بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2660
متن پرسش
با سلام خدمت استاد معظم عذرخواهی رهبری از قصورشان در موردمسئله جمعیت دربجنورد چگونه با مباحثی که پیرامون اشراقی بودن شخصیت رهبری داشته اید قابل جمع است؟ واینکه حضرت امام در کتاب ولایت فقیه میفرمایند:« ولایت فقیه از امور اعتباری عقلایی است و واقیعتی جز جعل[قرارداد] ندارد»(امام خمینی، ولایت فقیه، ص53) چگونه با بحث مذکور قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قسمت اول سوال را در جواب شماره‌ی 2644 دنبال بفرمایید. ولی همین طور که می‌فرمایید اثبات ولایت فقیه یک موضوع کلامی است که از طریق استدلال و مبتنی بر متون دینی ثابت می‌شود و از این جهت گفته می‌شود «ولایت فقیه از امور اعتباری عقلایی است» و این غیر از شخص زعیم جامعه‌ی اسلامی در زمان غیبت است که در عین فقیه‌بودن مؤیَّد به تأییدات خاص الهی است که این تأییدات جنبه‌ی اشراقی دارند. موفق باشید
2526
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشی .....ایا اینکه می گویند حضرت محمد شهید شده است درست است؟؟این اطلاعاتمو از کتاب مخفی یهود نبوئت هیلد علی موسوی مطلق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به این‌که در روایت داریم رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرموده‌اند: «ما مِنْ نَبِیٍّ اَوْ وَصِیٍّ إلاّ شهیداً» هیچ نبی و وصیّ‌ای نیست مگر این‌که شهید خواهد شد می‌توان قول به شهادت رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» را پذیرفت. البته شیعه معتقد نیست که یهودی ها حضرت را شهید کرده اند. موفق باشید
1744
متن پرسش
سلام علیکم وخسته نباشید خدمت استاد عزیز : آیا انسان در این دنیا می تواند به مقام انسان کامل برسد یا اینکه در ادامه زندگیش در برزخ می تواند به این مقام برسد ؟ واینکه می گویند انسان قبل از آفرینشش امتحان می شود یعنی قبل از پا به دنیا گذاشتنش امتحان می شود و با اختیار خودش مسیر زندگیش را انتخاب می کند واین می شود که حضرت فاطمه (س)انسان کامل می شود ومن انسان عادی ،من این اختیار رانمی توانم درک کنم لطفا توضیح دهید . اجر کم عند الله
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام انسان در ذات خود موجود مختاری است و بر همان اساس قبل از خلقت در علم خدا موجود است و با اختیار خود آن نوع شخصیتی را که خواست برای خود انتخاب می‌کند و همواره به جهت اختیاری که دارد می‌تواند بر انتخاب خود باقی باشد و می‌تواند آن را تغییر دهد. ممکن است کسی در آن عالم انتخاب کند که انسان کاملی باشد و بعد که در عالم کثرات قرار گرفت بر انتخاب اولیه‌ی خود پایدار نماند و یا ممکن است در همان عالم شرارت را انتخاب کند و در دنیا هم بر همان انتخاب پایدار بماند. هنر زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» آن بود که در آن دنیا بهترین انتخاب را کردند که در حوادث بعد از رحلت پیامبر شکیبا و پایدار بمانند و بر آن انتخاب پایدار ماندند و خداوند نیز همین را در حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» دید و برای این کار بزرگ او را خلق کرد. در ضمن جواب شماره 1364 در رابطه اعیان ثابته ممکن است موضوع را روشن کندموفق باشید
1287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وخدا قوت .مسجدی را میشناسم که از طرفداران آقای منتظری هستند آیا در این مسجد میشود به امام جماعتشان که متعاقبا از همفکران ایشان اند میشود اقتدا کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام اگر امام جماعت به واقع مانند آقای منتظری با نظام اسلامی و رهبری نظام سر ستیز دارند و دشمنان نظام را تأیید می‌کنند، از عدالت خارج است. ولی اگر ایشان را با عنوان یک فقیه قبول دارند موضوع فرق می کند .موفق باشید
731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم طلبه درس خارج هستم و در مسایل فلسفی، هم علاقه مندم و هم توان آن را در خود می بینم. اما به دو دلیل از ورود جدی به آن پرهیز می کنم که تقاضامندم مرا راهنمایی بفرمایید: 1- پرهیز از گرفتار شدن در دام علم حصولی و دور شدن از ساحت حضوری 2- نظر آقایون مکتب تفکیک که واقعا حرفهاشون بی حساب هم نیست و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. مثلا می گویند ما نباید معارف وحیانی محمد و آل محمد را پای عقل 4000 سال پیش یونان ذبح کنیم (البته مصداقی برای حرفشون پیدا نکردم لذا شاید حرف فلاسفه ما هم همین باشد). لذا به نظر می رسد خطای آنها در این است که فلسفه را پس از مقایسه با وحی و آشکار شدن محدودیت هایش به طور کامل می خواهند طرد کنند. البته جناب آقای حکیمی در کتاب " الهیات الهی و الهیات بشری " نظرات بزرگانی چون امام خمینی، علامه طباطبایی، ملا صدرا و ... را جمع آوری کرده اند که انسان با مطالعه آن حق را به طرفداران مکتب تفکیک می دهد. مثلا در صفحه 755 کتاب چنین آمده است {از علامه طباطبایی نقل است که معاد "اسفار" را نخوانند چون شبهه و ایراد دارد. امور عامه خوب است بخوانند. به جای "منظومه"، "بدایه" و به جای "اسفار"، "نهایه" را بخوانید.} پیشاپیش از راهنمایی های شما تشکر می کنم 26 / 7 / 1389
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی موضوعی که سؤال فرموده‌اید موضوع بسیار گسترده‌ای است که نمی‌توان در حد پاسخ‌ به یک سؤال بحث کرد، در صفحه‌ی اول سایت لب المیزان در قسمت سؤال ویژه بحث « نسبت ما با فرآن در جهان معاصر » تا حدی جواب کلی را داده، و مقام معظم رهبری نیز در سفر اخیر خود بر روی فلسفه‌ی اسلامی تأکید فرمودند. بنده معتقدم با گزینش سخنان حضرت امام و علامه طباطبائی، مکتب تفکیک حرف های خود را می‌زند و روح اندیشه‌ی بزرگان نامبرده نظر به مکتب ملاصدرا است. حضرت آیت الله جوادی "حفظه‌الله" به عنوان یکی از شاگردان نزدیک به حضرت علامه در مورد معاد اسفار سخن دیگری دارند که بنده در مقدمه‌ی کتاب معاد آورده‌ام.
369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی. لطفا برای ما توضیح بفرمائید از نظر فلسفی چرا ما مسوولیم؟ رابطه مسوولیت اجتماعی با هدف خلقت چیست؟ همچنین رابطه خودسازی و دیگرسازی را توضیح بفرمائید. یعنی چه زمانی مکلف به توصیه غیریم؟ منابعی هم معرفی بفرمائید ممنون می شوم. متشکرم و دعاگویتان
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام ذات انسان یعنی نفس ناطقه‌ی او یک حقیقت بیکرانه‌ای است که به جهت جامعیتی که از نظر اسماء الهی دارد، در تمام عوالمِ وجود حاضر است ولی این حضور در مقام ذات اوست و نه در مقام شخص خاصِ حسن و یا رضا و بتول و چنانچه انسان بخواهد از جنبه‌ی شخصی و محدود خود به جنبه‌ی بیکرانه‌ی خود دست یابد و در آن ساحت زندگی کند نیاز دارد که از طریق انجام دستورات شرعی خود را از محدودیت فردی آزاد نماید، در راستای دستورات شرعی است که مسئولیت‌ها اجتماعی و رعایت حقوق دیگران جای خود را پیدا می‌کند وگرنه انسان‌ها همواره در محدوده‌ی فردیت خود متوقف می‌شوند و از ارتباط با حقایق بیکرانه‌ی عالم وجود محروم می‌گردد و عملاً مخالف ذات خود عمل کرده‌اند. موضوع دوم سؤالتان نیز در رابطه با نکته‌ی فوق قابل تبیین است. موفق باشید
32348
متن پرسش

