بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7641
متن پرسش
باسلام خدمت استاد بعد از ظهور عالم مدرنیسم سیستم ها بشدت افزایش یافته در عهد قدیم مدیریت هر بخش از جوامع بعهده معدود افراد بود اما در تمدن غربی فقط برای نظام بانکی صدها سیستم بانکی وجود دارد و در آن فقط برای یک بانک گمنام تعداد زیادی مدیر وجود دارد ساختار این سیستمها هم بشدت پیجیده شده اند . علت و نسبت تکثر سیستمها و پیچیدگی آن با مبانی غرب چیست ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌که نظر انسان از عالم وحدت به عالم کثرت افتاد با هزاران مسئله روبه‌رو می‌شود و همچنان در کثرات سرگردان است، این همان نظر به شجره‌ی ممنوعه بود که بنا بود آدم و حوا به آن نزدیک نشوند وگرنه باید با هزاران برگ ضعف‌ها و زشتی‌های خود را بپوشانند. موفق باشید
6785
متن پرسش
با تشکر از راهنمایی استاد طاهر زاده و نیز نظرات دوست عزیمان. با کمال میل از راهنمایی ایشان استفاده خواهیم کرد. ضمنا در تیم ما متخصص طب سنتی نیز وجود دارد. از جمله نکات خوبی که ایشان هم قبلا مطرح کرده بودند همین است که: "بر اساس فلسفه مبنایی طب سنتی ایرانی، وحدت موجود در اشیاء مرکب، حقیقی است و اعتباری نیست. به عبارت دیگر کل، می تواند خاصیتی داشته باشد که غیر از جمع جبری اجزاء آن باشد و در هیچ یک از تک تک اجزائ آن نباشد. لذا یافتن جزیی در موجودات که توجیه کننده تمام یک خاصیت مشخص باشد، کار دقیقی نیست." با وجود این دیدگاه، نمی توان اثرات اجزا را در ایجاد یک خصوصیت در کلیت یک شیء منکر شد وبالاخره این تطبیق و بررسیرابطه با مبانی اثبات شده طب جدید که اکثرا تجربی میباشند باید از جایی شروع شود. لازم به ذکر نیست که دنیای غرب با رویکرد تجربی صرف به علوم دچار اشتباه بزرگی شد از این جهت که منکر سایر روشهای شناخت و برداشت علمی گردید والا خود تجربه و علم تجربی در حیطه هایی که حقیقتا تجربی هستند کاملا قابل دفاع است؛ به شرطی که پایش را از گلیمش دراز تر نکند و در جایی که تجربه پذیر نیست نظر ندهد و یا لااقل نظر قطعی و با ادعای علمی ندهد. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید اطباء سنتی نیز با نظر به کلیات نفس از تجربه و عکس‌العمل‌های جسم استفاده می‌کردند ولی چون رویهمرفته تصور درستی از رابطه‌ی بین جسم و نفس داشتند نتیجه‌ی کارشان مفیدتر بود. موفق باشید
5478
متن پرسش
بسمه تعالی نظر حضرتعالی راجع به وزرای پیشنهادی دولت و بالاخص نقش برخی از ایشان در فتنه 88 و امکان آسیب رسانی ایشان در این برهه حساس چیست؟ آیا با این دولت می توان به پیشرفت در مسیر انقلاب امیدوار بود باتوجه به اینکه افرادی را در ابتدا بر سر کار آورده که همجنان ارداتمند و پیرو خط دولت اصلاحات در سالهای 78 تا 84 می باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم فعلاً نباید ذهن خودمان را مشغول این حرف‌ها بکنیم ما کارهای به‌جا مانده‌ی زیادی داریم فرصتی به‌دست آمده که ما به آن کارها بپردازیم. هنوز ملت ما با این که انقلاب کرده‌اند و انقلاب را هم قبول دارند نمی‌دانند جایگاه تاریخی انقلابشان عبور از غرب است و نه کنارامدن با فرهنگ استکباری غرب. هنوز ما نمی‌دانیم با کدام از قرائت از دین می‌توانیم نسل آینده را آماده‌ی ادامه‌ی انقلاب کنیم و از نگاه‌ حماسی عرفانی امام غافلیم. موفق باشید
5195
متن پرسش
سلام علیکم در متون دینی داریم که نیت خیر اجر دارد مثلا اگر کسی نیت کند ای کاش پول داشت و به فقزا کمک می کرد چون نیتش صادقانه ایت انشا الله اجر دارد ولی سوال من در باره مرتبه بالا تری است مثلا یاد فلبی خدا و اهل البیت و همچنین تلاش برای حضور قلبی و قرب الهی اینها خود عمل است؟ یا فقط عمل در تعریف دینی اعمالی است که با اعضای بدن انجام می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری بنا به روایت نیّت خودش عمل است مگر نیت‌هایی که تنها با عمل معنا می‌دهند. موفق باشید
