بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2822
متن پرسش
سلام.1.معنای زندگی چیست؟2.هدف زندگی چیست؟3.چه رابطه ای بین معنا و هدف زندگی وجود دارد؟4.لطفا به کتاب و سخنرانی ارجاع ندهید!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر به کتاب و سخنرانی ارجاع ندهم باید یک کتاب برایتان بنویسم و آن‌وقت شما که حوصله‌ی خواندن یک کتاب را ندارید حتماً جواب بنده را هم که در حدّ یک کتاب خواهد بود، نخواهید داشت. از خر شیطان پایین بیایید و کتاب «آشتی با خدا» را بخوانید إن‌شاءالله جواب خود را می‌گیرید. موفق باشید
2065
متن پرسش
با سلام استاد گرامی- آیا خداوند می تواند روح انسان را معدوم نماید - تشکر
متن پاسخ
بسمه تعالی . علیکم السلام .به همان معنایی که تو انسته است ایجاد کند معدوم می کند. موفق باشید.
1959
متن پرسش
سلام علیکم! این مسأله از لحاظ شرعی و اخلاقی وجود دارد که حدود روابط با نا محرم در حداقل سطح ممکن باید باشد. اما می خواهم مقداری تفصیلی بحث کنم. مثلا من جوان 20 یا 25 ساله در مهمانی ها مجاز هستم (البته مجاز چه به لحاظ فقهی که کف مسائل و حداقلها را بیان می کند چه به لحاظ اخلاقی از هر دو بعد بررسی کنید.) با دختر خاله یا دختر عموی خود که با هم هم سن و سال هستیم صحبت کنیم. آنهم نه اینکه به قول معروف گل بگوئیم و گل بشنویم یا شوخی های آنچنانی با هم بکنیم بلکه صحبت در حد اینکه بالاخره با هم در یکجا هستیم و چند کلمه صحبت کردن طبیعی است آنهم بیشتر در حوزه هایی مانند مسائل درسی و دانشگاه مثلا اینکه از یکدیگر معدل یکدیگر را بپرسیم یا اینکه مثلا به چه گرایشی از رشته ی خود علاقه مند است؟ یا سوالاتی و صحبت هایی از این دست. چون این مقدار صحبت کردن آنهم نه در خلوت بلکه در حضور جمع واقعا موجب تحریک شدن و یا احیانا به گناه افتادن نمی شود. دوم اینکه من خودم برخی اوقات با سایر دوستان در این زمینه صحبت می کنم برخی از آنها می گویند ما در مهمانی ها با دختران فامیل سلام و علیک می کنیم. حرف هم می زنیم. و در کل با هم راحت(راحت نه به معنای منفی اش) هستیم. اما برخی دیگرشان می گویند ما حتی سلامشان هم نمی کنیم و تنها اگر سلاممان کردند از آنجائیکه جواب سلام واجب است یک جواب ساده به آنها می دهیم. حال کدامیک از این دو رفتار درست است؟ البته فکر می کنم هیچکدام از این رفتارها از لحاظ شرعی مشکلی ندارد اما مسأله را شما اخلاقا و از یک دید حداکثری بررسی بکنید چون فقه یک دید حداقلی و کف مسائل را بیان می کند. نکته ی بعد اینکه حتی یکی از دوستان می گفت من سرم در مهمانیها همیشه پایین است به قسمی که یکبار در خیابان با زن برادرم(دقت کنید زن برادر نه دختر عمو و دختر خاله و ... چون روابط انسان معمولا با زن برادرش خیلی بیشتر از روابط با دختر عمو و دختر خاله است) برخورد کردم و او را نشناختم. حال آیا این درست است(درست نه به لحاظ شرعی و نه به لحاظ اخلاقی بلکه به لحاظ اجتماعی و عکس العمل مخاطب) که انسان آنچنان سر به زیر باشد که حتی زن برادر خویش را نشناسد چون معمولا موجب دلخوری و شاید احیانا به مسائل باریکتری مانند دعوا و یا حتی خدای نکرده به طلاق نیز بینجامد. چون این مقدار سر به زیر بودن را حتی خانواده های مذهبی و حزب اللهی نیز بر نمی تابند.یا برخی از دوستان می گفتند ما اگر دختر عمو یا دختر خاله ی خویش را در خیابان ببنیم آنها را نمی شناسیم. سوال بعد در مورد سیره امیرالمومنین(ع) است که ایشان به دختران جوان سلام نمی کردند من از یکی از دوستان (که اتفاقا می گفت با دختران فامیل حرف می زنم و سلام علیک می کنم) پرسیدم گفت ایشان در خیابان به دختران جوان سلام نمی کردند که ما هم نمی کنیم و گرنه مثلا در مهمانی ها قطعا به نامحرمان سلام می کردند. آیا این جواب ایشان صحیح است؟ درمجموع از شما یک پاسخ مفصل و موردی و کلی و جامع از شما می خواهم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی در ابتدا مسئله را از نظر فقهی آن رعایت کردیم، حوزه‌ی اخلاقی آن بستگی به شرایط‌های متفاوت دارد، یک وقت می‌شود با رعایت حدود اسلامی، با آشنایان سلام علیک مفصل داشت و به قول شما از درس و امور زندگی‌شان پرسید، و یک وقت در عین احترام به آن‌ها و رعایت حقوق آن‌ها در آن حدّ که بدانند برای آن‌ها ارزش قائلید و جویای احوالشان هستید ولی سلام و علیک مفصل با آن‌ها نداشت. بنده فکر می‌کنم از حقوق افرادی مثل دخترخاله و دخترعمه آن است که آن‌ها بدانند نه‌تنها آن‌ها را می‌شناسید ، جویای احوالشان نیز هستید. چطور می‌شود انسان همسر برادرش را در خیابان ببیند و نشناسد، این یک مورد طبیعی نیست و حقوق آن خانم رعایت نشده است، همان‌طور که اگر او نسبت به برادر شوهرش بی‌تفاوت باشد خوب نیست. آری یک وقت شرایط طوری است که ضرورت ندارد انسان راه خود را کج کند تا بخواهد توجه خاص خود را به آشنایان نشان دهد که نامحرم است، این نه‌تنها نیاز نیست شایسته هم هست. عمده رعایت حدود الهی است که باید در حین ارتباط با آشنایان رعایت شود. چه نیاز است که چشم افراد نامحرم حتی اگر آشنا باشند در چشم همدیگر بیفتد . خوب است که انسان نگاه گذرا داشته باشد تا فکر نکنند بی‌محلی کرده ولی چشمش در چشم نامحرم نیفتد. بنده نمی‌دانم حضرت علی«علیه‌السلام» در میهمانی با نامحرمان آشنا شروع به سلام می‌کردند و یا نه ولی می‌دانم تماماً رعایت حدود الهی را می‌نمودند در آن حال اگر شرایط اقتضا می‌کرد جلو می‌رفتند و احوال دختر خاله‌شان را هم می‌پرسیدند که این عین اخلاق است. موفق باشید
328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. در حالی که عیوب زیادی داریم و میدانیم که کلیه ی عیوب از ناحیه ی "تن" بر ما حاکم است اما نمیتوانیم از ثقل "تن" و به طبع آن از خصلت های وحشتناک درونی خود و از منیت ها خلاص شویم و تسلط بر تن و شکستن ها نیاز به مجاهده ی علمی و عملی دارد ، آیا راهی هست که فی الجمله ما را از منیت هایی که حداقل آن را حس میکنیم همچون غرور ، تقاضای احترام و یا توجه از دیگران و ... رهایی بخشد ؟ مثلا راهی برای صبر ؟ یا . . . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام تعجبم از شماست که راه رسیدن به مقصد را در جلو شما گذاشته‌اند و باز به دنبال راه هستید. عزیز من! دستورات شریعت الهی برای رهایی از همین‌هایی است که شما می‌خواهید از دست آن‌ها راحت شوید، از روزه‌ی عزیز بگیر تا نماز از جان عزیزتر، آنچنان نور توحید بر قلب انسان تجلی می‌کند که خود را هیچ هیچ احساس می‌کند چه رسد انتظار داشته باشد بقیه به او احترام بگذارند، آنچنان در اغوش توکل الهی جای می‌گیرد که یک دنیا صبر نصیب او می‌شود. گفت: گر تو خواهی حرّی و آزادگی بندگی کن بندگی کن بندگی موفق باشید
14703
متن پرسش
بسم رب شهدا و صدیقین سلام آقای طاهرزاده: خوبید؟ من طبق راهنمایی روحانی پایگاهمان که گفته بود برای مطالعه ی کتاب های شما ابتدا کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین را مطالعه کنم، خوندم و الحمد لله به دردم خورد. می خواستم از شما درخواست کنم که بعد از این کتاب باید سراغ کدام یک از کتاب هایتان بروم و بیشتر پیشرفت کنم؟ اگه میشه اسم چند کتاب بعدی رو به من بگید ممنون. همچنین می خواستم دوست عزیزی که سوال 14642 رو مطرح کرده بود رو راهنمایی کنم. اگه شخصی بخواهد برای نماز صبح بیدار بشه باید نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا رو در اول وقت بخونه. من با لطف خدا به این مطلب رسیدم و بعد ها هم فهمیدم که آیت الله بهجت (ره) هم همین نظر رو داشتند. البته باید توجه کرد که اگر بقیه نماز هامون رو در اول وقت بخونیم ما برای نماز صبح بیدار میشیم ولی باید همت کنیم و به وسوسه ها گوش ندیم و از جایمان بلند بشیم و بریم نماز صبح رو بخونیم. این راهی که گفتم فقط برای بیدار شدن از خواب برای خواندن نماز صبح است. یا علی ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعد از کتاب «آشتی با خدا» کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» هرسه با شرح صوتی آن خوب است که مطالعه شود. 2- پیشنهاد خوبی است، امید است که کاربران محترم بتوانند از آن استفاده کنند. موفق باشید   