با سلام: بعضی از خواهران جبهه فرهنگی لازم دیدند با خواهر محترم خانم دکتر انسیه خزعلی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری تماس داشته باشند. هر کدام از کار بران محترم اطلاع دارند که چگونه این کار را انجام دهند خبر دهند تا به آن خواهران اطلاع دهیم.

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منتظر خبردهیِ کاربران محترم هستیم. موفق باشید

21768
متن پرسش
با سلام و احترام: درباره سوال 21751، فرمودين زينت معنوی منظوره. با سرچ دیدم این تفسیر از آیه با معارف همخوانی داره و آیت الله جوادی هم فرمودن «هرچه جداي از جان آدمي است زينت او نيست». از طرفی به نظرتون میشه گفت چون آیات قرآن چهل هزار بطن دارن، و قرآن ظاهری داره و باطنی، تفسیر باطنی قرآن، نفی کننده ی تفسیر مادی و ظاهری نیست؟ چون درباره آیه مسجد که ذکر کردین، از بچگی شنیده بودیم میگفتن برا مسجد رفتن مثلا طلا همراه کنید یا لباس نو بپوشید ثواب داره یعنی معنی ظاهری آیه زينت در مسجد که فرمودين رو هم می گرفتن. بله من حضور داشتم در مناظره شون و به خاطر حجم بالای مطالب، این مطلب پاسخ داده نشد. تو جلسه برا همین روش دقیق شدم. ممنون میشم توضیح بدید معنی ظاهری آیه رو نمی گیریم درباره مسجد و زينت لباس؟ همینطور آقای سوزنچی تو همون مناظره گفتن روایاتی درباره صور مختلف حجاب که امروزه هست مثل فوکول و...، در اسلام داریم. شما اطلاعی دارید از کجا پيدا کنم این روایات رو؟ شخصی ازم پرسید ممکنه حفظ کردن حجاب، به صورت کلی سفارش شده و مثلا در حد چن تار مو که معمولا بیرون میذارن اشکالی نداشته باشه؟ جایی اومده چن تار مو هم اشکال داره؟ چه جوابی بدم؟ شرمنده وقتتونو می گیرم، با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

بباسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه جوادی در تفسیر مفصل آیه‌ی مذکور، آن روایات که می‌فرماید باید معطر و پاکیزه وارد مسجد شد؛ ربطی به این آیه ندارد و این آیه وجه معنوی را زینت انسان می‌داند. پس نباید گفت چون خداوند خواسته زینت‌ها را ظاهر کنیم و حجاب، مانع اظهار زیبایی‌ها است قرآن نظر به حجاب زن ندارد؛ همان‌طور که آقای سوزن‌چی بر آن تأکید دارند باید به موضوع تاریخیِ حجاب نیز نظر داشت زیرا واژه‌ها در معنایِ تاریخیِ خود اشارات اصلی خود را دارا هستند. و البته این‌که معنای حجاب در این دوران چگونه باید باشد، حرف دیگری است. مثل این‌که ما نمی‌توانیم امروز مانتو و شلوار را بی‌حجابی بدانیم. ولی در هرحال اصلِ موضوع که هویت زن نباید در حضور اجتماعی‌اش عامل تحریک شهوت شود؛ علاوه بر آن‌که یک موضوع شرعی است، یک موضوع اخلاقی است و ظرائف بسیاری در آن نهفته است که در هر صورت به‌راحتی نمی‌توان سخن آقای ترکاشوند را پذیرفت که می‌فرمایند مویِ سر حکم حجاب را ندارد؛ زیرا به فرمایش آقای سوزن‌چی این در موردی می‌تواند باشد که همراه با لذت نگردد «مع عدم تلذذ» و اگر هم کنیزان و یا اهل کتاب لازم نبوده است موی سر خود را بپوشانند، به جهت نحوه‌ی زندگی آن‌ها در آن شرایط بوده که با کارهای سطح پایین عموماً جذابیتی در آن‌ها پیش نمی‌آمده. و خود ما تا چندسال پیش در اصفهان می‌دیدیم که زنان یهودی در محله‌ی «جویباره» با آن‌که از نظر ثروت وضع خوبی داشتند، به جهت خساست‌شان از نظر ظاهر چه اندازه غیر جذاب ظاهر می‌شدند که البته امروز موضوع، متفاوت شده است. موفق باشید

