باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه در عالم ماده جلو برویم همواره با ماده روبهرو هستیم مگر اینکه افق تفکر و شخصیت خود را به عالمی برتر یعنی عالم مجردات سیر دهیم. از طرفی، بینهایتبودنِ عالم مجردات مثل عالم برزخ، بینهایتبودنی است در عینِ مخلوقیت. ولی بینهایتبودنِ خداوند، بینهایتی است در عینِ خالقیت که وجودش به غیر محدود نمیشود.
عنایت داشته باشید حوزهی عالم ماده، مقهورِ عالم مجردات است مثل آنکه «تن» مقهور نفس ناطقهی انسانی و یا روح انسان است و هر اندازه انسان در «بدن» دقت کند و در جزئیات آن جلو رود، بالاخره از حوزهی بدن که مقهور عالم غیب است، خارج نمیشود. پیشنهاد بنده آن است که جهت رفع ابهامات خود مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن مطالعه کنید وگرنه همواره با همین سؤالات مبهم مشغول خواهید بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به ما فرمودهاند: «العلمُ نقطةٌ و کثرّها الجاهلون» اگر انسان با نور توحید آشنا شود بسیاری از این کثرات در آن مندک است. مثل نور بیرنگ که هفت نور را در خود دارد. عمده توحید حضوری است که در آن، حقیقتِ هر چیز در معنای خودش حاضر است. به همین جهت معلوم نیست که ما با مشغولشدن به این علوم کثیره مجبور باشیم راهِ خود به سوی خدا را طی کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اطلاعی ندارم که ریشهی قمهزنی مربوط به آتشپرستان باشد و فکر هم نمیکنم چنین باشد. مشکل قمهزنی آن است که اولاً: مبنای روایی ندارد. ثانیاً: در حال حاضر موجب وَهن اسلام میشود ولی در روایت داریم: حضرت صادق«علیهالسلام» از فرستادگان مردم کوفه پرسیدند شنیده شده است در رثای عزاداری برای امام حسین«علیهالسلام» به سر و صورت میزنید. آنها جواب دادند: همینطور است و امام کار آنها را تأیید کردند 2- اینهم لازم نیست چون معلوم نیست بتوانید انتظارات بیجای افراد را برآورده سازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت حضور در حوزه لازم نیست که شخص حتماً معمم شود و منبر رود. در حوزه کسانی هستند که بدون ملبسشدن به لباس روحانی در حال تدریس هستند. ولی اگر تشخیص دادهاید که نمیتوانید حوزه بروید لازم نیست همهی دروس را دنبال کنید، دروسی که مبانی عقیدتی و اخلاقی شما را شکل میدهد، پیگیری نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در رابطه با روایات مربوط به تنبلی میتوانید به کتاب «علم اخلاق» یعنی ترجمهی کتاب «جامعالسعادات» رجوع فرمایید. رویهمرفته تنبلی به جهت توجه نداشتن به اهداف عالیه از یک طرف، و کینهورزی و پرحرفی و پرخوری از طرف دیگر، پیش میآید 2- به خودتان سختگیری نکنید همینکه توفیق انجام وظائف الهی و روزهداری را در ماه رمضان دارید، امیدوار به رحمت الهی در پیش روی خود باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه از الطاف الهی برخوردارید، ولی تا آنجا که ممکن است از نافلهها غافل نباشید. اگر نمیتوانید ایستاده بخوانید، نشسته انجام دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موجودی که برای خود نفس دارد اعم از گیاه یا حیوان و یا انسان، روح او بعد از مرگ در عالم برزخ و قیامت حاضر است منتها در مورد گیاهان و حیوانات عموماً حشر آنها کلّی است یعنی همهی گیاهان به یک روح برمیگردند و عموم پرندگان به یک روح برمیگردند و همینطور سایر چهارپایان هرکدام به روح کلّی جنس خودشان برمیگردند زیرا انتخابی در زندگی زمینی نداشتهاند که مثل انسانها هرکدام یک شخصیت جداگانه داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که هر مرتبهای از مراتب هستی حکم خاص خود را دارد و خلیفة اللّه در آن مرتبه حکم خاص آن مرتبه را بر آن مرتبه اعلام میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه قلب مبارک اهلالبیت«علیهمالسلام» با حقیقت قرآن متحد است، چون فرمودهاند سخن ما را با قرآن مقایسه کنید و اگر مطابق نبود آن را به دیوار بزنید باید قرآن را – یعنی ثقل اکبر – را اصل بگیرید و اهلالبیت را ثقل کبیر