بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6027
متن پرسش
سلام علیکم همین طور که پرسش و پاسخ های درون سایت را مطالعه میکردم به نکته ای برخوردم که عرض فرموده بودید . اینکه به سیدعلی آقا قاضی لقب صوفی داده بودن و این بزرگ مرد عرفان و موحد کبیر را مورد انتهام قرار داده بودند و تا پای ترور این عارف کبیر هم رفته بودند که خوشبختانه نافرجام بوده است . البته من هم خودم چیزهایی شنیدم که زمانی که آیت الله بهجت شاگرد آقای قاضی بودند , به گوش پدر آیت الله بهجت رسانده بودند که فرزندت با صوفی ها برخاست و بنشین دارد و این عکس العمل پدر آقای بهجت را برانگیخته بود و پیامی برای آقای بهجت فرستاده بود . که به ادامه ی داستان آن کارنداریم . از طرفی دیگر هم کرامات مرحوم قاضی بر کسی پوشیده نیست . از طرفی در خاطرات آقای بهجت این مطلب بود که ایشان برای پیدا کردن استاد تهذیب اخلاق زمانی که در کربلا مشغول تحصیل بودند هر روز به حرم سیدالشهدا میرفتند و از این ذات مقدسه در خواست میکردند که استادی رابه من نشان دهید که بتوانم توسط ایشان راه عرفان اهل بیتی و شیعی را بپیمایم تا اینکه توسط برادر علامه طباطبایی با مرحوم قاضی آشنا میشوند . و یا ماجرای آشنایی خود علامه طباطبایی با مرحوم قاضی که شگفت انگیزست یا ماجرای ملاقات امام خمینی با مرحوم قاضی که عجیب است و هزار تا کرامات دیگر که در کتابهایی که برای آقای قاضی نوشته اند میتوان یافت . و از طرفی دیگر هم مواجه هستیم با عارفی هم عصر با سیدعلی آقا قاضی به نام شیخ محمد جواد انصاری . در کتابی که مربوط به سیره شیخ محمد جواد انصاری بود خواندم که خبر مرحوم انصاری به گوش آیت الله بروجردی رسیده بود و این عارف کبیر را در ذهن آیت الله بروجردی بصورت یک صوفی معرفی کرده بودند , و هنگامی که آقای بروجردی چند نفر را به محضر مرحوم انصاری میفرستد تا با این فرض که با مرحوم انصاری صحبت کنند . همین که مرحوم انصاری آن دو نفر فرستاده از طرف آقای بروجردی را میبیند بدون آنکه حرفی رد و بدل شود میگوید بروید به آقا بگویید راه ما راه همان شرع و تشیع است . در حالیکه در همان کتاب میخواندید مرحوم انصاری خود با صوفیان صحبت میکردند وآنها را از صوفی گری نهی میکردند و صوفی گری را مخالف سیره اهل بیت میدانستند . برای من یک سوال برگ است که سیره ی مرحوم قاضی و مرحوم انصاری مگر چگونه بوده است که به آنان لفظ صوفی میدادند ؟ شاید اگر ما هم در زمان این بزرگواران زندگی میکردیم با این عزیزان شاید همین برخورد را میداشتیم.از شما خواهشمندم کمی فضای شخصیتی و نوع سیره ی این بزرگواران را برای من توضیح دهید و علت لقب دادن صوفی به این بزرگواران چه بوده است .خلاصه اینکه غیر ممکن است شیوه ی این دو بزرگوار برخلاف آیات و احادیث بوده باشد اگر در این زمینه حدیث یا نقلی هم در خاطر دارید برای من بیان کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در پیامشان تحت عنوان «منشور بیداری» روشن می‌کنند که چگونه دشمنان اسلام و متحجرین هرکس پای در معارف عالیه می‌گذاشت را با انواع تهمت‌ها منزوی می‌کردند. تنها راه رفع مشکل آن است که بپذیریم باید برای دینداری در کنار فقه و اخلاق به علم توحید هم رجوع کرد در آن صورت نه‌تنها عالمان علم توحید را صوفی قلمداد نمی‌کنیم بلکه نزدیک‌ترین انسان‌ها به رسول اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌شناسیم. موفق باشید
5576
