بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15854
متن پرسش
با سلام: من بخشی از تفسیر المیزان و کتابهایی از شما را مطالعه کرده ام. در مورد تقدیر انسان، خداوند می فرمایند که اتفاقی برای انسان نمی افتد مگر اینکه در لوح محفوظ ثبت است و اینکه شما می فرمایید که ما کاملا با اختیار کارها را انجام می دهیم و خداوند مجرد محض است و می داند که ما در آینده چه می کنیم، اینکه او کار ؛ینده مرا می داند یعنی کاملا درون وجود مرا می شناسد و از طرفی کار من در لوح ثبت است حال سوال من این است که این لوح محفوظ و نفس ناطقه من چگونه قرابتی دارند و لوح محو و اثبات چگونه است؟ خواهشا بی توضیح نگذارید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در لوح محفوظ، قواعد کلّی عالم ثبت است و لوح محو و اثبات، محل ظهور تدریجی آن حقایق است. به طوری‌که یکی ظهور می‌کند و محو می‌شود و صورت دیگری از حقیقت به ظهور می‌آید و در متن این قواعد و ظهورات است که خداوند تمام آن‌چه «هست» و «می‌شود» را می‌داند و اعمال ما نیز طبق قواعد «لوح محفوظ» و «لوح محو و اثبات» محقق می‌شود و از این جهت خداوند به اعمال ما آگاه است که مثلاً اگر ما رعایت شریعت را به عهده بگیریم، چه نتیجه‌ای نصیب‌مان می‌شود و می‌داند که آن عمل را انجام می‌دهیم و آن نتیجه را می‌گیریم قبل از آن‌که ما به آن عمل مبادرت کنیم. موفق باشید 

15614
متن پرسش
سلام علیکم وقت بخیر: بنده طلبه پایه 2 هستم. 1. چطور باید علاقه و عشق به مطالعه دروس را ایجاد کرد که خستگی و زدگی پیش نیاید؟ 2. گاهی در کلاس و مطالعه یا هر جای حساس که نیاز به حواس جمعی دارد، تمرکزم را از دست می دهم و نمی توانم بطور ارادی آن را باز گردانم و کار سخت می شود. لطفا بفرمایید درمان این مساله چیست؟ 3. گاهی از برخی می شنویم چه نیازی است طلبه مثلا کتاب مغنی را بخواند که مجموعه ای از نظرات مختلف است که فلان ادیب مطرح کرده است و شاید به آن در این حد نیازی نباشد و طلبه فرصت و وقت خود را اینطور هدر بدهد؟ لطفا بفرمایید این نگاه صحیح است یا خیر؟ و راه حل این مساله چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با یادداشت‌برداری و تعمق بر روی مطالب، حوصله‌ی انسان برای دنبال‌کردنِ مطالب بیشتر می‌شود به شرطی که سعی شود پرحرفی و پرخوری نداشته باشیم و دنبال دیدنِ فیلم و سریال نباشیم. 2- سعی کنید ملکه‌ی یادداشت‌برداری را در خود تقویت کنید، حتی اگر نخواهید از آن یادداشت‌ها استفاده کنید، ولی صرفِ یادداشت‌کردن تمرکز می‌آورد. 3- چنین کتاب‌هایی کمک می‌کند تا بحث‌های ادبیاتی به صورت ملکه در آید. ادبیات که فقط فهمیدنی نیست، تکرارکردنی است. موفق باشید

15587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: ماه مقدس رجب را به شما و همه خداخواهان تبریک عرض می کنم: اگر در خواب نفس و روح ما مانند مرگ توسط حق قبض می شود و به عوالم غیب برده می شود پس چرا در آن عالم که رجوع کامل به خود پیدا می کنیم و اصلا متوجه خود نیستیم و هنگامی که بیدار می شوم هم چیزی از آن عوالم یا جدایی از بدن و بازگشت به نفس ناطقه خود چیزی یادمان نمی آید؟ ۲. آیا شما علامه طهرانی (ره) را یک عارف بالله و به توحید رسیده می دانید؟ بنده احساس می کنم طرفداران ایشان بقیه را به یک مکتب خاص و شخص خود علامه دعوت می کنند در حالی که در طرفداران امام (ره) و…… چنین نیست بلکه بجای اینکه خود آنها مطرح باشند مسیر توحیدی آنها مطرح است. ۳. چرا علامه طهرانی راحت در کتابهایشان معلوم می کنند که فلانی سیر را کامل کرد یا فلانی به توحید نرسید در این دنیا یا ... یعنی چگونه جایگاه افراد را نسبت به حق بیان می کنند و آقای حداد را کامل می دانند و آقای حداد هم ایشان را کامل می دانند. ان شاءالله خدا برتوفیقاتتان بیفزاید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در خواب انسان در عالمی حاضر می‌شود که به صورت علم حضوری با واقعیت‌های آن عالم روبه‌رو است. و به همین جهت عموماً چیزی در حافظه‌ی او قرار نمی‌گیرد. در این مورد عرایضی در شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» شده است. صوت آن را از سایت می‌توانید بگیرید 2- بنده علامه تهرانی را یک دانشمند اسلامی می‌دانم و در جریان این مسائلی که می‌فرمایید هستم و حقیقتاً نگرانم که جوانان ما را که در این تاریخ می‌توانند با توحیدِ حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به بهترین سلوک برسند، مشغول این حرف‌ها و فرقه‌بازی‌ها کرده‌اند. موفق باشید

