بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3866
متن پرسش
سلام.ببخشیدبنظرشماکسی که فلسفه می خواند تابه تفسیرقرآن برسدتاپایان مقطع دکتری فلسفه راادامه دهد؟یعنی لازم است جزدرفلسفه ی صدرایی درسایرمکاتب فلسفی هم تبحریابد؟ متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه یک نوع تفکر است و تفکر صدرایی قدرت تدبّر در قرآن را در انسان رشد می‌دهد و اگر در مطالعه‌ی مکاتب فلسفی دیگر گرفتار پوزیتیویسم نشویم امکان رشدیافتن تفکر در آن‌ها نیز هست. موفق باشید
3454
متن پرسش
ایرادی به سایت من چطوری جواب سوالم را بگیرم. ترتیبی در شماره جوابها نیست . من نمی فهمم آیا استاد جواب داده اند یا نه.راهی ندارم جز اینکه دانه دانه جوابها را چک کنم. چون عنوان جواب فرق می کند و نمی شود بدون باز کردن عنوان فهیمد این جواب سوال من است یا نه. لطفا گزینه ای قرار دهید که با انتخاب آن سوالها بر اساس شماره مرتب شوند یعنی همیشه تازه ترین جوابها در اختیار باشد تا سوال کننده جواب خود را پیدا کند . متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:بهترین کار آن است که زمان ارسال سوال حتما ایمیل خودرادرمکان مشخص شده قرار دهید تا جواب برای ایمیلتان نیز ارسال گردد."مدیریت سایت"
829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم فردی از آشنایان ماموریتی40 روزه به چین داشت با اینکه ایشان را در حد یک مومن مخلص انقلابی میشناسند وهست اما ایشان عقیده پیدا کرده که اکثر اعمال مردم ان دیار را به دین نزدیک تر دیده اند عدم وجود رذلیل اخلاقی جون دروغ غیبت تهمت جدل بد اخلاقی کم کاری بی نظمی اعتیاد دزدی و..... واین واقعیات تحمل وضع مردم ایران را برایش مشکل کرده چگونه می شود این وضعیت را توجیه کرد .راهنمایی بفرمایید ،با تشکر .
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « نَصَبَ إِبْلِیسُ حَبَائِلَهُ فِی دَارِ الْغُرُورِ- فَمَا یَقْصِدُ فِیهَا إِلَّا أَوْلِیَاءَنَا » شیطان دام‌های خود را در این سرای فریب گسترانده و این کار را جز در جهت فریب‌ یاران و دوستان ما قرار نداده. ملاحظه می‌کنید که اگر کسی در صراط مستقیم باشد شیطان با او کار دارد زیرا خودش قسم خورده که « لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ » فقط کسانی که بر صراط مستقیم تو هستند گمراه می‌کنم. پس کاری با مردمی که در مسیر الهی نیستند ندارد که دروغ بگویند یا دزدی نکنند، چون وقتی آن‌ها موفق هم بشوند در مقاصدی شیطانی موفق شده‌اند و لذا در این‌گونه موارد آن آشنای شما باید به مقصدی که مردم دارند فکر کند که آیا مقصد آن‌ها رجوع الی‌الله است و باز دارای سجایای اخلاقی نیکو هستند و از دام شیطان رهیده‌اند یا نه ؟ موفق باشید
740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام وخسته نباشید. استاد من هنگام دعا فرضا میگویم : خدایا به حق فاطمه زهرا و یا به حق امام علی فلان حاجتم را برآورده کن. ولی بعضیها میگویند این درست نیست. مگر ائمه حقی گردن خدا دارند که بگیم به حق اونا؟ لطفا مرا راهنمایی کنید که این نوع دعا کردن اشکال دارد؟ بعضیها میگویند چرا میگویید یا علی و یاحسین بگویید یا خدا. مگر صدا کردن ائمه اشکالی دارد و شرک است؟باسپاس
متن پاسخ
لیکم السلام، باسمه تعالی ائمه(علیهم‌السلام) به نور الهی منور به حقایقی هستند که بسیار ارزشمند‌اند. حقیقتی که بر جان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) متجلی شده موجب گردیده که حضرت در چنین علم وتقوایی قرارگیرند. حال اگر شما به آن حقیقت نظر کنید و از خدا تقاضا کنید به نورهمان حقیقتی که بر جان امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام) متجلی کرده جان شما را منور کند، نه تنها کار غلطی انجام نداده‌اید بلکه به خداوند از منظر لطفی که به حضرت علی(علیه‌السلام) کرده نظر کرده‌‌اید و عملا قلب خود را آماده‌ی آن لطف نموده‌اید. در مورد سایر ائمه(علیهم‌السلام) نیز قاعده از همین قرار است. متأسفانه آن‌هایی که اشکال می‌گیرند موضوع را درست نمی‌شناسند.
695

