بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8622
متن پرسش
با سلام: قصاص مرتد فطری قتل است چرا این حکم از شارع صادر شده؟ این حکم با آیه «لا اکراه فی الدین» سازگار است؟ این وجه، اسلام را خشونت بار نشان نمی دهد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیه‌ی «لا اکراه فی ‌الدین» می‌فرماید این طور نیست که برای پذیرفتن دین جان انسان‌ها کراهت داشته باشد. پس اگر انسان‌ها را ملتزم به دینداری کرده‌ایم مطابق جانشان آن‌ها را ملتزم نموده‌ایم. حال اگر کسی وارد دینداری شد و دین را پذیرفت و سپس ادعا کرد از آن خارج شده یا نقشه‌ای در سر دارد که به افراد بنمایاند اسلام حرفی برای جان‌ها ندارد که این یک نوع مقابله‌ی علنی با حقیقت است و چنین کسی از همه‌ی جنایت‌کارانی که انسان ها را به قتل می‌رسانند جنایت‌کارتر است و یا واقعاً بدون نقشه‌ای خاص به حقیقت به صورت علنی پشت کرده که باز چنین کسی جرثومه‌ای بسیار فاسد و خطرناک است و جامعه‌ی انسانی نباید چنین کسی را تحمل کند. این نوع خشونت، خشونت در مقابل جنایتکاران است و لازمه‌ی باقی‌ماندن حق در جامعه‌ی بشری است. موفق باشید
8395
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد برای پاکسازی وهم از فکر بد و ورود آن چه باید کرد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک کند. موفق باشید
7198
متن پرسش
سلام علیکم . استاد برای بالابردن اطلاعات سیاسی خود چکار کنیم . و مواضع خود را چگونه و با چه معیاری تعیین کنیم ؟ من خیلی سعی دارم دنباله روی حرف رهبر باشم . اما برای اینکه با وسعت نگاه رهبری در زمینه های مختلف آشنا شوم دنبال افرادی میگردم که ذوب رهبری هستند . مباحث دکتر حسن عباسی مفید است ؟نظر شما درباره ی ایشان چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین شکل نزدیکی به رهبری و فهم سخنان ایشان، دقت در سخنان خود ایشان است که با فطرت شما هم‌خوانی دارد و موجب بصیرت‌تان می‌شود. موفق باشید
4689
متن پرسش
با سلام.یکشنبه عازم کربلا هستیم.توصیه ای بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: التماس دعا؛ زیارت امام معصوم زیارت حقیقت فعالی است که قلب زائر خود را تحت تأثیر آن حقیقت قرار می‌دهد. این نکته را در زیارت فراموش نکنید. موفق باشید
3305
متن پرسش
سلام استاد از پرسش و پاسخ سایت متوجه شدم که عازم مشهد هستید میتونم بپرسم چه تاریخی؟ اخه من از تهران آثار شما رو پیگیری میکنم و توفیق دیدار حضوری شما رو ندارم شاید بتونم توفیق پیدا کنم شما رو تو مشهد ببینم. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: به لطف الهی عازم کربلا بودم و پس از دعاگویی به شما و دوستان برگشتم. موفق باشید
2755
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز اقای طاهرزاده و همه اداره کنندگان این سایت که حقیقتایک سایت اسلامی ناب است وخداوندراسپاسگزارم که مرا بااین استادعزیزکه انسان را به حضور می برد اشنا کرداماسئوال اینجانب ایا نفوس ائمه بعد ازشهادتشان درتکوین ویا تشریع همان نقش درزمان حیاتشان را دارد با سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مقام اصلی ائمه«علیهم‌السلام» فوق جسم آن‌ها است و لذا همیشه در عالم حاضرند و در همین رابطه شما در زیارت آن‌ها اظهار می‌دارید: «اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی» سلامم را جواب می‌دهی، حرفهایم را می‌شنوی (اصلاً داری مرا می‌بینی) می‌ماند که مسئولیت اصلی اداره‌ی جهان امروز به عهده‌ی حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است ولی همه‌ی امامان از کسی که به آن‌ها متوسل شود دستگیری می‌کنند. موفق باشید
2567
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله وما یستوی الاحیاء ولا الاموات ان الله یسمع من یشاء وما انت بمسمع من فی القبور این سوال ایجاد شده است که اهل قبور نمی شنود . درست است که کافران اکنون هم مرده اند و نمی شنوند ولی خداوند می فرمایند کسانی که در قبر هستند را نمی توان شنوا کنی . شاید پاسخ فرمایید منظور از قبر -قبر برزخی است ولی از کجا ثابت می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظاهراً آیه نظر به شرایطی دارد که عده‌ای به سخنان رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» بی‌محلی می‌کردند می‌فرماید این‌ها مثل مردگان هستند به این معنا که در عرف وقتی کسی حق را درک نکند می‌گویند مرده است. موفق باشید
