بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31822
متن پرسش

آقای قرائتی از داستان آدم و فرشتگان نکات مدیریتی هم استفاده می‌کنند. مثلا از این که خدا قضییه خلقت آدم را با فرشتگان در میان گذاشت استفاده می‌کنند که مدیر باید نظر زیردستان را بپرسد آیا این نوع استفاده از قرآن درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا ایشان را حفظ کند. کار ذوقیِ خوبی است. موفق باشید

31821
متن پرسش

با سلام و عرض ادب محضر استاد عزیز و تبریک ایام هفته وحدت و ولادت وجود مقدس حضرت خاتم الانبیاء و امام صادق (صلوات الله علیهما)؛ سوالی که از محضرتان داشتم این هست که این بخش روایت حضرت امام رضا (ع) که در مناظره با یک زندیق برای اثبات توحید فرمودند و در احتجاج شیخ طبرسی آمده: «وقتى به جسدم می‌نگرم و می بينم نمی‌توانم در طول و عرض چيزى از آن كم كنم يا بر آن بيفزايم و سختى‌ها را از آن دفع كنم و چيزى به سود آن انجام دهم، می‌فهمم كه اين ساختمان بناكننده اى دارد و به او معتقد می‌شوم»، دقیقا هنوز متوجه نشدم و دقیق برایم جا نیفتاده است که چگونه دلالت بر توحید دارد و این فرمایش امام رضا (ع) به چه شکلی اثبات کننده توحید هست چون خودم ابتدا فکر کردم این همان برهان حدوث هست ولی شک داشتم و خواستم از خدمتتان بپرسم چطور این برهان، دال بر توحید هست؟ با تشکر از لطف شما؛ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای آن حضرت بشوم! مگر می‌شود بهتر از این حرف برای حضور اراده حکیمانه الهی بزنیم که چگونه عالم با آن اراده حکیمانه شکل گرفته و اداره می‌شود به طوری‌که نه می‌توانیم چیزی به آن اضافه کنیم تا کامل‌تر شود و یا چیزی از آن کم کنیم تا بهتر گردد؟ برهان فوق‌العاده دقیقی است. موفق باشید

 

31820
متن پرسش

سلام علیکم و رحمة الله استاد عزیز! با توجّه به نگاهی که شما به «هویّت قرآن کریم و روش حقیقیِ مواجهه‌ی انسان‌ها با آن» دارید (که طبیعتاً آن را نگاه اصیلی می‌دانید که «خودِ قرآن» از ما خواسته چنین دیدگاه و مواجهه‌ای با آن داشته باشیم)، آن چیست که قرآن به آن تحدّی کرده و گفته که «آهای انسان‌ها! به خاطر این چیزی که من بهش تحدّی کردم، بفهمید که کلمات من از جنس کلمات زمین نیست!»؟ آیا شما هم همین جنبه‌های متعارفِ مطرح در علم کلام (مثل اعجاز ادبی، علمی، پیش‌بینی‌های تاریخی و ...) را تکیه‌گاه تحدّی قرآن می‌دانید؟ ظاهراً اهالی علوم قرآن، تشخیص تحدّی‌های قرآن و نمونه‌های بشری را وابسته به نظر متخصص (مثل ادبا و اساتید بلاغت) می‌دانند و فهم آن را از دسترس عموم مؤمنین خارج می‌دانند! آیا شما جنبه‌ای از تحدّی را سراغ دارید که «منِ معمولی» هم بتوانم در مقیاس یک سوره (که خودِ قرآن گفته)، آسمانی بودنِ قرآن را مشاهده کنم؟!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بسیار ساده‌تر از این حرف‌ها است. در یک کلمه، به افراد مدعی گفته می‌شود یک سوره مثل سوره‌های قرآن بیاورند. در آن صورت هر انسانی که دارای فطرت سالم باشد به خوبی متوجه می‌شود که تفاوت این حرف‌ها با یک سوره قرآن، زمین تا آسمان است حتی اگر کتابی مثل «هستی و زمان» هایدگر باشد و یا مثنوی مولوی، که البته آن بنده خدا خودش را شاگرد قرآن می‌داند. موفق باشید

 

31819
متن پرسش

با سلام و عرض احترام خدمت استاد گرانقدر: به تازگی با شخصی آشنا شده ام که در زمینه علم فیزیک و نجوم تبحر دارد و می تواند از روی تاریخ دقیق تولد و اسم فرد و مادر او راجع به مقدرات آن فرد، ویژگیهای شخصیتی و حتی میزان عمر تقریبی و اجل معلق و امثالهم را پیش بینی کند. البته ایشان راهکارهای قرآنی در راستای رفع نواقص شخص و فرمایشات بعضا عرفانی هم دارند. از آنجایی که بنده بسیار دیر اعتماد می کنم و نگران افتادن در دامهای گوناگون شیاطین در عصر حاضر هستم می خواستم نظر شما را راجب این موضوع و صحت و سقم آن جویا شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید ما در این وادی‌ها وارد شویم. ما با واردشدن به معارف حقه الهیه، مسیر خود را بهتر می‌توانیم پیدا کنیم. موفق باشید

 

 

31818
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز و خدا قوت: خواستم بدانم اگر امام جماعت با انقلاب اسلامی مخالف باشد یا انتقاداتی به رهبری داشته باشد از درجه عدالت ساقط است؟ ما مسجدی سر کوچه مان داریم که امام جماعت آن از طرفداران آقای منتظری هستند آیا می‌شود پشت سر ایشان نماز جماعت خواند؟ ممنون از شما که وقت می‌گذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعید است آن شخص با چنین عقایدی عدالتی برایش مانده باشد. موفق باشید

 

