بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5964
متن پرسش
سلام علیکم. جناب استاد: بنده در حال حاضر در مقطع ارشد فلسفه تحصیل می کنم و تا حدودی با مباحث معرفت نفس و غرب شناسی آشناییت دارم . قصد دارم تا موضوع پایان نامه ام را مرتبط با همین مسایل انتخاب کنم .مسله ی ای که ذهن مرا درگیر خود کرده این است که آیا می توان بر اساس حکمت صدرا یک نظام آموزشی داشت؟ ساختار نظام آموزشی امروز چه نسبتی با وهم دارد؟ شما فرمودید انسان مدرن در توهم چیزیست که نیست اما مثلا کامپیوتر وقتی ساخته میشود که دیگر در خارج موجود است؟آیا نظام آموزشی مدرن تفکر عمیق را از انسان میگیرد؟(با توجه به صوت شما در شرح کتاب مدرنیته و توهم)چگونه؟تفکر عمیق مورد نظر حکمت صدرا چگونه است؟ در کل این موضوع برای پایان نامه مورد تصدیق شما هست؟(نظام آموزشی از منظر حکمت صدرا) با تشکر فراوان از حضرتعالی.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: برای پایان‌نامه موضوع خوبی است. در معنای سوبژه‌کردن همه‌چیز توسط غرب و تَوهمی زندگی‌کردن، در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌‌تعالی‌علیه‌« عرایضی داشته‌ام. در جزوه‌ی « علوم انسانی عبوراز مدرنیته ونظر به اسما الله. » نیز دلایلی در رابطه با این‌که چرا نظام آموزش باید با نظر به اسماء الهی شکل بگیرد، مباحثی شده که به کار شما می‌آید. موفق باشید
5278
متن پرسش
سلام.جناب استاد آیا می توان گفت قرآن یک سری حقیقت یا کل حقیقت می باشد وکسی که توانایی واستعداد وظرف وجودی به اندازهی حقایق قرآن ویا بیش ازقرآن باشد می تواند آن حقایق را کشف کندمانند رسول گرامی لسلام(ص) که خود حضرت دارای ظرفیت وجودی بالا بوده اند وباطن حضرت ظرفیت دسترسی به آن حقایق را داشته وتوانسته است آن حقایق را کشف کندوآن را به مردم عرضه کند؟ واینکه در کتاب هدف حیات زمینی آدم فرموده اید که قرآن واسماء حسنای الهی واهل بیت(ع)دارای یک حقیقت اند ولذا قابل تطبیق با هم دیگر می باشند را می توان بدین معنا گرفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است با عنایت به این‌که قرآن در ابتدای امر از طرف خدا برای بشریت نازل شده و خداوند پیامبر اسلام«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را مفتخر کرده‌اند آن را به بشریت برساند و خودشان هم از آن بهره‌مند شوند. موفق باشید
948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جرا ثواب وپاداش برخی عبادات زیاد شدن روزی تعیین شده مگر مهم است روزی زیاد باشد یا کم ؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی فکر می‌کنم وسعت رزق به این معنی است که در به‌دست‌آوردن رزق به زحمت نباشیم تا از وظایف الهی خود باز بمانیم. موفق باشید
17671
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به سخنرانی اخیر آیت الله جوادی آملی راجع به نظام ربوی بانکها و افتادن سایه شوم ربا بر جامعه اسلامی ایران، تکلیف ما در قبال گرفتن وام چیست؟ از طرفی ما مقلد مقام معظم رهبری هستیم و ایشان وام گرفتن را شرعی می دانند. به خدا نمی دانیم گرفتن وام اثر بدی در زندگیمان دارد یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع وام‌گرفتن از بانک در ذات خود از ظلمی که بانک‌ها انجام می‌دهند؛ جدا است. بانک‌ها در همین وام‌گرفتن که باید واسطه باشند بین پول مردم و آن کسی که طالب وام است، پدر مردم را در می‌آورد و چند برابر وامی که به مردم می‌دهند، تحت عنوان دیر کِرد از مردم می‌گیرند. موفق باشید

16045
متن پرسش