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به سوال 5203 ؛ ازدواج تقدیر است یعنی چه؟ آیا به این معنی است که همسر هر شخصی در سرنوشت وی ثبت شده و مشخص است یا ... ؟ اگر بله لطفاً سند آنرا هم ذکر بفرمایید. همچنین، تقدیر جنبان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی تقدیر تنها مربوط به ازدواج نیست خداوند می‌فرماید: « وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبین‏ » کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسى آنها را نمى‏داند. او آنچه را در خشکى و دریاست مى‏داند؛ هیچ برگى(از درختى) نمى‏افتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین، و نه هیچ تر و خشکى وجود دارد، جز اینکه در کتابى آشکار[ در کتاب علم خدا] ثبت است.. هیچ برگی از درخت نمی‌افتد مگر این‌که در علم خدا است. به این معنا است که خدا معلوم کرده که چگونه عالم جلو برود ولی با این‌همه ما باید وظیفه‌ای که به عهده داریم را خوب انجام دهیم تا اراده‌ی الهی به بهترین نحو برای ما جاری گردد تا آن‌جایی که می‌فرماید: « ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی‏ أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیر.» هیچ مصیبتى(ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روى نمى‏دهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر براى خدا آسان است‏. موفق باشید
5369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. استاد گرانقدر بنده جزوه مربوط به خنده و قهقهه را خواندم نوشته بودید کسانی که بدون دلیل خنده شان می گیرد باید قوه عاقله را رشد دهند و در امور حکمی تدبر کنند؛ استاد من گاهی سر موضوعی خنده ام می گیرد نمی توانم خودم را کنترل کنم تا آبرویم می رود.چه کنم؟در چه اموری تدبر کنم؟لطفا راهنماییم کنید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی کتاب‌های امثال شهید مطهری«رحمت‌اللّه‌علیه» کمک می‌کند. موفق باشید
3158
متن پرسش
با سلام و احترام مطالعه آیات 17 تا 33 سوره رعد بطور ضمنی قیام امام حسین و یارانش را بیاد می آورد ، گوئی این آیات بعد از واقعه عاشورا نازل شده است .نظر استاد در این باره چیست؟ ضمنا پرسش قبلی من در مورد تزلزل غرب و کتاب حق و باطل استاد مطهری پاسخش دریافت شد ولی قابل خواندن نبود اگر لطف کنید یکبار دیگر ارسال نمائید ممنون می شوم مطلب دیگر اینکه استاد بزرگوار آیت الله جوادی آملی شعر مولانا را می خواندند که: خود هنر دان دیدن آتش عیان نی گپ دل علی النار دخان آیا ما بطور قطع باید کوشش کنیم که به مقام عین الیقین برسیم ؟ و اگر نرسیدیم آیا مجازیم به سخن آنها که به این مقام رسیده اند چشم و گوش بسته یقین پیدا کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- مسلّم از مصداق‌های عالیه‌ی اولوالالباب حضرت سیدالشهدا«علیه‌السلام» و یارانشان هستند 2- اگر جواب سؤال‌تان را نتوانستید بر روی ایمیل خود بخوانید از روی سایت بخوانید چون ما نمی‌دانیم سؤال شما چه شماره‌ای داشته 3- از آن‌جایی که عقل و قلب مخالف هم نیستند اگر انسان چیزی را با عقل‌اش پذیرفت می‌تواند به آن اعتماد کند هرچند قلبش تصدیق نکند. موفق باشید
2034
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار اینکه در شرع یک سری احکام وارد شده که انسان نباید بدون چون وچرا به آن عمل کند و از روی عبودیت به آن عمل شود چگونه گاهی در مواردی حقه هایی شرعی وجود دارد؟ آیا این حقه های شرعی یک جهت سازی دین با تمایلات نفسانی نیست؟لطفا در این مورد توضیح مفصلی بدهید؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ای کاش مثال می‌زدید تا مقصود شما روشن می‌شد چون ما تنها در مواقعی که شریعت رخصت می‌دهد می‌توانیم از دستورات دین عدول کنیم چون همان عدول را هم دین گفته . بنابراین در هیچ شرایطی ما نباید از زیر سایه‌ی ولایت الهی به زیر ولایت نفس امّاره برویم. موفق باشید
1728
متن پرسش
