنها پاسخ داد. برای این موضوع، از شما طلب راهنمایی دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مقالهای که آقای مارتین هایدگر تحت عنوان «پرسش از تکنولوژی» نوشتهاند، رجوع شود و البته کتاب «عقل تکنیکی» که روی سایت هست؛ با نظر به همان مقاله مطرح شده است. موفق باشید
با نام و یاد خدایی که در فراقش بینهایت بلاء سرم آمد و خود او میداند که بی او نتوانستم لحظه ای زندگی کنم و داغ زندگی و عشق و عقل و معرفت و سلامت نفس را بر دلم گذاشت. منی که با صدایی گرفته از شدت فریاد اقرار داشتم هیچ نوع زندگی کردنی برای هیچ آدمی در این دوران بدون حضور خدا، در تمام مراتب نفس امکان پذیر نیست! ولی میانه رویی و صبر تنها راه ممکن برای گشودن حضور خدا در جانهایمان بود که من نتوانستم میانه رو بمانم، از این خطایم بگذریم راستش تحملش را نداشتم بدون او لحظه ای خوش باشم، باز خدا مرا عفو کند. به دنبال خود در همه گشتم و آرزو داشتم مخلوقی مرا به ادراک خودم درک کند اما آن خدا بود که از فراقش داشتم میسوختم آن خدا بود که میتوانست مرا همواره بهتر از خودم نزدم و از خودم و در خودم درک کند. من اگر این حرف ها را نمیگفتم تصور میشد خدا در این دوران اهمیتی ندارد در حالی که جان ها سوخته و سالها صبر و دوری و رنج های پیاپی از عشقی که درواقع در«خود» است و «خود» است بر جای گذاشته داغی که باید در دل میمانده و مخفی میشده تا سوزشش افزون تر باشد. بسیار جفا کشید آخر، او را به مُراد او رسانید. ای کاش روزی سخن هایی که دل سوخته ام در خود پرورش داده عیان میشد که بخدا به هرکه برخورد میکرد میسوزاندش و او را بیدار میکرد. من دیگر نمیدانم زبان گفتگوی این روزها چیست و چیزی بیش از این برای گفتن ندارم و آن سخن «خداست»
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت جناب فیض کاشانی در مواجههای که با خودش برای خودش پیش آمد با خود چنین گفت:
گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی
گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی
گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی
گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم
گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی
گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم
گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی
گفتم که در فراقت بس خونِ دل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی
گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد
از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد
گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی
گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
خود را اگر نبینی از وصل گل بچینی
کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی
آری! «گفتا که نیک بنگر، شاید رسیده باشی». نسبت ما با حقیقت، همیشه همینطور بوده و هست. موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد: برای رسیدن به امام زمان باید در وجود استاد خود فنا شویم استاد لطفا راهنمایی کنید چطور ما در وجود استاد خود محو شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بحث «نظر به حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود»
https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 به ما کمک میکند تا نسبت به حضور حضرت در عالم و آدم بیندیشیم. موفق باشید
با سلام: انسان در دنیا برای شنیدن ابزاری دارد به نام گوش. آیا در برزخ و قیامت ما ابزاری به نام گوش برزخی و گوش قیامتی، برای شنیدن داریم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر؛ در عالم مجردات، تمام وجود انسانْ دیدن و شنیدن است و جسم انسان، صورتِ همان ملکات او است. موفق باشید