وظیفه طلبهبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وبا عرض پوزش وعذر خواهی به سبب سوالهای متعدد با توجه به جواب سوال 684 بنده از زمانی که با مباحث شما آشنا شدم وبا درک و شناخت از استعداد خودم مبتنی بر اینکه به مباحث فلسفه و عرفان علاقه شدیدی دارم با ادامه دادن بر مباحث فقه واصول در هر وقتی که پیش می امد کتب شما را میخواندم ولی الان با حفظ معدلم که ار نمره 18 پاینتر نمی اید هر روز مباحث شما را از کتابها جزوات سی دی ها دنبال میکنم وبه حمد خداوند متعال به یک ثبات فکری رسیده ام ولی از آن جایی که مجتهد به حد کافی وجود دارد ولی مباحثی مانند مباحث شما و مانند این مباحث در جامعه جای خالی دارد وبا توجه به این وضعیت جامعه که از غرب گرفتگی وتبعات آن ودین سکولار بگیرید تا مابقی مسائل برنامه من اینگونه است که من به انداره معمول که کلاس رفتن وبحث باشد فقه اصول را میخوانم وبیشتر وقت خودم را صرف این مباحث میکنم میخواستم نظر شما را در مورد این موضوع و جوابی که در آن سوال داده بودید بدانم از آن جایی که مجتهد شدن را با این اوصاف وگستردگی علوم وظیفه خود نمیدانم ولی خواندن مکاسب وکفایه و درس خارج رابه عنوان یک وسیله میدانم .اگر روش من اشتباه است راهنماییم کنید واگر مشگلی ندارد برای تقویت آن چه کار کنم ممنون از حوصله شما
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: به نظرم اگر به عنوان طلبه تفکر فقهی و اصولی را همواره حفظ کنید، در تدبر در آیات و روایات موفق‌تر خواهید بود و لذا همین طور که می‌فرمایید طوری برنامه‌ریزی کنید که در درس خارج فعّالانه شرکت نمایید هرچند بخواهید گرایش خود را تفسیر و حکمت و عرفان قرار دهید، و در چنین رویکردی بعد از خواندن بدایة‌الحمکه و نهایة‌الحمکه در حین دروس سطح، چند سال بعد از دروس خارج شروع کنید به خواندن اسفار و سپس فصوص‌الحکم محی‌الدین. موفق باشید
18017
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: اینکه بزرگان ما مثل علامه حسن زاده و ... می گویند بدون ائمه نمی شود به مقامات و معارف رسید پس چطور محیی الدین ابن عربی با اینکه شیعه نبوده (آیت الله جوادی: محیی الدین بسیار به شیعه نزدیک بوده: یعنی شیعه نبوده) به این گونه معارف می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت آیت اللّه جوادی می‌فرمایند محی‌الدین از نظر عقاید شیعه است و عمیقاً با معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ارتباط داشته. منتها به جهت شرایط خود سختْ تقیّه می‌کرده است. کتاب «جدال با مدعی» از دکتر حسین غفاری نکات دقیقی مطابق با اسناد معتبر در این مورد آورده‌اند. موفق باشید

