بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام! حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مظهر اسم الله است. منظورم این نیست که خداوند به شکل حضرتش در آمده است. من می‌خواهم بگویم که حضرتش آن حقیقت بالفعل اسما است. حاوی اسم الله است. وقتی که حصرتش ظهور کند، تمام اسمای الهی به صحنه می‌آید. الله خودش در نظام تشریع و تکوین ظهور خواهد کرد. الله از طریق حضرتش ظاهر می‌شود. الله از آدم تا خاتم می‌خواست ظهور کند. در زمان هر پیامبری الله می‌خواست ظهور کند. این ظهور شدت و ضعف داشت تا این که در زمان پیامبر خاتم (ص) به اوج شدت رسید. این ظهور بعد از ایشان به علی (ع) و سپس به یکایک امامان معصوم علیهم السلام به گونه های گوناگون ظهور یافت و آخرش و اوج ظهور الله در زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به صحنه می‌آید. انقلاب اسلامی ایران ابتدای تجلی و ظهور اسم الله است. وقتی می‌گوییم که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می‌کند به این معناست که اسم الله ظهور خواهد کرد. هدف از خلقت جهان، ظهور الله در نظام تشریع است که این با حجت خدا امکان پذیر است. الان نور انقلاب اسلامی ایران یک پرتویی از نور وجودی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌باشد که دارد پرتو افشانی می‌کند. از زمان آدم تا کنون اسم الله در پی ظهور بوده است والان در انقلاب اسلامی ایران به اوج خودش خواهد رسید. نور الله مربوط به سرزمین خاصی نیست. هرجا زمینه باشد تجلی می‌کند. نظر شما در باره متن فوق چیست؟ لطفاً ایرادات آن را بیان کنید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکته خوبی را متذکر شده‌اید بخصوص که حضرت امام خمینی در آخرین پیامشان متذکر شدند که: «انقلاب اسلامی‌ ایران مقدمه و شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام، به پرچمداری حضرت حجت (ارواحنا له فداه) است.» موفق باشید

38021

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

‌با سلام: طبق کتاب معاد شما، همه موجودات حتی فرشتگان، هستی خودشان را از دست می‌دهند. آیا به معنای نابودی است یا چیز دیگری؟ لطفاً توضیح دهید! باتشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ موجودی در قیامت هستی خود را از دست نمی‌دهد. آنچه پیش می‌آید نسبت هر موجود است با خداوند که هیچ وجودی از خود ندارند مگر به ایجادی که خداوند به آنها داده. موفق باشید

37966

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر استاد عزیز: مدت هاست به فکر یاد گرفتن زبان عربی هستم از این جهت که احساس می‌کنم خود دانستن و آشنا بودن با زبان عربی در مواجهه ما با قرآن و روایات و ادعیه به شدت تاثیر گذار هست نه به جهت آسان تر شدن کار بلکه به این دلیل که نوع مواجهه متفاوت است. و رهبری هم اشاراتی در این باره در سال های اخیر داشته اند مبنی بر اینکه مردم کشورهای عربی به برکت اینکه عرب زبان هستند گویا بهره‌مندی و فهم دیگری از قرآن دارند و یا در تاثیر جایگاه زبان و سخن می‌توان از این نمونه یاد کرد که ابومهدی المهندس به دوستان خود گفته بودند: «هر کس می‌خواهد انقلاب اسلامی را بفهمد باید با زبان فارسی آشنا باشد». حال سوال این است که برای این دغدغه، اگر نخواهیم برای آموزش زبان عربی صرفا دانشجوی حوزه یا دانشگاه شویم، در این زمان چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله در فضای مجازی از طریق اینترنت در این رابطه روش‌های خوبی را به میان آورده‌اند. خوب است یکی از روش‌هایی که با ذوق‌تان همراه است انتخاب کنید. موفق باشید

37941

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اخلاص سخت به دست می آید. حال تا زمانی که بدست آید و شاید هیچوقت نیاید انسان درگیر بین اخلاص و ریاست چگونه این مشکل را حل کنیم؟ دلمان چیزی را می خواهد اما فکر به اینکه ممکن است ریا باشد و حین زمان انجام عمل مدام در این فکریم که ریاکاری یا نه و شاید گاهی جبهه را ببازیم راه درمان وسواس ریا چیست تا انسان راحت در جمع بتواند کارش را انجام دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در توحید ربوبی، بیشتر حاضر و حاضرتر شویم، حضرت حق را بیشتر منشأ اثر می‌دانیم و این همان اخلاص است. موفق باشید