سلام استاد: بنده هر موقع خواب میبینم خودم رو نمیبینم خودم رو درک میکنم انگار صحنه ی خواب من جسمانیتی از من درش نیست من فقط هستم که صحنه رو میبینه میترسه میدوه و... ولی یکسری خودشون رو میبینن مثلا میبینه آدمی که از عرض خیابون رد شد خودشه علت این تفاوت چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد که بیشتر جنبه تعبیر خواب دارد، علمی و ورودی ندارم. موفق باشید
سلام استاد: عرض ادب و احترام. ببخشید بنده خیلی از طرف اشخاصی اذیتها شدم و تهمتی ناروا به من بستند. بنظرم میاد دیگه در توانم نیست تحمل آن اشخاص. آیا نفرین در چنین مواقعی بکار میاد یا ما باید مانند شهدا در اوج بخشش و ایثار تا آخرین نفس بمونیم؟ بنظرم میاد اگه نفرینشون نکنم در سرنوشتم میمونن. اگه نفرین کنم شاید یه سرنوشت بهتری برام رقم بخوره. وبه نحوی از سرنوشتم بروند یا اقلا شرشون کنده بشه. خیلی از آنها تحت فشارم بخصوص این تهمتی که به من بستند و به هیچ عنوان نمیتوانم خودم رو ثابت کنم. چون مطلقا مدرکی و شاهدی ندارم جز خدا. استاد من از طرف برخی فامیلها حتی طرد شدم بخاطر آن تهمت که باور کرده اند. البته من هنوز با فامیلم مراوده دارم ولی بنظر نمیرسد آنها من را پذیرا باشند. چه کنم؟ نفرین برا چه مواقعیه؟ حتی حاضرم تا آخر عمرم این اوضاع رو تحمل کنم و همه چیز رو واگذار کنم به خدا. ولی ندایی در درونم میگه اونا حتی پس از مرگتم تو سرنوشتتن، نفرینشون کن و شرشون رو دفع کن. چون افراد خیلی نزدیکم اند. ندایی مدام درونم میگوید، نفرین و نیست و نابودشان کن و یه ندایی میگه کلا نفرین کردن یا نکردنشان را بسپار به امامان و ذکر الله اعلم. اونا حتی میان دم در خونه تو ماشین همسرم رو ملاقات میکنن و میرن. بخاطر اینکه نیان تو خونه من رو ببینن! بخاطر آن تهمت که من بسته اند. چندین ساله که اوضاعم اینگونه شده. احساس میکنم در فامیل یک غریبه شده ام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر ظلمی به شما شده است و نفرین به آن ظالم بکنید، کار خلافی نکرده اید. می توانید هم به خدا واگذارشان کنید که خداوند سخت ترین انتقام را از ظالم می گیرد و بالاخره او مدافع مظلوم است و اثار تهمت و ظلم ظالم را خنثی می کند. موفق باشید
سلام: من صوت ها و آموزش های شما رو زیاد گوش میدم. برای خودم بسیار جالب هست و علاقهمندان دنبال میکنم و آموزش هم میدم. چون میبینم مردم از مسائل کوچکی که چون علتش رو نمیدونن خیلی ناراحت هستند. براشون توضیح میدم اونچه که میدونم بعضی وقتها میگم آیا این توجیهات که از دین میگم آیا درست هست نکنه اشتباه بگم. درباره مجرد. معرفت نفس. توحید. نمیشه من رو مورد امتحان قرار بدید. بنظر خودم بحث های شما رو میگم ولی اگه اشتباه یاد گرفته باشم چی؟ و از لطف خدا یا شیطنت شیطان خیلی هم قبولم دارند و مشتاقانه پای حرفهام میشینند و یک سوال دیگه آیا درباره رابطه نفس با طبع یا مزاج بدنی هم صوت دارید؟ و تشکر میکنم از خدا که شما رو برای ما خلق کرده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی کلیات مباحث را در اختیار دارید دیگر نگران جزئیات مباحث نباشید که با نظر و سلیقه خود با مخاطب در حدّ آمادگیاش مطرح میکنید. ۲. دستگاه رابطه نفس با طبایع که جناب ابن سینا در آن باب سخن گفتهاند، غیر از دستگاه نظر به نفس است در الهیات که جناب صدرالمتألهین دنبال میفرمایند و امثال حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی، بیشتر در این میدان مباحث نفس را مطرح میکنند. موفق باشید
سلام: من آرزوی جهاد و ادعای انجام آن را داشتم ولی چند جای خیلی ساده خدای عزیز خیلی بیصدا و ساده امتحانم کرد و از قضا همه جا باختم؛ در تشنگی وقت گرما و خستگی، در گرسنگی و غذاهای محبوبم که جای محبوبم را گرفته!، در تحمل بی خوابی وقت خستگی شدید، در تحمل سرمای شدید وقت خواب گرم و عدم فداکاری برای دیگران و در گرمای شدید و کلافگی هایش؛ من فقط آرزوی جهاد و شهادت دارم ولی حالش را ندارم؛ این را به چشم خودم دیدم که حاضر به تحمل چنین سختی هایی نبودم؛ و ترسو هستم و جان فدا نیستم؛ تعالی که برایم محال به نظر می رسد و واقعا خودم را مستوجب حرمان و عذاب می بینم؛ دست کم خواهش می کنم دعا کنید مخلد در عذاب نشوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با نظر به همت انسانهای بلندهمّت همچون حاج قاسم سلیمانی، بلند و بلندتر میشوید. موفق باشید
