بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد نظر شما درباره ی جهان بینی دانشمند بزرگ فیزیک انیشتین چیست با توجه به این که در کتابهایتان گاهی از فیزیک جدید حرف می زنید؟ ان شاء الله خدا ما را در این زمانه راهرو در صراط مستقیم قرار دهد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه توحیدی جناب انیشتین نگاه ارزشمندی است. البته نگاه فیزیک جدید به عالَم با فیزیک قرن 19 متفاوت است. موفق باشید

12929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه نهایت کمال اجنه ملک شدن است و با توجه به تک بعدی بودن ملایکه که اختیار برایشان به معنی اختیار انسان معنی نمی دهد اختیار اجنه به چه کیفیتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که جنّیان نیز در انجام عبادات مختارند و شریعت برای جنّ و انس آمده است، از این جهت نسبت به فرشتگان تفاوت دارند هرچند چنان‌چه به دستورات شریعت عمل کنند بیش از مقام فرشتگان صعودی نخواهند داشت. موفق باشید

12142
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد! بنده همان فردی هستم که سوال 12115 رو پرسیده بودم. (در این لینک: http://lobolmizan.ir/quest/12115) اما بنده با جستجو متوجه شدم برخی سوالات دیگه هم مشابه سوال من وجود دارد. خاصتاً سوال 1918(در این لینک: http://lobolmizan.ir/quest/1918) اما احساس می کنم پاسخی که به سوال بنده داده اید؛ با پاسخی که به سوال 1918 داده اید اندکی با هم متعارض هستند. شما در پاسخ به سوال 1918 که فرد پرسیده است: «در رساله های مراجع آمده اگر در هنگام صحبت و مشاهده نامحرم خوف مفسده و افتادن به گناه افتادن باشد باید اجتناب شود و گرنه اشکال ندارد. حال این مفسده دقیقا یعنی چه؟! چون که اگر مفسده و گناه را صرفا استمناء و زنا بدانیم آنوقت می توان گفت خیلی از این صحبت ها مخصوصا آن صحبت هائی که در مکان عمومی است این مفسده را ندارد. چون واقعا مثلا چند کلام صحبت با نامحرم یا در خیلی از موارد نگاه به نامحرم موجب استمناء و زنا نمی شود. اما اگر بخواهیم دامنه مفسده را آنچنان وسیع در نظر بگیریم که حتی مثلا اینکه ممکن است بعد از صحبت با نامحرم انسان تا چند دقیقه بعد از آن صحبت نیز به فکر نامحرم باشد یا مثلا حتی اینکه مقداری دل انسان در هنگام صحبت بلرزد و ... آنوقت باید گفت شاید بالای 95% مکالمات اینچنین وضعی داشته باشند و طبق این مبنا تقریبا باید گفت بطور مطلق مرد و زن نامحرم نه به هم نگاه کنند نه حتی با هم صحبت کنند. حتی طبق این مبنا مثلا اگر در خیابان زنی از ما آدرس سوال کرد نیز نباید به او جواب داد....» شما پاسخ داده اید: «مسلّم منظور از مفسده در ارتباط با نامحرم، همان نوع دوم است ولی باید توجه داشت حتّی برای یک جوان در حال عادی این‌طور نیست که اگر نامحرمی از او مثلا آدرسی بپرسد دل او بلرزد مگر این‌که او از تعادل اولیّه‌ای که عموم انسان‌ها دارند به جهت غلبه‌ی خیالات (به هر دلیلی که غلبه کرده‌است) خارج شده و صورت‌های ذهنی که خودش به ایجاد آن‌ها دامن زده همواره مدّ نظرش باشد و در برخورد با نامحرم برای او تداعی شود.» اما در پاسخ به سوال بنده فرموده اید: «اولیاء الهی که متوجه ظرائف حالات نفسی خود هستند و خاستگاه‌های توهّم را می‌شناسند، متوجه‌اند در چه صحنه‌هایی وَهم به میدان می‌آید و حجابِ نظر به حقایق می‌گردد و توصیه‌های آن‌ها ریشه در شناخت حضوری آن‌ها نسبت به ظرائف نفسِ انسانی دارد و هراندازه بیشتر رعایت کنیم بیشتر متوجه نقش تخریبی وهم می‌شویم.» در پاسخ به بنده طوری صحبت کرده اید که حتی یک سلام نیز (طبق همان روایت امیرالمومنین(ع)) می تواند زمینه ساز حضور وهم شود. اما در پاسخ سوال 1918 پاسخ داده اید حتی برای یک جوان عادی نیز نباید طوری باشد که اینکه اگر خانمی از او آدرسی پرسید دچار مفسده ای بشود مگر اینکه از تعادل اولیه انسان ها خارج شده باشد. آیا من درست فهمیده ام که ظاهراً بین این 2 پاسخ تعارضی وجود دارد؟ اگر درست فهمیده ام لطفاً رفع تعارض بفرمائید. اما اگر بد فهمیده ام بفرمائید اشکال کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم تعارضی در میان باشد. هر اندازه انسان بیشتر کشیک نفس بکشد بیشتر متوجه ظرائف خطوراتش می‌شود و معنای مفسده در سؤال اول صرفاً آن چیزی نیست که شما نام برده‌اید، بلکه همین‌که انسان در ارتباط با نامحرم گرفتار خطورات وَهمی شود مفسده است و او را از سیری که باید به سوی حقایق بس متعالی و زیبا و آرام‌بخش جلو ببرد محروم می‌کند. البته فرق می‌کند که یک خانم واقعاً از شما با جدیّت تمام آدرس می‌پرسد یا این‌که یک دختر بخواهد دامی برای شما پهن کند؛ این دومی است که باید از آن سریعاً حذر کرد. موفق باشید

11457
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چندین سال پیش مسیر زندگیم را با اطمینان و شوق انتخاب کرده و وارد حوزه شدم در همان چند ماه ابتدایی طلبگی به دلیل یکسری مشکلات که حلش از عهده خودم خارج بود و فکرم را کامل به خود مشغول کرده بود، مجبور به ترک حوزه شدم که مبادا از امکانات حوزه بدون درس خواندن استفاده کنم و جای کس دیگری را که بهتر از من است بگیرم، و همش از خودم می پرسیدم چرا من در این موقعیت ناب باید دچار این مشکل شوم که البته الان می فهمم این چرا گفتن از حیله های شیطان بوده و باعث بی صبری و زمین خوردنم شده، همیشه در حسرت آن موقعیت از دست رفته هستم، و سالهاست که پشیمانم که چرا حوزه را آن هم از همان ابتدا ترک کردم، الان به این نتیجه رسیده ام که آن مشکلات طاقت فرسا امتحان الهی بوده که شاید اگر طاقت می آوردم و عجولانه حوزه را ترک نمی کردم قطعا مورد عنایت خداوند قرار می گرفتم و خداوند مشکلاتم را با ید قدرت و حکمتش حل می نمود، بعد از آن بنده از طریق دانشگاه در یک رشته فنی مسیر زندگیم را ادامه دادم اما حسرت حوزه همیشه در دلم هست و حس می کنم حوزه را کم دارم، نمی دانم چرا بعد از آن هر موقع می خواهم به سمت حوزه و علوم دینی حرکت کنم یکسری مشکلات فکری برایم پیش می آید که دست و پایم را می بندد، که البته این هم فهمیده ام که از ترفند های شیطان است چون خودم رفتاری کرده ام که شیطان فهمیده که با ایجاد آن مشکلات فکری و یکسری القائات می تواند مرا از پیگیری علوم دینی و حوزه دور کند. استاد گرامی از شما می خواهم به بنده کمک کنید و بنده را راهنمایی کنید تا بنده بتوانم از شر شیطان و این القائات خلاص شده و بتوانم وارد حوزه و تحصیل علوم دینی شوم که یقین دارم بهترین و شاید تنها راه رستگاری لااقل برای بنده ورود به حوزه و تحصیل علوم دینی است، می دانم اگر نتوانم از طریق حوزه تحصیل علوم دینی کنم حسرتش تا آخر عمر در دلم خواهد ماند، لطفا بنده را راهنمایی کنید و بگویید برای حل این مشکل چه کنم؟ لطفا بنده را خیلی دعا کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. همان‌‌طور که به رفقایی که در موقعیت شما هستند عرض کرده‌ام اگر علاقه و استعداد درس حوزه در شما هست و رویهم‌رفته خانواده هم همراهی می‌کنند به خدا توکل کنید و نگران سایر مشکلاتی که در جلو شما سبز می‌شوند نباشید. موفق باشید

11057
متن پرسش
با سلام خدمت شما. من از کتاب حلیة المتقین چیزهای زیادی یاد گرفتم مخصوصاً از بخش وظایف زن و شوهر نسبت به هم که بسیار برای من راهگشا بود و روایات زیبای آن مرا شگفت زده می کرد و من هم برای دوستان می گفتم و آنها نیز وظایف خود را نسبت به شوهرانشان می دانستند و از آن پس بهتر عمل می کردند تا اینکه فهمیدم این کتاب سند صحیح روایی و متنی ندارد. حال سوال من از شما این است که آیا درست است که این کتاب سند صحیحی ندارد؟ و اگر ندارد آیا بخش وظایف همسران جز مطالب بی سند است؟ اگر این هم جوابش مثبت بوده پس ما زنان که به عشق صحیح بودن این مطالب زندگیمان پر عشق و محبت شده حکممان چیست؟ آیا باز از پیامبر نقل کنیم این ها را؟ حالا که ثوابش را برده ایم یا نه بماند ولی من می خواهم بدانم می توانیم به طور قطع این روایات را به ائمع ای که در کتاب آورده نسبت دهیم؟ یک زحمت دیگر اینکه لطف بفرمایید کتابی صحیح السند در رابطه ی وظایف همسران نسبت به هم و یا کتب دیگر در این رابطه مفیدند بفرمایید چون من باید مطالب را برای گروه استاد اشترانی هم بفرستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید علماء به ما فرموده‌اند در روایات اخلاقی خیلی به دنبال سند آن نباشید. حساسیت سند برای روایات مربوطه به روایات فقهی است، به همین جهت می‌فرمایند با رعایت روایات اخلاقی ثواب آن را خواهید برد و مرحوم مجلسی خودش می‌داند که نباید در روایات اخلاقی نسبت به سند آن حساس بود. بسیاری از روایات «حلیة المتقین» در کتاب‌های دیگر با سند معتبر نقل شده، ولی نیاز نیست حساسیت نشان دهیم. مطابق توصیه‌های آن عمل کنید و به بقیه هم توصیه کنید تا دوچندان ثواب ببرید. کتاب آیین همسر داری از آیت الله ابراهیم امینی در این مورد مفید است. موفق باشید
10888
متن پرسش
سلام علیکم: آیا امام حسین (ع) جزییات واقعه کربلا را از قبل وقوع می دانستند؟ آیا از حمله به خیام و شهادت 6 ماهه و معجر و ... خبر داشته اند؟ من رو سیاه می گویم اگر خبر داشته اند قبل از شهادت جسمی واقعا یتوفی شده اند و این قالب بدن مبارکشان به اذن الله متحرک بوده!! حال شما در موقع شنیدن خبر 6 ماهه چگونه است؟؟ برای من زنده ماندن کسی چون طاهرزاده با شنیدن خبر کربلا بعد از اینکه خود را شناخته معادله غیر قابل حلی شده! خدا صبرتان دهد همه بگید امین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولیّ اللّه با سعه‌ی وجودی که دارند تمام ظرفیت‌های عالم را می‌شناسند و اگر از یک طرف هیچ عاطفه‌ای تحمل نمی‌کند که زینب کبری«سلام‌اللّه‌علیها» آن اسوه‌ی عفاف و حیا بدون هیچ پوششی در سر از کربلا تا شام در منظر دید نامحرمان باشد و تصور آن نیز برای بنده همراه است با فشار شدید قلب، از طرف دیگر ولیّ اللّه متوجه‌اند چه برنامه‌ای حضرت حق در إزاء این حرکت در سنت خود دارد که یک نمونه‌اش خیزش بیست میلیونی اربعین است که پس از هزار و چهارصد و اندی سال می‌تواند این‌چنین مردم را بسیج کند تا ملت‌ها به تاریخ دینی و قدسی خود برگردند. امام حسین«صلوات‌اللّه‌علیه» با دلی به وسعت همه‌ی عالم هستی در کربلا ایستاده است و تاریخ را مدیریت می‌کند و لازمه‌ی این مدیریت آن چیزهایی است که امثال من و شما حقیقتاً نمی‌توانیم تحمل کنیم و خداوند ما را از اجر این بی‌قراری محروم نکند. خدا می‌داند بعضاً پیش آمده که نزدیک بوده قالب تهی کنم. موفق باشید. علامه مجلسی در بحارالانوار، حادثه ای را از زبان فاطمه صغرا دختر امام حسین(ع) به این مضمون نقل می کند:«جلوی خیمه ایستاده بودم و بر بدن پدر و اصحابش که قطعه قطعه شده بودند و مانند گوشتهای قربانی بر زمین ریخته بودند و اسبها بر بدنهای آنان می تاختند، نظر می کردم و فکر می کردم که بنی امیه بعد از کشته شدن پدرم با ما چگونه رفتار می کنند؟ آیا ما را می کشند؟ اسیر می کنند؟ ... ناگهان مردی را دیدم بر اسبی سوار است و با ته نیزه، زنان را می راند و آنان به یکدیگر پناه می برند، و چادرها، مقنعه ها و ... آنها گرفته شده است و فریاد وا محمداه، وا علیاه، وا جداه، وا ابتاه و ... بلند است. قلبم فرو ریخت و بدنم به لرزه افتاد. از ترس او شروع کردم به این طرف و آن طرف به دنبال عمه ام ام کلثوم دویدن. در همین حال ناگهان دیدم که آن سوار به طرف من آمد. با سرعت تمام پا به فرار گذاشتم. فکر می کردم از دست او نجات می یابم.. دیدم به طرف من می آید. از خود بی خود شدم. ناگهان ته نیزه او به کتفم خورد. با صورت به زمین خوردم. مقنعه ام را کشید، پرّه گوشم را پاره کرد و گوشواره هایم را برد و خون بر گونه هایم جاری شد و آفتاب بر سرم می تابید. او به طرف خیمه ها برگشت و من بی هوش شدم. ناگهان عمه ام را دیدم که در کنار من قرار گرفته و گریه می کند و می گوید: بلند شو برویم ببینیم بر سر خواهران و برادر بیمارت چه آمده است! بلند شدم و گفتم: «یا عمتاه! هل من خرقة استربها رأسی عن اعین النظّار؟ فقالت: یا بنتاه و عمتکِ مثلکِ، فرأیتُ رأسها مکشوفة و متنها قد اسود من الضرب».«ای عمه! آیا پارچه ای هست که سرم را از دید تماشاچیان با آن بپوشانم؟ فرمود: عزیزم عمه تو نیز همانند توست. نگاه کردم دیدم سرش برهنه است و دستش از کتک سیاه شده است.