4870
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید خدمت استاد عزیز. در بحث برزخ وکامل شدن فرموده اید که همه ی کسانی که اعتقاد سالمی داشته باشند.بالاخره پاک میشوند.بنده این را نمفهمم که اگر شخصی مثله ایت الله بهجت تمام عمر به خودسازی مشغول بوده است و ذره ای از حق دور نشده را با شخصی که فقط اعتقاد شیعه را داشته و تمام عمر در گناه به سر برده و همه ی عمر مومنین را استهزا ومسخره میکرده، آیا چنین شخصی پس از پاک شده در بزرخ وبرپایی قیامت و رفع شدن حجابها برایش با ایت الله بهجتی که در دنیا رفه حجاب کرده در یک مقام قرار میرد؟؟! ایا رفع حجاب وتکامل در برزخ برای گنه کار قرار دادن انها در رتبه و مقام هایی است که عرفای بزرگ در آن هستند؟ بنده از شخصی شنیدم بعضی در حقایقی که آیت الله قاضی در دنیا فهمیده ومقاماتی که ایشان در دنیا داشته بحدی زیاد است که خیلی از مونین در آخرت هم انها در درک نخواهند کرد آیا این گفته حقیقت دارد؟ این را نمیفهمم که در قیامت پس پاک شدن و رفع حجاب همه را در یک سطح قرار میگیرند؟ باتشکر از حقایقی که برای ما باز میکنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در دنیا توبه‌کردن و پاک‌شدن از گناه یک بحث است، متعالی‌شدن و منورشدن به معارف عالیه و فضائل عالیه‌ی اخلاقی یک بحث دیگری است. به طوری که یک کودک هم از گناه پاک است ولی در حدّ یک عالم وارسته نیست. در قیامت جایگاه عالمان به جهت معارف عالیه و اخلاق فاضله جایگاه خاصی است که افراد معمولی تصور آن مقامات را نمی‌کنند که آن را طلب کنند. آری علمای بزرگ چیزهایی در این دنیا می‌فهمند که بسیاری از اهل قیامت و حتی ملائکه‌‌ی الهی متوجه آن نیستند. به همین جهت بحث بهشت افعال و بهشت صفات و بهشت ذات را مطرح کرده‌اند و مقام «عند ملیکٍ مقتدر» را به میان آورده‌اند. موفق باشید
2892
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز در مباحث کربلا فرمودید که جریانی که به اهداف خود نرسد پیروز نیست. سوال من این است که آیا بعد از ریخته شدن خون مطهر امام معصوم وحجت خدا آیا امت اسلام به راه اصلی خود بازگشت؟ امتی که چند سال بعد در مدینه مردم به بیرون شهر رفتند برای استقبال از یک رقاصه فاحشه آیا این نابود شدن اهداف قیام کربلا نبود؟ حکومت بین امیه در سال بعد از کربلا فاجعه حره را درست کرد پس ضربه خون مطهر امام به حکومت بنی امیه چه بود؟ یعنی اثر این خون مطهر در روشنی امت اسلام چه بود؟ اگر می فرمایید بالاخره حکومت بنی امیه نابود شد خوب این رسم هر حکومت غیر حقی است با روشی که یزید پیش گرفته بود حتما این حکومت نابود می شد شاید کمی دیرتر ولی بالاخره نابودی اش حتمی بود چه نیاز به این کشتار وحشتناک وواقعه تلخ وجانسوز بوده است حتی اگر یزید مثل معاویه هم حکومت می کرد باز هم نابود می شد ولی شاید کمی دیرتر من مانده ام خون یک انسان مومن هم ریخته شدنش برای یک هدف عالی باید باشد چه رسد به خون مطهر امام معصوم وفرزندان مظلومش. دقیقا همین سوال را درباره خون پاک ومطهر ومظلوم شهدای دفاع مقدس هم دارم آیا این خونها به هدف رسیدند؟ آیا هدف آنها نعوذ بالله افتضاحههایی بود که در دوران اصلاحات به وجود آمده بود ویا در دوران سازندگی به اهداف خون شهدا رسیدیم؟ نعوذ بالله که این گند جریانات را هدف مقدس شهدا بدانیم یا این بی اخلاقی بی سابقه ای که الان در کشور هست نتیجه خون شهداست؟ این همه حمله کردن به شخصیتهای بلند کشور و..... استاد نتیجه خون شهیدان مظلوم ما وآه مادرانشان کجای این مملکت است؟ اگر حفظ اصل نظام را می گویید نمی توانم قبول کنم چرا که خیلی از بزرگترهای کشور از آرمانهای امام وانقلاب ورهبری دور شدند برای چندین هزار نفر شهید هدف خیلی والایی باید بیان کنید وباید هم به آن رسیده باشیم والا بعد از این همه مدت اگر به اهداف خون شهیدانمان نرسیده باشیم باید گفت متأسفانه خونشان پایمال شده وخداوند هم از سر ما نمی گذرد وخدایی ناکرده ما را از نعمت بزرگ این انقلاب محروم خواهد کرد. همچنین در مورد فضای فرهنگی کشور وهمینطور فضای فرهنگی بعد از کربلا که هم وضعیت حجاب بد جور بوده وهم گرایشات مردم ضعیف شده بوده وهم حاکمان به دنبال زراندوزی بودند وتشنه قدرت بودند آیا اثر خون شهید در این عرصه ها نباید نمودار شود یا اینکه باید نمودار شود ولی اگر هم پیدا نشد ضربه ای به هدف خون شهید نمی زند که این هم مقوله ای است که توضیح حضرتعالی را می طلبد. از راهنمایی شما بسیار ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عنایت داشته باشید که مسیر جهان اسلام پس از مدتی به سوی امام صادق«علیه‌السلام» معطوف شد به طوری‌که چهارهزار دانشمند که اکثراً از اهل سنت بودند به شاگردی امام باقر و امام صادق«علیهماالسلام» حاضر شدند و همه‌ی چهار فقیه اصلی اهل سنت مستقیم و غیر مستقیم از شاگردان امام صادق«علیه‌السلام» هستند. این است معنای تغییر جهتی که امام حسین(ع) در صدد آن بودند. در مورد دفاع مقدس متوجه باشید امروز عزت نظام اسلامی مرهون استقامت شهداء و خانواده‌ی آن‌ها است. به کلیت نظام اسلامی بنگرید که چگونه مردم مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» را پذیرفته‌اند و جمهوری اسلامی در شرایطی است که در حال ساقط‌کردن امپراطوری آمریکا است. نتایج کار در آینده‌ای نه‌چندان دور ظاهر می‌شود، وقتی دشمن استکباری توان خود را برای ادامه‌ی تبلیغات فاسدش از دست داد. ما باید با برخورد ریشه‌ای با غرب، تخم فساد را بخشکانیم. فکر می‌کنم در مورد برکات نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» مطالبی را به‌دست آورید. موفق باشید
1660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی،سلام علیکم با توجه به پاسخ حضرتعالی به سوال 1656 ، آیا شروع مطالعات دینی با مسئله شناخت شهید مطهری و دیگر کتب معرفت شناسی مثل معرفت در قرآن علامه جوادی آملی ، تایید می گردد؟ منظور از دقت قلبی عرفا چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام به نظرم خوب است. دقت قلبی با علم حضوری و عبور از ماهیت و نظر به وجود، ظهور می‌کند و ادامه می‌یابد. شاید کتاب «ادب عقل و قلب و خیال» برای شروع کار خوب باشد. موفق باشید
1604

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد من دانشجوی رشته مدیریت هستم میخواهم مقاله ای درباره مدیریت منابع انسانی در سازمانها با دیدگاه اسلام درباره انسان بدهم لطفا موضوع تحقیقی خاصی یا منبع خاصی با توجه به آثار خودتون یا دیگران معرفی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده چند جلسه بحث در شرح نامه‌ی حضرت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به مالک اشتر داشته‌ام، شاید به کارتان بیاید. ولی در هرحال کتاب‌هایی که به استناد نامه‌ی حضرت به مالک اشتر در رابطه با مدیریت نوشته شده مفیدند. موفق باشید
418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. ضمن تشکر از زحمات بی کران شما، دریافت فایل مرتبط با مطلب را برای جزوه ای تحت عنوان " نتایج نهضت کربلا درسطوح مختلف تحلیل " در صفحه ی مورد نظر نبود !!!. ظاهرا فراموش شده . چگونه و از کجا آن را دانلود کنیم ؟؟ با تشکر . .......................اصلاح شد.پاسخ ارسال شد.
متن پاسخ
به نام خدا اشکال فوق مرتفع گردید. باتشکراز تذکرشما.
