بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
803

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد در حدیثی از امیرالمومنین(ع) داریم که می فرمایند خدا چیزهایی را واجب کرده انها را ترک نکنید و چیزهایی را هم ممنوع کرده به انها تجاوز نکنید و در مورد بعضی از مسائل سکوت کرده البته فراموش نکرده بلکه خواسته است که سکوت کند و بندگانش در ان مسائل ازاد و مختار باشند در انچه خدا مردم را ازاد گذاشته است شما دیگر تکلیف معین نکنید یا در حدیثی دیگر به این مضمون داریم که خدا دوست دارد در مسائلی که مردم را ازاد گذاشته مردم هم ازاد باشند از طرفی میدانیم بسیاری از مسائل در مورد انها دلیل نقلی از ناحیه شارع نرسیده و فقط از باب اینکه عقل اینجور حکم میکند فتوا داده میشود لذا میخواستم بدانم در اینجا منظور از مسائل ازاد و مختار اداب و رسوم مردم می باشد اگر نه چه مسائلی می باشد و چگونه تشخیص داده میشود با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: اموری که خداوند حرام یا واجب و یا مکروه و مستحب ننموده امور مباح می‌گویند و حضرت در مورد امور مباح می‌فرمایند: مردم آزادند و اموری که عقل تشخیص می‌دهد همان حکمی را دارد که شرع می‌فرماید مثل این‌که عقل تشخیص می‌دهد آلوده‌کردن محیط زیست موجب ضرر و زیان به انسان‌ها است در این‌جا حکم شرع نیز همین خواهد بود که علم تشخیص داده و ترک آلوده‌کردن محیط زیست واجب است مثل ترک سایر محرمات.
731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم طلبه درس خارج هستم و در مسایل فلسفی، هم علاقه مندم و هم توان آن را در خود می بینم. اما به دو دلیل از ورود جدی به آن پرهیز می کنم که تقاضامندم مرا راهنمایی بفرمایید: 1- پرهیز از گرفتار شدن در دام علم حصولی و دور شدن از ساحت حضوری 2- نظر آقایون مکتب تفکیک که واقعا حرفهاشون بی حساب هم نیست و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. مثلا می گویند ما نباید معارف وحیانی محمد و آل محمد را پای عقل 4000 سال پیش یونان ذبح کنیم (البته مصداقی برای حرفشون پیدا نکردم لذا شاید حرف فلاسفه ما هم همین باشد). لذا به نظر می رسد خطای آنها در این است که فلسفه را پس از مقایسه با وحی و آشکار شدن محدودیت هایش به طور کامل می خواهند طرد کنند. البته جناب آقای حکیمی در کتاب " الهیات الهی و الهیات بشری " نظرات بزرگانی چون امام خمینی، علامه طباطبایی، ملا صدرا و ... را جمع آوری کرده اند که انسان با مطالعه آن حق را به طرفداران مکتب تفکیک می دهد. مثلا در صفحه 755 کتاب چنین آمده است {از علامه طباطبایی نقل است که معاد "اسفار" را نخوانند چون شبهه و ایراد دارد. امور عامه خوب است بخوانند. به جای "منظومه"، "بدایه" و به جای "اسفار"، "نهایه" را بخوانید.} پیشاپیش از راهنمایی های شما تشکر می کنم 26 / 7 / 1389
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی موضوعی که سؤال فرموده‌اید موضوع بسیار گسترده‌ای است که نمی‌توان در حد پاسخ‌ به یک سؤال بحث کرد، در صفحه‌ی اول سایت لب المیزان در قسمت سؤال ویژه بحث « نسبت ما با فرآن در جهان معاصر » تا حدی جواب کلی را داده، و مقام معظم رهبری نیز در سفر اخیر خود بر روی فلسفه‌ی اسلامی تأکید فرمودند. بنده معتقدم با گزینش سخنان حضرت امام و علامه طباطبائی، مکتب تفکیک حرف های خود را می‌زند و روح اندیشه‌ی بزرگان نامبرده نظر به مکتب ملاصدرا است. حضرت آیت الله جوادی "حفظه‌الله" به عنوان یکی از شاگردان نزدیک به حضرت علامه در مورد معاد اسفار سخن دیگری دارند که بنده در مقدمه‌ی کتاب معاد آورده‌ام.
21717
متن پرسش
استاد سلام: حال خوبی ندارم واقعا من از روندی که در عرصه سیاسی فرهنگی کشور می گذره خیلی خوشنود نیستم نمی دونم چرا با حرف حق و درست، خوب برخورد نمی کنیم در این که احمدی نژاد نقص هایی داشت شک ندارم ولی از این نحوه برخورد و منطق دوگانه رفتاری در حیرتم شخصا توقع من از نظام جمهوری اسلامی چیز دیگری بود اما اخیرا احساس می کنم گویا ما در این نظام جایی نداریم واقعا جوونیمون را پای چه ساختاری گذاشتیم؟ اگر فکر می کنید با سکوت ما مشکل حل می شود باز هم مشکلی نیست. اگر فکر می کنید با بیرون رفتن ما از صحنه مشکل حل می شود قطعا چنین کاری را می کنم. اما در این لحظات سخت و غم انگیز این را می نویسم. استاد فکر می کردیم ما هم جزو بچه های انقلابیم با حفظ تفاوت های سلیقه ای که داریم اما امروز چیز دیگری می بینیم. در این وقت شب که در حال نوشتن این پیامها هستم یک نکته من را می آزارد و اون اینکه ما اهل هزینه دادن برای آرمانهامون نیستیم. ترس، سازش، انفعال و دنیا گرایی را با ادبیاتی دل فریب می آراییم در حالی که در حقیقت و ماهیت کار تفاوت ایجاد نمی کند. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مولوی:

«گر به هر زخمی تو پر کینه شوی         پس کجا بی‌صیقل آیینه شوی؟»

1- همین‌طور که خودتان مستحضرید، در مورد پرونده و حکم نظام قضائی برای آقای بقایی نمی‌‌توان گفت آیا به خاطر کینه‌های سیاسی است و یا این‌که واقعا جرم‌هایی در میان بوده‌است و حکم بر اساس آن جرم‌ها داده شده و عادلانه بوده، و بنای ما در این مورد تبرئه‌ی کلی نظام قضایی نیست. ولی بر فرض وجود ظلم واجحاف، بحث بر سر آن است که آیا این نوع حرکات و برخوردها که بیشتر به جای پوزوسیون جنبه‌ی اپوزوسیون دارد، برای نظام اسلامی مفید خواهد بود؟ و اساساً یک نوع اصلاح را در پیش خواهد داشت، و یا با غفلت از اصالت‌های تاریخیِ انقلاب اسلامی، این حرکات، بیشتر منجر به دلسردی و عبرت نیروهای انقلاب می‌شود؟