9943
متن پرسش
سلام علیکم: برای حال معنوی در سفر کربلا چه کنیم؟ آیا کتابی را پیش از رفتن پیشنهاد می کنید؟ اکثر کسانی که رفته اند به من می گویند اشک چشمشان خشک شده و... من می خواهم اولین سفرم با معرفت و به یاد ماندنی باشد. یا الله. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ای در رابطه با دعا و زیارت عرض کرده‌ام. قسمت زیارت‌اش را مطالعه نمایید. جزوه‌ای هم تحت عنوان «همراه با زائر عتبات در نجف» در رابطه با حضور در نجف اشرف هست؛ إن‌شاءاللّه کارساز است. موفق باشید
9626
متن پرسش
سلام استاد معظم: امروز مصداق دشمنان اصلی و متفکرین شاخص که مقابل اسلام ناب محمدی (ص) وجود دارد چه کسانی هستند؟ 1. آیا دشمنان اصلی دولت آمریکا می باشد پس در این صورت چرا صهیونیستها بدنبال سلطه بر جهان می باشند در عرصه های مختلف اقتصادی و تبلیغی و فرهنگ یهودی و غیره؟ 2. آیا دشمنان اصلی، دولت و مردم اسرائیل هستند، در این صورت پس چرا آقا آنها را سگ پاسبان آمریکا می داند؟ و 3. آیا دشمنان اصلی گروهی پشت پرده و در سایه می باشند که آنها این دو دولت را پشتیبانی می کنند این افراد چه تفکری دارند؟ دقیقا آیا فراماسونر یا یهودی و یا دارای چه تفکری هستند که این مذاهب دیگر را لفظا یدک می کشند؟ و در صورت سوم چرا امام و آقا آمریکا را راس دشمنان می دانند؟ خواهشمندیم کتب مربوط به سوالات را چه از آثار خودتان و چه دیگران ذکر بفرمایید. لطفا به این سوالات واحد سیاست گروه عمّاران کریم اهل بیت پاسخ بفرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: استکبار با صورت‌های مختلف در مقابل انقلاب اسلامی که صدای توحیدی این زمان است ایستاده. پیشنهاد می‌کنم کتاب‌های «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» و «جایگاه تاریخی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را مطالعه کنید. موفق باشید
8981
متن پرسش
پیروان ادیان باطله که بدرستی دینشان یقین دارند آیا معذورند با آنکه یقین آنها جهل مرکب است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یقین نیست، چون این وَهم است و فردا که پرده عقب می‌رود می‌یابند که با خیالات خود زندگی کرده‌اند و هیچ‌گونه رجوعی به حق نداشته‌اند و خلاءِ این عدمِ رجوع، ‌ عذاب‌آور است. موفق باشید
8669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. استاد بحث خداوند وجود اشیاء را می‌دهد و نه خاصیت آن‌ها را. اگر بخواهیم این مبحث را کمی مفصل تر بخوانیم در اسفار با موضوع و یا سرفصل خاصی ذکر شده است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: الآن حضور ذهن ندارم ولی همین که متوجه باشید وجود دارای مراتب است و هر مرتبه‌ای آثار خود را دارد به نظرم مشکلی نمی‌ماند. بد نیست سری به عدل الهی شهید مطهری بزنید. موفق باشید
7998
متن پرسش
سلام اگر می شود توضیحی براین جمه حضرت آقا بدید با توجه به عالم امروزه ومشکلات آن؟ کسی را می بینید خلافی مر تکب می شود، دروغی را ، غیبتی را ، بی اعتنایی به محرمات دین را ، بی اعتنایی به مقررات را ، پوشش نامناسب را ، هر کدام از این کارها را کسی انجام داد یک کلمه،لازم نیست با خشم باشد، یک کلمه آسان بگویید این کار شما خلاف است، نکنید.شما بگویید، دیگری بگوید گناه در جامعه می خشکد. (سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان و دانش آموزان 1370/8/15) باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آقا فضای امر به معروف را متذکر می‌شوند که در چه فضایی باید امر به معروف شود. این کار به‌خصوص در ارتباط با نزدیکانمان به‌خوبی عملی است. موفق باشید
7821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تحیت. استاد گرامی نظرحضرتعالی در خصوص بانو فاطیما که در سال 1917 در منطقه فاطیمای پرتغال مشاهده شده چیست؟ آیا همان حضرت زهرا سلام الله علیه و علی آبائه و بعله و اولاده آلاف تحیت و السلام بوده اند؟این ماجرا را چگونه می بینید؟سپاس
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: امکان این را می‌دهم که حضرت نظر رحمتی به آن دو بانوی راهبه کرده باشند. موفق باشید
7226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام دربحث محرم نامحرم دچار وسواس شده ام احساس میکنم شیطان قوه واهمه ی مرا دراختیارش گرفته و دچار افراط شده ام به خاطر این مباحث محرم نامحرم ارتباطم خیلی محدود شده بانامحرم طوری که اطرافیانم با اینکه متدین هستنددراین زمینه مرا نرمال نمیدانند ..یعنی به نامحرم تامی توانم نگاه نمیکنم سرکلاس های مفید که استادانش مرد جوان ویا حتی غیرجوان هستند نمی روم.. باعث شده خودم ازخودم بدم بیایداحساس میکنم شیطان مرادربحث محرم نامحرم، به بازی گرفته نشان به ان نشان که من وسواس هم دارم متاسفانه به خاطرهمین حدس میزنم پای شیطان درمیان است ..ادب خیال وقلب راخوانده ام اما درست نشده ام چگونه باید واهمه ام را از دست شیطان نجات دهم؟؟؟؟.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیر نظر مرجع تقلیدتان طبق دستور فقیه باید عمل کنید و از نظر عملی آدم‌های متدین را نمونه‌ی کار برای خود بگیرید. موفق باشید
6720
متن پرسش
