بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14687
متن پرسش
سلام استاد ببخشید مزاحم شدم. معنی این جمله علامه حسن زاده را می فرمایید: الهی، از من برهان توحید خواهند و من دلیل تکثیر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک دنیا حرف در این جمله خوابیده است. او می‌خواهد به جایی برسد که همه‌ی این کثرت‌ها در آن وحدت حقه‌ی حقیقیه محو شوند، زیرا واقعیت توحید جز این نیست. موفق باشید

14242
متن پرسش
سلام استاد: خداوند به بنده فرزند پسری عطا نموده که تصمیم داریم نام او را طاها بگذاریم. اما در جایی خواندم که چون طاها مانند یاسین از حروف مقطعه قرآن است اشکال دارد که به عنوان اسم برای فرزند برگزیده شود و فرزند را طاها نام نهاد. 1. آیا چنین چیزی صحت دارد و انتخاب اسم طاها برای فرزند اشکال و یا حتی کراهت دارد؟ 2. اگر این چنین است که گذاشتن اسم طاها درست نیست، آیا محمد طاها و یا امیرطاها هم همان اشکال و یا کراهت را دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این رابطه اطلاعات مطمئنی ندارم. موفق باشید

14067
متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم که حالتان خوب باشد. می خواستم راجع به موضوعی با شما مشورت کنم. من در خانواده مذهبی که باید اعتراف کنم که گاهی رفتار هایمان افراطی است بزرگ شدره ام سعی کرده ام به مبانی مذهبی دینم پایبند باشم البته از جایی به بعد واقعا خودم دوست داشتم که این گونه باشم اما استاد به عنوان یک دختر چادری که رهبر را قبول دارد چادر و اعتقاداتم سوال های زیادی را برای دوستانم در دانشگاه ایجاد می کند. من هیچ وقت نمی توانم به سوال های آن ها جواب قانع کننده ای بدهم در بحث ها مخصوصا بحث های سیاسی که جالب است غالبا خودشان شروع کننده آن اند یک جواب هایی را می دهم اما بعد که فکر می کنم جواب های بهتری را می یابم که دیگر دیر است از این که حضور ذهنم این قدر پایین است ناراحتم و یکی دیگر از ناراحتی هایم اینست که گاهی بی اختیار با حالت تندی جبهه می گیرم. آخر خیلی سخت است که آدم بداند چیزی درست است اما نتواند بیان کند. مثالش بحث موسیقی است. این موضوع برای خودم قابل درک است که موسیقی انسان را به اوهام می برد و 2 سال پیش خدا به من نشان داد وهم جهنم دره ایست که تمامی ندارد هرچند هنوز هم از وهم خارج نشده ام و تلاش های منقطعی می کنم اما این را چگونه به آن ها بگویم که معتقدند گاهی لازم است انسان با موسیقی به خیال برود چهارشنبه ی این هفته کرسی آزاد اندیشی برای موسیقی داریم 2 نفر موافق 2 نفر مخالف. استاد کمکم کنید که وظیه خودم را تا حد توان انجام دهم چه گونه موضوع را مطرح کنم و چه مطالعاتی انجام دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که فقهای بزرگ می‌فرمایند، حرمت موسیقی، محتوایی است یعنی به خودی خود حرمت ندارد، می‌ماند که آیا یک کار لغو هست یا نه. و مؤمن باید «عن اللغوِ» معرض باشد یا نه. برای کسی که بیشتر در موطن خیالات با دین ارتباط دارد موسیقی در آن فضا می‌تواند تحرک‌زایِ همان حالات باشد. ولی برای کسی که نظر به حقایق غیر خیالی دارد، حجاب محسوب می‌شود و در این رابطه است که امامان نظری به موسیقی ندارند هرچند برای مردم عادی آن را نفی ننموده‌اند. توحیدی که امثال حضرت امام و محی‌الدین مدّ نظر دارند، نیاز به هیچ‌گونه موسیقی ندارد ولی نمی‌توان آن نوع موسیقی که مولوی مدّ نظر دارد را، کاری غیر توحیدی دانست. موفق باشید

13877
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و محترم: در رابطه با تمدن نوین اسلامی که رهبری مد نظر دارند و مبارزه با فرهنگ مدرنیته راهکاری عملی ارایه دهید و درصورت امکان یک مرجع برای مطالعه ارایه دهید. و من الله التوفیق...