2- سیره‌ی اولیای معصوم«علیهم‌السلام» چیز دیگری را به ما یادآور می‌شود در آن حد که با آن‌ همه ظلمی که از جوانب مختلف به مولای ما علی«علیه‌‌السلام» شد حضرت سخت مواظب هستند جبهه‌ای در مقابل خلافت به صورت اپوزوسیون تشکیل ندهند، درحالی‌که اگر بپذیریم به آقایان  احمدی نژاد و بقایی ظلم شده، نه آن نوع ظلم‌ها که به مولایمان علی«علیه‌‌السلام» شد به ایشان شده ‌است، و نه نظام اسلامی ما قابل مقایسه با نظام حاکم در آن دوران است. آیا شایسته‌ی آن نبود که این نوع تقابل‌ها طوری نمی‌بود که عملاً اصالت‌های انقلاب اسلامی را زیر سؤال خواهد برد،‌ در حدّی که گویا حقیقت دوران ما در جلوه‌ی انقلاب اسلامی، اساساً چیزی نیست که باید آن را پاس بداریم. زیرا همیشه به ما توصیه شده برای به‌دست‌آوردن آزادی باید آزادیِ خود را نادیده گرفت و برای آبادکردن دهی نباید شهری را خراب کرد.

3- خطر آن است که در این مشاجره‌ها به شکلی وارد شویم که اصالت‌های عمیق و اساسی انقلاب نادیده گرفته شود و گمان کنیم قصه‌ی ما تماماً همین مسأله‌ی قضایی است که برای آقای بقایی به میان آمده ‌است و از بی‌نهایت نکات مثبت و اساسی که توسط انقلاب اسلامی و انسان‌های بس متعالی در میان است، غفلت شود؛ غفلت از هزاران هزار انسان‌هایی که بی‌سر و صدا و بس حکیمانه و دلسوزانه در خدمت انقلاب‌‌اند و مواظب‌اند تا آن‌جا که ممکن است خراشی بر چهره‌ی این عطای الهی وارد نشود. زیرا امروز انقلاب اسلامی آینه‌ی ظهور حقیقت این دوران است؛ دورانی که پوچی و سرگردانی تا مغز استخوان بشر امروز نفوذ کرده ‌است.

4- اگر از همه‌ی آن‌چه توسّط بی‌طاقتی‌های‌ آقای احمدی نژاد و آقای مشائی بتوان اغماض کرد، از پناه بردن به سفارت انگلستان و ملکه‌ی انگلیس چگونه می‌توان گذشت، وقتی خواسته و یا ناخواسته که در سخنان آقای مشائی این پیام باشد که عملاً نظام قضایی ما در اختیار ملکه‌ی انگلستان است؟ به یک معنا که نظام اسلامی در اختیار خود نیست و به معنای دیگر با نادیده‌گرفتن انقلابی که خود را از مسیر نظام شاهشنشاهی جدا کرده و توانسته خودش سرنوشت خود را در اختیار بگیرد، هنوز تحت سیطره‌ی انگلستان است؛ غافل از آن‌که چهل سال است حضور حماسی ما در جهان امروز تماماً کام ابرقدرت‌ها را تلخ نموده و در دفاع مقدس و تقابل امروزین ما با استکبار چیز دیگری را نمایان می‌کند. آیا این بهانه‌ای بس تلخ در دست هرکس نیست تا با تصور این‌که اگر در نظام ادرای ظلمی به وی شده‌ است آن را به ملکه‌ی انگلستان و نفوذ او نسبت دهد و آرزوی دیرینه‌ی نفوذ روباهِ پیر در نظام اسلامی را عملاً تأیید کرده باشد!؟

5- چگونه این‌همه حضور صادقانه‌ی جوانان جهادی در عرصه‌های علمی و صنعتی و خدمت‌رسانی و عمرانی را با نفوذ انگلستان خبیث ربط دهیم و یا طوری سخن بگوییم که گویی همه‌ی کشور در سیطره‌ی بی‌عدالتی قرار دارد؟! گویا مورچه‌ای شده‌ایم که لانه‌ی مان را آب گرفته و فریاد می‌زنیم جهان را آب گرفت.

6- ما با شعارهای خوب آقای احمدی نژاد در ابتدای ریاست جمهوریِ ایشان دلگرم به آینده‌ای شدیم که ملّت می‌تواند از طریق آن دولت به اهداف انقلاب اسلامی دست یابد، ولی با تک روی‌های آقای احمدی نژاد معلوم شد این راه با امثال ایشان نه‌تنها به نتیجه نمی‌رسد بلکه سال‌‌های سال آن شعارها از حالتِ حیات‌بخش و آرمان‌گرایی‌اش به حاشیه رفت و نتیجه‌ی آن، به میدان‌آمدن و آبرویافتنِ اصلاح‌طلبانی شد که به قول خودشان آخرین میخ را به تابوت اصلاح‌طلبی زده بودند؛ و خلاصه سال‌ها امیدِ به میان‌آمدن رئیس جمهور مردمی در ذیل نظام اسلامی به عقب افتاد. و امروزه باز خطر به حاشیه رفت «عدالت»، این شعار اصیل انقلاب اسلامی که متأسفانه سال‌های اخیر از آن به شدّت عدول شده ‌است، از طریق شعار عدالت‌طلبی فرقه‌ای آقای احمدی‌نژاد باز به همان سرنوشتی دچار شود که آرزوی حضور دولت مردمی بدان دچار شد و باز ما نسبت به شعار «عدالت طلبیِ» مناسب روح انقلاب عقب بیفتیم، در حدی که اگر از این به بعد هرکس بر عدالتِ نهفته در متن انقلاب اسلامی تأکید کند، منسوب به آن جریان ‌گردد.

