بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17113
متن پرسش
سلام علیکم استاد در مورد ازدواج چند راهنمایی می خواستم از خدمتتون: ۱. آیا مشاور حاذق و با تجربه ای می شناسید که بتونیم در زمینه شخصیت شناسی و مثلا درون گرایی و برون گرایی و این مسائل ازشون کمک بگيريم؟ یعنی تست روانشناسی بگیرن از هر دو مون. بی زحمت در تهران معرفی کنید ما اصفهان نیستیم. ۲. آیا درسته که بعضی ها میگن دقت کنید که زمان جاری شدن خطبه عقد، قمر در عقرب نباشد چون خوش یمن نیست و....! از کجا باید بفهمیم که قمر در عقرب هست یا نه؟ ۳. آیا درسته که برای ازدواج، عدد ابجد اسم طرفین باید با هم سازگار باشد؟!! این خرافه نیست آیا؟ ۴. دعا یا عمل خاصی وارد شده که قبل از جاری شدن خطبه، انسان بخواند؟ سر عقد، حضار و عروس و داماد برای چه چیزی دعا کنند؟ که می گویند مستجاب است. آداب خاصی وجود دارد؟ ۵. بطور کلی چه توصیه ای می نمایید برای کسي ک در شروع زندگی متاهلي است؟ کتاب «زن آنگونه که باید باشد» را خوانده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخص خاصی را به عنوان مشاور نمی‌شناسم. خیلی نمی‌توان به روایات مربوط به قمر در عقرب‌بودن تکیه کرد. موضوع تناسب اسامی افراد بر اساس حروف ابجد کاملاً خرافی است، عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد شده است. خواندن سوره‌ی نور بر سر خطبه‌ی عقد برای زن و مرد مستحب است، به معنای آن‌که بر عهد زناشویی خود صادقانه پای‌برجا باشند. عمده همان حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است به زوجین که باید با گذشت، زندگی خود را معنا ببخشند و هرکه در بخشش و گذشت پیش‌قدم باشد، در شکوفایی خود موفق‌تر است. عرضی در آخر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در صفحه‌ی 287  تحت عنوان «نامه‌ای به زوج‌هایی که در ابتدای پرواز خود هستند» شده است. امید است مفید افتد. موفق باشید

15656
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: به نظر شما آیا مبارزه‌ای که الان با بدحجابی و با دیگر معضلات اجتماعی میشه، صحیحه؟ و اسلام تا چه حد با این جور مبارزه‌ها (منظورم مثلا گذاشتن پلیس نامحسوس و گرفتن بد حجاب و.. است چیست؟ و آیا این کارها به نظرتان در این شرایط فعلی به نفع یا به ضرر کشور و دین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم تنها باید در مقابل هنجارشکنی‌ها که عموماً توسط زنانی انجام می‌شود که مأمورند فضای جامعه را به هم بزنند، سخت‌گیری کنیم. مثل آن‌که در اسلام می‌فرماید اگر کسی در کوچه و بازار بدمستی کرد با او برخورد نماییم. موفق باشید

15629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام حکیم عالیقدر:در اروپا و غرب زن بدون دلیل می تواند خود را مطلقه کند. زن می تواند با هر کس که بخواهد رفیق شود و شوهر اگر اعتراض کند، زن می تواند از پلیس بخواهد شوهرش را زندانی کند. پشت پرده این آزادی زن در غرب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از یک طرف برمی‌گردد به سخت‌گیری‌هایی که کلیسا در قرون وسطی داشتند، و از طرف دیگر به روح فمینیستیِ حاکم بر آن فرهنگ برمی‌گردد. با این‌همه غرب را نمی‌توان با یک عینک دید. نظام سیاسیِ غرب، گروگان جریان صهیونیستی است. موفق باشید

14709
متن پرسش
سلام: بسم رب الشهدا والصدیقین. استاد، قصد مزاحمت نداشتم ولی هرچه فکر کردم نتوانستم این متن را ننویسم. هیئت با هم یک جا می رفتیم. از دوستان بود. اگر می خواستند بگویند یک نفر را بین بچه های هیئت معرفی کنید که بهترین باشد صددرصد آرای بیشتری را او کسب می کرد. سر به زیر. کاملا انقلابی و.... «عباس آسمیه» از رفقایمان بود که در سوریه شهید شده است. و بچه های هیئت ما را در یک حال و هوای دیگر برده است. استاد، جالب اینجاست که اینجا در حوالی کرج عکس این شهید را بزرگ زده اند و برخی مردم وقتی نگاه می کنند جلوی ما بچه مذهبی ها آن را مسخره می کنند و جان ما را آتش می زنند. نه فقط این شهید را بلکه تمام شهدای سوریه را مسخره می کنند و می گویند: «اینها فکر می کنند میخوان برن بهشت.. اگر بخاطر عرب ها بهشت فراهم شود آن بهشت را نمی خواهیم» چطور می شود که عده ای آن طور دور از فضا هستند و بقول بچه های خودمان در باغ که هیچ در باغچه هم نیستند! و عده ای هم مثل هم هیئتی های خودمان الان دارند با اسم شهید زندگی می کنند و یکی از آنها تقریبا بیست دقیقه بی وقفه گریه می کرد. همه بچه ها در حسرت او هستند و تمام شهدا. این فاصله ها ناشی از چیست استاد؟ به واقع این گونه صحنه ها قلب مرا به درد می آورد که ببینم بعضی به حدی پست شده اند که چندی از مقدس ترین افراد جامعه فعلی (شهدا) را به سخره می گیرند. قلبم واقعا به درد می آید. - به عنوان کنایه نمی گویم. بلکه واقعا قلب درد گرفتم. نمی دانم چه بگویم. ولی واقعا نیاز دارم که به حقیر بفرمایید این فاصله ها ناشی از چیست؟ بعضا ما بچه مذهبی ها را نگران می کند. گاهی گریه مان را در می آورد. گاهی گوشه گیرمان می کند. و... التماس دعا استاد. http://qasemsoleimani.ir/article/6981.html «عباس آسمیه به شهادت رسید»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی کسی متوجه‌ی تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده؛ نباشد متوجه نیست ما در سوریه برای عرب‌ها نمی‌جنگیم، در جبهه‌ای وارد می‌شویم که انقلاب اسلامی در مقابل کفر و استکبار گشوده است. به قول بعضی از سردارهای ما که در سوریه فعّال هستند، مردم سوریه باید بگویند ما برای انقلاب اسلامی چرا بجنگیم؟ در حالی‌که آن‌ها خود را در جبهه‌ای احساس می‌کنند که انقلاب اسلامی گشوده است. موفق باشید

