باسمه تعالی: سلام علیکم: با نگاه اصالت وجودی، چنانچه انسان سلوک لازم را در خود ادامه بدهد آنچه را تحت عنوان ماهیات میبیند، همه را مظاهر وجود در اعیان مختلفه مییابد و این غیر از سوفسطاییگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعد از کتاب «آشتی با خدا» کتابهای «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» هرسه با شرح صوتی آن خوب است که مطالعه شود. 2- پیشنهاد خوبی است، امید است که کاربران محترم بتوانند از آن استفاده کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یکی از مشکلاتی که در سیرهنویسیها میبینیم همین است که وجهی از شخصیت افراد بزرگ را برجسته میکنند و بزرگی آنها را که به جهت تعادل در امور انسانی بوده متذکر نمیشوند.! فکر میکنم به همین جهت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» در آن روایت مشهور میفرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاة» براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است. تا برای بشریت معلوم کنند اسوهی شما، انسانِ متعادلی است و در همین رابطه مولوی در وصف رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میگوید: «نه بشر بودی و نه خسته ز خاک/ ای بشیر ما، بشر بودی و پاک». 2- وقتی انسان در مسیر صحیح قرار گرفت 26 سال که سهل است، اگر 90 ساله هم باشد افقی از نورانیت را در مقابل خود مییابد که همهی هستی او را تشکیل میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از دانشمندان میگوید: «تا از اختیارداشتن از من نمیپرسی بهراحتی با اختیار خودم ـ به صورت علم حضوری ـ اموراتم را انجام میدهم ولی وقتی از آن میپرسی تازه مسئلهدار میشوم که راستی اختیار چیست؟». این دانشمند میخواهد بگوید بعضی از ادراکات ما در ساحت علم حضوری کاملاً برایمان قابل ادراک است ولی وقتی به ساحت علم حصولی آمد دیگر از ادراک آن عاجزیم. مشکل آن است که میفرمایید: چگونه بدون دلیل توجهم را از این افکار منصرف کنم. مگر برای این امور به دلیل نیاز داریم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد که متأسفانه در این امر یکنوع فرقهگرایی احساس میشود و مسلّم آیت اللّه حسنزاده شاگرد آیت اللّه حسینی طهرانی نبودهاند، بلکه مثل بقیهی علماء برای ایشان احترام قائل بودند. در جزوهی «روحیهی تمدّنسازی و عرفان اسلامی» عرض شده هنر عرفا در هر عصر نظر به حضرت حق است به نحوه حضوری، یعنی به آن نحوی که طبق قاعدهی «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْنٍ» خداوند در مظاهر تجلی میکند و اصلیترین تجلی خداوند که مادرِ همهی تجلیات است تجلی بر قلب امام عصر«عجلاللّهتعالیفرجه» است و به تبع آن تجلی بر زعیمی که با تمام وجود در ذیل امام عصر قرار دارد و مجلای ارادهی او در آن تاریخ است و در این رابطه در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر زمانه» عرایضی داشتهام مبنی بر اینکه اگر در این تاریخ میخواهید حضور عرفانی برایتان خاطره نباشد و حقیقتاً عارفانه در عالم حاضر باشید باید در ذیل شخصیت حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» سلوک کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تمام اسفار اربعه مربوط به قوس صعود است و در رابطه با اختیار انسان میباشد 2- فیض اقدس از شئون الهی است و تجلی حق است برای خودِ حق. ولی فیض مقدس، مقامِ اولین مخلوق یعنی عقل اول یا مقام محمد و آل محمد«علیهمالسلام» میباشد که به یک معنا، مظهر مقام خلیفةاللهی است. بدین جهت فکر میکنم تطبیقی که میفرمایید مشکل باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید هفتهای دو بار مشرف شوید و به زیارت اکتفا کنید و به دروس خود بپردازید خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت حضور در حوزه لازم نیست که شخص حتماً معمم شود و منبر رود. در حوزه کسانی هستند که بدون ملبسشدن به لباس روحانی در حال تدریس هستند. ولی اگر تشخیص دادهاید که نمیتوانید حوزه بروید لازم نیست همهی دروس را دنبال کنید، دروسی که مبانی عقیدتی و اخلاقی شما را شکل میدهد، پیگیری نمایید. موفق باشید