16429
متن پرسش
سلام خدمت استاد: 1. شما در بحث وحدت شخصی وجود و بحث تفسیر سوره ی حمد امام فرمودید در عرفان تشکیک نداریم. این را بنده متوجه هستم که در هر مرتبه از وجود خود حق در صحنه هست، ولی شما فرمودید این زمین و آسمان نازله الله نیست خود الله است. اینکه هر مخلوقی به اعتبار وجودش تمام کمالات حق را به نازله دارد متوجه هستم ولی این که می فرمایید خود حق هست نه نازله مگر خدا مستقیم موجود دانی خلق می کند؟ اصلا اگر حق نازل نشود مگر موجودی خلق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاهی که می‌فرماید «اللّه نور السموات و الارض» آسمان و زمین را با نظر به جنبه‌ی نوری‌شان می‌نگرند نه جنبه‌ی ماهیت‌شان. هیچ عاقلی نمی‌گوید این زمین و آسمان، خدا است. موفق باشید

16382
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. صله رحم کردن چه اثر روحی و معنوی دارد؟ یعنی ما موقعی که صله رحم می کنیم (احسان به نزدیکان خود می کنیم) چه اثر تکوینی در ما دارد (بجز طول عمر و....)؟ 2. حتی اگر نزدیکان ما مسلمان واقعی نباشند یا شیعه نباشند باز این تاثیر و روح پذیری هست به چه معنا؟ 3. چه رابطه روحانی در عالم معنا بین صله رحم و طول عمر ،زیادی رزق مادی و معنوی است؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است همین اندازه بدانید که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مى‏ فرمايند: «وَ مَنْ وَصَلَ فيهِ رَحِمَهُ، وَصَلَهُ اللهُ بِرَحْمَتِه يَوْمَ يَلْقاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فيهِ رَحِمَهُ، قَطَعَ اللهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ يَوْمَ يَلْقاهُ» هركس در اين «ماه رمضان» به‏ رَحِم و آشنايان خود وصل شود، خداوند او را در روزى كه ملاقاتش مى‏ كند، به رحمت خودش متصل مى ‏گرداند و هركس در اين ماه با ارحامش قطع رابطه كند، خداوند رحمت خود را در قيامت از او قطع مى‏ كند. با توجه به اين‏كه اين دستور را دوباره تكرار مى‏ كنند معلوم است رمزى در آن است و كمال خاصى در اين كار در ماه رمضان نهفته است. به طورى كه حضرت مى فرمايند: ارتباط با ارحام در اين ماه موجب ظهور رحمت حضرت پروردگار در ابديت انسان مى‏ شود، معلوم است كه يك عنايت خاصى به صله‏ ى رَحِم در اين ماه دارند و اين كار كمالات خاصى را در پى دارد. ما وقتى جايگاه پربركت صله‏ ى رحم را مى‏ فهميم كه آثار شوم قطع رحم را متوجه باشيم، طبق دستور الهى ما حتى با محارم گناهكار خود بايد طورى برخورد كنيم كه منجر به قطع رحم نشود. شما در نظر بگيريد؛ وقتى فرزند يكى از خلفا به امام مى‏ گويد: پدرم به اميرالمؤمنين على (ع) توهين كرده است، حكمش چيست؟ حضرت مى‏ فرمايند: حكمش قتل است. مى‏ گويد: اجازه مى‏ دهيد او را به قتل برسانم؟ مى ‏فرمايند: تو، نه! چون عمرت كوتاه مى‏ شود. اتفاقاً پدرش را كشت و بعد از يك‏ سال هم خودش كشته شد. ملاحظه كنيد امام معصوم مى‏ فرمايند: حكم اين ملعون قتل است، با اين همه وقتى پسرش حكم خدا را اجراكرد و ثواب آن را برد از آثار وضعى مقابله با رَحِمِ خود در امان نماند. پيامبر خدا (ص) مى‏ خواهند ما از محروميتى كه با قطع رَحِم پيش مى‏ آيد، نجات پيدا كنيم. همان‏طور كه اگر كسى در اين ماه صله‏ رَحِم‏ بكند، خداوند روز قيامت با او از سر رحمت برخورد مى‏ كند، قطع رَحِم موجب محروميت از رحمت حضرت حق مى‏ شود، آن‏ هم در قيامت و در آن شرايط ابدى گويا قطع رحم، رحمت حضرت حق را تا ابد از انسان قطع مى ‏كند. موفق باشید

