بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6453
متن پرسش
با سلام و احترام استاد بنده اکثر کتاب های شما را مطالعه کرده ام ولی هنوز برایمن این سوال حل نشده که در ساخت یک تمدن باید از کجا شروع کرد؟ آیا باید فلسفه را زیر بنای شروع یک عالم و تمدن دانست یا اینکه آنچه بر قلم و فکر فیلسوفان جاری می شود پس از شروع فرایند تمدن سازی است؟ ساده تر بپرسم اینکه آیا برای ساخت تمدن جدید(غربی یا اسلامی یا ... ) باید به صورت دستور کار اداری (!) منتظر فعالیت باشیم؟ یا اینکه تا فلسفه ی آن تمدن و تفکر تدوین نشده باشد نمیشود به ساخت تمدن فکر کرد؟ خواهشا ارجاع به کتاب ندهیدو در صورت امکان توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ساختن یک تمدن هرگز بخشنامه و دستور از بالا کار نیست. باید یک ملت بتواند تصوری اجمالی از تمدنی که می‌خواهد بسازد در خود ایجاد کند و آرام‌آرام در طی یک فرایند دویست‌ساله آن را در زندگی به تفصیل آورد و فلسفه مثل هر تفکر دیگری پشتوانه‌ی آن آرمانی خواهد بود که آن ملت در صدد رسیدن به آن است. همین‌طور که امروزه در کشور ملاحظه می‌کنید نیروهای مذهبی هرکدام از وجهی برای تغییر سبک زندگی غربی در حال فکرکردن‌ هستند و این همان شروعی است که باید می‌شد و هرکس باید تلاش کند از تاریخی که شروع شده عقب نیفتد چه از جهت تئوریک و چه از جهت عمل. در هرحال باید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» تأمل شود و این‌که می‌فرمایید ارجاع به کتاب ندهم معلوم است می‌خواهید بدون فکر طولانی به تصور درستی نسبت به تمدن اسلامی فکر کنید و این محال است. موفق باشید
6306
متن پرسش
آیا تفکرات شوان می تواند برای آینده ما راه گشا باشد؟ مذهب او چیست؟ و آیا با مذهب شیعه رابطه ای دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شوان به عنوان کسی که برای عبور از غرب نظر به اسلام دارد حرف‌های مفیدی دارد، مسلما تحت تأثیر عرفای علوی شاذلیه‌ی الجزایر است و از این لحاظ می‌توان گفت با وَهابی‌ها فرق دارد ولی از این‌که یک نگاه فرقه‌ای به اسلام دارد و نظر به تمدن اسلامی را در آثارش ندیدم نمی‌توان تماماً مورد پذیرش قرار گیرد مضافاً که حرف‌هایی در مورد فرقه‌ی مریمیه که ایشان رهبرشان بود و حالا دکتر نصر هست، می‌گویند. موفق باشید
3751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید من چندین روز است پرسشی کرده ام اما هنوز جواب دریافت نکرده ام اگر امکان دارد سوال من را پاسخ دهید با همین ایمیل هم سوال فرستادم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم سؤال‌تان چه بوده؟ موفق باشید
2577
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید من در دانشگاه ازاد اسلامی واحد دزفول درس میخوانم اولا اینجا محیط مختلط است دوما حجاب افتضاح است خوب چه لزومی دارد محیط مختلط باشد که مسئولینش به عذاب قبر به حق امام زمان دچار شوند سوما من با قرار گرفتن در همچنین محیطی حس و حال معنوی ام از دست میرود ونفسم جمعیت خاطر را از دست میدهد ؟/ سوال دوم ایا ان دنیا هم دست ادمیزاد اداره میشود یا خداوند بزرگ جهان پس از مرگ /چرا رهبری در مورد این قضیه اقدامی نمیکنند ؟خداوند نابود کند انسانهای که فقط به فکر مادیات هستند با این دانشگاه ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی انسان چاره‌ای از حضور در این مراکز نداشته باشد باید مواظب بود نگاهی به این افراد نیندازد که در حافظه و خاطره‌ اش بماند. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» وظیفه دارند رهنمودهای اصلی را بدهند و مسئولین هستند که باید آن‌ها را به قانون در آورند و اجرایی کنند. موفق باشید
2339