2111
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی مرحوم حافظ می فرماید : بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار اب رکناباد و گلگشت مصلی را مرحوم ختمی لاهوری تفسیر جالبی از این بیت دارند ایشان می فرمایند کنار اب رکناباد و گلگشت مصلی کنایه از دنیا می باشد و قصد حافظ تذکر این مطلب است که فرصتی که انسان برای تعالی خود در این دنیا دارد دیگر در بهشت ندارد ولی نکته ای که قابل سوال است این است که می باقی به چه منظور است ابتدا به ذهن می رسد که منظور می باقی کننده می ای که باعث بقا می شود منظور باشد ولی در یکی از شروح دیدم که اثبات نموده بود از نظر ادبی نمی توان می باقی مانده معنی نمود و توضیحاتی بیان نموده بود به نظر جنابعالی منظور از می باقی چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظاهراً منظور حافظ از میّ باقی، ادامه‌ی لطف الهی است که جنبه‌های بالقوه‌ی انسان را به فعلیت می‌آورد و این تنها در دنیا ممکن است که روز عمل است در حالی‌که فردا روز جزا است. موفق باشید
1934
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد گرامی در خصوص علت تفاوت ماهیتها در عالم ماده ایا می توان گفت این تفاوتها ریشه در تفاوت در اسماء دارد چون عالم ماده هم تعین مادی اسم الله می باشد و چون بین اسماء جلالیه و جمالیه فرق است این تفاوت در عالم ماده هم جلوه گر است مثلا کوه که نماد عظمت است فرق دارد با گل که نماد جمال است. چون سوال جدی در اینجا هست که در عالم ماده که وجود از لحاظ شدت یکسان است پس این تفاوتها از کجا نشات میگیرد؟ و ایا در عوالم بالا مثلا عالم مثال بین موجودات از لحاظ وجودی شدت و ضعف وجود دارد یا اینکه در هر مرتبهای موجودات از لحاظ وجودی در یک مرتبه هستند. مثلا ایا وجود کوه در عالم مثال شدیدتر از وجود گل در همان عالم می باشد؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: علت تفاوت ممکن‌الوجودها در ذات خودشان است که در علم خدا به عنوان عین ثابته‌ی آن پدیده، موجود است و خداوند هر ممکن‌الوجودی را با تجلی اسماء، موجودیت می‌دهد و لذا ممکن‌الوجودها به واجب بالغیر تبدیل می‌شوند در حالی‌که ذات امکانی آن‌ها نسبت به وجود و عدم، لا اقتضا بود و خداوند است که به آن‌ها وجود می‌دهد و تفاوت پدیده‌های مادی به جهت امکانی است که در ذات آن‌ها است که در عین این‌که همه‌ی آن‌ها در یک مرتبه از وجود قرار دارند چون در مقام مادی‌بودن دارای ذاتی هستند که عین حرکت است و حرکت در مراحل مختلف صورت‌های متفاوتی از قوه و فعل دارد، متفاوت می‌باشند. در این مورد به مباحث «اعیان ثابته» و «حرکت جوهری» رجوع فرمایید. موفق باشید
1527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام تقریبا دو هفته پبش سوالی پرسیدم که متاسفانه جوابی دریافت نکردم. سوالم در ارتباط با اصرار پدر و مادر به ازدواج خواهرم بود در حالیکه خواهرم که فرد تحصیل کرده ای هست با دلایل عقلی صلاحیت خواستگار رو زیر سوال برده بود. و با بی توجهی پدر و مادرم مواجه شده بود. خوشبختانه این دفعه هم به خیر گذشت و چند روز بعد از خواستگاری خانواده پسر تماس گرفتن و گفتن از طرف اونها منتفیه. خدا رو شکر کردم که مثل دفعات پیش به خیر گذشت. گویا خودشون فهمیده بودن که هم کفو نبودن چه مشکلات بزرگی رو بعدا می تونه در زندگی ایجاد کنه. ولی من همچنان استرس خواستگار بعدی رو دارم. خواهشمندم دوباره چک کنید شاید جواب سوال من رو نفرستادید به جیمیل من. چون درخواست کرده بودم که متن سوال و جواب رو در سایت در معرض دید عموم قرار ندید. خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این مورد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
754

