استاد من عذاب وجدانی گرفتم کلا از گذشته ی بدم که دارم واقعا میمیرم. میمیرما دستام لمس شدن و دکتر گفته اگه اینجوری ادامه بدی قطعا میمیری.. ایا این کار شیطان است؟ این همه عذاب وجدان چرا تمومی نداره. من تو دعواها شوهرمو زدم،اونم چندین بار.شوهرمو بارها گریه انداخته ام. بخاطر شک و بدبینی نسبت به او.. . من لایق مرگم، قطعا عذاب اخروی در انتظارمه از ترس عذاب اخروی دارم دارم میمیرم...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد نمیتوانم نظر بدهم. عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی میتواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کردهاند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمیتواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: در ایام هفته دفاع مقدس و به بهانه تجلیل از خاطرات شهدا و مجاهدان دفاع مقدس مواجههای ویژه در انقلاب اسلامی نسبت به شهدای دفاع مقدس وجود دارد که در هیچ کجای تاریخ جز درباره شهدا و اسرای کربلا سابقه ندارد در تاملی به چرایی این نوع مواجهه که خاطرات شهدا و ایثارگران را تا این حد برای ما عزیز و مقدس کرده، این چند سطر به قلم آمد که تقدیم حضورتان میکنم: فقط انسان است که میتواند خاطره بسازد فقط این ما هستیم که خاطر داریم، خاطرخواه کسی میشویم، خاطر کسی برایمان عزیز میشود و بهخاطر کسی کاری انجام میدهیم. ما چگونه خاطره میسازیم؟ چگونه در خاطرها میمانیم؟ شاید با خطر کردن همین که یک روز در این حد خطر میکنیم که از روال عادی شهر و خانه بیرون بزنیم، با همین اندکی خطرکردن، خاطره یک روز در دل طبیعت را برای خود رقم میزنیم گویی نسبتی میان خطر و خاطره هست هرچه در خطر بزرگتری میافتیم یا جرأت و جسارت بیشتر خطرکردن را به خود میدهیم، قوت و قدرت خاطره هم بیشتر میشود. شاید خاطره یک روز از زندگی تا زندهایم برای ما زلال و قوی باشد، اما همین که ما را به خاک سپردند، خاطره ناب ما نیز با ما دفن میشود. وقتی مُردیم چه خاطرهای از ما باقی میماند، در خاطر چند نفر میمانیم؟ شاید در خاطر آنها که برایشان خطرکردهایم تا مدتی زنده بمانیم بعضی چنان خطری میکنند که تا قرنها در خاطر میلیونها نفر زندهاند، حتی بدون اینکه بدانیم و توجهی به آن داشته باشیم که چرا خاطره کسی در میان ما اینچنین عزیز است. مگر خاطره شدن چه اهمیت دارد؟ چه بسیار، کسانی که از خودگذشتگیها کردند که در خاطرها بمانند اما هیچکس آنها را بخاطر نمیآوَرَد و چه بسیار مردان و زنانی که بیدغدغه نام و بدنامی؛ نه به خاطر خاطرها و خاطرهها، بخاطر کسی که در خاطرشان عزیز بود، گمنام و خاموش رنجها کشیدند، جامهای تلخی را نوش کردند و حضورشان در قلب انسانها، تنها به اراده ربّ قلوب زنده ماند؛ گویا او، نوعی از حیات را در ضمن بودن آدمیان در این دنیا برای آنها حفظ کردهاست. گویی عمرشان برای شدت بودنشان در تاریخ انسانی کوتاه بوده و حال در خاطرها و خاطرهها زندهاند، تا امتداد وجود دنیاییشان، تاریخسازیشان، قرنها بیش از عمر دنیاییشان امتداد یابد، تا قرنها میشود تماشایشان کرد، میشود آنها را شنید، میشود به آنها دل بست، میشود در افق وجودشان زیست، میشود با شادیشان خندید و با غمهایشان گریست میشود بخاطرشان مُرد، میشود بخاطرشان زیست https://eitaa.com/porsa_andishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه میتوان تا قیام قیامت با شهدایی که با اشارات حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در راستای دفاع از اسلام، آنچنان به سوی جبههها دویدند که تا عرش پرواز کردند نسبتی نداشت، راستی را! نسبت ما با اینان چه نسبتی باید باشد؟ چگونه میتوان خود را با ارادههای قدسی که آنان را در بر گرفته بود، یگانه ندانست. کسانی که همه حرکاتشان حکایت از آن داشت که جانشان را ذیل اراده الهی قرار دادهاند و شخصیتشان آینه اراده الهی شده است تا آنجایی که فهمیدند تاریخی آغاز شده با آیندهای بسی متعالی و باید خود را در آن تاریخ حاضر کرد تا معنای حضور در آینده معنای آنها شود. آنان را در خاطره خود نگه میداریم تا خود را به پا کنیم. وقتی فهمیدیم دیروزمان برایمان کافی نیست و به بودنی وسیعتر و حضوری عمیقتر نیاز داریم، ناگهان میدان حضور در دفاع مقدس برایمان گشوده شد و این بود راز این که فهمیدیم «چگونه ما، ما شدیم». و در نتیجه سنگری به ظهور آمد که حماس و حزب الله نیز خود را در آن یافتند تا با کوهی از خاطره آنچنان در جهان و ذیل اراده متعالی الهی قرار گیرند که سید مقاومت در سختترین شرایطی که به گمان دشمن برایشان پیش آمده است احساس کنند همه چیز در اختیار آنان است و هیچ چیز در اختیار دشمنان اسلام نیست؛ و در نتیجه اینچنین میگویند: https://eitaa.com/sheikh_ali_moghaddam/4029 . موفق باشید
با عرض سلام و ادب: مدیر یک مدرسه ی راهنمایی دخترانه از حقیر در خواست کرده برای امورات فرهنگی و جهاد تبیینی دو روز در هفته در آنجا فعالیت داشته باشم، با توجه به سابقه ی فرهنگی حقیر در مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان لطفاً بفرمایید با توجه به روحیه ی دختران در سن راهنمایی و بلوغ و دوره ی پرهیاهویی که ما در آن به سر میبریم، چگونه امام زمان پسندانه انجام وظیفه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» میتوانید کار را شروع کنید و در ادامه با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» ان شاءالله نتایج مورد نظر را بدست آورید. موفق باشید
با سلام: لیس فی جبتی الا الله منظور احد است یا اسم الله؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید از خود جناب حلاّج پرسید! در ضمن با توجه به اینکه بعضی از سؤالهای جنابعالی برای دیگر کاربران نیاز نیست، خوب است که ایمیل خود را درج بفرمایید که صرفاً برای خود جنابعالی آن جواب ارسال شود. موفق باشید
سلام علیکم: از خواندن و گوش دادن به کتابها و اصواتی مانند برهان صدیقین، حرکت جوهری، معرفت نفس و... قرار است که چه چیزی بدست آوریم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود انسان دارد. اگر احساس کند برای معنابخشی به خود، معارفی اینچنینی برای او مفید است؛ باید به این نوع معارف رجوع کند وگرنه همان عباداتی که شریعت الهی متذکر انسان میشود و او احساس میکند خود را در آنجا معنا میبخشد؛ او را کافی است. موفق باشید
عرض سلام و ادب استاد گرامی: خواستم نظر شما را بدانم و سوالی از خدمتتان داشتم. استاد آیا این بیان صحیح است که بنده در هر عمل و فکر و تصمیمی با دو جبهه روبه رو هستم؛ جبهه ی اول حقیقت وجود و آنچه که حقیقا وجود دارد که اگر مبنای تفکر و عمل باشد در هر صحنه ای مثلا در ارتباط با دیگران می شود ایثار و تواضع و عشق به هم نوع... در ارتباط با تصمیم اقدام برای کاری می شود عقلانیت و مشورت و سپس توکل و سپس رضا و جبهه ی دیگر که تعریف متفاوت و ماهیات و اشیای جدا از هم هستند که اگر مبنای تفکر این جدایی ها و تعاریف ذهنی ساخته شده ذهن باشد حاصل می شود ترس و غضب و شک وغم و. استاد گویی دو دین متفاوت است یکی با بنیان وحدت می شود تمام صفات و اخلاق و عقاید پسندیده و بهشت و یکی با بنیان جدا انگاری می شود جهنمی عذاب آور و تقوی ابزار پاک شدن از جدا دانستن هایِ جهنم ساز است. استاد سوال اینکه شاید بنده سعی کرده ام از دل بستن ها و شهوات دنیا کمی آزاد شوم اما نمی دانم چرا در ارتباطاتم از ترس وغضب آنطور که باید آزاد نیستم. استاد به نظر شما تا چه حد ترس یا غضب که به نظرم کوچک بودن انسان را می رساند تقدیر یا حد انسان است که جزو خصوصیات فرد به حساب آید؟ تشکر استاد یک درخواست هم از خدمتتان داشتم. منت میگذارید اگر سرنمازتان برای عاقبت به خیری بنده و همه جوانان دعا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ان شاءالله دعاگوی رفقا هستم. آنچه هست با نظر به «اصالت وجود»، انسان به حضوری میرسد که دیگر هیچ امری جز حقیقت وجود برایش اصالت ندارد تا آن امور، منشأ اثر باشد. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: درد فضولی را چگونه درمان کنیم؟ حریم شخصی برایم معنایی ندارد و جایی که فرصتش پیش بیاید، در حریم دیگران تجسس میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جهان گسترده خود باید حاضر بود به جای آنکه بخواهیم به دنبال احوالات دیگران باشیم که مایل نیستند ما از آنها آگاهی پیدا کنیم. موفق باشید
سلام و رحمت: عرض تسلیت بابت تاسوعا و عاشورای حسینی. نظر به اینکه تلوزیون سریال های کره ای مکررا پخش میکند، سوالی برای من ایجاد شد که، در این سریال ها دائما مطالبی راجع به کنفسیوس و آموزه های او میگویند، و جملاتی ک مطرح میکنند راجع به فضیلت و اخلاقیات است که به نظر منافاتی با آموزههای دین اسلام ما ندارد، شما اطلاعی راجع به این مورد دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: او مرد حکیمی است با گفتاری حکیمانه و میتوان گفت روایتی که میفرمایند: «اطلب العلم ولو بالصین» با نظر به افرادی چون لائوتسه و کنفسیوس باشد. موفق باشید
سلام: منظور از «اجادکم فی الجساد» در زیارت جامعه کبیره چیست؟ آیا منظور این است که سیطره ی وجودی امام انقدر قوی است که میتواند در شخص تصرف کند و جسم او بشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با این فراز از زیارت مذکور فرمودهاند منظور جسمِ برزخی آن ذوات مقدسه است که نسبت به جسم برزخی دیگر انسانها جایگاه خاصی دارد. در شرح «زیارت جامعه کبیره» در این مورد عرایضی شده است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: ببخشید سوالی که از خدمتتون داشتم اینه که خیلی از افراد و مراکز نظرسنجی پیش بینی کرده بودن که اگه آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف کنار برن در همون دور اول آقای قالیباف پیروز می شن و در غیر این صورت در دوگانه جلیلی و پزشکیان این آقای پزشکیان است که پیروز رقابت است و همینطور هم شد. حالا سوال من اینه که جناب جلیلی که ادعا دارن همه ی کارها رو بر اساس کارشناسی ها و نظر دانشگاهیان انجام می دهند پس چرا همان دور اول کنار نرفتن؟ اصلا فرض کنین آقای قالیباف به خوبی آقای جلیلی نباشه ولی به هر حال از جبهه ی انقلاب بود و بهتر از این بود که حالا کار دوباره تا ۸ سال دیگه دست اصلاح طلب ها بیفته.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد طرفین بحثهای زیادی کرده اند. به نظر میآید خوب است به نکتهای که آقای ثابتی در کانالشان از قول آقای علیرضا کمیلی آوردهاند هم فکر شود. https://eitaa.com/sabeti/3977. موفق باشید
در انتخابات دور اول ۱۴۰۳ حدود ۶۰ درصد جامعه در این انتخابات شرکت نکردند در واقع بیش از نیمی از مردم در شرایطی که همه گروهها و احزاب سیاسی به میدان آمده بودند مشارکت نداشتند. امروز دیگر نمیتوان از حماسه حضور صحبت کرد بلکه این حماسه به «حماسه نه» تبدیل شده است. از میان آن ۴۰ درصد هم بسیاری به جریان انقلابی نه گفتهاند در این شرایط دیگر چطور میشود از حضور تاریخی و نقش تاریخی مردم سخن گفت؟ تحلیل شما از این شرایط چیست؟ آیا انقلابی که پشتوانه مردمی ندارد به ثمر مینشیند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی آغاز شده تا هرکس خود را از زمانهای که زمانه سیطره نیهیلیسم است، آزاد کند. همانطور که در جواب سؤالهای شماره 37841 و 37845 عرض شد مسئله، بسیار مهمتر از آن است که موضوع را محدود به یک امر سیاسی بکنیم. کانال «کشکول» نکاتی را متذکر شده که میتواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1119 . موفق باشید