37890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خیال معنی صورت می‌گیرد. الله از عالم معناست. اگر در عالم خیال صورت بگیرد، به چه صورتی می‌شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جامعیت انسان کامل مدّ نظر قرار می‌کیرد به اعتبار آنکه انسان کامل مظهر جامع اسمای الهی می باشد و در همین رابطه خاتم الرسل «صلوات الله علیه و آله» فرمودند: « «مَنْ رآنی فَقَد رَأَی الحَقَّ». موفق باشید

37677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام: حیوانات و موجودات و همه ی عالم پس از ايمان به امیرالمؤمنین ارزش پیدا کردند و در درگاه الهی ارزشمند شدند. از کسی شنیدم جغد پس از شهادت امام حسین شب زنده دار شد و مارمولک ایمان به امیرالمؤمنین نیاورد و سگ اولین حیوانی است که به شیطان ایمان آورد و سنگ عقیق به دلیل ایمانش ارزشمند شد. امکانش هست منبعی معرفی کنید که این موارد رو تایید یا رد کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منبع چندانی در ذهن ندارم. احتمالاً باید نکاتی باشد که با اشاره و با نگاهی خاص مطرح شده وگرنه هر موجودی در ذات خود، خیر است هرچند نسبت به ما در موقعیت خاصی می‌‌تواند مضرّ باشد مانند حضور سگ در درون خانه و زندگی و نه در آغل گوسفندان که نگهبانی است بس مهم. موفق باشید 

37655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: فرمودید عروسک ها و تصاویر حیوانات ملکوت دارند و سگ رو گفتید که خوب نیست بچه ها باهاشون اخت بشن عروسک و عکس چه حیوانی میشه تو اتاقشون باشه و ملکوت درستی داشته باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته صورت هر موجودی و مجسمه هر موجودی نفی شده که در زندگی انسان باشد مگر این‌که بتوان این‌طور توجیه کرد که عروسک‌ها، تداعی شخصیت افرادی باشند که جنبه ارزشی دارند. موفق باشید

37583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: قرآن فرموده «ثمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ» در حالی که در حدیث آمده بعضی سنگها ولایت را نپذیرفتند عقیق زودتر پذیرفت میوه ای نپذیرفت و تلخ شد و قریب به این مضامین. با آیه که آسمان و زمین هر دو اطاعت کنان آمدند چه تناسبی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته علامه طباطبایی «رحمت‌الله‌علیه» تمام موجودات به هر حال نحوه‌ای از شعور نسبت به خالق خود دارا هستند و می‌ماند که بعضی از موجودات گویا شعور خاصی علاوه بر شعور کلی دارند و از این جهت می‌توان گفت مثلاً سنگ عقیق، ولایتِ اولیای الهی را پذیرفته، و مثلاً میوه تلخ از این جهت آن ولایت را نپذیرفته باشد که جای بحث دارد. ولی آنچه آیه مذکور از آن خبر داده، حکایت شعوری است که همه مخلوقات نسبت به خالق خود دارند. موفق باشید