12851
متن پرسش
با عرض سلام: یکی از علمای ربانی آخر عمر فرموده بودند که ای کاش تمام اعمال و ذکر و ورد را برای نزدیکی به امام زمان(عج) انجام داده بودم. سوال حقیر این است که با چه نگرش و رویکردی باید اعمال مثلا نماز را برای قرب به امام زمان(عج) بخوانم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که آن حضرت اصل و اساس انسانیت‌اند، إن‌شاءاللّه راه گشوده می‌شود. کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» إن‌شاءاللّه در این مسیر کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

12803

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز آیا این که ما تفاوت خواب و بیداری را درک می کنیم یعنی اینکه می دانیم الان بیداریم آیا این درک و علم به بیداری بدیهی و ذاتی و حضوری انسان است و یا نه حصولی و تجربی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک نوع علم حضوری و احساس درونی است ولی علم به این حالت، حصولی می‌باشد که به آن علمِ به علم می‌گویند. موفق باشید

12533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد به لطف خدا و البته با احتیاط کامل عقلی قلبی چندسالیست سایتهای مختلف سیاسی مثل «بی بی سی» و اعتقادی مثل «سنی نیوز» را رصد و کتب به اصطلاح ضاله مثل 23 سال دشتی و دهها مورد دیگر را مطالعه یا تورق کرده ام الانم اینی هستم که شما می دونید بلطف استاد شایق عاشق شیفته قرآن و بر اعتقاد «وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ» هستم که بنظرم تمام هدف قرآن همین آیه هست که باور کنیم و به قلب هم بفهمونیم و به لطف استاد طاهرزاده شیفته حکمت متعالیه و سلوک ذیل شخصیت حضرت روح الله و معرفت نفس و نهج البلاغه و .... ولی سوالات و شبهات گاهی میان بالاخره برای کسی که خودشو درگیر این مسائل کرده باشه درباره رهبری عزیر از یوتیوب فایلی را دیشب سحری بجای دعای سحر گوش می کردم!! از تمام 50 دقیقه تخریب رهبری یکی فقط برام سوال شد اونم جمله ای که ایشان درباره نواب و فدائیان اسلام میگه. قبلن هم شنیده بودم اما اصلا برام سوال نبود و اتفاقا جای تقدیر از نواب داشت. خوب اونا بزعم خودشون نواب و دار و دسته اش را میارن تو گروه تروریستی من این ادعا را ندارم اما طبق همون اصل وسیله و هدف برای مخالفت با نظام ولو نظام طاغوت اونم بدون اذن مرجعیت خودسرانه میشه به سلاح و ترور مسلح شد آیا؟ دیشب سحر فکر می کردم دیدم حتی سیدالشهدا که حق کامل بود در مقابله با یزید که باطل محض بود اصل را بر عدم بیعت، دفاع و هجرت گذاشتند تا انقلاب و اونم جلوشون گرفته شد و مجبور به دفاع شدند که عاشورا رخ داد و بقیه ی ائمه (ع) هم که مشخصه روش سلوکی اجتماعی شان. اشتباه نکنید! قبول دارم که وقتی ملت آمادگی داشته باشن و رهبری الهی موجود، انقلاب اسلامی رخ خواهد داد و حتی بعد آن به رای گذاشته شد. اینو پذیرفتم با تمام وجود. درباره سبک کار مرحوم نواب و همچنین الگوبرداری رهبری اگه کسی سوال و شبهه کند چی باید جواب داد که از حق و انصاف بدور نباشه؟ اصل بر جهت گیری است درسته، اما کار نواب یه جورایی شبیه منافقین و رجوی ملعون است ترور آن کس که ما نمی پذیریم در رأس باشه. از این رو به اونایی که تو مصر انورسادات را هم ترور کردن اخیرا شک کردم منتظر هدایت و نظر شمایم. با علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم حاج مهدی عراقی می‌فرمودند مرحوم نوّاب وقتی در نجف بود حکم قتل کسروی را از مرحوم آیت اللّه مدنی گرفت. از طرفی حکم عمل بعضی از افراد به صراحت دین اسلام قتل است. مثل کسی که سابّ بر خدا و رسول کند، مثل سلمان رشدی. با این‌همه در جمع‌بندی نمی‌توان گفت چون انگیزه‌ی فدائیان اسلام الهی بوده است و عشق به حاکمیت دین داشته‌اند، عمل آن‌ها نیز در همه‌ی موارد قابل قبول است! که بحث آن مفصل است. موفق باشید