سلام استاد: در شهر ما گروهی برای بدحجابی راه افتاده که شامل دو نفر نیروی انتظامی ۲ نفر از سپاه با ۴ نفر خانم داوطلب که راه بیوفتن امربه معروف کنن. این سبک حرکتها درسته؟ دو دستگی رو بیشتر نمیکنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جریان هستید نوع برخورد با چنین موضوعی بسیار حساس است. باید منتظر باشیم ببینیم نمایندگان نسبت به لایحه عفاف و حجاب که از امروز در مجلس در صحن علنی در مورد آن صحبت میکنند؛ به چه چیزی میرسند. بحثی در شبکه افق بین آقایان پیش آمد که میتواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/jahanara_ofogh/1478 خوب است به آن بحث نیز رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: آیا عروسی قاسم در کربلا حقیقت دارد و متن نامه امام حسن برای قاسم چه بود؟ سفارش امام به داماد کردن قاسم بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به احتمال زیاد اصل قضیه همچنان که بعضی از بزرگان فرمودهاند بیشتر ساختگی است. موفق باشید
با سلام: خداوند اول است، ظاهر است، آخر است و باطن است. آیا اسما بالا به جامعیت درخداست؟ سوال دوم: آیا اسما بالا مانند علم، جزو صفات ذات هستند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! او در عین آنکه اول است، آخر میباشد. ۲. هر اسمی که رفع آن موجب نقص ذات حضرت حق باشد، از اسماء ذاتیِ حضرت ربّ العالمین است. موفق باشید
سلام: با توجه به سوال اخیر به فرض که کتب معرفت نفس و ... هم بخوانیم از کجا معلوم همین کتاب خواندن نیز داخل ماتریکس نباشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دیگر مربوط به خود انسان است که بین آنچه برایش یقینی است مانند «معرفت نفس» با آنچه توهّمی بیش نیست؛ تفکیک کند. موفق باشید
هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد، دل برد و نهان شد هر دم به لباس دگر آن یار برآمد، گه پیر و جوان شد گاهی به تک طینت صلصال فرو رفت، غواص معانی گاهی ز تک کهگل فخار برآمد، زان پس به میان شد گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق، خود رفت به کشتی گه گشت خلیل و به دل نار برآمد، آتش گل از آن شد یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی، روشنگر عالم از دیده یعقوب چو انوار برآمد، تا دیده عیان شد حقا که همو بود که اندر ید بیضا، می کرد شبانی در چوب شد و بر صفت مار برآمد، زان فخر کیان شد می گشت دمی چند بر این روی زمین او، از بهر تفرج عیسی شد و بر گنبد دوار برآمد، تسبیح کنان شد بالجمله همو بود که می آمد می رفت هر قرن که دیدی تا عاقبت آن شکل عرب وار برآمد، دارای جهان شد منسوخ چه باشد؟ چه تناسخ به حقیقت؟ آن دلبر زیبا شمشیر شد و در کف کرار برآمد، قتال زمان شد نی نی که همو بود که می گفت انالحق، در صوت الهی منصور نبود آنکه بر آن دار برآمد، نادان به گمان شد رومی سخن کفر نگفته است و نگوید، منکر نشویدش کافر بود آن کس که به انکار برآمد، از دوزخیان شد. «مولوی» سلام علیکم! طبق شعر بالا خداوند در یک دوره به مظهریت نوح (ع) ، دوره ای به ابراهیم (ع)، دوره ای به یوسف (ع) و... ظهور کرد. سوالم این است که اگر نوح (ع)، ابراهیم (ع)، یوسف (ع) و... ، همزمان وهم دوره می بودند، این مظهریت چطوری می شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن صورت همگان خود را در جمال همو که کامل و جامعتر است مییافتند. مانند همان نسبتی که مولایمان علی «علیهالسلام» با حضرت پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» داشتند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: استاد این سوالات بدجور درگیرم کرده آیا اگه جنگ جبهه مقاومت و استکبار و صهیونیزم توی این وضع نبود رفتار ایران با الان تفاوت داشت؟ وضعیت غزه و حماس و آیندش که گفتنی نیست، یمن هم که از نظر اقتصادی و زیرساختی داره زیر بار مبارزه لت و پار میشه حزب الله هم که شد آنچه شد، ایران علاوه بر هیچ اقدام تاثیر گذار، برای تسویه حساب تجاوز آشکار رژیم، همچنان منتظر زمان و مکان مناسب هست، آیا ما باید به امید حضور رهبری و به خصوص سخنرانی اخیرشون در باب تشریح دوران اهل بیت علیهم السلام، اعتماد کنیم به اقدامات و عدم اقدامات نظام؟ اصولا آیا ایشون جهت پیاده سازی سیاستهای قرآنی مواجهه با استکبار دستشون بازه و یا یداه مغلولتان؟ متی نصرالله؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد شرایط بسی حساس است بخصوص که نباید جبههای که مقابله با جنایتکارترین جریان تاریخ پیش آمده است؛ به بهانههای جزئی در حجاب رود و با تقابل مستقیم نظامیِ ایران که این آرزوی نتانیاهو میباشد؛ این جبهه که جبهۀ مقابله همۀ انسانهای آزاده است با رژیم جنایتکارِ صهیون، به جنگ ایران و اسرائیل تبدیل شود و بحمدالله ایران با مدیریت حکیمانۀ خود در عین کمک به جبهۀ مقاومت مواظب است چنین نشود که عرض شد. و این معجزۀ موضعگیریِ آخرالزمانی ایران است و گویا خداوند اراده کرده است با نظر به موقعیت خاص ایران در نگاه جهانی که همگان متوجۀ معنای تاریخیِ آن هستند، جبهۀ استکبار را در هم بریزد و ایران به عنوان یک تاریخ، میداندارِ آیندۀ تاریخ شود، نه یک کشور مقابل اسرائیل تا از جبهۀ انسانیتی که بحمدالله مقابل استکبار به صحنه آمده و ایران و رهبر الهی آن متذکر آن میباشند؛ مورد غفلت قرار گیرد و جبهۀ مقاومت در مقابل استکبار به حاشیه رود. از خود نپرسیدهاید چرا نتانیاهو در آخرین سخنان خود که موشکهای یمن به فرودگاه بن گوریون تلآویو، اصابت کرد حرف او آن بود که باید با ایران مقابله کرد؟ باز هم باید در این مورد فکر کرد.
چرا رژیم صهیونیستی با وجود تصرف مناطق استراتژیک سوریه، حملات مرگبار به بندر راهبردی الحدیده یمن، ترور هفتگی سران کلیدی حزبالله و تخلیه گام به گام ساختمانهای غزه، طوفان اضطراب و بیقراری رهایش نمیکند؟... افسانه شکستناپذیریِ حماس در یک باریکه ۳۰۰ کیلومتری با وجود محاصره شدید امنیتی و قحطی اجباری در غزه، رژیم صهیونیستی را از درون دچار چنان فرسایش و ناامیدی کرده که شاخههای مقاومت در سراسر خاورمیانه را هدف قرار میدهد تا ذرهای حیثیت برباد رفته در ۷ اکتبر را بتواند بازگرداند. به سخنان رهبر معظم انقلاب فکر کنید که فرمودند: این رژیم نه فقط در حفاظت از خود دچارِ بحران است بلکه در بیرونآمدن از بحران هم دچارِ بحران است. امروز اگر از غزّه بیرون بیاید، شکست خورده، بیرون هم نیاید، شکست خورده. آیا این بهترین مدیریت برای جهانیکردنِ تقابل ایران با استکبار نیست؟ موفق باشید
سلام استاد: آیا کسی که اختلال شخصیت در مورد مسائل جنسی دارد مثلا میل به همجنس دارد آیا میتواند با تقویت در معنویت و معارف الهی و عبادات خودش را از این میل آزاد کند یا حتما باید روان درمانی برود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امتحان الهی است و با رعایت دستورات شرع و رشددادن معارف الهی و کنترل خیال میتوان از آن عبور کرد. پیشنهاد میشود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