37561

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا. سلام استاد چی کار کنم امید در وجودم واقعی شعله بگیره؟ منی که تمام زندگیم خواستم در انقلاب مؤثر باشم و تمام زورم را زدم اما نتونستم و بعد از کلی شکستن، ناامید شدم، خواستم به امامم نزدیک بشم، نتونستم، خواستم عاشق خدا بشم نتونستم و روز به روز بدتر شدم و میشم، گناهانی که قبلاً با حیا همراه بود الان دیگه حیا هم در کار نیست و آگاهانه انجام میشه و از این همه وقاحت خودم مبهوت و وحشت زده میشم، انگار دیگه خودم را نمی شناسم، از خودم می ترسم، از وجود واقعیم، از آینده ام و عاقبتم... و آخرین امیدم به زندگی که پیدا کردن عشق واقعی بود تا در کنار هم، مسیر الی الله را طی کنیم و همراه هم باشیم، اما بعد از کلی تلاش صادقانه تبدیل به ناامیدی شد، هر خواستگاری ضربه ای زد و درسی داد ولی وجود من را لگدمال شده و بی اعتماد و ناامید باقی گذاشت. یه زمانی آرزوم و دعای هر روزم شهادت بود و مطمئن بودم نصیبم میشه اما الان می ترسم از عاقبتم، یه زمانی آرزوم و دعام همسر شهید شدن بود اما الان از پیدا کردن فرد معمولی خوب و نزدیک به خودم هم ناامیدم چه برسه به فردی که لایق شهادته، یه زمانی آرزوم و دعام فرمانده ی امام شدن بود اما الان از تنها گذاشتنشون می ترسم چه برسه به فرماندگی. البته با وجود همه ی این ها به معجزه ی خدا امید دارم ولی می‌دونم شرایطی که من دارم ظرفیت و لیاقت دریافت معجزه را نداره. من تو این شرایط نمی تونم به خودم بگم امید داشته باش و امید درونم به وجود بیاد، انگار دنیا سرد سرد شده، انگار دنیا هیچ امتیازی نداره، هیچ دلیلی دیگه برا امیدم به آینده پیدا نمی کنم، تنها پدر و مادرم هستند که عاشقشون هستم ولی وقتی به نبودنشون فکر می کنم، می بینم اون زمان دیگه نمی خوام تو دنیا بمونم. من با این حجم از ناامیدی چی کار کنم؟ این ناامیدی باعث شده گوشه گیر و تلخ بشم، کمتر می خندم، حتی دیگه گریه هم نمی کنم، خیلی سخت اشکم میاد، تو رفتار و حرف زدنم خشک شدم، آدم ها برام غریبه شده‌اند، انگار راه به قلبم ندارن، روانشناس می گفت زنگ خطر افسردگیه، باید خودم را نجات بدم، چند بار باهاش حرف زدم ولی حس کردم من رو نمی فهمه، می خواست با دوست داشتن زوری من رو نجات بده که اتفاقا نتیجه عکس داد. من چه کنم؟ می ترسم حالم اونقدر بد بشه که دیگه به عاقبت کارم فکر نکنم و یهو زندگیم را تموم کنم که الان برام وحشتناکه. یا اینکه به اونجا هم نرسم ولی این زندگی تلخ و سرد و بی روح بدتر و بدتر بشه و ایمان تو قلبم کمرنگ و کمرنگ تر بشه. می دونم خدا فرموده اند ناامیدی کفره، ولی با تفکر خالی به این حرف که امید به وجود نمیاد، اگر هم بیاد موقتیه و مسکنه، درمان اصلی نیست، من چی کار کنم که امید را مثل قبل که شادترین و امیدوارترین و آروم ترین بودم به دست بیارم حتی ریشه ای تر از قبل؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در هر حال زیر سایه رحمت خداوند قرار دارد، او را چه باک از آنچه در امروزش پیش آمده و یا در فردایش پیش می‌آید. مگر ما خدایی که پروردگار عالم است را نداریم؟!! و مگر او پروردگار ما نیست؟!! چرا درون این حضور، زندگی را معنا نکنیم؟ حال هرچه می‌خواهد پیش آید. حتماً او بهتر از ما مصلحت ما را می‌داند. تازه انسان در این دنیا آمده است که مأوای حضور در آغوشِ حق را پیدا کند و این با راضی‌شدن به تقدیر الهی محقق می‌شود. در این شرایط برایش سختی و آسانی یکسان است. «زیر دریا خوش بود یا روی آن / مهر او دلکش بود یا قهر او». موفق باشید

37469

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

فردی از شما بدگویی کرد، البته من سکوت نکردم، اما لطفا حلال کنید. چگونه هنگام صحبت فرق بین چیزی که خدا به دلم می اندازد برای گفتن، یا وسوسه، یا چیزهای دیگر را تشخیص بدهم؟ چگونه گفتار و رفتار خود را بیشتر خالصانه کنم؟ آیا در مورد امربه معروف و نهی از منکر، کتاب مفیدی برای مطالعه می توانید پیشنهاد بدهید؟ یا خودتان احیانا سخنرانی در این مورد داشته اید که بتوانم گوش کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ذوق‌ها و سلیقه‌های افراد متفاوت است و باید همدیگر را تحمل کنیم. در مورد امر به معروف، عرایضی به صورت پراکنده شده است و کتاب‌های زیادی در این مورد هست. بهتر است خود جنابعالی با جستجویی که در اینترنت می‌فرمایید، آنچه با روح و روحیه خودتان همراه است، بیابید. موفق باشید