31817
متن پرسش

سلام و عرض ادب: چرا گاهی اوقات مثلا با دیدن شخصی آشنا ، سوالی در مورد آن شخص به ذهن ما به صورت گذرا خطور می‌کند و بعد هم فراموش می‌کنیم اما بعد از مدتی گویی تمام کائنات هستی دست به دست هم می‌دهند تا پاسخ آن سوال خطور کرده در ذهن را به ما نشان دهند و نتیجه به وجود آمدن یک سنگینی در روح است و انگار می‌خواهند آدم را متنبه کنند. کتاب ادب خیال را خوانده ام، اما خب هنوز کنترلی بر خیالات نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌قدر ای دل که توانی بکوش. همان‌طور که علامه حسن‌زاده می‌فرمایند اگر ما خود را با معارف الهی و قرآنی مشغول نکنیم، قوه واهمه ما را با وَهمیات خود مشغول می‌کند. تعمق در معارف الهی کارساز است. موفق باشید

31816
متن پرسش

به نام خدا: من یک دانش آموز پایه یازدهم هستم که خانواده‌ام اهل دین نیستند و با دینداری من هم مشکل دارند. علائقم نسبت به علم حقوق خیلی زیاد بود ولی تنها علمی که باعث کمال انسان می‌شود علوم دینی است و از جایی که نمی‌خواهم فردی عادی در دین باشم می‌خواهم در راه خدا و هر خدماتی که بیشتر به مردم عرضه کنم در حوزه علمیه تحصیل کنم نظر شما در این باره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به علاقه و استعدادتان دارد . راه با برکتی است و زندگی را به صورتی ارزشمند معنا می بخشد. موفق باشید

31815
متن پرسش

سلام استاد: بنده بعضی جاهای شرح شما بر کتاب از برهان تا عرفان رو متوجه نمیشم. به همین علت مجبورم به صورت سوال اونها رو مطرح کنم. ممنون بابت توجهتون. در جلسه اول بیان می‌کنید که نورانیت اگر قابل اشاره کردن باشه که دیگه توحید نیست. چرا؟ اینجا منظورتون از توحید چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان حضور نور یگانه عالم است. ما به اشیاء می‌توانیم اشاره کنیم ولی به یگانگی عالم که نمی‌توان اشاره کرد. موفق باشید

31814
متن پرسش

سلام استاد عزیز وقت شما بخیر باشه: ضمن تبریک آغاز امامت حضرت صاحب امر و آرزوی اینکه از یاران مخلص حضرت و نشر دهنده معارف ايشان و عاملين به اراده حضرت باشید و خدا برساند و ظهور حضرت را به چشم ببینیم سوال: آیا ظهور متوقف بر آماده سازی مقدمات بشری ست؟ برای مثال آماده سازی دولت و ... و یا همین مورد معروف 313 یار؟ اخیرا کتابی رو مطالعه کردم و بنظرم بسیار نورانی بود و بسیاری از مواردی که ما فرض می کنیم رو به گونه ای دیگر مطرح کرده بود : (آب گوارا - سيد محمد بني هاشمي) اگر با نويسنده يا آثار ايشون آشنايي داريد مي خواستم نظرتون رو در اين مورد هم بدونم خلاصه ای از متن: مورد اول - بسته بودن باب نیابت خاصّه (تکالیف جدید) در غیبت کبری اَلا فَمَنِ الدَّعَی المُشاهَدَهَ قَبلَ خُرُوجِ السُّفیانیِّ وَ الصَّیحَهِ فَهُوَ کاذِبٌ مُفتَرٍ. منظور از ارتباط این است که خود را به نحوی وکیل حضرت یا سفیر ایشان معرّفی کند یا حتّی مدّعی شود که به میل و اراده خود می تواند خدمت امام علیه السلام مشرّف گردد یا از ایشان سؤال کند و جواب بیاورد و امثال این گونه ادّعاها. چنین شخصی افترا زننده می باشد؛ چون وقتی خود حضرت، باب هیچ یک از این انواع ارتباط را باز نکرده اند، هرکس هم ادّعای یکی از آن ها را داشته باشد، به امام خود تهمت زده و به ایشان دروغ بسته است. آن چه مهمّ است این که نباید چنین بابی (به عنوان نیابت یا سفارت و امثال آن) در زمان غیبت کبری باز شود و این ادّعا از هیچ کس پذیرفته نیست. با این توضیح روشن می شود که مقصود از «مشاهده» در عبارت «فمن ادّعی المشاهده» صرفِ تشرّف خدمت آن بزرگوار نمی باشد و این توقیع شریف، نفی صحّت تشرّفات افراد صالح را خدمت امام زمان علیه السلام نمی کند. (نتوانستم بین این قسمت و سخن همیشگی شما که رهبری نایب امام زمان است و یا این سخن که گوش‌تان به دهان رهبر باشد چون ایشان گوششان به دهان حجةبن‌الحسن (عج‌) است - جمع ببندم) دوم. روشن نشدن حکمت غیبت پیش از ظهور مسأله مهمّ دیگری که در موضوع غیبت امام عصر علیه السلام باید مورد بررسی قرار گیرد این است که: «چرا امام عصر علیه السلام غایب شده اند؟» از امام جعفر بن محمّد الصّادق علیه السلام : همانا برای صاحب این امر (امامت و ولایت) غیبتی است که قطعاً واقع می شود، در آن اهل باطل به شکّ و تردید می افتند. راوی می گوید: علّت آن را از حضرت پرسیدم. فرمودند: به خاطر چیزی که اجازه پرده برداری از آن را برای شما به ما نداده اند. راوی می گوید: پرسیدم: حکمت غیبت ایشان چیست؟ فرمودند: حکمت غیبت ایشان، همان حکمت غیبت های حجّت های خداوند متعال پیش از ایشان است. حکمت این امر، جز پس از ظهور ایشان روشن نمی گردد، همان گونه که حکمت کارهای حضرت خضر علیه السلام (سوراخ کردن کشتی و کشتن پسر بچّه و تعمیر دیوار) برای حضرت موسی علیه السلام تا وقت جدا شدن ایشان از یک دیگر روشن نشد (نتوانستم بین این قسمت و مقدمه دانستن انقلاب اسلامی برای ظهور جمع ببندم) مورد سوم : ... به هر روی، غرض از ذکر این نمونه ها روشن شدن این حقیقت است که ظهور امام زمان علیه السلام متوقّف بر پدید آمدن 313 یار با اخلاص ایشان نیست، بلکه هرگاه خداوند اجازه فرماید، امام علیه السلام ظاهر شده و به دنبال آن، یاران اولیّه ایشان به حضرتش خواهند پیوست و حدّاقل گروهی از این افراد، سال ها بلکه قرن ها قبل، از دنیا رفته اند و برای یاری امامشان رجعت خواهند کرد. حال اگر کسی ادّعا کند که: غیر از افراد نامبرده شده در احادیث، بقیّه 313 نفر هنوز به دنیا نیامده اند و ظهور حضرت، مشروط به وجود آن هاست، در پاسخ می گوییم: این ادّعا کاملاً بی دلیل است و ما اطّلاعی نداریم که چند نفر از این افراد هنوز به دنیا نیامده اند، چه بسا همه آن ها جزء رجعت کنندگان باشند. یک امر مجهول را نمی توانیم بدون هیچ دلیلی- نه عقلی و نه نقلی- شرط لازم ظهور امام علیه السلام بدانیم. (نتوانستم بین این قسمت و ادعای لزوم دولت سازی و ... و آمادگی مقدات ظهور جمع ببندم) همه موارد رو بصورت خلاصه ذکر شد متن کامل در کتاب : https://download.ghbook.ir/downloads.php?id=9739&file=9739-fa-abe-govara.pdf&packagename=ir.ghbook.reader&platform=site مورد چهارم : استاد برای مورد آخر یک سوال شخصی داشتم (با توجه به اینکه در همین کتاب خوندم خبر دادن از تشرّف خدمت امام عصرعلیه السلام صحیح است و منعی نداره) آیا تابحال خدمت امام عصر مشرف شده اید؟ اگر مورد یا مواردی را نقل کنید باعث روشنی چشممون است از خداوند برای شما آرزوی عمر پر خیر و برکت در پناه امام زمان امام زمان رو دارم عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نیابت به معنای آن‌که کسی مشرف شود خدمت حضرت، غیر از آن است که گفته می‌شود مقام معظم رهبری نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستند و به مدد و هدایت ایشان کارها را انجام می‌دهند. ۲. انقلاب اسلامی به عنوان راهی توحیدی، مسلّم مسیر را برای نور توحید حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» آماده می‌کند و این امری است غیر از غیبت آن حضرت که در جای خود مشخص است. ۳. دولت‌سازی به معنای شکل‌دادن به جامعه دارای عدل که بدین معنا این ادامه راه انبیاء می‌باشد. مگر حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ادامه‌دهنده راه انبیاء نیستند؟ ۴. نه. حضور حضرت بحمدلله عالم‌گیر است مگر با کلمات نورانی نایب ایشان احساس نمی‌کنید این عالَم امام دارد که او صاحب عصر و زمان است؟ موفق باشید