با سلام استاد: در سایت راجع به ترنس تمام سوالات رو مرور کردم جمع بندی گفته شده که نفس در دوران جنینی بدنش را خودش میسازد و انتخاب میکند که زن یا مرد بلشد و عجیب است که چرا بعد از تولد ساز مخالف میزند در آیه ۴٩ سوره شوری خدا گفته: فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، هر چه مىخواهد میافريند، به هركس كه خواهد فرزتد دختر بخشد، و به هركس كه خواهد فرزند پسر و هر که را بخواهد عقیم و نازا میکند. سوره انفطار آیه ٨ اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور و فريب داده است؟ همان كه تو را آفريد و (اندامت را) استوار ساخت و متعادل كرد. و به هر صورت كه خواست، تو را تركيب كرد. این که نفس بدن رو انتخاب میکنه و میسازه با این آیات چطور جمع میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در امکان ذاتی مخلوق است که خداوند با «ایجاد» و وجودبخشی به آن، آن را «خلق» میکند و انسان با آن حضور در عین اختیار میتواند خود را در راستای تعالی به سوی پروردگار جلو ببرد. مرحوم شهید مطهری در کتاب شریف «عدل الهی» نکاتی در این رابطه فرمودهاند. موفق باشید
سلام علیکم: رهبری چند سال قبل مضمونا فرمودند دشمن میخواست از اختلاف میان نسل جدید با انقلاب سوء استفاده کند، هرگز جدایی بین آنها با انقلاب نیست. آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه اواخر عمر گرانبهایشان نیز مضمونا فرمودند به ظاهر این نسل جدید نگاه نکنید اینها در امتحانات با انتخاب هایشان نشان خواهند داد که اتفاقا مومن خواهند بود و انتخاب های خوبی میکنند. برایم هزاران مسئله و بعد مشخص بود که واقعاً این امر راحت بنظر نمیآمد و شاید تا مدتها میگفتم هنوز نشده آنطور که حق مطلب ادا شود و حتی جاهایی تلخی های زیادی دیدیم اما بلطف خدا آنقدر خدای حکیم به نسل جدید با حلم رسیدگی کردند که بنده گاهی از تعجب میماندم! خدا هرگز بندگانش را رها نکرده همانطور که در گذشته چنین رسمی داشتند و در آینده نیز خدا خداییشان را در نسبت با بندگانش انجام میدهند. مولوی در رابطه با این مسائلی که نسل جدید پشت سر گذاشتند شعری دارد که می آورم. اما نسل جدید حقیقتا چالش های سختی پشت سر گذاشتند بطوری که اسرائیل توهم کرد میتواند آنها را برباید و برنامه های طولانی مدت اجرا کرد و داشت، حتی استعداد های آنها را ربوده بودند و مجبورا سفری به غرب باید میداشتیم تا خود را بازیابیم و از شر آمریکا خود را نجات دهیم ولی نه که بی خدا رویم و خدا رهایمان کرده باشند، بله حق خودمان را باید از دست دزدان میگرفتیم ما ظلم پذیر نیستیم. حال انقلاب اسلامی در بی رقیبی کامل در زمان جهانی دارد که بهترین جواب دهنده برای همه نیازهای نفوس بشریت آخر است. سلام ما بر حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه که عشق دور و خیلی نزدیک و حاضر ماست همان بنده خدا که هنوز معتقد است او هیچ است و خداست که همه چیز است و در حرفش ذره ای تزلزل نیست براستی که او بنده واقعی بینظیر خداست و آرزو دارم سربازی ایشان قسمت همه ما بشود که از این افتخار بالاتر در این دوران ندیدم و نیافتم. امام ای با کرامت! توسل به تو برای واسطه گری به خدا و اولیاء معصوم گره گشای همه مشکلات جامعه است ای کسی که شوق رسیدگی به مشکلات ما را بیشتر از ما برایمان داری! ما به تو رجوع کردیم ما را با اسلام نابت نجات ده. از خدا امیدوارم این راه گشوده و جاری تر شود تا بدست حضرت صاحب الامر علیه سلام تقدیم شود کما اینکه رسیده. «نور خواهی، مستعد نور شو / دور خواهی خویشبین و دور شو / ور رهی خواهی ازین سجن خرب / سر مکش از دوست و اسجد واقترب https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh159»
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در همین رابطه در جواب سؤال شمارۀ 39619 با توجه به زیرنویسی که سؤالکننده مطرح کرده بودند، عرض شد. حقیقتاً باید منتظر جهانی شد که جبهۀ استکبار هر روز در آیندهای بسی تنگتر و سیاهتر قرار خواهد گرفت. موفق باشید
سلام به استاد گرامی: صاعدی هستم. همانطور که در جلسۀ دیروز فرمودید که در رابطه با تشییع شهید سید حسن نصرالله هرکس هرطور میتواند آنچه بر جانش میگذرد، بنویسد؛ یادداشت کوتاه زیر را نوشتم. اگر نکتهای هست بفرمایید.