13195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سخن آیت الله جوادی در مورد اینکه: 1. هر مرتبه از خلافت برای مرتبه ی ویژه ای از مراتب هستی جعل شده است یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که هر مرتبه‌ای از مراتب هستی حکم خاص خود را دارد و خلیفة اللّه در آن مرتبه حکم خاص آن مرتبه را بر آن مرتبه اعلام می‌کند. موفق باشید

13043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده علاقه مند به ورود به حوزه هستم (البته شاید هم علاقه مند به مباحثه دینی هستم و فکر می کنم به طلبگی علاقه مندم) اما خب شرایط جسمانی حقیر و شاید هم مقداری از نظر سبک به حوزه نمی خورم یعنی فکر می کنم که شاید به مشکل برخورد کنم! و اینکه الان با این نگاه می خواهم وارد حوزه شوم که احتمالاً ملبسم نشوم (به دلایل جسمانی)! آیا ورد بنده به حوزه درست است یا اینکه خودم مباحث را پیگیری کنم و وارد حوزه نشوم!؟ چون فکر می کنم شاید صحیح نباشد پول امام زمان(عج) برای بنده خرج شود!! امکان حضور مستمع آزاد هم دارم یعنی می توانم مستمع آزاد دروس حوزه را شرکت کنم! استاد اگر امکان دارد به بنده مشورت دهید و راهنمایی کنید! با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت حضور در حوزه لازم نیست که شخص حتماً معمم شود و منبر رود. در حوزه کسانی هستند که بدون ملبس‌شدن به لباس روحانی در حال تدریس هستند. ولی اگر تشخیص داده‌اید که نمی‌توانید حوزه بروید لازم نیست همه‌ی دروس را دنبال کنید، دروسی که مبانی عقیدتی و اخلاقی شما را شکل می‌دهد، پیگیری نمایید. موفق باشید

12519

عبور ار وهمبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. در کتاب «روزه دریچه ای به عالم معنا» فرموده اید گرسنگی باعث ضعف و سستی نمی شود و داستان زنبور و مار را گفته اید و توصیه ای به جوانان کرده اید که عصر های ماه رمضان ورزش کنند من این حرف های شما را به شدت قبول دارم و می دانم که همه ی اینها زیر سر واهمه است. برای کنترل این واهمه با اهداف فوق چه کنیم چه تلقینی به خود کنیم؟ 2. در داستان زنبور و مار نکته ی دیگری که هست به نظر من این است که بزرگی چثه عامل قدرت بدنی نیست دوباره اینجا اگر پای وهم در میان است چگونه آن را تربیت یا کنترل کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان روشی که در دین‌داری حضور حضرت حق را در همه‌ی امور می‌یابید، باید جلو بروید تا همان‌طور که می‌گوییم آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، بقیه‌ی قدرت‌ها هم هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. موفق باشید

12413
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در سخنرانی ای از آیت الله جوادی آملی فرمودند: (اهل سیر و سلوک اواخر شعبان در نهايت تلاش و كوشش اند كه خسارت ها را جبران كنند. ماه شعبان مده از دست قدح كين خورشيد از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد مي گويد: درياب ماه شعبان را و گرنه ماه مبارك رمضان خبري نيست! ماه مبارك رمضان ماه راه است، نه ماه جايزه! http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1685666) منظورشان چیست؟ آیا کسی مثلا ماه رجب و شعبان را از دست بدهد دیگر ماه رمضان خبری نیست؟! یعنی دیگر شخص امیدی به خبر نداشته باشد؟! همچنان که از آیت الله انصاری همدانی علت عدم بهره بردن افراد از ماه مبارک رمضان را پرسیدند ایشان به این مضمون علت آن را عدم استفاده از ماه رجب دانستند. یا نه اصلا خیر ماه شعبان با ماه رمضان تفاوت دارد و منظور آقای جوادی این نبوده که عدم استفاده از ماه شعبان دلیل عدم استفاده از ماه رمضان است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی این بزرگواران متوجه‌اند که در ماه رجب و شعبان حضرت حق، افق را به ما می‌نمایاند و ماه رمضان جاده‌ی سیر به سوی آن افق به روی ما گشوده می‌گردد. به همین جهت است که اگر بهره‌ی لازم را از طریق استغفارهای ماه‌های رجب و شعبان نبریم بیشتر در ماه رمضان به حکم وظیفه‌ی الهی عمل می‌کنیم و کمتر به شوق سیر إلی اللّه نایل می‌شویم. موفق باشید