10956
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با پاسخ سئوال 10935عرایضی داشتم. شما فرمودید طلبه باید خوب درس بخواند خب در این هیچ شکی نیست که طلبه باید درس بخواند ولی صحبت سر این است که تقوی باید با امور معنوی همراهی و چه بسا امور معنوی بالاتر باشد. مقام معظم رهبری به طلبه یک دید جامعی دارند ایشان یکجا می فرمایند طلبه باید از ابتدا با کتب شهید مطهری مانوس باشد، باید کار سیاسی کند در یکجا می فرمایند همه چیز درس خواندن نیست، در جایی می فرمایند برخی بجای قرآن و دعا خواندن درس می خواندند ولی این کاردرست نیست بلکه معنویت به درس انسان برکت می دهد، برکت را علامه جوادی می فرمودند جدای از ازدیاد است می فرمودند امکان دارد طلبه ای زیاد درس بخواند ولی بخاطرنبود مباحث معنوی درسش برکت نداشته باشد، آیت الله ملکی تبریزی می فرمودند نماز شب با درس خواندن تنافی ندارد بلکه به درس خواندن برکت می دهد، امام می فرمودند هم قدم با درس باید اخلاق کار کرد، در ضمن سئوال کننده گویا می دانستند باید طلبه بسیار خوب درس بخواند ولی سئوالش این بود که کار فرهنگی را چکار کنم، شاید هفته ای یک جلسه با سلاح علم و معرفت به کانون مساجد رفتن خوب باشد بلکه به گفته رهبری این کار مؤید درس خواندن هم هست، حال اگر می شود کمی پیرامون این مطلب توضیح بفرمایید، ولی نباید از جامع نگری به طلبه غفلت شود آیت الله جوادی می فرمودند امروز اگر شیخ انصاری ها از حوزه در نمی آید بخاطر نبود تقوی است والا که درس همان درس است، البته بنده منکر این نیستم که درس خواندن عبادت است ولی درس بدون تقوی ره بجایی نمی برد، با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با نظر شما موافقم و در عین حال نگرانم که عزیزان طلبه دروس ادبیات و فقه و اصول را به بهانه‌ی آن‌که حال معنوی ندارند، دستِ کم بگیرند. در حالی‌که بعضی دروس جنبه‌ی طریقت دارند و همین‌که طلبه جهت تفقه بیشتر در دین، به این دروس می‌پردازد مورد عنایت خداوند قرار می‌گیرد. موفق باشید
9129

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: اخیرا عده ای در مقابل آقای مصباح (حفظه الله) موضع می گیرند که انتقادهای صریح ایشان باعث دو قطبی شدن جامعه، ایجاد تنش و اختلاف می شود. همچنینی که دولت را تضعیف میکند ایشان نباید اینقدر صریح انقاد کنند به نظر شما این رفتار چه معنایی می تواند داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدنه‌ی دولت نسبت به آرمان‌های انقلاب اشکالات اساسی دارد چرا اگر آیت‌اللّه مصباح به عهده می‌گیرند که آن اشکالات را مطرح کنند ما به جای دولتی‌ها، آیت‌اللّه مصباح را محکوم کنیم؟ گاهی به ذهنم می‌رسد اگر آیت‌اللّه مصباح این اندازه صراحت به خرج نمی دادند بهتر بود، ولی نمی‌دانم. موفق باشید
8937
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: اگر در یکی از لوازم مود استفاده بهداشتی و آرایشی مثل ادکلن و اسپری های خوش بو کننده بدن و لباس، مقداری الکل بکار رفته باشد حکم شرعی استفاده از آن چیست؟ لطفا حکم این موضوع را بنا بر احتیاط هم بیان بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید از فقیه سؤال بفرمایید. موفق باشید
8822