"رستخیز زمان در تشییع سید حسن"
گویا مخفی بودن پیکر سید حسن از شهادت تا به حال حرفی با خود دارد. البته نه حرفی که بشود با آن تکلیف قصه را یکسره کرد. این جنس قصه ها سراسرش رازواره است و از راز هم نمیشود انتظاری جز راز داشت. به گمانم مخفی بودن پیکر سید بی ربط به مخفی بودن قبر حضرت زهرا نباشد.
آشکار شدن قبر حضرت به آخرالزمان سپرده شده. آن موعدی که «زمان» با صاحبش ملاقات میکند و ازین گمگشتگی و سرگشتگی در می آید. که چنین نقطه ای رستاخیز آدمی ست.
زمان در روزگار ما سرگردان و گمگشته است. و گویا در همین گمگشتگی است که قبر بی بی زهرا گمنام و پنهان است و روزی که این قبر آشکار شود همان روزی است که زمان با صاحبش ملاقات کرده و به معنای واقعی، زمان خودش شده و رستاخیز جسم و جان ها فراهم آمده.
مخفی بودن پیکر سید پرتویی از همین جنس است که رازی را با خود به دوش میکشد به وقتش رستاخیزی دارد و از تاریخ و زمان چیزی را آشکار میکند. شاید حال که موعد تشییع پیکر سید حسن شده است خبر از زمان دیگری ست که کسی به جز اشاراتی چیزی از آن در نمیابد و فقط باید مهیای رستخیزش باشیم. گوش و چشم و دل را زیر بار انتظار چنین وقتی بگذاریم. انتظاری که آدم و عالم دیگری را با خود دارد. آدم و عالمی که شاید برای ما غریب و غریبه بنماید و این خود پذیرفتن باری به دوش را میطلبد. «عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی»
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت: نکتۀ بسیار خوبی را متذکر شدهاید. حقیقتاً همانطور که میفرمایید رازِ پنهانبودن مزار مبارک حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» را در عدم تشییع سید حسن نصرالله در این مدت، برایمان روشن شد. از آن جهت که هر رخدادای را زمانی است و اگر زمان تشییع پیکر مبارک سید حسن نصرالله پس از انتظاری فرا رسید و ما در نظر به آیینۀ این تشییع از «زمان» آزاد شدیم، چه اندازه حسابشده است انتظاری که نسبت به تشییع مبارک پیکر قدسیِ حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» باید مدّ نظر باشد.
ما در تشییع پیکر مبارک سید حسن، آری! به حضوری میاندیشیم که حضور آخرالزمانیِ ماست در فهم نهاییترین حضور که در عین درک امروزینِ آن در انتظار شدت بیشتری هستیم. و این است معنای حضور تاریخی در دل تاریخی که با توحید آغاز شده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در سوره واقعه فرمودید مقربین در آخرین کم هستند و مقربین را ۱۴ معصوم (ع) حساب کردید. حتی سلمان را جزو مقربین حساب نکردید. اما شما در یکی از صوت های شرح تفسیر حمد امام خمینی (ره) فرمودید که مردمی که در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن شرکت میکنند در مقام مقربین هستند. این دو مطلب چگونه با هم جمع میشوند؟ با تشکر از زحمات شما استاد گرامی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرمود: «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ» بحث در آخرالزمان است و نسبت مقربین با دیگر مردمان. و اینکه مقربین، قلیلاند؛ از آن جهت میتوان گفت مردمی که در راهپیمایی ۲۲ بهمن حاضر شدند در شرایطی که دشمنان انسانیت دامهای گسترده ای پهن نمودهاند، اینان آن افرادی هستند که در آخرین دوران در زمرۀ کمیابها میباشند و البته مصداق کامل و تمام چنین شخصیتهایی، اولیای معصوم هستند. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «در مقابل انسان متکبر تکبر ورزیدن عین تواضع است.» ۱. یا این حدیث جعلی است؟ ۲. اگر جعلی نیست منظور از انسان متکبر چه کسی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در روایات خود داریم آن است که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودهاند: «تواضعوا مع المتواضعين فإنّ التّواضع مع المتواضعين صدقة و تكبّروا مع المتكبّرين فإنّ التّكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و یا فرمودهاند: «و تكبّروا مع المتكبّرين؛ فإنّ التكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و این حکایت از آن دارد که نباید منکران حقیقت را به رسمیت شناخت و برای آنها تواضع داشت. با توجه به این امر آن روایت که میفرمایید نمیتواند جایگاهی داشته باشد. موفق باشید