سلام و صلوات بر محمد و ال محمد و با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم همانطور که قبلا فرمودید مومن باید با حیا باشد ولی نباید خجالتی باشد.بنده از همان سنین کودکی تا به حال خجالتی بودن را در خود دارم و نمیتوانم ان را درمان کنم و از این ضعف بسیار رنج می برم به نظر شریف جنابعالی باید چه کار کنم؟خواهشا مرا راهنمایی علمی و عملی بفرمایید. ایا میتوانم از طریق کتاب جنود عقل و جهل ان را درمان کنم؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام سعی کنید با آگاهی نسبت به احکام الهی و معارف اسلامی برای سخن خود پشتوانه‌‌های محکمی پیدا کنید تا از این طریق بتوانید نظرات خود را ابراز فرمایید. موفق باشید
1048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم دو سه باری از شما شنیده ام که نسبت به نظریات داروین شدیدا انتقاد کرده اید و آن را به شدت غیر علمی و سبک قلمداد کرده اید. حال آنکه با این که در جستجوی نقد نظریه داروین بوده ام تا کنون پاسخ فلسفی قوی ای در رد نظریه تکامل داروین نیافته ام. مضاف بر اینکه برخی علما با مطرح کردن بحث خلقت تدریجی سعی کرده اند تا این نظریه را هم راستا و موافق با ایات قرآن نشان دهند. حتی شنیده ام گویا شهید مطهری هم در تایید ضمنی این نظریه جایی بحثی اقامه کرده اند. در مجموع اگر منبعی در رد عقلی یا نقلی این نظریه سراغ دارید لطفا معرفی نمایید.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بنده در تفسیر سوره‌ی سجده عرایضی در نقدِ علمی نظریه‌ی داروین آورده‌ام و شواهدی نیز از نظر دانشمندان علم پالئونتولوژی عرض کرده‌ام. شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمایند: اگر هم نظریه‌ی تکامل درست باشد منافاتی با توحید ندارد، ولی ادله‌ی آن نظریه را کامل نمی‌دانند. موفق باشید
934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ممنون از این که جواب سوال بنده رو می دید.بنده در رابطه با ولایت سوال داشتم که ملاک ولایت چیست ؟ یعنی چه چیزی سبب ولایت شخصی بر شخصی دیگر می شود؟ و ما چگونه می توانیم این را تشخیص دهیم؟و از این مهمتر رفتار در قبال ولی به جز ولی فقیه منظورم است چیست؟یعنی اگر یک مورد پیش آمد که یک ولی به نظر بنده اشتباه کرد من باید چه کنم؟اطاعت یا سرپیچی یا مقابله یا ... ؟ و رفتار در قبال ولیان با سطوح مختلف آیا یکی است؟مثلا خوب داریم ... المومنون بعضهم اولیاء بعض... این یعنی این که ممکن است دوست من بر من ولایت داشته باشد حال آیا رفتار در قبال این ولی با رفتار در قبال ولی ای دیگر ک سطحش خیلی بالاتر است مانند ولی فقیه یکی است؟در رابطه با نقد ولی چی؟آیا می توان عملکرد ایشان را نقد کرد یا نه ؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی ملاک هرگونه ولایتی حاکمیت ولایت الهی است، چون «فالله هو الولیّ» تنها خدا ولی است. در ولایت امامان که موضوع روشن است چون آن‌ها مسیر ارائه‌ی حکم خدا هستند و ولیّ فقیه نیز از آن جهت که کارشناس کشف حکم خدا است، ولایت دارد. ولایت پدر و یا جدّ پدری و شوهر به آن اعتبار است که خداوند چنین ولایتی را به آن‌ها داده تا واحدهای اجتمایی مثل خانواده از مدیریت لازم محروم نگردد ولی شرط این ولایت‌ها عدم امر به معصیت الهی است. چون فرموده‌اند: «لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِق‏...» هیچ طاعتی از هیچ مخلوقی در راستای معصیت خالق نباید انجام شود. ولایت مؤمنین بر مؤمنین نیز در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر است از آن جهت که معروف و منکر را خداوند تعیین می‌کند. موفق باشید
18529
متن پرسش

سلام: استاد میشه در مورد این جمله که فرمودید توضیح بیشتری بدید و یک کتاب معرفی کنید؟ «فهمیدن هایدگر، عقل خاصی می‌خواهد که از همه، چنین انتظاری نباید داشت. با عقل فلسفه‌ی اسلامی نه هایدگر فهمیده می‌شود و نه نیچه. ما نمی‌توانیم با عقل حکمت متعالیه، هایدگر و امثال او را بفهمیم، باید عقل دیگری به صحنه آید.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلب از این قرار است که ما «عقل‌ها» داریم نه یک عقل. هرکدام را که رشد دهیم به کمک آن عقل، چهره‌ای از حقیقت در مقابل ما ظهور می‌کند از این جهت نباید عقل را منحصر به عقل صدرایی بکنیم، با همه‌ی عظمت غیر قابل چشم‌پوشی که در عقل صدرایی جهت رجوع به حقیقت هست. پس اگر به فلسفه‌ی هایدگر درست رجوع کنیم با عقلی روبه‌رو می‌شویم که توان نمایاندن وجهی دیگر از حقیقت را در مقابل ما بگشاید. کاری که در 6 جلسه‌ی اعتکاف ماه رمضان تحت عنوان (برکات نظر در نسبتِ بین «وجودِ نفس» با «صِرفُ‌الوجود») انجام شد. موفق باشید 