37427
متن پرسش

سلام علیکم: حفظکم الله! استاد عزیزم، این همه تاکید برای خواندن وصیت نامه شهدا برای چیست؟ مگر قرار است، شهدا در این وصیت نامه به ما چه بگویند؟ مگر قرار است شهدا ما را متذکر چه کنند؟ با خواندن وصیت نامه ها قرار است به چه برسیم؟ مگر یک شهید با مدرک های علمی پایین چه دانش و جهتی را به ما می دهند که از آن غافلیم؟ لب الکلام، سود خواندن این وصیت نامه ها چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه بفرمایید خداوند به جهت نوری که در شخصیت آن عزیزان ایجاد کرده، آنان دارای معرفت و بصیرتی شده‌اند که عموماً در کلام‌شان و بخصوص در وصیت‌نامه‌هایشان به ظهور آمده و در واقع، آن وصیت‌نامه‌ها حکایت انوار الهی است برای معنابخشیدن به زندگی در این زمانه.
در این موارد عرایضی داشته ام که یکی از نکات آن خدمتتان ارسال می شود. موفق باشید
درک انسان از خود در جهان و در حوادث گوناگون، در عین حضور در «وجود» خویش، به عنوان اساس فهمْ نوعی فتح و دست‌آوردی است شگفت‌انگیز. زیرا کسی میفهمد که می‌اندیشد که بگذارد در درخشش خود به قلمرو «وجود» حاضر شود با همه گستردگی و شدتی  که در ذاتِ «وجود» هست و در عین حال هیچ چیز نیست و این یعنی ما آنچه که نیستیم، هستیم و نه آنچه که گمان می‌کنیم هستیم، هستیم که این اصالت‌دادن به ماهیت است که حجاب بودن هر بودنی است. در حالی‌که انسان در استقراری که در «وجود» پیدا می‌کند، بودنی است بی‌تعیّن، بر عکس اومانیسم که به انسانی نظر دارد که با خود بنیادی‌اش می‌خواهد محور همه چیز باشد، امری که درست مقابل حضور خلیفۀ اللهی انسان است که بنا دارد به حضوری نظر کند. در وصف او داریم: «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى» این یعنی خودآگاهی به بی‌تعیّنی خود، بر عکس حضوری که در وصف آن داریم: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ» که انسان در حالت حضوری الهی را در خود احساس می‌کند بدون خودآگاهی به آن حضور و از این جهت خطر دنبال‌‌نکردن آن حضور او را دنبال می‌کند برعکس شهید آوینی که در خودآگاهی تاریخی خود را ادامه دهد و در زبان‌اش درخشید. زیرا متوجه بود عالم را و تاریخ را جدا از وسعت خود نداند.

و وصیت نامه شهدا از این گونه است.

37426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۵. وقتی عقل انسان رشد می‌کند و عقلانی برخی کارها و رسالت‌های بسیج‌ را انجام می‌دهد، متوجه می‌شود که بسیاری از این کارها پوچ است. اگر عقلانی تصمیم نگیرد و خود را به دست جریانات بسپارد، عمر و وقتش تلف می‌شود. چاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید کارها و فعالیت‌های ما مطابق عقل و شرع و سیره عقلا و علما باشد و به بقیه نیز باید کمک کرد تا فعالیت‌های خود را در این مسیر شکل دهند تا پس از مدتی به نتایج مربوطه برسند. موفق باشید

37260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: الان در تعطیلات هستیم و من هم به عنوان یک دانش آموز باید بنشینم و کار های عقب افتاده ام را انجام دهم اما نمیدونم چرا نمیشه، اصلا هیچ کنترلی بر روی خودم ندارم. دارم اذیت میشم، ... اینجاس که میگم هیچ وقت هیچ چیز نمیشه. این که من بیام و برنامه بریزم و بگم حالا میخوام این کارها رو انجام بدم، شدنی نیست. پس کی می‌شود؟ شما گفتید باید سعی کنم در بودنم، بشوم. اما، نمی دانم! ... چه شده است ای دل. باز آمده ای ای هوش، عقل را معنا کرده ای. هر دم با عف خودت عفافی بزرگ بر گردنم انداخته ای. کجا رفته روزهای بیداری، روزهایی که ملک لایبلی شده بود مسکنم. سکنی می‌گزیدم در بیداری و لحضه ای نمی گذاشتم خوابم ببرد. می‌رقصیدم و می‌رقصاندم برای ستاره های آسمان، شهدا چه خوب قطب من بودند به وقت اشک آمدنم، به وقت آه و سوز... یاد گرفتم از آوینی عقل معاش می‌گوید که شب هنگامِ خفتن است، اما عشق می‌گوید که بیدار باش… و من برای آنها زحمت نمی کشیدم بلکه پیش می آمد. یک لحظه باید نظری و توسلی به حاج قاسم می‌کردم. یک لحظه به سروران دیگری ... آه ... چه سخت می‌گذرد بی آن ها. مریضم و درمانده ام در تیک تاک ساعت. برای این که از یاد نبرم چوب خطش را هک کردم بر روی دیوار، الان قریب به سال های نوری است که من در این قوطی بتونی هستم. دیوار یادهایم دیگر جا ندارد! (بغض یعنی خنده های ساختگی ، شکنجه بشی از طرف من، تو مبادا آخ بگی. همه منتظر اینن که یجایی گاف بدی) سوار بر این کلمات شدم و به عنوان این که دارم به بالا میرم اما در جهان موازی ام و در حققیت دارم به پایین چاهی بی پایان و ژرف ناک سقوط می‌کنم،... یاد روزهای فخر و عصمت را ... حضرت عجل مجالی ده! تازه راه رفتنم را یاد گرفته ام اما دریغا که زمان رفتن است. نه توسط پا های خودم و جاده های زمین... بلکه توسط بال هایی که یافتم در روزهای فخر و عصمت... چون رهبر من علی است و او هم راه های آسمان را بهتر از راه های زمینی می‌شناسد... اما من میسوز که دیر رسیدم و تک بالی بهم نرسید. آیا می‌شود با یک بال به از لای میله های زندان به آسمان تاخت؟ حضرت عجل مجالی ده!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه!! باید در عین برنامه‌ریزی برای اوقات خود، چندان هم به خود سخت نگرفت. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطالعه شود. موفق باشید

