بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18509
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز جناب طاهرزاده: استاد 1. در حوزه معرفت نسبت به حضرت معصومه (س) کتاب خاصی سراغ دارید معرفی بفرمایید؟ 2. استاد خود حضرتعالی چرا در مورد شخصیت و مقام حصرت فاطمه معصومه (س) جزوه یا کتابی را منتشر نمی کنید؟ 3. استاد به نظرم در مورد حضرت معصومه (س) معرفت ها بسیار پایین است البته قطعا نسبت به هر امامی هم همینطور تا حضرت معصومه (س) اما مردم ما این را می دانند که امام رضا (ع) امام هستند و با دیدن این مقام به زیارت ایشون می روند اما نسبت به حضرت معصومه (س) بسیار سطح نگاه ها پایین است که محضر چه کسی می روند، میشه یه توضیح در این مورد بفرمایید. بنده در بین آثار شما این موضوع واقعا خالی می بینم. ممنون لطفا پاسخ من را بدهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه به صورت پراکنده کارهایی شده است ولی حقیقتاً حق مطلب ادا نشده. در حالی‌که در زیارت‌نامه‌ی ایشان که توسط امام معصوم تنظیم شده، روشن است که این بانوی بزرگوار چه مقامی دارند. شاید هم گفتنی نباشد، چشیدنی باشد و هرکس با زیارت ایشان آن بهره‌ای که باید ببرد، می‌برد. موفق باشید

18503
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. با توجه به فشار های روحی که دنیای مدرن ایجاد کرده است جایگاه تفریح و تفرج و استراحت در زندگی دینی کجاست؟ عنایت داشته باشید که به هر حال هر چند انسان به خاطر وسعت روحش و مجرد بودن روح به نظر می رسد که روح انسان خستگی ناپذیر باشد ولی بعضا انسان احساس می کند روحش خسته است نه جسم، و نیاز دارد که به زادگاه بنیادینش یعنی آغوش طبیعت پناه ببرد. ۲. اگر کسی دچار خستگی روحی و دلمردگی می شود می تواند به این معنی باشد که از سلوک الی الله فاصله گرفته است و در یک فضای غیر الهی قدم گذارده است؟ یا اینکه با توجه به ارتباط تنگاتنگ جسم و روح خستگی روحی متاثر از خستگی جسم است و یک مسئله ی طبیعی است و برای سالکین بزرگ هم پیش می آید؟ ۳. با توجه به مطالب بالا نظر شما در رابطه ی با توسعه گردشگری و طبیعت گردی در نظام اسلامی چیست؟ آیا این امر می تواند تسهیل کننده ی اهداف بزرگ انقلاب باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم در هر حال ،حضور در دامن طبیعت نیاز روح انسان است. گویا انسان‌ها عهدی تکوینی با طبیعت دارند که با حضور در طبیعت، آن عهد زنده می‌شود، می‌ماند که هرچه طبیعت طبیعی باشد و کم‌تر دست‌کاری شده باشد؛ زنده‌بودنِ عهد ما با طبیعت بیشتر است. موفق باشید

18333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اگر ممکنه این سوالمو شفاف جواب بدین آیا در جلسات پسر علامه طهرانی دست بوسیدن پسرشون درسته یا بدعته و اینکه خواهرزادشون در قم که آمریکا هم بودن اندیشه هاشون با علامه طهرانی مغایرت داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کارها با سلوک حکیمانه‌ی علامه‌ی طهرانی سازگاری ندارد، یک نوع مریدبازی است که انسان را از حکمت و تعقل دور می‌کند. موفق باشید