به نام خدا و با عرض سلام مدتی است روایاتی ذهن من را مشغول کرده که بوی تجری از ان می اید و نافی عمل و نقش ان در سرنوشت است مثلا روایتی قریب به این مضمون دیدم که فردای قیامت شخصی را که پرونده اش پر از گناهان کبیره است کا رنامه اش را بدستش می دهند او طبق عادت دنیا می گوید بسم الله الرحمن الرحیم وقتی به کار نامه اش نگاه می کند هیچ اثری از گناهانش نیست یا شخصی محکوم به جهنم بخا طر گناهن زیادش می شود وقتی اورا به سوی اتش می برند به پشت سرش نگاه می کند می پرسند چکار داری می گوید من در دنیا فکر می کردم خدا مرا می بخشد خداوند می فرماید دروغ می گوید اما او را به بهشت ببرید روایات نقل به مضمون بود جالب است او حتی در قیامت دروغ می گوید و همین دروغ او رابهشتی می کند در سوال 6631 در پاسخ فرموده اید این روایات در صورتی مفید است که با اقتضائاتش باشد در حالی که در ان روایت می فرماید اگر کسی این دعا را یک بار بخواند در حالی که اهل گناهان کبیره با شد و حتی توبه هم نکرده باشد اری می توان گفت در صورتی که مقتضی موجود و مانع مفقود باشد اثر دارد ولی این روایات به گونه ای سخن می گوید که با نبود مقتضی و بود ن مانع بیشتر می سازد لطفا در این باره راهنمایی فرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید در دل روایت متوجه آن نکته‌ی ظریفی که مغایر حکمت الهی نیست باشیم. مگر توبه جز این آن است که انسان به خدا برمی‌گردد و دارای شخصیتی دیگر می‌شود و مگر جز این است که در قیامت انسان فقط با ملکات خود عمل می‌کند و آن‌هم بر مبنای قلب؟ واقعاً اگر کسی آن‌جا بتواند یک بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم بگوید چیزی جز رجوع به حق در او می‌ماند هرچند از نظر عملی گناهانی داشته باشد؟ موفق باشید
6646

عقل زن و مردبازدید:

متن پرسش
سلام عیلکم؛ آیا در تلاش برای برابر جلوه دادن سطح عقل و فهم و استعدادِ سلوکی زن با مرد کمی افراط نشده است؟آنچه بزرگان در کتبشان و شما در کتاب زن خود نوشته اید به زن ایده آل برمیگردد و ما آن را قبول داریم،اما آیا چقدر یافت می شود؟در عمل می بینیم بسیار کم، زیرا بسیاری از مذهبی ها هم آنچنان که در بیشتر سوالات میبینیم از دست بسیاری از کارهای خلاف عقل و تجملاتی زنانشان مینالند.و جالب اینست که این امور تقریبا مشترک بین همه زنان است!(تقریبا را نوشتم که اگر تک و توکی جز این موارد نیستن استثنا شوند!).ولی در مقابل گویا مردان سلوکشان عقلی تر و سریع تر پیش میرود و اسارت های کمتری دارند. بنده قصدم نالیدن نیست؛ قصد بنده اینست که آیا غیر از اینکه فقط بگوییم تفاوت زن و مرد در بدن آنهاست نباید یکسری تفاوت های اصیل روحی را هم جستجو کرد؟شما هم گاهی که بحث تفاوت می شود از روح سخن به میان می آورید نه جسم>مثلا جواب سوال 6559 اینست: زیرا (روحِ زن) ، (روح) حساس است و در مقابل برخوردهاى خشن شدیداً فرسایش‏ مى‏بیند و ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که روح زن با روح مرد از بعضی جهات متفاوت است بحثی نیست. حتی همان روح موجب شده است که بدنی مناسب روح‌اش برای خودش بسازد. بحث در این است که باید با عقل مردانه همه‌چیز را ارزیابی کرد یا لطائف روح زنان را نیز در نظر گرفت. کار خلاف چه در مورد زن و چه در مورد مرد، خلاف است ولی باید متوجه بود یک جامعه‌ی کامل – اعم از هسته‌ی خانواده و یا یک کشور- وقتی صورت می‌گیرد که عقل زن و مرد هر دو در ساختن آن نقش داشته باشند و هر دو نیز باید به فهم دیگری و جایگاه فهم جنس مخالف احترام بگذارد تا رحمت خدا بر آن جامعه سرازیر شود. موفق باشید
5984
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد گرامی ، مدتی که همان طور که در یکی از سوالاتم عرض کردم در بعضی از قسمت های نماز حضور قلب احساس می کنم و ... و همچنین بدنبال اثبات مبانی دینی و حدیث از نظر عقلی یا مواردی که در سوالات 5967 مطرح شد نیستم فقط و احساس می کنم قلبا به حرفها سخنرانی ها و کتاب های شما ایمان دارم و آنها را راهی میدانم برای حضور در محضر حضرت حق . و در بیشتر دشواری ها و گرفتاری ها که تازگیها روز به روز بیشتر می شوند و عرصه را بر من تنگ تر می کنند بعد از کمی فکر یا خواندن نمازی آرام می شوم و راحتر ولی اینجا سوالاتی برایم پیش می آید آیا من دچار ببی تفاوتی به دنیای اطرافم شده ام آیا طرز فکرم و افکار و اندیشه ام اجین شده است با اعقایدم آیا همان طور که اعتقادم عوض شده تفکر ،دید و موضع گیری ام عوض شده و نسبت به بقیه جامعه بی تفاوتم آیا با تعصب دینی و و عقیده ایم حرف میزنم و کاری انجام می دهم . مرا توصیه ای بفرمایید و بگویید این چه حالی است که دائم در حال حضن هستم .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی حساس نباشید که در چه حالی هستید تلاش کنید در همه ی امور طبق وظیفه عمل نمایید حتی نسبت به اطرافیان تا إن شاءاللّه منور به نور توحید شوید. موفق باشید
5753

واقعه غدیربازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم یکی از اساتید دانشگاهی در رشته تاریخ می گفتند در نهج البلاغه و در قرآن هیچ صحبتی از واقعه غدیر ذکر نشده . خواهشمند است راهنمایی بفرمایید .
