بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: چیزی به اسم همزاد واقعیت دارد؟ چرا بعضی ها از آن می گویند. در مورد این بحث کجا مطالعه می توان کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف غلط و عقیده‌ی بی‌دلیلی است. باید آن‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند دلایل خود را بفرمایند. چیزی نیست که بخواهیم به دنبال مطالعه‌ی آن باشیم! موفق باشید

13477
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده با سلام: چگونه می توان افکار مزاحم و سمج را تحت کنترل خود درآورد به گونه ای که به محض ورود این افکار توان کنترل و توجه نکردن و دورکردن این افکار را داشته باشیم؟ با سپاس. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13027
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: فایل صوتی رهایی از بد گمانی را گوش دادم مشخص شد که نباید به مومنان بدبین بود و یا اگر موردی هم دیدیم با دلایل مختلف حمل بر صحت کنیم ولی بعضی مواقع ما عیب و یا گناهی را در مومنی می شناشیم مثلا یقین داریم بعضا غیبت می کند. در حدیث داریم «إن الله سبحانه یحب ان یکون نیت الانسان لانسان جمیلا» این برداشت درست است که اگر ما بدی از کسی سراغ داریم نباید نظر به بدی او بکنیم بلکه نظر به ایمان او بکنیم تا رابطه ما با او در عشق و صفا بماند؟ در حدیث دیگر می فرمایند با بدی شخص بد باشید نه با خودش. راه بد بودن با بدی چگونه است است همین که ما در باطن با بدی او بد باشیم کفایت می کند و نیازی نیست که او را با بدی اش در نظر داشت؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا بدی در جان مؤمن ریشه ندارد و پس از مدتی تلاش می‌کنند از آن عمل بد جدا شود. پس ما نباید او را عین عمل بدش قلمداد کنیم. موفق باشید

12585
متن پرسش
سلام: چرا نسخه ی اندروید کتاب ها بر داشته شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت اصلاح و تکمیل آنها. با تشکر. مدیریت سایت

12446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به نظر جنابعالی که فرمودید قوانین راهنمایی و رانندگی مستنبط العله هستند و اگر مخالفت با آن موجب هرج و مرج و ترافیک نشود، شرعا مشکل ندارد چرا فقهای عزیز این مسئله را صریحا مطرح نمی کنند تا دغدغه متدیین را از بین ببرند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فقهای بزرگوار این مسئله را در جای خود مطرح کرده‌اند. ولی اگر تشخیص آن را به عهده‌ی عموم بگذارند، هرکس برای خلاف خود توجیهی می‌سازد و همین منجر به هرج و مرج می‌شود. موفق باشید

12294
متن پرسش
با توجه به سخنان رهبری در مورد مسایل منطقه و اظهار نظرهای برخی شخصیت های نظامی مورد وثوق رهبری، آینده تحولات منطقه را چگونه پیش بینی می کنید و وظیفه بچه های انقلابی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن بنا دارد منطقه‌ای را که آبستن یک جهش به سوی زندگی دینی و عبور از غرب است، به خود مشغول کند و ما باید با هوشیاری تمام آن حیله را خنثی کنیم تا نه‌تنها دشمن ناکام شود منطقه با سرعت بیشتر از غرب عبور نماید. وقتی فهمیدند اسلام لیبرالیته دیگر مطلوب مسلمانان نیست که در آن غرب اصالت دارد حال به ناآرامی جهان اسلام روی آورده‌اند. موفق باشید

12081
متن پرسش
سلام علیکم: بنده طبق سیر مطالعاتی، روی کتاب «از برهان تا عرفان» هستم. کتاب های شما را که می خوانم برایم قابل فهم و لذت بخش است اما متاسفانه به صوت آن که می رسم بعد از گوش دادن چند قسمت، از هرچی مطالعه زده می شوم. البته خدای نکرده قصد بی ادبی نداشتم. فقط نمی دانم که چرا صوت از برهان تا عرفان برایم خسته کننده است. لطفا راهنمایی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بعضی علوم تنها با متن نوشتاری، همه‌ی چهره‌ی خود را نمی‌نمایانند مثل مباحث حِکمی و عرفانی. نیاز است صوت این نوع مباحث را هم دنبال کنید، منتها نه فقط گوش بدهید بلکه یادداشت‌برداری کنید. در ضمن مطالعه‌ی قسمت حرکت جوهری کتاب را به بعد موکول نمائید. موفق باشید