17048
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: جای شما خالی استاد، خدمت حضرت علامه استاد جوادی آملی حفظه الله تعالی بودیم، در دماوند، استفاده بردیم، فقط سوالی داشتم: ایشان فرمودند: با آن دعای معروف که در قبرستان ها می خوانند (بحقّ لا اله الا الله ....) می شود با اهل قبور مرتبط گشت، وگرنه این حمد و سوره را همه همه جا می توانند بخوانند، ثواب هم دارد در جای خود، منظور حضرت استاد از ارتباط با ارواح قبور چیست؟ 2. استاد، بنده یک عادتی دارم در کتابخوانی، اینکه: طول می کشد کتابی را بخوانم و تمام کنم، ولی وقتی خواندم، مطالب در جانم هستند گویی، حتی پاورقی ها و شعرها ی ذیل کتاب یادم می ماند، آیا ایرادی دارد که (من دیر خوان هستم؟) 3. اینکه شخصی، اولیا الهی در زمان خودش را حتی از پدرش هم بیشتر دوست بدارد، آیا خداوند راضی هستند به این قضیه؟ 4. در دیدار با اولیا خدا بهترین و مجمل ترین سوالی که می توان پرسید (علاوه بر اشکالات علمی و سوالات) چیست؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه که مواظب بوده‌اید، مواظبِ به هم‌زدنِ خلوت در آن دیار نشده باشید! 1- همین‌طور است که استاد فرموده‌اند. وقتی انسان به ارواح در آن مکان سلام می‌کند آن‌ها جواب سلام را می‌دهند و یک ارتباط روحانی برقرار می‌شود 2- همین‌طور خوب است که انسان مطالب مورد مطالعه را به صورت ملکه در خود شکل دهد 3- پدر روحانی هرکس، مظهر محبوب حقیقی او یعنی حضرت اللّه است 4- بیشتر باید به‌جای علم‌آموزی، از آن‌ها خواست که راه را به انسان بنمایانند. موفق باشید

14426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: ضمن عرض خدا قوت و خسته نباشید یک سئوال برایم مطرح شده و آن اینکه: من به خانواده سفارش کرده ام که در صورت مرگ مغزی با اهدای اعضای من برای پیوند موافقت نمایند ولی در یکی از پاسخ ها این را دیدم که نفس هنوز از بدن مفارقت نکرده است و با جدا کردن اعضا انگار فرد به قتل می رسد. اگر اینگونه باشد موافقت با این کار ایراد پیدا می کند (لااقل از نظر معرفت نفسی ظاهرا اینگونه هست) ولی به نظر می رسد ملاک عمل ما باید فقهی باشد. در این زمینه فقها چه نظری دارند و ما چه کنیم که از تردید در آییم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بین فقها نیز موضوع متفاوت است از طرفی فقیه وقتی عملی را جایز بداند یعنی این کار حرام نیست ولی آیا از آن جهت که نفس انسان در آن حالت اگر اعضاء‌اش را جدا کنند به زحمت می‌افتد یا نه، موضوع دیگری است. موفق باشید

14135
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در شرح حدیث اباذر توصیه شد در حال زندگی کنیم - من یا در گذشته ام یا در آینده از چند ساعت تا چند سال - حال را از دست می دهم ممکنه اعمال یا راهکاری را بدید که بتونم در حال زندگی کنم فارغ از گذشته و آینده - البته بدون آنکه متهم نشوم آینده نگر نیستم و یا عبرت از گذشته نمی گیرم. استاد عزیز عقیده من این است که حتی کوچک ترین اتفاقات از خواب موندن - آشنا شدن با آدم ها تا خراب شدن یک موبایل در یک زمان خاص از جانب خداست درسته. با تشکر یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد «حال» که نمی‌شود سؤال کرد، باید در «حال» زندگی نمود و احساس کرد. مثل این‌که نباید برای دیدن نور، سؤال کنیم 2- مسلّم همه‌چیز ذیل تدبیر الهی است و در متن چنین عقیده‌ای ما باید وظیفه‌ی خود را انجام دهیم. موفق باشید