 

31813
متن پرسش

سلام علیکم: در جواب سوال (31796) یکی از کاربران فرمودید «آن شخص برای خودش خواب دیده، چه ربطی به شما دارد» و این در حالیست که در صوت یکی از جلسات (نمیدونم فصوص بود یا معرفت نفس) صحبتی با این مضمون فرمودید ممکن است که به دلیل شرایط خاص سالک مکاشفات از طریق شخص دیگری برای او دیده شود یا به قول معروف تو کاسه شخص دیگری بگذارند و این ظاهرا با پاسخ سوال شما به این کاربر همخوانی ندارد. لطفا توضیح فرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌جا قضیه با خواب‌دیدن افراد عادی که عموماً توهمات خود را دنبال می‌کنند، متفاوت است. موفق باشید

 

31812
متن پرسش

سلام علیکم: بنده زندگی پر از پستی و کمی بلندی داشتم، و نظرم اینست که این پستی ها در من نهادینه شده است، هم اکنون در حوزه علمیه تحصیل می‌کنم، شدت علاقه ام به گناه بسیار است، هرچند که حاضر به انجام آنها نیستم، اما به شدت روح و روان من را آشفته کرده و از زندگی باز مانده ام، با متعدد افرادی هم در میان گذاشتم اما جواب نگرفتم، زندگی برایم سرد و سیاه شده، می‌دانم برای عبادت آفریده شده ام اما فقط می‌دانم و ایمان ندارم، کل ماجرای حوزه آمدنم هم معجزه بود، هیچ چیز مرا خوشحال نمی‌کند، فقط به فکر اینم که بروم پی دنیا و اشتباه کردم که اینجا آمدم، اما میدانم که کامل با پوچی روبرو می‌شوم، دلم مرگ می‌خواهد، التماس دعا، خیر خدا سمت شما ریزان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامه حسن‌زاده می‌فرمایند اگر ما خود را با معارف الهی و قرآنی مشغول نکنیم، قوه واهمه ما را با وَهمیات خود مشغول می‌کند. تعمق در معارف الهی کارساز است. موفق باشید

 