7- وقتی آقای احمدی نژاد با دفاع از رفیق خود بخواهد ضعف‌های عدم عدالتِ نظام قضایی را به میان آورد، بر فرض وجود چنین ضعف‌هایی، حال رهبر معظّم انقلاب«حفظه‌اللّه» چگونه می‌توانند در چنین فضایی اقدام کنند و این شبهه پیش نیاید که رهبری انقلاب تحت تأثیر یک جریان خاص هستند؟ درحالی‌که اگر به روشی حکیمانه و بدون غوغا سالاری مسائل را با رهبر انقلاب در میان گذاشته بودند، درمان مشکل بسیار متفاوت می‌شد. تصور کنید اگر مقام معظّم رهبری بخواهند با ضعف موجود در برخی از قضات که خود ایشان نیز بدان اذعان دارند، برخورد کنند، آیا در فضایِ به‌میان‌آمده توسط آقای احمدی نژاد، موجب یأس نیروهای صادق و درست‌کار و عدالت‌گرای نظام قضایی ما و اصالت‌دادن به حرکات غیر حکیمانه‌ی امثال آقای احمدی‌نژاد نمی‌گردد؟ آیا این نوع حرکات فرصت را برای ورود رهبری در این موضوعات از بین نمی‌برد؟

8- همه‌ی ما می‌دانیم که جنبش عدالت طلبی دانشجویی سال‌ها است صادقانه و حکیمانه و با تمام سوز و گداز، پرچم «عدالت‌طلبی» را بر دوش گرفته و هزینه‌های آن را نیز مظلومانه پذیرفته‌است ولی در جریانی که آقای احمدی‌نژاد به پا کرده‌اند کوچک‌ترین همراهی نمی‌کند و نخواهد کرد زیرا بیش از آن‌که در این صحنه، عدالت طلبیِ مورد نظر انقلاب اسلامی در میان باشد، منافع سیاسی و گروهی در میان است و عدالت‌طلبی، بهانه شده ‌است آن هم بهانه‌ای که کلیّت نظام مقدس انقلاب اسلامی را با پناه بردن به سفارت انگلستان خبیث زیر سوال برده ‌است.

9- البته این موضوع که می‌فرمایید، وجوه متکثری دارد. همین اندازه خواستم عرایض بنده تذکری باشد که از این زاویه هم به موضوع فکر شود و إن‌شاءاللّه به جای گرفتارشدن در دسته‌بندی‌های سیاسی با چنین پدیده‌هایی، متفکرانه برخورد شود و از تفکر نسبت به منافع ملی غفلت نگردد و نظام اسلامی طوری دیده نشود که دیگر امید بشریت و چشم مستضعفان جهان از آن منصرف شود و از این کانون معنویت و حکمت روی بگردانند. آری! بنا به گفته‌ی رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در ابتدای سال 97 در حرم رضوی «عدّه‌ای بی‌انصافی می‌کنند؛ از آزادی موجود استفاده می‌کنند و به دروغ می‌گویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را بازتاب می دهند.» در حالی‌که بنا به فرمایش ایشان:‌ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل‌کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل‌کردن» وجود ندارد که بخواهند به اسم آزادی، متقاضیِ نفیِ شورای نگهبان باشند؛ شورای نگهبانی که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن را ستون خیمه‌ی اسلامیتِ نظام می‌دانستند و رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود در مورد آن می‌فرمایند: «و مسئله‌ی دین و تحقّق شریعت به برکت وجود شورای نگهبان است؛ که همه‌ی قدرت‌های مستکبر هم با شورای نگهبان مخالف‌اند، به‌خاطر این‌که تأمین‌کننده‌ی انطباق قوانین و عملکردها با شرع مقدّس است؛»

حال بنده از جناب‌عالی سؤال می‌کنم مقام معظّم رهبری «حفظه‌اللّه» از چه افقی امروز و فردای انقلاب را می‌نگرند و از چه ساحتی نظر به اصالت‌های انقلاب دارند که می‌فرمایند: «بنده در مقابل عرض می‌کنم همه‌ی این مشکلات، به توفیق الهی و به هدایت الهی، به دست جوان‌های ما قابل حل است. دشمن از بالندگی نسل جوان ما به شدّت نگران و عصبانی است.» و بر چه مبنایی و چرا با تمام جدّیت می‌فرمایند: «من به شما عرض بکنم جوان‌های عزیز ما این کشور را خواهند ساخت، بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی - که نسل ما است - وجود داشته است؛ ان‌شاء‌اللّه بهتر خواهند ساخت و خواهند توانست پرچم استقلال و عظمت و شرافت این کشور را از آنچه تا امروز بوده است، بلندتر کنند.»  موفق باشید

21116
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بنده کلامی از شما در باره دکتر سید حسین نصر شنیدم که فرمودید ایشان فراماسونر است و در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی به تناسب بحث از ایشان کردید ولی در این کتاب چنین برداشتی از ایشان نمی توان کرد. منظورتان از فراماسونر چیست؟ نظرتان راجع به شخصیت و همچنین مبانی ایشان که بعضا در کتبشان بیان می کنند چیست؟ آیا دچار انحراف عقیدتی هستند؟ آیا ایشان از دانشمندانی هستند که عالم (مفتوح اللام) داشته باشند تا ارزش آن را داشته باشد که روی کتب ایشان وقت گذاشت؟ (چون توصیه خودتان است که از علمای عالم دار استفاده کنید و با آنها مانوس شوید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده گله دارم به آن‌هایی که آقای سید حسین نصر را فراماسونری و یا درباری می‌دانند. از نوشته‌های ایشان می‌توان در نقد مدرنیته و رجوع به حکمتِ خالده استفاده کرد، در عین حال که معلمِ تفکر ما در این تاریخ حضرت امام و رهبری می‌باشند. موفق باشید