13890
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: حقیر بعد از اخذ مدرک دیپلم در دبیرستان دروس حوزه را آزاد و غیر رسمی خواندم و هنوز هم ادامه می دهم و خدا را شکر راضی ام. اما خانواده اصرار دارند که مدرک بگیرم و به اصطلاح وارد کار رسمی تدریس و دریافت حقوق و مزایا شوم. بارها برایشان شرح دادم که طلبگی این نیست که شما خیال می کنید اما اصلا متوجه نمی شوند. حقیر مشغول به تحصیل از اساتید مشهد به صورت آزاد هستم و وقتم را به درس و بحث می گذارنم. اوقات دیگرم را با دوستان مسجد می گردم اما منبع در آمد ندارم. دغدغه اصلی خانواده ام ازدواج من است که به خاطر نداشتن منبع درآمد برایم اقدامی نکرده اند و نمی کنند. به نظر شما باید چکار کنم؟ بنده به دلایل متعددی وارد سیستم حوزه های علمیه نشدم. هم به خاطر روحیات شخصی ام که کار آزادانه را بیشتر ترجیح می دهم و هم تجربیات دوستانم در حوزه ها که با وجود انقلابی بودن دایما با سیستم درگیر می شوند و بعضی از حوزه اخراج و بعضی انصراف دادند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید شغلی و درآمدی داشته باشید و اگر با روحیه‌ای آرام و حکیمانه خود را با روش رسمی حوزه تطبیق دهید دلیلی ندارد که با شما برخورد شود مثل این‌همه طلبه‌ی دلسوز و وارسته که در حوزه مشغول هستند. موفق باشید

13685
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده در محل کارم که یک شرکت خصوصی هست دو همکار خانم دارم که دائما در حال توهین به نظام و رهبری و مردم مومن و روحانیت و سپاه هستند و اگه ساعت کاری 8 ساعته اونها 5 ساعت رو دارن بین خودشون و با صدای بلند بحث های سیاسی و عقیدتی که همش توهین به نظام و رهبری و گاها اسلام هست میکنن و تبلیغ شبکه های ماهواره ای bbc و ... میکنن، و کاملا واضحه که با نظام سر دشمنی دارن مخصوصا یکیشون که خیلی ام روی حرفاش اسرار داره و تبلیغ هم میکنه، البته مدیر شرکت هم اصلاح طلبه با اون تفکرات مخصوص به خودشون، بنده چند بار با این خانم بحث کردم و از نظام دفاع کردم که به دلیل اینکه منطقا کم آورد شروع به جدل و مسخره کردن کرد، البته بنده زیاد برام مهم نبود اما چون مدیریت این شرکت هم تقریبا با این شخص هم تفکره اگه بخوام بحث کنم و از نظام دفاع کنم باید پیه اخراج رو به تنم بمالم، بنده متاهل هستم، از طرفی از این محیط کار به دلیل این توهین ها راضی نیستم. لطفا به بنده بفرمایید با توجه به این مطالب و خطر اخراج و ناراضی بودن از محیط کار تکلیفم چیست، چه کنم، آیا جلوی این خانم بایستم و باهاش بحث کنم که نتیجش اخراجه، و یا با حالت ناراضی از محیط کار هیچ چیزی نگم و خودم رو سرکوب کنم و به کارم ادامه بدم؟ لطفا بنده را راهنمایی کنید و راهی جلوی پای بنده قرار دهید. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر به ما نفرموده‌اند: «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»(72/فرقان) وقتی با سخنان لغو روبه‌رو شدید خود را هم‌سنگ آن‌ها نکنید و بزرگواری خود را حفظ نمایید بگذارید در ذهنیات خود بمانند! شرایط طوری است که حجت برای جنین افرادی تمام شده است، بنابراین مسئولیتی نسبت به آن‌ها ندارید. موفق باشید