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: پس خطبه‌ی شقشقیه و خطبه‌ی 162 و این‌همه روایاتی که مرحوم علامه‌ی امینی در «الغدیر» از اهل سنت آوردند چه می‌شود؟! موفق باشید
5283
متن پرسش
سلام.جناب استاد پیامبر گرامی اسلام در ماه رجب مبعوث شده اند واولین آیات را گرفتند تا ماه رمضان وشب قدر حدود 2ماه فاصله است که اگر انزال دفعی وحی را در اولین شب قدر و ماه رمضان بعد ازبعثت نیز بگیریم باز هم این اشکال پیش می آید که پیامبر اسلام حدود 2ماه تمامی وحی را در قلب مبارکشان نداشته اند و یک جا از خود شما خواندم که باید تمامی وحی از ابتدا نزد شخص محمد مصطفی (ص) باشد.لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث نزول قرآن در شب قدر چرا آن نزول را منوط کنیم به شب قدر بعد از بعثت. چه اشکال دارد که در شب‌های قدر قبل، حقیقت قرآن بر قلب مبارک حضرت نازل شده بدون آن‌که بحث رسالت و اظهار تشریعی آن مطرح باشد و حتی بدون آن‌که حضرت فکر کنند آن حقیقت مایه و ماده‌ی شریعت اسلام است. واللّه اعلم. موفق باشید
3968
متن پرسش
در سؤال قبلی که پاسخش را به ایمیلم فرستادید، به تعریفی که شما در کتاب «سلوک» برای «مبادی فکر غربی» کرده‌اید، اشکالی گرفتیم. در پاسخ به آن اشکال، شما فرمودید که: «اندیشیدن» را باید به معنای «تأمل روحی» بگیریم. در تعریفی که شما در کتاب برای «مبادی فکر غرب» ارائه کرده‌اید، «اندیشیدن» را به معنای «تأمل روحی» یا هر معنای دیگری که بگیریم، (با توجه به پاسخ‌تان به سؤال قبلی) نتیجة مبادی است نه خود مبادی. پس چرا شما در تعریف «مبادی»، نتیجة آن را می‌آورید؟! این تعریف به نتیجه، مثل این است که «عبادت» را به «قرب» تعریف کنیم نه به «وسیلة رسیدن به قرب». فکرکنم با توجه به پاسخ شما به سؤال قبلی، این تعریف به مقصود شما نزدیک‌تر باشد: «مبادی فکر غربی، آن چیزی است که باعث می‌شود بتوانیم برای تسلط بر طبیعت بر روی داده‌های حسی فکرکنیم.». آنگاه با توجه به مثال‌هایی که در پاسخ به سؤال (3216) و (3382) فرموده‌اید، مصادیقِ «آن چیز» که در نگاه اولیه در این تعریف مبهم است، روشن می‌شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن شد که مبادی از علم حضوری است و «وجودی» می‌باشد، تعریف‌بردار نیست إلاّ با مثال تا مخاطب آن را در خود احساس کند. موفق باشید
2768
متن پرسش
سلام.اینکه ائمه سلام الله علیهم قبل از آفرینش عالم خلق شده اند به چه معناست.بینید ما در احادیث داریم که نور آن ها خلق شده است نه خود آن ها(اعم از نفس یا جسم).من نمی دانم این نور چیست؟اما آیا آن ها از خود آگاهی داشته اند؟یعنی در مرتبه خودآگاهی و شعور نسبت به خود بوده اند؟آیا ادراک تعقل و تخیل داشته اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نور عظمت ائمه«علیهم‌السلام» مثل نور فطرت ما است که در واقع فطرت هرکس حقیقت او‌ است، منتها آن‌ها آن نور فطری را بالفعل داشته‌اند و باید آن را حفظ می‌کردند، ما آن را بالقوه داریم و باید به آن برسیم و از این جهت می‌توان گفت وقتی آن‌ها با حقیقت خود باشند نسبت به تمام لوازم خود، خودآگاهی دارند و مراتب مادون خود را نیز احساس می‌کنند و از تعقل و تخیل لازم بهره‌منداند. موفق باشید
2681
متن پرسش
سلام دوستان اگه میشه اون کلیپی که استاد در جواب این آدم بی ادب فرمودند لینکش رو برامون بذارید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مدیر محترم سایت در صورت امکان سایت اقدام فرمایید.