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد من یه دختر دانشجو ام یه همکلاسی دارم که به جز خدا هیچ چیزی رو قبول نداره من خیلی باهاش صحبت می کنم اما علم خودم کمه ونمیتونم قانعش کنم تصمیم گرفتم سوالاتمو از شما بپرسم اولین مشکل ما اینه که اون میگه زندگی به همین دنیا ختم میشه وهمه چیز همین زندگی مادیه به روح هیچ اعتقادی نداره من درمورد رویای صادقانه،احساسات انسان و وجدان براش گفتم اما فایده نداششت میگه عملکرد مغزه.میگه اگه روح هست چرا یه انسان عاقل در اثر یه موج گرفتگی دیوونه میشه لطفا به سوالام جواب بدین چون دوستم وضعیت خوبی نداره با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: این مباحث در کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» به صورت مبسوط طرح شده، کتاب بر روی سایت هست و قابل دانلودشدن می‌باشد. شما به ایشان توصیه کنید اگر می‌خواهد به آن کتاب رجوع کند ولی بدانید که او باید دغدغه‌ی این را داشته باشد که از معارف عمیق محروم نشود، نه شما. موفق باشید
18694

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید مزاحم شدم، آیا گرسنگی بدون روزه هم باعث تجرد روح می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور نسبی همین‌طور است به طوری‌که اوقات تناول غذا با نظم خاصی رعایت شود و بین دو نوبت غذا تا آن‌جا که ممکن است تنقلات‌خوری نشود. موفق باشید

18039
متن پرسش
سلام علیکم: زندگی ما چه ارزشی دارد؟ این زندگی را در این دنیا برای چه باید انجام دهم؟ مثلا من مهندسی می خوانم و در آخر هم یا استاد یا مشغول در جایی اداری خواهم شد و یا به بهترین امکانات و فرصت های شغلی می رسم (ایده آل ترین حالت). آخرش که چه؟ بالاخره می میرم! آیا زندگی درست را آیت الله قاضی و امثالشان نکردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چهار جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» عرایضی در این رابطه شده است. بالاخره همه در هر شغل و کسوتی باید نظر به اُنس و قرب خدا داشته باشیم تا در زندگی احساس بی‌ثمری نکنیم. موفق باشید

14830
متن پرسش
سلام: به نظرم در پاسخ به پرسش ۱۴۸۰۱ دقت کافی صورت نگرفته است. استاد طاهرزاده شرط مجتهد بودن را مطرح می کنند برای قاضی و آن را مویدی برای عادلانه بودن قانون و امکان تحقق عدالت در این دنیا که محل اشکال واقع شده است عنوان می کنند قاضی تنها کارش این است که با شواهد و ادله ای که بنابر ظاهر امر بدست می آورد عمل متهم را تطبیق دهد بر یکی از احکام از پیش تعیین شده. یعنی مجازات اعمال مشخص است مثلا مجازات سرقت زنا و... که قاضی در این امور اجتهاد نمی کند بلکه قوه ی اجتهادش به این معناست که احکام مندرج در قانون را می شناسد. که البته ربطی به اشکال مطرح شده ندارد. در ثانی مستشکل عنوان می کند که در یک معنا قوانین عادلانه اند و آن یعنی روی هم رفته اعمال قانون بهتر از عدم إعمال قانون است، و اصل اشکال ایشان این است که در این عالم عدالت محقق نمی شود و شما می فرمایید شارع الهی چون نظر به کلیت وجود بشری دارد پس اجرای شریعت در این عالم عین عدالت است، که به راحتی می توان گفت این گونه نیست چون چه بسا مجتهد با ادله ظاهری بر مجازات فردی حکم کند که در واقع مجرم نیست، بلکه باید گفت بالاخره اگر در این عالم بر فرد ایکس ظلم شود توسط حتی قاضی عادل در آن عالم جبران می شود و این هم جواب اشکال مستشکل نیست، (چون ایشان عدم امکان تحقق عدالت این دنیایی را مورد مناقشه قرار می دهند) چون قاضی مجتهد با بررسی تمامی ادله به این حکم رسیده و شارع هم در عالم دنیا حکم او را نافذ می داند و متهم به اعدام محکوم می شود اما قتلی انجام نداده نمی توان گفت که به به عدالت اجرا شد. به نظرم نحوی اشعری گری در پاسخ به سوال دیده می شود که البته ناخودآگاه بوده. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در همه‌ی امور بر اساس ظرفیت این عالم موضوعات را دنبال می‌کنیم و در این رابطه شریعت الهی بهترین راه است، در عین آن‌که این عالَم محدودیت‌های خود را دارد، نه آن‌که عالم ظرفیت بیشتری برای تحقق عدالت داشته باشد و شریعت الهی از آن کوتاه آمده باشد. به همین جهت بحث «تقدیرات الهی» پیش می‌آید که مثلاً قاضی مطابق تشخیص خود حکمی کرد که مطابق واقع نبود و او در حدّ خود برای احقاق حقش تلاش کرد و موفق نشد، معتقدیم تقدیر الهی برای آن فرد همان بوده است. موفق باشید