12627
متن پرسش
سلام علیکم: در فصل حرکت جوهری، موضوع هدف حرکت عنوان شد که: مجردات موجودات ثابتی هستند یعنی دیگر حرکت در وجودشان نیست. یعنی فعلیت محض هستند. سوال: مثلا روح انسان فعلیت محض است یعنی نقص ندارد، پس چرا می گویند که خواندن قرآن یا نماز موجب تعالی روح انسان می شود آیا این نرسیدن به تعالی خودش نوعی قوه نیست که می خواهد یه فعلیت برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان تا در این دنیا است و تحت تأثیر بدن است در مقام نفس می‌باشد و لذا تغییر بدن بر نفس نیز سرایت می‌کند و قوه‌های او را به سوی فعلیت جلو می‌برد. موفق باشید

12321

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد بنده چون زیاد به خدا امیدوارم راحت گناه کبیره می کنم و بعدش پشیمون میشم و چون به بخشنده بودن خدا یقین دارم از خدا طلب مغفرت می کنم و از خدا میخوام که به من کمک کنه که دیگه گناه نکنم اما نمیدونم چی میشه که دوباره تو موقعیت گناه که قرار می گیرم هرچی به خودم نهیب میزنم بازم زور گناه میچربه و از طرفی چون بیش از حد به بخشندگی خدا امیدوارم راحت گناه می کنم. استاد از این وضع خسته شدم، دلم میخواد دیگه گناه نکنم، فکر می کنم دیدم به بخشندگی خدا غیر واقعیه و مکر شیطانه که من اینجوری فکر می کنم، لطفا دید من رو نسبت به گناه و آثار گناه با توضیحاتتون عوض کنید، خدا میدونه که از چه چیزهایی به واسطه گناه محروم شدم و خودم خبر ندارم، لطفا کمکم کنید و مسیر و دید درست رو به من نشون بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید حدّاقل مشکلی که در این رابطه برایتان پیش می‌آید عقب‌افتادن از عالَمی است که می‌توانید در آن عالَم در مقام سکینه و طمأنینه قرار گیرید و فوق این لذت‌ها با لذاتی غیر قابل توصیف زندگی کنید. موفق باشید

11935

خمس در شیعهبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: آیه 41 سوره انفال می فرماید: ای مومنان بدانید آنچه که به شما غنیمت رسد خمس آن مخصوص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است. به نظر می رسد با توجه به آیات قبلی این سوره منظور این آیه از غنیمت جنگ بدر می باشد. با توجه به اینکه فقط این آیه برای خمس در قرآن وجود دارد توضیح دهید ادله پرداخت خمس چیست؟ چرا سنی ها به عنوان مثال دانشگاه معتبر الازهر مصر درباره خمس نظر متفاوتی با شیعیان دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث خمس بحث فنی و مفصلی است که شیعه بر اساس راهنمایی ائمه«علیهم‌السلام» در جمع بین آیات و روایات بدان رسیده و در فقه به طور مفصل بدان پرداخته می‌شود، و نه در حدّ این سایت است و نه در حدّ بنده. البته بنده مطالعاتی در این مورد داشته‌ام و از نظر علمی حق را به شیعه می‌دهم. زیرا باید آیات دیگری مثل 26 المعارج که می فرماید «وَ الَّذينَ في‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ» را می‌کند نیز در نظر گرفت. البته می توانید موضوع را تا حدی در سایت های زیر دنبال کنید.

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2691/6566/76348 http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa986  http://www.askdin.com/thread7660.html 

 http://fa.wikishia.net/%D8%AE%D9%85%D8%B3 .