سحر و جادوبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت ا... مدتی پیش متوجه شدیم که به وسیله ای جادو شده ایم و این امر برای اشکال ایجاد کردن در امر ازدواج بوده است،برای برطرف و باطل کردن آن چه باید کرد؟ (پس از آن چند مورد ازدواج وجود داشته که هر یک به دلیل غیر عقلانی به هم خورده است)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پیشنهاد می‌کنم کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطالعه فرمایید. موفق باشید
2277
متن پرسش
سلام.... بنده در جلسات سه روزه تان، که پیش از ماه رمضان در مسجد برگزار شد، حضور داشتم سوالی پیرامون اداب و رسومی که در بعضی از اقواممان هست، دارم: دربعضی از خانواده ها رسم است، از مصرف بعضی چیز ها خود داری می کنند. برای مثال:در خاندان ما، از نگهداری اردک می ترسند و معتقدند که نسبت به آن توبه دارند (یعنی در صورت نگهداری ان ممکن است اتفاق بدی بیفتد) و یا در یکی از اقوام دیگرمان درست کردن مربای انجیر را صلاح نمی دانند و میگویند توبه داریم. البته من خودم اعتقادی به این ها ندارم ولی جهت اطمینان خواستم از شما بپرسم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: انسان عاقل نباید به‌چیز‌هایی وابسته شود و خود را محدود کند که آن محدودیت ها مبنای عقلی و شرعی ندارد. موفق‌باشید.
2209
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی ، ضمن عرض معذرت از این که وقت شریف شما را می گیرم به سئوالی می پردازم که مدتی است مرا مشغول کرده است و آن حد وظیفه پدر در قبال مسائل دنیائی پسرش می باشد بعضی از آشنایان با رسیدن فرزندشان به سن ازدواج ، ضمن گرفتن بهترین مراسم ازدواج به او یک واحد آپارتمان و ماشین هدیه کرده اند یعنی چیزی که یک شخص عادی پس از سالها کار در حدود 50 سالگی بدست می آورد را یکجا به او میدهند و از تمام دغدغه های آتی و فشارهای مالی راحتش می کنند. بعضی از آشنایان هم می گویند خودش باید برود و تلاش کند و تجربه کند و بدست آورد و توکل کردن و دعا را بیاموزد و ... اینجانب در آستانه بازنشستگی هستم و برای بعد از آن نقشه هائی کشیده ام که فکرم را به تفسیر قران و کسب معارف و ... بدهم شاید به خودم برسم اما همسرم می گوید نمی شود که کار نکنی، در این روزگار سخت دو پسرت چه کنند ؟ اگر بخواهم امکانات زندگی آنها را فراهم کنم باید یک دوره دیگر هم پس از بازنشستگی دنبال کار باشم لطفا این مقوله را شرح بیشتری بفرمائید . ضمنا بنده از مباحث شیرین شما بیگانه نیستم و در چند سال اخیر بیش از 250 سخنرانی شما را با برنامه ریزی دنبال کرده ام . خدای متعال بر توفیقات شما بیفزاید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پدر وظیفه دارد تا آن‌جا که ممکن است و به قیامت او لطمه نمی‌خورد شرایط ادامه‌ی زندگی پسرانش را فراهم کند ولی نه به آن قیمتی که خودش را از نظر روحی گرفتار دنیا بکند که دنیای آن‌ها آباد باشد. انشاءالله می‌توانید هر دو وظیفه را جمع کنید. موفق باشید.
1985
متن پرسش

سلام استاد سوالی داشتم اونم اینکه از وقتی با سیر مطالعاتی شما آشنا شدم دیدم تغییر کرده من هرسال به اعتکاف می رفتم ولی وقتی کتاب ادب خیال و عقل وقلب شما رو خوندم به این نتیجه رسیدم که منی که هنوز دچار کثرت ها هستم اعتکاف رفتنم یک جورایی وقت تلف کردنه وامسال در این مراسم شرکت نکردم آیا نتیجه گیریم درسته ؟ آیا شما اعتکاف را برای امثالی چون من توصیه می کنید؟باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آدم حسابی در اعتکاف شرکت می‌کردید تا به نور الهی از کثرت‌ها عبور کنید و نور وحدت بر قلب شما تجلی کند. موفق باشید