18640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به نظر شما این بخش از نوشتار جناب مولوی اغراق آمیز نیست؟ هضم این جملات و این گونه استفاده از آیات برای بنده مشکل است لطفا مقداری در باب متن زیر توضیح دهید. یا علی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هذا کِتابُ المثنوی ([1]) وَ هُوَ اُصولُ اُصولِ اُصولِ الدّینِ فی کَشْفِ اَسرارِ الوصولِ و الیَقینِ، وَ هُوَ فِقهُ اللهِ الاَکْبَرُ وَ شَرْعُ اللهِ الاَزْهَرُ وَ بُرهانُ اللهِ الاَظْهَرُ، مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصباحٌ ([2]) یُشْرِقُ اِشراقاً اَنْوَرَ مِنَ الاصباحِ، و هُوَ جِنانُ الجَنانِ ذوالعُیونِ و الاَغْصانِ، مِنْها عَیْنٌ تُسَمَّی عِنْدَ اَبْناءِ هذا السَّبیلِ سَلْسَبیلاً ([3]) وَ عِنْدَ اَصْحابِ المَقاماتِ وَ الْکَراماتِ خَیْرَ مَقاماً وَ اَحْسَنُ مَقیلاً ([4]) الاَبرارُ فیهِ یَأکُلونَ و یَشْرَبونَ ([5]) و الاَحرارُ مِنْهُ یَفرَحونَ وَ یَطْرَبونَ وَ هُوَ کَنیلِ مِصْرَ شرابٌ لِلصّابرینَ وَ حَسْرةٌ عَلی آلِ فِرعونَ وَ الْکافرینَ ([6]) کَما قالَ تَعالی یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهدی بِهِ کَثیراً ([7]) وَ اِنَّهُ شِفاءُ الصُّدورِ وَ جِلاءُ الاَحْزانِ وَ کَشّافُ القُرآن وَسَعَةُ الاَرْزاقِ وَ تَطییبُ الاَخْلاقِ بِاَیْدی سَفَرَةٍ کِرامٍ بَرَرَةٍ ([8]) یَمْنَعونَ أنْ لایَمَسَّهُ الّا الْمُطَهَّرونَ، تَنْزیلٌ مِنْ رَبِّ العالَمین ([9]) لایأتیهِ الباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهَ ([10]) وَ اللهُ یَرْصُدُهُ وَ یَرْقُبُهُ وَ هُوَ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ ([11]) وَ لَهُ اَلقابٌ اُخَرُ لَقَّبَهُ الله تَعالی وَ اقْتَصَرْنا عَلی هذا القَلیلِ وَ القَلیلُ یَدُلُّ عَلی الکَثیرِ وَ الجُرْعَةُ تَدُلُّ عَلی الْغَدیرِ وَ الْحَفْنَةُ تَدُلُّ عَلی الْبَیْدَرِ الکَبیر ([12]) یَقُولُ الْعَبْدُ الضَّعیفُ الْمُحتاجُ اِلی رَحْمَةِ اللهِ تَعالی مُحَمَّدُ بنِ مُحَمّدِ بنِ الْحُسَینِ البَلْخی تَقَبَّلَ اللهُ مِنْهُ اِجْتَهَدْتُ فی تَطْویلِ المَنْظومِ المَثْنویّ ([13]) الْمُشْتَمَل عَلی الغَرائِبِ وَ النّوادِرِ وَ غُرَرِ الْمَقالاتِ وَ دُرَرِ الدَّلالاتِ وَ طَریقةِ الزُهّادِ وَ حَدیقةِ الْعُبّادِ قَصیرةُ المَبانی کَثیرةُ الْمَعانی لاِستِدعاءِ سَیِّدی وَ سَنَدی وَ مُعْتَمَدی وَ مَکانِ الرّوحِ مِنْ جَسَدی وَ ذَخیرَةِ یَومی وَ غَدِی وُ هُوَ الشَّیْخُ قُدْوَةُ العارفینَ اِمامُ الْهُدَی وَ الیقینَ مُغیثُ الْوَری اَمینُ الْقُلوبِ وَ النُّهَی وَدیعَةُ اللهِ بَینَ خَلیقَتِهِ وَ صَفْوَتِهِ فی بَریَّتِه وَ وَصایاهُ لِنبَیِّه وَ خَبایاهُ عِنْدَ صَفیِّه، مِفْتاحُ خَزائنِ العَرشِ اَمینُ کُنوزِ الفَرشِ اَبوالفَضائل حُسامِ الحَقِّ وَ الدّینِ حَسَنُ بنِ مُحَمّدِ بنِ حَسَن اَلْمَعروف بِابنِ اَخِی تُرْک ([14]) اَبویَزیدِ الوَقتِ جُنیدِ الزَّمانِ صِدّیقُ بْنِ صِدّیقِ بْنِ صِدّیقِ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ وَ عَنْهُمْ ([15]) اَلاُرْمَویُّ الاَصْلِ الْمُنْتَسَبُ اِلی الشَّیْخِ المُکَرَّمِ بِما قال اَمْسَیْتُ کُردیّاً وَ اَصْبَحْتُ عَرَبیّاً قَدَّسَ اللهُ رُوحَهُ ([16]) وَ اَرواحَ اَخْلافِهِ فَنِعْمَ السَّلَفُ وَ نِعْمَ الخَلَفُ لُهُ نَسَبٌ اَلْقَتٍ الشَّمْسُ عَلَیهِ رَداءَها وَ حَسَبٌ اَرْخَتِ النُّجومُ لَدَیْهِ اَضْواءَها لَمْ یَزَلْ فِناءُهُم قِبْلَةُ الاِقْبالِ یَتَوَجَّهُ اِلَیْها بَنُو الوُلاةِ وَ کَعْبَةُ الْآمالِ یَطوفُ بِها وُفُودُ العُفاةِ و لازالَ کَذلِکَ ما طَلَعَ نَجْمٌ وَ ذَرَّ شارِقٌ لَیَکونَ مُعْتَصَماً لِاولِی الْبَصائرِ الرَبّانیّینَ الرّوحانیّینَ السَّمائیّینَ العَرْشیّینَ النّوریّینَ السُّکّتِ النُّظّارِ الْغُیَّبِ الحُضّارِ المُلُوکِ تَحْتَ الاَطْمارِ اَشْرافُ القَبائِل اَصْحابُ الفَضائِل اَنْوارُ الدَلائِل آمّین یا رَبَّ العالَمینَ وَهذا دُعاءٌ لایُرَدُّ فَاِنَّهُ دُعاءٌ لِاَصْنافِ البَریّةُ شامِلٌ وَ الْحَمدُ لِلّهِ وَحْدَهُ وَ صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمّدٍ وَ آلِهِ وَ عِتْرَتِهِ الطَّیّبینَ الطّاهِرینَ وَ حَسْبُنا اللهُ وَ نِعْمَ الوَکیلْ ([17])
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح این متن به خودی خود، مثنوی هفتادمن کاغذ را می‌خواهد. مولوی نکات بسیار حساس و دقیقی را در این متن گفته است. همین‌قدر می‌توانم این نکته را عرض کنم که مقام معظم رهبرى «حفظه‏الله‏تعالى» در جلسه ‏اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى‏ گويد:«هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1]و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. موفق باشید    