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در سوال 8794 پاسخ خود را در مورد نظر حدیث امام حسین (ع) دریافتم. ولی آیا خداوند فقط هر صبحگاه و دوشنبه و پنجشنبه بر اعمال ما نظر تفصیلی دارند؟ آیا این برداشت درست است که خداوند هر لحظه نظر تفصیلی به اعمال ما دارند و همانطور که فرمودید منظور آن روایت نظر خاص است؟ با تشکر از پاسخگویی جنابعالی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: حضرت حق همواره در همه‌ی ابعاد ما حاضر است، حضور تفصیلی‌اش نسبت به عالمی است که در آن زمان و مکان مطرح است. مثل آن‌که شب قدر در یک شب از سال ظهور می‌کند. موفق باشید
8476
متن پرسش
سلام استاد. من جدیدا طوری شدم که اصلا دلم نمی خواد از خونه بیرون برم، با دیدن مردم متشتت می شم، حواسم پرت می شه و اگه چشمامو کنترل نکنم سردرد می گیرم، مخصوصا با دیدن نا محرم که خیلی شدیدتر میشه، دوست ندارم زیاد تو جمع ظاهر بشم و اگه زیاد تو جمع برم و صحبت کنم سردرد می گیرم و احساس پراکندگی حواس می کنم، نمی دونم می خوام بپرسم آیا این حالت بده یا خوب؟ اینکه من نمی دونم بدون مشکل با دیگران روبرو بشم آیا نشونه نداشتن عزت نفسه یا نه؟ البته با همه هم این طوری نیستم، خب کی از مصاحبت با خوبا سردرد که نمی گیره هیچ، لذت هم می بره؟ آیا هنر به این نیست که آدم حاضر در جمع باشه و بتونه خودش رو حفظ کنه تا اینکه زمینه رو برا خودش از بین ببره؟ خیلی ممنون از شما و حقیقتا التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به هرحال همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 8471 از حضرت صادق«علیه‌السلام» آن حدیث نقل شد؛ حضور در جمع مؤمنین لازم است. از طرفی آنچه می‌گویید دو حالت دارد: یا یک حالت معنوی است، و یا یک مشکل روحی است که با اختلالات هورمون‌ها ایجاد شده. که در حالت دوم باید به پزشک رجوع کرد. از ورزش و تغذیه‌ی مقوی غفلت نکنید. موفق باشید
7239
متن پرسش
سلام علیکم نحوه ی انتخاب یک شخص بعنوان مرجع تقلید ، به چه صورت انجام می شود؟ و آیا هر آیت اللهی مرجع تقلید می تواند باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حوزه به صورت طبیعی اگر کسی توانست پس از تدریس رسائل و مکاسب خود را نشان دهد و آرام‌آرام تدریس درس خارج را شروع کرد و نشان داد دارای ملکه‌ی اجتهاد است، فضلای حوزه از جمله جامعه‌ی مدرسین نظرها را به او می‌اندازند. در واقع حوزه بستری است که توان فرد به خودی خود ظهور می‌کند. موفق باشید
6452
متن پرسش
با سلام و درود خدمت جناب عالی سوالی داشتم که خواهشمندم که در صورت امکان به تفصیل پاسخ دهید. نظر شما درباره رضا داوری اردکانی چیست؟ آیا در مبانی نقد غرب و نگاه به مدرنیته تفاوتی در نظر شما هست؟ در نگاه به آینده و راه برون رفت نظر شما و ایشان یکی هست یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جناب آقای دکتر داوری جایگاه ارزشمندی در فضای نظام اسلامی دارند و با نظر به رویکردی که انقلاب اسلامی نسبت به عبور از غرب دارد، تفکر ایشان در نقد غرب قابل ستایش است. با توجه به روحی که حضرت امام در عبور از غرب به تاریخ ما داد بنده جهت تفصیل آن روح به جناب آقای دکتر داوری رجوع کردم و بهرهای زیادی بردم و ایشان را نه‌تنها فیلسوفی یافتم که در نقد غرب بسیار موفق است بلکه با دیدن کتاب « انقلاب اسلامى و وضع کنونى عالم‏.» او را شیعه‌ای یافتم که دغدغه‌ی موفقیت انقلاب اسلامی جهت ساختن نظامی غیر از نظام غربی دارد. با این‌همه همواره بنده ایشان را در نسبت با انقلاب اسلامی ارزیابی می‌کنم و این‌طور نیست که مطلقاً همه‌ی آنچه ایشان فرموده‌اند را پذیرفته باشم، هرچند معتقدم دکتر داوری یک‌پارچه فکر است و فکر می‌کنم هرگز او نمی‌تواند فکر نکند. نمی‌دانم دکتر داوری در رابطه با حضور حکمت صدرایی برای ادامه‌ی انقلاب چقدر با بنده موافق است؟ زیرا احساس می‌کنم او فلسفه را وجهی از دینداری نمی‌داند حتی فلسفه‌ی صدرایی را، در حالی‌که به نظر بنده حکمت متعالیه؛ تفکری است در ذیل دین اسلام و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام». چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند. موفق باشید
4723
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید شما در جاهای مختلف کتابهایتان معتقد به نامحدود بودن ذات یا من انسان دارید با توجه به اینکه خدا نامحدود است چگونه میشود به حداقل یک نامحدود دیگر در کنار خدا معتقد بود؟ چون از نظر عقلی دو تا نامحدود امکان ندارد که موجود باشند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: «خداوند نامحدود است» به آن معنا است که هیچ نقصی ندارد و در هر کمالی، مطلق است. یعنی مطلق علم و قدرت و حیات است ولی نامحدود بودن نفس ناطقه‌ی انسانی از جهت دیگر است؛ مثل آن که محدود به مکان نیست، آن وقت عنایت داشته باشید که دو نامحدود در عرض هم نمی‌شود باشد ولی این که نفس از نظر مکانی نامحدود باشد و در عین حال حضور خدا در مرتبه‌ای شدید تر در همه‌ی مکان‌ها حاضر باشد، ممکن است؛ مثل آن‌که نفس شما در همه‌ی بدن شما ممکن است و بدن شما مانع حضور نفس شما نیست. نفس ناطقه‌ مانع حضور حضرت حق در همان جایی که نفس ناطقه حاضر است نمی‌باشد.این بحث در کتاب ده نکته در معرفت نفس روشن شده. موفق باشید.
3626
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز بنده طلبه پایه پنج هستم و کتابهای از برهان تا عرفان و معاد و ... شما را نیز با سی دی مطالعه کردم. بنده با توجه به علاقه به آثار حضرت علامه طباطبایی به پیشنهاد شما میخاستم تفسیر ایشان را شروع کنم. حال میخاستم بدانم برای هم افق شدن بیشتر و درک عالَم ایشان چه راهی را پیشنهاد میکنید؟ آیا صلاح میدانید قبل از اینکه تفسیر را شروع کنم کتاب های بدایه و نهایه ایشان را خودم با سی دی یا راه های دیگر بخوانم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید بدایه و نهایه را خوب مطالعه کنید، هرچند فکر می‌کنم برای مطالعه‌ی تفسیر المیزان در شرایطی هستید که بدون بدایه و نهایه بتوانید از آن استفاده کنید. موفق باشید