سلام وقت بخیر: بنده چند وقتی است سرگردانم که آیا زن باید بیرون از خانه کار کند یا داخل خانه؟ چرا؟ درآمد داشتن زن و اشتغال او خوب است یا خیر؟ و متاسفانه به هیچ نتیجه ای نرسیدم و در یک مجموعه ای از تناقضات گرفتار شده ام... وقتی یک زن یک سری استعداد ها و توانمندی ها دارد، مثل توانایی مدیریت بالا و روحیه ی گرم و با حرارت، این زن نمیتواند در خانه بماند و ظرف بشورد و بچه نگه دارد، افسرده و دل مرده میشود. پس تکلیف استعداد های او چه میشود؟ چرا رهبر انقلاب خطاب به مردان میگویند عامل موفقیت شما زنی است که خانه داری میکند و بچه را نگه میدارد و...؟ چرا این موفقیت برای زنان نیست؟ چرا موفقیت و حضور در جامعه و کسب ثروت فقط برای مردان است؟ چرا زن را موجودی میپندارند که معطل مرد است؟ زن بشوید، بروبد، بچه بزرگ کند تا مرد به موفقیت برسد؟!! چرا با کسب ثروت و اشتغال زنان مخالفت میشود؟ مگر نه این است که پیامبر به واسطه ثروت حضرت خدیجه اسلام را نشر دادند؟ چرا میخواهیم مسلمانان را در فقر و قناعت و زهد نگه داریم و یهودی ها بواسطه ی ثروتشان دنیا را در دست بگیرند و بر ما برتری یابند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» عرض شده؛ بحث در استعدادهای متفاوت زن و مرد است آنجایی که نیاز به آن استعدادهای متفاوت است و زنان با مادری و دلسوزی و حکمت خاصی که دارند کارهای غیر ممکن در امر تربیت را با روحیه خود، ممکن می سازند و این غیر از کارهایی است که با روحیه انسانیِ انسانها جدا از زن و مردبودن پیش می آید بخصوص در زمانه ای که بسیاری از کارهای دیروزینِ خانه، امروز به جامعه کشیده شده است و هرگز نباید از استعدادهای زنان در این رابطه استفاده نکرد که بعضا در امور تولیدی همچون قهرمانی شجاع به میدان آمده اند. موفق باشید
با سلام: در زمانی که بیدار هستم. میبینم. چرا؟ چون نور خورشید سبب دیدن اشیاء میشود. هنگامی که میخوابیم و خواب میبینیم ، با کدامین نور میبینیم؟ در خواب که خورشید نیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مائیم و نفس ناطقه و قوه بینایی، و لذا برای او خواب و بیداری معنا ندارد. موفق باشید
سلام استاد: طاعات و عبادات قبول. ببخشید میشه لطف کنید چند راه برای کوچک کردن قوه ی واهمه و قوی کردن قوه ی عاقله بگید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتواند راههایی را جهت فهم واهمه و عبور از آن به میان آورد و پس از آن خوب است که به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت (رحمة الله علیه) رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet
سلام: دلم میخواد که یک عمر برم و برم و فقط طی مسافت کنم، نوری را فتح کنم که از دل این عقیق سرخ کربلا به بیرون میتابد. به شدن ها فکر کنم در وقتی که بودم و بعد عمری خستگی، که فکر نمیکنم حالا حالا ها پیدایش شود. مرگ چه زود و چه دیر به سراغم آید و بگویم: وقتی برگشتی و اسم از دریا بگو... از سختی های راه بگو... چی آخر این جاده بود... وقتی برگشتی و اسم از فردا بگو... از دشت پروانه ها بگو... یک عمر یاد داشتم را بیندازم در دَله ی آتش تا بلکه از سرمای روزگار آتشم خاموش نشود و سرد نشود. ای پسر پیغمر خطاب به من میگویم که پیغمر تو کیست؟! چیست؟ ای پیامر به تو میگویم که به همان که تو را آفرید بگو که من را هم آفرینَش کند، وگر که نه شکسته شود شیشه ی موج های آفرینش من! « سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد / به مثال ساقیان او به سبو و ساغر آمد / نه سبوی او بدیدم نه ز ساغرش چشیدم / که هزار موج باده به دماغ من برآمد / بگشاد این دماغم پر و بال بینهایت / که به آفتاب ماند که به ماه و اختر آمد / به مبارکی و شادی چو جمال او بدیدم / ز جمال او دو دیده ز دو کون برتر آمد» دشت مون با یه اراده سوخت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت آن است که برای نزدیکشدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرمشدن را فرا میگیرد. بعضیها حادثهای را پشت سر میگذراند، بعضیها مرضی کشنده را؛ بعضیها درد فراق میکشند، بعضیها درد از دست دادن مال. همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر میگذاریم، بلاهایی که فرصتی فراهم میآورند برای نرمکردن سختیهای قلب. بعضیهایمان حکمت این بلایا را درک میکنیم و نرم میشویم، بعضیهایمان اما افسوس که سختتر از پیش میشویم. موفق باشید
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. برای ما هم دعا بفرمایید عاقبت بخیر شویم. برای کسی که مباحث شما را کار کرده ولی باز هم احساس پوچی دارد چه پیشنهادی دارید؟ کسی که این حس را دارد میگوید گویا دارم خفه میشوم از دوری خدا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تقدیر تاریخی بشر آخرالزمان با حضور هرچه بیشتر در تاریخ توحیدیِ جهانی که در آن هستیم که از میدان دفاع مقدسِ دیروزین تا حضور تاریخی مردم غزه میباشد و با جدّیگرفتن نیهیلیسمی که فعالانه در میدان است؛ میتوان به آیندهای نظر کرد که انسان برای حضور بیشتر در آن تاریخ و عبور جدّیتر از نیهیلیسم در وسعت انسانیت خود که آن را درک میکند, حاضر میشود و با این رویکرد به قرآن با نظر به کوره راهی که پیش میآید، میتوان متوجه روشنیگاهی بود که در پیش است. موفق باشید
سلام علیکم: عرض ادب. در کتاب عالم انسان دینی عبارتی از ایوان ایلیچ آوردهاید که: از طریق سرعت های افراطی بی عدالتی ایجاد شد و حالا میخواهند با ایجاد سرعتهای زیاد تر این بی عدالتی را جبران کنند. در این رابطه سوال شد که آیا در گذشته که عالم، عالم سرعت های افراطی نبوده عدالت وجود داشته؟ بی عدالتی هایی که در گذشته بوده اعم از اقتصادی و اجتماعی و... که قابل انکار نیست (البته شاید گفته شود که طلب این مسایل نیز نبوده) بطور کلی گفته میشود که مدرنیته ما را از عالم دینی دور کرده و دچار پریشانی شدهایم، این به معنای این است که در گذشته سردرگمی و پریشانی نبوده و همه در عالم دینی بسر میبردهاند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ایوان ایلیچ متذکر میشود غفلت از عدالتی است که تمدن جدید، بشر جدید را گرفتار آن کرده است و این غیر از بیعدالتیِ فردی میباشد که فردی نسبت به فردی اعمال میکند. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد گرامی: استاد بنده در کلاسی شرکت میکنم که مبناش تدبر در آیات قرآن هست روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ایشون در مورد کلمه ی «هو الد الخصام» صحبت کردند و گفتند مصداق هو الدالخصام عمر بن خطاب هست. در تفسیر البرهان و صافی و در آیه ۲۷ و ۲۸ و۲۹ سوره ی فرقان منظور از فلان ابابکر هست و تا ایشون جلسات خصوصی در حد ۴ با ۵ نفره ی لعن میگیرند به نظر شما کارشون درسته؟ و اینکه صحبت از این دارند که این سه خلیفه خیلی ظلم کردند و یکی از علما که اسمشون الان خاطرم نیست چندین جلد کتاب نوشتند که دو جلد این کتب که در باب ظلمها و تعدیات این خلفا ناپدید شده. به نظر شما این جور صحبتها با مبانی رهبری سنخیت داره؟ آیا طلبه های اهل سنت که در جامعه المصطفی قم درس میخونند اگر ذیل این آیات که روایتی آمده که الد الخصام عمر هست ناراحت نمیشوند و اتحاد بین شیعه وسنی خدشه دار نمیشه؟ بنده با کسی که در این مورد صحبت میکردم گفتند رهبری چون در راس حکمت هستند تقیه میکنند در مورد اهل سنت که میگویند اتحاد داشته باشید. ولی من قبول ندارم چون در کتاب خون دلی که لعل شد نگاه رهبری خیلی وسیع هست و خدماتی که به اهل سنت ایرانشهر در زمان تبعیدشون کردن خیلی زیاد بوده. لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید در شرایطی که اهل سنت تصوری غیر از آنچه که ما از خلفا داریم، آنها دارند؛ و روایاتی در کتابهای آنها هست که همه صفات مربوط به حضرت علی «علیهالسلام» را برای خلفا قائلند؛ آیا توهین به خلفا، به همان معنایی نیست که کسی به حضرت علی «علیهالسلام» با آن سجایای فوق العاده انسانی توهین کند؟!! موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد شما کتاب حضرت آقا طرح کلی اندیشه اسلامی در قران (که شامل سلسله جلسات حضرت آقا در مشهد در رمضان ۱۳۵۳) هست را تدریس کردید به صورت صوت؟ ان شاءالله همیشه در پناه حضرت حق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله قبل از انقلاب سخنان حضرت آقا با همین عنوان «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» به ما رسید و همان زمان بحثهای خوبی پیش آمد که البته شرایط ضبط به این صورت در آن زمان نبود. موفق باشید
سلام: امیدوارم حالتون خوب باشه. از زحمات شما بسیار تشکر میکنم. استاد بنده کتاب خویشتن پنهان و کتاب ده نکته از معرفت النفس رو خوندم. کتاب معرفت النفس و الحشر شما رو خوندم. بسیار عالی بود. در یه جایی شما گفتین هرکس دوسال روی این کتاب وقت بذارد وارد عالم معنویت میشه. سؤالم اینکه چه کار باید انجام بدیم، شما دراین کتاب راه کار ارائه نداده بودین. لطفا بیشتر توضیح بدین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: راهکار همان توجه به حضور وجودی خود در عالم است امری که در کتاب «چگونگی به فعلیترسیدن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن بدان اشاره شده. موفق باشید
با سلام: اینکه در معرفت نفس میگویند: حضور نفس به خودش است، این به خودش است را کمی توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که انسان وجود خود را احساس میکند؛ میتواند در نزد خود باشد. همچنان که عرض شد این موارد، مواردی است که با توجه برای انسان روشن میشود و با سوال کردن انسان، از حوزه توجه به این امور به حوزه دانایی نسبت به این امور که امری است غایبانه، منتقل میگردد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد جان. ببخشید تو بحث روایت خوانی با توجه به اینکه یه دور اصول و روضه کافی و نهج البلاغه و تحف العقول (همه اش نه) را به لطف و کرم الهی مطالعه کردم نظرتون چیه چه کتابی شروع کنم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید. دعا کنید حقیر و همه طلاب در نشر علوم و معارف حقه حقیقیه الهیه در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شکوهمند اسلامی موفق باشیم. التماس دعا. دعا کنید توفیق تکثیر نسل پاک شیعه رو هم خدا بهمون بده هنوز روزی نشده❤️
باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق برای همه عزیزان طلبه که با بصیرت تاریخی متوجه شده اند چه اندازه میتوان در بستر فرهنگ طلبهای موثر باشند. در مسیر روایت خوانی از کتاب شریف «جامع السعادات» و روایات ناب آن نباید غفلت شود. جناب استاد مجتبوی شرح و ترجمه فرمودهاند.