 


[1] - مقام معظم رهبرى« حفظه ‏الله ‏تعالى» در ديدار با شعراء در سال 1387- مولوى در ديباچه‏ ى دفتر اول مى‏ گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين

18512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز:ان شاءلله که حالتان خوب باشد. مدتی ست در جامعه واژه ی «ازدواج سفید» به کار برده می شود که ترجمه ی تحت الفظی اصطلاحی انگلیسی است و در ایران به رابطه ی بین زن و مرد نامحرمی گفته می شود که بدون ایجاد پیوند زناشویی با یکدیگر زندگی می کنند و ارتباط زناشویی دارند. جدا از همه ی مسائل مربوط به این پدیده ی شوم، بحث بنده در مورد به کار بردن و رواج این واژه حتی در سخنرانی ها و محافل مذهبی ست. ما مسلمان هستیم و تا جایی که بنده اطلاع دارم روابط زناشویی در اسلام شیعی به سه صورت است: ۱. ازدواج دائم ۲. ازدواج موقت ۳. زنا ما شکل چهارمی به اسم ازدواج سفید نداریم. این عمل، زنا محسوب می شود. ازدواج نیست که بخواهد سیاه باشد یا سفید!!!! به نظر بنده به کار بردن این واژه برای عمل شرم آور زنا و فحشا، در عادی کردن این گناه نقش دارد. بنده اخیرا شنیده ام که افراد مذهبی هم شاید با تصور مودبانه تر بودن این واژه، از این کلمه استفاده می کنند. ولی واژه ی «ازدواج سفید» نه تنها زشتی و قبح این عمل را در کلام منتقل نمی کند، بلکه به کار بردن کلمه ی «ازدواج» برای این موارد، شکل عرفی و مقبول به این کار می دهد. قشری از جامعه در بیان و عمل، پدیده ی شرعی ازدواج موقت را اینقدر زننده و قبیح معرفی می کنند که گویا بدتر از زنا ست، بعد اسم زنای علنی رو می گذارند «ازدواج سفید»!!!!!!! مزاحم جنابعالی شدم تا نظرتان رو در مورد این واژه بدانم. شاید بنده گرفتار وسواس شده ام و زیادی سخت می گیرم. نمی دانم. خدا خیرتان دهد ان شاءلله. التماس دعا. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر شما موافقم مگر آن‌که این افراد که می‌خواهند بدون پذیرش بارِ حقوقی ازدواج، یا آزادشدن از مشکلات رسمی ازدواج با هم باشند؛ به حکم شرع صیغه‌ای بخوانند حال یا موقت و یا دائم که گرفتار گناه نشوند. شاید حال که شرایط طوری است که بعضی نمی‌توانند به طور رسمی ازدواج کنند اعم از دختر و پسر، افراد مذهبی توصیه کنند ازدواج سفید را به این شکل انجام دهند تا قبح زنا از بین نرود. موفق باشید

18503
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. با توجه به فشار های روحی که دنیای مدرن ایجاد کرده است جایگاه تفریح و تفرج و استراحت در زندگی دینی کجاست؟ عنایت داشته باشید که به هر حال هر چند انسان به خاطر وسعت روحش و مجرد بودن روح به نظر می رسد که روح انسان خستگی ناپذیر باشد ولی بعضا انسان احساس می کند روحش خسته است نه جسم، و نیاز دارد که به زادگاه بنیادینش یعنی آغوش طبیعت پناه ببرد. ۲. اگر کسی دچار خستگی روحی و دلمردگی می شود می تواند به این معنی باشد که از سلوک الی الله فاصله گرفته است و در یک فضای غیر الهی قدم گذارده است؟ یا اینکه با توجه به ارتباط تنگاتنگ جسم و روح خستگی روحی متاثر از خستگی جسم است و یک مسئله ی طبیعی است و برای سالکین بزرگ هم پیش می آید؟ ۳. با توجه به مطالب بالا نظر شما در رابطه ی با توسعه گردشگری و طبیعت گردی در نظام اسلامی چیست؟ آیا این امر می تواند تسهیل کننده ی اهداف بزرگ انقلاب باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم در هر حال ،حضور در دامن طبیعت نیاز روح انسان است. گویا انسان‌ها عهدی تکوینی با طبیعت دارند که با حضور در طبیعت، آن عهد زنده می‌شود، می‌ماند که هرچه طبیعت طبیعی باشد و کم‌تر دست‌کاری شده باشد؛ زنده‌بودنِ عهد ما با طبیعت بیشتر است. موفق باشید