2963
متن پرسش
سلام.استادچندروزپیش سوالی را پرسیدم من باب تفسیر آیه213بقره وارتباط احتمالی آن با ظهور حضرت امام عصر(عج)که شمافرمودیدکه ربط قسمت اول آن را با قسمت دوم متوجه نشدید که مطمئنا اشتباه از بیان بنده بوده است که پوزش می طلبم.سوال این حقیر در اصل این بود با توجه به اینکه در این آیه مبارکه سبب نزول کتب آسمانی وشریعت را اختلافی که بین مردم به وجود آمده می داندکه در تفسیراز زمان حضرت نوح به بعد ذکر شده است وقبل ازآن مردم امت واحده ای بودند که بر اساس فطرت که اصیل تر از شریعت می باشد زندگی فردی واجتماعی می کردند ودر منازعات احتمالی به انبیا رجوع می کردند سوال اصلی اینجاست که باتوجه به ظهور حضرت وبرکات حتمیه ی ظهور ایشان وبلوغ بشریت ویگانه شدن ناس با فطرتشان وبا توجه به این که شیعه معتقد به ولایت تشریعی هم می باشد آیا می توان گفت که شریعت به حداقل میرود وبه نوعی انسان ها به همان فطرت خداجوی خود با حضور حضرت صاحب، دیگر به شریعت به تفصیل الان نمی باشد وآیا شریعت به همان معنای احکام شرعیه در زمان حضرت به تقلیل می رسد ویا نه حداکثری می شود ویانه به گونه ای دیگر؟اجرتان با صاحب الزمان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از آن جهت که مسیر بشر به سوی تمدن و اجتماع است شاید در زمان حضرت برگشت به قبل نباشد بلکه شعوری در بشر پیدا شود که در عین وجود اجتماع و تضادهایی که بالتبع در اجتماع ایجاد می‌شود، آن شعور تقیّد بشر را به شریعت بیشتر کند. موفق باشید
2678
متن پرسش
سلام دوستی ازبنده سوال داشتند بر این مبنی که : دچار پوچی و نا امیدی از خودش شده و به خاطر وسواس های فکری گویی نمیداند و نمی فهمد . هیچ چیز برایش ارزش ندارد .حالا باید تا به باوری درست از خود و از همه چیز برسد ؟ میخواستم پاسخ استاد طاهر زاده را بدانم متشکرم موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» برایش مفید باشد. موفق باشید
1856
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم -با توجه به اینکه پس از مرگ زمان معنا و مفهوم ندارد چرا میگوییم اول برزخ است و بعد قیامت .وثانیا اینکه در قرآن کریم در سوره معارج فرموده مقدار آن روز معادل پنجاه هزار سال است کلمه مقدار برای سنجیدن روز چه مفهومی دارد اگر منظور این است که تقریب به ذهن شود یا منظور این است که گفته شود طولانیست باز سوال باقی است که چرا دقیق پنجاه هزار را آورده است وثالثا اینکه فرموده آسمان و زمین در دو روز و اقوات آن چهار روز آفریده شده -در مجموع چگونه میتوان مفهوم بی زمانی را قبول کرد درحالیکه اگر زمان بطور کلی وجود نداشته باشد اصلا مفایسه دو زمان معنایی ندارد ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام زمان به آن معنا که حرکت جوهریِ عالم آن را ایجاد می‌کند و یا حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید پدید می‌آورد ،مسلّم در برزخ و قیامت معنا نمی‌دهد ولی برزخیان متوجه شب و روز دنیا هستند و از این جهت زمان را می‌فهمند. از طرف دیگر در برزخ و قیامت رفع حجاب هست به این معنا که در یک مرحله با رفع حجاب به مرحله‌ی دیگر وارد می‌شوند و این مقایسه و تقدم و تأخر را درک می‌کنند ولی این بیشتر حضورِ بعد از حضور است که حضور بعدی نسبت به حضور قبلی شدیدتر است و لذا به این معنا نیست که مرحله‌ی قبل را پشت سر بگذاریم و وارد مرحله بعد شویم بلکه به این معناست که نسبت به مرحله‌ی بعد در شدت بیشتری قرار گرفته‌ایم. در سوره‌ی معارج بحث عروج ملائکه از مرتبه‌ی مادون به مرتبه‌ی مافوق است که می‌فرماید مقدار آن پنجاه‌هزار سال است که به اعتبار آیات 47 سوره‌ی حج و 5 سوره‌ی سجده که می‌فرماید روز در نزد پرودگار برابر هزارسال است نسبت به آنچه شما می شمارید، می توان حدس زدکه که بحث 50000 سال به اعتبار سال هائئ است که برای زمین مطرح است. موفق باشید
962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد بنده جهت درمان یکی از مشکلات روحی ام قصد مشاوره داشتم. چند سالی است که از نظر ذهنی دچار فرورفتن در خیالات و عدم تمرکز حواس شده ام. به طوری که در حین انجام خیلی از کارها از نماز خواندن گرفته تا درس خواندن و غیره دچار حواس پرتی می شوم و ذهنم مشغول به گذشته یا آینده می شود و خیلی از چیزهایی که دیده یا شنیده ام به طور ناخودآگاه به ذهنم سرازیر می شوند. لطفا راهکارهای عملی جهت درمان این مشکل را ذکر بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بنده سعی کرده‌ام جواب این نوع سؤالات را در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» خدمت عزیزان عرضه کنم فکر می‌کنم اگر آن کتاب را به حوصله مطالعه فرمایید راهکاری عملی مناسب روح خود پیدا کنید. موفق باشید
772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
