باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برای کنترل خیال به همان معنایی که میفرمایید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» با شما سخن میگوید. زیرا هر اندازه انسان با نور توحید الهی مرتبط شود، بقیهی افراد برایش از هویت میافتند 2- آری! هیچکس نیست که از جنس مخالف بدش بیاید، ولی نباید برای خوشآمدنِ جنس مخالفِ نامحرم خودآرایی کند 3- حضور در محافل دینی جهت شوهریابی لازم نیست. آری! ما به حکم وظیفه و برای کسب معارف الهی در چنین جلساتی شرکت میکنیم خود به خود در چنین بسترهایی به صورتی سالم امکان انتخاب پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا حجاب را طوری معنا کنیم که به چنین نتایجی برسیم؟! چرا نباید زنان ما در عین رعایت حجاب شرعی، ظاهری آراسته و پیراسته داشته باشند؟! برادر عزیزم آقای رحیم صفوی میفرمودند «وقتی حضرت امام در نوفلشاتو بودند خانمی با مانتوی نسبتاً بلند که بلندی آن کمی زیر زانو بود و جورابهای خاکستری ضخیم و با یک روسری خاکستری که تمام گردن و موهای او را در بر میگرفت، خدمت امام رسید و پرسید: این حجاب چطور است؟ و حضرت امام کاملاً از سر تا پای ایشان را با دقت نگاه کردند و فرمودند خوب است.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن مىفرمايد: «وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْاصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلين»[1] نقش پروردگار خود را در جان خود به ياد داشته باش و اين حالت را با حالت تضرع و بدون بلندكردن صدا، زنده نگهدار و از غافلان مباش. انسانى كه متذكرِ حضور و نقش پروردگار در عالم هست همواره مواظب مى باشد تا دشمن او، نفوذى در دل او پيدا نكند و با ياد خدا به پاسدارى حريم دل مشغول است. قرآن در وصف چنين انسانهايى مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ»[2] مؤمنينِ اهل تقوا آنهايى اند كه چون احساس كردند گروهى از شياطين اطراف قلبشان در گردش اند، متذكر ياد خدا مى شوند و نسبت به وسوسه هاى شياطين بيدارند. زيرا قلب خود را كه به منزله ى كعبه است و بايد آن را پاس داشت، پاسدارى مى كنند. شخصِ مراقب، همواره در حضور است «في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر»[3] او خود را در محل صدق و حقيقت، در نزد پرودگارِ صاحب اختيارِ مقتدر، جاى داده و پاسبان حرم دل است و در حرم او غير او را راه ندهد. انسان مراقب، مراقب اعمال خود و مواظب زبان و قلم و حتى نيات خويش است. مى بيند نيت بد جان انسان را تيره مى كند. خداوند مى فرمايد: «وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ»[4] خداوند شما را نسبت به آنچه از درون خود آشكار مى كنيد و يا پنهان مى نماييد، مورد محاسبه قرار مى دهد. لذا امور نفسانى چه اظهار شود و چه پنهان گردد، مورد حساب خواهد بود و وقتى انسان در حضور كامل قرار گرفت متوجه مى شود نيت بد چه اندازه در محضر حق بى ادبى و معصيت خواهد بود. و این است معنای عبور از فریب شیطان. موفق باشید
[1] ( 2)- سورهى اعراف، آيهى 205.
[2] ( 1)- سورهى اعراف، آيهى 201.
[3] ( 2)- سورهى قمر، آيهى 55.
[4] ( 3)- سورهى بقره، آيهى 284.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با عشق به آن حضرت بمیرید هم ضرر نکردهاید. شما به موقع به رختخواب بروید و باقی را به عهدهی خدا بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در وجود ذهنی، موضوعِ تطبیق علم ما با خارج مطرح است به همان شکلی که معلومِ ما در خارج موجود است 2- چون صورت شیئ در ذهن است و نفس ناطقه، علمِ به ذهن خود دارد وجود خارجی برای انسان با همهی ابعادش معلوم است چه شکل آن و چه معنای آن. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان در سیر علم حصولی خود فضای علم حضوری را برای خود شکل ندهد طبیعی است که آن حالت که میفرمایید برایش پیش میاید زیرا تنها با مفاهیم مرتبط است و نه با نور حقیقت. در اُنس با حقیقت است که شور و امید فراهم میشود. پیشنهاد میشود کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» را همراه با شرح صوتی آن مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا در تصور جنابعالی خداوند یک شخص است. در حالیکه آموزههای توحیدی به شما میآموزند که حضرت حق یک حقیقت است، حقیقتی که منشاء همهی کمالات و زیباییها است و لذا هرکس بخواهد به آن حقایق عالیه نزدیک و منوّر شود باید حجاب بین خود و انوار اسماء الهی را برطرف نماید و قصهی تسبیح و تنزیه حضرت حق به همین معنا است که در منظر خود، محدودیت های موجودات محدود را به خدا نسبت ندهیم تا تجلیّات حضرت ربالعالمین بر قلب ما تجلی کند و در رکوع خود، خودیت