12171
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر از پاسخگویی به موقع جنابعالی: کلمه کذالک در بیشتر جاهای قرآن آمده، من در یک دفتری بیشتر آنها را یادداشت کرده ام. برداشت خودم با در نظر گرفتن معانی این گونه آیات بیان یک نوع سنت الهی است. می خواستم جنابعالی توضیح بیشتری در مورد آیاتی که کذالک در آنها آمده است توضیح بفرمایید. ممنون اجرتان با سید الشهدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این پیشنهاد شما یعنی بنده چندماه بقیه‌ی کارهایم را تعطیل کنم و به آن بپردازم، در حالی‌که جنابعالی می‌توانید جواب سؤال خود را در تفسیر المیزان بیابید. موفق باشید

10737

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. یکی از پژوهشگران علوم انسانی اسلامی فرمودند: اختلاف سلیقه‌ها در انقلاب اسلامی درست، اما اختلاف تفسیرها برای انقلاب اسلامی خطرناک است. وی دوباره افزود: فتنه آخرالزمان قرائت‌های مختلف از انقلاب اسلامی و ولی فقیه است. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر اختلاف تفسیرها از انقلاب موجب غفلت از اهداف اصلی انقلاب اسلامی باشد بسیار خطرناک است ولی اگر اختلاف تفسیرها در روش‌های متفاوت نسبت به نزدیک‌شدن به اهداف باشد، باید تحمل کرد و در فضای آزاداندیشی به آن‌ها احترام گذاشت. موفق باشید
7292
متن پرسش
اگر برای فهم بهتر غرب و بروزات آن در عصر کنونی که منجر به زمانه شناسی بهتر شود، بخواهیم به مجموعه کتبی رجوع کنیم، آیا کتب شهید آوینی را توصیه می کنید؟ چه سیری برای رجوع به این کتب معرفی می کنید؟ چه کتب دیگری را توصیه می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های شهید آوینی بسیار خوب و با برکت است، سیر خاصی را نمی‌شناسم ولی کتاب‌های مرحوم مددپور مثل «تاریخ یونان‌زدگی ما» نیز کمک می‌کند و از کتاب‌های دکتر داوری و مرحوم سیدعباس معارف نیز نباید غافل شد. موفق باشید
7289
متن پرسش
سلام استاد. در بحث برهان صدیقین موضوع وجود و ماهیت مطرح شد که مثلا علم وجودی است ولیکن دیوار ماهیت است و فرمودین هرچه که صفت تر و ترین بگیرد در واقع وجودی است مثل انسان تر و یا عالمتر. خوب استاد چیزهایی مثل شیرینی و شوری و گرمی چی؟اینها هم صفت تر و ترین می گیرند آیا ماهیت نیستند؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در واقع وقتی می‌گوییم شیرین‌تر، این شیرینی یعنی شکر نیست که شدت پیدا کرده است بلکه وقتی با چیزهای دیگری که مانع ظهور شیرینی آن شده کمتر ترکیب شود، شیرینی خود را بهتر نشان می‌دهد. در مورد شوری و گرمی هم همین‌طور، یعنی شرایط ظهور این صفات متفاوت است نه این‌که ذات آن‌ها تشکیک‌پذیر باشد. موفق باشید
7249
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: ازپاسخگویی‌تان متشکرم 1)چراحضرت یوسف در مدت چهل سال هجران پدرکه تقریبا پنجاه ساله بودند هیچ سراغی از پدر نگرفتند با آن‌که از محل سکونت حضرت یعقوب اطلاع داشتند؟ 2) درخصوص ادعیه‌ی مأثوره‌ی وارده از اهلبیت«علیهم‌السلام» مثل دعای کمیل یا ندبه و غیره آیا حضرات معصومین هم مثل ما برتکرارآنان مداومت داشتند (مثلا خواندن دعای کمیل هرشب جمعه ...)؟ یا این‌که آنان تمام گفتارشان ادعیه بود و برای ما تکرار است 3) آیا بین معرفت النفس و شناخت استعداد حرفه‌ای (به معنی هرشخصی برای انجام کاری ساخته شده مثل استعدادکارهای فنی یااستعداد نقاشی و هنر یا استعداد ادبیات و...) جنابعالی ارتباطی قایل هستید یا خیر؟ توضیح بفرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- معلوم نیست از پدرشان سراغ نگرفته باشند، ولی معلوم است که مصلحت نمی‌دانستند خود را در اولین فرصت معرفی نمایند چون کارها در دست برادرانی بوده که آن جنایت را کردند، حضرت سعی کردند شرایط فراهم شود تا کار از دست برادران خارج شود، یکی از آن برنامه‌ها آوردن حضرت بنیامین به مصر بود با آن طراحی دقیقی که انجام دادند 2- همین‌طور بوده است چون داریم که مثلاً در مناجات شعبانیه مداومت داشته‌اند. زیرا این ادعیه راه معاشقه‌ی بندگان با خداوند است و آن‌ها نیز از این امر استثناء نیستند 3- معرفت نفس، معرفت به اصل وجود نفس و نسبت آن با خدا است و بحث نظر به استعدادها در حوزه‌ی دیگری مطرح است. موفق باشید
7102
متن پرسش
باعرض سلام لطفا بفرمائید امام خمینی درکجا فرمودند به جان دوست قسم حرفهای اهل معرفت همان حرف ایات و روایات هست باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از جاهایی که حضرت امام سخن بدین مضمون دارند در کتاب سرّ الصلوات است در صفحه‌ی 64 به بعد. می‌فرمایند: « از امور مهمه‏اى که تنبه به آن لازم است، و اخوان مؤمنین خصوصاً اهل علم- کثر اللَّه أمثالهم- باید در نظر داشته باشند، آن است که اگر کلامى از بعض علماى نفس و اهل معرفت دیدند یا شنیدند، به مجرد آنکه به گوش آنها آشنا نیست یا مبنى بر اصطلاحى است که آنها را از آن حظى نیست، بدون حجت شرعیه رمى به فساد و بطلان نکنند و از اهل آن توهین و تحقیر ننمایند؛ و گمان نکنند هر کس اسم از مراتب نفس و مقامات اولیا و عرفا و تجلّیات حقّ و عشق و محبت و امثال اینها که در اصطلاحات اهل معرفت رایج است برد، صوفى است یا مروج دعاوى صوفیه است، یا بافنده از پیش خود است، و بر طبق آن برهان عقلى یا حجتى شرعى ندارد؛ به جان دوست قسم که کلمات نوع آنها شرح بیانات قرآن و حدیث است‏ ». موفق باشید
6858
متن پرسش
سلام میخواستم بدانم ما چقدر در مقابل دیگران مسیول هستیم . یعنی چقدر درمقابل دیگران وطیفه بر عهده ی ماست .؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان اندازه که شریعت الهی تعیین کرده و به پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرموده است: «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ× لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ» ای پیامبر تو به آن‌ها تذکر بده تنها تو تذکردهنه‌ای، تو بر آن‌ها سیطره نداری که حتماً و لابد باید خوب شوند. موفق باشید
2944

مختار ثقفیبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد،میخواستم بدانم نظر استاد در مورد مختار ثقفی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چیزی بیشتر از آنچه جناب آقای رجبی دوانی در تحلیل سریال مختار نامه داشتند ندارم. موفق باشید
2002
متن پرسش
سلام خدمت استاد 1-پاسخ سوال شماره 1819 را مطالعه کردم این سوال برایم هست که آیا بین سلوک امام خمینی ره و سلوک اساتید علامه طباطبایی ره دو گانگی وجود دارد؟ یعنی روش کسانی که به صورت فردی نزد استاد سلوک می کنند با بحثی که درباره امام ره می فرمایید متفاوت است و دو راه مختلف است و آیا این سلوک فردی در مقابل آن نقصی دارد؟ 2- روش اساتید علامه طباطبایی ره کاملا مشخص و به صورت دستورالعمل هایی است که ممکن است برای هر فرد فرق کند ، روش سلوکی امام ره چگونه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- در ذیل راهی که حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه» در مقابل ما گذاشتند و خداوند برای ملت ما مقدر فرموده باید از امثال حضرت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» و امثال ایشان بهره گرفت . سلوک فردی که در ذیل شخصیت اشراقی حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه» باشد خوب و مفید است ولی سلوک فردی که جدای از نوع سلوکی است که حضرت امام فرموده‌اند دوره‌اش گذشته و تقدیر امروز ما نیست. 2- اساساً روش بزرگانی مثل حضرت امام و حضرت علامه روش توحیدی و نفی انانیت است و با برخورد درست نسبت به دستورات شریعت الهی – اعم از مستحب و واجب – به‌دست می‌آید و نیاز به دستورالعمل خاصی نیست. موفق باشی