سلام علیکم: 3 دغدغه دارم: 1. بنده پسری 27 ساله و مي خواهم ازدواج كنم و فعلا شاغلم اما مي ترسم نتوانم در آينده خانه اي تهيه كنم و پدرم هم خيلي اصرار دارد كه حتما از خودم بالاخره يك خانه اي بخرم و داشته باشم. چه كنم؟ 2. اگر فرضا تا آخر عمر هم نتوانستم خانه اي براي خودم بخرم و همش مستاجر باشم، آيا اين اشكالي دارد؟ 3. بيشتر از همه از اين امر ترس و واهمه دارم كه نتوانم براي زندگي متاهلي آينده ي فرزندانم خانه اي تهيه كنم و حتي به خاطر فقر نتوانم آنها را در تهيه مسكن كمك كنم كه صاحب خانه اي براي خود شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید که رزق هرکس را خدا از قبل تهیه کرده است. اگر رزق شما و همسرتان و فرزندانتان داشتن خانه است به شما خانه ی غیر اجاره ای خواهد رسید. و اگر رزق تان خانه ی اجاره ای است شما در آن خانه به خوبی زندگی خواهید کرد بنابراین اگر در حال حاضر حقوقی در حد ازدواج در خانه ی اجاره ای دارید کوتاهی نکنید و کار را به خدا واگذارید. موفق باشید 

14696
متن پرسش
سلام علیکم: استاد نفس اماره چیست و علت وجودش برای چیست و از کجا نشئت می گیرد و چه رابطه ای با غریزه دارد؟ در پناه حق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بُعدی از شخصیت انسان که میل به بدی دارد را، نفس امّاره گویند و انسان‌ها با مقابله‌ی آن رشد می‌کنند. ولی غریزه به خودی خود بد نیست مگر آن‌که در اختیار نفس امّاره قرار گیرد. موفق باشید

13936
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی بنده نسبت به هم اتاقی ام که آدم متدین و خیلی خوب است یک حالتی دارم که فکر می کنم که حسادت باشد مثلا یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شود و مطالعه می کند و بعد به نمازشب و .... بعد من از این کارش ناراحت می شوم یعنی به عبارت دیگر همیشه می خواهم اول و برتر باشم و... چه طوری باید این رذیله را برطرف کنم؟ به طور عملیاتی چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از خدا در عین آن‌که توفیق بندگی می‌خواهید سعی کنید خودتان باشید و آن رفیق‌تان نیز خودش باشد. موفق باشید

13486
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: نحوه تصورات و تصویرسازی و تخیلات ما حین عزاداری برای اباعبدالله چگونه باید باشد؟ نحوه گذار از این تصورات و مفاهیم و رسیدن به حضور با وساطت همین تصورات و مفاهیم خواهد بود یا به نحو دیگری است؟ تکلیف ما که به حضور نرسیدیم و غرق در این مفاهیم و تصورات هستیم چیست؟ (حرکتمان باید چگونه باشد تا بیشتر غرق در آنها نشویم؟) تشکر از استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جنبه‌ی روحانی و عصمت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» نظر کنید و با رعایت دستورات شرع، این کار روز به روز بهتر عملی می‌شود. در نتیجه به جایی می‌رسید که به جای مفاهیم و تصورات، قلب با حقایق مأنوس می‌شود إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13170
متن پرسش
۱. آیا این عبارت درست است که حقیقی بودن محبت خدا به این معنی نیست که محبت منحصر به خداست؟ زیرا محبت به اهل البیت (ع) که جایگاه والای خود دارد ولی ما به مومنین و پدر و مادر و فرزند و همسر و حتی سایر مخلوقات خدا نظیر پرنگان محبت داریم. ۲. جایگاه محبت خدا و محبت دیگران در دستگاه توحیدی چگونه قایل جمع است؟ با تشکر صادقانه از جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق را فقط می‌توان در مظاهرش مورد توجه و محبت قلبی قرار داد وگرنه با خدای عقلی و انتزاعی که محلی برای دوست‌داشتن ندارد زندگی می‌کنیم و به همین جهت در روایت از حضرت صادق (ع) داریم که مى‏فرمايند: «نَحنُ‏ وَالله‏ الأسماءُ الحُسنى»[1] به خداوند سوگند مائيم اسماء حسناى الهى. «اسم الله» مبدأ جامع اسماء الهى است و انسان كامل مظهر اسم الله است و لذا آنچه در عالم به فرق و كثرت هست در انسان كامل به نحو جامع موجود است، بنابراين شناسايى حقيقت انسان موجب شناسايى همه‏ ى اسماء الهى خواهد شد. اگر كسى بخواهد همه‏ ى اسماء حق را بشناسد، يا بايد در همه‏ ى عوالم هستى سير كند و يا به انسان كامل معرفت پيدا نمايد كه همه‏ ى آن اسماء به صورت بالفعل در او هست. عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل‌البیت» هست. خوب است که به آن‌ رجوع فرمایید. موفق باشید

 

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 144.