17868
متن پرسش
با سلام: آیا این آیه آخر سوره ی قدر که می فرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر» منظور از سلام همان سلام فرشتگان می باشد که با سلامشان درجه ی وجوی انسان را بالا می برند؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نزول روح و ملائکه در شب قدر با خود نحوه‌ای از سلامت و آزادبودن از نفس امّاره را به همراه دارد تا آن‌که حقیقت برای انسان ظهور کند و مطلع فجر شود. موفق باشید

17822
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد هم چنان که جنابتان در جزوه «چگونه تفکر به تاریخ برمی گردد» فرمودید که بنده در کتب و جزواتم از ادبیات خاص و حضوری و غیر آکادمیک بهره می برم و جنابتان هم اعتراف نمودید که ارتباط گیری با چنین ادبیاتی سخت می باشد و واقعا هم همین طور هست چرا که این حقیر بعد از مطالعه نیمی از آثار شما باز هم درک و فهم آن بدون تدبر و تامل برایم سخت می باشد لذا پیرامون این بحث چندین سئوال از محضر منور دارم. 1. فلسفه استفاده از چنین ادبیات خاص چیست در حالی که آگاه هستید ارتباط گیری با چنین مفاهیمی زمان بر و نیاز به تامل دارد؟ 2. آیا استفاده از چنین مفاهیمی در آینده نظام آموزشی ما جایگاهی دارد و می توان از این شیوه در نظام آموزشی بهره برد؟ 3. استاد بنده و امثال بنده حتما با مطالعه مستمر و جدی آثار شما با این ادبیات که اگر خطا نکنم حضوری هست بعد از چند مدتی انس می گیریم. اما با عامه مردم که یقینا نمی توانند آن را فهم کنند چکار کنیم البته بجز کتاب های همچون «آشتی با خدا» یا «چه یاز به نبی»؟ آیا پیشنهادی دارید برای ارائه مطالب معرفتی؟ 4. حضرتعالی در مواردی فرمودید که ما نباید در روش ارائه ی دین جنبه ی «احساساتی» جوانان را هدف قرار دهیم بلکه باید فطرت انسان ها را متذکر شویم، ولی به نظر عقل ناقص بنده اگر این دو با هم جمع شوند بهتر است چون دیده شده گاها هدف قرار دادن احساسات انسان ها هم اثربخش بوده. به طور کلی در مورد بحث احساسات نکات لازم را بفرمایید؟ چون به نظرم خیلی خیلی مهم است. 5. در ارائه معارف دین به روش «حکمی» نکاتی را در پاورقی جزوه «راه های افزایش دین باوری در جوانان» فرمودید بنده دقیقا متوجه نشدم لطف کنید نکات تکمیلی و مهم آن را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژه‌های خود ظهور می‌کند و اگر با واژه‌های تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار می‌گیرد 2- چاره‌ای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتی‌که ما حقایق را به روشِ وجودی با آن‌ها در میان بگذاریم به سرعت با ما هم‌زبان می‌شوند به همان شکل که با حضرت امام هم‌زبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را می‌شناسد 5- در این مورد خوب است آرام‌آرام با کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» مأنوس گردید. موفق باشید  