14002
متن پرسش
1. چگونه می شود که محی الدین که یک فرد سنی مذهب است به این درجات شهودی برسد در حالی که در مورد مساله امامت سنی ها مشکل دارند چگونه با عقیده ی ناقص می شود به این مقامات رسید؟ 2. منظور آیت الله جوادی که می فرماید لقمه ی حرام تبدیل به اندیشه می شود چیست مگر می شود ماده تبدیل به چیز مجرد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آیت‌آلله جوادی صراحتا معتقد‌اند محیی‌الدین از نظر عقیدتی شیعه است و بعضی معتقد‌اند حتی از نظر فقهی نیز شیعه است ولی تقیه کرده و مرحوم آیت‌الله حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد نظر علمایی که محیی‌ الدین و مولوی را شیعه می‌دانند آورده‌است وجناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب ارزشمند «جدال با مدعی» تحقیق بسیار خوبی در ساختار شیعی تفکّر محیی‌الدین کرده‌اند. 2ـ ماده به عنوان علت معدّه، بستری است تا نفس ناطقه قوه‌هایش را به فعل تبدیل کند؛ حال اگر نفس بستری را انتخاب کرد که سالم نیست، جهت تبدیل قوه‌ی آن به فعل، آن شخصیت، شخصتی انسانی و الهی نخواهد بود. موفق باشید

13523
متن پرسش
سلام استاد: سوالی داشتم: استاد چرا خداوند بندگی خودش رو معیار و ملاک رستگاری قرار داده؟ چرا خداوند اینقدر تسبیح و ستایشش رو دوست داره؟ چرا با این که خداوند شیطان رو به خاطر غرورش از بهشت بیرون انداخت، اما خودش اینقدر مغروره و دوست داره همه براش سجده کنند؟ چرا خداوند هی دوست داره تسبیح بشه و کسانی رو که تسبیحش نمی کنند به طرز فلاکت باری نابود میکنه و در آخرت هم چیزی بهشون نمیده؟ چرا خداوند راه دیگه ای برا رستگاری قرار نداده و همه رستگاری در اطاعت محض و سجده و رکوع از خودش خلاصه میشه؟ چرا خدا اینقدر مغروره؟ سوالم اینه که چرا خدا جهان هستی را طوری تعبیه و خلق کرده که همه تسبیحگوی او باشند! خدا میتونست دستور بده بدون اینکه بخواد کسی براش به سجده بیفته!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا در تصور جنابعالی خداوند یک شخص است. در حالی‌که آموزه‌های توحیدی به شما می‌آموزند که حضرت حق یک حقیقت است، حقیقتی که منشاء همه‌ی کمالات و زیبایی‌ها است و لذا هرکس بخواهد به آن حقایق عالیه نزدیک و منوّر شود باید حجاب بین خود و انوار اسماء الهی را برطرف نماید و قصه‌ی تسبیح و تنزیه حضرت حق به همین معنا است که در منظر خود، محدودیت های موجودات محدود را به خدا نسبت ندهیم تا تجلیّات حضرت رب‌العالمین بر قلب ما تجلی کند و در رکوع خود، خودیت خود را می‌شکنیم تا جمال دوست رخ بنمایاند. به همین جهت جناب حافظ می‌فرماید: «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست / تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز». موفق باشید