18756
متن پرسش
سلام: سوالات زیادی ذهنم رو مشغول کرده من به این نتیجه رسیدم خیلی از جوونا به وادی دین وارد نشدن پس نمیشه بهشون گفت دین اینو میگه پس چرا تو انجام نمیدی. همه خوشونو اسیر تکنولوژی کردن و دارن مثه خدا می پرستنش حتی شاید خود من. اگه به مردم بگی پیامبر فلان حرفو گفته شاید دیگه براشون اهمیت چندانی نداشته باشه ولی اگه بفهمن دانشمندان فلان حرفو زدن حتما انجام میدن. چند وقتی است خیلی کم با نوشته های به اصطلاح نواندیشان دینی مثل دکتر سروش، مجتهد شبستری، بابایی و ... آشنا شدم واقعا چه تفاسیر اشتباهی از دین دارند. بیشتر به متن های ادبی شبیه است تا فلسفی. انگار فقط با کلمات بازی می کنند. و وقتی اینها را می خوانم چقدر جای خالی افرادی مثل شهید مطهری را احساس می کنم. واقعا جامعه ما این روزها به این چیزها گره خورده است و من احساس می کنم چقدر دستم برای مبارزه برای دین خالیست. نمی دانم باید چه کاری بکنم. آیا باید فلسفه بخوانم؟ چطور می توانم فهمم را از دین، از تفکر اسلامی و ... به آن درجه برسانم که بتوانم به این جریانات پاسخ بدهم؟ درد دل اندکی از یک جوان دانشجو!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر کنید که این شور و شعور را در شما ایجاد کرده است. به نظرم اگر سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال کنید و آرام‌آرام با قرآن و منطق قرآنی آشنا شوید، راه برایتان گشوده می‌شود. زمان پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» از این‌هم بدتر بود، ولی خداوند با منطق قرآن، کار را جلو برد و هدایت واقعی را به صحنه آورد. موفق باشید

16032
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. با توجه به مباحث کتاب مصباح الهدایه و با نظر به سوال 15246 که فرمودید: زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» حقیقتاً مظهر مشیت الهی هستند. برای حضرت فاطمه (س) آن حورة النسیه مقام یل الخلقی به چه معناست؟ و با توجه به «الیه راجعون» عقل آیا مقام یل الخلقی حضرت نیز برمی گردد؟ به چه معنا؟ 2. در این جایگاه رابطه بین مظهر مشیت مطلقه (فاطمه الزهرا(س)) و ظهور مشیت مطلقه به اعتبار مظهریت (عقل اول) چیست؟ بین مظهر و ظهور بودن چه ارتباطی است و از نظر مقامی کدام یک بالاتر است؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» در مقام قلبی و باطنی خود مظهر مشیت الهی هستند و شخصیت ایشان نمادی از آن‌چیزی است که حضرت حق در این عالَم به ظهور می‌رساند و لذا وجهِ خلقی ایشان، آینه‌ی نمایش وجهِ حقّانی ایشان است. موفق باشید

15924
متن پرسش
با عرض سلام و ادب محضر جناب استاد: آنگونه که بنده از بیانات جنابعالی متوجه شده ام این است که نه تنها به خداوند متعال و امامان معصوم (ع) بایستی نگاه وجودی داشت به قرآن کریم نیز بایستی نگاه وجودی داشت که فرم نازله معنایی می باشند. آیا اینچنین نگاهی را می توان به ماه رجب، شعبان و یا رمضان نیز داشت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ماه رجب و شعبان، ظرف‌های زمانی مقدسی هستند که زمینه‌ی نزول حقایق عالیه بر قلب انسانی که خود را آماده کرده باشد، بیشتر فراهم است، مثل مکان‌های مقدس. موفق باشید

15731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: برای تبلیغ دین همانطور که مستحضرید، بهتر است به مردم مطالب معرفتی و توحیدی بیان شود. ولی در بین مردم عوام و کم سواد و یا حتی زیر دیپلم، این مطلب امکان پذیر نیست. چه طوری باید مطلب معرفتی عنوان شود؟ فردی که مظهر و تجلی را نمی داند چیست، باید چه طوری به او اسلام و مطلب معرفتی عنوان شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با زبان حضوری و قلبی با مردم سخن بگوییم، قلب آن‌ها مطالب را تصدیق می‌کنند و این مهم است. موفق باشید

14390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: من جلسه بحثی دارم و 30 نفر جوان می آیند اما از آنجا که بالاخره گاها خطاهایی سر می زند گرچه تمام تلاشم را برای عدم انجام خطا به کار می برم. با خود می اندیشم که نکند مصداق اتامرون الناس بالبر..... شوم چند بار قصد تعطیلی جلسه را گرفتم ولی از آن طرف می ترسم که خدا عقابم کند که چرا جلسه را ترک کردی حال مرددم چه کنم اگر این جلسه نباشد و خدای نکرده خطایی رخ دهد دیگر وجدان از بابت جلسه آزارم نمی دهد می ماند خودم و خدا و عذر خطا. استاد آیا جلسه را تعطیل کنم یا این خود خواست شیطان است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما سعی کنید بدون هیچ ادعایی در بستر شریعت الهی آن‌چه را دین فرموده‌ است به زبان امروز برای جوانان تبیین کنید و متذکر باشید که خود شما هم به دنبال آن هستید که خداوند توفیق‌تان دهد به آن‌چه می‌گوئید عمل کنید. موفق باشید

14195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مشکل کتاب تفسیر سوره کهف حل نشد؟ زمان چاپ کتاب مشخص نشده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز دوستان به این نتیجه نرسیده‌اند که آیا لازم است بحث سوره‌ی کهف کتاب شود؟ یا به همین شکل کافی است. موفق باشید

13812

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد تعریف دانشمندان فیزیک از نفس یا من چیست؟ کدام فیزیک دان به نظر معرفت النفسی توانسته نزدیک بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آیان‌باربر در کتاب «علم و دین» و یا وایتهد در مجردبودن نفس مشکلی ندارند. بحث در دقایق موضوع است که آن‌ها ورود پیدا نکرده‌اند. موفق باشید

13583
متن پرسش
ما تجلیات و پرتوهای وجود امام و ظهورات اوییم که او در هر مظهری به شکلی خود را می نمایاند امام خود برتر ماست یعنی حقیقت امام است که در آینه های مختلف صور مختلف به خود گرفته و همه اوست و نمایش اوست مانند نفس انسان و حالات او و صفات او که هر صفتی خود انسان است و حقیقت او نفس ناطقه است... این مبنا در مورد رابطه همه ائمه با ما صادق است چون در مقام تجرد محض همه آنها یک حقیقت واحد اند .... صوت شما رو هم در مورد اعیان تدریس مصباح امام شنیدم بسیار نافع بود اما رابطه عین ثابت پیامبر (ص) و ائمه (ع) چطوره چه نسبتی هست؟ من این مبنا رو از کتابی ک در مورد زیارت عاشورا داشتین برداشت کردم آیا درست فهمیدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت غیبی و نوری ائمه و پیامبر یک حقیقت است و لذا عین ثابته‌ی آن‌ها، همه محل تجلی اسم اللّه اعظم است. نور تشیع مظهر حقیقت نور ائمه‌ی معصوم است. به اندازه‌ای که هرکس توانسته باشد آن نور را بگیرد، ولی از نظر تکوین وجود همه‌ی مخلوقات پرتو وجودی واسطه‌ی فیض است. لذا لازم است بین جایگاه تکوینی و تشریعی آن عزیزان خلط نشود. موفق باشید   