موفق باشید

10550
متن پرسش
با سلام. ببخشید استاد من یک مشکل اساسی در زندگی ام دارم و آن اینکه به محض آن که یک ارتباط معنوی با خدا و اهل البیت (ع) برفرار می کنم یا یک حال خوش فلبی پیدا می کنم حتی یک نماز نسبتا با حال، به یک روز نمی کشد که امتحان اساسی در پیش رویم فرار می گیرد. که متاسفانه از حد من خارج است و از بیشتر آنها هم شکست خورره خارچ می شوم و ضرر حسابی می کنم. اصلا دیگر می ترسم سمت معنویات بروم به خدا دیگر طاقت ندارم و عذاب می کشم. لطفا بفرمایید اصلا چرا این گونه است و من باید چه بکنم؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید با آن امتحانات سختی که روبه‌رو می‌شوید گوهر پنهان شما از قوه به فعل می‌آید، عمده نوع برخوردی است که با آن امتحانات باید داشته باشید. متوجه باشید امتحانات الهی برای آزادکردن ما از تعلقاتی است که توهّم کرده‌ایم. موفق باشید
10350
متن پرسش
گاهی همه ی عالم و آدم دست به دست هم می دن تا آدم رو هدایت کنن ولی آدم حالش به هم می خوره. و گاهی تو نیمه های شب خوندن سوال 10307 سایتتون آدم رو متحول می کنه و آدم توبه می کنه و پشیمون می شه از بد بودن. زمونه ای که توش بد بودن خوبه. فقط استاد طاهرزاده زندگی رو زیبا می کنه.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً زمانه گناه‌آلود است و باید بسیار امیدوار بود که با فروریختن پرده‌ی آلوده‌ی گناه، عصمت به جوانان معصوم ما برگردد. اگر باید به آینده امیدوار بود که باید بود، به جهت دل نورانی این جوانانی است که گرفتار گناه‌اند ولی آلوده به آن نیستند و دلشان در جای دیگری است، خدا کند شیطان آن‌ها را مأیوس نکند. کار حُرّ، آن شخصیت عجیب، آن زاده‌ی آدم، آن مخزن تحول و توبه، همان کار انقلابی بود که افکار را از اسارت عادت دوران آزاد کرد و جرأت روبه‌رویی با مرگ را و نهراسیدن از آن را به بشریت برگرداند و مرزهای حقیقت را برای او باز نمود و روشن کرد آن منبع لیاقت با همه‌ی انسان‌ها هست، پس از هیچ‌کس مأیوس نشوید و هیچ‌کس هم از خود مأیوس نگردد، هرچند دشمن همه‌ی اطراف شما را گرفته باشد و مرگ از هر سو بر شما ببارد، باز زندگی و آزادگی در اختیار شماست و نه در اختیار دشمن. خداوند با «توبه» ،حرّ را در صدر نشاند و افتخار آزادگی را به کشته‌ای غرق به خون داد. پس ما نیز باید از زیر بار سنگین گناه برخیزیم، هرچند آن گناه به سنگینی کوه باشد. با یک حرکت خود را از طوری به طور دیگر درآوریم. موفق باشید
9937
متن پرسش
سلام استاد: حضرت آقا: «وظیفه امر به معروف لسانی بر همه واجب است.» حالا سوالی داشتم: ما در جامعه دقیقا چه کار می توانیم بکنیم؟ (البته اگر نخواهیم فقط ذهنی نباشد) به هر کی می گویم می گه که کار فرهنگی و.... با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جایی که امکان امر به معروف زبانی هست و طوری می‌توان ارتباط برقرار کرد که طرف مقابل آن تذکر را حمل بر صمیمیت نماید، نباید کوتاهی کرد. موفق باشید
9225
متن پرسش
سلام استاد. من با توجه به نگاهی که به کتب اخلاقی انداختم، متوجه شدم که دچار ضعف نفس هستم و این موضوع بسیار مرا آزار می دهد. از جمله آثاری که فکر می کنم ناشی از این نقص در من وجود داره شامل: وسواس، عدم پذیرش مسئولیت، کم رویی (در برقراری ارتباط با دیگران یا حتی در گرفتن حق خود)، احساس عدم توانایی در حل مشکلات، برخورد انفعالی یا پرخاشگرانه با رفتارهای ناخوشایندی که می بینم، دست کم گرفتن خود، ترس، زود رنجی و اظطراب و ... می شود. اما مسائلی که با آنها رو به رو هستم:1- اصلا تعریف عزت نفس چیه؟ یه جا دیدم که گفته بود یعنی انسان به واسطه بندگی خدا زیر بار اراده و اهانت دیگران نرود. یا جای دیگر خواندم که عزت یعنی اینکه انسان فقر و ثروت و سلامتی و بیماری و ... برای او یکسان باشد. یا جای دیگه دیدم که: انسان فقط بنده ی خدا باشد یا جاههای دیگه عزت داشتن به معنی محترم بودن گرفتند. یه جای دیگه عزت رو در مقابل کفار گفته بود یعنی اگر یک مومن به ما توهین کرد عزت ما زیر سوال نمی ره؟ من که کامل گیج شدم .بین اینها ارتباط وجود داره ولی اون چیزی که در روان شناسی تعریف می کنند به حال من نزدیکتره و نمی دونم چرا اون عزتی که دین تعریف می کنه، آنچنان به دلم نمیشینه. 2- خیلی جاهها می بینم 3- چگونه این صفت رو در خودمون اصلاح کنیم؟ 4- اصلا اگر کسی به ما توهین کرد، ما باید چکار کنیم؟ (مومن یا دشمن)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر کسی خود را به عنوان انسانی تعریف کند که مقصدش قرب إلی اللّه است به نظرم تعریف‌هایی که از عزت نفس کردید همگی وجوهی از موضوع است و قابل جمع‌اند، بی‌خودی گیج شده‌اید. دعای مکارم‌الأخلاق حضرت سجاد«علیه‌السلام» در این راستا کارگشاست. این حقیر هم آن دعا را شرح کرده‌ام و صوت آن روی سایت هست. موفق باشید
8515
متن پرسش