12031
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من تا چند سال پیش به ماه رجب مثل بقیه اوقات سال نگاه می کردم اما سه ساله که از فضیلت ماه رجب و یک روز روزه ی ماه رجب و ... باخبر شده ام. هر سال هم این علم برای من بیشتر حاصل میشه. اما از وقتی علم به فضیلت ماه رجب پیدا کردم پر گناه ترین موقع سالم همین ماه رجب بوده. هر سال بعد هز ماه رمضان میگم کاش الان شب رجب بود و تا ماه رجب انتظار می کشم. اما وقتی ماه رجب میاد شروع می کنم به گناه. همه جوره! در عین اینکه میدونم توبه چقدر ثواب داره تو ماه رجب گناه می کنم. حتی از حضور شیطان و همتش عظیمش هم باخبرم اما... استاد این ماه رجب هم مثل سال های دیگه داره تمام میشه. امشب شب لیلة الرغائبه. اما من همون گناهکار توی ماه رجبم. اگر می بینید کار به جایی رسیده که دیگه جواب دادن این سوال کارساز نیست٬ لاأقل دعا کنید...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون به لطف الهی در ماه رجب راهِ‌ رفتن به سوی حق برای شما گشوده می‌شود و وجه یمین شما شکوفا می‌گردد، وجه مشئمه‌ی شما نیز رُخ می‌نماید. با امیدواری از ماه رجب استفاده کنید تا وجه مشئمه‌ی خود را مغلوب وجه یمین خود نمایید. موفق باشید  