خود را میشکنیم تا جمال دوست رخ بنمایاند. به همین جهت جناب حافظ میفرماید: «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست / تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن از یک طرف در مورد شیطان میفرماید: «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبينٌ» او دشمن آشکار شما است. و از طرف دیگر میفرماید: «کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّه» یعنی شیطان از جنّ است منتها از جنیّانی که از فرمان پروردگارش سرباز زد و فاسق شد. و قرآن راههای دوری از جنّ به معنای شیطان را بندگی خداوند و رعایت دستورات پیامبر خدا قرار داده است. بنابراین بهترین راهِ تشخیصِ حضور جنّ به آن معنا که جنّ دشمن ما میباشد بندگی و تواضع در مقابل خدا است، برعکسِ شیطان که در مقابل فرمان حضرت حق استکبار کرد، بقیهی راهها بازیهای بیفایده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سؤال شمارهی 12003 اینطور جواب دادم: « باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در مورد فضای کل اشعارآئینی نظر خود را اظهار کردم. با اینکه بعضاً بزرگان دین جهت اظهار نهایت تواضع، جملاتی را بهکار بردهاند مثل «تو که سگ نبرده بودی»، ولی رویهمرفته به نظر میرسد اهلالبیت«علیهمالسلام» راضی نباشند ما به جای تواضع نسبت به آنها خود را در مقابل آنها تحقیر کنیم. لذا خوب است از آوردن چنین اشعاری خودداری کنید. موفق باشید». در ضمن نباید طوری نسبت به سایر انبیاء سخن گفت که پیروان آنها سخن ما را حمل بر بیحرمتیِ آن پیامبران بزرگ استنباط کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد متخصص نیستم ولی آن را میتوانید در سایتهای مختلف دنبال کنید. موفق باشید
سلام استاد: زیارت قبول. میشه بفرمایید کربلا چه خبر بود و شما چه دیدید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی بس عظیم و بزرگ در مقام عصمت و طهارت به نام حضرت حسین بن علی«علیهالسلام» در کربلا حقایقی را به نمایش گذارد که بس عظیم بود که تنها انسانهای معصوم توانِ دیدن آن را داشتند و در زیارتنامههایشان آن نگاه را عرضه نمودند و بنده در بین عمل آن امام و نگاه این امام سعی داشتم با زیارتنامههای مأثور از امامان، به حقیقت کار حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» نظر کنم و خدا را شکر میکنم که به تصدیق محتوای آن زیارات مفتخرم و ارزش معارفی که دنبال کردهام را در تصدیق مضامین زیارت اربعین و زیارت اول از زیارات امام حسین«علیهالسلام» یافتم. چه بگویم که چگونه خداوند در زیارت اربعین حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» چه حرفهایی با ما دارد!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:
عرض بنده آن است آیا روح انقلاب اسلامی که حضرت امام به صحنه آوردند این است که سروش میگوید؟ و یا طبیعی است که ما برای تحقق آن انقلاب با تنگناهای تاریخی و بعضاً با به حجابرفتنِ آن آرمانها روبهروییم. ولی آیا آن روحی از انقلاب اسلامی که در متن تاریخِ امروز حاضر است و باید به آن نظر کرد و آن را از خود نمود، در سخنان آقای سروش به چشم میخورد؟
آقای سروش چیزهایی را به رهبری انقلاب نسبت میدهد که فضای رهنمودهای رهبری درست برعکس آن است. حتی آن وقتی که به مداحانی خاص، مسئولیتِ متذکرشدن و راهنمائیِ جوانان را میدهد؛ اشاره به روح و روحیهای دارد که سختْ ضدِ استکباری و معنویتگرا است. آیا این مداحان با صفتِ شعبان جعفری نظام شاهنشاهی قابل تطبیقاند که آقای سروش چنین تطبیقی را به میان آورده است؟!
میبینید که همهی مشکل سروش و امثال سروش، به هر بهانهای شخصِ رهبری انقلاب است که همچون حکیمی بصیر با رهنمودهای الهی خود میخواهد به روش خاصی که مخصوص فرهنگ و تاریخ این ملت است، این ملت را از تنگناهای تاریخی 200 سالهی غربزدگی خود عبور دهد.
ذاکران مخلص اهلالبیت «علیهمالسلام» که دکتر سروش مطرح میکند، کیانند که اگر امثال دکتر میثم مطیعی و یا جناب منصور ارضی این سالکِ وارستهی درسآموخته از مکتبِ عارفان، مداحان حکومتیاند و خود فروختگان دستگاه؟!!
قضیهای که ایشان در مورد پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» میگویند که سبکِ فهم آن حضرت شاعرانه است و نه فیلسوفانه؛ در این حدّ نیست آنجایی که به صراحت ادعا میکند «پیامبر، گمان میبرد که پیامبر است». در کلمات زیبا، پیچاندنِ سخن، اصلِ سخن را تغییر نمیدهد، عمده آن است که متوجه باشیم در دل این جملات زیبا ایشان به کجا اشاره میکند؟ به پیامبری که رسول خدا است؟ و یا به عارفی که به قول ایشان با خدا متحد شده است؟! در حالت دوم پای شریعت بر هوا است و هیچ تمدنی از طریق دین اسلام به صحنه نخواهد آمد.