1981

تربیت صحیحبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی یا عرض سلام خدمت استاد گرامی از افرای هستم که سیر شما را دنبال می کنم بحمدلله. حدود یسال است که ازدواج کرده ام و یکی از اصلی ترین دغدغه های من تربیت فرزند است و از همان اوایل شروع به مطالعه در زمینه تربیت اسلامی و صحیح فرزند نمودم. مطالعات بسیاری کرده ام ولی از شما درخواست می کنم سیری فکری ، مطالعاتی ،عملی و هر آنگونه که صلاح می دانید را برای روند صحیح تربیت فرزند در راستای همان افق الهی و تکامل انسانی(و انشاالله تربیت روح اللهی) به بنده پیشنهاد دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:بنده در رابطه با تربیت فرزند تخصصی ندارم ولی پیشنهاد می‌کنم نگران نباشید، بگذارید مادرش با همان فطرت الهی‌اش فرزندش را تربیت کند. مادر باید تلاش کند شرایط زندگی طوری باشد که دنیا و مسائل دنیا برایش جلوه نکند، و با مشورت همسرش بهترین راه را در امر تربیت فرزندان انتخاب کنند . موفق باشید
1532

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد برای آیه 119سوره نسا آیا می توان مصداقی برای امروز آن یافت؟ با تشکر وسپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بسیار می‌توان مصداق برای آیه‌ی مذکور پیدا کرد. تمام غرب در جایگاه «فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلَقَ الله» است. بنده در ابتدای کتاب «مدرنیته و توهم» این موضوع را شرح داده‌ام. موفق باشید
18865
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: چرا به فردی مثل اصغر فرهادی به خاطر ساختن این فیلم اشغال و مزخرف «فروشنده» این جوایز را می دهند؟ اصلا کی به این فرد بی حیا اجازه ساخت این فیلم را داده؟ از اول تا آخر فیلم قبح عفاف و معصومیت در یک جامعه اسلامی ریخته می شود. اصلا چرا من طلبه پایه یکی باید این حرف ها را بزنم؟ بزرگان حوزه، بزرگان دین چرا نهیب به مردم نمی زنند؟ تقوا کجا رفته که در این فیلم زنان بازیگرِ بی حیای بد حجاب ِاحمق هر چه دیالوگ مخالف با موازین شرعی قدسی و انسانی است را بر زبان می آورند؟ یکی نیست بگوید که چرا به اصغر فرهادی به خاطر این فیلم اسکار دومش را داده اند؟ می گویم به خاطر کیفیت فیلمبرداری که نیست، می گویم به خاطر بازیگران که نیست، می گویم به خاطر موسیقی که نیست. خوب پس برای چی است؟ غیر از این است که سیاست هایی اسلام ستیز پشت این قضیه خوابیده در دو فیلم این فرد به ظاهر هنرمند جامعه اسلامی به شدت تخریب شده بلکه به نظر بنده جایزه اسکار را به فیلم نداده اند بلکه به فکر و اندیشه فرهادی اسکار داده اند. فکر کنم منظورم را استاد فهمیده اند و گرنه بنده حرف ها برای زدن دارم، اما می دانم وقت استاد کم است خواهش می کنم نظرتان را بدهید و بنده در کل چه کم؟ سؤال دوم من این است: آقا چرا بعضی ها برای اینکه اظهار فضل کنند راهش را در مخالفت با هر موضوع حقی که یک شخصیت مذهبی می گوید می دانند؟ یعنی می خواهند بگویند حرف شما درست است ولی همه ی قضیه این نیست و شما با عقل مادونتان حقایق بالاتری را که ما درک می کنیم را ظرفیت ندارید چون با چشم متعصب و کوتاه بین دینی مسایل را نگاه می کنید. نمونه اش برادرم، من در جمعی به این فیلم که پیامش را دادم به شدت حمله کردم آنها هم مصداق بارز تعریف بالا بودند (از عمد این کار را کردم از بس حالم از این فیلم به هم می خورد) آنها هم سعی بر توجیه فیلم و نشان دادن بنده به عنوان فردی تندرو بودند. من هم گفتم یک بازنگری به فطرت خودتان بکنید و ببینید ریختن قبح گناه این شفاف سازی است؟ اگر اینطور است پس خاک بر سر..... خیلی از این افراد بدم می آید. بگید فقط چه طور درگیرشان شوم؟ چون اصلا نمی توانم در مقابل چرت و پرت هایشان صبر و رافت اسلامی کنم در دو پیام اگر بی ادبی کردم به بزرگیتان ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فیلم را دیدم و به رفقا عرض کردم هیچ محتوایی نداشت و به هیچ نکته‌ی مهمی اشاره نمی‌کرد، ولی داستان را خیلی خوب سر هم کرده بود و در مقایسه با بازیگرانی که ما در فیلم‌های خود داریم، هر سه شخصیت فیلم خیلی خوب بازی کرده بودند. از آن مهم‌تر آن خانم به شوهرش متذکر می‌شد که همه‌ی تقصیرها را به گردن آن پیرمرد هوس‌باز نباید انداخت. آن پیرمرد با خانم قبلی مرتبط بوده و در عین حال به آن‌ها هم کمک می‌کرده و برای فرزند آن خانم دوچرخه هم خریده. حالا سراغ آن خانم آمده و زنگ می‌زند و در باز می‌شود و بعد هم در حمام برایش باز می‌شود. این‌جا است که با منظره‌ی به قول خودش که منجر به وسوسه‌اش شد روبه‌رو می‌شود. و این اندازه انحراف ما را به این نتیجه نمی‌رساند که آقای فرهادی بنا است قبح عفاف و معصومیت را در جامعه بریزد.