12200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: اخیرا علی مطهری گفته: شهید مطهری عقیده داشت که اگر یک نفر از روی حس حقیقت جویی به این نتیجه برسد که پیغمبر و خدایی وجود ندارد این فرد دچار عذاب نمی شود هرچند جایگاهش در بهشت نیز نیست. 1. آیا این نقل قول درست است؟ چون با عقل جور در نمی آید که کسی حس حقیقت جویی اش چنین نتیجه گیری بکند. 2. فارق از این بحث آیا سرنوشت نهایی گروهی ممکن است نه بهشت باشد و نه جهنم؟ و اگر هست چه گروهی؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض که چنین باشد معلوم است که خداوند از چنین کسی انتظار انجام اعمالی را ندارد که یک مؤمن با داشتن شریعت باید انجام دهد و به اصطلاح چنین افرادی در اعراف - محلی بین بهشت و جهنم- قرار دارند. موفق باشید

11733
متن پرسش
سلام استاد عزیز: گاها که امام خمینی رحمت لله علیه یا علمای دیگر را می خواهم به عنوان الگو و یک زندگی مطلوب انتخاب کنم دچار یک نوع بی میلی می شوم چرا که در زندگی این بزرگان وارد شده مثلا 18 ساعت مطالعه داشتند و یا مثلا یک دقیقه هم حتی سر سفره از کتاب یا قرآن استفاده می کردند که وقت هدر نرود و یا... با این وضعیت کی برای خانواده وقت می گذاشتند کی با همسر صحبت می کردند؟ کی به تربیت فرزند صحبت با فرزند گوش کردن حرف آنها کی با دوستان بودند کی به کوه و دشت و استفاده از آیات آفاقی و....؟ آیا انسان اگر بخواهد به مقامات این بزرگان برسد در آخرت باید حتما مانند ایشان این قدر مطالعه و ... باشد؟ 2- اگر دانشجویی که حالا طلبه شده و بالتبع با سن26 سال هنوز پایه دوم است اگر بخواهد به نهایت کمالی که می تواند برسد، برسد چقدر باید به تفریح حلال چقدر زمان برای همسر بگذارد؟ آیا می شود که فردی روزانه 4 ساعت از 24 ساعت برای همسر قرار دهد و به نهایت کمال برسد؟ اگر آری آیا و چرا بزرگان این طور بودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یکی از مشکلاتی که در سیره‌نویسی‌ها می‌بینیم همین است که وجهی از شخصیت افراد بزرگ را برجسته می‌کنند و بزرگی آن‌ها را که به جهت تعادل در امور انسانی بوده متذکر نمی‌شوند.! فکر می‌کنم به همین جهت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن روایت مشهور می‌فرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاة» براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است‏. تا برای بشریت معلوم کنند اسوه‌ی شما، انسانِ متعادلی است و در همین رابطه مولوی در وصف رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گوید: «نه بشر بودی و نه خسته ز خاک/ ای بشیر ما، بشر بودی و پاک». 2- وقتی انسان در مسیر صحیح قرار گرفت 26 سال که سهل است، اگر 90 ساله هم باشد افقی از نورانیت را در مقابل خود می‌یابد که همه‌ی هستی او را تشکیل می‌دهد. موفق باشید   

9248

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ببخشید، شما میفرمایید: «عین تری، آب است.»، لطفاً چند عین دیگر معرفی کنید. مثلاً بالاخره الاغ هم یک واقعیتی است که با گاو فرق دارد، عین الاغ چیست؟ عین گاو چیست؟ ممکن است بگویید: «همة اینها حیوان هستند و با هم فرقی ندارند»، عین حیوان چیست؟ عین درخت چیست؟ عین گیاه چیست؟ آیا چون حیوان تشکیکی نیست و حیوانتر نداریم، پس «حیوان» واقعیت ندارد؟ چطور «حیوان» واقعیت ندارد اما «آب واقعیت» دارد؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف نظر از این‌که شکل طرح سؤال حالت مرائی دارد، عرض می‌کنم؛ نفس الاغ، ذاتی آن است. عین درخت نداریم زیرا درخت یک مفهوم کلی است. درخت سیب یا زردآلو داریم و درخت سیب، نفس نباتی مخصوص به خود را دارد که ذاتی آن است. موفق باشید
8607
متن پرسش
سلام آیا وقت آن نرسیده تمدن نوین اسلامی با اعجوبه ای به اسم حافظ شیرازی راه خود را ادامه دهد؟ حیف نیست امثال شما عزیزان از معرفی این پدیده اسلامی سهل انگاری میکنید در حالی که آنان که داعیه حافظ شناسی دارند بی سوادانی بیش نیستند و متاسفانه شرح درستی بر حافظ نداریم؟ آیا نگران نیستید در قیامت شما را به خاطر نشناساندن حافظ به جوانان تشنه ایرانی مواخذه کنند؟ همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه تا این‌جا را خوب متوجه شده‌اید که یکی از ابعاد تمدن نوین اسلامی، نگاه عرفانی به عالم و آدم است و نگاه حافظ از همین نوع است. ولی فکر می‌کنم ما باید مقدمات عرفانی لازم را شکل دهیم. در همین رابطه شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال می‌کنم و به شما هم پیشنهاد می‌کنم اگر آن مباحث را دنبال کنید إن‌شاءاللّه به مطلوب خود می‌رسید.
6289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام نظرشمادرمورد صیغه کردن (صیغه ای)چیست،چون برخی میگویند اگراینکار صورت بگیرد نسبت به همسری که درآینده میگیری بی تفاوت میشوی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) فکر نمی‌کنم و اگر این طور بود باید شریعت اجازه نمی‌داد. موفق باشید
1673