16333
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: سوال بنده در ارتباط با مبحث آخر کتاب «ده نکته از معرفت نفس» تحت عنوان وسعت روح انسانی می باشد. گفتیم روح، عالی ترین مخلوق خداست و روح انسان تجلی و جلوه همین عالی ترین مخلوق خداست که تنزل یافته است. از طرفی گفتیم که ملایکه تنها مظهر یکی از اسماء خدا می توانند باشند یا چند تا اما نه همه و این روح است که جامع همه کمالات الهی است. جال سوال بنده این است که روح انسان در دنیا (روح دمیده شده در کالبد انسانی) مگر در مرتبه ای پایین تر از ملایکه قرار نگرفته (طبق بحث مراتب تجلی در برهان صدیقین) پس چگونه ملایکه که مرتبه ای بالاتر دارند تنها ظرفیت چند تا از اسماء الهی را دارند و روح انسان ظرفیت جامعیت اسماء را؟ در مراتب تجلی مگر سیر نزول از عالی به کمتر عالی و کمتر و کمتر وجود ندارد پس چه طور روح آدمی ظرفیتش بیشتر از ظرفیت ملایکه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقایسه‌ی روح انسان با مقام فرشتگان، بحث جامعیت روح انسان مطرح است و از این جهت انسان به عنوان مقام خلیفة الله از فرشتگان برتر است. ولی از آن جهت که روح انسان نازل‌شده‌ی آن مقام است در مقایسه با مقام فرشتگان و اسمایی که آن‌ها حامل آن اسماء هستند، انسان می‌تواند از انوار فرشتگان استفاده کند و به خود آید. موفق باشید

15722
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد و حکیم فاضل یکی از علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی روحیه استثمارگری آمریکا و اروپا است. ولی آنها اراده قویی برای ظلم دارند. آنها به افغانستان و عراق و... حمله می کنند. ولی برخی از مسلمانان حوصله و ارراده زیادی برای پیشرفت سازی کشورشان ندارند. چرا آنها در ظلم اراده و توان بالایی دارند؟ در حالی که ظالم بخاطر عدم ارتباط با خداوند باید توانشان کم باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قدرت ظالمان از ضعف مسلمانان است که حقِ اسلام را با اُنس با حضرت حق به شکل حضوری و قلبی ادا نکرده‌اند تا غیر حق را به چیزی نگیرند. موفق باشید

15113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده با مناجات شعبانیه خیلی زیاد حس حال و انس پیدا می کنم و حس می کنم در ترقیات معنوی بسیار کمکم می کند. می خواستم از شما بپرسم با کیفیت خاصی آن را بخوانم؟ چند وقت یک بار؟ چگونه؟ اگر توضیحی لازم می دانید بفرمایید. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: سعی کنید فرازهایی از آن مناجات فوق‌العاده را در قنوت‌های خود داشته باشید ثانیاً: تا مدتی در نیمه‌های شب با آن مناجات مأنوس باشید. موفق باشید

14368

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: کتب آقای کسروی به چه دردمان میخورد استاد؟ یعنی چگونه می توانم استفاده کنم از آنها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها شاید کتاب «تاریخ مشروطه» او در این زمان کتاب مفیدی باشد. موفق باشید

