باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنیانگذار این فرقه از فقهای بزرگ نجف بوده است و جهت ورود عرفان حقیقی شیعه در متن دین اقدام به تأسیس این فرقه مینماید. ولی متأسفانه انحرافی در بعضی از قسمتهای این فرقه در سالهای بعد ایجاد شده که حاصل آن را در حرکات اخیر خیابان پاسداران ملاحظه کردید 2- به قول مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب» پیشنهاد بنده آن است که خود را بیشتر مشغول مطالعات اساسی بکنید و کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» که شرح نامهی علی «علیهالسلام» به فرزندشان است در این مورد کمک میکند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه بحثی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت است؛ شده، عیناً خدمتتان ارسال میدارم:
قرآن جهت امر ولايت جامعه در آيه ى 55 سوره ى مائده مى فرمايد: «انَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ امَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلوة وَيُؤْتُونَ الزَّكوةَ و هُمْ راكِعُون» تنها و تنها ولى شما خدا و رسول او و آنهايى هستند كه ايمان آورده و نماز برپا مى دارند و در حالى كه در ركوع هستند، زكات مى دهند. اولًا: شيعه و سنى معترفند كه مصداق آيه حضرت على (ع) است. (حضرت آيت الله حسينى طهرانى در درسهاى 72 تا 75 كتاب «امام شناسى» جلد 5 به طور مفصل راجع به اين آيه بحث كرده اند). ثانياً: چنين كارى در اسلام، سنتى خاص نبوده كه فرد ديگر هم انجام داده باشد، و مستحب هم نيست. ثالثاً: كلمه ى «انَّما» حصر است، يعنى «فقط». پس معنى آيه چنين مى شود كه در همان راستاى ولايت خاص خداوند و رسول الله (ص)، آن فردى هم كه در ركوع زكات داد، «ولى» مسلمين است و فقط همين ها ولى مسلمين اند.
سؤال: آيا نبايد اميرالمؤمنين (ع) محو حق بودند و توجهى به سائل نمى كردند؟ و يا لااقل اگر خدا مى خواست ولايت ايشان را به مردم اطلاع دهد، در رابطه با آن وقتى كه تير را از پايشان درآوردند و ايشان متوجه نشدند، اين كار را مى كرد؟
جواب: اين مقام كه در عين حضور قلب با حق، هيچ چيز از ايشان پنهان نيست، فوق مقامى است كه فقط ناظر به حق است. اين مقام «صَحْو» يا بقاء بالله و هوشيارى بعد از «مَحْو» است. يعنى آنچنان غرق حق اند كه با چشم حق ناظر بر خلق اند، و لذا اين مقام بالاتر از مقام «محو» يا فناء فى الله است. اين مقام بقاء بعد از فنا است كه در روايات ما تحت عنوان قرب نوافل مشهور است كه خداوند مى فرمايد وقتى بنده ى من از طريق نوافل به من نزديك شد من چشم او مى شوم و از طريق من مى بيند و من گوش او مى شوم و از طريق من مى شنود.[1] و حضرت در اين مقام قرار داشتند.
سؤال: چرا خداوند در آيه ى مورد بحث فرمود: «الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلوة» يعنى به صيغه ى جمع آورد. اگر منظور فقط اميرالمؤمنين (ع) بود بايد به صيغه ى «مفرد» مى آورد؟
جواب: اين روش را خداوند در جاهاى ديگر كه مشخصاً مصداق آن يك فرد بوده نيز به كار برده است. مثل آيه ى مباهله كه صيغه را جمع آورد ولى پيامبر (ص) يك مصداق بيشتر براى آن نياوردند، يعنى به جاى انْفُسَكُمْ كه در آيه آمده و مى فرمايد: جانهايتان را جهت مباهله با مسيحيان نجران بياوريد، رسول خدا (ص)، فقط على (ع) را آوردند. و يا در آيه ى 8 سوره ى منافقون كه مى فرمايد: «يَقُولون لَئِنْ رَجَعْنا الَي الْمَدينةِ لَيُخْرِجَنَّ الْاعَزُّ مِنها الْاذَل» مى گويند چون به مدينه برگشتيم آن كس كه عزيز بود را خوار مى كنيم. در حالى كه گوينده ى اين سخن فقط عبدالله بنابَى بوده ولى قرآن فعل را به صورت جمع به كار مى برد.