31811
متن پرسش

با سلام: استاد چطور سوء تفاهمات را رفع کنیم طوریکه به اشتباه نیفتیم؟ گاهی حتی با گفتن حقیقت کسی حرف ما را باور نمی کند!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با ارتباطی نرم و با برخوردی شیرین و با صفا، إن‌شاءالله سوء تفاهم‌ها از بین می‌رود.
فرهنگ «مدارا» که در متون دینی و روایات بر آن تأکید می‌شود، حکایت از آن دارد که انسان‌ها می‌توانند با حضور در سنتی خاص و تاریخی معین به فهمی نائل شوند که محصول و برآیند گفت‌وگوی طرفین است، بدون آن‌که نتیجه نهایی گفت‌وگو از قبل قابل پیش‌بینی باشد. بلکه رابطه‌ای دیالکتیکی در میان است و از این جهت گفته می‌شود «فهم»، یک رخداد است که به گفته جناب گادامر با ادغام افق‌ها پیش می‌آید.
معلوم است که در سنت مدارای مدّ نظر دین، هرکدام از افراد افق‌هایی را مدّ نظر دارند که آن مدارا از سنت و تاریخی که افراد در آن هستند شکل گرفته و در بستر گفت‌وگویی که پیش می‌آید «فهم» رخ می‌دهد و بدین لحاظ فهم، امری است تاریخی و همواره رو به جلو.
با توجه به این امر نظر می‌کنیم به روایات وارد شده از طریق رسول خدا و ائمه معصومین.
روايت شده كه خداوند تبارك و تعالى به رسول گراميش «ص» وحى نمود؛ همچنان كه در برابر فرائض و واجبات مسئوليت دارى و نسبت به آن‌ها مؤاخذه مي‌شوى، در باره مدارا كردن با مردم مؤاخذه خواهى شد. (بحار الأنوار، ج‏68، ص: 90)
رسول خدا«ص» فرمودند: «مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ» ‏(الكافى، ج 2، ص 117.) مدارا با مردم نيمى از ايمان است و نرمش با آن‌ها نيمى از زندگانى. این بدان معنا است که باید اندازه فهم مردم را از دین و وظایف دینی رعایت کرد.
رسول خدا«ص»  می‌فرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ- مُدَارَاةُ النَّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ وَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ خِفَّةُ لِحْيَتِه‏» ريشه‏ خِرد پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است در غير ترک حق، و از خوشبختى مرد است كمىِ نزاع و جنگ.
از حضرت باقر «ع» هست که: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ»‏ براى هر چيزى قفلى است، و قفل ايمان نرمش است. و یا می‌فرمایند: «مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِيمَان‏» هر كه را نرمش بهره دادند، برای او بهره‌ای از ایمان را مقرر کرده‌اند.
از حضرت صادق «ع» هست که فرمودند: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِيلُهُ أَضْغَانَهُمْ». (اصول كافى، ترجمه كمره‏اى، ج‏4، ص: 359) به راستى خدای تبارك و تعالى اهل نرمش است نرمش را دوست دارد و از نرمشِ او با بنده‏ ها است كه كينه‏ ها را از سينه‏ هاى آن‌ها در كشد. مسلّم یکی از موارد رفق با مردم همان است که انتظار نداشته باشیم همه آن‌طور که ما دین را می‌فهمیم آن‌ها هم به همان صورت بفهمند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «ص»: «الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْم»‏ نرمش ميمنت دارد و سخت‌گيرى شوم است. و همچنان حضرت می‌فرمایند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ‏» نرمى روى هر چه گذاشته شد، آن را زينت داد و از هر چه برداشته شد، زشتش ساخت. پس در واقع با رفق و مدارا بهتر می‌توان افراد را با خود همراه کرد و نسبت به آنچه حق می‌دانیم وارد نمود.
پیامبر خدا «ص»  می‌فرمایند: «إِنَّ فِي الرِّفْقِ الزِّيَادَةَ وَ الْبَرَكَةَ وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْر» در نرمى، زيادى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد از خير محروم گشت. این نشان می‌دهد اگر علامه دهر هم باشیم ولی اهل مدارا نباشیم برکتی برای خود و دیگران نداریم.
امام صادق «ع» فرمودند: «مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر» از هر خاندانى كه نرمى دور شد، خير از آن‌ها دور گشت. (الكافي، ج‏2، ص: 119) و رسول خدا «ص» می‌فرمایند: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض»‏ خداوند به همان‌گونه‌ای که به من در مورد واجبات امر کرده، در مورد مدارا با مردم نیز امر فرموده. زیرا در چنین فضایی است که انسان‌ها احساس می‌کنند می‌توانند وارد تاریخی شوند که با انقلاب اسلامی شروع شده و انقلابیون به آن‌ها سخت‌گیری نمی‌کنند. موفق باشید   

 

31810
متن پرسش

سلام استاد جان وقتتون بخیر: اینکه با ذکر خواب بخوایم مردم رو ترغیب به امام زمان و‌توصیه به التماس دعای فرج کنیم درسته یا خیر؟ مثلا یه نفر خواب دیده حضرت خیلی تنهان و گفتن اگه برا فرج‌دعا نکنید بلاهای سخت تر کرونا سرتون میآد. اصلا درسته این خوابها؟ تو‌ خوابم گفتن برو به مردم بگو‌ برای فرجم‌ دعا کنند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند به خواب نباید اعتنا کرد، ملاک ما سخنان امامان معصوم«علیهم‌السلام» است که در بیداری به بشریت فرموده‌اند و راه را برای ما روشن کرده‌اند. عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در مورد خواب شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

 

31809
متن پرسش

سلام: شاید بیش از صد بار برای یک گناه توبه کردم و توبه را شکستم، از خداوند نا امید نیستم ولی از خودم نا امید شدم، خسته شدم از توبه کردن، هر چه می‌خواهم خودم را در جهان انقلاب اسلامی حاضر کنم نمی‌شود دو سوال دارم: ۱. چکار کنم که از این مشکل رهایی پیدا کنم حال خرابی دارم. ۲. آیا این نا امیدی از خودم در اصل همون نا امیدی از خداست؟