1467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم رب المهدی سلام.من دختری هستم، دانش آموز پیش دانشگاهی.رشته تجربی. یک سالیست که گرفتار مشکلی شدم و به دکتر روانشناس هم مراجعه کردم و دکتر هم گفت که باید دارو مصرف کنم اما من صلاح دونستم اول با شما مشورت کنم و نظر شما رو هم بدونم. من خیلی آدمه حساسی هستم یا شاید هم به قوله دکتر وسواس فکری دارم.مثلا وقتی کسی یه رفتاری میکنه من خیلی حرفو رفتارش رو تو ذهنم مرور میکنم و همش ذهنم مشغول میشه و دیگه به زندگیم نمیرسم.البته خیلی تونستم پیشگیری کنم اما بطور کامل درمان نشده.مثلا خیلی میترسم آدما از دستم ناراحت بشن ، یا باهم بداخلاقی کنن یا قطع رابطه.همینجور یه حرفو تو ذهنم مرور میکنم.رو حرفا و کارایه آدما حساسم . بدبین نیستم ولی....نمیدونم ، نمیتونم توضیح بدم.یعنی الان چون تو همچین موقعیتی نیستم نمیتونم توضیحش بدم. دکتر بهم گفت : چون تو زمانه کنکورم و رفتارم نشون میده که خیلی اضطراب دارم نمیشه درمانش کنیم چون سیستم عصبیم متعادل نیست، بنابراین بهم گفت : باید دارو مصرف کنم تا سیستم عصبیم متعادل شه و اضطرابم بیاد پایین تا بشه وسواس فکریم رو درمان کرد.خیلی تاکید کرد که داروها هیچ ضرری ندارن ولی برادرم گفت اول با شما مشورت کنم. الان نسبت به اون موقعه که رفتم پیشه دکتر(یک ماه پیش)خیلی اضطرابم بیشتر شده، چند وقتیه که شبا که میخوابم همش از خواب میپرم و تپش قلب شدید دارم و وقتی از خواب میپرم یه دلشوره ای تو دلمه و دوباره یه عالمه طول میکشه تا خوابم ببره. این وسواس فکری و اضطراب مشکلی بود که میخواستم نظرتون رو بدونم که آیا دارو مصرف کنم؟شما چه پیشنهادی دارید؟ مشکله بعدی اینکه من تو مدرسه شاهد نجف آباد درس میخونم و خودم نجف آبادی نیستم ، و شدیدا ولایتی هستم و رهبرمون رو دوست دارم ، اما تو مدرسمون و تو کلاسمون بچه ها همه مخالفه رهبری هستن و بعضا توهین ومسخره میکنن ، میخواستم ازتون بپرسم ببینم تکلیفه من چیه؟باید سکوت کنم؟در حالیکه یه عالمه تو دلم حرص میخورم و دوست دارم باهاشون دعواکنم.ولی این بچه ها از اون دسته آدم هایی نیستن که با حرف متقاعد بشن ، یعنی یه جورایی اگربخوام باهاشون حرف بزنم اصلا قبول نمیکنن و مسخره میکنن و جوابه خاصی ندارن که بدن.و تو کلاسه 25 نفره شاید5 نفر ولایتی باشن که اونا هم هیچی نمیگن.ولی من اگر بدونم باید جوابشونو بدم از هیچی نمیترسم ، حتی اگر از مدرسه اخراجم کنند.مشکله من اینه که نمیدونم باید چکار کنم!!! بحثه بعدی راجع به درس خوند نمه، من داداشم لیسانس داره و الان رفته حوزه.البته وقتی همسن من بود یعنی قبل از کنکورش میخواست بره حوزه که خانوادمون باهاش شدیدا مخالف بودن و اون هم بالاجبار رفت دانشگاه.اما بعد از 4 سال رفته حوزه و الان پایه یک هست و خدارو شکر خیلی راضیه. من تو فکر دانشگاه بودم و چون بابام خیلی دوست داشت داروسازی قبول بشم ، تصمیممو گرفته بودم که بخونم واسه داروسازی.تا اینکه پارسال آجیم جامعه الزهرا رو بهم معرفی کرد و اصلا فکرشو نمیکرد که من جذبش بشم اما من خیلی خوشم اومد و 2-3 ماهی حسابی در مورد جامعه الزهرا تحقیق کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که انشاالله حتما ثبت نام کنم.خانوادم به اندازه ای که برایه داداشم مخالف بودن مخالفم نیستن ولی از حرفاشون معلومه که خیلی دوست دارن من برم دانشگاه.من جزوه ی شما رو هم که در مورد عالم طلبگی بود خوندم ، بی اندازه تشنه ی اینم که برم جامعه الزهرا یا حوزه یا جایی که بتونم درسی بخونم که بتونه منو به خدا نزدیک کنه.