13259

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به تحقیقات جنابعالی شما نظر شهید مطهری را در مورد تشکیک در وجود حضرت رقیه صحیح می دانید یا مخالفان آن را؟ اگر ممکن است دلیل آن را هم بفرمایید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» نظر علامه سید جعفر عاملی  صحیح  است که منکر آن حضرت در تاریخ نشده اند عرایضی در جواب  10764داشته ام. موفق باشید

12960

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
می خواستم نظر شما را در مورد نوشته اخیر دکتر داوری درباره توافق هسته ای بدانم؟ 2. آیا این نوع نگاه دست کشیدن از آرمان ها نیست؟ تفاوت این نگاه با نگاه یک انسان غرب گرای طرفدار آمریکا چیست؟ 3. به نظرمی آید این نگاه شور و حرارت انقلابی جوانان را می کشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در مورد سخنان جناب آقای دکتر داوری برداشت دیگری دارم. پیشنهاد می‌کنم به جواب سؤال شماره‌ی 12948 رجوع فرمایید. موفق باشید

12688
متن پرسش
دانشجو هستم، درسمان را مي خوانم و مطالعه هم مي كنم و نماز اول وقت به جماعت و مجالس اهل بيت (ع) هم مي روم و ترك گناه هم دارم ولي احساس خلاء مي كنم نمي دانم عيب كار كجاست؟ نمي دانم كجاي كارم اشكال دارد؟! انگار يه چيزي در زندگيم كم است! ولي احساس خلا، و كمبودي مي مي نمايم. چاره ي كار من چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک الی اللّه نیاز به معرفت خاص دارد. پیشنهاد می‌کنم مباحث شرح «رسالة الولایه» را که در 11 جلسه تنظیم شده است، دنبال کنید. موفق باشید

12304
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: استاد طاهر زاده عزیز با توجه به اینکه بنده کسی را مانند شما و به سهولت در دسترس نداشتم تا حرفهایی که مربوط به وضع موجود است را باز گو کنم فرصت را مغتنم شمردم و از شما خواهش می کنم حتما این ایمیل را مانند سایر ایمیلها که جواب می دهید جواب دهید و شخصی هم پاسخ دهید. استاد گرامی بنده مباحث شما را پیگیری می کنم خدا را شکر تاثیر گرفته ام اما به وضع جامعه دینی خود مانده ام. من به سایر مسائلی که پیش آمده کاری ندارم مساله بنده که بیشتر درد قشر محروم است دلم را به درد آورده آیا این درست است که در جامعه دینی سالی چندبار گرانی راه بیندازند. آیا این عدالت است؟ آیا کسی که در این جامعه نه حقوقی دارد و نه بیمه ای به پای سایرین که هر ساله حقوقشان اضافه می شود گرانی را باید تحمل کند؟ آیا این درست است که مردم را هر لحظه با اینکه می خواهیم یارانه را برداریم به لرزه درآورند؟ این رعایت دین عزیز اسلام است در جامعه ما؟ چطور جامعه را دینی می دانیم؟ آیا این قهر های خدا را نمی بینیم؟ آیا نباید از اشک یتیم ترسید؟ آیا نباید از ناله درمانده به درگاه خدا ترسید؟ بیشتر مردم ما مانند طفلی هستند که دست به دست بزرگترها داده اند. استاد ببخشید مصدع اوقات شده ام اما وضع را چنان می بینم که گاهی انسانها باید ذلت را تحمل کنند به خاطر دیگران. آیا امام عزیز ما و رهبری عزیز این را می خواستند و می خواهند؟ ملتمس دعای خیرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید در این امور از چند نکته غافل نباشیم یکی این‌که هرکس در وظیفه‌ی فردی خود نسبت به فقر فقرا باید کوتاهی نکند و عملاً فقر فقرا برای امتحان بقیه است، دیگر این‌که متوجه باشیم انقلاب اسلامی یک رویکرد کلّی در تاریخ ما است که اگر آرام‌آرام بسترِ تحقق آن فراهم شود تنها بستری است که امید آزادشدن فقرا از چنین مشکلاتی که برشمرده‌اید فراهم خواهد شد و راه اصلی همین است. سومین نکته در رابطه با دولت‌ها است که بعضاً دغدغه‌ی اداره‌ی کشور را دارند بدون آن‌که نسبت به فقرای جامعه نظر خاصی داشته باشند و بعضی از دولت‌ها تمام تلاششان آن است که در هر تصمیم و برنامه‌ریزی جانب فقرا رعایت شود و این وظیفه‌ی ما است که سعی کنیم در انتخابات این‌چنین دولت‌هایی تقویت شوند تا انقلاب اسلامی هرچه بیشتر به اهداف عدالت‌مدارانه‌ی خود برسد. موفق باشید