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مگر به ما نفرمودند:
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
خداوند دوست دارد که توّاب بودن خود را به بندگانش بنمایاند. تعجب نمی‌کنید که چگونه بعد از هر گناهی میل توبه کردن در شما می‌افتد، آیا این قصه تجلی نور حضرت توّاب نیست که می‌خواهد همچنان‌که او به سوی شما می‌آید، شما به سوی او روید تا شما را در بر بگیرد و مزه زندگی را، آری! مزه زندگی را با بندگی او به شما بچشاند؟ همین‌که توبه می‌کنید مطمئن باشید پس خداوند دست از سر شما بر نداشته و شما را به خود وانگذاشته. معلوم است هنوز شمایید و انس با خدا، گناهان، مهمان‌های ناخوانده‌ای هستند که بالاخره نمی‌توانند در قلب شما جا خشک کنند. موفق باشید     

 

31808
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخی: رضایت خدا نصیبتون ان شاالله، استاد ۲ تا سوال در رابطه با دعا داشتم خدمتتون در شرح نامه ۳۱ در مبحث دعا فرمودین که ما بدون هیچ واسطه ای با خدا میتونیم مرتبط باشیم و نیازی به واسطه نداریم (نقل به مضمون) اما برخی از بزرگان می‌فرمایند که ما نمیتونیم مستقیما با خداوند مرتبط باشیم و فقط ایمه میتونن بدون واسطه با خداوند این ارتباط رو داشته باشن، حالا چه جوری میشه بین فرمایش شما و ایشان ارتباطی برقرار کرد؟ و مطلب دوم اینکه شما در پاسخ سوالی در رابطه با دعا فرمودین که دعا حتما تاثیر داره و ما باید دعا کنیم، باز بعضی از بزرگواران اظهار می‌دارند به اینکه اصل و نفس دعا برای ارتباط با خداست، وگرنه خداوند هر جور که خودش صلاح بدونه عمل میکنه و دعای ما تاثیری نداره، چه اینکه خیلی از دعاهای ما برآورده نشده و کلا درصد کمی از دعاها اجابت میشه و دعای ما در تحقق خواست ما خیلی نقشی نداره. استاد ممنون میشم این ۲ ابهام رو پاسخ بفرمایید. خیر ببینین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌جا که فرمود: «وَإِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَإِنّي قَريبٌ ۖ أُجيبُ دَعوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ..» نظر به نسبت حضرت حق با ما در میان است که بین او و ما حجابی نیست. لذا فرمود: « فَإِنّي قَريبٌ ۖ». ولی آن‌جایی که نسبت ما به سوی او است، این‌جا است که واسطه‌ها در میان هستند به همان معنایی که فرمود: «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» که مصداق تامّ و تمام وسیله‌ای که ما را به سوی او می‌برد و می‌رساند، ائمه «علیهم‌السلام» هستند.

2- اما این‌که وظیفه ما دعاکردن است به همان معنا می‌باشد که فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما هیچ توجه و اعتنایی نداشت. آری! اگر مصلحت ما نبود که آن دعا مستجاب شود، فرمودند ثواب آن دعا برای ما می‌ماند و در قیامت چیزی بهتر از آنچه به ما در این دنیا به جهت دعای‌مان ندادند؛ عطا می‌کنند. پیشنهاد بنده آن است که سری به کتاب «دعا در آغوش خدا» بزنید. موفق باشید     

31807
متن پرسش

برادر بزرگوار جناب طاهرزاده سلام: چهار ماه قبل در حالیکه در حرم حضرت علی بن موسی الرضا برای شفای خانمم متوسل شده بودم خبر درگدشت ایشون رو بمن اطلاع دادن در این مدت دائم فکر می‌کردم چه حکمت یا عنایتی از حضرت برای من یا همسر فقیدم بوده که باید در اون لحظه از هم دور می‌بودیم یا چرا شفا عنایت نشد؟ چند روزه به نتیجه رسیدم این دنیا محل ظهور همه خواسته های ما نیست حالا چه با با توکل چه با توسل چه با شفا. چه اینکه حتی توقع کنیم چون نماز میخونیم یا دو تا کار عبادی دیگه هم انجام میدیم حتما باید یک عنایت خاصی و یا کرامتی نصیبمون بشه اوست که احکم الحاکمینه و امام رضا که انسان کامل الهی و خلیفه اوست بر خیر و سعادت بنده و همسرم آگاهی کامل دارند و چه بسا رفتنش کاملا برای او خیر و راحتی بوده آیا درسته این نتیجه و اینکه فراق ایشون برام هنوز خیلی سخته کلامی و صحبتی بفرمایید برای آرامش و امیدم به رحمت خدایی برای قلب خودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً بدانید که امام رئوف به شما و به همسرتان نظر داشته‌اند و لازمه آن رأفت، چنین اتفاقی بوده و این را خود بنده نیز تجربه کرده‌ام که چگونه در زیارت آن حضرت و در دررفتگیِ کتف بنده که به ظاهر بسیار دردناک بود، چه برکات نهفته‌ای نسبت به تعالی مبادی میل پیش آمد. موفق باشید

 

 

31806
متن پرسش

با سلام: استاد هفته گذشته در یادواره علامه حکیم حسن زاده هدیه ای به ما عنایت کردید و آن در نظر گرفتن ایشان در نماز هایمان بود حقیر یک هفته ای است می‌خواهم این کار را انجام دهم و گاها طبق تصور خودم انجام می‌دهم ولی اگر لطف کنید درباره نصب عین کردن استاد خویش توضیح بیشتری عنایت کنید؟ نحوه ی آن چگونه است؟ آیا منظور در نظر گرفتن تمثال ایشان، شخصیت ایشان یا غیره است؟ باشد که با توضیح بیشتر شما و توفیق عمل راهی به حقیقت نماز برایمان گشوده شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روحی که سفر به عالم برزخ می کند و در برزخ حیّ و حاضر است، می‌تواند اگر به او رجوع کنیم به نحوی با هویت او در برزخ آشنایی کلی پیدا نماییم. مطالبی در این رابطه در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» شده است. موفق باشید