کجای تشیع اصیل و کدام یک از علمای دین، علی «علیهالسلام» را به جای حضرت محمد «صلواتاللّهعلیهوآله» نشاندهاند؟!! جز آن است که همهی علمای شیعه سعی بر تقریب مذاهب دارند؟ علی «علیهالسلام» در نگاه سروش، یک انسان بزرگ است و نه یک امام که باید جامعهای بیرون از فرهنگ جاهلیتِ دیروز و مدرنیتهی امروز بسازد. بحث در اخلاق فردی نیست، بحث در ایجاد جامعهای است که بتواند از سیطرهی مستکبران آزاد باشد.
دکتر سروش میگوید چرا امام، عرفان را وارد سیاست کرد؟ این یعنی یک تمدنسازی منهای عرفان. آیا امام، عرفانی را وارد سیاست کرد که پای مرید و مرادی در میان باشد؟! و یا با حفظ حریم آزادی انسانها در انتخاب سرنوشت خود، روحِ عرفانیِ فهمِ انسان متعالی را در چنین تمدنی متذکر شد.
امثال دکتر داوری در نسبت با سروش متوجهی جایگاه و اشارات آن سخنان میشوند و نه توجه به صِرفِ معنای جملات آقای سروش.
آیا با سخنان زیبای آقای سروش، انقلاب اسلامی بازخوانی میشود و یا بهکلی در زیر پا قرار میگیرد و ما دالاییلامایی میشویم که به بهانهی دوری از خشونت، گروگان آمریکایی هستیم که بتواند از این طریق با رقیب خود یعنی کشور چین مقابله کند؟! و البته این بدان معنا نیست که بنده انتقادهای اساسی نسبت به روند امور نداشته باشم و یا معتقد باشم ما در شرایطی هستیم که انتقادهای دلسوزانه را میپذیریم؛ بحث بر سر آن است که مواظب باشیم جایگاه سخنان امثال آقای سروش را که اتفاقاً بنا دارد عوامل قِوامِ تحقق تمدن اسلامی را نشانه رود، نادیده نگیریم! و این است حرف اساسی بنده، وگرنه بین نقد که از نانِ شب برای ما واجبتر است، با تخریبی نرم و ظاهرپسند تفاوت نمیگذاریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده افتخار میکنم که در خدمت رفقا باشم و منّت میکشم.
عنایت داشته باشید که در مورد «عین ثابته» از این موضوع غفلت نشود که اگر همانطور که میفرمایید فیوضاتی که برای عین ثابته است از فیض اقدس و مشیت الهی است؛ از طرف دیگر آن فیوضات مطابق آمادگیِ خود انسان است و طلبی که در ذات خود کرده و همواره در این طلب، به جهتِ ذاتِ مختاربودنش میتواند تجدید نظر کند و منشأ پذیرش فیض متفاوتی گردد. به همین جهت عرض شد «عین ثابته» آن انتخاب بنیادینِ انسان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! «فِناء» یعنی آستانه. در این فراز بر شهدایی که در آستانه و کنار آن حضرت فرود آمدند و جانبازی کردند سلام میدهید. در این مورد عرایضی در کتاب «زیارت عاشورا، اتحاد روحانی با امام حسین«علیهالسلام» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. و مشکل آقای منتظری نیز در آن بود که متوجه جایگاه تاریخی انقلاب و جایگاه جریان نفاق نبود. ایشان میگفت آقای خمینی یک فقیه است و برای خود نظراتی دارند؛ من هم یک فقیه هستم و برای خود نظر دارم. غافل از آنکه حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» روحِ تاریخ این زمانه بود و هست، چیزی که حضرت امام خامنهای«حفظهاللّه» متوجه آن هستند. اخیراً در شرح کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» عرایضی نسبت به غفلت آقای منتظری از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر با یک بداخلاقی، زحمات بیستساله هبط میشود، با یک عذرخواهی همهی آن سیئات به حسنه تبدیل میگردد. پس چه جای یأس و ناامیدی!! 2- اگر قلب پاک باشد و انسان بتواند با عالمِ مثال منفصل مرتبط گردد، در خواب حقایقی برایش منکشف میگردد. آیت اللّه حسنزاده میفرمودند علامه طباطبایی مکرراً میگفتند هر وقت روز خوبی داشته باشم، شبهای خوبی نیز خواهم داشت که منظورشان احوالاتی است که در خواب و رؤیا نصیبشان میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکدام؛ بالاخره درسهای خشک ادبیات و منطق فضای تذکر به حق را کم میکند. در این موارد باید خودتان برای خودتان برنامهریزی کنید نباید این موارد را از حوزه انتظار داشته باشید. موفق باشید