13160
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده عزیز: خدا قوت، روز و روزگارتون خوش. استاد من دلم خیلی پره. نميدونم خبر دارید يا نه؟ دونسته هام زیاده ولی عملم کم و دنیا زده. استاد من اسیر تن خاکیم شدم در حالی که مطمئنم که جز خدا هیچی وجود نداره. ميدونم اونه که گفته کارای خوب بکن و کارای بد نکن. و میدونم هیچ کس مث اون ازم خبر نداره، حتی از خودم با خبرتره. استاد شرمنده خیلی حرف می زنم ولی دلم خیلی گرفته از اين همه نامردی که در حق خدا دارم می کنم. ميدونم! و دارم خطا می کنم. نه اینکه بجز الله خدای ديگه ای وجود نداره، اصلا غیر از خدا هیچی وجود نداره! چه خدا و چه غیر خدا. محمد (ص) نقطه آغاز و نقطه غایت خلقت هست. این 13 نور مقدسه فقط 13تا آدم نيستن. من حتی به علت کثرت خداها و علت بت پرستی و راهی که شیطان باهاش آدما رو به این دچا رکرده پی بردم. خاک تو سرم بشه! اینا رو میدونم و خطامی کنم. ميدونم ناسپاسی کی رو می کنم و ادامه مي دهم. ميدونم دشمن آشکارم کیه و گناه می کنم. استاد شما رو به حضرت زهرا (س) قسمتون ميدم يه راهی جلو پا من بذاريد. من تنهایی نميتونم! دریابیدم تو رو خدا. شرمنده بابت پرحرفیم. به تنهای تنها سپردمتون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال فراموش نکنید همان خدایی که دائماً شما را زیر نظر دارد، دلسوزترین کس است نسبت به شما، ولی خداوند خطابه‌های طولانی با ما ندارد بی‌آن‌که ظاهراً عملی انجام دهد ما را در اعمالی وارد می‌کند که مطلوب ما است. کوزه از گِل ساخته شده است، اما فایده‌ی کوزه در میان‌گاهِ خالی آن است همچنان‌که خانه، از آجر و سیمان ساخته می‌شود ولی فایده‌ی خانه در فضای تهی آن نهفته است که دیدنی نیست، ولی مفید است. گله‌ی ما از خدا و ائمه آن است که متوجه‌ی خالی‌هایی که از پرها مفیدتر است نمی‌شویم و خویشتن‌داری آن است که روزهای سکوت خود را با کلمات بیهوده از بین نبریم و بدانیم بعضاً خلوت‌ها به زندگی ما ارزش زیستن می‌بخشد. و معنی خویشتن‌داری را در این نوع زیستن باید پیدا کرد. بهترین برنامه را در دامان عرفا که اشارات اولیاء و انبیاء را به تفصیل می‌آورند باید جستجو کنیم. بحث شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی و پیرو آن شرح کتاب «مصباح الهدایه» در چنین افقی موضوع را دنبال می‌کند و از افتان و خیزان رفتن ها مایوس نشوید. موفق باشید

12650
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در یکی از سؤال ها، دوستی از شما درخواست کردند که مواضعتان را نسبت به یک مقاله در یک نشریه زودتر مشخص کنید چون فضا بد است و کلی ریزش در طالبان معارف شما به وجود آمده است. البته بنده نمی دانم حفظ این جماعت و نگرانی از ریزش آدم هایی که با بادی می رویند و با نسیمی می ریزند چه اهمیتی دارد، اما استاد عزیز به نظر می رسد باید کمی تندتر و واضح تر احمدی‌نژاد را زیر سؤال ببرید بلکه این جماعت کمتر بریزند!!! یا کمتر بریزانند!!! بگذریم اما چند نکته: 1. استاد عزیز حداقل به واسطه چندسال مانوس بودن با آثار شما به خوبی می فهمیم که انتقاد شما از احمدی‌نژاد با نوع انتقاد جماعت مذکور در بالا فرق دارد. در دستگاه تفکری شما اگر احمدی‌نژاد نمره 15 می گیرد و باید به فکر رویش جدید بود، بسیاری از این آدمهایی که جماعت حزب اللهی دنبالشون راه افتادند نمره زیر 5 هم نمی گیرند؛ اما گویا شما اصرار دارید که با در لفافه حرف زدن، خودتان را در کنار نقادی شریعتمداری، قدیانی، زاکانی و هرندی و ... بگذارید. اشکالی ندارد خسروان صلاح خویش بهتر بدانند. لابد حفظ این جماعت خیلی مهم است! 2. فرمودید موافق بازگشت به گذشته نیستید، حق با شماست چون در همین دو سال دیدیم چند تا بهتر از احمدی‌نژاد توی این مملکت ظهور پیدا کرده!!! هر طرف را که نگاه می کنیم یک مسئول انقلابیِ توانمندِ هزارهزاربار بهتر از احمدی‌نژاد می بینیم. احمدی‌نژاد دیگه کیه! فورانی از توانمندی های انقلابی داریم!!!! 3. استاد ببخشید لحنمان بد است! خود من هم موافق بازگشت احمدی‌نژاد به قدرت نیستم؛ اما احمدی‌نژاد یکی از سرمایه های واقعی انقلاب بود. او یکی از رویش های این تاریخ است. مگر هر تاریخی چندتا از این آدمها می پروراند. بله درست است انقلاب ظرفیت ساختن چند پله بالاتر از احمدی‌نژاد را هم دارد، اما با همین یکی چه کردیم که حالا دنبال بهترش را می گردیم. می خواهید چشم بر روی این واقعیت ببندید که بیشتر مشکلات پیش آمده از فاعلیت احمدی‌نژاد نبود بلکه مشکل قابلیت حزب اللهی ها بود. این سؤال را منصفانه جواب دهید که بر فرض احمدی‌نژاد هیچ کدام از این اشتباهاتش را نمی کرد، ما الان به نقطه ای بهتر از الان می رسیدیم. به جای انتظارِ کسی بهتر را کشیدن، بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده می شود. مگر یاران امام علی همه بدون اشتباه و ناب ناب بودند. جناب مالک اشتباه نداشت. حتی اشتباهاتی که باعث شد امام معصوم در معذوریت قرار گیرد. حالا استاد عزیز خوب است عده ای که خود صبح و شام با کارهایشان به ولی اشان چیزهایی تحمیل می کنند به جای اصلاح خود، دنبال ضعف های مالک بگردند که چنین بود و چنان بود، خدایا بهتر تر! از آن را نصیبمان کن. البته قصدم تقدس بخشیدن نبود که بگویم احمدی‌نژاد شأن مالک اشتر را دارد. حاشا و کلا؛ اما باور دارم که هنوز فاصله ای عمیق با بسیاری از این انقلابی نماهای ما دارد. باور بفرمایید که کار کردن در آن موقعیت واقعا سخت بود و معتقدم احمدی‌نژاد خیلی مراقبه و خودسازی کرده بود که تازه این طور شد! (خدا واقعا به داد ما برسد) براستی استاد این جماعت مدعی فکر می کنند در آن موقعیت بودند اشتباهات کمتری می کردند؟؟؟!!؟ 4. البته که نباید به فکر بازگشت به گذشته بود؛ اما گذشته احمدی‌نژاد نیست. گذشته سطحی نگری، دهن بینی، بی تقوایی و جمود و قبیله گرایی ما حزب الهی هاست که تا اصلاح نشود هزار تا بهتر از احمدی‌نژاد بیاید آش همین آش و کاسه همین کاسه است. 5. استاد عزیز عذر می‌خواهم این مطالب را نوشتم باور بفرمایید که اصلاً مسئله من احمدی‌نژاد یا فلانی یا بهمانی نیست. بلکه مسئله عدم انتقاد شما از این رفتارهای حزب‌اللهی‌هاست. برای چه و به چه قیمتی؟!!! طرف می‌آید سؤال می‌پرسد که به خاطر فلان موضعِ شما تمام معارفتان زیر سؤال رفته و شما به جای متذکر کردن ایشان که مؤمن خدا اصلاً این چه منطقی است، تازه کلی قسم حضرت عباس می‌خورید که نه بابا این‌طور نیست و آن‌طور است!!!! یاللعجب!!! آخر چه خیری در این جماعت است مادام که متذکر نگردند که کمی خود را اصلاح کنند. استاد عزیز به جای انتظارِ بهتر از احمدی‌نژاد را داشتن، خوب است دعا بفرمایید که خدا ما نیروهای به اصطلاح انقلابی را کمی هدایت فرماید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید «بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده می‌شود.» و به همین دلیل بنده احساس می‌کنم کارهای فرهنگی بسیار حساسی زمین مانده است و باید کاری کرد که ماوراء جبهه‌بندی‌های سیاسی، تفکر به جامعه برگردد. موفق باشید

12620
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: توفیقاتتون در این ماه مبارک بیشتر از پیش باشد. حدود ده سال پیش خداوند به این بنده اش لطف کرد و او را که غرق در غفلت و گمراهی و گناه بود، بیدار کرد و به راه عبادت و بندگی خودش کشاند. وقتی این اتفاق افتاد فکر کردم که همه چیز درست شده و من آدم دیگه ای شدم و دیگه اون آدم قبلی نیستم ولی اون طوری که فکر می کردم نبود هر چند که به لطف و عنایت خداوند دیگه هرگز از اون موقع به بعد گرد کناهان و کارهای گذشته نگشتم و حتی فکرش هم وحشت زده ام می کرد، ولی شخصیت من هنوز هم همون شخصیت قبلی بود با همون تمایلات. اوایل همیشه وحشت زده بودم چون می دیدم که میلم هتوز به سمت کارهای گذشته است ولی من از اون کارها و اون من قبلی فراری شده بودم ولی او همچنان محکم و پا برجا حکومت بر جان و تن را حفظ کرده بود، سختی های روانی و جسمانی زیادی کشیدم تا تونستم کم کم در مقابلش بایستم که اون هم به لطف خدا و مدد اهل البیت علیهم السلام بود هر چند که اون طور که شایسته بود بهشون متوسل نشدم ولی می دیدم که کار، کار من نیست و کار دیگری است. استاد گرامی با اینکه این همه وقت از اون زمان گذشته فقط تونستم در حدی مقابلش بایستم که ظاهرم ظاهر انسان مومنی است ولی باطن جور دیگری است. جز گاهی اوقات در تنهایی که نور غیب به دلم میتابه و موقع نماز اون هم نه همیشه، مواقع دیگه من هنوز همون آدم قبلی هستم، خصوصا در حضور انسان دیگری مخصوصا کسانی که قبل از این تغییر با من بودن مثل مادر، خواهر، برادر، شوهر و غیره. فقط همون زمان های کوتاهه که اون کسی میشم که باید باشم عبد مومن مطیع محب اهل البیت و در یک کلام، اون انسانی که خدا خواسته از طریق دین بسازه و پر از آرامش و نشاط و امید و محبت به دیگران و انتظار حقیقی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه میشم و من خودم را اون شخص میدونم، تفاوت بین این دو حال خیلی زیاده یکی اعلی علیین و یکی اسفل السافلینه، حالا فکر کنید من که در عرض چند دقیقه از اون حال به این حال میام و بیشتر اوقات در اون حال خراب هستم و می بینم دیگری اختیار قوا و اعضای مرا به دست گرفته چه حسی پیدا می کنم، وقتی در اون حال نیستم از خدا راضی نیستم، شاکر نیستم، امید ندارم، نمیتونم دعا کنم یا توسل پیدا کنم، بد اخلاقی می کنم، دنبال کارهای لغو میرم و نمیتونم در مواقع خاص مثل الان که شبهای قدره، بهره ای ببرم و همه اینها در حالیه که اصلا نمی فهمم چطور یکدفعه این تغییر رخ میده. توی کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» شما یه قسمتی در مورد تلون و تمکن خوندم، فکر می کنم این حال من همون تلون باشه. خواستم ازتون بپرسم که تلون چند سال طول میکشه؟ چند سال باید صبر کنم تا از اون شخصیت قبلی رها بشم؟ خیلی در عذابم استاد آخه فکر می کنم تمکن پیدا کردن در اون حال تازه اول راهه و اگه زود حاصل نشه شاید نشه توشه زیادی برای آخرت اندوخت. این بیت حافظ علیه الرحمه با تغییر مصرع اولش خیلی اوقات بر زبانم جاری میشه ترسم از آن که روزی کار جهان سرآید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی می بخشید که طولانی شد، خدا شما را حفظ کند و عمر با توفیق و عزت به شما بدهد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که به قول مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست». بنا است یک عمر با چنین افکاری مقابله کنید و همچنان مقاومت نمایید. و خداوند برای آن‌که در این مقاومت پایدار بمانید، بعضاً نسیمی بر جان شما می‌وزاند. ولی قصّه‌ی اصلی آن است که باید تا آخر بنا را بر مقاومت بگذارید تا نتیجه‌ی اصلی کار در ابدیت برای شما روشن شود. پاداش اعمال ما را در إزاء اعمال ما به ما نمی‌دهند، بلکه در إزاء صبر ما به ما می‌دهند. خداوند می‌فرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ»(عنکبوت/7)  و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، گناهان آنان را مى‏پوشانيم(و مى‏بخشيم) و آنان را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند پاداش مى‏دهيم.‏ موفق باشید