17459
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نظرتان در مورد متن زیر چیست؟ و طریقه برخورد صحیح با این امر (قوه ی شهویه) چگونه باید باشد؟ لطفا کمی شرح دهید. ‍تهيیج قواي شهوي تضعيف قواي روحاني خواهد بود؛ ولو به صورت حلال. حرام كه تكليفش ‏جداست. زياد پرداختن به مسائل شهویِ حلال و اسير آن شدن طبيعتًا عوارض و عواقب بعدي دارد؛ از جمله ضعف قواي روحي و ضعف استعدادها. اشتغال بیش از حد به اموري كه حرام نيست اما مضعِّف است، توجهات را از بین مي ‏برد. خيلي افراد در مرحله‏ حساسي از توجهات قرار مي‏ گيرند اما با پرداختنِ بی حساب و کتاب به شهوات حلال ضعیف می شوند و نمي ‏دانند چرا ضعيف شدند و لطمه خوردند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افراط در هر کاری بد است ولی سیره‌ی معصومین و سخنانشان حکایت از آن دارد که با لذّاتِ حلال، شوقِ عبادت را مدّ نظر دارند. امام صادق (عليه السلام) مى ‏فرمايند: «إِنَّ فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا يُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ سَاعَةٌ يُفْضِي بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سَاعَةٌ يُلَاقِي إِخْوَانَهُ الَّذِينَ يُفَاوِضُهُمْ وَ يُفَاوِضُونَهُ فِي أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْكَ السَّاعَتَيْنِ».[1] در حكمت آل داود چنين است كه شايسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى كارهائى كه بين او و خداوند انجام مى ‏گيرد، اختصاص دهد، و زمانى ديگر برادران ايمانى خود را كه با همديگر در امر آخرت مشاركت دارند ملاقات كند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهياتش كه گناه نباشد آزاد بگذارد. زيرا اين زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر ديگرش كمك مى‏ كند. حرف بنده توجه به نكته‏ ى آخر است كه مى‏ فرمايند؛ لذت با محرم خود روحيه‏ ى عبادت و ارتباط با مؤمنين را رشد مى ‏دهد و از انحراف ساير ابعاد انسان جلوگيرى مى‏ كند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 5، ص 87 ..

16459
متن پرسش
عرض سلام خدمت شما: عادت به گناهی بد دارم هر چه توبه می کنم باز دچار آن گناه می شوم کلافه شدم و نمی دانم چکار کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز توبه کنید و متوجه‌ی نوری باشید که از طرف خدا به شما می‌رسد و شما را مفتخر به توبه می‌نماید. شرایطِ حفظ توبه را فراهم کنید و اگر باز غفلت شد، باز توبه کنید، بالاخره شیطان مأیوس می‌شود. موفق باشید  

16001
متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. آیا مقام شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم همان مقام فناء فی الله است که عرفایی مانند آیت الحق سید علی قاضی و علامه طباطبایی به آن رسیدند؟ 2. اگر اینطور است آیا بین عرفای عالم مثل علامه طباطبایی و حضرت امام که به لقاءالله رسیدند با شهدایی مانند سردار همدانیان یا شهید همت یا شهدای مدافع حرم در مقام اختلافی هست؟ ۳. اگر شهادت همان فناء و قرب حق است پس خوبست که ما هم راهی سوریه شویم و زودتر به هدف برسیم و این همه بدنبال معرفت و عبادت و استاد هم نباشیم و بقول خودتان ره صد ساله را یک شبه برویم و از طرفی به طلابی هم که دم از سلوک و عرفان می زنند بگوییم بیایید با هم هر طور شده به سوریه برویم تا زودتر به وصال یار برسیم؟ ۴. اگر طلبه ای مشتاق لقاء خدا باشد بهتر نیست آن را در حال حاضر در سوریه بدست آورد یا اینکه وظیفه ی دیگری دارد که انجام آن کمتر از مقام شهدا و شهادت نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لقاء الهی حاصل کار هر کسی است که با تمام وجود در بستر شریعت به همه‌چیز جز نظر به خدا پشت کند. به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (سوره کهف، آیه110)؛ هرکس می‌خواهد به لقاء الهی برسد باید عمل صالح یعنی عمل مطابق شریعت انجام دهد و به هیچ چیز شرک نورزد. به آن معنا که بخواهد برای غیر خدا تأثیر مستقل قائل شود. در این راستا هراندازه انسان‌ها عمیق‌تر وارد عمل صالح شوند و از خود فانی و به حق باقی گردند، منوّر به لقاء الهی می‌شوند و راه برای همگان به صورت‌های مختلف گشوده است، چه آیت اللّه قاضی باشد و چه سردار همدانی! می‌ماند که ما در این مسیر، به حکم آیه‌ی مذکور در راستای انجام وظیفه‌ی الهی از هرگونه شرک و خودبینی و خودخواهی، خود را آزاد کنیم. موفق باشید    

