باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر این نوع روایات نظر به ساختن شخصیتی دارد که آن شخصیت در اثر اعمال معنوی، تصمیماتش الهی میشود و لذا با چنین شخصیتی آیندهی خود را شکل میدهد و این آینده، آیندهی انسان گناهکاری نخواهد بود و اینکه میفرمایند گناهان گذشته و آینده آمرزیده میشود؛ بیشتر یک اصطلاح است، نه آنکه گمان کنیم خداوند مانع گناه انسان در آیندهی او میشود و انسان را از اختیار خارج میکند. و اینکه قرآن میفرماید: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا». خداوند در آيۀ دوم سورهی فتح ميفرمايد :گناهان گذشته و گناهان آيندۀ تو را ميبخشيم .علامۀ طباطبائي ميفرمايند :از آنجايي كه ما همواره واژۀ ذنب كه به گوشمان ميخورد ، بلا فاصله گناه به ذهن ما خطور ميكند . و حال آنكه معناي واقعي ذنب گناه نيست ؛ بلكه آثار سوء است . و از كلمۀ « غفران » هم ما معمولاً معناي بخشش را استفاده ميكنيم ؛ و حال آنكه معناي غفران پوشش است نه بخشش . و لذا در اين جا قرآن ميفرمايد :اي پيامبر ! ما فتح مبيني را نصيب تو كرديم ، تا بپوشانيم براي تو آنچه را كه مقدم شده از آثار سوء و آنچه كه تأخير افتاده . خداي عالم نعمتش را با اين بر شما تمام كرده است .در اين جا با توجه به اين قضيۀ صلح حديبيه يا فتح مكه ، مراد از اين «ذنب» آثار سوئي است كه در نزد قريش نسبت به نبي مكرم بوده است ؛ چه قبل از هجرت ، چه بعد از هجرت . پيغمبر اكرم ، قبل از هجرت تمام بساط عقيدتي قريش را بهم زد و با مباني اعتقادي و بت پرستي آنها مبارزه كرد . و بعد از هجرت هم رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در عزوات متعدد شخصيتهاي برجستۀ قريش را به خاك مزلت انداخت و لذا قريش نسبت به نبي مكرم ، كينۀ سخت در دل داشتند و آثار سؤئي از اين عمل كرد نبي مكرم ؛ چه قبل از هجرت و چه بعد از هجرت ، در دل قريش بود ؛ همانگونه در رابطه با حضرت موسي عليه السلام هم كه وقتي خداي عالم او را مأمور ميكند براي هدايت بني اسرائيل و غبطيان ميگويد :«وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ» (الشعراء / 14) من نسبت به غطبيان احساس ميكنم كه ذنبي دارم. ذنب گناه نيست. حضرت موسي آن غبطي را كه در حال تعدي و تجاوز بود ، و نيز محدور الدم بود ، او را از ظلم دفع كرد و نه تنها گناهي نكرد ؛ بلكه به وظيفۀ بندگي و الهياش عمل كرد . « وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ » يعني آثار سوئي از اين عملكرد من در اذهان بني اسرائيل و غبطيان و فرعونيان است « فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ » ميترسم اين غبطيان به خاطر اين آثار سوء مرا بكشند . و لذا در سورۀ فتح هم خداي عالم ميفرمايد: پيغمبر! آثار سوئي كه از عملكرد تو ؛ چه قبل از هجرت ، چه بعد از هجرت در نزد مشركان قريش بود و از اين كار شما قريش در دل كينه داشتند ، و تصميم گرفته بودند مادامي كه انتقام نگيرند از جا ننشينند ؛ ولي ما با اين فتحي كه نصيب تو كرديم ، شوكتي كه براي تو در اين فتح عنايت كرديم ، مشركان قريش از هر گونه انتقامگيري ، مأيوس شدند و ديگر آن آثار سوئي كه در نزد قريش نسبت به تو بود ، خداي عالم همه را پوشش داد .لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ؛ يعني خداي عالم پوشش داد آنچه كه قبل از هجرت و آنچه بعد از هجرت از آثار سوئي كه در نزد قريش بود ، از تو پوشش داد .(علامه طباطبائي در ج 18 الميزان ، ص 254 - تفسير نمونۀ عربي «الأمثل » ج16 ، ص 422 ). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤلف آن کتاب با سلیقهای عالمانه روایتها را تنظیم کرده است و امثال حضرت امام به آن کتاب استناد میکنند و این بدان معنا است که رویهمرفته اعتبار برای آن کتاب قائلاند. شرح آقای مصطفوی و عبدالقادر گیلانی هر دو شروح خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در شریعت الهی به ما دستور دادهاند با کسانی ارتباط داشته باشیم که ما را به یاد خدا میاندازند و متوجهی حیات ابدیمان میکنند و با بقیه تا آنجا که ممکن است باید مدارا کرد مگر آنکه موجب معصیت شود 2- «عجب» وقتی به سراغ انسان میآید که انسان از الطاف الهی غفلت کند و گمان نماید خداوند به جهت استحقاق طرف به او لطف کرده و راه درمان آن نیز همان است که بفهمد اگر همین الطاف را خداوند به هرکس میکرد، چنین توفیقاتی نصیب آن میشد. پس قضیه، قضیهی امتحان است به همان معنایی که مولوی میفرماید: «امتحان در امتحان است ای پسر / هین به اندک امتحان خود را مخر». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست که تصور میکنید. در جواب سؤال شمارهی 11688 عرایض مختصری داشتم. تیم مذاکرهکننده؛ هم بهانه را از دست دشمن گرفتند و هم بستر داشتن انرژی هستهای را برای ما فراهم کردند. فراموش نکنید که ما مطابق قراردادی که با روسیه بستهایم تا ده سال نمیتوانیم باطریهای اتمی وارد رآکتور بوشهر کنیم بنابراین از انبارکردن اورانیوم عدول کردیم نه از ایجاد اورانیوم. در این بیانیه یا به یک معنا قرار داد رویهمرفته آنچه مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» میخواستند عملی شده و تیم مذاکرهکنندهی هستهای به عنوان نمایندهی انقلاب اسلامی در صحنه حاضر شدند و نه نمایندهی حزب و گروه خاص. توافق اخیر در خصوص برنامه هستهای، ایران به عنوان یک قدرت فرامنطقهای، از برقراری یک وضعیت جغرافیای سیاسی جدید در خاورمیانه حکایت دارد. ایران در این مصاف سیاسی موفق شد توانمندی خود را به اثبات برساند و کار را به جلو ببرد و این نیاز به فهم صحیح و همهجانبه از بیانیهی لوزان دارد. نیاز ما به انرژی هستهای در آن حدّ که امروز بدان نیاز داریم در بیانیهی لوزان مورد توجه بوده است و کاهش تولید اورانیوم به جهت اعتمادسازی به طرف مقابل است از آن جهت که میداند ما امروز نیاز فراوانی به اورانیوم غنیشده نداریم و لذا دیگر کسانی که از امکان ایجاد بمب اتم در ایران سخن میگفتند و ما را بدان متهم میکردند، مورد تمسخر جهانی خواهند بود و جنگطلبان آمریکا و لابی صهیونیست نمیتوانند افکار جهانیان را در اختیار خود بگیرند و از آن طرف مسلّمشناختهشدنِ حقّ هستهای ما نکتهی بسیار مهمی است و از این جهت گلهی بنده از بعضی نیروهای دلسوز انقلاب آن است که چرا طوری سخن میگویند که گویا دولت، با دشمنان انقلاب ائتلاف کرده است. آری باید منتظر ماند تا معلوم شود جریان 1+5 میتواند در فضایی که در لوزان تصمیم گرفت، تصمیم خود را عملی کند و یا جریانهای جنگطلب غربی در تحقق آن تصمیمات موانع جدّی ایجاد میکنند که در آن صورت باز این ایران است که هویت غیر تسلیحاتی فعالیتهای هستهای او به اثبات رسیده است چیزی که رهبری عزیز آن را به عهدهی مذاکرهکنندهگان گذاشته بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی این بزرگواران متوجهاند که در ماه رجب و شعبان حضرت حق، افق را به ما مینمایاند و ماه رمضان جادهی سیر به سوی آن افق به روی ما گشوده میگردد. به همین جهت است که اگر بهرهی لازم را از طریق استغفارهای ماههای رجب و شعبان نبریم بیشتر در ماه رمضان به حکم وظیفهی الهی عمل میکنیم و کمتر به شوق سیر إلی اللّه نایل میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر واقعاً نیازمند است ما نباید به حالت طلبکاری او به او نگاه کنیم. بنده دعاگو هستم. موفق باشید