1969

عالم خیالبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم. . . استاد عزیز،با توجه به مطالعه مباحث معرفتی حب اهل البیت علیهم آلاف تحیه و الثناء به قسمت عالم خیال رسیدیم. . . خواستم بپرسم ویژگی این عالم یه چه صورت است؟. . . هر چه میخواهم در موردش فکر کنم میترسم با ندانستن اصول این عالم،معارف اشتباهی را مد نظر قرار دهم،اگر میشود توضیحی جامع بفرمایید تا مشکلاتمان در مورد تعریف این عالم و شناخت آن حل شود،یا اگر مجالش نیست کتابی معرفی بفرمایید،یا مثالی بزنید. . . هر طور صلاح میدانید. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر می‌کنم اگر سی دی شرح کتاب «حب اهل البیت علیهم السلام» را گوش بدهید تا حدی موضوع خیال و جایگاه آن روشن شود. کتاب «عوالم خیال» از ویلیام چیتیک کمک می کند. موفق باشید
1634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله. بنده در شرایطی متوجه "جایگاه رعایت حقوق مسلمین در راستای تجلی ائمه هدی(علیهم السلام)" شده‌ام که متأسفانه در گذشته‌های دور و نزدیک، حقوق خیلی‌ها را به اشکال گوناگون_خواسته یا ناخواسته_ نادیده گرفته و زیر پا گذاشته‌ام. بعضی قابل جبران هستند، بعض دیگر جبرانش خیلی دشوار است و بعضا جبرانش شاید محال باشد. حال میخواستم بدانم در چنین شرایطی وظیفه‌ام چیست و چه باید بکنم؟ از شما خواهش میکنم مثل همیشه ما را در امر کمک کنید. چون فرصتهایم دائما می‌روند و در عین حال اموراتم متوقف شده اند. خدا به حق زهرای مرضیه(سلام الله علیها) شما را محفوظ بدارد و موفق نماید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آن حقوقی راکه قابل جبران است، همت کنید و تواضع به‌خرج دهید و بروید جبران کنید و از خدا عاجزانه تقاضا کنید توفیق جبران حقوق مردم را به شما بدهد. آن قسمی را هم که نمی‌توانید، در حدّ توانتان برایشان ردّ مظالم بدهید و برایشان استغفار کنید تا إن‌شاءالله خداوند قلبشان را از شما راضی کنند. موفق باشید
1606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز وعالم استاد چند وقتی است که احساس می کنم خیلی از خدای خودم دور شدم واصلا حال مناجات وشب زنده داری وتوسل به اهلبیت ندارم وتوی جلسات دعا هم که می شینم می بینم خوب نمی تونم ارتباط بر قرار کنم واز این مسأله هم شدیدا رنج می برم چون حقیقتا واز عمق جان عاشق انس شبانه روزی با امام زمان علیه السلام ومناجات با خداهستم ولی نمی دانم چرا نمی تونم به این محبوب دلم برسم خیلی از این قضیه ناراحت هستم ونمی خوام اینطور باشم البته فکر می کنم بعضی وقتها به خودم سخت می گیرم حالا نمی دانم درست فکر می کنم لطفا راهنمایی ام کنیم که آیا سخت گیری بی مورد هم دارم واصلا سخت گیری در امور معنوی چیست؟ بسیار ممنون از لطف شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: سعی کنید از طریق کتاب‌های حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» معارف خود را عمیق‌تر کنید تا إن‌شاءالله به نتایج خوبی برسید. از کتاب آداب الصلات می‌توانید شروع کنید. به جز در ترک حرام و انجام واجبات در سایر امور به خودتان سخت‌گیری نکنید. در انجام مستحبات اگر قلب همراهی کرد انجام دهید. موفق باشید
1495