10593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حدود 26 ، 27 سال از خداوند متعال سن گرفتم اما متأسفانه در این سال ها تمام نعمت های پروردگارم رو در گناه و غفلت صرف کردم، خدا شاهد است الان جز بندگی و رسیدن به رضای حضرتش، جز خدمت و نوکری امام زمان (عج) آرزویی و هدفی ندارم، اما سرگشته و حیران همراه با نفسی که یک عمر افسارش بدست شیطان بوده نمی دونم چکار کنم، توی یک شرکتی مشغول به کار هستم که اونجا هم شرایطش همه غفلت و گناهه و بخاطر شرایط مالی خانوادم و عدم رضایت مادرم اونجارو هم نمی تونم ترک کنم، خواهشمندم از استاد راهنماییم کنن. التماس دعا یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هرجا هستید طبق وظیفه عمل کنید، مطمئن باشید خداوند هم شرایط سلامت دین شما را فراهم می‌کند. موفق باشید
6082
متن پرسش
سلام استاد خواهش میکنم به یاری خدا منو نجات بدید.مدتیه گریه برای اباعبدلله علیه السلام از من گرفته شده.وقتی به این فکر میکنم که این زجرهایی که اونروز امام علیه السلام و اصحابشون در روز عاشورا کشیدن برای اونا که داشتن برای خدا میجنگیدن لذت بوده نه رنج و اینکه همه شون مطمئن بودن پایان این راهی که میرن بهشته دیگه گریم نمیگیره!فکر میکنم برای ما اهل دنیا اینا مصیبت بوده نه برا اونا.و گیریم که زجر هم بوده باشه اما چنین زجر بدنی و جسمی که چندان شاید ارزشی برای گریه که اینهمه تو دینمون هم براش تاکید شده شاید نداشته باشه. خواهش میکنم تفکر منو نجات بدید.کتاباتونم خوندم اما متاسفانه فرقی نکردم وقتی از لبخند رضایت اباعبدلله در قتلگاه میگید بیشتر به این باورم افزوده میشه که پس چرا گریه؟؟؟اونا که یه سرانجام خیلی خوبی داشتن.یعنی فقط برای زجرها و شکنجه های جسمی شون این همه سال باید همه بگرییم و بهش توصیه شده؟ ازتون ممنونم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گریه‌ی ما برای اباعبداللّه«علیه‌السلام» از آن جهت است که آن حضرت از طریق خود انسانیت را به عالی‌ترین شکل ظهور دادند و آن را به عنوان هدف در مقابل ما گذاشتند و ما با نگاه قلبی به آن مقام ،اشک می‌ریزیم تا با پای اشک به هدف متعالی خود نزدیک شویم و قبلاً نیز عرض کردم که چگونه یک کودک وقتی شیرینی می‌بیند گریه می‌کند تا به مطلوب خود برسد، گریه‌ی ما گریه‌ی طلب مطلوب متعالی ما است که از طریق کربلا در منظر ما قرار گرفت. با این دید به کربلا نظر کنید و پس از آن راضی باشید به آن‌چه خداوند برایتان پیش می آورد. موفق باشید
5119
متن پرسش
سلام علیکم.آقای استاد چرا گفته می شود فرهنگ مدرنیته قتلگاه حقیقت صمدی انسان هست؟مگر انسان چیست که این همه بالا می برید او را و می گوید حقیقت صمدی؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور این باشد که انسان با روح خلیفه‌اللهی خود و با سعه‌ی وجودی که دارد باید تمام مناسبات را در همان اساس معنی کند در حالی که مدرنیته صرفا با بعد نفس اماره‌ی انسان، انسان را در مناسبات عالم وارد می‌کند. موفق باشید
3454
متن پرسش
ایرادی به سایت من چطوری جواب سوالم را بگیرم. ترتیبی در شماره جوابها نیست . من نمی فهمم آیا استاد جواب داده اند یا نه.راهی ندارم جز اینکه دانه دانه جوابها را چک کنم. چون عنوان جواب فرق می کند و نمی شود بدون باز کردن عنوان فهیمد این جواب سوال من است یا نه. لطفا گزینه ای قرار دهید که با انتخاب آن سوالها بر اساس شماره مرتب شوند یعنی همیشه تازه ترین جوابها در اختیار باشد تا سوال کننده جواب خود را پیدا کند . متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:بهترین کار آن است که زمان ارسال سوال حتما ایمیل خودرادرمکان مشخص شده قرار دهید تا جواب برای ایمیلتان نیز ارسال گردد."مدیریت سایت"
2903
متن پرسش
سؤال17: کدامیک از دو گزینة زیر درست است؟ الف) هدف نهایی و غرض اصیل فکر غربی، «ارضای نفس اماره» است. آنگاه برای رسیدن به این هدف، باید بر طبیعت مسلط شد، اینجاست که هدف دیگری رخ می‌نماید به نام «تسلط بر طبیعت». پس «تسلط بر طبیعت»، غرض متوسط فکر غربی است، و غرض نهایی همان «ارضای نفس اماره» است. ب) غرض فکر غربی، فقط و فقط «ارضای نفس اماره» است. آنگاه در راستای رسیدن به این هدف، انسانِ دنباله‌روی نفس اماره می‌گردد و مبادیِ لازم را می‌یابد. یکی از مبادیِ لازم برای رسیدن به این هدف، این است که باید بر طبیعت مسلط شویم. پس «تسلط بر طبیعت» یکی از مبادی فکر غربی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی در سؤال قبل روشن شد مبادی و غرض از همدیگر جدا نیستند دیگر فرقی بین گزینه‌ی اول و دوم نمی‌ماند تا در گزینه‌ی اول بگوییم تسلط بر طبیعت غرض متوسط فکر غربی است و در گزینه‌ی دوم بگوییم: یکی از مبادی لازم برای رسیدن به ارضای نفس امّاره، این است که باید بر طبیعت ملسط شویم. ملاحظه می‌کنید که مفهوم مبادی و غرض در این‌جا متفاوت است ولی مصداقاً یکی هستند. موفق باشید
1347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدا باسلام وتشکر از وقتی که میذارید - بنده کمی لکنت زبان دارم و میخواهم انشاالله حوزه برم هر چند به امر پژوهش علاقه مندم ولی خوب فکر کنم یک طلبه نباید تیلیغ هم کنه! نمیدانم چکارکنم البته میتونم در جمع صحبت کنم اما کمی ناخوداگاه اذیت میشم - برای شناسایی استعداد وسپس تثبیت وتقویت باید چکار کنم آخه میگن هر کسی علاوه بر کسی که دارای استعدادهای گوناگون هست اما در یک زمینه موثر واقه میشه، مثلا ملاصدرا تفسیر هم بلد بود اما تو فلسفه موثر بوده یا امام خمینی رحمه الله شعرهای خوبی هم میگفته اما او را بعنوان شاعر نمیشناسن. لطفا راهنمایی کنید - برای دوری از خیال ووهم باید چکار کنم حتی در نماز هم بصورت ناخوداگاه( بیشتر زمانی که دغدغه یا مشکل ...دارم) به سراغم میاد باز به خودم میام وای دوباره همون آش و همون کاسه، برای حضور قلب در نماز چکار کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنا نیست تا در این دنیا هستیم از خطورات ذهنی آزاد شویم بنابراین است که وقتی خطورات آمد آن‌ها را ذنبال نکنیم تا در جنگ با شیطان پیروز شویم. در مورد قسمت اول سؤال‌تان خودتان می‌دانید که چگونه طلبگی را ادامه دهید که اگر تبلیغ عمومی برایتان مشکل است بتوانید به عنوان مدرس تدریس کنید و یا به عنوان پژوهشگر به نویسندگی مشغول شوید. موفق باشید
16688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيز و آرزوى قبولى طاعات و عبادات: جناب استاد از يک طرف درباره قرآن فرموده اند قرآن را کمى بلند و با صداى محزون بخوانيد که بيشتر بر روى قلب اثر مى گذارد و انگار درباره دعا هم آدم همين حس را دارد ولى خداوند در قرآن مى فرمايد «واذکر ربک فى نفسک تضرعا و خيفه و دون الجهر من القول» حال مى خواستم بدانم طبق اين آيه دعا را بايد مثل نماز ظهر توى دل خواند يا مى شود با صداى اندکى جوهر دار و محزون مثل قران خواند؟ با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به موقعیت روحی خودمان و اطراف‌مان دارد، اگر مزاحم اطرافیان نباشید با صدای محزون و جوهردار بهتر است. موفق باشید