- سلام استاد. من خیلی اوضام خرابه. اِن تا سؤالم از شما دارم ولی چون بعضی وقتا زیاد چیزی می خورم ،روم نمیشه زنگ بزنم شما و سؤالاتمو بپرسم.استاد، من اساس مشکلاتم به خاطر کمبود معرفته و این در حالیه که چندین سال از زندگیم همواره معرفت کسب می کردم اما واقعا احساس می کنم هیچی نمیدونم و اصلا معرفتم کفاف زندگی ام رو نمیده. استاد، من اگر واقعا بدانم که یک چیزی را واقعا خدا گفته یا امام معصوم که جان جان منه، گفته، واقعا به انجامش تن می دم. استاد، من دیگه هیچ امیدی ندارم و می دونم نا امیدی از طرف شیطونه. ولی نمی دونم چیکار کنم. جناب استاد ، من هر شنبه که قراره بیام جلسه ی تفسیر شما از چند روز قبلش یادمه که برا شنبه تزکیه کنم و هر شنبه مقداری ریاضت میکشم تا قوام تعدیل بشه ولی باز روزای دیگه همین مشکل رو دارم. استاد خیلی دلم پر است. نمی دونم چیکار کنم. دائماً زندگی ام شده است گریه. احساس می کنم هیچ کاری نمی توانم بکنم. مشکلاتم اساسی است. یک اشتباهم را که می خواهم درست کنم ، اشتباه دیگر در راستایش مرتکب می شوم . مثلا می خوام هم اتاقی ام رو خوشحال کنم، دچار حرف لغو می شوم. می خواهم خوابم را کم کنم نماز صبحم می رود برای آخر وقت. تمام زندگی ام سرشار از تزاحمه. استاد من دارم تو آتیش جهنم جلز ولز می کنم. استاد من برای این که درسم را زود تمام کنم و از شرش خلاص شوم 22 واحد گرفتم تا هر چه زودتر آزاد شوم ولی واقعا مجبورم بیشتر وقتم را برای درس بگذارم و به کسب معرفت نمی رسم. استاد من آن چنان با حرص به کتب معرفتی نگاه می کنم که دلم می خواهد آن ها را بخوانم اما درس ها یم من را از معارف خوشمزه که نیاز واقعی من است ، دور کرده. جناب استاد، من می خواستم که هرگز تقلب نکنم و اصلا نمی تونم به این بهانه که درسم عامل مزاحمی برای سلوک است بیخیال آن شوم و همیشه درسم را کامل می خوانم و احساس می کنم این کار ترجیح دنیا به آخرت و ترجیح علوم دنیوی به اخروی است. استاد من چون نمی رسم معرفت کسب کنم همیشه در طول این ترم خودم را سرزنش کردم اما این ها تا کی. استاد من نمیدونم چه باید کرد . جواب های شما زیاد به دلم نمی چسبد چون احساس می کنم شاید از همه ی جوانب زندگی من آگاه نباشید .من چندین بار فکر کردم که واقعا شما که هستید و جایگاهتان در عالم چیست و خداوند اراده کرده که چگونه به واسطه ی شما مردم را هدایت کند و فیض رسانی کند.استاد من واقعا نمی فهمم و وقتی جلسات تفسیر شما می آیم با مبهوت ماندن سر مسائلی ، جلسه به پایان می رسد و آخرش نمی فهمم شما که هستید و چه می خواهید . استاد فکر نکنید که من خنگم مسائل عادی مثل مباحث تفسیر شما را می فهمم ولی نمی دانم چرا این مسائل را به این نحو مطرح می کنید و تفاوتی که در بیان عرفا است برایم خیلی عجیب است.جناب استاد، نمیدانم چرا شأن خود را در این کار یافته اید. استاد تمام شخصیت شما برای من یک علامت سوال بزرگ است و این موضوع گاهی اشک من را در می آورد . استاد من فکر می کنم که تا نبینم آن چه شما می بینید هرگز حرف هایتان را نخواهم فهمید. استاد ، من نمی فهمم چرا شما خیلی رُک و روراس به مردم نمی گویید که مشکل از خودشان است . چرا خیلی صریح همه‌ی مشکلات را برای مردم باز نمی کنید. چرا کلاس های شما خیلی انرژی از من می گیرد؟ استاد، شما چگونه یک سری از مسائل را می فهمید ؟ آیا واقعا با کسب معرفت و تزکیه؟ استاد شما چگونه تزکیه کرده اید؟ استاد من آرزویم این است که نیم ساعت بنشینم و با شما صحبت کنم. استاد من برای این که بتوانم شنبه شما را ببینم بسیار به خدا التماس کردم ولی جلسه ی شما خیلی زود تمام شد. استاد من زیر آوار ها و مانع ها دارم می شکنم. استاد من این رو فهمیدم که فیض امام معصوم دائما در وجود ساری و جاری است ولی من خودم را راستای این فیض قرار ندارم. استاد ، خیلی من دلم خیلی برای امام وجودم و همین طور برای شما و در واقع برای خودم تنگ شده. استاد من دارم خودم را نابود می کنم. استاد ، من خیلی مغرور و سرشار از زشتی ها هستم و از هر حرکتم زشتی صادر می شود. استاد ، تعجب می کنم که چقدر شما سر ما وقت می ذارین. ما که اینقدر پست هستیم. استاد پریروز خیلی ناراحت بودم که چرا یک عمری از عقلم استفاده نکردم در حالی که یک عمر هم نشین من بوده و با من بوده ولی واقعا وقت نمی کنم که عقل ِ دفن شده ام را از زیر آوار و خرابه ها در بیاورم. استاد من چیکار کنم؟ استاد ، من گاها که خیلی درس می خوانم خودم را ناگهان در قیامت میابم. برا همین به ذهنم رسیده با این که خیلی از درس خواندن اذیت می شوم ولی ارشد هم مهندسی بدهم ولی از اسارت دروس می ترسم و دلتنگی ام برای خودم ، مانع می شود که این کار را بکنم. استاد من مرده ی روزگار و زمان شده ام. در ظلمات دیجور هوا و نفس ، اراده ام نتیجه ای در بر ندارد. جناب استاد، من جرئت نوشتن بدی هایم را روی کاغذ ندارم و این مانع از محاسبه ی اعمالم می شود. استاد من نمی توانم با خداوند حرف بزنم چون زمین صدای من رو میشنود . و هر وقت می خوام با خدا حرف بزنم آخرش حرفم را نمی زنم. الان هم که دارم این چیز ها را می گویم به خاطر این است که از خدا بی خبرم ولی هروقت واقعا یاد خدا باشم ، اصلا نمی توانم هیچ کاری کنم. استاد ، نگذارید این جا بمونم تا بپوسم. می دونم که خودم باید برای خودم یه کاری کنم. ولی وقتی من هیچ دسترسی به خود عالی ام ندارم چگونه باید دعایم شنیده شود؟ استاد من وقتی آدم خوبی بودم می فهمیدم که خداوند صدای مردم عادی را نمی شنود و حالا خودم یکی از همین مردم عادی هستم....... استاد ، حرف برای گفتن خیلی دارم .... ترسم که قلم شعله کشد ، صفحه بسوزد....... استاد.........