15149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: خسته نباشید. برخی سعی دارند جمله ی علامه حسن زاده را به مبحث قرائت نبوی مرتبط کنند این جمله را: به جانم قسم! آن که از کتب عقلی و صحف عرفانی یعنی مطالعه ی کتاب هایی همچون تمهیدالقواعد - شرح قیصری بر فصوص الحکم - و شرح العیون فی شرح العیون - و مصباح الانس - و شرح محقق طوسی بر اشارات - و اسفار - و شفا - و فتوحات مکیه خود را دور کند همانا خود را از فهم «خطاب محمدی (ص) یعنی قرآن» دور کرده است و جان خود را از نیل به سعادت قصوایش محروم ساخته است. می گویند علامه هم قبول دارد که قرآن خطاب محمدی است نه وحی!!! توضیحی می فرمایید استاد. معذرت می خواهم که مزاحم اوقاتتان شدم. نمی خواستم ولی چون شبهه شد ترسیدم ذهنم را کِدِر کند. التماس دعای فراوان دارم. خدا بر توفیقاتتان بیافزاید ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگی که این سخن در آن گفته شده است، باید مورد نظر قرار گیرد. معنای سخن استاد آن است که قرآن، خطابی است از طرف خدا بر محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله». موفق باشید

11211
متن پرسش
با عرض سلام: نظر شما در مورد اتفاقاتی که پس از فوت مرتضی پاشایی- خواننده معروف- و جمعیت زیادی که برای تشییع او آمده بودند و بازتاب گسترده ای که در سطح جامعه داشت چیست؟ آیا این حادثه نشان از گسترش پرشتاب غربزدگی در جامعه نیست؟ آیا این وقایع همچون آژیر هشداری نیستند که گهگاه ما را از خواب و خیال خوش سیر به سوی تمدن اسلامی بیدار می کنند؟ ما هم همچون غرب گروه های مرجع اجتماعی مان خوانندگان و هنرپیشه ها شده اند. شما برای وضعیت نسل جوان و آتی نگران نشدید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این هست، ولی تلویزیون هم برای آن‌که جریان‌های منفی، مرحوم پاشایی را مصادره نکنند در حضور زیاد مردم در تشییع ایشان نقش داشت، از طرفی تمدن اسلامی جایی هم برای این افراد دارد. موفق باشید
11131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر استاد گرامی: نظر شما در مورد این حدیث پایین چیست؟ آیا قبلا شنیده بودید و آیا چقدر اعتبار و صحت دارد؟ تفسیرش چیست و چه نتیجه گیری ازش می کنید؟ اگر مصلحت می دانید خصوصی جواب بدهید. با تشکر در سایت مشرق نوشته: در مناقب العتره ابن فهد حلی آمده است: رسول خدا صل الله علیه واله و سلم فرمودند: وای بر امت من از شورای کبری و شورای صغری عرض شد این دو شورا چه وقت خواهد بود؟ فرمود شورای کبری بعد از وفات من برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم برپا خواهد شد و شورای صغری در غبیت کبری و در زورا (تهران) برای تغییر سنت من و تبدیل احکام واقع خواهد شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت دوم سؤال، نظرتان را به جواب سؤال شماره‌ی 11129 جلب می‌کنم و در مورد قسمت اول، اطلاعی از صحت و سقم آن ندارم. خوب است که متن روایت را بفرمایید تا بهتر بشود موضوع را بررسی کرد. موفق باشید
10547

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: یه سوالی تو ذهنم بود می خواستم با شما در میان بگذارم. اگر تو یه مسجدی هیئت امناء تصمیم بگیرند که مسجد رو خراب کنند و از نو بسازند و بانی و خیر هم پیدا کنند و این کار رو انجام بدهند در صورتیکه مثلا این مسجد با تعمیراتی جزیی ده سال دیگه کار بدهد آیا این کار اسراف محسوب می شود یا نه. گاهی تو تحلیل های اینجوری می مانم. ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید با جمع‌بندی که جمع عقلا نسبت به موضوع پیدا می‌کنند کار را جلو برد. مثلاً اگر خود هیئت امناء در جمع‌بندی به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند که مسجد را نوسازی کنند باید به آن‌ها اعتماد کرد. موفق باشید
10538
متن پرسش
با عرض سلام: قبلا در یک جایی دیدم که یکی از علما (استاد علامه حسن زاده حفظه الله) گفته اند که از آن جایی که مقدمه از ذی المقدمه پست تر است، پس علم دنیایی یا علم به دنیا از خود دنیا هم پست تر است. نظر شما در مورد این تعبیر چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم دنیا اگر به معنای علم به اعتباریات دنیا و راه‌های هرچه بیشتر به دست آوردن دنیا باشد یک توهّم است، ولی علم به دنیا اگر به معنای شناخت توهّمی‌بودنِ دنیا است خیلی خوب است. موفق باشید