زمخشرى از علماء اهل سنت در تفسير كشاف اين نوع سخن گفتن را صحيح دانسته و آيه ى مورد بحث را در شأن على (ع) مى داند. و فقهاى اهل سنت نيز حركت جزئى در نماز را جايز مى دانند و استناد مى كنند به حركت على (ع) در نماز در دادن انگشتر به سائل. موفق باشید
[1] ( 1)- به مصباح الشريعه، ص 11. فتوحات( 14 جلدى) جلد 3، ص 262 رجوع شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جلسات بحمداللّه با توجه به اینکه بنده اعتقاد دارم مباحث کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» نیاز این زمانه است و موجب تفکر میگردد؛ شرح آن را با جدیت در حدّی که «متن» برای خواننده روشن شود؛ ادامه میدهم و رفقا در تلاش کردهاند تا فایلهای صوتی آن را در معرض استفادهی کاربران قرار گیرد، و بحمداللّه این کار انجام شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچوقت راهِ رجوع به پروردگاری که ولیِّ مؤمنین است، بسته نمیشود. در این تاریخ این راه را حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در مقابل ما گشودهاند. شهداء از یک جهت در این مسیر قرار گرفتهاند و به عالیترین نتایج ممکن دست یافتند و از یک جهت دیگر نیز میتوان با آثار ایشان مثل تفسیر سورهی حمد و کتاب «مصباح الهدایه» و کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مسیر قرار گرفت اگر همّت لازم در ما باشد، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت در بسترهای مختلف، ظهورات مختلف دارد. لذا همانطور که بدن انسان در مسیر حرکت خود یک روز به صورت کودک است و یک روز به صورت جوان، عالم ماده نیز بر اساس معدّات متفاوت، ظهورات مختلف به خود میگیرد. لذا به صورت سنگ و آب و چوب ظاهر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه را به یاد ندارم و از طرفی نباید اسم و شمارهی افراد در معرض عموم قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نتیجهای که گرفتهاید، نتیجهی خوبی است ولی اگر بتوانید ابتدا از ظاهر آیه استفاده کنید و شاهدی برای عدول از ظاهر نباشد، بهتر است از ظاهر آیه استفاده کنیم مگر وقتی که میفرماید «قریه را هلاک کردیم» و شاهد لبی حکایت از آن دارد که هلاکت قریه به معنای هلاکت اهل آن است، از ظاهر عدول میکنیم و به آن شاهد نظر مینماییم إلاّ اینکه در هلاکت قریه نظرمان به انحطاط تمدنها باشد که در آن صورت باز میتوانیم به همان ظاهر اکتفا کنیم آن طور که به قول ایانباربر، نابودیِ تمدنها مثل خرابی یک کاخ نیست، بلکه مثل خالیشدن آن کاخ است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عارف باید دو چشم داشته باشد تا با یک چشم «وحدت را در کثرت» ببیند و با چشم دیگر «کثرت را در وحدت» بنگرد. عارفِ یکچشم، وحدت را میبیند ولی کثرت را در وحدت نمیبیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت خداوند انسان را بدون حجت رها نمیکند حتی در زمان میقات حضرت موسی«علیهالسلام»، جناب هارون«علیهالسلام» در میان آنها بود، مشکل آنها در پشتکردن به نایب پیامبرشان بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را با رجوع به معارف الهی مثل معرفت نفس و معاد متوجه میشویم که جان انسان چه وسعتی دارد و به طور حضوری و قلبی تا کجاها میتواند سیر کند و بعد از آن است که میفهمید گناهان چگونه ما را از این حضورها محروم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است، ولی عنایت داشته باشید آن احساسی که در ارضای امیالی مثل گرسنگی و شهوت در انسان پیش میآید غیر از احساسی است که با مناجات با حضرت حق و یا راستگویی پیش میآید، به همین جهت آن وجه اول را به طبع، نسبت میدهند و وَجه دوم را به فطرت. یعنی ما در مناجات با خدا فطرتمان ارضاء میشود نه طبعمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر موجب فتنه میشود لازم نیست به خود فرد بگویید. صِرف استغفار کافی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پدرشان که انسان فوقالعادهای بودند. صحبتهای فرزندشان برای مردم معمولی خوب است، ولی نه آنکه سیر و سلوکی را در مقابل مخاطبانشان بگشایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ظاهراً رازی است بین خداوند و پیامبر او. و مفسرین در این رابطه بحثهایی داشتهاند. به نظرم علامه طباطبایی در المیزان در ابتدای بحث سوره شوری نکاتی فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: باید قصد هدایت و حقنمایی داشته باشید. ثانیاً: بحثها باید در فضای آزاداندیشی به میان آید و نه حاکمیت یک نظر بر نظر دیگر. ثالثاً: بنای بحث در موضوع حق و باطل حرکات و گفتار باشد و بر این نکته تأکید شود که آیا فلان سخن، حق بود یا باطل؟ موفق باشید