12790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد عزیز بنده طلبه هستم و خودم و همسرم بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی هستیم ولی چند وقته که فکر می کنم آیا این بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی با توکل بر خدا و اعتماد به حضرت حق منافات ندارد؟ اگر واقعا اعتقاد داریم که روزی دست خداوند است پس اگر بیماری بدهد روزی آن را نیز می دهد و اگر هم ندهد حتما امتحان الهی است که باید قرض کنیم و آن را برطرف کنیم. خواستم ببینم آیا نظرم درست است یا افراطی گریست؟ یه سوال شخصی هم دارم اگر صلاح می دانید پاسخ دهید. آیا خود شما و خانواده محترم بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی هستید و از آن استفاده می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حال که بیمه‌ی تأمین اجتماعی پیش آمده است به امید آن‌که کمکی باشد به سایر بیماران و عندالزوم ما هم از آن استفاده کنیم، شاید نیاز نباشد که بدان پشت نماییم. ولی بنده شخصاً بیمه‌ی تکمیلی را دنبال نمی‌کنم. موفق باشید

12412
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اینکه در جواب سوال 12357 فرمودید (طلاب عزیز بهتر است بعد از بحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین، زیاد وقت در روی این مباحث نگذارند و بیشتر به دروس رسمی حوزه بپردازند تا عقب نمانند و إن‌شاءاللّه پس از چند سال حضور در درس خارج وارد این مباحث شوند.)دروس رسمی حوزه که فقط فقه و اصول هست آن هم به شیوه غلط اموزشی... آیا آدم مخصوصا طلبه نباید با آشنایی با مباحث معرفتی، زمینه‌ی فکری خود را آماده‌ی اُنس با قرآن و روایت کند تا به مقصود برسد؟ طلبه از چه چیز نباید عقب بماند؟! که شما فرمودید عقب نماند؟! چرا طلبه نباید قبل از درس خارج وارد مباحث شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خاطرات حضرت امام هست که: «طلبه‌ای از ایشان پرسید در بین موضوعاتی که مطالعه کرده‌اید کدام را بهتر دیدید؟ فرموده بودند فقه را. گفته بود فقه که چیزی نیست، فرموده بودند نخوانده‌ای. گفته بود نه‌تنها خوانده‌ام، در حال تدریس آن هستم. فرموده بودند پس نفهمیده‌ای». آری ای رفیق! فقه و اصول بیش از آن‌که موضوع آن یعنی اصول عملیه مهم باشد، روش آن مهم است که انسان را می‌پروراند تا قدرت تفکر و تفقه پیدا کند و بعد از آن است که در هر موضوعی وارد شوید درست وارد می‌شوید و به‌خوبی نتیجه می‌گیرید. مرحوم شهید مطهری را فقه و اصول پروراند و مطهری، مطهری شد. موفق باشید

11325

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با تشکر و عرض ارادت خدمت شما استاد بزرگوار سه سوال از خدمتتان دارم اول آیا با توجه به پژوهشهای زیاد دانشمندان تجربی در خصوص مکانیسم مغز و اعصاب انسان وپیچیدگی های فوق العاده از احساسات و ادراکات بشر رابطه روح یا به قول شما آن من اصلی فرد با این مکانیسم چگونه است چون شما تمام ادراک و احساس را به روح منحصر می کنید و این دانشمندان بدون توجه به وجود روح مجرد تمام این موارد را به همین مکانیسم مادی محدود میکنند و تقریباً آن را بصورت تجربی اثبات می کنند.