سلام و خدا قوت به استاد عزیز: در دعای ماه رجب آمده که: اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الاْخِرَهِ چرا برای خَیْرِ الاْخِرَهِ تعبیر جمیع آمده ولی برای شَرِّ الاْخِرَهِ نه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ جناب آیت الله ملکی تبریزی در کتاب ارزشمند «مراقبات»، علت آن امر آن است که در آخرت، «شرّ» که همان «عدم» است؛ یک چیز بیشتر نیست و آن عدم ِخیر است. ولی در دنیا که دنیای کثرات است آن عدم، به صورتهای مختلف ظهور میکند. موفق باشید
سلام استاد: بنده میتونم اینگونه نیت کنم که صلوات هدیه میکنم به امام زمان وامام زمان به نیابت از هر کسی که دیگه خودش میدونه، شهدا مقربین هر کسی، نیت کنه تا با این صلواتها بیشترین خیر به همه ی بشریت برسد. از اولین بشر تا آخرین بشر که میآید. هر که را خدا میداند. یعنی امام زمان حالا به جای من نیت کند به بهترين نيّتها. انشالله. قربة الی الله. یا این نیت اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشتباه باشد. مهم نیّتی است که در این راستا داریم. موفق باشید
از خواجه عبدالله انصاری سخن به میان آوردید، پیرامونش چند مسأله را تبیین کنید، خواجه انصاری جزو آن دسته از صوفیانی است که میان شریعت و طریقت، همبستگی شدیدی قائل شده و اساسا مسیر رسیدن به طریقت را از گذرگاه شریعت معرفی می کند و معتقد است که صوفی بایستی دائما متعبد به شرع باشد. (به خلاف ما که شرع و طرق را تفکیک میکنیم و معتقدیم میتوان به زهرای مرضیه جسارت کرد اما عارف کامل بود، می توان در زمان حیات نائب خاص امام زمان ادعای نیابت کرد اما عارف کامل بود) خواجه مینویسد: «شریعت، بی حقیقت، بی کار است و حقیقت، بی شریعت بی کار و هر که نه راه میان این دو برد، بی کار است» او در صد میدان خود نیز مینویسد: «شریعت همه حقیقتست و حقیقت همه شریعت، و بنای حقیقت بر شریعت است؛ و شریعت بی حقیقت بیکارست، و حقیقت بی شریعت بیکار، و کارکنندگان جز از این دو بیکار است» جامی نقل میکند که: «مرتعش گويد كه: هرگز خويشتن را به باطن خاصّ نديدم تا خود را به ظاهر عامّ نديدم. شيخ الاسلام گفت: معنى آن است كه حقيقت من درست نيامد تا شريعت من صافى نشد» وی به مریدان خود توصیه میکرد: «چون سنّتى به شما رسد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و سلّم- اگر نتوانيد كه آن را ورد كنيد و دايم بورزيد، بارى يك بار بكنيد تا نام شما را از زمره سنّيان كنند» شریعت خواجه حنبلی بوده، دکتر شفیعی کدکنی نسبت به ادعای تشیع حاکم نیشابوری در مقدمه کتاب تاریخ نیشابور، اثر خود حاکم، می نویسد: «کسانی که او (حاکم نیشابوری) را به تشیع متهم کردهاند، افراد بسیار متعصب و تنگنظری از نوع (مانند) خواجه عبد الله انصاری بودهاند که در حق حاکم گفته است: «ثقة في الحديث و رافضي الخبيث» یعنی در نقل احادیث، بسیار مورد وثوق است اما رافضی خبیث است و از جمله دلایل رفض و تشیع او را یکی این دانستهاند که وی با معاویه و آل معاویه دشمنی داشته و این دشمنی را آشکار میکرده است.» ایشان ذیل همین مطلب در پاورقی مینویسد: «از به کار بردن کلمه «تنگنظر» در مورد این مرد بزرگ بسیار متاسفم ولی خوانندگان باید بدانند که چهره افسانهای و موجود در «مناجاتها» که اغلب