سلام علیکم استاد. حدیث داریم که در روز قیامت اگر نماز مورد قبول واقع شد همه اعمال مورد قبول قرار می گیرد و اگر نماز مورذ قبول واقع نگردد سایر اعمال قبول نیست. آیا قبولی نماز منحصر در حضور قلب است یعنی اگر کسی در طول عمری نمازش را خوانده باشد ولی حضور فلب نداشته باشد نماز و حتی سایر اعمالش قبول نمی شود؟ 2. بنده چندبن نماز قضا دارم ولی هنوز قضا نکرده ام آیا اعمال دیگری که انجام داده ام چه واجب و چه مستحب مورد قبول واقع نشده است؟ با سپاس

متن پاسخ

باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همین‌که اراده می‌کنید با نماز از حکم خدا تبعیت کنید و روی‌هم‌رفته عزم شما آن است که با خدا ملاقات کرده باشید؛ إن‌شاءاللّه نمازتان قبول است. باید سعی کرد کیفیت آن را بیشتر کرد 2- ربطی به هم ندارد، آن اعمال‌تان قبول است. إن‌شاءاللّه تصمیم بگیرید قضای نمازهایتان را اداء کنید. اعتکاف فرصت خوبی است. موفق باشید

8414
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام.اینکه امام سجاد(ع)فرمودند خیر و شر فرزند به گردن پدر و مادر اوست،آیا منظور این است که همه ی خیر و شرهای فرزند به نحوی به والدین مربوط است؟ممنون.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیر. یعنی پدر و مادر نقش بسترسازی دارند، یعنی اگر فرزند بخواهد بد شود و یا خوب شود پدر و مادر بستر انتخاب‌ها و اراده‌های او هستند. در این مورد به کتاب ارزشمند آیت‌اللّه حائری شیرازی به نام «تربیت اسلامی» رجوع فرمایید. موفق باشید
7752
متن پرسش
با سلام در مورد قبل و بعدیت در قیامت توضیحاتی فرمودید ضمن تشکر فراوان از شما باز هم مساله برای من حل نشده است.بیشتر افراد بهشتی پیش از ورود به بهشت مراحلی را میگذرانند.قبل از طی آن مراحل ورود به بهشت بی معناست و جمع این دو با هم ممکن نیست.پس تقدم و تاخر در قیامت مطرح میشود.اگر امکان دارد توضیح بیشتری بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن‌ها در حضور خود در شدت و ضعف هستند و این غیر از قبل و بعد بودن زمانی است که تنها با رفتن گذشته، آینده می‌آید. در آن‌جا انسان در همه‌ی آینده حاضر است هرچند هرچه جلو رود شدت می‌یابد. پس بدین معنا زمان در آن‌جا نیست. موفق باشید
7513
متن پرسش
سلام علیکم. گاهی اوقات سعی میکنم در اعمال و رفتار روزانه ام دقت کنم و تاحدودی موفق هم میشوم اما هر بار پس از مدتی یک اتفاقی پیش میاید که اعمالم را بر باد رفته میبینم و نا امید از خود میشوم. مثلا ده روزی خیلی خوب اوضاع پیش میرود و اما ناگهان روز یازدهم نماز صبحم قضا میشود! باز دوباره مراقبت میکنیم و اما پس از مدتی یک اتفاق دیگری رخ میدهد ( مثلا ناگهان و ناخواسته وارد فضای غیبت میشویم ) و... همین طور پشت سرهم برای بنده رخ میدهد. مشکل بنده چیست؟ آیا من آدم سست اراده و ضعیفی هستم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از بزرگان می‌فرمایند «برای یک امر هفتاد بار توبه کردم تا از آن گناه راحت شدم» به این معنی که هر بار عزم می‌کردم که آن گناه را مرتکب نشوم و باز شیطان زمینه‌ی انجام آن را فراهم می‌کرد و اوّاب به همین معناست که دائم پس از هر غفلتی بدون این که مأیوس شود به خدا رجوع می‌کند تا به لطف الهی آرام‌آرام زمینه‌های ارتکاب گناه از بین برود. موفق باشید
7433
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم استادگرامی قبلاسئوالی خدمتتان داشتم درموردکتاب جامع السعادات .لطفابفرماییدآیاترجمه کتاب هم می تواند مانندمتن عربیش تاثیرداشته باشد؟درصورتی که کتاب چندین ترجمه وشرح داردکدام راتوصیه می فرمایید(یک ترجمه به نام علم اخلاق اسلامی که3جلدهست وازآقای مجتبوی می باشدآیامناسب هست یاترجمه وشرح بهتراز این هم هست؟)تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر طلبه هستید و می‌توانید کتاب با متن عربی‌اش را مطالعه بفرمایید خیلی بهتر است وگرنه ترجمه‌ی مرحوم استاد مجتبوی بسیار خوب است. موفق باشید
6351
متن پرسش
سلام.دربرخی از روایات دیده می شود که بعداز قیامت بازهم آدم هایی بر روی زمین می آیند وزندگی زمینی از نوع تشکیل می شود.آیا این با حرکت جوهری منافات ندارد ویا باید روایات را طوری دیگر معنا کرد.یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حرکت جوهری ثابت می‌شود این عالم به فعلیت می‌رسد و بالا می‌رود و مسلّم فیض خدا همچنان تا آخرین مرتبه ظهور دارد و عالم ماده‌ای دیگر ایجاد می‌شود و باز آن عالم به فعلیت می‌رسد و باز عالم ماده‌ای دیگر. موفق باشید
5847
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید استاد محترم خواهشمندیم فایل کتاب جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن را در سایت بارگزاری کنید تا بتوانیم بهره مند بشویم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بر روی صفحه اصلی کلیک کنید فایل کتاب روی سایت هست. موفق باشید
5665
متن پرسش
- با سلام یک سوال داشتم؛ همان طوری که بار فکری و عملی و تئوری انقلاب بر دوش حضرت امام و علامه طباطبایی است، در غرب چگونه است؟ یعنی اگر من بخواهم از لحاظ تئوری و فکری و نظری غرب را بشناسم دقیقا باید چه کتبی را بخوانم؟ چه اندیشمندانی غرب را معرفی کردند؟ اگه لطف بفرمایید خود کتب آنها و نویسندگانشان را مصداقا معرفی فرمایید ممنون میشم.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: کتاب‌های مرحوم شهید آوینی و مرحوم مددپور و آقای رنه‌گنون و آقای دکتر داوری خوب است. موفق باشید
5492
متن پرسش