دوم بفرمائید رابطه نفس یا من یک انسان الزایمری با تن او چگونه است سوم اینکه بنده توانایی کنترل خیلی از رزائل اخلاقی از جمله پرخوری ، خشم، حسادت و...را از دست داده ام با توجه به اینکه 35 سال سن دارم و از سالهای دور با افکار شما آشنا هستم و در تمام فصول مشغول یک مبارزه بیهوده با نفس اماره ام هستم لطفاً راهنمایی بفرمائید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث «روان‌تنی» که امروز مطرح است در همین رابطه است که نمی‌توان همه‌ی عکس‌العمل‌های بدن را به خودش نسبت داد 2- چون حافظه مربوط به روح است ولی ابزار استفاده از محفوظات، مغز می‌باشد. اگر انسان مشکل مغزی پیدا کرد نمی‌تواند از محفوظات خود در نسبت با سایرین استفاده کند، مثل وقتی که چشم ضعیف می‌شود در حالی‌که قوه‌‌ی بینایی در جای خود محفوظ است 3- هر اندازه توجه شما به امور معنوی و سعی برای اُنس با حقایق بیشتر شود، جذبه‌ی آن امور جذبه‌ی این طرف را کم می‌کند. از «کم‌حرفی» شروع کنید. موفق باشید
11228

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: لطفا بفرمایید که ۱- منظور از «توجه کردن نفس» چیست؟ وقتی نفس دارد توجه می کند یعنی دارد چه کاری می کند؟ ۲- آیا توجه کردن نفس اثری در خود نفس هم دارد؟ مثلا اگر نفس به دیوار توجه کند اثری از دیوار در او پیدا می‌شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یعنی نفس داره توجه می کنه، این یک امر بدیهی نفس است سؤال از امر بدیهی معنا ندارد 2- وقتی نفس به امری یا چیزی توجه می کند صورتی یا معنایی در آن نفس واقع می شود. موفق باشید
10969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت خدمت جنابعالی: آیت الله امینی در مقدمه کتاب خاطرات خود می فرماید: «به دانشجویان و دانش پژوهان و طلاب علوم دینی جدا توصیه می شود که همواره دست به قلم باشند یادداشت کنند - منظور خاطرات خود است با توجه به مطالب قبلی- و برای آینده خود ذخیره نماینذ گرچه این کار وقت گیر است ولی ارزش آن قطعا بیشتر است.» بنده هر وقت کتاب سیاحت شرق را می خواندم واقعا افسوس می خوردم چرا همه علما خاطرات خود را مکتوب نکرده اند چون بر اساس آنها گنجینه ارزشمندی از حوادث سیاسی علمی و اجتماعی و غیره فراهم می شد، به قول آیت الله امینی هم برای خود شخص آموزنده بود هم برای دیگران و عدم انجام این کار خسارت غیر قابل جبران و غبن بزرگی است. منظورم از این صحبتها این است که شما واقعا همتی کنید و خاطرات خود را که هم شامل حوادث سیاسی 40 ساله اخیر می شود، هم خاطراتی که از علمای بزرگ مانند آیت الله بهاالدینی و امثالهم دارید هم تجربیات شخصی را مکتوب کنید مطمئنا قابل استفاده می باشد حقیقتا کاری است ارزشمند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا کند با رسیدن به ساحل آرامش چنین توفیقی پیدا کنم. موفق باشید
9626
متن پرسش