17800
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد این که حضرتعالی می فرمایید که ما تا نگاه تمدنی به انقلاب نداشته باشیم معضلات فرهنگی حل و فصل نمی گردد را اینگونه برداشت کردم. گویا خود جنابتان فرمودید که ما برای در اختیار گرفتن لگام «خیالات » و «وهمیات» خود باید حداقل 15 سال مجاهدت کنیم خب طبیعی است که شاید عموم مردم نتوانند این مسیر را به سلامت پشت سر بگذارند پس باید زندگی را برای مردم ساخت که تمام ابعاد عینی مثل معماری اسلامی که انسان را متذکر عالم قدس می کند را شکل بدهیم تا اگر فردی هم بیکار در منزل خویش نشسته باز با نظر به معماری منزلش او را متذکر عالم غیب کند و به طور کلی و اساسی مردم راحت تر و سریع تر به مقصد حقیقی خود نائل می گردند! آیا این برداشت حقیر صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نگاه، نگاه دقیقی است و حقیقتاً وقتی عالم ناسوت به عالم ملکوت متصل گشت، بسیاری از رذائل از جمله حرص به دنیا از بین می‌رود. و در همین رابطه داریم که در زمان حضرت علی«علیه‌السلام» بیکاری و بی‌خانمانی در جامعه رخت بربسته بود. موفق باشید

15793

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ماههای شعبان و رجب را می توانم روزه بگیرم اما بخاطر ضعف بدنم مطالعات معرفتی و معنوی را تا ظهر بیشتر توان انجام ندارم و بعد از ظهر عملا کمیت و کیفیت کارم خیلی پایین می آید. به نظر حضرتعالی روزه بگیرم بهتر است یا بدون روزه باشم اما کمیت و کیفیت کار را نگه دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی که باید به عمیق‌ترکردنِ معارف الهی خود بپردازید، همان کار را ترجیح دهید. موفق باشید

15559
متن پرسش
سلام و ارادت: همانطور که مستحضرید در برزخ برای برخی رفع حجاب صورت می گیرد و رشد معنوی نیست. آیا فردی که می میرید و وارثانش برای او خیرات می کنند. آیا این خیرات در رفع حجاب تاثیرگذار است؟ خیرات هر چه چقدر زیاد و ارزشمند باشد؛ آیا موجب رشد معنوی میت در برزخ می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که انسان زمینه‌ی تأثیر آن خیرات را در دنیا فراهم کرده باشد، آن خیرات به او می‌رسد. مثل این‌که در دنیا دوست داشت به فقرا کمک کند و حالا که بازماندگانش، ادامه‌ی کار او را می‌دهند عملاً احساس می‌کند خودش آن کار را انجام داده. ولی خیرات و مبرات برای چنگیزها و صدام‌ها بی‌فایده است. موفق باشید

13572

تناسخبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: آیا تناسخ یعنی خارج شدن روح از یک بدن و رفتن در یک بدن دیگر محال می باشد. چرا؟ لطفا اگر منابعی برای مطالعه بیشتر و عمیق تر در این مساله هست اعلام بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در ابتدای کتاب «معرفت نفس و حشر»، دلایل غلط‌بودن نظریه‌ی تناسخ را با همین عنوان مطرح می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13381
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: در سوال قبلی اینجانب فرمودید معنای مرگ فرشتگان، برگشت از ظهور به بطون است. خواهشمندم در این زمینه بیشتر توضیح بفرمایید. یا منبعی را برای مطالعه معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی کتاب‌های «معاد» و «خویشتن پنهان» موضوع برای جنابعالی روشن می‌شود. موفق باشید

12298
متن پرسش
سلام استاد: بنده خیلی صحبت‌های شما را گوش دادم. کتب مقدماتی شما را هم کار کرده‌ام. جزوه‌ی روش سلوکی را نیز خوانده‌ام. اگر می‌شود خودتان مرحله‌ی اول عملی سلوک را به من بفرمایید. می‌خواهم از طریق همین ارسال پرسش سلوک کنم؛ اگر برای شما اذیت نداشته باشد بنده طلبه‌ام. می‌خواهم هم بُعد عملی، هم بُعد نظری را بالا ببرم. خواندن کتاب نظری‌ است. دستورات عملی را خودتان بفرمایید بهتر است. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی 16 کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جایگاه مباحثی مثل معرفت النفس و غرب‌شناسی و مباحث مهدویت روشن شده. در هرحال ابتدا اگر با معرفت نفس در کتاب «ده نکته» همراه با شرح صوت آن و سپس «برهان صدیقین» و بعداً با «معاد» کار را جلو ببرید، إن‌شاءاللّه به نتیجه‌ی لازم خواهید رسید. موفق باشید