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: «تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین‌کام» چه گرفتاری های زیبایی دارید. مگر زندگی جز این است که در میان ابعاد گوناگون به شخصیتی جامع برسیم. مگر ما فرشته‌ایم که در یک بُعد به‌سر ببریم؟ آری همین است که می‌گویید؛ یک طرفِ کار را بگیریم، طرف دیگر از دست می‌رود تا إن‌شاءالله به جامعیتی برسید که چون دریا ئی شوید که همه‌ی رودخانه‌ها در آن می‌ریزد بدون آن‌که رنگ رودخانه ها را بگیرد. می‌گویید چگونه؟ با مدّ نظر قراردادن ائمه«علیهم‌السلام». شما علی«علیه‌السلام» را مدّ نظر قرار دهید و جلو بروید آرام‌آرام هرچیز در جای خودش قرار می‌گیرد. دلواپس این‌که فعلاً بیشترین وقت را بر روی دروس دانشگاهی می‌گذارید، نباشید چون جهت کلی شما به سوی نور است و به طور اجمال معارف الهی در قلب شما هست. می گوئید:« نمی فهمم شما که هستید و چه می خواهید» بنده موجود پیچیده‌ای نیستم سعی می‌کنم به لطف خدا آنچه از اساتید بزرگ مثل حضرت امام و علامه‌ی ‌طباطبایی«رضوان‌الله‌علیهما» هست و خداوند به قلب آن بزرگواران رسانده بفهمم و در حدّ توانم به بقیه برسانم، زیرا عقیده‌ام آن است که در حال حاضر دینداری صحیح روشی است که این بزرگان توصیه می‌فرمایند. عنایت داشته باشید که «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود.... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» برنامه داشته باشید و بدون افراط و تفریط و طبق برنامه عمل کنید و بقیه را به عهده‌ی خدا بگذارید تا هرطور مصلحت دید راه‌های سعادت دنیا و آخرت را در جلو شما بگشاید. سخت نگیرید و امیدوار باشید، بیش از حدّ از دست خود گله‌مند هستید، با خودتان مدارا کنید. موفق باشید
718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد و سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز 4 سوال خدمتتان داشتم : 1.در صفحه 109 کتاب "معاد،بازگشت به جدی ترین زندگی" میفرمایید که « در مرتبه قیامت قوه ی واهمه همان صورت هایی را که در موطن خیال ایجاد میکرد ، وقتی از مشغولیت حس (بدن مادی) آزاد شده با قدرت زیادتری صورت عقاید و اعمال را در بیرون نفس ایجاد میکند و بهشت یا جهنّم انسان را میسازد. » حال : مگرنه آنکه ما در قیامت فقط قلب هستیم پس قوای واهمه و خیال دیگر چه اثری دارند؟ ، آیا این قوای واهمه و خیال غیر از قلب هستند! آیا اصلا تفکیکی حقیقی میان قوای انسان است که در قیامت فقط قلب میماند یا اینکه این نامگذاری ها اعتباری اند به لحاظ شئون مختلف حقیقت واحده ی انسان؟ 2.اعمال هرشخص قائم به خود اوست و حقیقتاً با وی ارتباط دارند و در قیامت هیچ حیثیت اعتباری میان اعمال و انسان نیست و اگر انسان خودش نباشد اعمالش هم نخواهند بود. پس چطور در روایات است که برای ادای حق الناس از اعمال صالح ما میگیرند و به صاحب حق میدهند تا راضی شود( ویا از اعمال ناصالح او میگیرند و به ما میدهند)! این چه نوع انتقالی است که اعمال ضمن رابطه ی حقیقی که با انسان دارند از وی گرفته میشوند؟ 3.انصراف نفس از بدن چگونه است؟ آیا همانطور که هنگام موت قوای عزرائیلی نفس را تماماً میگیرد درهنگام خواب هم به همین شکل است یا اینکه صرف " انقطاع از صورت های ظاهر" نفس به عالم مثال منتقل میشود؟ آیا همین "عدم توجه نفس به صورت های ظاهر" و "قطع تعلق به غیرخود" اگر در بیداری محقق شود همین اثر انتقالی ایجاد میشود؟ آیا این اثرات نشانه کمال نفس است و رتبه ای از رسیدن به مطلوب واحد و توحیدخداوند را دارد؟ 4.آیا ما بمانند انبیاء مکلّفیم که حساسیّت به حقایق ملکوتی و توجه به باطن امور داشته باشیم و یا اینکه باید صرفا براساس ظاهر امور تصمیم بگیریم و عمل کنیم؟ مثلا خواب های صادقه ی انبیاء که به شکلی باطن و ملکوت نفس صادق آنها برایشان حکایت گری میکند حجّت دارد که براساس آن تکلیفی را انجام دهند ، آیا این حالت برای ما هم تکلیف آور است؟ در آخر یک مشورت میخواستم : بزودی اولین فرزند ما به دنیا می آید ، اوّل از شما استاد عزیزم میخواهم برای این فرزند دختر که رحمت الهی برای ماست دعا کنید که سالم و صالح باشد و خداوند او را وارث و حامل و نشر دهنده فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام ) قرار دهد. و بعد اینکه بدنبال عالم عارفی هستیم که نامی زیبا و الهی که متناسب حقیقت ملکوتی این بنده ی خدا باشد برایش برگزیند ، اسمی که با مسمّی بخواند. آیا اصلاً اینقدر دقّت نظر ما نیاز است یا اینکه این انتخاب صرفا یک امر ذوقی است؟ نام بانوان اهل بیت برای ما که زوجی طلبه هستیم زیباست امّا راضی شدن جوانان خانواده های دوطرف مسئله ساز شده! ؛ لطفا شما با قلم خیرتان تفضّلی مرحمت بفرمایید. برای توفیق روزافزونتان دعا میکنم.اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم.
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیکم السلام 1- خدا را شکر می‌کنم که بحمدالله مطالب کتاب معاد را درست گرفته‌اید. عنایت داشته باشید که در قیامت نفس ناطقه یا قلب با تمام شئوناتش حاضر می‌شود، از جمله با قوه‌ی خیال و قوه‌ی واهمه. 2- قیامت شرایط ظهور صورت اعمالی است که انسان در دنیا انجام داده و همان‌طور که انسان سخن‌چین زبانش به طول چهل ذراع است و آن چیزی نیست جز صورت سخن‌چینی‌اش، صورت عمل انسانی که غیبت کرده به آن صورت ظاهر می‌شود که از عمل نیک او کاسته می‌شود و به عمل انسانی که غیبت شده افزوده می‌گردد، چون غیبت او زمینه‌ی عمل نیک او را محدود کرده است. پس موضوع صورتِ انتقالیِ است که در دنیا محقق شده وگرنه همان‌طور که فرمودید هیچ اعتباری در آن جا جای ندارد. 3- همیشه انصراف نفس چیزی جز تغییر منظر و توجه نفس ناطقه نیست که با قبض حضرت عزرائیل انجام می‌شود – چه در خواب و چه در مرگ و چه در شهود – 4- ما به نور کشف تامّ نبی‌الله می‌توانیم تکلیف خود را پیدا کنیم، حال یا به ظاهر بسنده می‌کنیم که بنا به وعده‌ی خداوند، مصاب هستیم، و یا سعی می‌کنیم همچون عارفان به باطن ملکوتی تکالیف نظر کنیم که لذت اُنس با ملکوت نصیب ما می‌شود. ولی در هر حال آنچه محور عمل ما است شریعت الهی است و نه چیز دیگری مثل شهود یا خواب. 5- تا آن‌جا که ممکن است نام فرزند را به عهده‌ی مادرش بگذارید و ایشان هم سعی کنند صاحب نام فرزندشان انسانی الهی و آشنا برای اذهان باشد. موفق باشید
177