سلام استاد معظم: امروز مصداق دشمنان اصلی و متفکرین شاخص که مقابل اسلام ناب محمدی (ص) وجود دارد چه کسانی هستند؟ 1. آیا دشمنان اصلی دولت آمریکا می باشد پس در این صورت چرا صهیونیستها بدنبال سلطه بر جهان می باشند در عرصه های مختلف اقتصادی و تبلیغی و فرهنگ یهودی و غیره؟ 2. آیا دشمنان اصلی، دولت و مردم اسرائیل هستند، در این صورت پس چرا آقا آنها را سگ پاسبان آمریکا می داند؟ و 3. آیا دشمنان اصلی گروهی پشت پرده و در سایه می باشند که آنها این دو دولت را پشتیبانی می کنند این افراد چه تفکری دارند؟ دقیقا آیا فراماسونر یا یهودی و یا دارای چه تفکری هستند که این مذاهب دیگر را لفظا یدک می کشند؟ و در صورت سوم چرا امام و آقا آمریکا را راس دشمنان می دانند؟ خواهشمندیم کتب مربوط به سوالات را چه از آثار خودتان و چه دیگران ذکر بفرمایید. لطفا به این سوالات واحد سیاست گروه عمّاران کریم اهل بیت پاسخ بفرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: استکبار با صورت‌های مختلف در مقابل انقلاب اسلامی که صدای توحیدی این زمان است ایستاده. پیشنهاد می‌کنم کتاب‌های «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» و «جایگاه تاریخی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را مطالعه کنید. موفق باشید
8682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
1- برای آگاهی از سیره و سبک زندگی امام زمان (عج) باید چه کتابهایی مطالعه کرد؟ 2- چگونه می توان با امام زمان (عج) سنخیت پیدا کرد؟ 3- برای تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی و انسانی باید چگونه عمل کرد؟ 4- آیا مرجعی کامل برای آگاهی از مستحبات و مکروهات و واجبات وجود دارد لطفا معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سه سؤال خود را شاید در کتاب‌هایی که در رابطه با مهدویت داشته‌ام، جواب خود را پیدا کنید. 4- مرجعی که در این رابطه می‌خواهید، همان فقیه است که با رساله‌ی خود ما را کمک می‌کند. موفق باشید
5719
متن پرسش
باسلام بنده طلبه هستم و دو خصوصیت دارم می خواستم ببینم نظر شما درموردش چیست خوب است یا بد و آیا احتیاج به اصلاح دارد فقط لطفا درمورد هرکدام جداگانه نظر بفرمایید: 1. بسیار دلسوزم برای طلاب و اگر واقعا کسی بخواهد زمین بخورد از کمک دریغ نمی کنم و حتی برای اینکه مشکلش حل شود گریه هم در پیشگاه خدا می کنم؟ 2.وقتی بعضی از دوستانم را می بینم که انتقالی می گیرند و یا از ما جدا می شوند بسیار ناراحت می شوم ویاد خاطرات خوبی که با آنها داشتم می افتم و بسیار ناراحت می شوم خلاصه تک مانده ایم دیگر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- خوب است که انسان دلسوز آدم‌ها باشد ولی عاقلانه دلسوزی کنید و نه احساساتی. گفت: «سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل.... تو کاری بکن کز دلم خون نیاید» 2- این روحیه‌ها خوب است به شرطی که همواره با خودتان زندگی کنید. موفق باشید
5573
متن پرسش
با سلام خدمت استاد در رابطه با فردوسی و شاهنامه چیز هایی شنیده ام که بحث عرفانیست لکن مهجور واقع شده است مثلا رستم نماد انسان کامل و اسفندیار نماد توهم و.... در باره چه می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همین‌طورها است ولی همین‌طور که می‌گویید از این دیدگاه روی شاهنامه کم کار شده هرچند شواهدی در تأیید این امر هست، حتی اسم‌ها در شاهنامه روی حساب انتخاب شده. موفق باشید
3968
متن پرسش