https://lobolmizan.ir/sound/673?mark=%D8%B4%D8%B1%D8%AD%20%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 و یا https://eitaa.com/jameo_saadat . موفق باشید
سلام استاد: جوانی ۲۲ ساله هستم که از حدود ،۱۷ سالگی با مباحث شما آشنا شدم و در حدود همان سن ها معرفت النفس را کار کردم، بعد ها با بالاتر رفتن سنم متوجه شدم اصلا معرفت النفس را نفهمیده ام و در فهم دین و خود و ... دچار سرگردانی ام، بازهم این کتاب را با حضور اساتید کار کردم و شاید بیش از ۳ بار این مبحث را کار کردم، بعد از آن برهان صدیقین و کتب معرفتی متفاوت شما را خواندم و با جمع های مختلف مباحثه کردم، اما الان بعد از چند سالی که گذشته در سن ۲۲ سالگی به همه چیز شک کرده ام، از حقانیت اصل دین و دیانت تا حتی قرآن و امامت و عدل و... همه چیز برایم دارای سوال است و انگار نه انگار که قبلا این مباحث را خوانده ام و در شبهات، انگار با یک آدمی که هیچ معرفتی کار نکرده فرقی ندارم، فقط شاید اطلاعات بالاتر دارم، البته شاید اهل عمل به معارف نبوده ام، شاید سیر معرفتی را درست کار نکردم و شاید با علم حضوری این مباحث به جانم نرفته که این هم برای بنده جای پرسش است که چگونه باید با علم حضوری معارف را دریابم؟ در جایی گفته بودید طاهرزاده ی پنجم در حال تولد است و انگار در گذشته؛ با آن طاهر زاده های اولیه من بسیار به وجد می آمدم و سر از پا نمیشناختم، اما گویا مباحث اخیر شما هم برایم سخت آمده است و ارتباط گیری هم برایم سخت تر شده و شاید تنبلی بر من غلبه آمده، اصلا حال خوشی ندارم، چون نه میتوانم رها کنم و به یک دینداری ذوقی و علاقه ای دلخوش کنم، نه میتوانم منکر کامل این مباحث شوم، و از طرفی همه چیز برایم جای سوال دارد و مثل آدمی ام که انگار میخواهد تازه مسلمان بشود، البته الان هم اهل عمل به احکام الهی و به ظاهر مسلمان هستم ولی... با این وضعیت که گفتم استاد عزیز که گردن بنده بسیار حق دارید بنظر شما از کجا شروع کنم؟ با که حرف بزنم؟ چه نوع کتبی بخوانم؟ اگر بخواهم سیر شما را شروع کنم از کجا شروع کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نحوه حضور را تقدیرِ این تاریخ بدانید، تاریخی که انسان باید در مقابل انکارهای بزرگِ خود قرار گیرد و تنها با ایمانی بزرگتر میتواند در جهانِ متعالی خود حاضر شود. چنانچه در این سالها ملاحظه کردهاید همۀ عرض بنده آن است که انسان باید در جهان خود و سوبژگی خود حاضر گردد تا نسبت انسانی خود را با انسان کامل بیابد که البته موضوع سادهای نیست. شاید کتاب «بشر جدید» شروع خوبی باشد، ولی فکر نکنید با حضور در چنین حالتی، عقبافتادهاید. به نظر بنده بخواهیم و یا نخواهیم این نسل با این انکارها روبرو میشود تا به بزرگترین ایمان که ایمان آخرالزمانی میباشد؛ نزدیک شود. اشاراتی در غزل شماره ۱۴۲ که مشغول شرح آن هستم، در این رابطه شده است.https://eitaa.com/varastegi_ir/1771 در ضمن خوب است به سؤال و جواب شمارۀ 40548 نیز رجوع فرمایید.
موفق باشید
با عرض سلام: بنده دانشجو رشته کامپیوتر هستم و سال آخر هستم. اما احساس میکنم که استعداد و رسالت من این نیست که در این رشته باشم اما اگر هم انصراف بدهم باز هم نمیدانم باید چه رشته ای و چه کار کنم، سوال من این است که چگونه متوجه استعداد و علاقه خود بشوم و همچنین رسالت من و هدف زندگی من چیست و چگونه باید آن را پیدا کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه استعداد بشر امروز منحصر به یک رشته نمیشود، میتوان به این نکته فکر کرد که انسان در عین حضور در شرایطی که برایش پیش آمده است؛ از امکانات دیگری که مقابل او در شرایط تاریخی امروزین گشوده شده غفلت نکند. موفق باشید
سلام: عرض ادب و احترام، سوالی در مورد مقام فنا از شما پرسیدم، فرمودین که مقالات استاد شجاعی را بخوانید، لینک مقالات را میخواستم، ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: صوتهای شرح سه جلد کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی را میتوانید در سایت «لُب المیزان» ملاحظه فرمایید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA