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءالله کتاب مدرنیته و توهم و کتاب تمدّن زایی شیعه برایتان مفید باشد. موفق باشید

13745
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامي: 1. بنده به دليل عدم اطمينان به نمايندگان مراجع تقليد، در خصوص نحوه هزينه شدن پولهاي خمس، دچار شك شده ام. چرا نمي شود خود انسان عينا در همان راهي كه آن نمايندگان قصد هزينه كردن پول خمس را دارند خودش و با دست خودش هزينه كند؟ 2. اينكه بگويند شما فقط پول را بدهيد و هزينه كردنش با ما، آيا درست است؟ 3. آيا اجازه مي‌دهيد پول خمس را شخصا به جنابعالي تقديم نمايم تا در راه مربوطه اش هزينه كنيد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پول‌هایی که در مورد خمس به مراجع عظام پرداخت می‌شود عموماً در مسیر پرورش طلاب دین صرف شهریه‌ی آن‌ها می‌شود و نمایندگان آن‌ها عموماً آن پول‌ها را خدمت مراجع محترم می‌دهند یا از طرف آن‌ها مأمورند در همین مسیر خرج کنند. موفق باشید

13027
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: فایل صوتی رهایی از بد گمانی را گوش دادم مشخص شد که نباید به مومنان بدبین بود و یا اگر موردی هم دیدیم با دلایل مختلف حمل بر صحت کنیم ولی بعضی مواقع ما عیب و یا گناهی را در مومنی می شناشیم مثلا یقین داریم بعضا غیبت می کند. در حدیث داریم «إن الله سبحانه یحب ان یکون نیت الانسان لانسان جمیلا» این برداشت درست است که اگر ما بدی از کسی سراغ داریم نباید نظر به بدی او بکنیم بلکه نظر به ایمان او بکنیم تا رابطه ما با او در عشق و صفا بماند؟ در حدیث دیگر می فرمایند با بدی شخص بد باشید نه با خودش. راه بد بودن با بدی چگونه است است همین که ما در باطن با بدی او بد باشیم کفایت می کند و نیازی نیست که او را با بدی اش در نظر داشت؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا بدی در جان مؤمن ریشه ندارد و پس از مدتی تلاش می‌کنند از آن عمل بد جدا شود. پس ما نباید او را عین عمل بدش قلمداد کنیم. موفق باشید

11762
متن پرسش
با سلام: سوالی خدمتتان داشتم به نظر بنده تیم مذاکراتی حداقل 6 تا از خطوط قرمز رهبری را رد کرده است؟ آیا هم دلی و هم زبانی ایجاب می کند که بنده از این توافق حمایت کنم؟ آیا نقد محترمانه و منصفانه دولت و ناراحت بودن از عبور دولت از خطوط قرمز رهبری ایراد دارد؟ آیا باید به عبور دولت از خطوط قرمز رهبری خوشبین بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گله‌ی بنده از آن آقایانی است که تصور خود از عبور دولت از خطوط قرمز های رهبری را منطقی می‌دانند، در حالی‌که بنده نتوانستم ادعاهای آقایان را نسبت به عبور دولت از خط قرمزها بپذیرم. گویا به جای همدلی و همزبانی با دولت، برعکس آن عمل می کنند و محذورات دولت و انقلاب را در نظر نمی گیرند و این یکی از ضعف‌های عمده‌ی جریان اصول‌گرایی است که معتقد است «هرکس با ما نیست، بر ما است» و عملاً جریان اصول‌گرای ما به جای آن‌که جبهه‌ای جهت تقویت مبانی انقلاب باشد، به یک حزب تبدل می‌شود. موفق باشید

10898
متن پرسش
ضمن عرض ادب و احترام. چرا رهبری فرمودند اگر من رهبر نمی شدم مدیریت فضای مجازی را به عهده می گرفتم؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین قدر می‌فهمم که ایشان متوجه اهمیت موضوع هستند و حضوری که بشر آینده در این حوزه خواهد داشت ولی راه‌کارهای درست آن را پیدا نکرده. موفق باشید
10823
متن پرسش
با سلام: در یکی از جزوات فرموده بودید: «اگر امروز در کنار دینداری و انجام فرائض سرباز این انقلاب نباشید هیچ قدمی در سلوک معنوی نمی توانید بردارید.» منظورتان از این جمله چیست؟ درست است که در اقشار مختلف مصداق مختلف دارد اما مصداق آن را در قشر خانم بیان بفرمایید. خانمی که تحصیلات دانشگاهی دارد اما ادامه تحصیل نداده است سر کار هم نمی رود (به منظور خدمت به خلق و...)، شرایط ازدواجش هم فراهم نشده که در غالب همسر داری و تربیت فرزند سربازی این انقلاب را بکند، در منرل بیکار نیست زمانش را مدیریت می کند، اهل مطالعه بودن و کسب معارف، با هدف کسب بصیرت به لطف حق می تواند ادای وظیفه باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سرباز انقلاب، انسانِ آماده‌ای است که در هرجایی که برایش پیش آمد که در خدمت انقلاب باشد کوتاهی نکند و خود را آماده نگه دارد، بقیه را به خدا بسپارید و مطمئن باشید هرگز بی‌اثر نخواهید ماند. موفق باشید
10593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حدود 26 ، 27 سال از خداوند متعال سن گرفتم اما متأسفانه در این سال ها تمام نعمت های پروردگارم رو در گناه و غفلت صرف کردم، خدا شاهد است الان جز بندگی و رسیدن به رضای حضرتش، جز خدمت و نوکری امام زمان (عج) آرزویی و هدفی ندارم، اما سرگشته و حیران همراه با نفسی که یک عمر افسارش بدست شیطان بوده نمی دونم چکار کنم، توی یک شرکتی مشغول به کار هستم که اونجا هم شرایطش همه غفلت و گناهه و بخاطر شرایط مالی خانوادم و عدم رضایت مادرم اونجارو هم نمی تونم ترک کنم، خواهشمندم از استاد راهنماییم کنن. التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هرجا هستید طبق وظیفه عمل کنید، مطمئن باشید خداوند هم شرایط سلامت دین شما را فراهم می‌کند. موفق باشید
10580
متن پرسش
سلام: می خواستم ببینم با توجه به آیه ۱۱۰ سوره اسراء و حدیث «نحن اسماء الحسنی» و اینکه اسم و مسمی در اینجا عین یکدیگرند، آیا می شود حضرات اهل بیت (علیه السلام) را در عین عبد بودنشان با لفظ الله خطاب کرد یا خیر؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اهل‌البیت«علیهم‌السلام» مظهر اسماء الهی و مظهر انوار الهی هستند در عین آن‌که ذات آن‌ها عین عبودیت است و عبودیت با الوهیت یکی نیست و لذا بدین لحاظ هرگز نمی‌توان آن‌ها را با لفظ اللّه خطاب کرد هرچند از آن جهت که اسم عین مسمّی است رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «مَنْ رانی فَقَد رَأ اللّه». موفق باشید
10094

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: در فرقه شیخیه رکنی را از اصول دین می دانند به اسم رکن رابع یا شیعه کامل که معتقد است در هر عصر و زمانی شیعه ای کامل که در روایت همان عدول نامیده شده می آید و دین را از افراط ها و تفریط ها می رهاند و باید همه به دنبال او حرکت کنند که محمد کریم خان کرمانی در کتاب ارشاد العوام جلد 4 صفحه 218 تا 220 آن را بیان می کند. شما نیز سلوک ذیل شخصیت امام خمینی را مطرح فرمودید. سوال بنده تفاوت دقیق بین سلوک ذیل شخصیت امام (ره) و رکن رابع یا شیعه کامل شیخیه است؟ با تشکر از لطف و بزرگواری جناب عالی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه بشر در معرض چنین مشکلی قرار داشته، یک روز باید بتواند به نور فطرت بین پیامبران راستین و پیامبران دروغین تفکیک کند و یک روز باید بین عدولی که خداوند در زمان غیبت برایش پرورانده و بین مدعیان قلابی تفکیک کند که البته چندان هم مشکل نیست. زیرا به عنوان مثال رکن رابع که آقایان می‌گویند او را به عنوان شخص کامل معرفی می‌کنند؛ در صورتی که به راحتی می‌توانید متوجه شوید آن شخص با نقص‌هایی همراه است. ولی نه حضرت امام(رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» چنین ادعایی دارند و نه ما به این صورت به حضرت امام می‌نگریم. که حتماً در کتاب «سلوک ...» متوجه این امر شده‌اید. موفق باشید
9886
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و ارجمند: سوال من درباره خواهرزاده ام هست و نیازمند راهنمایی شما هستم. او از کودکی بسیار به فیلم علاقه داشت و تمام اوقات فزاغت، اوقاتی که ناراحت بود و ... را به فیلم دیدن می پرداخت. این فیلم ها اکثرا سریالها و فیلمهای ساخت کشور آمریکا بود. در کودکی بازه ای را در خارج از کشور بود خانواده اش نیز برای اینکه زبان را فراموش نکند با این فیلم دیدن زیاد مخالفت نداشتند، و حتی گاهی دوست داشتند بیشتر فیلم ببیند. چون کودک شلوغ و کنجکاو و پر دردسری بود و وقتی فیلم می دید دیگر اینطور نبود. فیلمها به هیچ وجه جنگی و اکشن نبود و بیشتر فیلمهای خانوادگی و کمدی بود. ساختار ذهن او اینطور شکل گرفت. همیشه درباره اسلام و افراد مذهبی مشکل داشت. تا اینکه در 14سالگی دوباره به ماموریت رفتند و بعد از چهار سال برگشتند. اکنون که برگشته اند می بینم که او اصلا اعتقادی به وجود خدا ندارد. ذهن فوق العاده فعالی دارد و بارها در ماموریت با معلمان دینی اش بحث می کرده، اما نتیجه برایش قبل قبول نبوده. در استدلالهایش دنبال روش منطقی اثبات خداست ولی چون هیچ یک از اطرافیان اینطور نبوده اند به نتیجه نرسیده. چیزهایی که خوانده و معتقد است خلاف این باورهاست. خود من هم هیچگاه دنبال اثبات منطقی و ریاضی وار خدا نبوده ام و حتی برهان صدیقین را برای فهم نحوه ارتباط خدا و مخلوقات خوانده ام و سوالات کوچکی که در ذهنم بوده را مانع پذیرش نمی دیدم. پاسخ به آن سوالات را همیشه به وقتی دیگر موکول می کردم. اثبات خدا برایم هیچ وقت سوال نبوده. برایش برهان علیت را بیان می کنم، می رسیم به اینکه برای قطع این سلسله علت و معلولی یک علت العلل باشد و این خداست. می گوید این تعریف خداست نه اثبات خدا، من از این سلسله فقط به نقطه ای می رسم که می گویم نمی فهمم. از کجا به این نتیجه رسیدی که این خداست، تازه اگر هم باشد از کجا معلوم که این همان خدای شماست؟ شاید خدای شما ساخته ذهن شماست. امکان دارد دوباره برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، حتی اگر خانواده اش را راضی کنم که درست نیست (که این خودش کار بس دشوار و سختی است) خودش راضی نمی شود و اگر بخواهد بزور خواهد رفت. ضمن اینکه خیلی هم امید ندارم که با بودن در ایران به منطق و منش درست برسد از شما می خواهم مرا راهنمایی کنید که چطور می توانم به او کمک کنم؟ خود من هیچ وقت زمان اینکه مباحث را اینطور اثباتی و استدلالی دنبال کنم نداشته ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت همان برهان علیت آن اشکالاتی که به ظاهر به آن می‌گیرد را جواب می‌دهد و به مباحث معرفت نفس هم کمک می‌کند. بنا نیست شما برای او به دنبال خدا باشید، اگر خودش به دنبال خدا باشد رسیدن به خدا از نظر عقلی کار مشکلی نیست. این حرفش منطقی نیست که می‌گوید؛ «اگر هم خدا را در برهان علیّت ثابت کنیم معلوم نیست خدای ما باشد». ما در برهان علیّت ثابت می‌کنیم واجب الوجودی هست که عین وجود است و همه‌ی وجودها از اوست، حال باید با نظر به آن حقیقتی که علت اصلی همه‌ی مخلوقات است بقیه‌ی مخلوقات را مدّ نظر قرار داد و جهت نجات از توهّمات باید نسبت خود را با آن حقیقتی که عین کمال است تعریف کنیم. موفق باشید
8854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نظر شما در مورد 1. تاثیر رنگ ها مخصوصا رنگ لباس و مطلق رنگ بر روی نفس و روح چگونه است؟ این شادی و آرامش مخصوص رنگی مخصوص است؟ 2. موسیقی که اسلام حد و مرز تایین کرده بر چه اساسی است؟ آیا موسیقی هم بر مراتب مختلف نفس تاثیر گذار است؟ منابعی را متناسب با سوالات معرفی کنید. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: در هیچ‌کدام از مواردی که فرمودید، خود را صاحب‌نظر نمی‌دانم. موفق باشید
7796
متن پرسش
سلام علیکم ازکجابفهمیم که ما هم مثل کانت وهیو فکر نمیکنیم ؟کانت وهیو که اثرات سویی در دنیای غرب گذاشته انددر برزخ چگونه اندووظیفه مادرحال حاضرنسبت به تفکر کانت وهیوچیست؟ آیاراهی هست که انسان دفعتاازتمام صفات بد باک شود وارتباط روحی به چه معناست؟ آیاعالمان دینی غیرمستقیم هم میتوانند کسی راتربیت کنند نزدیک یک سال است که هرروز برای داشتن استاددعامیکنم ولی نتیجه نگرفتم چرا؟لطفاراهنمایی بفرمایید واگرممکن است دعاهم بفرماییدازکجا بفهمیم حالاتی که برنفس مامیگذردشیطانی یانفسانی یاالهی است التمس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیا کسی که در کنار گنج است دعا می‌کند گنجی بیابد و یا از گنج استفاده می‌کند؟ قرآن و شریعت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌واله» از هزاران هزار استاد بالاتر در کنار شما است. دست به کار شوید تا همه‌ی این سؤالاتتان را با تمام وجودتان جواب بگیرید. ملاک زندگی بدون عذاب در برزخ قیامت تقیّد به شریعت الهی است. موفق باشید
6306
متن پرسش
آیا تفکرات شوان می تواند برای آینده ما راه گشا باشد؟ مذهب او چیست؟ و آیا با مذهب شیعه رابطه ای دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شوان به عنوان کسی که برای عبور از غرب نظر به اسلام دارد حرف‌های مفیدی دارد، مسلما تحت تأثیر عرفای علوی شاذلیه‌ی الجزایر است و از این لحاظ می‌توان گفت با وَهابی‌ها فرق دارد ولی از این‌که یک نگاه فرقه‌ای به اسلام دارد و نظر به تمدن اسلامی را در آثارش ندیدم نمی‌توان تماماً مورد پذیرش قرار گیرد مضافاً که حرف‌هایی در مورد فرقه‌ی مریمیه که ایشان رهبرشان بود و حالا دکتر نصر هست، می‌گویند. موفق باشید
3751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید من چندین روز است پرسشی کرده ام اما هنوز جواب دریافت نکرده ام اگر امکان دارد سوال من را پاسخ دهید با همین ایمیل هم سوال فرستادم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم سؤال‌تان چه بوده؟ موفق باشید
2577