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد ارجمند از آنجا که رهبر معظم انقلاب امسال را سال "اصلاح الگوی مصرف" نامیده اند و از انجا که کلمه کلمه این عزیز انسان را به عالم وجود نزدیک میکند خواهشمندم که چگونگی ارتباط با "اصلاح الگوی مصرف" برای قدسی شدنمان را تبیین فرمایید. با تشکر فراوان از حضرت عالی (اجرتان با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف))
متن پاسخ

جواب: سلام علیکم :
باسمه تعالی
بحمدالله در ویرایش جدید کتاب «نگرشی بر تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» بحث نسبتاً مبسوطی در این مورد عرض شده. و کتاب نزدیک به چاپ است. إن‌شاءالله آن مباحث را دنبال فرمایید.
موفق باشید

13863
متن پرسش
با سلام: استاد می خواستم نظرتون رو درباره این علوم روانشناسی که تحت عنوان علوم موفقیت شخصی هستند بدانم. در این علوم مطالبی که گفته می شود که انسان را به موفقیت و ثروت می رساند و مدرسان این جور دوره ها در مورد قدرت خلق کردن مغز انسان صحبت می کنند که انسان می تواند با استفاده از مغزش یک زندگی عالی برای خودش خلق کند ولی بحث من سر این است: 1. انسان موفقیتش دست خودش است یا دست خدا؟ اگر در مورد ضمیر ناخودآگاه اطلاعاتی دارید لطفا بگوئید. 2. ضمیر ناخودآگاه چنین قدرتی تحت عنوان خلق موفقیت دارد یا نه؟ 3. و اینکه آیا به نظر شما خلق موفقیت های شغلی و درسی در این دنیای فانی که هدف لقاءالله است و نظام آن «انا لله و انا الیه راجعون» است مهم است یا انسان فقط باید به آخرتش فکر کند؟ استاد نظر شما برای من خیلی ارزشمند است لطفا جوابم را سریع تر بدهید. اگر امکان دارد جواب سوال 3 را خیلی کامل بدهید که یک سری مسائل برایم روشن شود و اگر کتابی در این زمینه دارید معرفی کنید با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تا حدّی جایگاه سوبژکتیویته تبیین شد و این‌که انسان در این نگاه، به جای رجوع به حق و متصل شدن به منبع لایزال کمال مطلق، گرفتار یک‌نوع خودشارژی می‌شود و این عملاً یک‌نوع توهّم‌زدگی است، حال چه تحت عنوان ضمیر ناخودآگاه از آن یاد کنیم یا به آن نام  قدرت خلق‌کردن مغز بدهیم. موفق باشید

12494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوي قبولي طاعات: آيا شرح كتاب نهج الولايه (بررسي مستند در شناخت امام زمان (عج)) اثر علامه حسن زاده آملي در برنامه هاي آتي شما قرار خواهد گرفت؟ اگر در اين مورد كتاب يا فايل صوتي وجود دارد، ممنون مي شوم حقير را راهنمايي بفرماييد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مجموعه عرایضی که در رابطه با مهدویت شده، بر مبنای عرفان نظری است که حضرت علامه حسن‌زاده نیز بر آن تأکید دارند ولی به طور مشخص بنایی بر شرح کتاب «نهج‌الولایه» حضرت ایشان در حال حاضر ندارم. موفق باشید

نمایش چاپی