36870

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: مدتیه در حال مطالعه کتابهای عرفانی و سیر و سلوک هستم. دنیای بسیار حیرت آوری دارند. استاد من الان از زندگی خودم لذتی نمی‌برم. دنیا برام خیلی بی ارزش شده ولی هنوز وصل نیستم. دوست دارم ما هم لذت عبادت و بندگی را بچشیم ولی نمی دانم چطور. لطفا راهنمایی و دستگیری کنید تا ما هم از احوالات خودمان با خبر باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که متوجه راهی شده‌اید که خداوند مقابل‌تان گشوده است. کار آسانی نیست، عبور از طوفان است ولی عبور از طوفان، ما را به حضوری می‌رساند به وسعت اقیانوس، امری که در سؤال و جواب شماره 36868 می‌توان در آن تأمّل کرد. موفق باشید

36595

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: سوالی داشتم از خدمت شما. به مدت یک هفته هست فهمیدم که خیلی توجه به خود دارم و این موضوع اذیتم می کند امروز هم بحث خطبه ۱۳۱ رو گوش کردم بین من الهی و من استقلالی مانده ام و این همه سال رو با آن من تمام کارهایم رو انجام دادم. روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟ تقریبا از دوران دبیرستان با این شعر مانوس بودم. الان به دلیل عمری که سپری شده و دست ام خالی هست نگران هستم و چگونه می توانم گذشته رو جبران کنم؟ مانند حضرت یونس علیه السلام که در شکم ماهی حبس شدند در این دنیا هم من این احساس رو دارم. بسم الله الرحمن الرحیم لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین چه ذکر و دعایی رو بخوانم که کمکم کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر از همین ذکر یونسیه می‌توان غافل بود؟ در حالی‌که با فراز اولیه آن یعنی ذکر «لا اله الا انت» نظر به نور توحید الهی می‌کنیم و در فراز «سبحانک» نظر را به تعالی او معطوف می‌داریم و با فراز «انی کنت من الظالمین» نظر به خود می‌کنیم که چه اندازه نسبت به راهی که در انس با حضرت حق در پیش داریم، کوتاهی می‌کنیم. موفق باشید

36518

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام: گاهی تو بحر زندگی خودم و اطرافیان که میرم می بینم به علت اینکه خیلی چیزها رو شوخی گرفتیم عادی گرفتیم نمیدونم شاید بشه گفت سراپای وجود پر از آتشه حالا مثلا خودم احکام وعقاید را بیشتر رعایت کنم ولی نمیدونم این سهل انگاریه که خیلی زندگی رو شوخی گرفتیم مثل اینکه از اینکه با حرف وعملمون داریم تو جامعه در چه مسیری چه جریانی رو تقویت می کنیم تا عادی شدن فساد و گناه اقتصادی و... استاد گاهی نگاه می کنم میگم بعضی شاید بشه گفت یک مظلومیتی دارند که از روی جهل سراپای وجودش رو آتش می پسنده. استاد در حشر که اولین و آخرین و موثرین در هر کار خلافی آشکار می‌شوند، تکلیف ما چی میشه؟ التماس دعا برای نجات

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که توانسته باشیم در بستر دینداری بدون افراط و تفریط عمل کنیم، در ابدیت خود به درستی و با صفا حاضر خواهیم بود. موفق باشید

36311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: موضع علامه طباطبایی در قبال انقلاب اسلامی چه بود؟ آیا تقابل علامه با انقلاب صحت دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً تقابلی بین حضرت امام و علامه طباطبایی نبوده که در موضوع انقلاب اسلامی اختلافی در میان باشد. می‌ماند که روحیه علامه طباطبایی بیشتر در امور معرفتی شکل گرفته بود. ولی به گفته رهبر معظم انقلاب، تازه وقتی انسان تفسیر المیزان را مطالعه می‌کند، روحیه انقلابی مناسب انقلاب اسلامی برایش پیش می‌آید. موفق باشید