 

31805
متن پرسش

سلام علیکم جناب استاد: اخیرا جناب دکتر عبدالکریمی با جناب سروش دباغ مناظره ای در مورد رساله قبض و بسط دکتر سروش داشتند و طبق نظر آقای عبدالکریمی این رساله تحت تأثیر فضای کانتی و دلالت بر نوعی سوبژکتیویسم و بی بنیادی معرفت دینی دارد که منجر به گرایش به نهیلیسم در بین تأثیرپذیران از آن رساله می‌شود و شده است. بنده هم در این باره تحلیلی نوشتم برای نقد و نظر خدمت تان ارسال می‌کنم. جالب است که در این موضوعات آقای عبدالکریمی با ما همگرا هستند گرچه برخی عبارات ایشان در مورد انقلاب اسلامی به نظرم از سر مسامحه و کلی گویی بیان می‌شود و قابل نقد است: نقدی که جناب دکتر عبدالکریمی بزرگوار مطرح می‌کنند (با قطع نظر از مقدمات فلسفی ایشان) منطبق با برداشت بسیاری از منتقدین و حتی همدلان با رساله هم هست. چرا که هم جریان روشنفکران غیردینی پروژه سروش را مقدمه گذر کامل از امر دینی تلقی کردند (و نه ادعای اصلاح آن)، و هم جریان حوزوی آن رساله را نوعی بی‌بنیاد کردن هر معرفت دینی فهم کردند. به راستی هر کسی قبض و بسط را می‌خواند با اثری رو به رو است که آنچنان نقش تحولات معرفت بشری در معرفت دینی را پررنگ و بلکه مطلق می‌کند که انگار هیچ فهم تاریخی از دین نمی‌تواند از گزند این تحولات به دور باشد و روشن است که نتیجة منطقی مزمر در این بیان این است که عمده آنچه بشر در گذشته از دین فهمیده خرافات بوده است! علامه طهرانی که در پست قبلی به ایشان اشاره کردم در نقد مفصل خود که در حقیقت رساله‌ای مستقل است نشان می‌دهند که معدود مثال‌هایی که آقای سروش برای تأثیر تحول معرفت بشری در معرفت دینی ارائه کرده‌اند هیچ کدام خدشه‌ای به امهات و اصول عقاید اسلامی خصوصاً بنا به فهم فلاسفه و عرفای اسلامی وارد نمی‌سازد. ما به سختی می‌توانیم مثالی بیشتر از اثر نقض نظریه افلاک در نقض نظریه فلسفی عقول دهگانه برای تز آقای سروش بیابیم و حتی با نقض عقول دهگانه از حیث تعدادشان، باز همه چیز نابود نمی‌شود و ادلة عالم عقل به نحو عام هنوز پابرجا است. این از آن جهت است که فلاسفه اسلامی عمده بنیان متافیزیک خود را بر برهان‌های عقلی مستقل از تجربه حسی استوار کردند و این چنین ذاتاً فلسفه خود را از گزند تحولات دانش حسی مصون کرده‌اند و اتفاقاً اگر نظریه عقول دهگانه هم نقض شده از این جهت است که مقدمه این نظریه، تجربی و متخذ از مسلمات علمای طبیعی زمان خودشان بوده است و نه مقدمات بدیهی. نظریه تکامل داروین نیز به طور قطع ناقض امکان خلق یا ظهور دفعی آدم و حوا در عالم طبیعت نیست چنان که خلق دفعی و تدریجی هر دو در قرآن اشاره شده است. تمام آنچه علمای اعصاب در این‌همانی مغز و ذهن ادعا کرده‌اند هم امروز در مباحث فلسفه ذهن به شدت مورد اشکال و ایراد است. پس کجا است آن نظریات علمی که بنا به ارتکازات و القائات دکتر سروش شناخت قدماء از دین را کن فیکون کرده باشد؟ چنان که جناب دکتر عبدالکریمی به درستی اشاره کردند، رساله قبض و بسط با تمام طول و تفصیلش چیزی بیش از توضیح واضحات نیست (این که معارف بشری کم و بیش روی هم دیگر اثر دارند) و این برای هر معرفتی صادق است اما تأکیدات و مبالغات آقای سروش بر اثر این تحولات بر معرفت دینی خواسته یا ناخواسته دلالت بر نوعی شکاکیت رادیکال و سوبژکتیویسم مفرط دارد که اثر آن بر اذهان روشنفکران و اهل اندیشه نوعی بی اعتمادی به کل سنت دینی و در نهایت رویگردانی از دین بوده است! این گونه به نظر من آقای سروش خواسته یا ناخواسته در بسط نهیلیسم و رویگردانی از دین در جامعه ایران بعد از انقلاب تأثیر بسزایی داشت و البته تاریخ ایشان را مسئول خواهد دانست! #پرسش_از_عبدالکریمی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً سومین جلسه این مناظره را هم بنده دنبال کردم. سخنان آقای عبدالکریمی همان نکاتی بود که چند سال پیش در مقاله‌ای در نقد تئوری قبض و بسط شریعت فرمودند و به نظر بنده نقد به جایی است و به همین جهت در سال‌های پیش که جهت رونمایی از کتاب «پایان تئولوژی» آقای دکتر عبدالکریمی، آقای دکتر داوری را دعوت کرده بودند؛ آقای دکتر داوری نیز مؤید آن مقاله بودند. به نظر بنده بخواهیم و نخواهیم تئوری «قبض و بسط شریعت» اگر هم به ادعای آقای سروش دباغ امری است کلامی؛ به هر حال موضوع، موضوع شریعت است و نمی‌تواند طوری مطرح شود که گویا ساحت قدسی در مقابل خواننده آن موضوعیت ندارد. در همین جلسه سوم افرادی که به طرفداری از آقای سروش برآمدند به نظر بنده متوجه دغدغه آقای عبدالکریمی نبودند. بنده همان سال‌ها مطلبی در نقد نظریات آقای سروش نوشتمhttps://lobolmizan.ir/leaflet/219
با این‌همه عنایت داشته باشید که بحث «غیاب ساحت قدس» که دکتر عبدالکریمی بدان می‌پردازد، عملاً در بعضی موارد ما را از سایر ابعاد دین و فقاهت دینی جدا می‌کند یعنی به جایگزینی مطالبی که آقای دکتر عبدالکریمی پیشنهاد می‌کنند در جای خود باید حساس بود. موفق باشید