اما داداش بزرگم بهم میگه میخوای از کنکور فرار کنی و از کنکور میترسی و از این حرفا.من شاید الان یکم از کنکور بترسم و دلهره داشته باشم اما بخدا اونموقعه که تصمیم به جامعه الزهرا رفتن گرفتم اصلا از کنکور نمیترسیدم ، دقیقا یادمه ، خیلی هم خوشبین بودم که حتما دانشگاه قبولم.اون موقع دو تا هدف داشتم ، یکی اینکه پدر و مادرم رو خوشحال کنم و یکی هم اینکه بتونم به مردم و به جامعه خدمت کنم.اما من خودمو خوب میشناسم و میدونم احتمال50 درصد اگربرم دانشگاه لطمه میخورم ، با خودم گفتم اگربا هدفه خدمت وخوشحا ل کردن پدر و. مادر برم دانشگاه اما خدا رو از دست بدم یا به هر طریقی اهدافم یادم برن یا بشم یه شخصی از نظر علم بالا اما از نظر معنوی پایین چه سودی داره؟اگر پولدار بشم و همه چیز توزندگیم داشته باشم اما خدا رو نداشته باشم چه سود؟تا من خودمو اصلاح نکنم و تهذیب نفس نکنم چجور میخوام مفید باشم؟یه عالمه از این فکرا به علاوه ی اینکه هدف از این زندگی رسیدن به خداست و در حوزه بستر برای این امر فراهم تره ف خیلی ها هم با دانشگاه به خدا رسیدن اما خطرات دانشگاه بیشتره ومن در خودم این قدرتو نمیبینم که همچین ریسکی کنم.ولی من هیچ پشتیبانی ندارم جز خدا.امروز واسه کنکور ثبت نام کردم و دانشگاه امام صادق ، بقیه الله و دانشگاه علوم و معارف رو هم ثبت نام کردم و حتما انشاالله دفترچه ی جامعه الزهرا رو هم میگیرم.ولی نمیدونم باید چکار کنم؟نمیدونم خوشحال کردن پدر و مادرم ارجعیت داره یا رفتن به حوزه و رسیدن به خدا.داداشم میگه هر کدوم که به صلاحت باشه پیش میاد .فکرشو نکن اما من خیلی ذهنم مشغوله و تو درس خوندن هم یکمی سست شدم.من نمیگم همه ی آدمایی که تو حوزه هستن خوبن و همه ی آدمایی که دانشگاه هستن بدن اما دانشگاه همه جور آدمی با همه عقاید و اخلاقی میان.وقتی من هنوز عقایدم محکم نیست ممکنه..... نمیدونم چکار کنم و این برام شده یه مشکله بزرگ.از یه طرف دله پدر و مادرم واز یه طرف... میترسم برم حوزه بعد هر کی از مامانم بپرسه دخترت کجا درس میخونه ، واسه مامانم خجالت باشه که بگه رفته حوزه.واسه خودم اصلا مهم نیست بقیه چی فکر میکنن ، من فقط خدا رو میخوام.اما من تمامه تلاشمو رو میکردم که باعث افتخار و سربلندی پدر و مادرم باشم اما اگر برم حوزه شاید نتونمخیلی خوشحالشون کنم یا از نظ خودشون و بقیه باعث سرافرازیشون نشم. من این حرفا رو برا هر کی که میخوام بگم به وسطاش که میرسم مسخرم میکنه و میگه برو بابا.تو مدرسه که اصلا نمیتونم بگم میخوام برم حوزه، تو فامیل هم همه یجوری فکر میکنن.حرفایه منو نمیفهمن.شایدم من دارم اشتباه میکنم. هر بار که خیلی ذهنم به این موضوع مشغول میشه میگم خدایا سپردم به خودت اما بازم دلم آروم نمیگیره. دانشگاه بقیه الله که خیلی کم دانشجو دختر میگیره ، دانشگاه امام صادق هم میگن مصاحبه سختی دارم.نمیدونم باید چکار کنم.اونقدری هم درس نخوندم که امید به کنکورداشته باشم.آخه تقریبا حس میکردم مامان و بابام راضی شدن برم حوزه اما دفترچه هایه کنکور که اومد دیدم انگار خیلی دلشون میخواد من برم دانشگاه. خودمم خیلی دلم میخواد بتونم یه کاری واسه این کشور بکنم ، خیلی دلم میخواد باعث افتخار کشورم بشم و جلو اما زمان سربلند باشم اما از خطراتش میترسم. بخدا دارم دیوونه میشم. هم ازتون کمک و راهنمایی میخوام. هم اینکه حسابی واسم دعا کنید، دعا کنید هر جا میرم و هرچی میخونم وسیله ای بشه واسه رسیدن به خدا.و دعا کنید توفیق و اراده پیدا کنم محکم درس بخونم و به درس علاقه مند بشم و هر دعایه دیگه ای خودتون میدونید واسم بکنید. من سیده مطهره موسوی هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- ظاهراً همین‌طور که دکتر فرموده‌اند در شرایطی نیستید که بتوانید بدون دارو خودتان را درمان کنید چون ذهنتان بر اراده‌تان غلیه کرده است. مصرف دارو و تقویت بدن و ورزش مرتب إن‌شاءالله مؤثر خواهد بود. 2- آری اگر شرایط طوری است که سخن شما بر روی همکلاسی‌هایتان تأثیر ندارد سکوت کنید مگر آن وقتی که می‌توانید دوستانه به بعضی از آن‌ها تذکر بدهید. در ضمن در مورد سؤال آخر حرف آن برادرتان که فرموده‌اند بگذار هرچه صلاح است پیش می‌آید حرف خوبی است به این شرط که شما در حدّ خودتان بدون اضطراب دروس را بخوانید و به خدا توکل کنید. موفق باشید