در سؤال قبلی که پاسخش را به ایمیلم فرستادید، به تعریفی که شما در کتاب «سلوک» برای «مبادی فکر غربی» کرده‌اید، اشکالی گرفتیم. در پاسخ به آن اشکال، شما فرمودید که: «اندیشیدن» را باید به معنای «تأمل روحی» بگیریم. در تعریفی که شما در کتاب برای «مبادی فکر غرب» ارائه کرده‌اید، «اندیشیدن» را به معنای «تأمل روحی» یا هر معنای دیگری که بگیریم، (با توجه به پاسخ‌تان به سؤال قبلی) نتیجة مبادی است نه خود مبادی. پس چرا شما در تعریف «مبادی»، نتیجة آن را می‌آورید؟! این تعریف به نتیجه، مثل این است که «عبادت» را به «قرب» تعریف کنیم نه به «وسیلة رسیدن به قرب». فکرکنم با توجه به پاسخ شما به سؤال قبلی، این تعریف به مقصود شما نزدیک‌تر باشد: «مبادی فکر غربی، آن چیزی است که باعث می‌شود بتوانیم برای تسلط بر طبیعت بر روی داده‌های حسی فکرکنیم.». آنگاه با توجه به مثال‌هایی که در پاسخ به سؤال (3216) و (3382) فرموده‌اید، مصادیقِ «آن چیز» که در نگاه اولیه در این تعریف مبهم است، روشن می‌شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن شد که مبادی از علم حضوری است و «وجودی» می‌باشد، تعریف‌بردار نیست إلاّ با مثال تا مخاطب آن را در خود احساس کند. موفق باشید
3529

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
پول ملی دیگر به اندازه کاغذ .... هم ارزش ندارد (یک رول کاغذ ... را دیگر نمی‌توانید با یک هزار تومنی بخرید. همین امروز امتحان کنید و اگر دروغ بود لعنتی نثار روح بنده کنید). الان در خارج وقتی رو می‌کنی ایرانی هستی مثل چیزی بد به ما نگاه می‌کنند، برای گرفتن ویزای اکثر کشورها مثل یک جنایتکار بالقوه در موردمان نهایت احتیاط را به خرج می‌دهند (قبلا اینطور نبوده. قدیمها عمویم زیاد آلمان و فرانسه میرفت ماشین میآورد. ویزا هم که کشک… هر لحظه اراده میکردی میرفتی. ریال برای مارک حکم می‌کرد. می‌گفت برای صبحانه چند نفری یک سبد تخم مرغ پخته! از زنی آلمانی خریده بودند خیلی تعجب کرده بود گفته بود قدر سیاست مدارهایتان رابدانید. در یوگوسلاوی وقتی می‌فهمیدند مسافر عبوری از ایران به طرف ترکیه آمده برای مغازه دارها روز عروسی بوده و از خوشی مست کرده و پایکوبی میکردند… در حیفا هر مسافری از اروپا و آسیا را صد جور چک می‌کردند در همین حین تا پاسپورت ایرانی را می‌دیدند فقط سلام نظامی می‌دادند، اینکار را عمدا جلوی چشم اروپاییها می‌کردند که خیلی برایشان سنگین بوده…) ایران به عنوان کشوری چاقوکش و لات شناخته میشود(قبلا بزرگترین کمک کننده آسیایی به سازمان ملل بود. ایران و ژاپن فقط در آسیا عدد بودند کره جنوبی کلا گم بود. پدر بزرگ من _که البته خان و میلیونر هم نبود_ کلفت کره‌ای داشت. کره‌ایها نمی‌توانستند با پول ایران شکم خود را سیر کنند به ناچار به بچه های شر محلات میگفتند برایشان قورباغه بگیرند) متاسفانه شاه آزادی سیاسی ایجاد نکرد. به مردم نفهماند که صفر کردن تورم همینطور الکی نیست. سیر کردن مردم کشکی نیست. توضیح نمی‌داد و مردم را قاطی نمی‌کرد. فقط دستور می‌داد چون عقیده داشت مردم نمی‌فهمند. گرچه حرفش را تاریخ اثبات کرد ولی باز هم باید روی مردم کار می‌کرد و حداقل چند حزب واقعی نه دکوری ایجاد میکرد تا حداقل روشنفکران جامعه بفهمند چه خبر است. وقتی با متحد کردن اعراب در اپک نفت را ۳۲ دلار کرد