 

31804
متن پرسش

استاد سلام: یک ویدئو در کلیپ زیر اومده که میخواد برهان صدیقین رو رد کنه لطف می کنید به اون پاسخ بدید. خدا خیرتون بده فقط با فیلترشکن باید وصل بشید https://www.youtube.com/watch?v=Zck0vOa-Vsc

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که این نوع مباحث برای مخاطبان آن، برداشت‌های متفاوتی را پیش می‌آورد. رفقا باید بفرمایند کدام نکته و کدام جمله از آن ویدئو منظور نظرشان می‌باشد تا بر همان نکته متمرکز شویم. موفق باشید

31802
متن پرسش

امام خامنه ای: اگر نتیجه‌ی تحقیقات ما با نظر رهبری مخالف درآمد، چه کار کنیم؟ اینها به نظر من سؤالات خیلی اصولی و منطقی نیست. شما مأمور به پژوهشید، شما مأمورید به این‌که فکر و کار کنید، نتیجه به دست آورید و آن نتیجه‌ی شما را رهبری و غیررهبری به عنوان دستاوردهای علمی بگیرند و براساس آن، برای کشور برنامه‌ریزی کنند. تحقیق علمی، شأن و خصوصیتش، آزادی است؛ منتها عقلایی؛ بی انضباط نباشد. در قضیه واکسن تحقیقات علمی چه در ایران و چه در خارج از ایران انجام شده و همگی حاکی از این هستند که واکسن های ضروری کرونا نه تنها نقش درمانی ندارد بلکه حاوی مقادیری اکسید گرافن و پروتئین سنبله هستند که مواد سمی هستند و می‌توانند عوارض جبران ناپذیری حتی در کوتاه مدت برجای بگذارند در تازه تریم پژوهش دانشگاه شیراز به این جمع بندی رسیده که میزان اثرگذاری واکسن سینوفارم به عنوان رایج ترین واکسن موجود در کشور تنها پنج درصد است در چنین شرایطی مافیای دارو و بهداشت اجازه شنیده شدن نظرات علمی مخالف واکسن و تجربیات طب سنتی را نمی‌دهند و این خلاف منویات رهبری است از طرفی این قضیه کرونا که روز به روز ابعاد بیشتری پیدا می کنند تنها در حیطه پزشکی قابل بررسی نیست و به دلیل ظن جنگ بیولوژیک نیازمند آن هست که این موضوع در ابعادی کلان تر به عنوان مثال در شورای عالی امنیت ملی مطرح شود. خود رهبری هم در ابتدای کرونا مسئولیت را به ستاد کل نیروهای مسلح واگذار کردند. نظرات شما رو تو این مدت در رابطه با کرونا خواندم به نظرتون با توجه به اینکه هر روز ابعاد بیشتری از قضیه کرونا رونمایی میشه و دسیسه بودنش رو بیشتر اثبات میکنه، آیا در چنین شرایطی که ستاد کرونا مقلد محض سازمان بهداشت جهانی و در خواب عمیق هستن، بهتر نیست. آتش به اختیار عمل کرد؟! رهبری هیچوقت نظرشون این نیست که تصمیمات ستاد کرونا رو بدون منطق بپذیرید. لطفا مردم رو به ستاد کرونا حواله ندین چون درصد بالایی تابع سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف در آخرین نکته جنابعالی است که نمی‌توان بر این نکته جنابعالی دلیلی عالمانه داشت و به راحتی سازمان بهداشت جهانی را یک جریان صهیونیستی دانست. نظر بنده همان نکاتی است که عرض شد و فکر می‌کنم نمی‌توان جریان ضد واکسن را جریانی غیر عادی و غیر مشکوک دانست. موفق باشید