425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلا م علیکم .ببخشید مزاحم می شوم بنده مشکلی داشتم که مربوط به مسائل شهوتی می شود که هرازچند گاهی در خواب به واسطه خیالات گوناگون روح مرا می آزارد ازطرفی درحال حاضر خودم را برای ازدواج آماده نمی بینم نظر حضرتعالی چیست؟ باید بگویم که ذهن من از طرفی برای حل مطالب کتب عقلی که می خوانم درگیر است .خدا به شما طول عمر بدهد. دعا بفرمایید .
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید تا إن‌شاءالله بتوانید راه‌کارِ کنترل خیالات را در مسیر حضور در محضر حق تمرین نمایید. موفق باشید
13088
متن پرسش
آیا توسل به علما جایز است؟ اگر هست از چه منظری باید باشد؟ مثلا اول نماز توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و یا امام حسین علیه السلام توصیه شده است آیا می توان به علما نیز متوسل شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نباید چنین کاری انجام شود زیرا خود علماء جایگاهی جز در ذیل ائمه‌ی معصوم‌بودن برای خود قائل نیستند و لذا با نظر به حقایق انسانی یعنی امامان معصوم، موضوع به‌خوبی شکل می‌گیرد که ما بخواهیم از طریق نور امامان معصوم به حضرت حق رجوع کنیم. موفق باشید

12260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد امروز سوالات را می خواندم با خواندن سوال 12253 یاد سوال یکی از دوستان افتادم که می گفت - و البته انجام هم می داد اما دلیلی نداشت فقط به تاسی از پیشینیان این کار را انجام می داد - هنگام شنیدن اذان انگشت سبابه را ابتدا نزدیک لب برده و بوسه زده و سپس به پیشانی می چسبانند حال سوال این است که آیا این هم در روایات آمده؟ و سوال دیگر هم این است که چطور نیات و اعمال خود را تحت ولایت امیرالمومنان علی (ع) قراردهیم. آیا بر لبان ما ذکر یکی دیگر از ائمه (ع) غیر از حضرت علی (ع) باشند تحت ولایت آقا امام علی علیه السلام هستیم؟ اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قراردادن انگشت سبابه نزدیک لب را که فرمودید به عنوان یک دستور که از طریق ائمه صادر شده باشد، بنده نشنیده‌ام 2- با ذکر نام هر کدام از ائمه«علیهم‌السلام» مسلّم در ذیل ولایت مولایمان امیرالمؤمنین علی‌بن ابیطالب«علیه‌السلام» قرار خواهید گرفت. مگر نه این است که در زیارت هر امامی به طور مستقیم سلام بر پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و سایر ائمه«علیهم‌السلام» می‌کنید؟ به این معنا که در زیارت هر امامی همه‌ی آن ذوات مقدس را زیارت کرده‌اید، همان‌طور که با هر اسمی از اسماء الهی که خدا را بخوانید حضرت حق با نور «اللّه» که جامع جمیع اسماء است به سراغ شما می‌آید. موفق باشید

11115
متن پرسش
سلام علیکم: مباحث مربوط به صادر اول و نور حضرت محمد (ص) و مقام عنصری را از چه منابعی می تونم مطالعه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید در تشکیک وجود از طریق «برهان صدیقین» وارد شوید و سپس کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» می‌تواند باب اندیشه در این موارد را بگشاید تا برسید به مباحث عرفان نظری. موفق باشید
10820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: سفر مکه در پیش داریم. متاسفانه بر سر تهیه سوغات با خانواده اختلاف داریم، بنده می گویم سوغات را از اصفهان تهیه کنیم اما ایشان می گویند حداقل مقداری از آن را از مکه خریداری کنیم، استاد چه قدر جایز هستیم از مکه سوغات تهیه کنیم (از نظر شرع و اخلاق)؟ خاله بنده حتی تاکید دارند که باید از مکه طلا هم خرید! به نظر شما درست است؟ چرا که نظر شما را جویا بودند. با تشکر التماس دعای فراوان در این ایام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر از مکه سوغات تهیه کنید، حرام نیست ولی به نظرم برکت کار کم می‌شود مگر آن‌که چیزی باشد که در ایران امکان تهیه‌ی آن نباشد و یا تهیه‌ی آن مشکل باشد. موفق باشید