15887
متن پرسش
با سلام: 1. می فرمایید در مبانی عرفان اسلامی صحبت از ماده و مثال و ... نیست و فقط حق در صحنه است، به نظر میاد اشکالات آقای مطهری در این مورد که با قبول این مبنا حرکت و حرکت جوهری و زمان و ماده و بسیاری از مسائل نفی میشه، صحیح باشه اشکالات اقای مطهری. 2. باز من این مساله رو درست درک نمی کنم که جایگاه ماهیات در عرفان کجاست ما واقعا حیوان الناطق رو از انسان انتزاع می کنیم که یک معنای مستقل هست در حالی که هیچ چیزی قراره مستقلا معنا نده و باز جهان رو متکثر می بینیم و ماهیات خارجی رو مختلف بهر حال این که دروغ نیست. 3. آقای جوادی ضمن این که در سوال قبلم فرمودین که برای ماهیات هویت استقلالی قائل نیستن بنده طبق تقریر آقای فیاضی از کلام ایشون عرض می کنم که کلام آقای جوادی اینه که واقعا هیچ ماهیتی در خارج وجود نداره و ماهیاتی که ما در خارج می بینیم فقط احساس ما در برخورد با وجوده ما در برخورد با وجود، انسانی با یک سر و دو گوش و بدن و جسم احساس می کنیم و گرنه خارج اصلا اینطوری نیست. این حرف آقای جوادیه. خب حاج آقا اگر اینطور نگیریم هیچ وقت نمیتونیم کثرات رو به وحدت برگردونیم اما اینم اشکالاتی داره. اشکال اول: فرضا قبول که ماهیات در خارج نیستن اما در ذهن که هستن و ذهن هم البته موطنی از مواطن خارج هست در یک نگاه کلی این یعنی ماهیت در موطنی تحقق داره و در موطنی تحقق نداره در حالی که قواعد حکمت تخصیص نمیخوره و دلیلی هم بر این تخصیص نیست. اشکال دوم: حتی اگه بپذیریم که در ذهن مفاهیم متکثر و تصاویر و صور متعدد هست باز این کثرتی هست که مخالف با وحدته و این کثرت اصلا با وحدت جمع نمیشه حیوان الناطق با خط و با مقولات عشر جمع شدنی نیست پس در موطن ذهن کثرات موجوده کثراتی که به وحدت بر نمیگردن و به همین میزان وحدت شخصی زیر سوال میره. اشکال سوم: و باز اگه نظر آقای جوادی رو قبول کنیم ارزش ادراکات ظاهر حداقل زیر سوال میره. بنده نظر علامه رو هم تحقیق کردم ایشون میگن ماهیات حدود وجودن و از نداری ها هست اما آقای جوادی میگن همینم نیست اصلا ماهیاتی که ما اسمش رو ماهیت مخلوطه می گذاریم فقط احساس ما در اثر برخورد با وجوده وگرنه خارجیت نداره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ماهیات در ذهن به عنوان صور متعدد به صورت علم مطرح است و علمِ به کثرت که کثرت نیست تا با وحدت شخصی وجود جمع نشود! از طرفی حضرت استاد جوادی که نفیِ ماهیت در خارج را مطرح می‌کنند، به معنای نفی استقلالی ماهیات است، نه آن‌که «وجود» به صورت‌های مختلف، مطابق عین ثابته‌ی اشیاء ظهور نداشته باشد. و این همان حدّ وجودی است که مرحوم علامه برای ماهیات به زبان فلسفه اظهار می‌دارند. موضوع روشن است باید زبان علمی آن را بدانیم به‌خصوص که نباید بین زبان عرفان و فلسفه خلط نمود. موفق باشید