آنها منسوب به اوست (یعنی انتسابشان به او قابل تایید نیست) با آنچه حقیقت تاریخی او را که مردی است بسیار متعصب در مذهب حنبلی تشکیل میدهد زمین تا آسمان تفاوت دارد. از همین داوریِ او در باب حاکم، طرز تفکر او را به خوبی میتوان دریافت» دکتر شفیعی کدکنی به خوبی بحث مذهب خواجه را مطرح نموده و نوشته است: «خواجه عبدالله انصاری یک صوفیِ اهل سنت است و بر مذهب امام احمد بن حنبل، و در شعری که به عربی سروده گفته است: من همه عمر حنبلی زیستم و وصیت میکنم که همگان نیز مذهب حنبلی اختیار کنند. اما ما ایرانیان به ویژه بعد از عصرِ ایلخانی و بیشتر صفوی، در طول زمان، کوشیده ایم که از او یک شیعه اثنی عشری-آنهم به سبکِ مرحوم شاه اسماعیل صفوی- بسازیم» از طرفی خواجه انصاری یک اشعری متعصب است، لذا در مباحث جبر نیز بر همین رویه مشی میکند. وی داستان آدم و حوا علیهماالسلام را با دید جبر اشعری خود تفسیر میکند و با اینکه عدل را میپذیرد اما نمیتواند اعتقاد اشعری خویش را کنار بگذارد، میگوید: «از آنجا که عدل صرف است، حجّت بندگان بر تو نیست. با آنکه فرمودی که بکن و نگذاشتی و فرمودی که مکن و بر آن داشتی. الهی، اگر ابلیس آدم را بدآموزی کرد، آدم را گندم که روزی کرد؟» یا میگوید: «الهی، اگر خواهی همه آن کنیم که تو خواهی، چون همه آن کنی که خواهی، پس از این بیچاره مفلس چه خواهی؟»
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه دارید که این موارد، مواردی نیست که در دل سؤال و جواب بگنجد و همیشه این بحثها بوده است. کافی است تأملی در «منازل السائرین» آن مرد بزرگ داشته باشید تا به عظمت روح توحیدی او پی ببریم تا آنجایی که شخصی مانند کاشانی که حضرت امام خمینی در وصف او میفرمایند: «العارف الکامل القاشانی» شرح مبسوطی بر «منازل السائرین» مینویسد با مقدمهای بسی عالمانه. و آیت الله جوادی در شرح «فصوص الحکم» کاشانی را شیعه میدانند. موفق باشید
سلام استاد: این متن را در سایتی خواندم به مزاجم خوش نیامد گفتم نظر شما را بدانم: اساس جریان تصوف برای مبارزه با وجهه عرفانی و معنوی اهل بیت علیهم السلام در اسلام توسط حکام جور ایجاد شد. آنها وقتی نتوانستند مانع انوار فیوض اهل بیت علیهم السلام شوند افرادی را به عنوان عارف و زاهد به مردم معرفی کردند و نسخه های بدلی برای برنامه های معنوی اسلام ساخته و در سطح گسترده منتشر کردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بعضاً چنین بوده و شاید جریان سفیان ثوریها برای رقابت با جریان اهل البیت ساخته شد. ولی خودِ همانها هم با مواجهه با اهل البیت متوجه عظمت آن خاندان شدند و البته این غیر از جریانی است که با جناب خواجه عبدالله انصاری و ابن عربی پیش آمد تا آنجایی که جناب ابن عربی در اولین نوشتههای فتوحات این روایت را از قول امیرالمؤمنین «علیهالسلام» آورده که حضرت فرمودهاند: «کنت مع الانبیا سرّا و مع رسول الله جهرا» «من با سایر انبیا در باطن و نهان همراه بودم و با رسول خدا در ظاهر نیز همراه هستم». تا این اندازه عرفانِ اصیل به اهل البیت نزدیک میشود در حدّی که امروز بهترین شروح «منازل السائرین» و «فصوص الحکم» توسط علمای شیعه به میان آمده است به این معنا که عرفان حقیقی در واقع بازگوکننده ابعادی از ابعاد متعالی تفکر تشیع است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بعضی ها میگویند تغابن یعنی در معامله کلاه سررفتن بین مستکبرین و مستضعفین و بعضی دیگر گفته اند تغابن یعنی در معامله ای کلاه سررفتن کافر ها و کلاه سررفتن مؤمنین. میشه با دلیل بگین نظر شما کدام مورد است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در سوره تغابن شده است. مهم دقت به خود آیات است از طریق تفسیر قیّم المیزان. موفق باشید