سوزه ی حمدبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد سوزه ی حمد آیات 3و4را باید با حالت توصیفی بخوانیم یا منادا یعنی طوری بخوانیم که گویا ثنا و حمد و وصف است یا منادا باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آیه‌ی 3 به صورت توصیفی است و اعلام عقیده‌ای است تا قلب متذکر شود، ولی آیه‌ی 4 ندا است مبنی بر این‌که به خدا خطاب می‌کنید: تنها تو را عبادت می‌کنیم و در این راستا تنها از خودت کمک می‌گیریم. موفق باشید
1416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید جناب استاد با توجه مطرح شدن شخصیت هایی مانند مختار - حضرت یوسف - حضرت سلیمان و ... که جدیدا دوباره در بین عموم مردم مطرح شده اند و یا قبور بزرگانی که بعد از سالیان مورد توجه عموم مردم قرار می گیرند را می توان چنین برداشت کرد که این بزرگواران مظاهر اسما الهی هستند و با ظهور این اسما تجلیات آنها دوباره ظاهر شده اند مثلا با توجه به ظهور اسم منتقم مختار ثقفی که مظهری از این اسم می باشد دوباره به صورت یک سریال ظهور پیدا می کند؟ آیا این برداشت صحیح هست یا خیر ؟ تحلیل جناب عالی از این موضوع چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نمی‌دانم می‌شود رجوع به خاطره‌ی مختار یا حضرت یوسف و حضرت سلیمان«علیهماالسلام» را شرایط ظهور اسماء الهی که مناسب آن‌ها هست دانست یا نه. موفق باشید
695

وظیفه طلبهبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وبا عرض پوزش وعذر خواهی به سبب سوالهای متعدد با توجه به جواب سوال 684 بنده از زمانی که با مباحث شما آشنا شدم وبا درک و شناخت از استعداد خودم مبتنی بر اینکه به مباحث فلسفه و عرفان علاقه شدیدی دارم با ادامه دادن بر مباحث فقه واصول در هر وقتی که پیش می امد کتب شما را میخواندم ولی الان با حفظ معدلم که ار نمره 18 پاینتر نمی اید هر روز مباحث شما را از کتابها جزوات سی دی ها دنبال میکنم وبه حمد خداوند متعال به یک ثبات فکری رسیده ام ولی از آن جایی که مجتهد به حد کافی وجود دارد ولی مباحثی مانند مباحث شما و مانند این مباحث در جامعه جای خالی دارد وبا توجه به این وضعیت جامعه که از غرب گرفتگی وتبعات آن ودین سکولار بگیرید تا مابقی مسائل برنامه من اینگونه است که من به انداره معمول که کلاس رفتن وبحث باشد فقه اصول را میخوانم وبیشتر وقت خودم را صرف این مباحث میکنم میخواستم نظر شما را در مورد این موضوع و جوابی که در آن سوال داده بودید بدانم از آن جایی که مجتهد شدن را با این اوصاف وگستردگی علوم وظیفه خود نمیدانم ولی خواندن مکاسب وکفایه و درس خارج رابه عنوان یک وسیله میدانم .اگر روش من اشتباه است راهنماییم کنید واگر مشگلی ندارد برای تقویت آن چه کار کنم ممنون از حوصله شما
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: به نظرم اگر به عنوان طلبه تفکر فقهی و اصولی را همواره حفظ کنید، در تدبر در آیات و روایات موفق‌تر خواهید بود و لذا همین طور که می‌فرمایید طوری برنامه‌ریزی کنید که در درس خارج فعّالانه شرکت نمایید هرچند بخواهید گرایش خود را تفسیر و حکمت و عرفان قرار دهید، و در چنین رویکردی بعد از خواندن بدایة‌الحمکه و نهایة‌الحمکه در حین دروس سطح، چند سال بعد از دروس خارج شروع کنید به خواندن اسفار و سپس فصوص‌الحکم محی‌الدین. موفق باشید
17822
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد هم چنان که جنابتان در جزوه «چگونه تفکر به تاریخ برمی گردد» فرمودید که بنده در کتب و جزواتم از ادبیات خاص و حضوری و غیر آکادمیک بهره می برم و جنابتان هم اعتراف نمودید که ارتباط گیری با چنین ادبیاتی سخت می باشد و واقعا هم همین طور هست چرا که این حقیر بعد از مطالعه نیمی از آثار شما باز هم درک و فهم آن بدون تدبر و تامل برایم سخت می باشد لذا پیرامون این بحث چندین سئوال از محضر منور دارم. 1. فلسفه استفاده از چنین ادبیات خاص چیست در حالی که آگاه هستید ارتباط گیری با چنین مفاهیمی زمان بر و نیاز به تامل دارد؟ 2. آیا استفاده از چنین مفاهیمی در آینده نظام آموزشی ما جایگاهی دارد و می توان از این شیوه در نظام آموزشی بهره برد؟ 3. استاد بنده و امثال بنده حتما با مطالعه مستمر و جدی آثار شما با این ادبیات که اگر خطا نکنم حضوری هست بعد از چند مدتی انس می گیریم. اما با عامه مردم که یقینا نمی توانند آن را فهم کنند چکار کنیم البته بجز کتاب های همچون «آشتی با خدا» یا «چه یاز به نبی»؟ آیا پیشنهادی دارید برای ارائه مطالب معرفتی؟ 4. حضرتعالی در مواردی فرمودید که ما نباید در روش ارائه ی دین جنبه ی «احساساتی» جوانان را هدف قرار دهیم بلکه باید فطرت انسان ها را متذکر شویم، ولی به نظر عقل ناقص بنده اگر این دو با هم جمع شوند بهتر است چون دیده شده گاها هدف قرار دادن احساسات انسان ها هم اثربخش بوده. به طور کلی در مورد بحث احساسات نکات لازم را بفرمایید؟ چون به نظرم خیلی خیلی مهم است. 5. در ارائه معارف دین به روش «حکمی» نکاتی را در پاورقی جزوه «راه های افزایش دین باوری در جوانان» فرمودید بنده دقیقا متوجه نشدم لطف کنید نکات تکمیلی و مهم آن را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژه‌های خود ظهور می‌کند و اگر با واژه‌های تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار می‌گیرد 2- چاره‌ای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتی‌که ما حقایق را به روشِ وجودی با آن‌ها در میان بگذاریم به سرعت با ما هم‌زبان می‌شوند به همان شکل که با حضرت امام هم‌زبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را می‌شناسد 5- در این مورد خوب است آرام‌آرام با کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» مأنوس گردید. موفق باشید  