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و خداقوت استاد دو سوال داشتم :1.در بحث حب اهل بیت مطرح شد که برای در ذیل ولایت امام قرار گرفتن یکی از کار هامقدم شمردن برادر دینیمان بر خودمان است می خواستم بدانم برادر دینی در واقع در اسلام چه مفهومی دارد صرف اسم مسلمان بودن برای برادر دینی محسوب شدن کافیست 2.مدتی است به صورت اتفاقی و به نسبت زیاد با کسانی همنشین میشوم که علی رغم ظاهر نامناسبشان و برداشت ابتدایی من ارادت زیادی به اهل بیت و امام خمینی و امام خامنه ای دارند و با صحبت بیشتر متوجه میشوم که فقط نیاز به یک راهنما دارند تا از سردرگمی دربیاند و از دست انبوهی از شبهات نجات یابند حالا میخواستم ببینم ایا این همنشینی ها اتفاقی بوده یا خدا میخواسته من را متوجه وظیفه ای کند و اگر این مسئله است چگونه میتوانم به این وظیفه عمل کنم و چه مقدماتی نیاز است ؟وخودم باید چه شخصیتی داشته باشم و البته لازم است ذکر کنم که به دلیل دانشجو بودنم عملا وقت زیادی ندارم (متاسفانه ) لطفا من را راهنمایی بفرمایید خدا عاقبتان را ختم به رضایت خودش بگرداند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1ـ مسلّم برادران و خواهران دینی در درجه تعلقشان به اسلام متفاوت‌اند، هر کدام در عین مسلمانی، به ولایت و نظام اسلامی تعلّق بیشتری دارند به همان اندازه مقدم هستند. همان طور که هرکدام به کمک ما بیشتر نیازمندند، مقدم هستند. 2ـ بالأخره سعی کنید از طریق طرح معارف عمیق دینی به آن‌ها کمک کنید. معارفی مثل مباحث معرفت‌النفس و معاد شروع خوبی است. خدا به نور خودش عاقبت شما را هم ختم به رضایتش بگرداند. موفق باشید.
1649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. فرمودید با رجوع به معارف امام می توان دانشگاه های ما رویکرد درستی نسبت به علوم تجربی داشته باشند. من تقریبا اکثر کتب امام را خوانده ام و مهندس هم هستم اما نمی دانم چگونه این کاری که شما فرمودید ممکن است. لطفا کتابی معرفی نفرمایید ، تمدن زایی شیعه را هم خوانده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر. سوال دوم بنده این است که مدت بسیار طولانی است که بلای سختی بر من نازل شده است که در ایام الله به قلبم اشراق شد که خداوند لطف بزرگی به واسطه ی این بلا برای من در نظر دارد اما از شدت طولانی شدن و سختی بلا ، دو هفته ای است که به خداوند گفته ام من آن نعمت بزرگ را نمی خواهم ، خواهشا این بلا را از من بردار. تحلیل و نظر شما نسبت به دعایی که من کرده ام چیست ؟ چه کار کنم که بهتر باشد و یقین کنم که مرضی خداست ؟ با صبر مسئله ای حل نمی شود . خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در نگاه امام«رضوان‌الله‌علیه» عالَم مظاهر اسماء الهی است و نیز عالمِ هستی از نظر وجودی دارای مراتب است. چنین نگاهی نوع برخورد ما را با طبیعت در عمل و نظر تغییر می‌دهد و به تمدنی غیر از تمدن غربی نظر خواهیم کرد و زمینه‌های تحقق تمدن اسلامی را فراهم می‌کنیم. قسمت دوم سؤال برایم مبهم است. موفق باشید
399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. اقای جوادی در کتاب شمس الوخی و تفسیر انسان به انسان می گوید متشابهات حس و خیال و وهم در بخش اندیشه به مخکمات عقل نظری ارجاع و متشابهات شهوت و غضب در بخش انگیزه به محکمات عقل عملی احاله می گردد و سر انجام فطرت مرجع علم وعمل قرار می گیرد. اینها یعنی چه. لطفا مرا به فهم عمیق و درست این سبک انسان شناسی برسانید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام با عرض معذرت مطالب مورد اشاره احتیاج به مقدمات طولانی دارد که طرح ان از حدّ سؤال و جواب بیرون است. اگر مباحث معرفت‌النفس و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید به مطالب نزدیک‌تر می‌شوید. موفق باشید
17067
متن پرسش
با سلام: می خواستم نظر آقای طاهرزاده رو در مورد متن زیر و بی نفسی و بی زمانی هنگام انزال در سکس بدونم و اینکه علت میل جنسی انسان، علاقه به اون لحظه بی نفسی و بی مکانی هست. ✨ اين انرژي جنسي چيست؟ چرا اينگونه با قوت زياد زندگي ما را به نوسان در مي آورد؟ چرا چنين نفوذ زيادي بر زندگي ما دارد؟ چرا زندگي ما، تا آخرين دم حول محور سكس مي گردد؟ جاذبه اش در چيست؟ پيران و قديسان شما هزاران سال است كه آن را منع كرده اند، ولي به نظر مي رسد كه در انسان ها كمترين تاثيري نداشته است. هزاران سال است كه به ما موعظه كرده اند كه بايد از سكس دوري كنيم و تمام افكار جنسي را از خود برانيم و حتي نبايد خواب هاي جنسي ببينيم. ولي اين روياها انسان ها را ترك نكرده اند نمي توانند اينگونه انسان را ترك كنند. من در شگفت بوده ام من با زنان خودفروش برخورد داشته ام، آنان هرگز چيزي در مورد سكس نمي پرسند، آنان در مورد روح و خدا جويا هستند. من همچنين با بسياري از مرتاضين و سالكين و مردان مقدس برخورد داشته ام، و هروقت با هم تنها بوده ايم آنان در مورد چيزي به جز از سكس سوال نمي كنند! من از درك اين نكته حيرت كرده ام كه مرتاضين و مردان به اصطلاح مقدس شما كه هميشه در مخالفت با سكس موعظه مي كنند، به نظر مي رسد كه در ذهن هايشان وسواس سكس را دارند و با آن مشكل دارند. آنان در جمع از روح و از خداوند مي گويند، ولي در درون، آنان نيز همچون همه دچار مشكل هستند. بايد هم چنين باشد، طبيعي است زيرا ما هرگز سعي نكرده ايم كه اين مشكل را درك كنيم. ما هيچگاه نكوشيده ايم تا پايه هاي اين انرژي را بشناسيم و هرگز نپرسيده ايم كه اين جاذبه ي عظيم چرا وجود دارد؟ چه كسي به شما جنسيت را آموزش مي دهد؟ تمام دنيا همه كار مي كند تا اين آموزش صورت نگيرد. والدين سعي دارند كودكانشان را از دانستن در مورد آن منع كنند و آموزگاران همين تلاش را دارند. متون مذهبي نيز چنين مي كنند. هيچ مدرسه و دانشگاهي براي آموزش سكس وجود ندارد، ولي روزي ناگهان شخص درمي يابد كه تمام وجودش سرشار از اين انرژي است اين چگونه رخ مي دهد؟ بدون هيچگونه آموزش، اين چگونه اتفاق مي افتد؟ حقيقت را آموزش مي دهند، عشق را آموزش مي دهند، ولي به نظر مي رسد كه در هيچ كجا يافت نمي شوند. پس اين كشش عظيم سكس چيست؟ اين جاذبه ي طبيعي براي آن چيست؟ البته اسراري در آن نهفته است كه لازم است كه درك شود. شايد آنگاه قادر باشيم به فراسوي جنسيت برويم. نخستين نكته اين است كه جاذبه ي سكس در وجود انسان ها درواقع كششي براي سكس نيست. آن خواسته ي جنسي كه در هسته ي دروني انسان هاست، درواقع يك خواسته ي جنسي نيست. براي همين است كه پس از هر آميزش جنسي، آنان به خود فرو مي روند، احساس ناشادي و افسردگي مي كنند آنان مي پندارند كه چگونه از آن خلاص شوند، زيرا چيزي در آن پيدا نمي كنند. شايد آن جاذبه براي چيزي ديگر باشد. و آن جاذبه يك اهميت بسيار مذهبي در خودش دارد. جاذبه اين است. به جز در تجربه ي جنسي، انسان ها در زندگي معمولي شان قادر نيستند به اعماق وجودشان دست پيدا كنند. در امور روزمره، آنان تجارب متنوعي دارند خريد، اداره، تجارت، به دست آوردن پول و شهرت ولي اين تنها تجربه ي آميزش جنسي است كه آنان را به ژرف ترين عمق وجودشان نزديك مي كن، در آن اعماق، دو چيز برايشان رخ مي دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در قرآن در رابطه با علاقه‌ی همسران به همدیگر می‌فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21)/ روم) از نشانه‌های اراده‌ی الهی در ادامه‌ی نسل بشر و مدیریت الهی در این رابطه آن‌که حضرت حق از خود شما همسرانی را جهت آرامش روحی و روانی و این‌که در کنار همدیگر لذت لازم را ببرید، همسرانی را قرار داد و بین شما روحیه‌ی ارادت‌مندی و دل‌سوزی گذاشت، در این پدیده نشانه‌هایی از مدیریت حکیمانه‌ی حضرت حق برای اهل تفکر وجود دارد.