12328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سمه تعالي با عرض سلام خدمت استاد عزيز: استاد طاهر زاده، حقير در حال حاضر مقلد آيت الله مكارم شيرازي هستم، اما مدتي است كه با توجه به سوالاتي كه در خصوص نحوه سپرده گذاري و اخذ تسهيلات بانكي از بعضي موسسات از دفتر ايشان داشته ام، جوابهايي كه گرفته ام ته دلم را نسبت به تقليد از ايشان لرزانده است و شايد اين ناشي از آن باشد كه نحوه انتخاب مرجع خود را تا حدي تقليدي محض مي دانم، از آنجا كه شما را فردي مؤمن و محقق در امور دين مي دانم، از محضر شما طلب راهنمايي در خصوص انتخاب مرجع را دارم. هميشه دعاگوي شما بوده ام. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین احترام به همه‌ی مراجعی که جامعه‌ی مدرسین آن‌ها را تأیید کرده‌اند، مرجع تقلید بنده حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» است. موفق باشید

12224
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: آیا داشتن روزی بیش از کفاف فضل خداوند است یا خیر؟ البته فضل به معنی برتری و ارزش منظور نیست با توجه به آنکه صاحب آن مال می تواند اگر اهل ایمان باشد و درست عمل کند باعث رستگاریش هم بشود تا جایی که حتی رسول خدا فرمود (یکی از گذشتگان شما را به حساب کشیدند و هیچ خیری در توشه اش نیافتند جز آن که مردی بود توانگر و با مردم داد و ستد می کرد و به غلامان خود می گفت از بدهی در ماندگان در گذرید خدا به فرشتگان فرمود ما سزاوارتریم که در گذریم از او در گذرید. نهج الفصاحه حدیث 2089 ترجمه ابراهیم احمدیان) حال آیا خواستن چنین مالی از خدا با ذکر و اسئل الله من فضله صحیح است؟ با تشکر از استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دعاها بیشتر به ما یاد داده‌اند کفاف را از خداوند تقاضا کنیم ولی اگر بیش از کفاف دادند و ما مسئولیت مدیریت درست آن را به عهده گرفتیم، برکات و ثواب مخصوص آن را هم خواهیم داشت، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

12215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: 2 تا سوال از خدمتتون داشتم: 1- من حجاب رو با عقل بحثی تحقیق کردم و با عقل حکمی دیگه قبول دارم حالا برای احترام به والدین هرچند کوتاهی کرده باشند چه جوری به عقل حکمی برسم؟ 2- سیر مطالعاتی تون رو اگه تنها شروع کنم و کتاب هاتون رو از سایت دانلود کمک موثر هست یا حتما باید هم مباحثه داشته باشم و اصل کتاب رو. ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- منظورتان را نفهمیدم 2- در مورد مباحثه و عدم مباحثه‌ی کتاب‌ها، بستگی به روحیه و استعداد خودتان دارد ولی مباحثه همیشه برکات خود را دارد. موفق باشید  

11362

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: جمعی از طلاب حوزه علمیه مشهد هستیم که در موضوعات تربیتی مطالعه می کنیم و در میدان عمل هم درگیر کار تربیتی هستیم. در زمینه مبانی و الگوی تربیت مخصوصا نوجوان و جوان در کدام یک از آثار استاد مطالبی وجود دارد؟ کدام یک از شاگردان استاد در این موضوع قابل استفاده می باشند؟ اگر ممکن است شماره تماس ایشان را اعلام فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در ابتدای امر خوب است تا این‌که «ده نکته در معرفت نفس» را برایشان شروع کنید. در مورد افرادی که بتوانند کمک کنند با آقای توکلی مسئول گروه فرهنگی المیزان تماس بگیرید. موفق باشید