16688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيز و آرزوى قبولى طاعات و عبادات: جناب استاد از يک طرف درباره قرآن فرموده اند قرآن را کمى بلند و با صداى محزون بخوانيد که بيشتر بر روى قلب اثر مى گذارد و انگار درباره دعا هم آدم همين حس را دارد ولى خداوند در قرآن مى فرمايد «واذکر ربک فى نفسک تضرعا و خيفه و دون الجهر من القول» حال مى خواستم بدانم طبق اين آيه دعا را بايد مثل نماز ظهر توى دل خواند يا مى شود با صداى اندکى جوهر دار و محزون مثل قران خواند؟ با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به موقعیت روحی خودمان و اطراف‌مان دارد، اگر مزاحم اطرافیان نباشید با صدای محزون و جوهردار بهتر است. موفق باشید

14446
متن پرسش
سلام استاد. خوبید؟ برخی می خواهند آیت الله بهجت را ضد فلسفه و عرفان جلوه دهند. به خاطر همین هم از شما هم از دوستان که سایت را مشاهده می کنند در خواست می کنم به این لینک سری بزنند تا مسائل حل شود. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920229000322 التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برخی می خواهند آیت الله بهجت را ضد فلسفه و عرفان جلوه دهند در حالی که این طور نیست. ایشان از طریق ارتباط با آیت اللّه قاضی فهمِ خوبی از مبانی عرفان نظری و حکمت متعالیه پیدا کردند که در سخنان ایشان به خوبی معلوم است ولی سعی شخص ایشان آن بود که در کنار تعمق در فقه، در عرفان عملی خود را بپرورانند زیرا از ابتدا استعداد ایشان در این موضوع بود. موفق باشید