ملاحظه می‌کنید که خداوند موضوع سکس را در مسیر صحیح برای بشر شکل داده است تا علاوه بر آرامش روحی که باید همسران در نسبت به هم و لذتی که پیش می‌آید، داشته باشند؛ نتایج دیگری مثل ارادت و ایثار نیز در بین آن‌ها بماند. چیزی که مسلّم اگر مسیر ارتباط جنسی از روش الهی خارج شود، به‌دست نمی‌آید. و این مشکل اساسی بشر امروز است که متوجه نمی‌شود صِرفِ ارتباط جنسی، تمام ابعاد انسانی جواب داده نمی‌شود، مگر آن‌که آن ارتباط جنسی در مسیر تکوینی و تشریعیِ خودش قرار بگیرد. از این جهت است که در آخر آیه فرمود: «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» در این نوع ارتباط که در عین آرامش روحی و جنسی، مودت و رحمت بین زن و مرد جاری می‌شود؛ نشانه‌هایی از حکمت الهی برای اهل تفکر می‌باشد. بنابراین موضوع گرایش جنسی که در بشر قرار داده شده است اگر در مسیر صحیح آن قرار نگیرد، بشر به نتایجی که باید از این ارتباط به‌دست آورد، به‌دست نخواهد آورد. و این مشکلی است که بشر امروز از آن غفلت اساسی دارد. موفق باشید