این (((((((((((((((((((((((((کارتر حرامزاده))))))))))))))))))))))))))) حکمش را صادر کرد. اگر در بین روشنفکران و مردم مشارکتی ایجاد کرده بود کارتر همه چیز خراب و پاریس و لندن و هفت جدشان//// می‌خوردند ایران را به این منجلاب بکشانند. ولی افسوس… رشد اقتصادی بدون حالی کردن مردم و احزاب آزاد و نهادهای مدنی باعث و بانیش هم را نابود می‌کند. یکی پیدا شد و گفت اقتصاد مال خر است، نفت مال سر سفره است و آب و برق مجانی است. هیچکس نپرسید برادر چطوری؟ دقیقا به چه روشی؟ با کدام کرامت و معجزه؟ بدبختی این است که زننده این حرف خودش هم خبر نداشت. باید درک و فهم ملت به این حد برسد که باباجان شما صاحب پنجمین ذخایر نفت و گاز و کلی معدن و سرمایه انسانی و جوان هستید اصلا نیازی ندارید یارانه صدقه بگیرید و نوکری کنید. آقای طاهرادزه من فقط تعجبم از این که شما مدام می گید احمد ی نژاد گفتمان انقلاب زا زنده کرد. چه زنده ای!! علتش هم اینه که شما از مسیر خونه تا محل تدریس پیاده نمیشید ببینید مردم چی می گندو دیگه دارن علنا به مفامات مذهبی بد وبیراه میگند. شاید بگین اینا امتحانه الهیه! وای اگه اینا را بگین . این همش سوء مدیریت همین اقایی هست که شما میگین ذیل احمد نژاد. والله در جنایت این فرد بر ایران و اسلام شما هم شریکید. چه ناله هایی که شب از رختخواب ها بر نمی خیزد. همسایه ما شش ماهه گوشت نخورده. دیگه دارن بعضی ها تن فروشی می کنند. عفتشان را مایه گذاشتند برا دو لقمه نان!!! آقای طاهرزاده دیگه بسه به خدا بسه چقدر گفتی ذی و ذیل بسه به خدا بسه! شما همون استاد طاهزاده ما باش!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: (برای خودش) بنده هم قبل از انقلاب و زمان شاه را درک کرده‌ام و در آن زمان در تهران کار می‌کردم این‌طور که به شما خبر داده‌اند نبود. نظام شاهنشاهی هم از نظر اخلاقی فاسد بود و هم از نظر اقتصادی. خوب است که لاأقل کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» را که آقای بهنود نوشته و از طرفداران نظام شاهنشاهی بوده و فعلاً هم در خارج به‌سر می‌برد و مخالف انقلاب اسلامی است، مطالعه بفرمایید تا ببینید چه خبر بوده. مواظب باشید در قضاوت نسبت به افراد راه افراط را پیش نگیرید که خطر سوء عاقبت دارد. تأکید بنده بر روی سخنان رهبری است و سعی می‌کنم از زاویه‌ای که ایشان به آقای احمدی‌نژاد و دولت ایشان نظر دارند، نظر کنم. موفق باشید
3183
متن پرسش
باسلام و دعای خیر. در رابطه با برگشتن کاروان اهل بیت (ع )از شام به کربلا در اولین اربعین بعد از عاشورا اقوال و تنازعات زیادی است ، مجلسی ره و سید مرتضی قاضی در بحار و اربعین خود این مسئله را تایید و سید بن طاووس ره در اقبال و شهید مطهری ره و ... در سخنرانی های خود آن را رد میکنند . و شما نیز در سخنرانی های قدیمی خود مدت اقامت ایشان در شام را 1 ماه ذکر کردید که با این حساب امکان برگشت وجود ندارد.لطفا رفع ابهام بفرمایید.و در صورت اشتباه بودن این مسئله و باتوجه به ترویج آن در روضه ها و مقارن دانستن آن با ورود جابر در اولین اربعین ، آیا جلوگیری از ترویج آن لازم است؟ جزاکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در جواب یکی از سؤالات که عزیزان فرمودند عرض کردم. من در این مورد صاحب‌نظر نیستم و هرکدام از دو گروه نکاتی را مطرح می‌فرمایند که قابل تأمل است به همین جهت نباید در این مورد حساس بود. موفق باشید