15020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: اگر کسی پس از بررسی نتواند حقانیت شریعت امروزی را درک کند لذا به احکام اسلام عمل نکند، اما حقانیت امام و انقلاب و رهبری برای او روشن ترین و بدیهی ترین امر باشد لذا پای امام و رهبری بایستد، و در همین حالت بمیرد، مرگ او به چه کیفیت است؟ در برزخ و قیامت چه حالی دارد؟ و چگونه محشور می شود؟ ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این فرد ذهنیتی از شریعت دارد وگرنه حتماً پایِ دین هم می‌ایستاد. مشکل از ما است که دینی را به این افراد نشان داده‌ایم که جوابگویِ عقل و فطرتشان‌ نیست. موفق باشید

14854
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: ۱. در مورد کتاب از «برهان تا عرفان» سوالی پیش آمد برایم. چرا ما باید قاعده این که «کلُّ مابالعَرَض لابد ان ینتهی الی مابالذات» را در رابطه ی بین خدا و انسان جاری کنیم؟ خدا و انسان حقیقتشان غیر ماده است. شاید اشتباه باشد که با این مثال رابطه بین خدا خلق مشخص شود. نه؟ 2. روایتی هم داریم در این رابطه؟ التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است که هر «مابالعرضی» باید به «مابالذاتی» ختم شود. مگر امر بدیهی سند و مدرک می‌خواهد؟!! اساساً تمام روایات و آیات به جهت مبتنی‌بودن بر امور بدیهی اصالت دارند. موفق باشید

14446
متن پرسش
سلام استاد. خوبید؟ برخی می خواهند آیت الله بهجت را ضد فلسفه و عرفان جلوه دهند. به خاطر همین هم از شما هم از دوستان که سایت را مشاهده می کنند در خواست می کنم به این لینک سری بزنند تا مسائل حل شود. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920229000322 التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برخی می خواهند آیت الله بهجت را ضد فلسفه و عرفان جلوه دهند در حالی که این طور نیست. ایشان از طریق ارتباط با آیت اللّه قاضی فهمِ خوبی از مبانی عرفان نظری و حکمت متعالیه پیدا کردند که در سخنان ایشان به خوبی معلوم است ولی سعی شخص ایشان آن بود که در کنار تعمق در فقه، در عرفان عملی خود را بپرورانند زیرا از ابتدا استعداد ایشان در این موضوع بود. موفق باشید

14406
متن پرسش
سلام: برای اینکه تصاویر قبلی ذهنمان برود چه کنیم؟ به صورت خواطر اذیت می کنند بعضی وقتها. مخصوصا هنگام عبادات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه خود را مشغول معارف الهی و اخلاق فاضله کنید آن تصاویر بیشتر و بیشتر بی‌رنگ می‌شوند. موفق باشید

14242
متن پرسش
سلام استاد: خداوند به بنده فرزند پسری عطا نموده که تصمیم داریم نام او را طاها بگذاریم. اما در جایی خواندم که چون طاها مانند یاسین از حروف مقطعه قرآن است اشکال دارد که به عنوان اسم برای فرزند برگزیده شود و فرزند را طاها نام نهاد. 1. آیا چنین چیزی صحت دارد و انتخاب اسم طاها برای فرزند اشکال و یا حتی کراهت دارد؟ 2. اگر این چنین است که گذاشتن اسم طاها درست نیست، آیا محمد طاها و یا امیرطاها هم همان اشکال و یا کراهت را دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این رابطه اطلاعات مطمئنی ندارم. موفق باشید