15253
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: خسته نباشید. عزاداری هایتان قبول درگاه احدیت قرار گرفته باشد. برای تخصص و محقق شدن در فلسفه و عرفان نظری میزان برداشت ما از علوم طبیعیات با تمام شاخه هایش اعم از علم الحیوان، علم النفس، علم النبات، علم المعادن، سماع طبیعی، کون و فساد، هیئت و ... و نیز نجوم اعم از قدیم و جدید و نیز مباحث فیزیک اعم از فیزیک کوانتوم و فیزیک کوانتیک، مباحث نسبیت عام و خاص در فیزیک و مبحث گرانش و .... چه مقدار باید مطالعه شود؟ چون این بحثی که بعضاً با نام ارتباط بین علوم مطرح است بحث مهمی است. اگر بنده را راهنمایی کنید متشکر می شوم. یا اگر اینکه شخصی دیگر را معرفی کنید یا کتاب یا سخنرانی و یا هر چیزی دیگری را به بنده معرفی کنید متشکر می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به ما فرموده‌اند: «العلمُ نقطةٌ و کثرّها الجاهلون» اگر انسان با نور توحید آشنا شود بسیاری از این کثرات در آن مندک است. مثل نور بیرنگ که هفت نور را در خود دارد. عمده توحید حضوری است که در آن، حقیقتِ هر چیز در معنای خودش حاضر است. به همین جهت معلوم نیست که ما با مشغول‌شدن به این علوم کثیره مجبور باشیم راهِ خود به سوی خدا را طی کنیم. موفق باشید

15014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز برای مطالعه اجمالی منطق به نظر شما آیا کتاب منطق صوری نوشته دکتر خوانساری خوب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده منطق مظفر را خوب دیدم. ظاهراً منطق آقای دکتر خوانساری ارتباط با موضوع را سخت می‌کنند. با این‌همه بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم. موفق باشید

11992
متن پرسش
سلام علیکم: پسر 5 سال و نیمه من مرتب در مورد حشر حیوانات می پرسد و هر حیوانی که می میرد سوال می کند که کجاست و بنده دقیقا اطلاعی از سرنوشت نفوس حیوانات پس از مرگ نداشتم. لطفا جواب صحیح را بفرمایید تا بنده پاسخش را صحیح و کودکانه بدهم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موجودی که برای خود نفس دارد اعم از گیاه یا حیوان و یا انسان، روح او بعد از مرگ در عالم برزخ و قیامت حاضر است منتها در مورد گیاهان و حیوانات عموماً حشر آن‌ها کلّی است یعنی همه‌ی گیاهان به یک روح برمی‌گردند و عموم پرندگان به یک روح برمی‌گردند و همین‌طور سایر چهارپایان هرکدام به روح کلّی جنس خودشان برمی‌گردند زیرا انتخابی در زندگی زمینی نداشته‌اند که مثل انسان‌ها هرکدام یک شخصیت جداگانه داشته باشند. موفق باشید