12285
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت حضور استاد محترم: فارغ التحصیل مامایی و 24 ساله هستم و مشغول گذراندن طرح می باشم. از آنجایی که بنده به رشته های دینی علاقه مندم و با توجه به اینکه نیاز اساسی انقلاب کار فرهنگی است می خواهم به رشته تحصیلی و فعالیتهای اجتماعی ام جهت انقلابی بدهم اما نمی دانم چه رشته ای رو بخوانم که هم به نقش های خودم به عنوان یک زن لطمه نزند و هم در راستای نیاز اساسی انقلاب باشد از شما تقاضا دارم من را راهنمایی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار خدمتی که می‌توانید در رابطه‌ی رشته‌ی خودتان به مردم داشته باشید و با عدم اجحاف و خوش‌رویی با آن‌ها برخورد کنید، رشته‌های کلام اسلامی و قرآن و حدیث در صورتی‌که نسبت به مباحث معرفت النفس آشنایی داشته باشید، إن‌شاءاللّه موجب خیر و برکت خواهد بود. موفق باشید

12182
متن پرسش
سلام استاد: چند وقتی است حجت الاسلام زایری مباحثی می کنند در مورد اینکه باید حجاب اجباری برداشته شود. دلایلی هم می آورند. می گویند عزت حجاب بیشتر می شود. می گویند وقتی اجبار نبود انتخاب معنا دارد. می گویند اگر اجبار برداشته بشود وضع بدتر از این نخواهد شد. می گویند قانون حجاب اجباری پشتوانه شرعی ندارد. می گویند الان حجاب حکومتی شده است. مثال لبنان را هم می زنند. ایشان چند سال در لبنان زندگی کردند. پیرو همین ماجرا عده ای از جوانهای مذهبی ما هم چنین دغدغه ای پیدا کردند. و علیه حجاب اجباری مطالبی می نویسند. ضمنا اخیرا خاطره ای از استاد محمدرضا حکیمی منتشر شده که در آن می گویند اول انقلاب من و آیت الله منتظری و شهید مطهری موافق اجباری شدن حجاب نبودیم. به زعم ما البته مساله طور دیگری است و معتقدیم در حال حاضر برداشتن اجبار حجاب نفعش بیشتر از ضررش است. لذا از حضرتعالی خواهشمندیم به این شبهه پاسخ کامل و جامع و صریح بدهید و برداشت خود رو از مصلحت فعلی و آینده صریح و روشن بفرمایید. تا بیان شما رو به دست افراد دغدغه مند از هر دو طرف برسانیم. باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب را باید فقها روشن بفرمایند. موضوعِ تبعات اجتماعیِ اجباری‌بودن یا اختیاری‌بودنِ حجاب بحث دوم است. بنده فکر می‌کنم به همین صورت که نظام عمل می‌کند خوب است که از یک طرف سخت‌گیری نمی‌کند و از طرف دیگر با هنجارشکن‌ها که فضای جامعه را به‌شدت آلوده می‌کنند برخورد می‌نماید. فراموش نکنیم اگر نفس امّاره را آزاد بگذاریم هیچ محدودیتی را نمی‌خواهد. اگر بخواهیم در کلیّت یک کشور - و نه در محدوه‌ی یک اقلیت - خانواده را حفظ کنیم، نباید عواملی که موجب می‌شود زنان آنچنانی با تبرّج خود ذهن مردها را به خود جلب کنند در جامعه میدان داشته باشند. در لبنان مذهبی‌ها تکلیف خود را با سایر قشرها روشن کرده‌اند، ولی ما یک کشور هستیم و در یک کلیّت باید تکلیف خود را داشته باشیم و نه در یک اقلیت. موفق باشید  