36200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد گرامی با توجه به اینکه در آیات ابتدایی سوره اسراء، خبر از دو طغیان قطعی بنی اسرائیل و دو وعده کوبیده شدن آنها دارد، می‌توانیم نتیجه بگیریم که طغیان بنی اسرائیل در قرن اخیر مصداق طغیان سوم آنهاست؟ نظر به آینکه بعد از طغیان دوم و انجام وعده دوم می‌فرماید ان عدتم عدنا. پس امکان طغیان و فساد فراگیر سوم هم وجود دارد. و آیا با توجه به وعده قطعی خداوند بر کوبیدن آنها، آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که ظهور مولا صاحب الامر بسیار نزدیک است؟ چون وعده داده شده است که حضرت و اصحابشان فاتح بیت المقدس هستند؟ ممنون و متشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این احتمال را نمی‌توان نادیده گرفت. می‌توان هم این نوع طغیان را مربوط به بنی‌اسرائیل ندانست و مربوط به غربی دانست که بنا بر آن است که رسوا شود از آن جهت که از جنایتکارانی پشتیبانی می‌کند که در جنایتکاری بی‌تظیر بوده‌اند. موفق باشید

35912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: زيارت و سوگواری هاتون قبول. سوالی برای برخی از جوانان مطرح شده: آیا حجاب فقط به چادری است که معمولا خانمهای ایرانی سر می کنند؟ و پوشیدن عبا) مانتوی بسیار گشاد و بلند به همراه روسري يا شال حجاب حساب نمیشه؟ این سوال از جایی تو ذهن بعضیا اومده که برخی از گروه‌ها وکانالهای ارزشی و مذهبی مرتبا دارن اعلام خطر می کنند که این مدل پوشش برای این طراحی شده که خانمهای چادری چادر را کنار گذاشته و این مدل پوشش را انتخاب کنند، این نوع پوشش آیا اشکالی داره استاد؟ بالاخره راحتر از چادر معمولی هست و حتی برای بعضیا (مثلا مادرانی که بچه کوچک دارند) بهتر میشه حجاب را حفظ کرد پس چرا بعضیا مخالفن؟ موید باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که صاحب‌نظران در این امور می‌فرمایند حجاب، منحصر به چادر نیست و نباید تا این حدّ حساسیت از خود نشان دهیم. موفق باشید

35798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: حضرتعالی هرجا آیه ای تفسیر کردین یا دیوان شرح دادین آن را به انقلاب اسلامی ربط دادین و آمریکای جهانخوار. انقلابی که الان همه می‌بینیم دستاورد آن جز فساد و بی عدالتی و تبعیض و اختلاس چیز دیگری نیست. شما با این تفسیرها عملا اسلام را تحقیر میکنین چرا که انگار اسلام از سال ۵۷ زنده شده و قبلش نبوده. پدر بنده یک عمر نماز شبش ترک نشد و هیچ وقت به من نگفت چکار بکن و نکن الان ۴۵ ساله از همه طرف با هزار تریبون و نهاد و دستگاه داریم امرو نهی می‌کنیم و هیچ ثمری نداشته داریم به جریمه و تهدید و ارعاب متوسل میشیم اگر شما فرمودین حجاب قانون هست درست ما هم قبول می‌کنیم ولی مگر ما قانون برای لواط گر و اختلاس گر و بیت المال خوار نداریم پس چرا آن ها اجرا نمی شود. این چراها مانده و امثال اساتیدی چون حضرتعالی فقط توجیه گر وضع موجود هستین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که به گفته قرآن که می‌فرماید: «کلّ یوم هو فی شأن» خداوند در هر دوره و زمانی به شأنی در صحنه است امروز خداوندی که اسلام را آورده، در دل همان اسلام با جلوه انقلاب اسلامی به صحنه آمده و غفلت از این نکته یعنی به‌سربردن با خدای دیروزین و محروم‌شدن از شور ارتباط با خدایی که در صحنه است. موفق باشید