10610
متن پرسش
سلام استاد: امشب خیلی مستاصل بودم، بی هدف اینترنتمو روشن کردم. یه لحظه به دلم خورد سایت شما رو سرچ کنم. وقتی دیدم که به سوالهای همه جواب می دید اشک تو چشمام جمع شد، با بغض گریه کردم. ازتون ممنونم که تو این روزگار بی امامی، با حوصله جواب سوال های ما رو می دید. من تا حالا شما رو ندیدم نزدیک سه الی چهار ساله با کتابهاتون آشنا شدم و تو شهرستان زندگی می کنم. استاد خیالات بیهوده دست از سرم بر نمیداره، نمیدونم چی کار کنم؟ مستاصل شدم. حتی سیر مطالعاتی داشتم ولی به محض اینکه میذارم کنار دوباره شروع میشه. تو زندگیم وابستگی شدیدی به یه آدم دارم که اون همیشه من رو ازخودش رونده، دلم می خواد رهاش کنم ولی خیالش دست از سرم برنمیداره، بهم بگید چی کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که در دریا رود/ گِل گرفته پای او را می‌کِشد» تا نمی‌خواستید به دریای توحید روید که نمی‌دانستید این خیالاتِ مزاحم را دارید! پس معلوم است راهی به سوی شما گشوده شده که این گِل‌های تعلقات مانع است. راه‌کارِ رفع این مشکل خیلی روشن است و آن چیزی نیست جز «مقاومت در مقابل این خیالات»، به همان روشی که آیت‌اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند که «آمدنش دست شما نیست، ولی شما دنبال نکنید» تا آرام‌آرام از قوت و قدرت بیفتد در آن صورت به شکل معجزه‌آسایی می‌بینید در فضای دیگری زندگی می‌کنید که از آن خیالات، دیگر خبری نیست. طول می‌کشد، ولی راه‌کار همان است که آن عارف جلیل‌القدر فرمودند. موفق باشید
10113
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: 1- استادمن تقریبا تمام مباحث پایه ای شما را کار کرده ام (معرفت النفس، برهان صدیقین، معاد،معرفت النفس والحشر، شرح نامه 31، خویشتن پبهان، تفسیر سوره حمد امام، سوره زمر و غیره) و اکنون در حال کار کردن خطبه 1 نهج البلاغه و سوره حدید و شرح بدایه با شرح آقای فیاضی هستم. اما به تازگی یکی از شاگردان شما که همین مباحث را خوب کارکرده و شرح جزوه عرفان نظری شما گیر آورده بود و البته به من هم داد، گفت به نظر من کار کردن بدایه و نهایه نیازی نیست و فکر نکنم که بدایه و نهایه چیزی بیشتر از آن چیزی که در سوره حمد بحث شد بهت بده و بدایه و نهایه برای کسانیست که می خواهند فلسفه تدریس کنند و بعد گفت که من مباحث عرفان نظری را می فهمم و نیازی به بدایه و نهایه ندارم و گفت بعد از دو سال پشیمان میشی. و به من توصیه اکید می کرد که مباحث عرفان نظری رو کار کن. البته من زیر بار این حرفش نرفتم و گفتم که اگر ابن چنین بود این قدر توصیه به بدایه و نهایه نمی کردند و با این همه اصلا عجله ندارم.ن ظر شما در مورد این موضوع چیه؟ 2- استاد بعضی از کسانی که بدایه و نهایه رو کار کردند توصیه کردند که شرح استاد «زنجیر زن» بهتره نظر شما چیه؟ التماس دعا و حلال کنین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حداقل بدایه را کار کنید مباحث عرفانی را راحت‌تر جلو می‌برید. بنده متأسفانه از شرح‌هایی که در مورد بدایه شده، تنها شرح جناب استاد فیاضی و استاد صمدی را می‌دانم، اگر شرح‌های دیگری هست که برای امثال شما راحت‌تر است به بنده هم اطلاع دهید. به وقتش إن‌شاءاللّه با شرح عرفان نظری روبه‌رو خواهید شد. موفق باشید
8553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
کتاب سیطره کمیت و بحران دنیای تجدد را با کدام ترجمه مناسب است مطالعه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: من تنها ترجمه‌ی آقای علیمحمد کاردان دیده‌ام. از بقیه اطلاعی ندارم. موفق باشید
8230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز.استاد عزیز پدر و مادری دارم تقریبا مذهبی ولی متاسفانه بعضی چیزها را اصلا رعایت نمیکنند مثلا از همسر غیبت میکنند و از کارهایش خورده میگیرند که این غیبتها گاهی منجر به تهمت هم میشود ولی من نمیتونم از همسرم دفاع کنم و بهشون بگم در مورد همسرم اشتباه میکنند و البته گاهی اوقات گلایه هایشان بی تاثیر نیست و نظرم نسبت به همسرم عوض میشودو باعث کدورت من و همسرم میشودلطفا مرا راهنمایی کنید که هم بتوانم دل همسرم را بدست بیاورم هم خانواده را.با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اولاً: باید به فضای غیبت میدان ندهید، غیبت هرکس که می‌خواهد باشد و سعی کنید حتی‌الامکان از جلسه‌ای که در آن غیبت می‌شود خارج شوید و یا موضوع را عوض کنید. ثانیاً: مواظب باشید تحت تأثیر بدگویی‌های افراد نسبت به همسرتان قرار نگیرید، زیرا آن‌ها قصد خیر ندارند وگرنه به همسرتان به صورتی دوستانه تذکر می‌دادند. شما انتظار نداشته باشید همسرتان تجربه‌های یک زن 60 ساله را داشته باشد. موفق باشید
نمایش چاپی