13940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. میشه لطفا نظرتون رو در مورد حامد زمانی و آهنگهایی که ایشون میخونن بفرمایید؟ آیا آهنگهاشون از نظر فقهی مشکلی نداره؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آهنگ‌های آقای حامد زمانی با آن محتوای خوب‌شان بسیار مؤثر است. بنده حکم فقهی آن‌ها را نمی‌دانم، ولی آهنگ سرود «ای مطهر» با این‌که موسیقی غلیظی داشت، حضرت امام فرمودند اشکال ندارد. موفق باشید

13477
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده با سلام: چگونه می توان افکار مزاحم و سمج را تحت کنترل خود درآورد به گونه ای که به محض ورود این افکار توان کنترل و توجه نکردن و دورکردن این افکار را داشته باشیم؟ با سپاس. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

12446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به نظر جنابعالی که فرمودید قوانین راهنمایی و رانندگی مستنبط العله هستند و اگر مخالفت با آن موجب هرج و مرج و ترافیک نشود، شرعا مشکل ندارد چرا فقهای عزیز این مسئله را صریحا مطرح نمی کنند تا دغدغه متدیین را از بین ببرند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فقهای بزرگوار این مسئله را در جای خود مطرح کرده‌اند. ولی اگر تشخیص آن را به عهده‌ی عموم بگذارند، هرکس برای خلاف خود توجیهی می‌سازد و همین منجر به هرج و مرج می‌شود. موفق باشید

12031
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من تا چند سال پیش به ماه رجب مثل بقیه اوقات سال نگاه می کردم اما سه ساله که از فضیلت ماه رجب و یک روز روزه ی ماه رجب و ... باخبر شده ام. هر سال هم این علم برای من بیشتر حاصل میشه. اما از وقتی علم به فضیلت ماه رجب پیدا کردم پر گناه ترین موقع سالم همین ماه رجب بوده. هر سال بعد هز ماه رمضان میگم کاش الان شب رجب بود و تا ماه رجب انتظار می کشم. اما وقتی ماه رجب میاد شروع می کنم به گناه. همه جوره! در عین اینکه میدونم توبه چقدر ثواب داره تو ماه رجب گناه می کنم. حتی از حضور شیطان و همتش عظیمش هم باخبرم اما... استاد این ماه رجب هم مثل سال های دیگه داره تمام میشه. امشب شب لیلة الرغائبه. اما من همون گناهکار توی ماه رجبم. اگر می بینید کار به جایی رسیده که دیگه جواب دادن این سوال کارساز نیست٬ لاأقل دعا کنید...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون به لطف الهی در ماه رجب راهِ‌ رفتن به سوی حق برای شما گشوده می‌شود و وجه یمین شما شکوفا می‌گردد، وجه مشئمه‌ی شما نیز رُخ می‌نماید. با امیدواری از ماه رجب استفاده کنید تا وجه مشئمه‌ی خود را مغلوب وجه یمین خود نمایید. موفق باشید  

11847
متن پرسش
سلام: در جلسه شنبه از محبت و اطاعت از رسول خدا (ص) به طور خاص و آثار آن زیاد صحبت کردید ولی به معنای اطاعت و محبت خاص در این زمان بر پیامبر (ص) اشاره ای نکردید. لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مصداق دیگر اطاعت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ائمه«علیهم‌السلام» هستند و به تبع آن امروز از یک جهت علماء و مراجعی هستند که متذکر سیره‌ی رسول خدا و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام»اند، و از طرف دیگر ولیّ فقیه است که متذکر حاکمیت سیره‌ی رسول خدا و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» در روابط اجتماعی می‌باشند. موفق باشید