35739
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: با توجه به دیدگاه حضرت عالی درباره انقلاب و امام خمینی رحمه الله مبنی بر این که ما با انقلاب در صحنه‌ و تاریخی دیگر حاضر شده‌ایم و باید در اتمسفر انقلاب تنفس کنیم تا حضوری توحیدی در این تاریخ داشته باشیم، چالشی در این جا مطرح است. به نظر می‌رسد این تاریخ، انسانی با تعریف دیگر می‌طلبد. امام (ره) انسانی دیگر را به ما نشان داده است که انسان این تاریخ است اما ما هنوز انسان را با همان تعابیر فلسفی گذشته معنا می کنیم و بر مبنای آن نظام تربیتی می چینیم! در بهترین حالت در نهایت امر به توصیف «انقلابی بودن» به عنوان وصف و افزونه‌ای برای انسان می پردازیم! سوال حقیر این است که: ۱. آیا پرداخت نظری به انسان به نحو مرسوم، ما و نظام تربیتی حاصل از این نظریه پردازی را از آن انسان تعریف شده و به عرصه آمده توسط امام (ره) دور نمی کند؟ ۲. چگونه می‌توان به نحو نظری به آن تعریفی که امام (ره) از انسان داشتند، دست یافت؟ در کدام کتاب و سخنرانی و شخصیت و کلام باید به دنبال آن رفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که می‌فرمایید:
آدمی در عالَم خاکی نمی‌آید به دست
عالَمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
۱. حقیقتاً بحث در حضور انسانِ آخرالزمانی است که باید در دل این تاریخ در بستر انقلاب اسلامی به ظهور آید. ۲. همین‌طور که متوجه شده‌اید باید انسانی مدّ نظر باشد که در عین حضور در نزد خود به همان معنای سوبژگیِ انسان، به وسعت خلیفۀ اللهیِ خود در نزد خود حاضر شود. عرایضی در این رابطه تحت عنوان «نظر به ظرفیت‌های بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن در افق تمدن اسلامی» https://eitaa.com/matalebevijeh/13876 شده است. موفق باشید

 

40745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: منظور شما  از اینکه میگید: نور اسمای الهی را باید در مظاهر مد نظر داشت که به یک معنا صورت مثالی اش مینامیم، چیست؟ میشه بیشتر توضیح بدید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که دیشب عرض شد در مسیر دینداری چنین حضوری پیش می‌آید ماورای سؤال و درس و مدرسه. https://eitaa.com/matalebevijeh/20636 . موفق باشید

39684
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: طاعات و عبادات قبول حق. چند سوال داشتم از محضرتان: ۱. نماینده ولی فقیه در استان چجور ولایتی بر ما دارد؟ و حدود این ولایت چیست؟ آیا این ولایت ولایت ظاهری و تشریعی است فقط؟ آیا ایشان بر ما ولایت باطنی هم دارند؟ و اساسا در انتخاب ایشان به بحث ولایت باطنی هم توجه می‌شود؟ ۲. با توجه به اینکه هر قریه و شهر را ولیی هست در حد و اندازه و قواره آن شهر برای راهنمایی ایشان، آیا هرکه سلوکی در آن قریه دارد به نور ایشان است؟ ۳. تازگی‌ها متوجه شدم از عبادت و علم (فلسفه و عرفان) هیچ کاری نمی‌آید و این دو بدون عشق به ولی خدا فقط موجب معجب شدن و ریا و امثاله می‌شوند که در صوتی هم شما به این مطلب اشاره فرمودید، استاد با توجه به سیاهی باطن امثال من و عدم سنخیت با نور امام عصر، می‌توان راهی جست به بارگاه عشق؟ احساس می‌کنم روی این کره خاکی هیچ کس مرا گردن نمی‌گیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حکمی که ولیّ فقیه برای نمایندگان خود می‌دهند، تنها در مواردی که مطرح می‌فرمایند می‌توان برای آن نماینده جایگاه قائل شد و این غیر از آن نوع ولایتی است که مظهر ولایت الهی به حساب می‌آید که اگر خداوند انسان را جهت امور بندگانش قرار داد عنایت خاصی به او می‌کند و بدین لحاظ چرا به شخصیت حضرت امام و رهبر معظم انقلاب به اعتبار عنایت خاصی که به آن‌ها شده، نظر نکنیم؟ و وسعت شخصیت آنان را در میدانی که با آنان نسبت برقرار می‌نماییم، احساس نکنیم؟ میدان حضور در تاریخی که ذیل ولایت آن‌ها برای انسان این دوران پیش می‌آید.
در یادداشتی تحت عنوان « ما با چه کسانی می‌توانیم خود را درک کنیم؟» این‌طور عرض شد:          
هنوز باید از خود پرسید ما با چه کسانی در طول تاریخ و در این دوران می‌توانیم خود را درک کنیم؟ چه کسانی در طول تاریخ و در اکنونِ ما متذکر حضور نهایی ما در ما هستند؟ من در این دوران نمی‌توانم از حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و آیت الله خامنه‌ای و حاج قاسم و سید حسن نصرالله و یحیی سنوار عبور کنم و خود را در جای دیگر جستجو نمایم. https://eitaa.com/matalebevijeh/18866 موفق باشید  
 