1925
متن پرسش
با سلام وعرض ادب من از سن 16 سالگی به خود آمده و راه کسب رضای خداوند را پیش گرفتم. بارها در این را شکست و پیروزی را چشیده و گاه نا امید شده ام. اما خدا را سپاس می گویم که هنوز مرا رها نکرده است. با تمام تلاشها هنوز یک مشکل بزرگ دارم: برای من نماز مانند باری سنگین است که از انجامش نه تنها لذت نمی برم بلکه دوست دارم که آن را انجام ندهم. می دانم این به خاطر ضعف معرفتی و عدم عمل کردن به دانسته هاست. اما از محضر آن استاد بزرگوار درخواست دارم که به من راه حلی پیشنها کنند که چه کنم نماز برای من بار نباشد؟ هر دستورالعملی که بفرمایید انجام می دهم . با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنا نداشته‌باشید که در ابتدای امر در سراسر نماز حضور قلب داشته‌باشید، نماز را به عنوان اعلان بندگی شروع کنید و به همان اندازه که خداوند به شما حضور قلب داد خدا را شاکر باشید. متوجه باشید بعد از رعایت آن‌چه باید رعایت کنید این خداوند است که هر اندازه مصلحت دانست ما را به حضور می‌برد نه این‌که گمان بفرمایید آن حضور قلب را هم شما باید به وجود آورید. موفق باشید.
1508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد محترم. استاد سوالی از محضرتان دارم که مدتی است فکرم را به خود مشغول کرده است: استاد ارتاط با نامحرم تا چه حد مجاز است؟ اصلا حرف زدن با نامحرم محدودیتی دارد یاخیر؟من همکاری دارم که از ایشان خوشم می آید و دوست دارم با ایشان حرف بزنم و در این صحبت کردن تمام وجودم پر از شوق می شود البته از آن دسته لذت های حرام نیست اما حرف زدن با ایشان را دوست دارم ازسویی شرایط ازدواج با ایشان را ندارم و طبیعتا میدانم این حرفها منجر به ازدواج نخواهد شد اما قلبا وی را دوست دارم و عاشقش هستم. استاد حد ارتباط با ایشان چیست؟ آیا شیطان است که باعث می شود با خودم فکر کنم چون دوستش دارم طوریست با وی حرف بزنم؟من چه باید بکنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مطمئن باشید شیطان در بین شما حاکم است و ذهن خودتان و ایشان را مشغول امور وَهمی می‌کنید. حدّ صحبت با نامحرم در حدّ ضرورت است که کار اقتضا می‌کند و بیش از آن را اسلام حرام کرده است. موفق باشید
1160

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز , این تعابیری که در روایات یا زیارت ناحیه داریم که در سوگ امام حسین آسمان و ملائکه و پیامبر و ائمه پیشین عزادار شدند یعنی چه ؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی با توجه به این‌که جماد و نبات نیز شعور دارند و امام زمان، امام زمان عالم تکوین نیز هستند و هر برخوردی که بر امام زمان شود عالم را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد، و اقتضای عبودیت آن است که در مقابل ظلم به امام زمان همه‌ی عالم متأثر شوند، معلوم است ملائکه که «عباد مکرم» هستند نیز متأثر شوند و در این راستا حتی جماد و نبات در ذات خود متأثر می گردند. موفق باشید
نمایش چاپی