بدانید. رویهمرفته کتب کلامی در این مورد بحث کرده است، میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست نیز مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید فهم جایگاه شاهنامه نسبت به مثنوی علاوه بر اینکه مشکلتر است با مثنوی مولوی بیشتر میتوان به مسائل اخلاقی و عرفانی دست یافت، هرچند جناب فردوسی در شاهنامه روحیهای از ایران و ایرانی که نظر به وجوه قدسی دارد را به میان آورده است تا دلاوریهای رستم ما را منتقل به شخصیتهایی چون امیرالمؤمنین«علیهالسلام» نماید و این کاری است که هنوز شروع نشده است. به نظر بنده شاهنامه در حجاب نقالان گرفتار شد و از این حجاب خارج نشده در حدّی که امثال بنده نیز بدان نپرداختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اطاعت از رهبری عزیز«حفظهاللّه» آنقدر برکات دنیایی و آخرتی هست که قابل مقایسه با این ضررهایی که میفرمایید نیست، و در پشتکردن به سخنان آن مرد الهی که حکم خدا را در این تاریخ برای ما روشن میکند، آنقدر ضرر هست که قابل مقایسه با آن ضررهایی که میفرمایید نمیباشد. دستور مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» را یک دستور سلوکی بگیرید تا حجابهای ظلمانیتان رفع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست که تصور میکنید. در جواب سؤال شمارهی 11688 عرایض مختصری داشتم. تیم مذاکرهکننده؛ هم بهانه را از دست دشمن گرفتند و هم بستر داشتن انرژی هستهای را برای ما فراهم کردند. فراموش نکنید که ما مطابق قراردادی که با روسیه بستهایم تا ده سال نمیتوانیم باطریهای اتمی وارد رآکتور بوشهر کنیم بنابراین از انبارکردن اورانیوم عدول کردیم نه از ایجاد اورانیوم. در این بیانیه یا به یک معنا قرار داد رویهمرفته آنچه مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» میخواستند عملی شده و تیم مذاکرهکنندهی هستهای به عنوان نمایندهی انقلاب اسلامی در صحنه حاضر شدند و نه نمایندهی حزب و گروه خاص. توافق اخیر در خصوص برنامه هستهای، ایران به عنوان یک قدرت فرامنطقهای، از برقراری یک وضعیت جغرافیای سیاسی جدید در خاورمیانه حکایت دارد. ایران در این مصاف سیاسی موفق شد توانمندی خود را به اثبات برساند و کار را به جلو ببرد و این نیاز به فهم صحیح و همهجانبه از بیانیهی لوزان دارد. نیاز ما به انرژی هستهای در آن حدّ که امروز بدان نیاز داریم در بیانیهی لوزان مورد توجه بوده است و کاهش تولید اورانیوم به جهت اعتمادسازی به طرف مقابل است از آن جهت که میداند ما امروز نیاز فراوانی به اورانیوم غنیشده نداریم و لذا دیگر کسانی که از امکان ایجاد بمب اتم در ایران سخن میگفتند و ما را بدان متهم میکردند، مورد تمسخر جهانی خواهند بود و جنگطلبان آمریکا و لابی صهیونیست نمیتوانند افکار جهانیان را در اختیار خود بگیرند و از آن طرف مسلّمشناختهشدنِ حقّ هستهای ما نکتهی بسیار مهمی است و از این جهت گلهی بنده از بعضی نیروهای دلسوز انقلاب آن است که چرا طوری سخن میگویند که گویا دولت، با دشمنان انقلاب ائتلاف کرده است. آری باید منتظر ماند تا معلوم شود جریان 1+5 میتواند در فضایی که در لوزان تصمیم گرفت، تصمیم خود را عملی کند و یا جریانهای جنگطلب غربی در تحقق آن تصمیمات موانع جدّی ایجاد میکنند که در آن صورت باز این ایران است که هویت غیر تسلیحاتی فعالیتهای هستهای او به اثبات رسیده است چیزی که رهبری عزیز آن را به عهدهی مذاکرهکنندهگان گذاشته بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از دانشمندان میگوید: «تا از اختیارداشتن از من نمیپرسی بهراحتی با اختیار خودم ـ به صورت علم حضوری ـ اموراتم را انجام میدهم ولی وقتی از آن میپرسی تازه مسئلهدار میشوم که راستی اختیار چیست؟». این دانشمند میخواهد بگوید بعضی از ادراکات ما در ساحت علم حضوری کاملاً برایمان قابل ادراک است ولی وقتی به ساحت علم حصولی آمد دیگر از ادراک آن عاجزیم. مشکل آن است که میفرمایید: چگونه بدون دلیل توجهم را از این افکار منصرف کنم. مگر برای این امور به دلیل نیاز داریم؟ موفق باشید