14072
متن پرسش
با سلام: بنده امسال وارد حوزه علمیه شدم با اینکه با مخالفت شدید پدر مادر و اطرافیان مواجه شدم ولی تصمیم به رفتن گرفتم. بعد از چند ماه با دانشگاه امام صادق (علیه السلام ) آشنا شدم که دروس وسیع تری از جمله کتب شهید مطهری و ... نیز تدریس می شوند و استاید در سطح بهتر هستند. از آنجا که معدلم بالا بود تصمیم گرفتم که بروم و اکنون از حوزه به نیت این دانشگاه بیرون آمدم با اینکه برای رفتن مشورت کردم و پاسخ مثبت شنیدم ولی باز روحم در عذاب است که نکند با خروج از اینجا امام زمانم را نارحت کرده یا اینکه در انتخاب مسیر دچار اشتباه شده ام. حال نمی دانم چه کنم؟ مدام شکنجه ی روحی می شوم و اصلا آرامش ندارم اگر می شود راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در حوزه‌های علمیه برای کسی که بخواهد بر روی متون اسلامی، کار اساسی‌تری انجام دهد بهتر است. ولی دانشگاه امام صادق«علیه‌السلام» نیز جای خوبی است. موفق باشید

13942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی این سئوال برایم پیش آمده که در برخی ادعیه مضمون دعاها برای افرادی مثل من گفتنش شاید دروغ محسوب شود چکار کنیم، دعاها را نخوانیم؟ یا مثلا در نماز میت می گوییم ما از این میت به غیر از خوبی ندیده ایم. رویکرد ما چه باشد؟ با احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد «امتثالاً لأمر مولا» باید عمل کرد. یعنی چون به ما فرموده‌اند که این‌چنین بخواهید، ما دعا می‌کنیم، به امید آن‌که به آن ادعا نزدیک شویم. مثل این‌که در نماز می‌گوییم «تنها فقط تو را می‌پرستیم و از تو کمک می‌خواهیم». در مورد میّت هم همین‌طور است که اگر مؤمن بوده است می‌خواسته است گناهی انجام ندهد.  موفق باشید

13463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد نظر شما در مورد دروس «طهارت نفس» آقای صمدی املی را می خواستم اشتباهی نوشتم «معرفت نفس»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته خوب است منتها باید در حدّ وسع عمل کرد که به زحمت نیفتید. مضافاً که مدرنیته بعضاً بلایی بر سر مزاج‌های ما آورده است که درمان طبیعی به تنهایی جواب نمی‌دهد. موفق باشید

13255

معنای رکوعبازدید:

متن پرسش
سلام: معنای عرفانیِ رکوع و سجده چیست؟ وقتی ما به رکوع و سجده می رویم دقیقا چه پیامی به حضرت حق می دهیم یا به چه معترفیم؟ البته سجده تقریبا روشن است ولی اگر می شود رکوع را کمی برایم توضیح بدهید. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با معنای رکوع و سجود خوب است که به کتاب «آداب الصلواة» از حضرت امام رجوع فرمایید که بنده‌ی حقیر نیز عرایضی در رابطه با شرح آن داشته‌ام که صوت آن را می‌توانید دنبال کنید. در رکوع، ما حقیقت خود را در مقابل حضرت حق به نمایش می‌گذاریم از آن‌جهت که ما هیچ وجود استقلالی در عرض حضرت حق نداریم و لذا قیام را می‌شکنیم تا این معنا به نمایش آید. موفق باشید

12861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت استاد: بنده طلبه ام، بیست و یک ساله. .... زندگی می کنم. یکی از آشنایانم در شهرستان است که ۴ سال از بنده بزرگتر است و یتیم است و پدر ندارد. ولی احساس می کنم افق فکری اش با من سازگار است، یک مقدار هم به او رحمم می آید. چون پدر ندارد و زجر فراوان دیده است. مشکل در سن است. نظر شما چیست؟ اگر با او ازدواج کنم به چه مشکلاتی بر می خورم؟ و چه خوبی دارد؟ اگر صلاح می دانید هر دو طرف قضیه را بفرمایید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مشکلی است. اگر بتوانید شرایط ازدواج ایشان را با کسی که از نظر سنی از او بزرگ‌تر باشد، فراهم کنید بیشتر به او خدمت کرده‌اید تا این‌که با او ازدواج کنید و بعد از مدتی به جهت نداشتن جذبه‌ی لازم او در چشم شما تحقیر شود. موفق باشید