10463
متن پرسش
سلام علیکم: بنده با توجه به اینکه سیر معرفتی شما را دنبال می کنم اما هنوز بعضی سوالات برای بنده حل نشده است البته خدا را شکر می کنم که شیعه هستم، ائمه را خیلی دوست دارم خدا را، حجاب را، نماز را و... با وجود اینکه مانند سایرین از وضع خوبی برخوردار نیستم خیلی از خدا راضیم و اگر نارضایتی باشد از خودم ناراضیم. آیا این راضی به رضای خدا بودن نوعی ایستایی در زندگی نیست؟ با این وضع یکی از سوالاتی که برای یکی از دوستان پیش آمد و من نتوانستم جواب بدهم این بود که چرا شما می گویید شیعه حق است؟ با توجه به این که جمعیت زیادی اهل دین های دیگر هستند و یا مذهب سنی نسبت به شیعه جمعیت زیادی را در بر دارد؟ حال آیا این که پاسخ کاملی نتوانم به این سوالات بدهم این دلیل این است که بنده در اعتقادات ضعیف هستم با وجود اینکه اعمال واجب را حتی الامکان به جا می آورم حتی مستحبات را؟ و آیا اینها از قشر سوالاتی است که ممکن است در برزخ برای بنده پیش آید؟ لطفا پاسخ را فقط به ایمیل بنده ارسال کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- راضی‌بودن به رضای خدا به آن معنا است که متوجه ارزش الطاف الهی که به ما شده است باشیم و به این معنا نیست که بیکار باشیم و جهت کمال برتر، تلاش نکنیم 2- گاهی موضوعات برای خودمان حلّ است و متوجه می‌شویم با شیعه‌بودن به آنچه لازم است برسیم می‌رسیم و گاهی باید خود را آماده کنیم تا شبهاتی که برای دیگران پیش می‌آید را جواب بدهیم. حال اگر نتوانیم جواب شبهات دیگری را بدهیم به این معنا نیست که در عقاید خود مشکل داریم، بلکه بدون آن شبهات سیر خود را ادامه‌ داده‌اید. آری بقیه‌ی ادیان باید از خود بپرسند آیا واقعاً همه‌ی آنچه برای زندگی معنوی در دین خود جستجو می‌کنند کافی است؟ آیا دینی که برای خدا، پسری قائل است، راضی‌کننده است و یا به قول «یاسپرس» با هزار وصله‌پینه باید خود را قانع کنیم؟ و یا دینی که برای ادامه‌ی خود نظر به امام معصوم ندارد دین کامل و قانع‌کننده‌ای است؟ موفق باشید
9941
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. یکی از خواسته های فطری ما کسب علم و دانش است. کسی که خداوند به او استعدادهای زیادی داده اعم از هنر و حافظه قوی و فهم فلسفی و عرفانی و ریاضی و... و می تواند با برنامه ریزی و وصل به حق، ذوالفنون شود (مثل علامه حسن زاده) ولی با بطالت و بی برنامگی و تنبلی فقط در یک حوزه متخصص شود یا در هیچ حوزه ای نشود، دیر یا زود فریاد نارضایتی فطرت در دنیا بلند می شود و منشا برخی افسردگی ها، همین جواب ندادن به استعدادهاست و در قیامت هم مثل استعداهای عرفانی جای خالی این استعدادها ولو دانشمندی در علوم پایه باشد را می بیند و حسرت می خورد و حسرت نداشتن مقامات علمی را می خورد. درست است در آنجا شیمی و خطاطی و زبان انکلیسی و... به درد نمی خورد ولی ملکه اینها را با خود آنجا می برد و از این ملکه خیلی کار برمی آید. (همانطور که علامه مجتهد در طب قدیم و ریاضی و نجوم و...هستند) ولی این نارضایتی صادق فطرت با نارضایتی کاذب غریزه که طلب علم برای مدرک و شهرت و مقام و ثروت باشد خیلی متفاوت است و شما، غصه نخوردن برای مدرک و اینکه آن را دنیا می دانید قسم دوم است نه اول و باید دقت کرد. اگر این استنباط من از فرمایشات شما درست باشد خیلی ها با کوتاهی در استعدادها، قیامت حسرت خواهند خورد. درست فهمیده ام درس را استاد؟ می خواهم مقاله ای تنظیم کنم ببخشید استاد که همه نوع سوال ساده ای می پرسم. سپاس بسیار از این همه لطف شما در تحمل من.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی می‌فرمایید. منتها عنایت بفرمایید در قیامت که شرایط «اِلَیْهِ راجِعُون» است و رجوع إلی اللّه در میان است، ما از نداشتن علوم و ملکاتی در حسرت هستیم که در این رجوع باید به ما کمک ‌کند و از نوع علم و عمل را کم داریم. موفق باشید