9908
متن پرسش
سلام: با عرض ادب و احترام استاد بنده بعضی مشکلات اخلاقی را می فهمم چگونه آنها را حل کنم؟ چون شنیدم و واقعا هم این طور است که مرض اخلاقی هم مثل مرض جسمی نیازمند طبیب است. طبیب کجاست؟ که بروم پیش آن؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت‌اللّه بهجت در این روزگار می‌فرمایند: «علم تو استاد تو است». مباحث معرفت نفسی شروع خوبی است تا با کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» دستتان را در دست علی مرتضی«علیه‌السلام» قرار دهید و چون بچه آهو آن حضرت را دنبال کنید. موفق باشید
8971
متن پرسش
به نام خدا باسلام: قاعده «کل ما بالعرضی لابد ان ینتهی الی ما بالذات» را برای شوری و ختم آن به نمک به عنوان عین شوری میتوانم به صورت فکری و عقلی بپذیرم، اما میخواستم بدانم از طریق استدلال چرا هر چیزی که وجود دارد به ناچار باید به عین وجود به عنوان چیزی که «همه ی مراتب وجود» را داراست ختم شود؟ البته این پذیرفته است که هر موجودی مطمئنا وجود دهنده ای دارد ولی این که چرا این وجود دهنده باید عین وجود باشد برام مبهم است. ممنون میشوم اگر خودتان این مسئله را برایم روشن کنید یا مرا به مرجعی برای مطالعه بیشتر ارجاع دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر وجوددهنده ای که همه وجودات از اوست، عین وجود نباشد، نیاز است که آن نیز با عین وجودی به وجود آمده باشد که همان عین وجود و وجود دهنده ی همه ی موجودات است وگرنه تسلسل پیش می آید و این سلسله به هیچ انتهایی نمی رسد تا شروع شود و این موجودات موجود شوند، در حالی که این موجودات موجود شده اند پس باید عین وجودی در میان باشد تا مبدء همه ی موجودات شده باشد مباحث برهان امکان و و وجوب که در جزوه‌ی «معارف 1» هست در این مورد إن‌شاءاللّه راه‌گشاست. موفق باشید
6966
متن پرسش
هوالمحبوب سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم آقای طاهر زاده. بنده چند روز پیش سوالی در رابطه با نحوه مواجه با المیزان و وعده های الهی داشتم و شما فرمودید که باید کل قرآن مطالعه شود این بار سوالم را ریزتر بیان می کنم. تحقیق بنده در رابطه با هفت وعده الهی برای خوشبختی می باشد در مقابل کتابهای غربی که رازهای موفقیت را چاپ می کنند. برای اینکه سریعتر به نتیجه برسم و کاری درخور شایسته تحویل بدهم و وقت چندانی برای مطالعه کل قرآن ندارم لذا از شما می خواهم راهنمایی ریزتر به بنده در رابطه با کتابهای کمکی و همچنین وعده هایی که در قرآن برای موفقیت و خوشبختی و آرامش در دنیا و آخرت وجود دارد را به بنده معرفی کنید. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید عنایت داشته باشید معنای خوش‌بختی در اسلام با مکاتب روان‌شناسی متفاوت است. در مکاتب روان‌شناسی سعی می‌شود با خالی‌کردن ذهن‌ها از موضوعات اضطراب‌آور انسان‌ها را نسبت به همه‌چیز بی‌تفاوت کنند و به تعبیر آقای دکتر شریعتی انسان‌ها را پر از هیچی می کنند تا خوش‌بخت باشند. در حالی‌که در اسلام سعی بر آن است که انسان‌ها از دنیا و کثرات دنیایی به سوی حقیقت وَحدانی عالم یعنی حضرت حق سیر کنند و در متن چنین رویکردی معلوم است که عالی‌ترین راز آرامش در توکل است و در دل این رویکرد می‌فرماید: «وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ» و آنان با کارهای نیکو،کارهای زشت افراد را جواب می‌دهند. یا می‌فرماید: «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیم‏»، خوبی و بدی مساوی نیست، پس بدی افراد را با نیکی و نیکوکاری جواب بده، پس در آن‌حال بین تو و آن‌کسی‌که با تو دشمن بود آنچنان رفع خصومت می‌شود که گویا از اول دوستان بسیار صمیمی بوده‌اید. ولی نه به صورت لیبرالیته که دیگر گناه و ثواب مساوی باشند و حساسیت‌های الهی از انسان گرفته شود. شما سعی بفرمائید خوش‌بختی واقعی برای انسان را در رعایت حرام و حلال الهی و رویکرد قیامتی دنبال کنید که امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه به فرزندشان نوشته‌اند و به‌خوبی متذکر آن هستند و معنای مکارم‌الأخلاق را نشان می‌دهند. موفق باشید
نمایش چاپی