فکر می‌کنم با توجه به سؤال بعدی‌تان و درگیری‌ای که با برادرتان داشته‌اید، جنابعالی جایی برای فکر بقیه باز نمی‌کنید. همیشه باید متوجه باشیم اندازه‌ی بدی‌ها چقدر است؟ آیا بدی آن پیر مرد هوس‌باز در ابتدای امر به اندازه‌ی یک مرد متجاوز به یک زن عفیف بوده؟ و یا به قول خودش وقتی در مقابل چنین صحنه‌ای واقع می‌شود؛ وسوسه می‌گردد؟ آقای اصغر فرهادی یک حادثه در مقابل بیننده می‌گذارد که به نظر بنده محتوایی که پیامی برای زندگی او باشد، از طریق این هنر هفتم ظهور نمی‌کند هرچند در فرهنگ غربی که بیشتر در فضای سوبژه به‌سر می‌برد، هر سه بازیگر اصلی به‌خوبی نقش خود را بازی کرده‌اند و از نظر آن‌ها موضوع مهمی را متذکر انسان‌ها شده‌اند که در جنایت‌ها، عوامل بیرون از تصمیم جنایت‌کاران از نظرها پنهان نماند. و از این جهت شأن چنین فیلمی خارج از معادلات سیاسی استحقاق داشتن یک اسکار را دارد. موفق باشید

17404
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: استاد بزرگوار، در برخی متون دینی در خصوص اینکه حضرت زهرای مرضیه علیها السلام به امام علی علیه السلام فرمودند: ابوالحسن چرا مانند جنین در خود جمع شده ای... حال آنکه نانخورش فرزندانم را می برند و.... که حضرتعالی فرمودید اینها سند ندارد و شبیه نثر مسجع است و حضرت زهرا با همسرشان اینگونه و با این نثر حرف نمی زدند و ... حال دو پرسش برایم مطرح است: 1. بنده در امالی شیخ صدوق مطلب را دیدم با این مضمون که: امام علی علیه سلام باغی را می فروشند و تمام وجه آن را به فردی نیازمند که مشغول دعا کردن بود و به فقرا می بخشند وقتی مراجعت می کنند حضرت زهرا علیها السلام معترض می شوند که من و پسرانت گرسنه ایم و همه باغ را چرا بخشیدی و ... و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می رسند و می فرمایند علی را رها کن و... استاد جان خودتان قضاوت بفرمایید در این صحنه حضرت زهرا (س) مانند یک خانم کاملا معمولی برخورد کردن!! آیا این روایات هم بی سند است؟ پس چرا شیخ صدوق ذکر کرده؟ 2. استاد ممکن است در طول تاریخ سعی شده باشد روایاتی با این مضامین که اولا حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) اختلاف نظر داشته اند و ثانیا حضرت زهرا (س) دایم جوش خود و فرزندانشان را می زده اند که نکند نداشته باشیم بخوریم و .... جعل شده باشد با هدف اینکه موضوع فدک و ولایت و ... یک امر سبک و در این حد قلمداد شود؟ اگر آری، آیا چنین مغز متفکر و منحرفی در آن زمان بوده که چنین جریان انحرافی را راهبری می کرده؟ 3. استاد چرا اهل سنت طبق روایاتشات امام علی را العیاذبالله فردی بدخلق در منزل معرفی می کنند که دایم با دختر مکرم پیامبر سر ناسازگاری داشته؟ 4. استاد جان، نهج البلاغه ننثر مسجع و شیواست حتی در مکالمات دو نفره حضرت امیر، ولی ما قبولش داریم پس چرا جملات منتسب به حضرت زهرا (س) را به علت اینکه نثرآنگین است و با این گفته که حضرت زهرا (س) در منزل با امام علی (ع) اینگونه حرف نمی زده با این نثر، را رد می کنیم؟سپاسگزارم. سعه صدرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم. شاید حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» به وسعتِ بخشش علی«علیه‌السلام» در حالی که خانواده در تنگنا بوده‌اند، نظر داشته‌اند و مسلّم این نوع تذکرات، حضرت را از مقام عصمت نازل نمی‌کند. 2و 3- مسلّم در طول تاریخ سعی فراوان شده است که شخصیت امیرالمؤمنین و امام حسن«علیهماالسلام» را که مقابل مستقیم معاویه بوده‌اند، به شدت تحریف نمایند تا آن‌جایی که مطرح می‌کنند امام حسن«علیه‌السلام» 300 همسر داشته‌اند. در حالی‌که در یک تحقیق کامل که یک استاد اهل سنت انجام داده است، در طول زندگانی حضرت تعداد همسران ایشان در آن شرایط تاریخی،  از 13 نفر بیشتر نبوده‌اند. و این نه به معنای آن است که در یک زمان 13 همسر داشته باشند. آری! وظیفه‌ی ما است که تلاش کنیم با نگاه اجتهادی، متونِ خود را که مسلّم با حدیث‌سازیِ اُمویان و یهود – مثل اتحادی که امروز بین آل سعود و صهیونیسم پیش آمده است - آلوده شده است، پاک گردانیم. 4- ملاحظه فرمایید که سخن‌گفتن زن و شوهر با سخن‌گفتن با افرادی که باید موضوعاتِ معرفتی را با آن‌ها در میان گذارند و در نهج‌البلاغه مطرح شده است، متفاوت باید باشد. موفق باشید

نمایش چاپی