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید من در دانشگاه ازاد اسلامی واحد دزفول درس میخوانم اولا اینجا محیط مختلط است دوما حجاب افتضاح است خوب چه لزومی دارد محیط مختلط باشد که مسئولینش به عذاب قبر به حق امام زمان دچار شوند سوما من با قرار گرفتن در همچنین محیطی حس و حال معنوی ام از دست میرود ونفسم جمعیت خاطر را از دست میدهد ؟/ سوال دوم ایا ان دنیا هم دست ادمیزاد اداره میشود یا خداوند بزرگ جهان پس از مرگ /چرا رهبری در مورد این قضیه اقدامی نمیکنند ؟خداوند نابود کند انسانهای که فقط به فکر مادیات هستند با این دانشگاه ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی انسان چاره‌ای از حضور در این مراکز نداشته باشد باید مواظب بود نگاهی به این افراد نیندازد که در حافظه و خاطره‌ اش بماند. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» وظیفه دارند رهنمودهای اصلی را بدهند و مسئولین هستند که باید آن‌ها را به قانون در آورند و اجرایی کنند. موفق باشید
1985
متن پرسش

سلام استاد سوالی داشتم اونم اینکه از وقتی با سیر مطالعاتی شما آشنا شدم دیدم تغییر کرده من هرسال به اعتکاف می رفتم ولی وقتی کتاب ادب خیال و عقل وقلب شما رو خوندم به این نتیجه رسیدم که منی که هنوز دچار کثرت ها هستم اعتکاف رفتنم یک جورایی وقت تلف کردنه وامسال در این مراسم شرکت نکردم آیا نتیجه گیریم درسته ؟ آیا شما اعتکاف را برای امثالی چون من توصیه می کنید؟باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آدم حسابی در اعتکاف شرکت می‌کردید تا به نور الهی از کثرت‌ها عبور کنید و نور وحدت بر قلب شما تجلی کند. موفق باشید

1969

عالم خیالبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم. . . استاد عزیز،با توجه به مطالعه مباحث معرفتی حب اهل البیت علیهم آلاف تحیه و الثناء به قسمت عالم خیال رسیدیم. . . خواستم بپرسم ویژگی این عالم یه چه صورت است؟. . . هر چه میخواهم در موردش فکر کنم میترسم با ندانستن اصول این عالم،معارف اشتباهی را مد نظر قرار دهم،اگر میشود توضیحی جامع بفرمایید تا مشکلاتمان در مورد تعریف این عالم و شناخت آن حل شود،یا اگر مجالش نیست کتابی معرفی بفرمایید،یا مثالی بزنید. . . هر طور صلاح میدانید. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر می‌کنم اگر سی دی شرح کتاب «حب اهل البیت علیهم السلام» را گوش بدهید تا حدی موضوع خیال و جایگاه آن روشن شود. کتاب «عوالم خیال» از ویلیام چیتیک کمک می کند. موفق باشید
1634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله. بنده در شرایطی متوجه "جایگاه رعایت حقوق مسلمین در راستای تجلی ائمه هدی(علیهم السلام)" شده‌ام که متأسفانه در گذشته‌های دور و نزدیک، حقوق خیلی‌ها را به اشکال گوناگون_خواسته یا ناخواسته_ نادیده گرفته و زیر پا گذاشته‌ام. بعضی قابل جبران هستند، بعض دیگر جبرانش خیلی دشوار است و بعضا جبرانش شاید محال باشد. حال میخواستم بدانم در چنین شرایطی وظیفه‌ام چیست و چه باید بکنم؟ از شما خواهش میکنم مثل همیشه ما را در امر کمک کنید. چون فرصتهایم دائما می‌روند و در عین حال اموراتم متوقف شده اند. خدا به حق زهرای مرضیه(سلام الله علیها) شما را محفوظ بدارد و موفق نماید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آن حقوقی راکه قابل جبران است، همت کنید و تواضع به‌خرج دهید و بروید جبران کنید و از خدا عاجزانه تقاضا کنید توفیق جبران حقوق مردم را به شما بدهد. آن قسمی را هم که نمی‌توانید، در حدّ توانتان برایشان ردّ مظالم بدهید و برایشان استغفار کنید تا إن‌شاءالله خداوند قلبشان را از شما راضی کنند. موفق باشید