10627
متن پرسش
با سلام: خصوصی جواب داده شود لطفا. سوال: آیا در باب سلوک اگر اینجانب ببینم در نماز صبح به شکل فرادا احیانا حضور قلب بیشتری دارم می شود که در جماعت مسجد شرکت نکنم یا اثر تکوینی جماعت بیشتر از آن است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اثر تکوینی جماعت بیشتر است، زیرا علاوه بر آن‌که به دستور خدا نماز خوانده‌اید، به دستور خدا در جماعت هم شرکت کرده‌اید. موفق باشید
10314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده: شرح احوالات من: من جوانی 18 ساله هستم. دعا و توسل می کنم کتاب های آقای نجابت و دولابی و کتاب های توحیدی می خوانم، معنای مناجات خمسه عشر را می خوانم، دائم سعی می کنم به فکر خدا باشم و به قدرتش فکر کنم و خلق را هیچ کاره و سراب بدانم ولی اصلا آرامش ندارم، این حالات مرا دارد نابود می کند همه اش حول و اضطراب دارم، آرزوی مرگ و شهادت را همین حالا با التماس و گریه از خدا دارم (آیا اگر همین حالا بمیرم نامه ی اعمالم کامل خواهد بود و نزد حضرت علی می روم ) نمی خواهم در این دنیا حتی برای یک لحظه ی دیگر باشم خواهش خواهش خواهش می کنم که به من بگویید چه کنم؟ بدنم همه اش می لرزد و رعشه بدنم را گرفته، به خدا قلبم درد گرفته و بعضی مواقع قلبم نامنظم می زند و درد می کند در این سن. دکتر رفته ام ولی آنها هیچ کاری نمی توانند بکنند من که این همه کار برای خدا کرده ام پس چرا ذره ای آرامش و عشق و امنیت ندارم؟ چه کنم تا به آرامش حقیقی و ابدی و بی نهایت برسم؟ چرا درهای رحمت خدا باز نمی شود؟ آیا این همه عذاب بر من از طرف خداست؟ دیگر اصلا نمی توانم زندگی کنم، برای کنفرانس دادن و سخنرانی کردن و امتحان رانندگی دادن و پای تابلو رفتن و سربازی ترس دارم، در این زندگی پر اضطراب چگونه می توانم زنده بمانم. آقا خواهش می کنم بگویید برای لرزش و رعشه و درد قلبم چه کنم؟ کلا برای رهایی از این حالات و رسیدن به امنیت و عشق به خدا چه کنم؟ آخه من چند سالمه که قلب درد و رعشه داشته باشم یا این لرزش و رعشه و قلب دردم و اضطراب از بین برود و به جایش آرامش ابدی بیاید و یا همین حالا بمیرم و جانم را به خدا دهم و آرامش ابدی پیدا کنم. و آیا آنجا به من محل می گذارند یا نه؟ ورزش می کنم و کتاب های «ادب خیال و قلب» و «آشتی با خدا» و «عالم انسان دینی» را خوانده ام و الان دارم «10 نکته از معرفت نفس» با شرح صوت آن بنا به گفته ی شما را می خوانم. چه کار کنم؟ چرا هم سن و سال های من اینجور نیستند. چند وقت دیگر امتحان رانندگی دارم با لرزشم چه کنم یا بمیرم یا از این اضطراب و ترس رهایی پیدا کنم. خواهش می کنم بیش از چند سطر جوابم را بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دنبال‌کردن مباحث معرفتی و توسلاتی که دارید راه درست را می‌روید، ولی مشکلی که در بدن خود دارید به یک بیماری جسمی، روانی شبیه است که خوب است با یک روان‌پزشک در میان بگذارید و داروهایش را هم مصرف کنید. موفق باشید