7609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . بنده سخنان زیادی در خصوص فلسفه صدرائی از مقام معظم رهبری شنیده ام که به حکمت صدرائی تاکید زیادی داشتند . اما تا به حال در خصوص ابن عربی چیزی از ایشان نشنیده ام . شما شنید اید ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در جلسه‌ای که جناب آقای رمضانی از عالمانی که در زیرسایه‌ی آیت‌اللّه حسن‌زاده هستند با مقام معظم رهبری داشته‌اند خود مقام معظم رهبری فرموده‌اند: «من عرفان نظری کار نکرده‌ام» و لذا شاید از این جهت مثل حضرت امام اظهار نظر نمی‌کنند. موفق باشید
5376
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی در جواب آگنوستیک ها چه میتوان گفت ؟ من به دنبال نقد و جواب درستی به اونها بودم که متاسفانه مطلب مناسبی نیافتم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهترین روش معرفت نفس است که به صورت حضوری طرف را با خودش روبه‌رو می کند در آن حال هراندازه هم بخواهد به همه‌چیز شک کند در این‌که کسی هست که نمی‌تواند منکر وجود او شود، حتی اگر آن‌کس، به همه‌چیز شک دارد و این شروع خوبی است تا بفهمد نمی‌تواند به «لا ادری» خود ادامه دهد. مرحله‌ی بعدی آن است که آیا این انسانی که در هیچ حال نمی‌تواند به وجود خود شک کند و بدون بدن نیز خودش خودش است، می‌تواند در درون خود نسبت به حرکاتی که تحت عنوان حق و باطل مطرح است بی‌تفاوت باشد؟ در این حال بحث فطرت شروع می‌شود که شروع خوبی است برای نجات از روح آگنوستیک. موفق باشید
3406
متن پرسش
با سلام و خدا قوت. چرا بعضی از افراد که راه سلوک را در پیش میگرند و ریاضت نفس میکشند، سر از تیمارستان در می آورند؟ مگر نه این است که این عبادات باید باعث آرامش روحی هرچه بیشتر آنها شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون راه را درست و در مسیر الهی طی نکرده‌اند. سلوک الی الله یعنی رعایت حرام و حلال الهی، آیا شنیده‌اید کسی رعایت حرام و حلال الهی کند و سر از تیمارستان در آورد؟ موفق باشید
2833
متن پرسش
ما قبول داریم که آیت‌الله منتظری، حضرت امام را آنطور که باید نشناختند و خود را کنار امام دیدند. اما این «خود را کنار امام دیدن» را ما از کجا می‌فهمیم؟ آیا از عمل‌کردن به اجتهاد خودش می‌فهمیم؟ یا از نشناختن زمانه و درنتیجه اجتهادهای پرت و پلا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» عرض شده آقای منتظری حضرت امام را در حدّ یک مجتهد می دید و نه در حدّ یک کسی که خداوند او را مستعد یافته جهت تجلی اشراقی که جهان اسلام بتواند از حاکمیت فرهنگ غرب عبور کند و یا به تعبیر مقام معظم رهبری: «سیره ی امام بزرگوار فقط بیان شخصیت یک انسان نیست بلکه راهنمای عمل همه ی ملت ایران و مسلمانا جهان است». موفق باشید
18430
متن پرسش
با سلام استاد: بنده طلبه هستم و سوالی خدمتتان داشتم: استاد از نظر برون دینی و عقلی که نگاه کنیم انسان مختار است و به حکم عقل باید میان مکاتب و ادیان گوناگون بررسی کند و هر کدام را که به نظرش حقیقت آمد انتخاب کند. از دید درون دینی هم این مسئله در فرهنگ اسلامی تاکید شده است حال سوال این است که اگر انسان پس از تحقیق و بررسی نتیجه گرفت که فلان مکتب حق است و بعد از مدتی مکتب و یا دین دیگری را انتخاب کرد از جهت درون دینی و برون دینی مشکلی ندارد. ولی چگونه است که برخی از اساتید یا حتی بزرگان تغییر مکتب یا دین را برنمی تابند و نشان از تشتت و دمدمی مزاج بودن انسان می گیرند؟ آیا واقعا تشتت با این مسئله متفاوت نیست؟ مثلا آقای ملکیان آن طور که خود گفته پنج دوره فکری داشته است آیا به نظر شما این اشکالی دارد؟! خود ایشان مي‌گويد: «تغيير انديشه و فكرم حاصل تبعيت از مد روز نبوده است؛ واقعا از سر حقيقت‌طلبي است و از اين موضوع خوشحال هستم.» یا مثلا در جای دیگری می گوید: «من فضاهای زیادی را تجربه کرده ام و دوره های فکری متفاوتی را پشت سر گذاشته ام. خیلی ها از بچگی به من می گفتند تو دمدمی مزاج و بوالهوس هستی و خود من البته این تفسیر دمدمی مزاجی را قبول ندارم. گمان من این است که از بچگی به قدری حقیقت طلبی برایم مهم بود که در هیچ قالبی نمی گنجیدم و هر وقت فکر می کردم که اینجا دیگر حقیقتی به دستم نخواهد رسید آن فضا را رها می کردم.» خواهشمندم مفصلا جواب دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن علماء‌آن است که ملاک، توحید الهی است. آیا بالاتر از توحیدی که در اسلام مطرح است در سایر ادیان وجود دارد که کسی بخواهد از اسلام به دین و مکتب دیگری عدول کند؟ و یا این‌که از این طریق توطئه‌ای را به صحنه می‌آورد چرا که هیچ وقت هیچ عاقلی از چیز برتر به چیز پایین‌تری عدول نمی‌کند. آقای ملکیان، خودشان در صحبتی که در دانشگاه صنعتی اصفهان داشتند می‌گویند «عقل در فهم خدا ناتوان است» حال چگونه می‌توانند از حقیقتی سخن بگویند که لازمه‌ی درک آن عقل است؟ با کدام عقل می‌خواهند به حقیقت برسند که می‌گویند مسیرشان عقلانیت و اخلاق است؟ از این تناقضات عجیب و غریب در سخنان ایشان بسیار است و اگر خودتان دقت کنید می‌بینید که قضیه، نفس اماره است نه تحقیق عالمانه. موفق باشید

17823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: بنده چندی پیش از حضرتعالی درباب نظام قضایی و حقوقی تراز تمدن نوین اسلامی پرسشی کردم که این حقیر را عجالتا و صرفا سوق دادید به سمت پیگیری کتاب «ادب و عقل در ادامه انقلاب اسلامی»، با عنایت به این که جنابعالی در خصوص نظامات دیگر مثل نظام اداری و شهرسازی، معماری، رویکرد و مقصد کلی را مبتنی برنامه نهج الابلاغه در نظام اداری مشخص کردید، و از طرفی هم در پاسخ کاربران عزیزی که در خصوص علوم رسمی پرسش کرده بودند و کسب تکلیف نمودند فرمودید که باید با تعمق این علوم را خواند تا بتوانید آن را نقد کنید. اما پیرامون نظام قضایی و حقوقی نه آثارتان چیزی دیدم نه در جواب این حقیر! در عین حال لطف کنید که ضمن پیگیری ادب و عقل ادامه انقلاب اسلامی، غایت و مقصد نظام قضایی و صد البته قوانین ما که باید تراز تحقق تمدن اسلامی باشد چیست تا بنده با چنین رویکردی درس بخوانم و نقد نظریات و نهادهای حقوقی کنم تو جایگزینی قدسی ارائه دهم؟ دومین سئوال این که حضرتعالی فرمودید که اصلاح نظام قضایی ما با فرایندی زمان بر تحقق می بابد، لطف کنید مثلا چند سال دیگر ما شاهد نظاماتی در تراز تمدن اسلامی خواهیم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که عرایض بنده در راستای طرح اهداف کلی تمدن اسلامی است تا هرکس با توجه به آن اصول در حوزه‌ی تخصصی خود مطالب را کاربردی کند و در این راستا یعنی طرح ایده‌ی هویت کلّی تمدن اسلامی عرایضی در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» شده است 2- وقتی موضوعی تاریخی بخواهد محقق شود باید متوجه‌ی فرایندی‌بودنِ آن بود لذا همواره در مسیر تحقق اهداف متعالی آن باید تلاش کرد پس بحث چند سال معنا نمی‌دهد، هر سالی مقدمه‌ی سال بعد خواهد بود مثل موضوع «انتظار» که ما وقتی در فرایندِ انتظار قرار گرفتیم همواره نسبت به هدف خود در صحنه‌ایم. موفق باشید

14370
متن پرسش
سلام: 1. نحوه رجوع به کتاب شرح چهل حدیث امام چگونه است؟ 2. ماهیت هم تشکیکی است استاد؟ اگر اینگونه باشد هرچه در مباحث فلسفی رشتیم پنبه می شود!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آشنایی با مباحث «عرفان نظری» می‌توان با کتاب «چهل حدیث» حضرت امام مأنوس شد. 2- تفاوت «ماهیت» و «وجود» در همین است که ماهیت به معنای چیستیِ چیز، تشکیک‌پذیر نیست، مگر آن‌که ماهیت را به معنای دیگری بدانیم که امثال شیخ اشراق و مرحوم میرفندرسکی می‌دانند. موفق باشید

نمایش چاپی