12644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: من قبول دارم که زن و مرد با توجه به تفاوت هایی که در آفرینش شان وجود داره مسلما بایستی وظایف مختلفی در خانواده داشته باشن اما گاهی کتاب های دینی مربوط به وظایف زنان در خانواده و اهمیت نقش هایی مثل همسرداری و همچنین تربیت فرزند رو مطالعه می کنم و اون رو با واقعیت های بیرون مقایسه می کنم به نظرم گاهی اهمیت این وظایف رو خیلی بیش از آنچه که در عالم واقع هست بیان می کنن. مثلا چه اشکالی داره یک زن با وجود اولویت قرار دادن وظایف مربوط به خونواده اش مثل تربیت فرزند و همسرداری، برای پی گیری اهداف علمی و تحصیلی اش گاهی در نگه داری فرزندانش مثلا از مادر خودش کمک بگیرد و ساعاتی از هفته فرزندان کنار او باشند البته نه خیلی زیاد بلکه نسبتا کم تا وی بتواند به فعالیت های اجتماعی اش برسد، البته نه تا آن حدی که سلامتی و تربیت کودک اش با مشکل مواجه شود. خیلی ممنونم، منتظر جوابتان هستم. فقط در آخر سر بنا به دلایلی که ذکر اون ها رو درست نمیدونم بی زحمت نظر مراجع اسلامی غیر کشور ایران رو هم درباره ی این سوالم با ذکر دقیق منبع بهم بگین ممنون میشم. فعلا خدانگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد این مسئله‌ای نیست که بین علما اختلاف باشد یک موضوع منطقی و پذیرفتنی است که زنان می‌توانند در کنار خانواده فعالیت های اجتماعی هم‌شأن خود داشته باشند و عده‌ای را در امورات تربیت فرزند به کمک بگیرند که از همه بهتر مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها هستند. موفق باشید

9107
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: بنده به علت مصرف دارو از روزه گرفتن توسط پزشک منع شده ام. خواهش می کنم استاد مرا راهنمایی کنند که چگونه می توانم از برکات ماه رمضان بهره ببرم؟ و آیا این ضیافت بزرگ صرفا مخصوص روزه داران است؟ یا دیگران هم می توانند از این ماه شریف استفاده کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نمی‌توانید روزه‌ بگیرید تشبّه به روزه‌داری داشته باشید و سایر اعمال این ماه از جمله بیدارشدن سحر و خواندن دعای سحر و حضور در مسجد و خواندن یک جزء قرآن در هر روز را فراموش نکنید. موفق باشید
8953
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه فرمودید در جواب آن سوال : شیخ گفت: خدا در این مرحله با اسم غنی خود تجلی نموده است و باد غنای او وزیدن گرفته... ربط اسم غنی در این موضوع چیست؟ اسم قهار یا غنی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی «گر جمله‌ی کائنات کافر گردند.... بر دامن کبریاش ننشیند گرد» بدین لحاظ شیخ نظر به اسم غنی کرده بود. چون لازمه‌ی تجلی اسم قهار تقابل با نور انبیاء است. در حالی‌که بحث قتل مسلمانان در میان بوده است و نه قتل مستکبران. موفق باشید
8868
متن پرسش
با سلام: 1. مقام معظم رهبری در حرم امام (ره) فرمودند مباحثی که من مطرح می کنم سرفصل است و بروید روی آن کار کاربردی کنید، اما در مباحث شما معمولا کار کاربردی نیست و فقط تفسیر سخنان ایشان است این دو چگونه با هم جمع می شود؟ 2. این انقلاب حقیقت دارد یعنی چه؟ 3. مگر ما نمی گوییم حقیقت همه ائمه (ع) یکی است پس چرا پیامبر (ص) اشرف مخلوقات است؟ و دیگر اینکه چگونه جمع می شود با «کلهم نور واحد»؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- بنده به عنوان یک معلم وظیفه‌ام تبیین سخنان مقام معظم رهبری است تا هرکس بنا به توان خود آن را در زندگی و اجتماع‌اش پیاده کند. 2- در سخنرانی تهران عرض کردم از آن‌جایی که خداوند با اراده‌ای خاص در صدد تحقق این انقلاب است، آن اراده‌ی خاص الهی همان حقیقت تاریخی این انقلاب است. 3- در عین آن‌که نور همه‌ی ائمه و رسول خدا«علیهم‌السلام» واحد است، ولی ظهور آن حقیقت در رسالت رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» طوری است که همه‌ی ائمه به نور رسالت رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» با حقیقت خود مرتبط‌اند. موفق باشید
7235
متن پرسش