15082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده در ارتباط با ظهور حضرت ولی عصر (عج) به یک مشکل اساسی خوردم، اگر بلا و مصیبت عامل پرورش روح است و موجب می شود آدم با بلا و مصیبت ترقی پیدا می کند چه نیازی به ظهور حضرت حجت (عج)؟! عذر می خواهم، می دانم شاید این سوال خیلی در ظاهر امر دم دستی و سطح پایین به نظر برسد و بنده می دانم واسطه فیض آسمان و زمین وقتی در صحنه حضور یابد خیلی اتفاق های دیگری برای رشد انسان می افتد، و من قبل ها در کتابهای شما بزرگوار آنها را مطالعه نمودم ولی نمی دانم اگر می گویند به اصطلاح شیعه آل علی (ع) قرار نیست آب خوش از گلویش پایین رود و همین بلا و مصیبت ها آدمی را بالا می برد دیگر چه نیازی به حضرت حجت (عج) که ایشان بیایند و مصیبت های عالم را کم نمایند؟ کشتار فجیع در سوریه، بوسنی و.... موجب می شود مقام مسلمانان بالا رود چرا باید با این فجایع مبارزه شود، شاید این تفکر، تفکر انجمن حجتیه ای باشد ولی وقتی کسی در جوانی عزیزی مثل مادر یا هر کس دیگر را از دست دهد و یا آدمهایی را اطرافش می بیند که زجر بیماری و.... می کشند و در جواب همه این سوال ها می گویند اینها یا کفاره گناهان است یا مقام و ترقی برای مومن! به این نتیجه می رسد! آیا این درست است که فکر کنیم اینها بازی روزگار است که گاهی مسلمانان بر کافران پیروز می شوند و گاهی بالعکس و دنیا در این کشاکش است و در این کشاکش مسلمانان مقام و ترقی می یابند و نیازی دیگر به وجود منجی نیست؟ به نظر شما با این استدلال داعش در حق مسلمانان لطف نمی کند؟ عذر می خواهم این سوال رو پرسیدم اما چه کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود تلاش کنید با رشد معارف اسلامی این نوع سؤالات را با عمق بیشتری حلّ کنید. ابتدا کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» و سپس مباحث «مکارم الاخلاق» را که روی سایت هست را دنبال بفرمایید. موفق باشید

