باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای فاطمه در رابطه با حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» معنای خاص خود را دارد که در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» عرایضی در این مورد شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس که مثلاً ما علت ارادهمان هستیم حضوری است ولی تعمیم آن به بیرون یک امر حصولی است و میشود انسان در مصداقها خطا کند بدین معنا که چیزی را علت چیزی بگیرد که حقیقتاً علت نباشد ولی درک رابطهی علت و معلول یک امر درونی و حضوری است. بنده در جزوهی «تاریخ فلسفهی غرب» در قسمت «نقد نظر دیویدهیوم به علیّت» عرایضی در این مورد داشتهام. موفق باشید
بسمه تعالی .علیک السلام. سوال حضرتعالی یک سوال فقهی است که بنده تبحری در آن ندارم .
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر میکنم جواب قسمتهای اول و دوم و سوم سؤال را در جواب سؤال شمارهی 11718 بیابید 2- به نظرم در بحثی که در آیهی 33 سورهی احزاب داشتم و یا در شرح آیهی تطهیر در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» جواب خود را بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد به یاد ندارم. ولی یقیناً .حرف درستی است، چه رهبری فرموده باشند و چه نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که به زحمت نیفتید و البته این کار در زمستان و بهار راحت تر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود ائمه«علیهمالسلام» مایل نیستند ما زندگی خود را همراه با حزن شکل دهیم. زیرا بالاخره وجود مقدس حضرت زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» یا در فاطمیهی اول رحلت فرمودند و یا در فاطمیهی دوم، بنابراین معنا ندارد بین این دو زمان ما عزادار باشیم. از طرفی عرض کردم افراد موثق فرموده بودند بیت حضرت آقا هم از شب چهارشنبه یعنی چهارم فروردین جلسهی سوگواری بیت را شروع میکنند تا مردم به دید و بازدید عید هم برسند. موفق باشید
جواب: از آن نظر که در خواب و بیهوشی نفس از بدن منصرف میشود، فرقی ندارند، تفاوت در سیر طبیعی و غیر طبیعی آن است. و اینکه میفرمایید در بیهوشی درکی و رؤیتی وجود ندارد، چنین نیست. افرادی را میشناسم که رؤیتهای خوبی در بیهوشی داشتهاند؛ و مثل خواب که بعضاً ممکن است بیدار شوید و بگویید خوابی ندیدم، در بیهوشی هم بعضاً اینطور است. در چاپ جدید کتاب «آشتی با خدا» شرح بیشتری در این مورد آمده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده گفتن با حضور قلب است با رویکرد مناسب. در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» رویکرد ما باید انصراف از هر جذبهغیرالهی باشد و در ذکر «لا حول و لا قوة إلاّ باللّه» رویکرد ما نظر به قدرت حضرت حق و بیمقداردانستن هر قدرتی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیهی ظاهرگراییِ ما و اینکه دین را تنها در محدودهی وظایف ظاهری قبول کنیم؛ ما را شبیه بنیاسرائیل خواهد کرد و بدین لحاظ رسول خدا «صلواتاللّهعلیهو آله» میفرمایند: «سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه»[1] به زودى در امت من آنچه كه در بنى اسرائيل واقع شد واقع مى شود حتى اگر يكى از آنها در سوراخ سوسمارى رفته باشد امت من نيز همان كار را مى كنند. اين به جهت آن است كه حضرت پيش بينى مى كنند روحيه ى يهودى گرى بر جامعه ى اسلامى سرايت مى كند و با توجه به همين روحيه كه در قرآن تبيين شده مى توانيم بفهميم چرا حضرت روحيه ى آن گروه از امت خود را به يهود تشبيه مى كنند. اگر بگوئيم فلان روشنفكر با اينكه ادعاى طرفدارى از انقلاب را دارد تفكر يهودى دارد نبايد تعجب كنيد، بهتر است با مقايسه ى تفكر او با شخصيت اشراقى حضرت امام ببينيد آيا همان نسبتى را با مكتب امام دارد كه يهود امت پيامبر با اسلام داشت؟ يهودِ مكتب امام در عين ادعاى اسلاميت، گرفتار نگاه سوبژكتيويته است و اگر ما مكتب امام را نفهميم نمى دانيم يهودِ مكتب امام چه تفكرى دارد. وقتى مكتب حضرت امام شناخته شود و معلوم شود امام از مجاز - با همه ى شكل هايش- عبور كرده و به حقيقتِ وجود رسيده، وقتى گفته مى شود اين مكتب و يا اين شخص بر مبناى سوبژكتيويته به عالم و آدم مى نگرد، راحت مى توانيد تكليف آن مكتب و آن شخص را با امام روشن كنيد. اميدوارم با روشن شدن اين دو نكته - يعنى شخصيت اشراقى حضرت امام و رجوعِ ايشان به «وجود» و شناخت روح سوبژكتيويته و نظر به مجاز - قدم بزرگى در شناخت زمانه و سير به سوى اهداف بلند الهى، برداريم.
2- نحوهی عذاب بنیاسرائیل، فرق کرده و آن همان محرومیت آنها از امکاناتی است که خداوند برای سایر ملل حرام ننموده است. نمونهی آن نداشتن سرزمینی معین. موفق باشید
[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 53، ص 127.