سلام علیکم. درپاسخ سوال قبلی فرمودید حرام وحلال الهی را رعایت کنم.اما هر چه درکارهایم فکر میکنم این طوری نیست.شما در صوتهای از برهان تا عرفان به یک نکته شیطان که وسوسه میکند اشاره کردید : شیطان در ظاهر وسوسه میکند اما در اندیشه میگویدرهایش کن.تمام کارهای من نیز بدین ترتیب است.وسوسه می اندازد که خدا نیست تا اثبات میکنم یا می گوید رهایش کن یا هم می گوید قبول نمیکنم.هرکلکی که بگویید زده ام تا رها شوم.اما نمیشود.گاهی میخواهم خودکشی کنم اما ازکی؟از یک طرف هم شهوت و غضب.دیوانه شده ام.دانشجوام نمی دانم چه کنم؟نه میتوانم درس بخوانم نه...گاهی نیز میگویم خدا را رها کن.اما چگونه زندگی کنم؟راستی توسل وذکر وقرآن را نیز رها نکرده ام اما باز نمیشود. ازدست بوس میل به پابوس کرده ام خاکم به سر ترقی معکوس کرده ام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل عقلی در رابطه با عقاید خود ندارید. مشکل قلبی هم با رعایت دستورات شرعی و صیقل‌دادن آن رفع می‌شود، عجله نکنید. تغذیه‌ی خوب و ورزش هم فراموش نشود. موفق باشید
6813
متن پرسش
باعرض سلام نمی دانم چرا وقتی از دست کسی ناراحت می شوم (حتی بدون بروز دادن آن) با آنکه این ناراحتی به حق است ، احساس می کنم نورانیت قلبم میرود. و برخی مواقع تا برگشتن به حالت قبلی خیلی زمان می برد. علت چیست؟ مقصر کیست؟ و در این گونه مواقع چه باید بکنم؟ باتشکر از راهنمایی شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با هیچ کس بد نیستیم، ما با بدی انسان ها بد هستیم و از آن جهت که خداوند بدی را نفی کرده است ما از بدی فاصله می گیریم. سه جلد کتاب مقالات آیت اللَه شجاعی کمک تان می کند. موفق باشید
6399
متن پرسش
با سلام به نظر شما کورش چگونه شخصیتی است؟آیا حرفهای خوبی که از او نقل میکنند واقعی است؟واگر بله قابل الگو برداری هستند؟ در دانشگاه بسیار نقل از وی میکنند و کورش را ستودنی یاد میکنند.و یاد نکردن از او را جفای به او میدانند و مدام میگویند ما پارسی و آریایی هستیم و او مایه افتخار ماست.......دیدگاه جنابعالی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ از او به عنوان مرد آزاده‌ای یاد کرده که به حقوق انسان‌ها و اقوام و ادیان احترام می‌گذارده و منشوری که از او باقی مانده حکایت از همین دارد در آن حدّ که علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» نظر آن مفسرینی که کورش را با ذوالقرنین تطبیق داده‌اند به نحوی تأیید می‌کنند. و از این جهت می‌توان گفت ماوراء نگاه پارسی‌بودن یا آریایی‌بودن، آموزه‌های دینی ما به ما توصیه می‌کند که خوبی‌ها و خوب‌ها را محترم بشماریم. موفق باشید
3152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار ،من و همسرم هر دو آمادگی بچه رو نداریم و من نگرانم. در شرایطی که : وضع مادیمون خوب نیست و با حدا قل ها زندگی می کنیم و از طرفی خودم هم هنوز بچه ام و طاقت بچه داری ندارم و هم چنین هنوز به ثبات نرسیدم و یکی دو سال نیاز دارم تا در خلوتی که برایم فراهم شده با سلوک از اوهام و از شیطان رها شوم و به آرامش برسم ، و نیز به حدی نرسیدم که فرزندی تربیت کنم و اگر بچه دار بشم ، دلم برای فرزندم می سوزد که مادر غیر سالکی چون من دارد و حتما فرزندم هم غیر سالک می شود ، و نهایتا در حاشیه، در شرایطی که تو فامیلمون بچه دار شدن من زشته چون ابتدای راه هستم، اگر تو این شرایط خداوند به ما بچه ای بدهد ، باید قضیه رو چطور نگاه کرد؟ آیا واقعا حکمت خداوند و مصلحت ما بچه دار شدن بوده ؟ یا نتیجه ی سهل انگاری خودمان بوده ؟ مسائل مادی و معنوی چی ؟ با استرس بچه دار شدن ، چطور می شه مواجه شد ؟ آیا واقعا خدا به مصلحت خودش به آدم ها بچه میده یا خود افراد مقصرن؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: (امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)‌ می‌فرمایند «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَم‏» یعنی حضور خدا در همه‌ی صحنه‌ها را از آن طریق احساس کردم که گره‌ها را می‌گشاید پس دلواپس نباشید؛ کار خداست و خودش هم مسائل را حل می‌کند.