14781
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم: احتراماً، پیرو سؤالات 1364 ، 1899 ، 2170 پیرامون اعیان ثابته، و این نکته جنابعالی که فرموده اید عین ثابت دارای اختیار است حتی نسبت به جنسیت خود. این اختیار چه نحوی از اختیار است؟ چون اختیار در عالم ماده بر حسب آگاهی بر موضوعی صورت می پذیرد. اگر بر حسب آگاهی است، این آگاهی در عین ثابت به چه نحوی حاصل می گردد؟ ضمناً حد ظرفیت در عین ثابت چگونه حاصل شده است؟ که عین ثابتی مثلاً صدام حسین و عین ثابت دیگری حضرت روح اله می شود؟ با تشکر و آرزوی سلامتی حضرت استاد
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن‌الوجودبودن، ذاتیِ هر ممکن‌الوجودی است و آن ممکن‌الوجودی که در ذات خود دارای وجوه و ابعاد متنوعی است – مثل انسان – حتماً در همان مقام ذاتی خود، با اختیار روبه‌رو می‌شود تا آن‌که کدام بُعد از ابعاد خود را انتخاب کند. و از آن‌جایی که امکانِ ممکن‌الوجود، ذاتیِ آن است ظرفیت‌های متفاوت مربوط به خود آن ذات است. موفق باشید

14228
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فرزانه تا آنجا که اطلاع دارم برای درمان بیماریهای روحی از جمله وسواس به روانشناسانان زیاد اعتماد ندارید و می فرمایید آنها بعد باطنی انسان را نمی شناسند. از طرفی در برخی موارد در پاسخ سوالات برای درمان افسردگی سایت انشا را معرفی می کنید. سایت انشا همانطور که مستحضرید، مباحث روانشناسی را بررسی می کند. از جمله درمان بیماریهای روحی، من طلبه و در مقطع ارشد مشاوره مشغول به تحصیل هستم. آیا با ادامه تحصیل من در این رشته موافقید؟ هدف من درمان بیماریهای روحی خود و مریضی ها است. آیا این رشته به من کمک می کند؟ یا به رشته دیگری بروم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این درست است که روان‌شناسی همه‌ی ابعاد انسان را نمی‌تواند مدّ نظر قرار دهد ولی بعضی از بیماری‌های روحی و از جمله بعضی از وسواس‌ها مربوط به ابعاد نازله‌ی روان انسان است که روان‌شناسی در این حوزه‌ها می‌تواند کمک کند. موفق باشید

13942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی این سئوال برایم پیش آمده که در برخی ادعیه مضمون دعاها برای افرادی مثل من گفتنش شاید دروغ محسوب شود چکار کنیم، دعاها را نخوانیم؟ یا مثلا در نماز میت می گوییم ما از این میت به غیر از خوبی ندیده ایم. رویکرد ما چه باشد؟ با احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد «امتثالاً لأمر مولا» باید عمل کرد. یعنی چون به ما فرموده‌اند که این‌چنین بخواهید، ما دعا می‌کنیم، به امید آن‌که به آن ادعا نزدیک شویم. مثل این‌که در نماز می‌گوییم «تنها فقط تو را می‌پرستیم و از تو کمک می‌خواهیم». در مورد میّت هم همین‌طور است که اگر مؤمن بوده است می‌خواسته است گناهی انجام ندهد.  موفق باشید

13770

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا بفرمایید با توجه به ناامن بودن کشور عراق و خطر حمله داعش، نظرتان در خصوص حضور بانوان در راهپیمایی اربعین را بفرمایید؟ آیا لزومی دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در جواب سؤال‌کنندگان در چند مورد شده است. خوب است به آن جواب‌ها رجوع فرماییدمثل جواب 13306و 13631. موفق باشید

