باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن سخنان را شنیدم فکر نمیکنم استناد درستی برای معاهده با استکبار باشد زیرا قرآن میفرماید: «كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (8/توبه) چگونه به اینان اعتماد میکنید در حالیکه اگر بر شما غلبه کنند نه رعایت شما را میکنند و نه رعایت تعهداتی که با شما بستهاند، اینان بر خلاف آنچه که در قلبشان هست سخنانی میگویند که شما را راضی کنند ولی در درونشان نیّت دیگری دارند و اکثر آنها فاسقاند. زیرا امروز بحث استکبار و نقض عهد در میان است. آیا باید باز به آنها اعتماد کرد؟ یا به نور ولایت متوجهی بیاعتمادی به آمریکا شویم؟! ای کاش این آقایان یک کلمه میگفتند اشتباه کردیم به آمریکا اعتماد نمودیم و به دنبال آیه و روایتی نمیگشتند تا خود را تطهیر کنند! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه فهم سخن عرفا کار آسانی نیست، حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در نامهای که به احمدآقا یعنی به فرزندشان داشتند فرمودند مواظب باش اگر سخن آنها را نفهمیدی، ردّ نکنی. و در همین رابطه بعضی از علماء، مولوی را شیعه میدانند. به قول آيتالله انصارى همدانى «رحمةاللهعليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. اخيراً كه مقام معظم رهبرى «حفظه الله تعالى» در جلسه اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. کسانی میتوانند در مورد مولوی نظر دهند که مدتی با تفکرات عرفانی او مرتبط باشند. موفق باشید
[1] - مقام معظم رهبرى« حفظهاللهتعالى» در ديدار با شهداء در سال 1387- مولوى در ديباچهى دفتر اول مىگويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع کسب معارف اسلامی یک بحث است که همانطور که متوجه هستید بدون حضور رسمی در حوزه میتوانید به آن دست یابید. ولی موضوع رسالت تاریخی و حضور فعّال در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، بحث دیگری است. در این رابطه است که روحانیت به جهت زمینهی تاریخی که در این کشور فراهم است، میتوانند نقش اساسی داشته باشند و جامعه را از تنگنای تاریخی فرهنگ مدرنیته عبور دهند. نباید نگران وضع امروزینِ حوزهها بود باید توجه به آیندهای داشت که حوزهها نیز در آن قرار خواهند گرفت. در فضای حضور در تاریخ انقلاب اسلامی حتی اگر یک روحانیِ با سواد و آگاه به زمانه، امام جماعت یک مسجد شود، تأثیر تاریخیاش از صد مهندس و دکتر در این فضای ظلمانی بیشتر است. زیرا روحانیتِ آگاه به زمانه به جایی اشاره میکند که آن تاریخِ عبور ما از فرهنگ استکباری است و این کار هرکس نیست، همانطور که کار هر روحانی نمیباشد. در ضمن میتوانید در قسمت سوالات ویژه به عنوان «انتظار یک طلبه از حوزه» شماره 1 و 2 رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو راه خوب است. راه دوم مشهور است به راه «احراقی»، که سالک انانیت خود را آتش میزند و عرفان عملی و نظری متکفل آن راه است. اگر بخواهید وارد آن راه شوید کتبی مثل «فصوص الحکم» و «منازلالسائرین» کمک میکند. تفسیر حمد حضرت امام برای ورود، باب خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیهی انقلابی مرحوم نوّاب و عطش اسلامخواهیِ او در آن زمان غوغایی در روح هر جوان دوستدار اسلام به پا میکرد و این در حالی است که هنوز نهضت امام ظهور نکرده بود تا فدائیان تحت عنوان مؤتلفهی اسلامی خود را در ذیل حضرت امام روح اللّه قرار دهند. مثل جوانان دورهی ما که با بانک دفاع از اسلامِ دکتر شریعتی«ره» شور اسلامخواهی را از او گرفتند ولی با مطهری بزرگ، راه را ادامه دادند. موفق باشید