9931
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: تشکر می کنم که سوالات را بدون هیچ منت و تاخیری جواب می دهید. در جواب سوال 8995 که گفتید هر چقدر توحید انسان زیاد باشد ترس و اضطراب وی هم کمتر خواهد بود به بنده امیدی خواص دست یافت حال یک سوال دارم و خواهش می کنم جواب دهید آیا با قوی کردن توحید خود 100% ترس و اضطراب و استرس از بین می رود؟ خواهش می کنم جواب دهید. اضطراب دارد نابودم می کند. راهکار و ذکری و کتابی جهت قوی کردن توحید و از بین بردن همیشگی اضطراب برایم لطف کنید. در ضمن کتاب ادب عقل را که گفته بودید دارم می خوانم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان از طریق نور توحید می‌رسد به آن‌که همه‌کاره‌ی عالم خدا است و او به عنوان رب‌العالمین آغوش خود را برای پرورندان ما باز کرده، دیگر جایی برای اضطراب که ریشه در توهّمات ما دارد نمی‌ماند. سیر مطالعاتی روی سایت را سیر مفیدی جهت تقویت عقیده‌ی توحیدی می‌دانم. موفق باشید
8761
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اول: قبلا خواب کم میدیدم در نیمه دوم ماه رجب زیاد شده اینها نشانه چیست؟ دوم: سجده هایم با ذکر یونسه شکر خدا نیم ساعت طول میکشه ولی بسختی میتوانم در ذکر حاضر باشم و بعد باهایم خشک میشود نمیتوانم ادامه دهم برای رفعش چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در این مورد نمی‌توان یک نظر خاص داد، بعضاً حالت مبشرات دارد که این‌ها خوب است 2- باید با بدن‌تان مدارا کنید ولی خوب است ذکر را داشته باشید مشروط بر آن‌که خود را همچون حضرت یونس«علیه‌السلام» در ظلمات دنیا و امیال نفس امّاره احساس کنید و در محضر حق آمده‌اید که حکم او را بر حکم نفس غالب کنید. موفق باشید
8748
متن پرسش
سلام علیکم اسعد الله ایامکم در آیه «و ما رمیت اذ رمیت و لاکن الله رمی» جایگاه اختیار پیامبر (ص) کجاست؟ یعنی در کدام مرحله پیامبر (ص) اختیار کردند که تیر بیاندازند؟ 2. آیا مقام معنوی پیامبر (ص) که در شرح این آیه فرمودید مختص خود پیامبر (ص) است یا اهل البیت (ع) هم دارای چنین مقامی هستند؟ سایر مومنین هم می توانند به این مقام به نازله برسند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- با تمام وجود خود رسول اللّه«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» اختیار کردند ولی اختیارشان با اراده‌ی الهی تطبیق کامل دارد به طوری که اختیارشان به وسعت اراده‌ی الهی گسترش یافته. 2- رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و اهل البیت«علیهم‌السلام» از این جهت همه در مقام بقای بعد از فنا هستند، حتی در زیر سایه‌ی این بزرگان، کُمَّلینی مثل حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نیز این‌چنین‌اند. موفق باشید
8153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد ببخشید یک سوال پیش امده من حدود دو سال است شب ها زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلامش می خوانم ولی بدون توجه یعنی زیارت را که خواندم بعدش مثلا در کارهایم می گویم و توجهی به ذکر ندارم و حدود 30 الی 40دقیقه وقتم را می گیرد می خواستم ببینم این کار را ادامه دهم و یا این که مثلا صبح بخوانم تا شب هر چند دقیقه چند تایش را بگویم و یا اینکه نگویم من طلبه پایه دو هستم با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون بنده خودم این کار را نکرده‌ام و تجربه‌ای در این موارد ندارم نمی‌توانم نظر دهم. بنده سالی یک‌بار آن‌هم روز عاشورا زیارت عاشورا را اگر توفیق یاری‌ام کند با صد لعن و صد سلام می‌خوانم. موفق باشید
6959
متن پرسش
سلام علیکم: در یک برزخی میان جلسات تفسیر و اخلاق مانده ام. آخرش باید همه‌ی انسان‌ها را دوست داشت یا با شارون و بوش و ... بد بود؟ متذکر امر تولی و تبری هستم بین بدست نیاوردن خدا و آرزوی مرگ منافقین، دومی را انتخاب می‌کنم. راستی بین شما و مولای عطشانمان چه گذشت خوش به سعادتان نکند رفته‌اید برای تمام‌شدن این نشئه رخصت بطلبید. اگرچنین است درد یتیم شدن‌مان را به که شکایت بریم/ التماس دعا.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر بنا نیست به نظر به فطرت انسان‌ها حتی در ابتدای امر با فرعون هم از سر دلسوزی وارد شد، و در هرحال با «بدی» بد بود؟ حال اگر کسی تمام شخصیتش بدی شد، همین‌که با «بدی» بد باشیم با آن‌ها نمی‌توانیم بد نباشیم. شاید بحث این دوشنبه (مکارم‌الأخلاق) موضوع را کمی روشن‌تر کرده باشد. بنده در سفر کربلا بحمداللّه دعاگوی همه‌ی عزیزان بودم. موفق باشید
6776
متن پرسش
سلام علیکم.جناب استاد لطفا توضیحی اجمالی در مورد وحدت وجود،وحدت شخصیه و وحدت تشکیکی بدهید و توضیح دهید که کدام صحیح است.از کتابهایتان متوجه نشدم.لطفا سایت هایی که مستند در مورد مکتب تفکیک توضیح داده است معرفی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وحدت وجود و یا وحدت شخصیه‌ی وجود می‌گوید از آن‌جایی که خداوند از همه‌ی جهات و کمالات بی‌نهایت است پس نمی‌توان در کنار خالق ،مخلوقات را به‌عنوان موجوداتی مستقل فرض کرد بلکه همه‌ تجلیات اسماء الهی هستند و اطلاق حضرت حق اقتضاء می‌کند که از یک طرف با هر مخلوقی به آن مخلوق در صحنه باشد و از طرف دیگر چون او مطلق است و مخلوقات محدوداند، هیچ مخلوقی خدا نباشد مثل نسبتی که بین دریا و موج هست که از طرفی جز دریا در میان نیست و از طرف دیگر هر موجی جدا از دریا نیست و شما در محدوده‌ی هر موجی باز با دریا روبه‌روئید بدون آن‌که گمان کنید موج، دریا است زیرا موج، محدود است و دریا، محدودیت موج را ندارد. و تشکیک وجود در دستگاه عرفانی می‌گوید از آن‌جایی که مخلوقات هرکدام مطابق ظرفیت خود نمایاننده‌ی اسماء الهی هستند و از این لحاظ دارای درجه‌ی وجودی متفاوت هستند پس وجود در مظاهر می‌تواند دارای تشکیک باشد و این هر دو صحیح است. ولی تشکیک در وجود به معنای آن‌که وجودِ مطلق بالای سلسله باشد و مراتب دیگرِ وجود در ذیل آن، بیشتر برای تعلیم خوب است و در جای خود قابل قبول نیست زیرا لازم می‌آید حضرت حق در مراتب پایین‌تر وجود حاضر نباشد. سری هم به قسمت مکتب تفکیک در همین سایت بزنید بد نیست بخصوس به سوال های 5371و2178و3228و3042و3014و2299و2178 در ضمن کتاب «رؤیای خلوص»، از سید حسن اسلامی انتشارات صحیفه‌ی خرد حرف هایی دارد. موفق باشید
نمایش چاپی