11881
متن پرسش
سلام: حیف شما که با ورود در مباحث سیاسی هم نگاه ها را به خودتان تغییر می دهید و هم فضای سایت را سیاسی می کنید. شاید بفرمایید که سیاست عین دیانت است ولی وقتی فضای امروز این را نمی فهمد، چرا نگوییم حکمت اقتضا می کند که سکوت کنیم؟ استاد محترم من در صدد نصیحت نیستم که شکسته باد دهانم که چون شمایی را نصیحت کنم ولی خدا شاهد است این روشی که حضرت عالی دارید و در انتخابات و توافق نامه ها و بیانیه ها و هر ریزه خرده ی سیاست وارد می شوید نه مد نظر آقا ست و نه مطلوب مخاطبینتان کافی است نیم نگاهی به نحوه ی سوال و جواب ها بیاندازید تا ببینید نتوانسته اید حتی شاگردان خود را متوجه کنید که به این قضایا سیاسی صرف نگاه نکنند؟ حضرت استاد شما را به خدا این چنین وارد مباحث سیاسی نشوید تا فعالیت های فکری ـ فرهنگی فعلی و بعدی تان در محاق نرود. حضرت استاد شما مال خودتان نیستید تا بتوانید از خودتان خرج کنید. شما مال جبهه ی فرهنگی انقلاب هستید. خواهشا فرض کنید در این قضایای لوزان وارد این صحبت ها نمی شدید. الآن چه اتفاقی افتاده بود؟ آیا مخاطبتان گمراه شده بود؟ آیا الآن که وارد شده اید توانستید حرف تان را تفهیم کنید؟ به نظرم بهتر است در این فضاها با بیان کلیات فکری و توجه دادن به مبانی بدون ورود مستقیم به متن بیانیه و این خرده ریزه های زهر ماری هم جامعه را هدایت کنید هم گرد زمانه را بر وجهه ی خود نریزید. خدا حفظتان کند حفظکم الله عن الزلل
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر مشفقانه‌ای است، با توجه به این‌که بنده هرگز نمی‌خواهم خودم و کاربران عزیز را گرفتار امور سیاسی جزیی و موسمی کنم خوب است که سایر کاربران عزیز مثل این عزیز نظر خود را در این مورد بفرمایند تا به بنده کمک کرده باشند. ما باید در هر زمانی به بهانه‌های مختلف جامعه را به سوی تفکری دعوت کنیم که اقتضای تاریخی است که در آن زندگی می‌کنند و از این طریق می‌توان به شکل حضوری در ذیل اراده‌ی الهی قرار گرفت. آیا در این کار موفق هستم یا نه؟! آیا با ورود به چنین بحث‌هایی کمکی به شخصیت قدسی و معنوی کاربران در این زمانه می‌شود؟ یا آن‌ها را مانند بعضی از روزنامه‌ها مشغول امور سیاسی زودگذر می‌کنیم؟ موفق باشید