1606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز وعالم استاد چند وقتی است که احساس می کنم خیلی از خدای خودم دور شدم واصلا حال مناجات وشب زنده داری وتوسل به اهلبیت ندارم وتوی جلسات دعا هم که می شینم می بینم خوب نمی تونم ارتباط بر قرار کنم واز این مسأله هم شدیدا رنج می برم چون حقیقتا واز عمق جان عاشق انس شبانه روزی با امام زمان علیه السلام ومناجات با خداهستم ولی نمی دانم چرا نمی تونم به این محبوب دلم برسم خیلی از این قضیه ناراحت هستم ونمی خوام اینطور باشم البته فکر می کنم بعضی وقتها به خودم سخت می گیرم حالا نمی دانم درست فکر می کنم لطفا راهنمایی ام کنیم که آیا سخت گیری بی مورد هم دارم واصلا سخت گیری در امور معنوی چیست؟ بسیار ممنون از لطف شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: سعی کنید از طریق کتاب‌های حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» معارف خود را عمیق‌تر کنید تا إن‌شاءالله به نتایج خوبی برسید. از کتاب آداب الصلات می‌توانید شروع کنید. به جز در ترک حرام و انجام واجبات در سایر امور به خودتان سخت‌گیری نکنید. در انجام مستحبات اگر قلب همراهی کرد انجام دهید. موفق باشید
1416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید جناب استاد با توجه مطرح شدن شخصیت هایی مانند مختار - حضرت یوسف - حضرت سلیمان و ... که جدیدا دوباره در بین عموم مردم مطرح شده اند و یا قبور بزرگانی که بعد از سالیان مورد توجه عموم مردم قرار می گیرند را می توان چنین برداشت کرد که این بزرگواران مظاهر اسما الهی هستند و با ظهور این اسما تجلیات آنها دوباره ظاهر شده اند مثلا با توجه به ظهور اسم منتقم مختار ثقفی که مظهری از این اسم می باشد دوباره به صورت یک سریال ظهور پیدا می کند؟ آیا این برداشت صحیح هست یا خیر ؟ تحلیل جناب عالی از این موضوع چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نمی‌دانم می‌شود رجوع به خاطره‌ی مختار یا حضرت یوسف و حضرت سلیمان«علیهماالسلام» را شرایط ظهور اسماء الهی که مناسب آن‌ها هست دانست یا نه. موفق باشید
695

وظیفه طلبهبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وبا عرض پوزش وعذر خواهی به سبب سوالهای متعدد با توجه به جواب سوال 684 بنده از زمانی که با مباحث شما آشنا شدم وبا درک و شناخت از استعداد خودم مبتنی بر اینکه به مباحث فلسفه و عرفان علاقه شدیدی دارم با ادامه دادن بر مباحث فقه واصول در هر وقتی که پیش می امد کتب شما را میخواندم ولی الان با حفظ معدلم که ار نمره 18 پاینتر نمی اید هر روز مباحث شما را از کتابها جزوات سی دی ها دنبال میکنم وبه حمد خداوند متعال به یک ثبات فکری رسیده ام ولی از آن جایی که مجتهد به حد کافی وجود دارد ولی مباحثی مانند مباحث شما و مانند این مباحث در جامعه جای خالی دارد وبا توجه به این وضعیت جامعه که از غرب گرفتگی وتبعات آن ودین سکولار بگیرید تا مابقی مسائل برنامه من اینگونه است که من به انداره معمول که کلاس رفتن وبحث باشد فقه اصول را میخوانم وبیشتر وقت خودم را صرف این مباحث میکنم میخواستم نظر شما را در مورد این موضوع و جوابی که در آن سوال داده بودید بدانم از آن جایی که مجتهد شدن را با این اوصاف وگستردگی علوم وظیفه خود نمیدانم ولی خواندن مکاسب وکفایه و درس خارج رابه عنوان یک وسیله میدانم .اگر روش من اشتباه است راهنماییم کنید واگر مشگلی ندارد برای تقویت آن چه کار کنم ممنون از حوصله شما