13103
متن پرسش
سلام استاد: یه متنی در صحیفه نور امام هست که این روزها شده نقل مجلس ضد انقلاب ها و به اصطلاح خودشان انقلاب و امام امت را زیر سوال برده اند. امام خمینی فرمودند: باید به حسب واقع، به حسب انصاف به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آوردند، این مردم کوچه و محله و زاغه هایی که شما ها را روی مسند نشاندند، ملاحظه آنها را بکنید و این جمهوری را تضعیف نکنید. بترسید از آن روزی که این مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله ها خدای نخواسته پیدا بشود و آن روز، دیگر قضیه این نیست که به ۲۲ بهمن برگردیم. قضیه این است که فاتحه همه ما را می خوانند. «صحیفه نور، جلد۱۴، صفحه ۲۴۶» لطفا بفرمایید منظور حضرت امام در مورد این قسمت از سخنشان که فرمودند: بترسید از آن روزی که این مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله ها خدای نخواسته پیدا بشود و آن روز، دیگر قضیه این نیست که به ۲۲ بهمن برگردیم. قضیه این است که فاتحه همه ما را می خوانند. چیست؟ چرا فرموده اند: از آن روز بترسید که ممکن است یکی از ایام الله ها خدای نخواسته پیدا بشود؟ مگر ایام الله به وجود آمدن خدای ناخواسته دارد؟ مگر یک مومن حقیقی و عارف بالله در حد و اندازه های امام نباید همیشه در راس مبارزه با فساد باشد و از به وجود آمدن ایام الله خوشحال و خرسند باشد؟ چرا فرمودند که خدای ناخواسته؟ چرا فرمودند: دیگر قضیه این نیست که به ۲۲ بهمن برگردیم. قضیه این است که فاتحه همه ما را می خوانند؟ چرا امام جوری سخن گفته اند که هرکه ایشان را نشناسد نعوذبالله فکر می کند ایشان هم با آنها شریک است؟ امام که پاک و بی هیچ گناهی و جزء اولیا الهی بودند چرا اینقدر نگران بودند ؟ لطفا واضح و مفصل جواب دهید با تشکر صلوات بر محمد و آل محمد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این صحبت‌ها در سال 60 و با نمایندگان دوره‌ی اول مجلس شورای اسلامی بوده است که از هرگروه و طایفه‌ای با گرایش‌های مختلف و بعضاً غیر دینی در آن حاضر بودند و حضرت امام متذکر این‌ نکته هستند که اختلاف‌ها و درگیری‌ها کار را به ضربه‌زدن به نظام اسلامی منجر نکند و تعبیر این‌که می‌فرمایند خدای ناخواسته ایّام اللّهی واقع نشود؛ منظورشان آن است که روح مردم سرخورده نگردد و مقابل نظام اسلامی بایستند. در آن صورت ایّام اللّه است زیرابه بدی‌ها پشت کرده‌اند و امام طالب چنین روزی نیست زیرا نظام اسلامی به بحران کشیده می‌شود و عملاً کار بزرگی که شروع شده است و می‌رود تا فرهنگ حاکمیت معنویت بر سکولاریسم را شکل دهد، متوقف می‌گردد. موفق باشید

12625
متن پرسش
با سلام: استاد بنده بدجور غرق گناهم و هرکاری می کنم که از بند گناه رها شم نمیشه، یعنی تصمیم می گیرم اما دوباره فورا به گناه آلوده میشم، احساس می کنم چون طرز تفکرم درباره گناه و اثرات گناه و لطف و غضب الهی غیر واقعی هست راحت گناه می کنم و مطمئنم که خدا میبخشه و...، نمیدونم چطوری نگاهم را به آثار و مضرات شوم گناه عوض کنم که دیدم نسبت به آثار شوم انجام گناه واقعی بشه، اما یه چیز رو که خوب فهمیدم گناه باعث قوی شدن وهم و خیالات و کمرنگ شدن عقل و قلبم میشه و این رو با تمام وجود درک کردم، مشکلی که دارم اینه که زیاد به خدا حسن ظن دارم یا بهتره بگم حسن ظن غیر واقعی دارم، جوری که فکر می کنم هر گناهی بکنم خدا میبخشه، در کل میدونم خطاکارم میدونم یه جای کارم میلنگه میدونم اشکال در عقیده و طرز تفکرخودمه، اما نمیدونم چطور خودم و عقیدم رو تغییر بدم و طرز تفکرم رو واقعی کنم که دیگه سمت گناه نرم و شیرینی گناه برام تبدیل شه به تلخی زهر و بفهمم که با گناه چه چیزهایی که از دست میدم، لطفا بنده را راهنمایی کنید تا بتوانم دیدم را نسبت به آثار گناه و محرومیتهایی که از انجام گناه گریبان گیرم میشه واقعی کنم، یه چیزی هم که در مورد خودم فهمیدم اینه که خوف خیلی بیشتر روی من تاثیر داره تا رجاء،مثلا احادیث و روایات که جنبه خوف آن زیاد است بیشتر روی نفس من تاثیر داره تا روایات و احادیث دیگر با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که با ارتکاب گناه به هر شکلی که باشد از رسیدن به برکات فوق‌العاده‌ی توحید عقب می‌افتید. همه‌ی کمالات در توحیدِ حضرت حق به شکل جامعیتِ غیر قابل توصیفی هست و چگونه انسان که معتقد به توحید است راضی می‌شود با لذت‌های محدود زودگذر از آن لذت غیر قابل توصیف توحیدی خود را محروم کند؟ سعی کنید در شرایطی که نفس امّاره حاکم نیست شرایط گناه‌کردن را از زندگی خود دور کنید. مثل این‌که اگر فیلترشکنی دارید و یا سی‌دی‌های فاسدی در اختیار دارید، همه را از بین ببرید. موفق باشید

