سلام علیکم
به شرح کتاب از برهان تا عرفان رجوع فرمائید .موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بهتر است که بماند و رعایت کند. ولی اگر در خود، رویهمرفته رعایت چنین روحیهای را نمیشناسد، چارهای نیست که نه خود را به زحمت بیندازد و نه بقیه را. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. که عیناً از صفحهی 61 آن نکتهای را که در این مورد بحث شده، خدمتتان ارسال میدارم. در ضمن به عرض برسانم که این نوع انرژیدرمانی که میفرمایید از نظر شرعی حرام نمیباشد.
انرژى درمانى هم يك نوع هيپنوتيزم است. اگر كسى دستش طورى درد مى كند كه نمى تواند بالا بياورد، در واقع نفس او ارادهاى قوى در حركت دادن دستش ندارد در نتيجه دست او ضعيف شده و متقابلًا اراده او براى مقابله با ضعفِ دست او نيز ضعيف شده است و لذا نمى تواند دست خود را بالا بياورد. حالا فردى كه با تمركز مى تواند اراده خود را به او منتقل كند، به شخص القاء مى كند كه تو مى توانى دست خود را بالا بياورى، و اين تصور را در خيال او تثبيت مى كند. اگر نفسِ او اين تلقين را پذيرفت، دست خود را بالا مى آورد، و اگر درمان درد او به اين است كه چند روز دستش را تكان بدهد، تكان مى دهد و بعد هم كه اين خيال رفت، چون چند روز دست خود را تكان داد، دستش خوب مى شود، ولى تأثير هيپنوتيزم در همان چند روز بود، بقيه مربوط به بدن خودِ اوست. طرفِ مقابل پذيرفته كه سردرد دارد، با هيپنوتيزم به او القاء مى كنى نه تو سرت درد نمى كند، چون از اول سر دردِ او به ذهن و خيال او مربوط بود، اگر پذيرفت سردردى نيست، سردردش خوب مى شود. چيزى كه بعضى مواقع خود شما با نصيحت به طرف القاء مى كنيد، حال اگر طرف توانست بپذيرد، نتيجه مى گيرد. بشر با انتقال خيال، مسئله اى را كه اصل آن خيالى بوده است مى تواند تغيير دهد. نوعِ ديگرى از انرژى درمانى هست كه با هيپنوتيزم فرق مى كند، از آنجايى كه نفس بعضى از افراد تكويناً و به صورت خدادادى قدرت انتقال دارد، مى توانند اراده و توانايى خود را به ديگرى منتقل نمايند. شما مى بينيد يكى قدش بلند است و ديگرى كوتاه، يكى هوشش زياد است و ديگرى كم، به بعضى ها هم خداوند توانايى هايى مى دهد كه خود آنها حتى در ابتدا نمى دانند چنين توانايى هايى دارند. نفسِ طرف اين توانايى را دارد كه بتواند توانايى هاى نفسِ خود را به فرد ديگرى منتقل كند. لذا اگر الآن بنده دستم را نمى توانم بالا بياورم با انتقالِ توانايى شخصى كه توانايى انتقال قدرت نفس خود را به من دارد، ممكن است بتوانم اين كار را بكنم. بستگى دارد كه بنده چقدر برايم امكان دارد توانايى هاى القاءشده را بگيرم. البته قدرت نفس آن شخص هم كه قدرت خود را انتقال مى دهد در اين امر نقش دارد، به همين جهت همه به يك اندازه شفا نمى يابند. بعضى ها هم مشكلشان بيش از اينهاست و به همين جهت اصلًا درمان نمى شوند. اگر آن نفس، قدرت طرف مقابل را گرفت و از آن متأثر شد، خودش آن را ادامه مى دهد و آرام آرام با اراده هايى كه اعمال مى كند، درمان مى شود. در مورد انبياء الهى و ائمه معصومين عليهم السلام موضوعِ شفادادن فرق مى كند، قلب آنها مظهر اسماء الهى است، حال اگر مصلحت بدانند اسم خاصى را كه مناسب رفع مشكل طرف است القاء مى كنند و مشكل حل مى شود. حضرت عيسى (ع) مظهر اسم حَىاند و لذا مرده را زنده مى كنند. حضرت پروردگار در اين امور به واسطه ى ذات مقدس حضرت عيسى (ع) بر روح و روان طرف جلوه مىكند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میگوید شریعت قبض و بسط دارد ولی نه بر اساس تعمق عالمانِ دین در مبانیِ اصیل قرآن و سنت، بلکه با مطابقت شریعت با علمِ جدید آنهم علمی که نهتنها بر مینای حس و تجربه شکل گرفته، بلکه در بسیاری موارد مبتنی بر حدس علمای تجربی است و به یک معنا میخواهد بگوید دین ذیلِ علم تجربی و آنهم با نگاه غرب به آن قرار گیرد که در عمل دینی برای بشر باقی نمیماند و غرب بر همهچیز سیطره مییابد. که البته بعداً از این هم عدول کرد و اعلام نمود، «اساساً نبوتی وجود ندارد، آنچه پیامبر گفته است آنهایی است که به فکرش رسیده ولی پنداشته است پیامبر است». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتابهای آیت اللّه شجاعی و مرحوم صفائی حائری در کنار کتب سایر علماء غفلت نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در قرآن میفرماید: «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه»(نور/33) آنهایی که نتوانند ازدواج کنند سعی نمایند عفت و عفاف خود را حفظ کنند تا آنکه خداوند آنها را از فضل خود برخوردار نماید. این آیه مژده میدهد که اگر انسان در مقابل نیاز به ازدواج کمی عفت به خرج بدهد، خداوند شرایط ازدواج سالم را برای او فراهم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعدهی راه است که گاهی «قبض» سراغ انسان میآید و خطورات غلبه میکند و گاهی «بسط» میآید و شوق عبور از خطورات نصیب انسان میگردد. عمدهی مطلب در این مسیر صبر و عزم است. و به همین جهت فرمودهاند: «پردههای دیده را داروی صبر / هم بسوزد هم بسازد شرح صدر // آینة دل چون شود صافی و پاک / نقشها بینی برون از آب و خاک // هم ببینی نقش و هم نقاش را / فرش دولت را و هم فراش را // چون خلیل آمد خیال یار من / صورتش بت معنی او بتشکن». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمیکنم با توجه به توصیفی که میفرمایید اگر در سایر اوقات ذهن شما مشغول فوتبال نباشد، مانع کار شما گردد 2- علماء گذشته هم مطابق فرهنگ جاری زمان خود جهت تقویت بدنشان حتی بهتر از امروزیها تلاش میکردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید و بعد از دنبالکردن بحث معاد و شرح آن و بحث «خویشتن پنهان» با کتابهای «مقالات» آیت اللّه شجاعی کار را دنبال کنید از آن به بعد «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