9344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن اتلرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: من در سجده به جای 400 بار ذکر یونسیه 100 بار ذکر یوسیه 100 بار ذکر امام کاظم 100 بار «الهم اخرج حب الدنیا من قلبی» 100 بار «یا حی یا قیوم» یا «لا اله الا انت» و اگر توان داشتم ذکرهای دیگری می گویم و فکر می کنم این طور بهتر می توانم با خدا نجوا کنم. آیا کارم صحیح است یا باید طبق گفته بزرگان 400 بار را ذکر یونسیه بگویم؟ 2- من چون دچار زانو درد هستم اگر بخواهم تمام 11 رکعت نماز شب را بخوانم زانو دردم تشدید می شود لذا مجبورم سه رکعت آخر را بخوانم و به جای نماز دعا می خوانم آیا از فیض نماز شب و برکاتش محروم می شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن عزیزانی هم که می‌فرمایند ذکر یونسیه 400 بار گفته شود به صِرف تجربه می‌فرمایند. حضرت آیت‌اللّه جوادی می‌فرمودند: حضرت یونس یک بار گفت و از آن مشکلات رها شد و از طرفی بعضی بزرگان تا 1000 بار آن را پیشنهاد کرده‌اند. بنابراین آن‌طور که شما عمل می‌کنید نتیجه‌ی لازم را خواهید برد منتها باز مواظب باشید تعادل روحی شما نسبت به بقیه‌ی امور زندگی و ارتباط با اطرافیان از حالت معمولی خارج نشود 2- بزرگان می‌فرمایند حتی اگر سه رکعت آخر نماز شب را نیز نمی‌توانید بخوانید به رکعت آخر آن بسنده کنید. إن‌شاءاللّه نتیجه‌ی لازم را خواهید گرفت. موفق باشید
8612
متن پرسش
سلام علیکم استاد. میشود کمی در خصوص مجسمه از نگاه معرفت نفس و فلسفی صحبت کنید؟ و سوال دوم اینکه استاد میشود خوابی را انسان فکر کند که ممکن است رویای صادقه باشد ولی شیطان در آن نفوذ کرده باشد؟ از کجا بفهمیم خواب رحمانی است یا شیطانی است؟ آیا تشخیص این امور برای ماهایی که هنوز اندر خم یک کوچه ایم میسر است؟ مخصوصا ما که نفس ناطقه امان به هزار تا صفت رذیله گره خورده. دیروز با خودم فکر میکردم یادم آمد که شیخ محمد جواد انصاری 399 بار الله اکبر گفت و 399 بار شیطان لبیک گفت. و بار 400 که الله اکبر گفت خدا لبیک گفت (ر کتاب سوخته)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در جزوه‌ی «تندیس یا مجسمه» عرایضی از همین جهت عرض شده که چگونه روح انسان با جسمی روبه‌رو می‌شود که لازم بوده روح داشته باشد و ندارد و لذا روح انسان گرفتار یک نوع مرگ و خشکیدگی می‌گردد 2- ملاک ما در صادقانه‌بودن خواب، باید احکام شرعی و سیره‌ی معصومین باشد. با این‌همه موضوع حساسی است و به همین جهت در روایات داریم به خواب نباید اعتماد کنیم. آن‌قدر اسلام برای ما در بیداری حرف و حدیث گذاشته که نیاز نداریم در خواب به دنبال حقیقت باشیم، به‌خصوص که در روایت داریم هر اندازه عقل انسان رشد کند، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود. که بحث آن شده. موفق باشید.
8154

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام من طلبه ی پایه دو هستم راستیاتش یکی از اساتید مدرسه ی ما کلاس اموزش فلسفه گذاشته اند و ما را تشویق به این کار کرده اند تا اینکه امروز به اقای وییسی گفتم و ایشون گفتند بپرسید و می خواستم ببینم چه کار کنم اسم کتابی که اموزش می دهند فلسفه مشایی و اشراق است ازاقای غلامرضا رحمنی با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم حالا زود است وارد مباحثی این‌چنین از فلسفه بشوید. از وظایفی که از نظر درستی در این زمان به عهده دارید عقب می‌افتید. موفق باشید
6290

اعیان ثابتهبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام هرچه درمورداعیان ثابته فکرمیکنم وباتوجه به انچه ازشمایادگرفته ایم ایامیشوداینطوربه نتیجه رسیدکه اعیانثابته همان صورت امربین الامرین درزندگی زمینی ویااختیارانسان ویاقضاوقدرالهی هستندکه درذیل نظام تکوینی عالم انسان قادراست باتکیه برتشریع سرنوشت خودرارقم زند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. موفق باشید
5935

یوگابازدید:

متن پرسش
سلام. آیا انجام ورزش یوگا از روی کتاب یوگا که تمرین ورزشی در 30 روز برای متعادل شدن بدن هست ، اشکالی داره به لحاظ سلوکی و انسانی ؟ مثلا برای افرادی که اندکی گودی کمر دارند انجام این ورزش ها یک ماهه گودی کمر را از بین می برد .
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: ورزش یوگا مبانی فلسفی دارد که آن مبانی به خودی خود صحیح نیست ولی حرکات یوگا به نظر بنده حرکات خوبی است.حتی نفس تمرکزی که در یوگا توصیه می شود خوب است موفق باشید
نمایش چاپی