39642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: کسی که یک سیر علمی را به صورت مجازی گوش کند آیا افاضات آن آستاد شامل حال او هم می‌شود با توجه به صحبت استاد حسن زاده آملی که فرمودند کسی با نوار ملا نمی‌شود الان من نگرانم جایی هستیم که امکان کلاس حضوری درمحضر اساتید رو نداریم مسیر سیر و سلوک هم که بدون دستگیری استاد غیر ممکنه لطفا دستگیری کنید و ما را راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط تاریخی طوری شده که باید به سخن آیت الله بهجت فکر کرد که می‌فرمودند: «علم تو، استاد توست» که بحث در این مورد مفصل است و عرایضی در جزوۀ «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمة الله )» https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA در این رابطه شده است. با توجه به این امر اگر انگیزۀ شما کسب معارف الهی باشد از همین طریق که می‌فرمایید ان شاءالله نتیجۀ لازم را خواهید گرفت. موفق باشید

39634
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: در زمانه ی ما (نمی‌خواهم ادعا کنم به این معنا که شرایط کلی راهزن باشد بلکه خودم را می‌گویم) با وجود این حد بسیار بسیار زیاد تنفس در افکار غربی که تقریبا می‌توان گفت هیچ شآنی از زندگی ما اسلام واقعی نیست؟ یک همچو منی با این‌همه آلودگی که حتی نمی‌توان نفس کشید و در آلودکی های خود غرقم...، واقعا نمی‌دانم چگونه می‌توانم تمام زمانم را اختصاص به دروس حوزوی دهم؟ منی که از منجلاب زندگی روزه مره فرار کرده و در حوزه پناهنده شده و هم اینک نیز اگر ذره ای خود مراقبتی نداشته باشم، به سرعت نزدیک دره های هولناک حرام می‌شوم (مکروهات و آشارات مناجات شعبانیه هم که بماند که اندازه دهانم نشده)؛ به فرموده شما از علامه حسن زاده: خود را مشغول کنید تا وهمیات شما را مشغول نکند، واقعا در تعارض است کار جدی معرفتی روزانه، الحق و الانصاف دروس حوزوی را تنها راد مردان الهی که از صفای نفس و استحکام برخوردارند می‌توانند متمرکزانه به پیش روند. حال چکار باید کرد؟ نه رضایت قلبی به این دارم که دروس، قوی خوانده نشود (اما حقیقتا چشمانم همچنان بستست و نمی‌توانم از عمق جان بهشان بنگرم) و نه می توانم تمام وقت روزم را بهشان اختصاص دهم؛ و نیز به حرف های ساده معرفتی راه نمی افتم (به درس اخلاق زنده، به معارف عمیق محتاجم) این درحالیست که حدود دو ماه روزه گرفتم، در خوردنی ها احتیاط می‌کنم. در تنهایی بسیاری هستم (که البته بسیار کمک کرده) در دیدن و شنیدن هم محتاطانه بر خورد می‌کنم. و نیز کتاب ۱۰ نکته معرفت نفس رو با صوت خوانده ام. کتاب معاد را حدودا هفتگی درحال پیش بردنم. در جلسات اخلاق و تفسیر نیز هفتگی شرکت کرده ام. شرح جنود عقل و جهل را در حال پیش بردنم. اما همچنان... چه باب معرفتی را پی بگیرم؟ درس را به نظرتان چکار کنم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر جناب احمد جامی فرمودند: «غرّه مشو که مرکب مردان مرد را / در سنگلاخ بادیه، پِی‌ها بریده‌اند؟» از آن جهت که گام در چنین مسیرهایی ساده نیست؛ ولی در ادامه می‌فرماید: «نومید هم مباش که رندانِ جرعه‌نوش / با یک کرشمه به منزل رسیده‌اند» به همان معنایی که شهیدان عزیز ما در نسبت با حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و انقلاب اسلامی رَه صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند و از این جهت امروز این شمایید و حضور در چنین تاریخی که حتی آنچه عزیزانی از اهل فکر که دیروز، حرف‌ها با ما داشتند کافی نخواهند بود و ما را دعوت به جدّیتی بیشتر می‌کنند. مهم آن است که انگیزۀ خود را بزرگ و بزرگ‌تر نمایید و در دل همین دروس رسمیِ حوزه به افقی و حضوری بیندیشید که به تعبیر جناب احمد جامی: بدون نومیدی با حضوری خاص راه را ادامه دهید و معلوم است که در این صورت در کنار سیّد حسن نصرالله، خود را حاضر می‌یابید با راهی که مقابل‌تان گشوده شده است. و دقیقاً هرکس چه یک طلبه و چه یک استاد دانشگاه و چه یک خانم خانه‌دار همه باید از خود بپرسند با تاریخی که بعد از تشییع سیّد حسن نصرالله شروع شده و اشاره‌ای که آن یوم اللهِ بزرگ به سوی آینده‌ای خاص دارد؛ ما چه اندازه و چگونه در کنار سید حسن نصرالله خواهیم بود؟ موفق باشید  

نمایش چاپی