12605

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در جایی فرموده بودید که آیت الله جوادی فرموده اند: «همان طور که خداوند باید امام و نبی را تربیت کند باید ولی فقیه را نیز برای اداره جامعه تربیت کند و در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خیمینی» تحت عنوان سنت الهی پرورش زعیم الهی آن را موضوع علم کلام دانسته اید. می خواستم آدرس مطلب آقای جوادی را بدانم که متاسفانه پیدا نکردم و ثانیا در کدام کتب کلامی در این باره به نحو صریح پرداخته شده است و آیا در ذیل برهان لطف می گنجد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی مکرر در این مورد سخن گفته‌اند. شاید بتوانید در سلسله مباحث ایشان که مجلس خبرگان منتشر کرده، مطلب را دنبال کنید. موفق باشید

11103
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: اخیرا در سایتی که متعلق به یکی از شاگردان قبلی شماست، مطلبی در نقد نظریه ولایت فقیه و تفسیر ایدئولوژیک از تاریخ نگاشته شده است. می خواستم ببینم شما اگه مطلب رو خوندید، نظرتون در مورد ادعاهای این شخص چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که ما بحمداللّه از تاریخی که گرفتار مناقشه با موضوع ولایت فقیه بود گذشته‌ایم و با آثار و برکات حضور ولیّ فقیه در معادلات جهان امروز در راستای به چالش‌کشیدن فرهنگ استکباری مدرنیته روبه‌روئیم، فکر نمی‌کنم نیاز باشد که ما به این حرف‌ها توجه کنیم. چرا در نگاه به ولایت فقیه و پیرو آن انقلاب اسلامی نظر به ضعف‌های جزئی که به طور طبیعی در اجزاء پیش می‌آید، بکنیم و از حضور تاریخی اراده‌ی الهی در ظرف انقلاب اسلامی که محل اُنس امروز ما با خداوند است غافل باشیم؟! به گفته‌ی سعدی: «تنگ‌چشمان نظر به میوه کنند/ ما تماشاکنانِ بستانیم»، «تو به سیمای شخص می‌نگری/ ما در آثار صنع حیرانیم».فکر می کنم در این موارد وظیفه ما پیروی از این آیه است که خدا به رسول خود می فرماید: قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی‏ خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ . بگو: «خدا!» سپس آنها را رها کن، تا با در کوک آیات الهی رفتن تفریحی کرده باشند! بنده در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در قسمت مبانی حکومت دینی عرایضی داشته ام به صفحات 181 به بعد آن کتاب رجوع فرمائید. موفق باشید
11020
متن پرسش
ﺳﻼﻡ ﺁﻗﺎﯼ ﻃﺎﻫﺮﺯﺍﺩﻩ: یک باﺭ ﺍﺯ شما ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﻭلی نفهمیدم ﺍین ﺷﺮﺡ آخر ﺑﺮﻫﺎﻥ صدیقین را چگونه بفهمیم؟ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﺩﺭﺍﯾﻦ ده جلسه ﻫر چی ﺩﺭس ﺩﺍﺩﯾﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻠﺴﻪ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺯﺩﯾﺪ ﺯﯾﺮ ﻫﻤﻪ چی. ﺗﺸﮑﺮ ﺑﺎﺑﺖ ﺟﻮﺍﺏ به ﺳﻮﺍﻝ ها
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تشکیک در وجود یک مدل است جهت تدریس. وقتی متوجه شدید مراتب است مرحله‌ی بعد توجه به تشکیک در ظهور است یعنی همان تشکیک را در عالمِ ظهور دارید ولی آن تشکیک، ظهور حق است به انداز‌ای که شما در مقام توحید هستید و هر اندازه توحید شما شدید تر شد، حضرت حق بیشتر از طریق این مخلوقات ظهور می‌کند زیرا تمام مخلوقات به حق موجود‌اند. موفق باشید
نمایش چاپی