سلام . با آرزوی توفیق و سلامتی. استاد عزیز در جواب یکی از سوالات فرموده بودید که : «ملاصدرا با تفکر دکارت که توسط مستشرقین زمان شاه عباس وارد ایران شد روبه‌رو گردید و متوجه عمق فاجعه‌ی سوبژکتیویته شد و لذا مکتب اصالت وجود را در مقابل آن فکر ظهور داد تا تاریخ آینده‌ی بشر را از ظلمات سوبژکتیویته دکارتی نجات دهد». این سوال برای بعضی دوستان پیش آمده که آیا این فرموده شما بر اساس یک سند تاریخی است یا صرفا تحلیلی از جانب شما یا دیگر متفکران است؟ زیرا اینطور که معلوم است ، ترجمه آثار دکارت و دیگران در دوره مشروطه اتفاق افتاده. چطور و با چه استناد تاریخی میتوان گفت که ملاصدرا با تفکرات دکارت آشنایی داشته؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد تاریخی چنین استنباطی را به ذهن می‌آورد و عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» داشته‌ام ولی عنایت داشته باشید فکر دکارت که توسط مستشرقین وارد دربار شاه عباس شد و با ذوق‌زدگی تمام به تبلیغ آن می‌پرداختند و متأسفانه بسیاری از مذهبی‌های ما را در آن زمان تحت تأثیر خود قرار داده بودند غیر از زمان ترجمه‌ی آکادمیک کتاب‌های دکارت است. موفق باشید
5389
متن پرسش
سلام استاد، من ازدواج کردم و بچه هم دارم، پدر و مادرم به اسرار پدرم ماهواره گرفتند ، من واقعا خیلی خیلی سختم است برم خونه مادرم و بهشون سر بزنم. واقعا وقتی بهش فکر می کنم که برم خونه، حالم بد می شود. اصلا حالم بد می شود پدری را ببینم که دائما به بدن های عریان ماهواره می نگرد. استاد چه کار کنم ؟ همه وجودم می لرزده که پدرم را با وصفی که گفتم ببینم. یقین دارم که هیچ اثری نمی توانم روشون بگذارم. به نظرتون اگر دوماهی یکبار بروم خانه صله ارحام را به جا آوردم؟ اصلا به نظرتون وظیفه من در ارتباط با صله رحم خانواده ام با وصفی که گفتم چیست؟ و هم چنین غذاهایی که خونه می خورم یا احیانا هدیه ای که خانواده ام بهم بدن با وصفی که گفتم از نظر اخلاقی چگونه است ؟ اصلا آرامش ندارم به خاطر استفاده از مالی که صاحبش فقط سرگرم ماهواره است و به ابتذال ماهواره کاملا واقفم. سوال دوم این که مادر من خیلی مؤمن بوده ولی تحت تأثیر پدرم خیلی خیلی عوض شده و امیالش دیگر دینی نیست. پدرم ایشون رو گمراه کرده، دلم برای مادرم می سوزد ، به نظرتان با این سوزش دلم در این باره چه کنم؟ می دانم کاری از دستم بر نمیاد. تروخدا زود جواب بدهید. خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که رابطه‌تان را قطع نکنید ،از سر محبت بفهمانید که از وضع پیش‌آمده ناراحت هستید و به این جهت سرزدن‌های خود را کم کرده‌اید، بگویید شما که ماهواره دارید ما را می‌خواهید چه‌کار؟ ولی خوردن غذایشان و گرفتن هدیه‌شان اشکال ندارد. در هر فرصتی که پیش می‌اید به مادرتان تذکر دهید آیا نمی‌ترسید وقتی پای صحبت دشمنان اسلام بنشینید آرام‌آرام سعادت دنیا و آخرت‌تان را از شما بگیرند! موفق باشید
نمایش چاپی