10582
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: آنچه در مورد فصل اخیر فرموده اید را نمی توان قبول کرد چون وقتی انسان به عنوان نوع مطرح است و برای او جنس و فصل در نظر گرفته می شود و همان جنس و فصل را به شرط لا می گیرند و به عنوان ماده و صورت مطرح می کنند دیگر نمی توان آنها را جداگانه در نظر گرفت. آنچه در بدایه و شرح آقای شیروانی آمده بدن را به عنوان ماده و نفس ناطقه را به عنوان صورت مطرح کرده است برای همین آن مطلب خدمتتان عرض شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع روشنی است که بدن و روح دو جوهر متفاوت‌اند و هرکدام جنس و فصل خود را دارند و تدبیر بدن توسط روح موجب می‌شود که بدن برزخیِ روح به کمال مربوط به خود برسد. موفق باشید
10561
متن پرسش
اگر کسی در همه عقایدش شک کند برای پاسخ به سوالاتش باید طبق روش خاصی پیش برود؟ ‬‏ اگر این فرد تصمیم بگیرد متون اسلامی رو کنار بگذاره برای اینکه شکش خالص باشه و مطمئن باشه پیش فرضهاش کمترین تأثیر رو در انتخابهاش ‏می ذاره کار درستیه؟ و اگر به هر دلیل روشمند عمل نکرد یا با روش های من درآوردی غلط کارش را شروع کرد و تا جایی ادامه داد تا رسید به اینکه دید ذهن شلوغی ‏داره که نمی دونه چی به چی بنده باید برای ساختن خونه خراب شده اش چی کار کنه؟‬‏
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره عقل ما به ما می‌گوید یک آقایی به نام محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مدعی پیامبری خدا است، و فعلاً کتاب او در میان است، آیا راه‌کاری بهتر از آن می‌یابید که به کمک شرح‌های آن کتاب یعنی تفاسیر سری به آن کتاب بزنید ببینید جواب‌گوی سؤالات تان هست یا نه؟ موفق باشید
9773
متن پرسش
سلام علیکم: قاعده ی 1: استاد در بحث علت و معلول اثبات شد که معلول عین ربط به علت است و معلول چون وجود استقلالی ندارد باید مدام از علت فیض بگیرد. حال اگر معلول فعلی را انجام دهد این فعل به نفس او باز می گردد و چون نفس معلول قائم به خویش نیست پس فعل او هم قائم به نفس خویش نیست. و نمی توان فعل او را جدا و مستقل از علت اصلی اش که خداوند است تصور کرد. پس می توان گفت تمام افعال به خدا باز می گردد. قاعده 2 : از طرفی هم خداوند عین وجود است و عین وجود نیز عین کمال و عین خیر است. عین خیر که بود دیگر شر معنا نمی دهد. مثل اینکه در دریا که عین تری است خشکی معنا نمی دهد. در نور ظلمت معنا نمی دهد. پس می توان نتیجه گرفت که شر از جنس عدم است. آیت الله جوادی هم در قسمتی از تفاسیرشان فرموده بودند که شر از جنس عدم است. پس شر هم مثل جهل است. حال سوال: از طرفی گفته می شود تمام افعال در عالم هستی به خدا باز می گردد و از طرفی از خداوند شر نمی رسد و می گویند شر عدمی است. پس باید هرچه در عالم رخ می دهدخیر باشد و بگوییم هیچ شری در عالم نیست. و سوال پیش می آید افعالی که در عالم رخ می دهد مثل حمله ی اسرائیل به غزه فعل خدا هست یا فعل خدا نیست؟ اگر فعل خدا هست پس باید خیر محض باشد. ولی در ظاهر ما آن را شر می پنداریم. می شود توضیحی بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید خداوند عین وجود است و از وجود جز وجود صادر نمی‌شود، ولی هر وجودی در هر مرتبه‌ای که باشد به جهت آن مرتبه‌اش خاصیت خاص خود را دارد که آن خاصیت را نباید به خدا نسبت داد، بلکه باید به آن مرتبه نسبت داد مثل حرکتی که در جوهر ماده هست و به همین جهت نمی‌گوییم خدا عین حرکت است. در مورد انسان هم وجود انسان از خدا است ولی این انسان در این مرتبه‌ی وجودی دارای اختیار است که این مربوط به خودش است و لذا هر فعلی که در اثر اختیار او انجام می‌شود مربوط به خودش می‌باشد. موفق باشید
نمایش چاپی