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: به نظرم اگر به عنوان طلبه تفکر فقهی و اصولی را همواره حفظ کنید، در تدبر در آیات و روایات موفق‌تر خواهید بود و لذا همین طور که می‌فرمایید طوری برنامه‌ریزی کنید که در درس خارج فعّالانه شرکت نمایید هرچند بخواهید گرایش خود را تفسیر و حکمت و عرفان قرار دهید، و در چنین رویکردی بعد از خواندن بدایة‌الحمکه و نهایة‌الحمکه در حین دروس سطح، چند سال بعد از دروس خارج شروع کنید به خواندن اسفار و سپس فصوص‌الحکم محی‌الدین. موفق باشید
17822
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد هم چنان که جنابتان در جزوه «چگونه تفکر به تاریخ برمی گردد» فرمودید که بنده در کتب و جزواتم از ادبیات خاص و حضوری و غیر آکادمیک بهره می برم و جنابتان هم اعتراف نمودید که ارتباط گیری با چنین ادبیاتی سخت می باشد و واقعا هم همین طور هست چرا که این حقیر بعد از مطالعه نیمی از آثار شما باز هم درک و فهم آن بدون تدبر و تامل برایم سخت می باشد لذا پیرامون این بحث چندین سئوال از محضر منور دارم. 1. فلسفه استفاده از چنین ادبیات خاص چیست در حالی که آگاه هستید ارتباط گیری با چنین مفاهیمی زمان بر و نیاز به تامل دارد؟ 2. آیا استفاده از چنین مفاهیمی در آینده نظام آموزشی ما جایگاهی دارد و می توان از این شیوه در نظام آموزشی بهره برد؟ 3. استاد بنده و امثال بنده حتما با مطالعه مستمر و جدی آثار شما با این ادبیات که اگر خطا نکنم حضوری هست بعد از چند مدتی انس می گیریم. اما با عامه مردم که یقینا نمی توانند آن را فهم کنند چکار کنیم البته بجز کتاب های همچون «آشتی با خدا» یا «چه یاز به نبی»؟ آیا پیشنهادی دارید برای ارائه مطالب معرفتی؟ 4. حضرتعالی در مواردی فرمودید که ما نباید در روش ارائه ی دین جنبه ی «احساساتی» جوانان را هدف قرار دهیم بلکه باید فطرت انسان ها را متذکر شویم، ولی به نظر عقل ناقص بنده اگر این دو با هم جمع شوند بهتر است چون دیده شده گاها هدف قرار دادن احساسات انسان ها هم اثربخش بوده. به طور کلی در مورد بحث احساسات نکات لازم را بفرمایید؟ چون به نظرم خیلی خیلی مهم است. 5. در ارائه معارف دین به روش «حکمی» نکاتی را در پاورقی جزوه «راه های افزایش دین باوری در جوانان» فرمودید بنده دقیقا متوجه نشدم لطف کنید نکات تکمیلی و مهم آن را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژه‌های خود ظهور می‌کند و اگر با واژه‌های تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار می‌گیرد 2- چاره‌ای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتی‌که ما حقایق را به روشِ وجودی با آن‌ها در میان بگذاریم به سرعت با ما هم‌زبان می‌شوند به همان شکل که با حضرت امام هم‌زبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را می‌شناسد 5- در این مورد خوب است آرام‌آرام با کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» مأنوس گردید. موفق باشید  

نمایش چاپی