3150
متن پرسش
آیا این که برخی آقایان حزب الهی به خانم های بدحجاب تذکر می دن صحیح است ؟ با دینداری منافات نداره ؟ اگر همسر یک آقای حزب الهی ازین کار شوهرش ناراحت بشه چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در شرایط جدید طوری موضوعات عوض شده که باید برای امر به معروف و نهی از منکر تعریف جدیدی کرد. در زمانی که در یک شهر و روستا، همه همدیگر را می‌شناختند، امر به معروف یک معنی داشت و با همان روش تذکر ،خیلی مسائل حل می‌شد چون رابطه و انسی بین مردم بود ولی در حال حاضر که بیشتر افراد جامعه همدیگر را نمی‌شناسند آیا نباید به راه‌های دیگر فکر کرد و در عین آن‌که اگر شرایط مناسب بود تذکر مستقیم را فراموش نکرد ولی باید راه‌هایی را به وجود آورد که طرفِ بی‌حجاب ا حساس کند روح جامعه با او هماهنگی ندارد. موفق باشید.
2967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام در کلاس اندیشه اسلامی استاد فرمودند هیچ دلیل و اثبات کاملی برای اثبات خدا نیست و دلیل حرف خود را کتاب فلسفه ی دین جان حوک قرار دادند.البته ایشان معتقد به وجود خدا بودند ولی می گفتند فقط از راه فطرت می توان فهمید که خدا وجود دارد ولی هیچ دلیل و اثبات عقلی نمی توان آورد یعنی هیچ دلیل کاملی و جامعی .نظر جنابعالی را می خواستم و اگر کتابی در این زمینه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قبلاً به این سوال جواب داده شد. موفق باشید
2882
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی استاد من بر سر یک دو راهی مانده ام! من کتاب ادب خیال و عقل و قلب رو که می خوندم رسیدم به قسمتی که شما کتابهای امام رو معرفی کردید(آداب الصلوة و...). بنده طبق سیر مطالعاتی که گفتید کتابهای آشتی با خدا، ده نکته از معرفت النفس، از برهان تا عرفان و همچنین کتاب معاد را تا ترک 14 مطالعه و کوش داده ام. با توجه به توصیفاتی که شما در کتاب ادب خیال از امام خمینی و علامه طباطبایی و امثالهم بیان کرده اید می خواستم ازتون بپرسم که آیا میتونم از این به بعد کتابهایی که از امام معرفی کرده اید رو بخونم یا اینکه طبق سیر مطالعاتی پیش بروم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعد از کتاب «معاد» إن‌شاءالله می‌توانید کتاب «آداب‌الصلواة» را کار کنید و بعد از آن کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» إن‌شاءالله می‌توانید تفسیر المیزان را کار کنید. موفق باشید
1207

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلا علیکم.منظور از عملزدگی در مدیریت فرهنگی چیست؟راه دچار نشدن به آن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به جای آن‌که بر مبنای اصول جلو برویم به آنچه مردم می‌پسندند قانع شویم. راه چاره آن است که بر اساس اصول الهی عمل کنیم و نه بر اساس نظر مردم. موفق باشید
نمایش چاپی