12636
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا لینک فایل word یا pdf مقاله «وظیفه و نحوه سلوک طلبه عصر انقلاب اسلامی» در سایت قرار بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزودی قرار داده میشود.موفق باشید

12464
متن پرسش
سلام: یک هفته است که جمله ای از کتاب (مجموعه مقالات شمس تبریزی) مرا به خود مشغول کرده است. در این کتاب صحبت های شمس الدین تبریزی جمع آوری شده است. جمله این است: «مقصود از وجود عالم، ملاقات دو دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا، دور از هوا.» بنده عمق این جمله را، عمق زیبایی اش، ضرورتش و روحانیتش را با گوشت و پوست و استخوان درک می کنم و می فهمم. البته نمی دانم محیط این دوستی و هوای آن و فضای آن چه گونه است ولی یقین دارم شیرین ترین شیرینی دنیاست و دلم شدید گرفته است. دلم می خواهد دوستی این چنین باشم و دوستی این چنین داشته باشم. ولی نه من آنم که باید باشم و نه کسی را دارم آن چنان که آن گونه باشد. من دوست دارم طعم لذت های معنوی بهشت را در همین دنیا حس کنم. دلم می خواهد کسی را در دنیا داشته باشم که روی در هم نهیم جهت خدا، دور از هوا. کجا به دنبالش بگردم؟ شما چنین همدمی دارید؟ هم نشینی با اهل خدا، برای خدا، بدون هوای نفس چه لذتی دارد؟ استاد من کتاب «جایگاه حب اهل بیت (ع)» شما را سه سال پیش خوانده ام. (شرمنده اسم کتابتان به طور کامل در ذهنم نیست). همان زمان احساس کردم یک حلقه ی مفقوده دارد و حالا احساس می کنم این حلقه ی مفقوده را شمس می شناخته است. یک دوست از جنس خدا. (جسارت بنده را ببخشید.). استاد! چه کنم که دوستی باشم از جنس خدا و دوستی داشته باشم از جنس خدا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را نیز به عنوان مقدمه‌ی این راه دنبال کنید تا از موانع پیشِ رو به‌راحتی عبور نمایید، عرض می‌کنم به محبوبی فکر کنید که شهداء به امید خوشحال‌کردن او حاضر بودند تا مرز شهادت جلو روند و در بی‌سیم به فرمانده‌ی خود خبر دادند به امام خمینی بگویید ما تا آخر ایستادیم. امروز باید به دنبال دوستی بود که تاریخ انبیاء را زنده کرده است و به سلوکی فکر کرد که در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌توان ولیّ‌شناسیِ فراموش‌شده‌ی بشر را دوباره احیاء کرد. موفق باشید

12339
متن پرسش
سلام وقت بخیر استاد: در جلد اول، فصل ۱۹ از کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» در کلامی از مولا علی (ع) اشاره شده که دنیا مسافرخانه و مومن مسافر هست! استاد همونطور که خودتون هم میدونین خوب این نگاه خیلی عظیمی هست! نگاهی که شهدا داشتند! با چنین بصیرتی شهدا اون همه سختی رو تحمل می کردن حالا سوال من اینه چطور میشه به این نگاه ایمان قلبی پیدا کرد! ماها که برای گذشتن از منافع خیلی کوچیک خودمون هزار جور توجیه و کلاه شرعی درست می کنیم! تنبلیمون میاد خیلی عبادات و کارها رو بکنیم، روح عبادت و نشاط رو توی بسیاری از عباداتمون حتی نمازمون نداریم، از دینداری به جای اصلش فقط به ظاهر پرداختیم چه شکلی میتونیم به روح ایمان برسیم؟! به این اصل بزرگ که دنیا مسافرخانه هست و ماها مسافر! ممنون میشم استاد پاسخ روان و جامع و در حد بنده بدین! یعنی کاملا صریح با راهکار عملی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را نباید سؤال کنید، باید عمل نمایید. به خود نهیب بزنید که غفلت نکنید. سؤال در این موارد حجابی است که شما را از عمل باز می‌دارد. مگر وقتی خداوند به شما می‌فرماید راست بگویید، سؤال می‌کنید؟! یا سعی می‌کنید راست بگویید؟ موفق باشید

نمایش چاپی