11128
متن پرسش
سلام: من یک مرتبه دیگه سوال فرستادم. درخواست کرده بودم راهنمایی کنید که چطور می تونم با خیالم مواجه بشم. خیالات زیادی دارم و مرتب در فکر هستم هر فکری دیگران در مورد من می کنند و هر برخوردی تصمیم دارند بکنند را در خیالاتم می بینم و از قبل اکثرا با خبر هستم. فضای فکرم پر از این افکار است. البته با آقای موسویان صحبت کردم و یک مقدار این مشکلم حل شد اما هنوز قسمت عمده این امر باقی هست. برای اینکه خودم رو تغییر بدم احتیاج به کمک دارم. اصلا نمی دونم این حد از خیالات آیا خوبه یا نه؟ یعنی هر چیزی در خیالم بیاد معمولا می‌دونم که اتفاقی هست که قراره بیافته. آیا این مسئله بدی هست و من نباید اجازه بدم ذهنم مشغول این ها باشه؟ نمی دونم چه کار باید بکنم. لطفا راهنمایی کنید. ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع خیالات و افکار توجه داشت وگرنه قوه‌ی واهمه همه‌ی شخصیت شما را اشغال می‌کند. موفق باشید
10786
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی دو سوال از خدمتتان دارم: 1. یکی از دلایلی که برای خلقت انسان ذکر می شود فیاضیت مطلق پروردگار است به این معنا که خدایی که کمال مطلق و فیاض مطلق است و می تواند موجودی مانند انسان را بیافریند اگر نیافریند با فیاضیت او در تضاد است. ظهور و بروز این صفت قبل از خلقت انسان چگونه بوده است؟ 2. انسان و شرایط موضوعی است که ذهنم را بسیار درگیر کرده است نگاهی اجمالی به تاریخ بشریت و اوضاع امروزی جهان نشان می دهد که اکثر انسانها بیشتر ساخته شرایط و محیط هستند تا اراده. به عنوان مثال اگر صدام زناراده نبود و زیر دست ناپدری ظالم بزرگ نمی شد آیا عاقبت او چنین می شد و یا اگر فردی که در ایران در یک خانواده مذهبی رشد کرده و در نتیجه انسان خوبی شده و عاقبت به خیر می شود اگر در خانواده و شرایط دیگری بزرگ می شد باز هم می توانست انسان خوبی شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فیاضیت حضرت پروردگار در ازاء «امکان ذاتی» هر مخلوق است و لذا با نظر به امکانی که هر مخلوق در خود دارد حضرت حق آن امکان را به واجب بالغیر می‌رساند. عنایت داشته باشید که «امکان»، ذاتی هر مخلوق است و لذا امکان بالذات با واجب بالغیر قابل جمع است 2- هرکس قبل از موجودشدن آنچه را که می‌خواهد بشود انتخاب کرده و حضرت حق جواب طلب و تقاضای آن را می‌دهد. اختیار در امکان ذاتی صدام نهفته است و صدام، صدام‌بودن را انتخاب کرده و خداوند جواب آن انتخاب را داده، و این اختیار تا آخر با صدام هست و هرلحظه می‌تواند انتخاب جدیدی بکند. در مباحث «اعیان ثابته» این موضوع بهتر حل می‌شود. موفق باشید
10409
متن پرسش
نه اینکه من از وجود جریان ها و حرکات بدآموز در میان جوانان بی اطلاع باشم؛ نه، من می دانم چه می گذرد، اما در زیر این کفها و گل و لای ها، من جریان عظیم و خروشان نجابت و دیانت و اصالت و نورانیت را هم مشاهده می کنم. (امام امت، حضرت آیت ا... خامنه ای)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از جمله‌ای که از رهبری عزیز فرستادید. خدا کند همه‌ی ما نگاه‌هایمان به نگاه رهبری نزدیک شود. موفق باشید
10289
متن پرسش
چرا به پیامبران می گویند معصوم هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معصوم یعنی کسی که از آلوده‌شدن به گناه حفظ می‌شود و خداوند وقتی شایستگی لازم را در کسی دید که می‌تواند پیام خدا را به مردم برساند از لغزش‌‌های احتمالی هم او را حفظ می‌کند تا مردم بهترین بهره را از آن پیامبر ببرند. در ابتدای کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9478
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: پیرو سوالات مدیریتی یکی دیگر از مبانی فکری مدیریت غربی اخلاق پروتستانی است. نظریه های کلاسیک سازمان و مدیریت بر سازمان عقلایی تأکید داشتند. یکی از جلوه های عقلانیت جوامع مدرن غربی، سازمانهای عقلایی هستند که ضرورتاً به صورت سازمانهای بوروکراتیک ظاهر شده اند. ظهور شکل مدرن سرمایه داری صنعتی با سازمان عقلایی در ارتباط بوده است و این دو هم به شدت تحت تأثیر آیین کالوین [از فرقه‌های پروتستان]، پیوریتن [پیوریتنیسم یکى از شاخه هاى کالونیسم] و اخلاق پروتستان بوده اند. ماکس وبر عمده ترین مسئله توسعه سرمایه داری را «بسط روح سرمایه داری» می داند. او در جواب به این پرسش بزرگ که چرا نطفه های سرمایه داری، که در دیگر تمدن ها نیز موجود بوده است، فقط و فقط در مغرب زمین در جهت تحولی چنین عظیم و نظام یافته انعقاد یافته اند به خلقیات بورژواها توجه پیدا کرده است و می گوید آنچه را که دیگر تمدن ها کم داشته اند باید در همین جا جُست: آمادگی اخلاقی برای بسط روح سرمایه داری. 1- با توجه به نقش اخلاق پروتستانی در بوجود آمدن نظام سرمایه داری و در نتیجه سازمان و نظریه های مدیریت غربی خواهشمند است تحلیلتان را در این خصوص ارائه بفرمایید. 2- ما در مدیریت اسلامی به جای اخلاق پروتستانیسم چه چیزی داریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته که می‌فرمایید نکته‌ی بسیار مهمی است و حقیقتاً وقتی کلیسا به نام مقدس‌مآبی چهره‌ای از خود نشان داد که مردم از کلیسای کاتولیک دلسرد شدند و از طرفی نمی‌توانستند از دین دست بردارند عکس‌العمل آنها یک نوع دنیاطلبی شد با ظاهری دینی و در پروتستانتیسم جواب خود را می‌گرفتند که آن جواب‌دادن به روح دنیاطلبی بود بدون ظاهر دینی، و این است آن نکته‌ای که در سایر ملت‌ها اتفاق نیفتاد و در غرب اتفاق افتاد و ما در مدیریت اسلامی باید از این موضوع مهم که ارتباط عالم ناسوت با عالم ملکوت است غافل نگردیم تا رویکرد اصلی جامعه هرچه بیشتر معنوی‌شدن افراد باشد و اقتصاد جامعه بر اساس حکمت اداره شود و نه بر اساس عقل اقتصادی کلاسیک. موفق باشید
9457
متن پرسش
سلام: من 41 سال دارم، فرصتی برای تغییر اخلاقیاتم هست؟ یا در من شکل گرفته؟ تغییر بعضیهایش برام سخت است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه تلاش کنید به همان اندازه بهره می‌برید در چنین سن و سالی اگر زود اقدام نکنید بعداً مشکل می‌شود. موفق باشید
8578

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در قسمت «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» خبر می‌دهد که اراده‌ی الهی به این تعلق گرفته که خلیفه‌ای در زمین داشته باشد و سپس عین ثابته‌ی آدم را مناسب چنین خلافتی می‌یابد و اسماء خود را در آدم به نظاره می‌نشیند تا خود را در آینه‌ی آدم بنگرد. موفق باشید
نمایش چاپی