31798
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: وقتی رهبر مملکت جهان اسلام واکسن میزنه اونم برکت و حمایت از تولید داخل و در جواب سوال قبلیم گفتید رهبری برای زدن واکسن تیم مشاوره قوی داشته و حتما با مشورت ورود کردند و فرمودید کارهایی که با عقل رهبری هم راستاست انجام بدیم خوب تکلیف معلومه. سوالم اینه این همه طب اسلامی سنتی دارن تبلیغ میکنن هیچ مدل واکسن کرونا نزنین و عوارض داره، کلیپ های سخنرانی اساتید مطرح و سرشناس طب سنتی علاقه ای به زدن واکسن نشون نمیدند و نظر به نزدن واکسن دارند و می‌گویند بعدا دچار مشکل میشید. از اونور دولت آقای رییسی تلاش میکنن برای مهار کرونا از جمله وارد کردن واکسن و تشویق و دعوت به واکسن زدن میکنه الان تو خانواده ها تو ادرات و... مردم دودل شدن. بخشی حرف طب اسلامی سنتی رو قبول دارن بخشی میگن به دولت باید اعتماد کرد، چون آقای رئیسی با دولت قبلی فرق داره از طرفی رهبری گفت من صبر کردم واکسن تولید داخل رو بزنم و زد ولی الان هر جا میری واکسن مثلا برکت نیست و فقط دز دوم هست ولی کسی که واکسن نزده میگن چینی بزن الان جامعه رو گیج کردن هر جا میری چند دسته شده عده ای میگن واکسن باید زد تا این بیماری از بین بره حالا هر واکسنی شد عده ای میگن ترجیح میدیم واکسنی که رهبری زد رو بزنیم هم حمایته هم افتخار تلاش دانشمندان داخلی و واکسنی که بدست شیعه درست شده بهتر از واکسنی هست که بدست غیر شیعه مثل چین درست شده باشه. عده ای هم میگن دارن ملت رو گول میزنن تمام اطبا طب سنتی اسلامی میگن دور واکسن زدن رو خط بکشین چه داخلی چه خارجی. نگاه به الان نکنین بعدا عوارض میاد سراغتون خلاصه تو اینترنت تو کف شهر و جامعه این چندگانگی شدید به چشم میخوره. تو اخبار نشون داد جالب بود یه مادری از کرونا به رحمت خدا رفته بود پسرش می‌گفت برادرم نگذاشت واکسن بزنه اگه می زد زنده میموند اتفاقا این مشکل رو ما هم داریم. پدر ومادرمسنمون و بین خواهر برادر ها اختلاف نظر افتاده بخشی میگن مسنن واکسن واجبه بزنن بخشی میگن واکسن بزنن خطرناکه به کشتنشون می‌دید. اون بنده خداها با این دو نظریه گیج شدن موندن چکار کنن. من خودم دوست دارم واکسنی که رهبری زد رو بزنم الان چند وقته هر جا میریم برکت گیر نمیاد چینی و کره ای هست برای مدارس مردم دودل شدن چکار کنن فکر بچه ها هستند. استاد این چندگانگی چطور جمع میشه ١- اگه رهبر واکسن زد و گرای تولید داخل رو داد چرا الان نیست و چینی رو یه جورایی به زور میزنن به مردم. ٢- اگر واکسن واقعا ضرر داره چرا همه رو میزنند ٣- اگر ضرر نداره چرا پس اینقدر طب اسلامی سنتی دارن منع واکسن میکنن. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا در چنین شرایطی که به قول جنابعالی تفاوت نظرها در میان است، راهی بهتر از آنچه رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» بر آن تأکید می‌کنند و آن پذیرفتن نظر ستاد کرونا است؛ می‌ماند؟! بنده نیز اگر در شرایط حاضر که می‌فرمایند واکسن برکت نیست، باید اقدام می‌کردم؛ همان واکسنی که فعلاً ستاد کرونا تأیید کرده است را می‌پذیرفتم. موفق باشید

31796
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: بنده دو ماه پیش پدرم را از دست دادم و امروز یکی از دوستان به من تلفنی گفت که دیشب خواب پدرت را دیدم که پا نداشت و در گوشه اتاقی بی حال با دست خودش را می‌کشید و من به تو می‌گفتم بیا بلندش کنیم ولی تو می‌گفتی نه اون خودش اینطور دوست داره و روی تو هم سیاه و ژولیده بود. می‌خواستم ببینم تعبیر این خواب چیه و حال پدرم اونطرف چطوره و براش باید چکار کنیم تا حالش اونطرف خوب بشه؟ و ما برای خودمان و پدرمان چکار می‌توانیم بکنیم ؟ ( متن سوال رو میتونید در صورت صلاحدید انتشار ندهید)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده علم تعبیر خواب ندارم ولی آن شخص برای خودش خواب دیده است، چه ربطی به شما دارد؟! هیچ وظیفه‌ای برای شما در این موارد نیست. البته از دادن صدقه جهت شادی روح آن مرحوم غفلت نشود. موفق باشید

31795
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: دکتر داوری در کتاب شرق شناسی و گسست تاریخی به مطلبی اشاره می‌فرمایند پیرامون اینکه اعلام حکم جهاد از طرف علمای دین در زمان جنگهای ایران و روس باعث گسست بیشتر تاریخی ما شد. در این رابطه لطف می کنید نظر خودتون رو بفرمایید؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این رویارویی که ما با روسیه تزاری پیدا کردیم، متوجه شدیم فاصله زیادی با جهان مدرن داریم و به همین جهت جناب عباس میرزا آن مرد مبارز برایش این سؤال پیش آمد که چرا شکست خوردیم و سعی کرد دارالفنون را پایه‌ریزی کند تا بلکه این گسست تاریخی که بین ما و غرب از نظر فنون بخصوص فنون نظامی پیش آمده، جبران کند. موفق باشید

31794
متن پرسش

با سلام: چگونه از منظر نظریه حقیقت و رقیقت می‌توان آیاتی که در آن از رویت و لقای خداوند صحبت شده استفاده کرد؟ چنانچه در کتاب یا جلسه ای مفصل در مورد آن فرمایش مفصل داشته اید خوشحال می‌شوم آدرس آن مفصل را در کنار جواب مجمل همین مجال داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع را می‌توانید در مباحث «اصالت وجود» و تشکیکی‌بودن آن دنبال بفرمایید از آن جهت که «وجود» به عنوان حقیقی‌ترین حقایق، دارای شدت و ضعف است. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «از برهان تا عرفان» در قسمت «برهان صدیقین» بزنید. موفق باشید

31792
متن پرسش

سلام استاد: می‌خواستم بگم این حرفهایی را که بعضی ازدوستان می‌گویند علامه حسن زاده نسبت به هاشمی رفسنجانی دارند اصلا این حرفها مربوط به علامه حسن زاده نیست اینها را آیت الله جوادی آملی گفته اند نه علامه حسن زاده لذا مناسب است در پرسش و پاسخ روشنگری شود ممنونم استاد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور است که می‌فرمایید. اتفاقاً سؤال‌کنندگان نیز متوجه‌اند می‌خواهند در لفافه بگویند که حریم آقایان حفظ شود وگرنه آیت الله حسن‌زاده را چه به آقای هاشمی، زمین تا آسمان با هم متفاوتند. موفق باشید

نمایش چاپی